جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'کار دارم'.
1 نتیجه پیدا شد
-
کار دارم ، پول دارم، اما زن نمیگیرم
masi eng پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مشاوره خانواده و ازدواج
دوستی برای خواندن یک داستان واقعی در وبلاگش من را دعوت میکند. وقتی ماجرا را میخوانم، بهانه خوبی میشود که آن داستان را به عنوان مقدمه این گزارش برایتان نقل کنم و تاکید میکنم این ماجرا واقعی است. مرد جوانی کارمند یک اداره دولتی است. شغل و در آمد مناسب و همچنین مسکن در خور یک زندگی مشترک را هم داشته است. این مرد در سن مناسبی هم برای ازدواج بوده است و از قرار کمی هم از زمان ازدواجش گذشته بوده است. یکی از ویژگیهای این مرد این بوده است که دوست نداشته کسی به زندگی خصوصیاش سرک بکشد. خانم مومن و مسن و محجبه در محل کار ایشان با این آقا همکار بوده است و روزی از سر دلسوزی از ایشان میپرسد که چرا باوجود داشتن شرایط مناسب ازدواج نمیکنید. این آقا هم در جواب گفته است من مورد مناسب را هنوز پیدا نکردهام. خانم محجبه میگوید نگران نباشید من میتوانم موارد مناسب را برای شما معرفی کنم و از آن روز به بعد آن خانم هر روز یک مورد مناسب را به این آقا معرفی میکند. اما او هر بار بهانه جدیدی میگیرد که یک نفر تحصیلات ندارد و دیگر خانواده ندارد و دیگری زیبا نیست و دیگری سنش بالاست و دیگری خانه دار است و خلاصه هر بار بهانه های مختلف را جور کرده تا از شر همکارش خلاص شود و ضمنا ایشان را هم ادب کند که دیگر وارد زندگی خصوصی مردم نشود. اما این خانم یک روز دختری را برای معرفی به حضور ایشان میبرد که تمام مشخصات مد نظر آقا را داشته است.زیبا، تحصیلکرده، خانواده کم جمعیت ،کارمند ووو اما این آقا باز هم گفته است. نه. منتها این بار دیگر بهانهای نداشته است. اما این که هنوز این مرد مجرد است یا خیر چندان اهمیت ندارد. آنچه مهم است این است که چنین مواردی در جامعه به وفور قابل مشاهده است. در حال حاضر هر وقت بحث موانع ازدواج پیش میآید، مشکلات اقتصادی عمده ترین دلیل ازدواج نکردن عنوان میشود.تذکر این نکته لازم است که این مشکل توسط آقایان همیشه مطرح میشود. نداشتن شغل ودرآمد کافی و نداشتن مسکن مناسب جهت اسکان دلیلی است که یک جوان برای ازدواج نکردنش همیشه مطرح میکند اما همیشه هم اینطور نیست، زیرا هستند جوانانی که شغل و درآمد مناسب دارند تحصیلاتشان تمام شده است و آپارتمانی هم خریداری کردهاند، اما باز هم مجرد مانده و همراه خانوادههایشان زندگی میکنند. مفهوم جوانی عوض شده است دکتر اصغر مهاجری جامعه شناس در خصوص این مسأله که چرا برخی جوانان با وجود داشتن موقعیت باز هم ازدواج نمیکنند به خبرنگار ما میگوید:اصطلاحی در روانشناسی اجتماعی وجود دارد که به آن سپهر روانی میگویند. عواملی اقتصادی اجتماعی در این سپهر روانی درجریان است و در حال حاضر همه در این سپهرروانی تنفس میکنند. در این سپهرروانی خاص ازدواج با تأخیر و یا تجرد قطعی رواج دارد و این فضا این حالت را توجیه میکند. در این فضای همه گیر حتی آنهایی که شرایط ازدواج را هم دارند، به خاطر اینکه در این هوا تنفس میکنند باز هم ازدواج نمیکنند و تمایل به عدم تشکیل خانواده و پذیرش مسؤولیت و تعهد دارند. چه فردی امکانات داشته باشد و چه نداشته باشد، چون در این فضا قرار دارد، یکسان عملی کند. وی میافزاید: جامعه و خانواده و رسانهها باید توجه کنند که برخی از تعاریف از جمله مفهوم جوانی عوض شده است.