رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'یادآوری،نکته،زندگی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. pari daryayi

    یادت باشه که.......

    گفتگو با خدا این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند. این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد . Interview with god گفتگو با خدا I dreamed I had an Interview with god خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم . So you would like to Interview me? "God asked." خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟ If you have the time "I said" گفتم : اگر وقت داشته باشید .God smiled خدا لبخند زد My time is eternity وقت من ابدی است . What questions do you have in mind for me? چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟ What surprises you most about humankind? چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟ Go answered …. خدا پاسخ داد ... That they get bored with childhood. این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند . They rush to grow up and then long to be children again. عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند . That they lose their health to make money این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند. And then lose their money to restore their health. و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .By thinking anxiously about the future. That این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند . They forget the present. زمان حال فراموش شان می شود . Such that they live in neither the present nor the future. آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال . That they live as if they will never die. این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد . And die as if they had never lived. و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند . God's hand took mine and we were silent for a while. خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم . And then I asked … بعد پرسیدم .... As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn? به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟ God replied with a smile. خدا دوباره با لبخند پاسخ داد . To learn they cannot make anyone love them. یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد . What they can do is let themselves be loved. اما می توان محبوب دیگران شد . learn that it is not good to compare themselves to others. یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند . To learn that a rich person is not one who has the most. یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد . But is one who needs the least. بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love. یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .And it takes many years to heal them. و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد . To learn to forgive by practicing forgiveness. با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن . To learn that there are persons who love them dearly. یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند . But simply do not know how to express or show their feelings. اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند . To learn that two people can look at the same thing and see it differently. یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند . To learn that it is not always enough that they are forgiven by others. یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند . They must forgive themselves. بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند . And to learn that I am here. و یاد بگیرن که من اینجا هستم . Always همیشه اثری از ریتا استریکلند
×
×
  • اضافه کردن...