در آستانه عید قربان که اساساً شرایط برای گوسفندان، کنونی به حساب میآید، مطلبمان بوی گوسفند گرفته.
گوسفند موجود جالبی است. همیشه او را سر میبرند و میخورند. معمولاً هم از همان سر شروع میکنند و کلهپاچه تازه بار میگذارند اما آقای دکتر احمدینژاد در جمع مدیران قزوین توصیه کردهاند که مردم از مصرف بیش از حد روغن ترانس بالا بپرهیزند و روغن دنبه مصرف کنند.
البته امر ایشان مطاع است، اما متأسفانه گوسفندان به قدر کفایت به نواحی جنوبی خودشان عنایت ندارند و شاعر شیرین سخن نیز در این راستا فرموده:
ببعی میگه بع بع / دنبه داری؟ نع! نع!
گوسفندان از قدیم وجود دنبه به آن بزرگی را در انتهای خودشان تکذیب کردهاند،چه برسد به حالا.
ضمناً خودتان فرض بفرمایید مملکت را چه بویی برمیدارد اگر همه به این توصیه رئیسجمهور عمل کنند.
قبلاً و قلباً از این که تا این حد نگران سلامت ما هستند، ممنونیم. ضمناً از جامعه محترم پزشکان نیز خواهشمندیم هرچه سریعتر مضرات روغن دنبه را تکذیب نمایند.
گوسفندان هم لطفاً صمیمانه همکاری نمایند.
قربانی میکنم
در آستانه عید قربان وزیر آموزش و پرورش جناب آقای حاجیبابایی نیز فرمودهاند: «صددرصد حاضرم پست و مقامم را قربانی کنم.»
البته برهمگان واضح و مبرهن است که در عید قربان، گوسفند و شتر قربانی میکنند، نه پست و مقام وزارت را. شاهدش هم ابیات استاد دلخوش نماینده صومعه سرا در مجلس که در آستانه عید قربان قرائت فرمودهاند.
قربانی کنید
جناب آقای دلخوش پیش از طرح پیشنهادشان برای اصلاح لایحه برنامه پنجم، این شعر را در صحن علنی خانه ملت خواند:
پندی است برای دوستان جانی
ترک و کرد و گیلک و لاریجانی
گاو و میش و شتر فرقی نکند
چیزی بدهید و بکنید قربانی
1. لطفاً ارتباط این موضوع را با پیشنهاد اصلاح لایحه، هر طور هست پیدا کنید.
2. به نظر شما آقای دلخوش قصدشان از خواندن این شعر «توصیه» بوده یا «توهین»؟
3. چرا ایشان که تکلیف همه چیز را روشن میکنند، تکلیف صاحب قربانی را معلوم نمیکنند؟
4. عید قربان است. مجلس هم که با این حساب کاملاً بیریاست. پس اون دس قشنگه رو اول به افتخار شاعر و بعد هم به افتخار بغل دستی و آخر هم به افتخار مردم ایران با این نمایندههاشون محکم بزنین. دس، دس، دس... حالا بر عکس.
منبع
شهرام شکیبا - خبرآنلاین