رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'چاپ‌'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

13 نتیجه پیدا شد

  1. [Hidden Content] یک شرکت چینی فعال در زمینه فناوری زیستی اعلام کرده که موفق به ساخت اولین چاپگر زیستی سه بعدی رگهای بدن در جهان شده است. این در حالی است که دانشمندان در سراسر جهان سالها برای ساخت رگهای مصنوعی تلاش می کردند. چاپگر ساخت شرکت رووتک، امکان تولید اعضایی از بدن را که کارا و ویژه هر شخص هستند، فراهم می کند. این چاپگر دارای دو افشانک است که نوبتی و مکمل هم کار می کنند و می تواند در مدت ده دقیقه کار ساخت یک رگ ۱۰ سانتیمتری را به پایان برساند. امکان تولید این چاپگر به کمک فناوری زیستی سلولهای بنیادی فراهم شده است. هدف اصلی این فناوری تولید سلولهای بنیادی منحصر به هر شخص است تا به این ترتیب امکان بازآفرینی اعضای بدن پدید آید. کانگ یوجیان، دانشمند ارشد شرکت رووتک می گوید: «هسته این چاپگر یک خشت زیستی است که در درون آن سلولهای بنیادی قرار دارد. این سلولهای بنیادی با توجه به نیازهای ما و تحت شرایط و محیط خاص، به سلولهایی که ما به آن نیاز داریم تبدیل می شود.» رگها بخشی حیاتی و پیچیده از چاپگری زیستی هستند زیرا با استفاده از آنها است که مواد مغذی مهم به اعضای بدن می رسند. با اینکه دانشمندان امیدوارند که بتوانند به زودی با استفاده از چاپگرهای سه بعدی دست به تولید اعضای بدن بزنند اما در ابتدا آنها باید رگها را که عناصری ضروری برای ساخت اعضای بدن هستند، تولید می کردند. چالش اصلی در دست یافتن به این مهم زنده نگاه داشتن سلولهای بنیادی در حین فرآیند چاپ بود. دای کرونگ، عضو فرهنگستان مهندسی چین می گوید: «این موفقیت تنها منحصر به چاپ یک رگ بدن نمی شود بلکه مربوط به یافتن شیوه ای برای نگاه داشتن سلولهای عروقی و مواد کاربردی می شود. این شیوه در چاپ رگها و همچنین چاپ کبد، کلیه و سایر اعضای بدن مفید است.» به گفته این عضو فرهنگستان مهندسی چین این تحول دارای توانایی های بالقوه زیادی است هرچند همچنان ممکن است راه درازی تا استفاده از آن در مراقبت پزشکی از انسان در پیش باشد.
  2. Mohammad-Ali

    اختراعات برترتاریخ

