جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'کامبیز بهرام سلطانی'.
2 نتیجه پیدا شد
-
استاد «کامبیز بهرام سلطانی» دار فانی را وداع گفت
sookut پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در جدیدترین اخبار محیط زیستی
[h=4]خبر فوری/ استاد «کامبیز بهرام سلطانی» دار فانی را وداع گفت [/h] [h=5]سبزپرس – گروه تشکل ها و رسانه: «کامبیز بهرام سلطانی» از چهره های نامدار در حوزه محیط زیست ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفت. [/h] به گزارش سبزپرس، بهرام سلطانی پس از طی دوره طولانی بیماری سرطان ریه ساعاتی پیش در منزلش در گذشت. او یکی از چهره های مشهور در میان فعالان حفاظت محیط زیست کشور بود که تالیف چند کتاب در زمینه حفاظت و مدیریت محیط زیست و همچنین تالیف مقالات متعدد در این حوزه را در کارنامه داشت. مراسم تشییع پیکر استاد بهرام سلطانی، ساعت 8:30 صبح روز یکشنبه، دوم بهمن 1390 از مقابل شرکت مهندسین مشاور رویان، واقع در یوسف آباد، خیابان جهان آرا، پلاک 25 تا بهشت زهرا(س) انجام خواهد شد. سبزپرس درگذشت این فعال محیط زیست را به همسر و خانواده بهرام سلطانی و جامعه فعالان محیط زیست ایران تسلیت می گوید. -
[h=4]هوای هم را داشته باشیم! حمیدرضا میرزاده[/h] استاد گرامی «کامبیز بهرام سلطانی» در بستر بیماری هستند. خبری که باعث شده تا همراه با جامعه فعالان محیط زیست ایران دست به دعا برداریم و برای ایشان از درگاه خداوند طلب سلامتی کنیم. اما آنچه بهانه نگارش این چند سطر شد، جدا از طلب سلامتی برای استاد بهرام سلطانی، یادآوری مسئله ای بود که به نظر می رسد در کشاکش بحث های داغ این روزها بر سر وضعیت محیط زیست کشور، کم کم به دست فراموشی سپرده شده است؛ مسئله ای که باعث شده که «تنها» در مواقع تلخ یکدیگر را یاد کنیم... بسیاری از فعالان محیط زیست و خوانندگان سبزپرس نیز همانند ما، هنوز خاطره تلخ از دست دادن «یاسر انصاری» را فراموش نکرده اند؛ ضایعه ای که اگر چه بسیار تلخ بود، اما دست کم باعث شد تا به یاد بیاوریم که فعالان محیط زیست ایران کم نیستند. استاد «اسماعیل کهرم» پس از مراسم یادبود مرحوم انصاری گفت: «این هنر یاسر بود که در مجلس یادبودش، افرادی حضور داشتند که به زحمت می توان آنها را زیر یک سقف جمع کرد.» آری! دکتر کهرم چه خوب به اختلاف نظرهایی اشاره کرد که در جامعه حفاظت محیط زیست ایران (اعم از فعالان غیردولتی و کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست) وجود دارد و گاه بر گام برداشتن به طرف هدف نهایی که همان حفظ محیط زیست است، تاثیر منفی می گذارد. متاسفانه این اختلاف نظرها باعث شکاف عمیقی بین سازمان حفاظت محیط زیست و فعالان این حوزه در خارج از بدنه دولت شده که شوربختانه روز به روز بر عمق این شکاف نیز افزوده می شود. نه صاحب این قلم صلاحیت یافتن چرایی این شکاف را دارد و نه موقعیت شکننده محیط زیست کشور مجال صرف انرژی برای یافتن این دلایل را دارد؛ آنچه مسلم است باید اختلافات را کنار گذاشت و البته «تعامل سازنده» را آغاز کرد. مادامی که دولت و فعالان اجتماعی حوزه محیط زیست نتوانند دور یک میز