رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'گفت‌وگویی ادبی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. «تی.سی. بویل» نویسنده‌ی بی‌ادا و اصولی‌است. تا به‌حال نه با پیپ عکس گرفته و نه جلوی دوربین جوایز ادبی پیراهن‌ فاستونی تن کرده. عکس‌هایش را هم که نگاه کنید، یا تی‌شرت رنگارنگی پوشیده که رویش با حروف برجسته لاتین نوشته شده «نیویورک» یا تیپ هواداران موسیقی راک آمریکایی را زده. آدم رک و رو راستی است؛ خیلی راحت اعتراف می‌کند که می‌نویسد تا خوانده شود و مردم او را به یاد داشته باشند. از این که خواننده‌ی بیشتری داشته باشد ذوق می‌کند و از بیان کردن احساساتش واهمه‌ای ندارد: «خب، هنر برای عرضه کردن است دیگر؛ نه برای خاک خوردن.» «تی.سی. بویل» هر سال ماه اوت برای تدریس همین طور به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی می‌رود؛ همان‌طوری که هست. «تی.سی. بویل» از نویسندگان طراز اول امروز آمریکاست. تا به حال شش مرتبه جایزه «اُ هنری»؛ یک‌مرتبه جایزه قلم فاکنر؛ جایزه ملی آمریکا و چند جایزه ادبی دیگر برده و کمتر سالی بوده که یکی از داستان‌هایش در مجموعه «بهترین داستان‌های کوتاه آمریکایی» چاپ نشده باشد. هر از چند گاهی برای مجله معتبر «نیویورکر» داستان می‌نویسد و بیشتر کتاب‌هایش به زبان‌های مختلف دنیا همچون فرانسوی و آلمانی ترجمه شده و یک‌بار هم جایزه معتبر خارجی «مدیسی» فرانسه را برده است. هر بار هم که روزنامه‌ای چون «نیویورک تایمز» یا «لس‌آنجلس تایمز» به سراغش رفته، عکس‌اش روی جلد روزنامه آمده اما با این همه؛ «تی.سی. بویل» در ایران نویسنده شناخته شده‌ای نیست. نزدیک به شصت سال سن دارد؛ اما هنوز خود را نویسنده‌ی جوانی حس می‌کند. دلش می‌خواهد شور و شوق جوان‌ترها را داشته باشد و خودش می‌گوید که نوع لباس پوشیدنش اصلا به همین خاطر است. «تی.سی. بویل» به یاد می‌آورد: «همیشه دلم می‌خواسته نویسنده‌ی جوانی باقی بمانم. دلم نمی‌خواهد عضو این آکادمی‌های نویسندگی باشم و موی سفید از گوش‌ها و سوراخ بینی‌ام زده باشد بیرون؛ دلم می‌خواهد از این چند سالی که باقی مانده خوب استفاده کنم.» «تی.سی. بویل» از پیر شدن می‌ترسد به همین خاطر می‌گوید: «یکبار یکی از دوستانم سر راهش آمده بود خانه‌ی ما. نشسته بودیم توی آشپزخانه که گفت رفیق! کم کم می‌خواهم خودم را بازنشسته کنم. یک‌دفعه برق مرا گرفت و تازه فهمیدم چند سالم شده. ازم پرسید تو هم نمی‌خواهی بازنشسته بشوی؟ که گفتم: خب، بازنشستگی من همین است دیگر. همین کاری که دارم می‌کنم.» «تی.سی. بویل» که دوستان نزدیک «تام» صدایش می‌زنند؛ در نیویورک و در حوالی دهکده هادسون به‌دنیا آمده البته با نام «توماس جان بویل». وقتی هفده سال‌ داشته تصمیم گرفته اسم‌اش را عوض کند و بگذارد «توماس کوراگ‌اسان بویل» که بعدها تبدیل شده به «تی.