    کاغذ سال ساخت : قرن دوم میلادی مخترع : سلسله «هان» نوع اختراع : کالایی باضخامت کم کاربردها : نوشتن ، چاپ ، نقاشی ، بسته بندی قطب نما سال ساخت : قرن دوم میلادی محترع : سلسله هان نوع اختراع : ابزارناوبری وجهت یابی کاربردها : جهت یابی درجنگل وبیابان ، دریا و حتی شهرها دستگاه چاپ سال ساخت : 1439 مخترع : یوهانس گوتنبرگ نوع اختراع ابزاری برای چاپ جوهرروی کاغذیاپارچه کاربردها : تولیدروزنامه ، تکثیرکتاب موتوربخار سال ساخت : 1712 مخترع : توماس نیوکامن نوع اختراع : موتورحرارتی کاربردها : آغازانقلاب صنعتی ، صنعت راه آهن تلفن سال ساخت : 1876 مخترع الکساندرگراهام بل نوع اختراع : ابزارارتباطی ازراه دور کاربردها : ارتباطات فونوگراف سال ساخت : 1877 مخترع توماس ادیسون نوع اختراع : ابزارظبط وپخش صدا کاربردها : ضبط وپخش صدا لامپ: سال ساخت : 1878 مخترع : توماس ادیسون نوع احتراع : تولیدنورازالکتریسیته کاربردها : روشنایی منازل،محل کارو... هواپیما : سال ساخت : 1903 مخترع : برادران رایت نوع اختراع : هوابردموتوری بال ثابت کاربردها : جابجایی مسافر ، بار، جنگ رایانه تمام دیجیتال: سال ساخت : 1941 مخترع : کنرادزوس نوع احتراع : ابزارهمه منظوره کاربردها : محاسبات ، آموزش ، ،سلامت ، پزشکی ، تجارت ، و... شبکه وب: سال ساخت : 1990 مخترع : تیم برنرزلی نوع اختراع : سامانه بهم پیوسته ی اسنادفرامتنی (hyperlink) بربستراینترنت کاربردها : مشاهده صفهات وب حاوی متن ، عکس و ویدیو ودیگزابزارهای چندرسانه ای وگردش دربین آنها
  3. Astraea

    چاپ پفکی

    چاپ پفکی، نوعی عمل چاپ به کمک مواد شیمیائی (پلی اورتان – پی وی سی) است که قادر به تشکیل ساختمان اسفنجی (سلولی) با نرمی کافی می شود. اسفنجهای پلاستیکی، تولید نقش را روی کالای نساجی در سه بُعد امکان پذیر می کند این مواد مخصوص که به بیندر پفکی معروف است معمولاً به صورت خمیر سفید رنگ به بازار عرضه شده و توسط روش های معمول چاپ به روی کالا آورده می شود. استفاده از خمیر تنها، ایجاد چاپ پفکی سفید می نماید؛ برای کسب چاپ پفکی رنگی می توان رنگدانه های(پیگمنت) به آن اضافه کرد. جهت غلیظ کردن خمیر می توان از غلظت دهنده مصنوعی و برای رقیق کردن آن می توان از آب استفاده نمود. شدت