بنشینند و چاره ای بیاندیشند، وضع محیط زیست کشور روز به روز فاجعه بارتر خواهد شد. بزرگان می گویند که «شناخت محیط زیست» در حوزه «علوم تجربی» جای می گیرد اما «حفاظت محیط زیست» تنها در حوزه علوم تجربی نیست؛ بلکه بخش اصلی آن در شاخه «علوم انسانی» جای دارد. شاخه ای که «فعالان مدنی»، «جامعه محلی»، «ذینفعان اقتصادی و معنوی»، «رسانه ها»، «فرهنگ» و... بخش های جدایی ناپذیر آن هستند و با وارد کردن این بخش ها به صحنه است که می توانیم امیدوار به حصول نتیجه باشیم. این میان، شاید بتوان یکی از وظایف مهم دولت را «تعامل» با این بخش ها دانست؛ دولت به عنوان مجری قانون باید برای همکاری با فعالان مدنی و رسانه ها برنامه داشته باشد، ابزار فرهنگ را به خوبی بشناسد و نیاز (کوتاه مدت و دراز مدت) ذینفعان و جامعه محلی را به درستی تشخیص دهد. چه کسی بهتر از فعالان اجتماعی و مستقل قادرند تا در این برنامه بهترین کارایی را داشته باشد؟ اما نبایداز نظر دور داشت که رابطه دولت و فعالان اجتماعی نیز نباید تنها از جنس روابط شغلی باشد. فعالیت های اجتماعی بر بستر روابط انسانی (و نه ضوابط رسمی) شکل می گیرند و قادر به «تغییر» وضعیت می شوند و الا تنها گزارش های «عملکرد بی نتیجه» سازمان ها (چه دولتی و چه غیردولتی) را سیاه می کنند و بس! فعال اجتماعی قادر است تا نیاز واقعی جامعه را درک و برای آن برنامه ریزی کند و از طرف دیگر دولت قادر با استفاده از امکانات خود، فرایند رفع نیاز را تسهیل کند. پس وظیفه دولت تنها مدیریت و اجرای قانون در چارچوب دستورالعمل ها و آیین نامه ها نیست، بلکه یافتن راه های سریع و صحیح رسیدن به هدف نیز جزئی از آن است. در این میان حمایت (دستکم معنوی) از فعالان حوزه محیط زیست هم جزئی از وظایف سازمان حفاظت محیط زیست به شمار می رود. حمایت از افرادی که برای «پایداری سرزمین» تلاش می کنند و عمری را در این راه صرف کرده اند، نه نیازی به تفسیر قانون دارد و نه نیازی به تصویب دستورالعمل جدید؛ بلکه «عین وظیفه» این سازمان است. مادامی که «منتقد» به چشم «مخالف» و بعضاً «دشمن» دیده شود، نه «تعامل» شکل می گیرد و نه «حفاظت از محیط زیست». باید پذیرفت که منتقد، جزئی از خانواده محیط زیست است؛ و کدام خانواده است که اعضایش نسبت به یکدیگر «بی خبر» باشند؟ چه صحنه زیبایی می بود اگر مسئولان ارشد سازمان حفاظت محیط زیست، زمانی که دکتر اسماعیل کهرم در بیمارستان بستری بودند، به دیدار او می رفتند و از منتقد قدیمی شان عیات می کردند و چه خاطره خوشایندی خواهد شد اگر با عیادت از استاد بهرام سلطانی، کوتاهی عیادت از دکتر کهرم جبران شود؛ و کیست که نداند چنین حرکاتی کوچک، چه تاثیر بزرگ و عمیقی در همدلی بین جامعه اعضای جامعه محیط زیست دارد. در چنین بزنگاهی است که ارتباط ها مستحکم می شوند و برایند حرکت ها به سوی هدف اصلی میل می کند. مدیران پردیسان، قبلاً در ضایعه درگذشت مرحوم انصاری، در کنار فعالان محیط زیست حاضر شدند و شریک غم بودند. حالا بزنگاهی است که نباید معطل کرد تا (خدای ناکرده) زمان از دست برود. کاش رفتارهای این چنینی در «دستورکار» قرار گیرد. باید هوای هم را داشته باشیم!