سی. بویل». ابتدا رفته سراغ موسیقی و چند سالی ساکسیفون زده تا آن‌که در رشته تاریخ ادامه تحصیل داده و بعد در کلاس‌های «نگارش خلاق» کارگاه آموزشی آیوا شرکت کرده، تا این‌که در رشته ادبیات انگلیسی دکترا گرفته و از سال ۱۹۷۸ در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی مشغول تدریس شده است و کم کم روی آورده به نویسندگی. ابتدا چندتایی داستان کوتاه در مجلات معتبری چون «پاریس ریویو» و ماهنامه «آتلانتیک» منتشر کرده تا آنکه راهش را پیدا کرده است. «تی.سی. بویل» درباره نویسنده شدنش به یاد می‌آورد: «آن وقت‌ها که می‌رفتم دانشگاه، ریموند کارور هم همان اطراف زندگی می‌کرد. رفیق صمیمی جان چیور بود و باهم مدام می‌رفتند به این بار و آن بار و گپ می‌زدند و سیگار دود می‌کردند. من هم شیفته‌اش شده بودم. بهترین داستان کوتاه‌ها را می‌نوشت. گاهی باهم می‌رفتیم به فروشگاه‌های محل و البته کمتر موقعی می‌شد که بحث جدی بکنیم. ریموند کارور شده بود اسطوره من و می‌خواستم در آینده بشوم درست یک آدمی مثل کارور و همانطور که به جان ایروینگ هم گفته بودم، می‌گفتم: می‌خواهم درست عین ریموند داستان بنویسم و نه رمان، اما جان نظرش این نبود و می‌گفت که یک روز بالاخره نظرم را عوض می‌کنم؛ همین طور هم شد انگار.» «تی.سی.بویل» تا به حال یازده رمان و شصت داستان کوتاه نوشته است. «موسیقی آب» اولین رمانی است که در سال ۱۹۸۲ منتشر کرده. «پایان دنیا» جایزه قلم فاکنر سال ۱۹۸۷ را از آن او کرده و «غشاء ذرت مکزیکی» که رمانی‌است درباره مهاجرت غیر قانونی مکزیکی‌ها به آمریکا؛ برنده‌ی جایزه «مدیسی» فرانسه شده است. «غشاء ذرت مکزیکی» از موفق‌ترین داستان‌های بویل است و در خیلی از مدارس دنیا بعنوان متن درسی ادبی درباره مهاجرت تدریس می‌شود. «جاده‌ی منتهی به ولویل» که سال ۱۹۹۴ نوشته شده هم از دیگر رمان‌های موفق اوست که براساسش فیلمی به همین نام ساخته شده که آنتونی هاپکینز در آن بازی می‌کند. «حرف بزن، حزف بزن» آخرین رمانی‌ست که سال ۲۰۰۶ از بویل به بازار آمده و درباره زن ناشنوایی است که قربانی یک توطئه سرقت از کارت‌های اعتباری شده است. «بویل» جدای رمان‌هایی که نوشته تا به حال هشت مجموعه‌ داستان منتشر کرده است که «وارث بشر»؛ «دریاچه روغنی»؛ «بی قهرمان» از شاخص‌ترین آن‌هاست. «تی.سی. بویل» به محیط زیست و طبیعت علاقه‌مند است و هر دو این موضوعات در بیشتر داستان‌هایش دیده می‌شود. به ژانر رئالیسم جادویی هم علاقه دارد و چندتایی داستان این سبکی نوشته اما بیشتر آثارش به موضوعات اجتماعی می‌پردازند و در این بین مایه‌های اجتماعی را با طنز پنهانی می‌آمیزد. به همین خاطر؛ منتقد و نویسندگان آمریکایی گاهی «تی.سی. بویل» را با «مارک تواین» مقایسه می‌کنند و وجه تشابه زیادی بین این دو نویسنده می‌بینند. «تی.سی. بویل» در کالیفرنیا دوستان ایرانی زیادی دارد و یکی از دلایلی که باعث شده به این مصاحبه تن بدهد همین موضوع بوده است. از این‌که در ایران چندتایی داستان کوتاه از او منتشر شده و روزنامه‌ها هر چند کم درباره‌اش نوشته‌اند خوشحال است و امیدوار است ایران هم مثل خیلی از کشورهای دنیا قانون کپی‌رایت را رعایت کند و به حقوق نویسنده و ناشر احترام بگذارد؛ هر چند با پرداخت حق‌التحریر بسیار کم. در ادامه مصاحبه را دنبال کنید.
×
×
  • اضافه کردن...