رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ژوبر وداستان تلخ ایرانی!'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    عباس میرزا,ژوبر وداستان تلخ ایرانی!

    دربحبوحه جنگهای ایران وروسیه ژوبر نماینده ناپلئون بناپارت با عباس میرزا فرمانده قوای ایرانی در منطقه قره چمن اذربایجان ملاقات میکندنه برای اینکه فرانسویان عاشق ایران بودند یا برطبق معاهداتشان(که به طول تاریخ ابکی وتوزرد بوده اند!)میخواستند دربرابر قوای تزاری کمک رسان ایرانی جماعت باشند نه فقط برای اینکه راه اسانتری برای دستیابی به منبع ثروت انگلیس یعنی هند پیدا کنند باری به هرحال گفتگویی درخاطرات ژوبر از عباس میرزا نقل شده که بسیار جالب است مردی که 47 سال بیشتر عمر نکرد ولی همین حدومرز امروزی هم مدیون جسارت ورشادت وفهم عباس میرزا وعباس میرزاهاست که نام نیک باقی گذاشتند وبی ادعا رفتند " اي‌ مرد خارجي‌، تو اين‌ لشكر را مي‌بيني‌، اين‌ ميدان‌ و تمام‌ اسباب‌ قدرت‌ ما را، با اين‌ حال‌ تصور مكن‌ كه‌ من‌ خوشحال‌ هستم‌. چگونه‌ مي‌توانم‌ خوشحال‌ باشم‌؟ مشابه‌ امواج‌ خشمگيني‌ كه‌ با برخورد با صخره‌هاي‌ بي‌حركت‌ شكسته‌ مي‌شوند، تمام‌ كوششهاي‌ شجاعانه‌ من‌ با برخورد با چماق‌ دستان‌ روسي‌ بي‌اثر مي‌ماند. مردم‌ عمليات‌ مرا تحسين‌ مي‌كنند، فقط‌ من‌ از ضعف‌ خود آگاهم‌. چه‌ كار كرده‌ام‌ كه‌ لايق‌ احترام‌ جنگجويان‌ غربي‌ باشم‌؟ كدام‌ شهر را گشوده‌ام‌؟ چه‌ انتقامي‌ از دشمني‌ كه‌ ايالات‌ ما را غصب‌ كرده‌ است‌، كشيده‌ام‌؟ درواقع‌ بدون‌ شرمندگي‌ نمي‌توانم‌ به‌ لشگري‌ كه‌ در دور ماست‌، نظر بيفكنم‌. روزي‌ كه‌ بايد به‌ حضور پدرم‌ برسم‌، نمي‌دانم‌ چه‌ كار خواهم‌ كرد؟ از طرف‌ ديگر خبر فتوحات‌ لشگريان‌ فرانسه‌ به‌ من‌ رسيده‌ است‌. مطلع‌ شده‌ام‌ كه‌ شهامت‌ روسها در مقابل‌ آنها فقط‌ مقاومتي‌ بي‌فايده‌ بوده‌ است‌، با اين‌ حال‌ روسها تمام‌ دسته‌هاي‌ نظامي‌ مرا شكست‌ مي‌دهند و ما را تهديد به‌ پيشرويهاي‌ جديدي‌ مي‌كنند. اَرس‌، اين‌ رودخانه‌ كه‌ سابقاً به‌ تمامه‌ در ايالات‌ ايران‌ جاري‌ بود، امروزه‌ سرچشمه‌اش‌ در خاك‌ اجنبي‌ قرار گرفته‌ است‌ و ديگر به‌ دريايي‌ خواهد ريخت‌ كه‌ پر از كشتيهاي‌ دشمنان‌ ماست‌. چه‌ قدرتي‌ موجب‌ برتري‌ شما نسبت‌ به‌ ما مي‌شود؟ علت‌ پيشرفتهاي‌ شما و سبب‌ ضعف‌ دائمي‌ ما چيست‌؟ شما هنر حكومت‌ كردن‌ و فاتح‌شدن‌ را بلديد، در صورتي‌ كه‌ ما در جهل‌ شرم‌آور خود، درجا مي‌زنيم‌ و به‌ ندرت‌ آينده‌نگري‌ مي‌كنيم‌. آيا شرق‌ كمتر از اروپا قابل‌ سكونت‌ و كمتر حاصلخيز است‌ و غناي‌ آنجا را ندارد؟ آيا پرتو آفتاب‌ كه‌ قبل‌ از اينكه‌ به‌ شما برسد ما را روشن‌ مي‌كند، براي‌ ما بركت‌ كمتري‌ را موجب‌ مي‌شود تا براي‌ شما؟ آيا خالق‌ عالم‌ خير بيشتري‌ به‌ شما مي‌رساند تا به‌ ما، آيا خداوند خواسته‌ است‌ براي‌ شما امتياز بيشتري‌ قائل‌ شود؟ من‌ اين‌ طور فكر نمي‌كنم‌. «بگو اي‌ مرد خارجي‌، ما براي‌ اعتلاي‌ ايران‌ چه‌ كار بايد بكنيم‌؟ آيا من‌ هم‌ بايد مثل‌ تزار مسكويي‌ رفتار كنم‌ كه‌ از تخت‌ خود پايين‌ آمد تا بتواند شهرهاي‌ شما را از نزديك‌ ببيند؟ آيا من‌ هم‌ بايد ايران‌ را ترك‌ كنم‌ و اين‌ ثروت‌ انباشته‌ شده‌ را بدون‌ استفاده‌ بگذارم‌؟ آيا بايد بروم‌ و هر آنچه‌ را شاهزاده‌اي‌ بايد بداند، ياد بگيرم‌؟» " چه تفاوتی بین مغز وفهم انسانها وجود دارد که علیرغم ادعای بسیار بالایمان نمیتوانیم ونمیتوانیم ونمیتوانیم! انها که فعل خواستن صرف میکنند اگر دراشفته بازار زمان خودرا گم نکنند به بلاهایی اسمانی گرفتار میشوند یا به حب زیاد مردم دست از جان میشویند یا به بغض حکومت جابر نامشان درتاریخ ثبت میشود مگرچندنفراز این مردان را داشته ایم که متفاوت اندیشیده اند ومتفاوت عمل کرده اند؟ وما تملق گویان ودلال گر اسیر بازیها مانده ایم...
×
×
  • اضافه کردن...