در گذشته به یک فرد تا 11 سالگی میگفتند کودک اما اکنون طبق تعریف UN تا 17 سالگی دوران کودکی محسوب میشود.نوجوانی از 17 تا 23 سالگی و جوانی از 23 سالگی آغاز میشود. وی میگوید: جوان ونوجوان امروزی دچار مصرف زدگی شدید هستند، در حالی که کمترین سطح درآمد را دارند.این مصرف زدگی از سر بی مسؤولیتی است و این بی مسؤولیتی باعث ایجاد عدم تعهد نسبت به خانواده و ازدواج میشود. زیرا داشتن خانواده یکی از سخت ترین مسؤولیتهایی است که یک فرد قبول میکند. دکتر مهاجری میافزاید: علاوه بر این مسأله در جامعه امروزی لذت جویی و تمتع در دسترس و کم هزینه است.برخی ارزشهای قدیمی ارزش خود را از دست داده اند و بنابراین محیط برای فردی که نمیخواهد ازدواج کند، مهیاست. اشتها به ازدواج کم است حجت الاسلام سید مهدی واعظ موسوی نیز در این مورد به خبرنگار ما میگوید: از دلایلی که باعث میشود جوانان امروزی از دختر و پسر ازدواج نکنند، بیاعتمادی آنها به یکدیکر است.وقتی به پسری میگویی ازدواج کن میگوید «کو دختر خوب» و دختر خانم ها هم در مقابل این جواب را میدهند.همچنین اختلاط بیش از اندازه دختر و پسر در محیط های مختلف سبب شده است اشتهای آنها برای ازدواج کم شود. وی میافزاید:مسأله دیگری که این موضوع را تشدید میکند، سخت گیری خانواده هاست. در قدیم خانواده 5 یا 6 و گاهی بیشتر فرزند داشتند و خیلی راحت تر شرایط ازدواج فرزندانشان را میپذیرفتند، در حالی که در جوامع امروز که خانوادهها یک و یا دو فرزند دارند، خیلی سختگیر شده اند.آنها بهترین شوهر را برای تک دخترشان میخواهند حتی تا سالهای زیادی خواستگاررا راه نمیدهند و میگویند فرزند ما میخواهد درس بخواند، بعد که دخترشان تحصیلکرده میشود، دنبال کسی هستند که هم تحصیلکرده باشد، هم پول داشته باشد از دیگر سو خانواده هایی هم که فرزند پسر دارند، همین دیدگاه را دارند، آنها فکر میکنند، چون پسرشان مثلا لیسانس ویا فوق لیسانس دارد، باید بهترین دختر را از بهترین خانواده بگیرند.اینکه مثلا تک دختر باشد و کم جمعیت باشند و والدین تحصیلکرده داشته باشند و....معیار ها عوض شده است که سن ازدواج بالا میرود. وی ادامه میدهد: شکسته شدن قبح طلاق یکی دیگر از عوامل دیر شدن ازدواج است، وقتی تعداد افراد طلاق گرفته زیاد میشود، جوانها از ازدواج میترسند و میگویند هیچ معلوم نیست که سرنوشت ما هم این گونه بشود. رسانهها باید کاری کنند که طلاق دوباره مثل گذشته ها قبیح باشد. وی تاکید میکند:مشکلات اقتصادی هم که دیگر همه میدانند، هرچند در قدیم هم همین مشکلات بود اما به شکل دیگری. اما جوان امروزی خیلی نمیخواهد خودش را وارد این مشکلات کند وگرنه ما هم زمانی که ازدواج کردیم پرداخت اجاره منزل و خورد خوراک برایمان گران و سخت بود. همچنین چشم و همچشمی خیلی در این قضیه دخیل است، جوان امروزی دانشجو است پول ندارد که کتاب بخرد قرض میکند و مکه میرود. این خیلی بد است، وقتی این جریان وارد زندگی مشترک شود.این میشود که ازدواج یا با تاخیر انجام میگردد و یا انجام نمیشود. khabareno.com