رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'گفتارهایی از اهل تصوف'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. masi eng

    گفتارهایی از اهل تصوف

    از محبت سه صنف بپرهیز: جابران غافل، قاریان مزاح گوی و متصوفان جاهل «ابونصر سراج» از بایزید پرسیدند این معرفت به چه یافتی؟ گفت:به شکم گرسنه و بدن برهنه(طریق تبتل) تو با خود باش که چون راه راست یافتی تو را گمراهی هیچ کس زیان ندارد. پس از او پرسیدند معنی روی آوردن به حق چیست؟گفت:علامت آن روی گردانیدن از دنیاست. «ابن خفیف شیرازی» همه دنیا فضول است مگر پنج چیز:نانی که با آن سیر کنی، آبی که با آن تشنه ای را سیراب کنی،جامه ای که با آن برهنه ای را بپوشانی،خانه ای که پناه دهی و دانشی که به کار بندی. «سری سقطی» می پنداری آن کس که لذت برگیرد حسرت او کم تر باشد، حقا که حسرت او بیشتر است زیرا که با این عالم بیشتر خو کرده است. آنچه که در شرح عذاب گور گفته اند از روی صورت و مثال، من از روی معنی با تو بیان کردم. «شمس تبریزی» کسی که حق را نمی شناسد گرفتار مصیبتی است وحشتناک. صوفی کسیست که قلبش پاک است. «بشر حافی» از صحبت سه گروه بپرهیز:گردن فرازان و پادشاهان غافل،قاریان ریاکار و چرب زبانان و صوفیان نادان و صحبت این جماعت اخیر پر زیان تر است. «مسهل بن عبدالله تستری» ما تصوف را به قیل و قال نیافتیم، از گرسنگی و دست بداشتن از آرزوها و بریدن از آنچه دوست داشتیم یافتیم و اندر چشم ما آراسته بود! «جنید نهاوندی» مسلمانان مسلمانان!مسلمانی مسلمانی /// از این آیین بی دینان ،پشیمانی پشمانی مسلمانی کنون اسمی است بر اعمال و عاداتی /// دریغا کو مسلمانی!دریغا کو مسلمانی! بمیرید از چنین جانی کزو کفر و هواخیزد /// ازیرا در چنین جان ها فرو ناید مسلمانی «سنائی» آن نیست ره وصل که انگاشته ایم /// وان نیست جهان جان که پنداشته ایم آن چشمه که خضر خورده زو آب حیات /// در خانه ی ماست، لیک انباشته ایم «صدرالدین قونوی» نمی توان خبری داد از حقیقت دوست /// ولی ز روی حقیقت، حقیقت همه اوست «سید قاسم انوار»
×
×
  • اضافه کردن...