پفکی شدن به مقدار، بیندر پفکی در خمیر بستگی زیاد دارد و معمولاً با انتخاب مقدار بیندر پفکی می توان ضخامتی برابر با ۳ تا ۲۰ برابر ضخامت لایه خمیر روی پارچه را کسب کرد. پفکی های ضخیم از نظر مکانیکی ضعیف می باشد؛ شدت پفکی شدن همچنین به درجه حرارت و مدت زمان تثبیت بستگی دارد. در دمای کمتر از دمای بهینه اثر پفکی کامل نبوده و در درجه حرارت های بالا، اثر پفکی فرو می ریزد. به عنوان مثال شرکت اشتورک در جه حرارت بهینه را برای تثبیت بیندر پفکی خود ۱۲۰ درجه سانتیگراد و مدت زمان لازم را حدود ۳ دقیقه (برای نمونه چاپ شده و خشک نشده) معین می کند. از آنجائی که بیندر های پفکی معمولاً ترمو پلاست می باشد پس از چاپ و تثبیت نباید در معرض حرارت های بالا قرار گیرد. در این صورت اثر پفکی ذوب شده و فرو می ریزد به طور کلی پارچه چاپ شده پفکی را نبایستی در دمای بیش از ۶۰ درجه سانتیگراد قرارداد. منبع : نساجی روز
  4. Astraea

    تکمیل کالای نساجی

    تکمیلFinishingعملیاتی است که بعد از بافت پارچه انجام میپذیرد تا پارچه را برای کاربرد نهایی آماده کند.2هدف از انجام تکمیل دنبال میشود: 1. بهبود ظاهرپارچه 2. تغییر کاربردپارچه مراحل تکمیل عبارتند از: 1. عملیات تکمیل مقدماتی:قبل از انجام عملیات تکمیل باید بررسی شود که آیا پارچه دچار مشکلی در مراحل ریسندگی،بافندگی یا مواد اولیه داراست یا خیر.بنابراین هدف این مرحله کنترل محصول برای پی بردن به عملیاتهای مورد نیاز است. 2. تکمیل مقدماتی: پارچه پس از تولید خام است و به علت داشتن موادی مانند آهار،روغن و ناخالصی های دیگر قابل استفاده نبوده و لازم است این مواد درمرحله مقدمات تکمیل به صورت موثر از کالا زدوده میشود تا پارچه به صورت سفید درآمده و برای رنگرزی و چاپ آماده گردد.در مرحله تکمیل ممکن است از نوع مکانیکی یاخواصی مانند جلا،زیردست نرم و ضدآبی بخشیده شود. 3. تکمیل نهایی:رنگرزی و چاپ این مرحله انجام میپذیرند. تکمیل پارچه به 4پارامتر بستگی دارد: 1. نوع و کیفیت وخواص فیزیکی،شمیایی و مکانیکی الیاف کاربردی:نوع الیاف کوتاه و بلند یا توجه به حساسیت الیاف به باز و اسید و قدرت تحمل حرارت 2. نوع نخ وتراکم پارچه:توجه به نوع نخ و ساختار آن مثلا توپری یا موازی بودن الیاف و تراکم کم یا زیاد پارچه 3. نوع بافت پارچه:بافت پارچه که ساده،ساتن،مخمل و .. باشد یا پارچه به صورت تاری-پودی بافته شده باشد و یا حلقوی 4. تکمیل موردنیاز:توجه به اینکه با توجه به نوع کاربرد پارچه،نیازی به تکمیل هایی مانند ضدآب،ضدآتش و ..هست و یا خیر
  5. اینجا یه سری از دستگاه های چاپ رو که در لابراتوارها وجود داره گذاشتم انشاء الله تو یه فرصت خوب در مورد دستگاه QSS-2611 که با اون کار میکنم رو توضیح میدم QSS-2301 QSS-3301 QSS-2901 QSS-3501 QSS-3702 HD QSS-2611
  6. چاپ ‌لترپرس؛ ‌احياي ‌يك ‌مهارت به گزارش گروه پژوهشي عفراوي :چاپ ‌لترپرس ‌‌در ‌بسياري ‌از ‌كشورها ‌به ‌يك ‌حرفه ‌و ‌مهارت ‌قديمي ‌و ‌از ‌دست ‌رفته ‌تبديل ‌شده ‌است. در ‌عين ‌حال ‌در ‌كشور ‌آمريكا ‌كه ‌به ‌عنوان ‌مهد ‌چاپ ‌ديجيتال ‌و ‌ديجيتاليزم ‌شناخته ‌شده ‌است، ‌اين ‌روش ‌قديمي ‌چاپ ‌در ‌حال ‌شكوفايي ‌است ‌و ‌بار ‌ديگر ‌منزلت ‌خود ‌را ‌به ‌عنوان ‌يك ‌روش ‌هنري ‌براي ‌انتقال ‌مركب ‌به ‌كاغذ ‌پيدا ‌كرده ‌است. در ‌مطلبي ‌كه ‌مي‌خوانيد ‌دلايل ‌اين ‌رنسانس ‌چاپي ‌مورد ‌تجزيه ‌و ‌تحليل ‌قرار ‌گرفته ‌است. در ‌آمريكا ‌چاپ ‌سربي ‌بازار ‌داغي ‌دارد. ‌چاپكاران ‌لترپرس ‌در ‌آمريكا ‌كه ‌اين ‌حرفه ‌و ‌مهارت‌هاي ‌خود ‌را ‌يا ‌در ‌دانشكده‌هاي ‌چاپ ‌و ‌يا ‌در ‌قالب ‌كارآموزي ‌در ‌چاپخانه‌ها ‌ياد ‌گرفته‌اند ‌و ‌اكنون ‌خود ‌چاپخانه‌هاي ‌لترپرس ‌با ‌چندين ‌كارگر ‌و ‌كارمند ‌راه ‌انداخته‌اند، ‌امروز ‌بازار ‌پررونقي‌ دارند. كارهايي ‌كه ‌آنها ‌چاپ ‌مي‌كنند ‌از ‌نوع ‌كارهايي ‌است ‌كه ‌چاپخانه‌داران ‌كوچك ‌انگليسي ‌15 ‌سال ‌پيش ‌چاپ ‌مي‌كردند. ‌كارهايي ‌از ‌قبيل ‌كارت ‌دعوت، ‌كاغذ ‌و ‌پاكت ‌نامه، ‌سربرگ، ‌بليت، ‌بروشورهاي ‌يك ‌يا ‌دو ‌رنگ ‌و ‌پوسترهاي ‌كوچك. از ‌سوي ‌ديگر ‌چاپ ‌لترپرس ‌در ‌كشور ‌انگليس ‌مدت‌هاست ‌كه ‌توسط ‌افست ‌به ‌حاشيه ‌رانده ‌شده ‌است. ظهور ‌افست، ‌ ‌فرهنگ ‌چاپ ‌را ‌به ‌عنوان ‌يك ‌فرايند ‌توليدي ‌نيز ‌اشاعه ‌داد. ‌در ‌حالي ‌كه ‌در ‌بخش‌هايي ‌از ‌آمريكا ‌لترپرس ‌هنوز ‌به ‌عنوان ‌يك ‌هنر ‌دستي ‌ارزش ‌و ‌جايگاه ‌خود ‌را ‌حفظ ‌كرده ‌است. جامعه ‌چاپكاران ‌لترپرس ‌در ‌آمريكا ‌احساس ‌و ‌درك ‌عميقي ‌نسبت ‌به ‌مزاياي ‌چاپ ‌لترپرس ‌در ‌مقابل ‌افست ‌دارد. جوديت ‌برينر ‌كه ‌از ‌14 ‌سالگي ‌به ‌چاپ ‌لترپرس ‌رو ‌آورده ‌و ‌اكنون ‌خود ‌چاپخانه‌ ‌ Full‌ Circle‌ Press‌را ‌در ‌نوادا ‌مديريت ‌مي‌كند، ‌مي‌گويد: ‌ به ‌همين ‌خاطر ‌با ‌وجود ‌اين‌كه ‌تقاضا ‌براي ‌چاپ ‌لترپرس ‌در ‌مقايسه ‌با ‌افست ‌ناچيز ‌است، ‌اين ‌روش ‌چاپي ‌توانسته ‌به ‌بقاي ‌خود ‌ادامه ‌دهد. ‌همين ‌امر ‌باعث ‌شده ‌تا ‌بيش ‌از ‌1000 ‌چاپكار ‌لترپرس ‌در ‌آمريكا ‌بتوانند ‌از ‌اين ‌روش ‌چاپي ‌در ‌دنياي ‌ديجيتال ‌امروز ‌امرار ‌معاش ‌كنند.> ‌ اندازه ‌اهميت ‌دارد ‌آمريكايي‌ها ‌چه ‌ويژگي‌ ‌دارند ‌كه ‌انگليسي‌ها ‌ندارند؟ مارجوري ‌ويلسر ‌مالك ‌چاپخانه ‌ Three‌ Toad‌ Press‌در ‌كاليفرنيا ‌معتقد ‌است ‌آنچه ‌آمريكا ‌را ‌از ‌ديگران ‌متمايز ‌مي‌كند، ‌ابعاد ‌و ‌اندازه ‌است. ‌ويلسر ‌مي‌گويد: ‌ ولي ‌رابرت ‌لي ‌لي ‌يك ‌چاپكار ‌لترپرس ‌ديگر ‌ديد ‌متفاوتي ‌نسبت ‌به ‌شكوفايي ‌چاپ ‌لترپرس ‌در ‌آمريكا ‌دارد. ‌ چه ‌اين ‌مارتا ‌استيوارت ‌است ‌كه ‌باعث ‌افزايش ‌تقاضا ‌براي ‌چاپ ‌لترپرس ‌شده ‌و ‌چه ‌كالج‌هاي ‌آمريكايي ‌هستند ‌كه ‌بازار ‌اين ‌شيوه ‌چاپي ‌را ‌رونق ‌بخشيده‌اند، ‌در ‌هر ‌حال ‌وضعيت ‌چاپ ‌لترپرس ‌در ‌آمريكا ‌از ‌كشورهاي ‌اروپايي ‌بهتر ‌است. چاپكاران ‌لترپرسي ‌آمريكايي ‌نيز ‌مايلند ‌مزاياي ‌اين ‌شيوه ‌چاپي ‌را ‌در ‌بوق ‌بكنند ‌و ‌چه ‌راهي ‌بهتر ‌از ‌اينترنت ‌براي ‌انجام ‌اين ‌كار؟ ‌ جوديت ‌برينر ‌به ‌تازگي ‌در ‌يك ‌سمينار ‌اينترنتي ‌ (webinar)‌كه ‌توسط ‌نشريه ‌ Paperspers‌برگزار ‌شده ‌بود، ‌شركت ‌كرد. ‌اين ‌برنامه ‌ ‌ (Impressed‌ with‌ Letterpress)‌نام ‌داشت ‌و ‌هدف ‌آن ‌تبليغ ‌و ‌ايجاد ‌سروصدا ‌در ‌ابعاد ‌وسيع ‌براي ‌چاپ ‌لترپرس ‌بود. ‌ حدود ‌200 ‌نفر ‌در ‌اين ‌ webinar‌شركت ‌كردند ‌تا ‌حرف‌هاي ‌برينر ‌را ‌در ‌مورد ‌ويژگي‌هاي ‌منحصر ‌به ‌فرد ‌لترپرس ‌و ‌كارهايي ‌كه ‌از ‌اين ‌طريق ‌چاپ ‌مي‌شود، ‌بشنوند. كارهاي ‌زيبا ‌و ‌نفيسي ‌كه ‌چاپخانه ‌ Full‌ Circle‌چاپ ‌كرده ‌بود ‌و ‌در ‌طول ‌ webinar‌به ‌نمايش ‌درآمد، ‌تشويق ‌و ‌تحسين ‌همه ‌را ‌برانگيخت. ‌بسياري ‌از ‌آنها ‌معتقد ‌بودند ‌چاپ ‌لترپرس ‌نوعي ‌ماجراجويي ‌است ‌كه ‌مي‌تواند ‌با ‌استفاده ‌از ‌يك ‌شيوه ‌قديمي ‌ظاهري ‌مدرن ‌و ‌بديع ‌به ‌كار ‌چاپي ‌بدهد. فكر ‌انجام ‌چنين ‌سمينار ‌اينترنتي ‌در ‌انگليس ‌غيرممكن ‌به ‌نظر ‌مي‌رسد. ‌با ‌اين ‌حال ‌چاپكاران ‌لترپرسي ‌انگليسي ‌به ‌جاي ‌اين‌كه ‌از ‌بازار ‌كوچك ‌لترپرس ‌شكوه ‌كنند، ‌آن ‌را ‌يك ‌بازار ‌تخصصي ‌و ‌حرفه‌اي ‌مي‌دانند ‌و ‌در ‌تلاشند ‌تا ‌بهترين ‌استفاده ‌را ‌از ‌آن ‌ببرند. يكي ‌از ‌اين ‌چاپكاران ‌گراهام ‌موس ‌مالك ‌چاپخانه ‌ Incline‌ Press‌در ‌اولدهام ‌است. ‌موس ‌كه ‌علاقه‌اش ‌به ‌حفظ ‌نسخ ‌خطي ‌و ‌بازسازي ‌كتاب‌هاي ‌قديمي ‌باعث ‌شد ‌تا ‌جذب ‌چاپ ‌لترپرس ‌شود، ‌در ‌سال ‌1990 ‌يك ‌چاپخانه ‌كوچك ‌را ‌خريد ‌تا ‌براي ‌عطف ‌كتاب‌ها ‌ليبل ‌چاپ ‌كند. طولي ‌نكشيد ‌تا ‌مجذوب ‌توانايي‌هاي ‌ماشين ‌چاپ ‌شد. ‌پس ‌از ‌اين‌كه ‌تعدادي ‌كارت ‌تبريك ‌و ‌كارت‌هاي ‌دعوت ‌و ‌سربرگ ‌براي ‌دوستان ‌و ‌اقوامش ‌چاپ ‌كرد ‌تصميم ‌گرفت ‌يك ‌چاپكار ‌تمام ‌وقت ‌كتاب ‌شود. موس ‌مي‌گويد: ‌ با ‌اين ‌حال ‌ديدگاه ‌موس ‌نسبت ‌به ‌لترپرس ‌چندان ‌هم ‌تيره ‌و ‌تار ‌نيست: ‌ موس ‌نمايشگاه ‌كتاب‌هاي ‌نفيس ‌آكسفورد ‌را ‌كه ‌هر ‌دو ‌سال ‌يك ‌بار ‌در ‌انگليس ‌برگزار ‌مي‌شود، ‌موقعيت ‌خوبي ‌براي ‌تبليغ ‌در ‌مورد ‌چاپ ‌لترپرس ‌مي‌داند. ‌ يكي ‌از ‌جنبه‌هاي ‌چاپ ‌لترپرس ‌مدرن ‌كه ‌هيجان ‌زيادي ‌برانگيخته ‌است، ‌امكان ‌تلفيق ‌تكنولوژي ‌قديمي ‌با ‌جديد ‌است. ‌هلن ‌اينگهام ‌كه ‌يك ‌چاپكار ‌لترپرس ‌انگليسي ‌است ‌كارش ‌را ‌به ‌عنوان ‌طراحي ‌كه ‌از ‌سيستم ‌مك ‌ (MAC)‌استفاده ‌مي‌كرد، ‌آغاز ‌كرد ‌و ‌سپس ‌در ‌طول ‌دوره ‌فوق‌ليسانس ‌در ‌دانشگاه ‌‌ Central‌ st‌ Martinsتصميم ‌گرفت ‌چاپ ‌لترپرس ‌را ‌به ‌عنوان ‌حرفه ‌انتخاب ‌كند. ‌اينگهام ‌اكنون ‌مالك ‌يك ‌چاپخانه ‌لترپرس ‌به ‌نامHi‌‌- Artz‌ Letterpress‌ Studio در ‌لوتون ‌است ‌كه ‌اين ‌چاپخانه ‌اكنون ‌انواع ‌پوستر، ‌كارت، ‌زير ‌ليواني ‌و ‌كارت ‌ويزيت ‌را ‌با ‌تلفيق ‌حروف ‌چوبي ‌ساخت ‌دست، ‌حروف ‌سربي، ‌چاپ ‌هافتون ‌و ‌عناصر ‌طراحي ‌شده ‌توسط ‌نرم‌افزار ‌ايلوستريتور ‌كه ‌سپس ‌به ‌كليشه‌هاي ‌فتوپلي‌مر ‌منتقل ‌مي‌شوند، ‌چاپ ‌مي‌كند. اينگهام ‌مي‌گويد: ‌ ‌ آمريكايي‌ها ‌پيشتاز ‌هستند ‌هنگامي ‌كه ‌اينگهام ‌دوره ‌فوق ‌ليسانسش ‌را ‌مي‌گذراند، ‌مدتي ‌در ‌چاپخانه ‌معروف ‌لترپرس ‌ ‌ Hatch‌ show‌در ‌ناش ‌و ‌سل ‌آمريكا ‌به ‌عنوان ‌كارآموز ‌مشغول ‌به ‌كار ‌شد. مقايسه ‌وضعيت ‌چاپ ‌لترپرس ‌بين ‌آمريكا ‌و ‌انگليس ‌همواره ‌براي ‌او ‌حيرت‌انگيز ‌است. ‌او ‌مي‌گويد: ‌ در ‌محله ‌تافتل ‌پارك ‌در ‌لندن ‌دو ‌فارغ‌التحصيل ‌ديگر ‌از ‌دانشگاه ‌سنت ‌مارتين ‌از ‌مهارت ‌خود ‌در ‌چاپ ‌لترپرس ‌استفاده ‌مي‌كنند. ‌كريميي ‌چارلتون ‌رويكي ‌فوليك ‌در ‌كارگاه ‌كوچك ‌لترپرس ‌خود ‌كه ‌هارينگتون ‌راسكوپرز ‌نام ‌دارد ‌از ‌دستمال‌هاي ‌كتان ‌گرفته ‌تا ‌تقويم ‌را با ‌استفاده ‌از ‌دستگاه ‌لترپرس ‌چاپ ‌مي‌كند. ‌آنها ‌معمولا ‌از ‌فونت ‌ Gill‌ Sans‌كه ‌روي ‌قالب‌هاي ‌چوبي ‌و ‌حروف ‌سربي ‌نقش ‌بسته‌اند، ‌استفاده ‌و ‌براي ‌چاپ ‌از ‌يك ‌ماشين ‌لترپرس ‌دستي ‌ Adanq‌استفاده ‌مي‌كنند. ‌ولي ‌اين ‌دو ‌هنوز ‌از ‌كامپيوتر ‌ Mac‌براي ‌ارزيابي ‌طرح‌هاي ‌خود ‌بهره‌ ‌مي‌برند. ‌در ‌آمريكا ‌نيز ‌چاپكاران ‌لترپرس ‌تكنولوژ ي‌هاي ‌مختلف ‌را ‌در ‌هم ‌مي‌آميزند مت ‌ ‌برگي ‌مالك ‌چاپخانه ‌ Future‌The‌ of‌ Letterpress‌ است. ‌او ‌در ‌چاپخانه ‌خود ‌گروهي ‌از ‌جواناني ‌را ‌كه ‌نسل ‌جديد ‌چاپكاران ‌لترپرس ‌به ‌حساب ‌مي‌آيند، ‌هدايت ‌مي‌كند. ‌ اين ‌گروه ‌قابليت‌هاي ‌كامپيوتر ‌اپل ‌مك ‌را ‌با ‌ماشين ‌چاپ ‌دستي ‌تلفيق ‌كرده‌اند. ‌برگي ‌مي‌گويد: ‌ ‌ آيا ‌امكان ‌احياي ‌چاپ ‌لترپرس ‌در ‌كشورهاي ‌ديگر ‌از ‌جمله ‌انگليس ‌وجود ‌دارد؟ ‌يكي ‌از ‌بزرگ‌ترين ‌فروشندگان ‌نوشت‌افزار ‌به ‌تازگي ‌مجموعه ‌قابل ‌توجهي ‌از ‌كارت‌هايي ‌كه ‌به ‌شيوه ‌لترپرس ‌چاپ ‌شده‌اند، ‌انبار ‌كرده ‌است. ‌در ‌حالي ‌كه ‌برخي ‌از ‌طرفداران ‌متعصب ‌چاپ ‌لترپرس ‌اين ‌خبر ‌را ‌به ‌فال ‌نيك ‌مي‌گيرند، ‌موس ‌معتقد ‌است ‌اين ‌كارت‌ها ‌همه ‌آشغال ‌هستند. ‌با ‌اين ‌حال ‌شكي ‌نيست ‌كه ‌رجعت ‌به ‌گذشته ‌مي‌تواند ‌باعث ‌احياي ‌چاپ ‌لترپرس ‌شود. تيم ‌هونور ‌مالك ‌چاپخانه ‌ Piccolo‌در ‌انگليس ‌معتقد ‌است ‌طراحان ‌اكنون ‌به ‌تقاضاي ‌بيشتر ‌براي ‌چاپ ‌لترپرس ‌دامن ‌مي‌زنند. ‌هنوز ‌چند ‌كالج ‌در ‌انگليس ‌اين ‌روش ‌را ‌به ‌عنوان ‌يكي ‌از ‌عناصر ‌بنيادي ‌طراحي ‌گرافيك ‌آموزش ‌مي‌دهند. ‌به ‌همين ‌خاطر ‌طراحاني ‌هستند ‌كه ‌متوجه ‌شده‌اند ‌چاپ ‌لترپرس ‌چيزي ‌دارد ‌كه ‌چاپ ‌استاندارد ‌افست ‌فاقد ‌آن ‌است. ‌هونور ‌مي‌گويد: ‌ نويسنده : اسكندر جهانباني مجله صنعت چاپ
  7. فرمت ‌مناسب ‌براي ‌خروجي کار قبل از چاپ ‌كدام ‌است؟ مرحله ‌پيش ‌از ‌چاپ، ‌در ‌كل ‌پروسه ‌يك ‌كار ‌چاپي ‌نقشي ‌اساسي ‌را ‌ايفا ‌مي‌كند. ‌تا ‌قبل ‌از ‌ديجيتال ‌شدن ‌اين ‌مرحله ‌كليه ‌كارها ‌به ‌صورت ‌دستي ‌انجام ‌مي‌گرفت ‌كه ‌البته ‌نواقصي ‌داشت ‌و ‌از ‌ظرافت ‌لازم ‌برخوردار ‌نبود. ‌ديجيتال ‌شدن ‌و ‌استفاده ‌از ‌نرم‌افزارها، ‌امكانات ‌و ‌مزاياي ‌فراواني ‌به ‌آماده‌سازي ‌كار ‌چاپي ‌ارزاني ‌داشت ‌و ‌كارهاي ‌دشواري ‌مانند ‌روتوش ‌عكس ‌را ‌آسان ‌ساخت. ‌اما ‌اين ‌دستاورد ‌نيز ‌به ‌خودي ‌خود، ‌كارساز ‌نيست ‌و ‌مشكلات ‌ديگري ‌را ‌جايگزين ‌كاستي‌هاي ‌گذشته ‌مي‌سازد. رنجه ‌شدن ‌حروف، ‌مشكلات ‌رنگ، ‌نيامدن ‌برخي ‌از ‌افكت‌ها ‌در ‌خروجي ‌و ‌... ‌از ‌اين ‌دست ‌مشكلات ‌بودند. ‌شركت‌هاي ‌مختلف ‌براي ‌جلوگيري ‌از ‌بروز ‌ ‌اين ‌مشكلات، ‌نرم‌افزارها ‌و ‌فرمت‌هاي ‌مختلفي ‌براي ‌طراحي ‌و ‌ذخيره ‌اطلاعات ‌ارايه ‌كردند. شركت ‌ادوبي ‌فرمت ‌ PDF‌را ‌در ‌سال ‌1993 ‌به ‌عنوان ‌يك ‌فرمت ‌مناسب ‌خروجي ‌روانه ‌بازار ‌كرد ‌و ‌تاكنون ‌طي ‌هشت ‌نسخه ‌متوالي ‌آن ‌را ‌كامل‌تر ‌كرده ‌است. ‌ هم ‌اكنون ‌ PDF‌در ‌دنيا ‌به ‌فرمت ‌استاندارد ‌خروجي ‌تبديل ‌شده ‌با ‌اين ‌حال ‌در ‌بين ‌ليتوگرافان ‌ايراني ‌چندان ‌مورد ‌استفاده ‌قرار ‌نمي‌گيرد. ‌براي ‌آگاهي ‌از ‌كاربرد ‌ PDF‌در ‌مرحله ‌پيش ‌از ‌چاپ ‌با ‌طراحان، ‌ليتوگرافان ‌و ‌كارشناسان ‌پيش ‌از ‌چاپ ‌گفت‌وگو ‌مي‌كنيم. خشت ‌اول ‌كار ‌چاپي ‌را ‌طراحان ‌مي‌گذارند، ‌بعد ‌پاي ‌ليتوگراف ‌و ‌چاپكار ‌و ‌صحاف ‌و ‌... ‌به ‌آن ‌باز ‌مي‌شود. ‌بنابراين ‌براي ‌بررسي ‌بحث ‌آماده‌سازي ‌نيز ‌بهتر ‌است ‌كنكاش ‌خود ‌را ‌از ‌دفتر ‌طراحي ‌آغاز ‌كنيم. ‌ در ‌بيان ‌طراحان ‌حميد ‌مصدق ‌طراح ‌گرافيك، ‌مدير ‌كارگاه ‌گرافيك، ‌دانش‌آموخته ‌رشته ‌گرافيك ‌در ‌مقطع ‌كارشناسي ‌ارشد ‌است ‌كه ‌از ‌مقطع ‌هنرستان ‌وارد ‌بازار ‌كار ‌شده ‌و ‌به ‌خاطر ‌حرفه‌اش ‌چند ‌سالي ‌است ‌كه ‌با ‌چاپ ‌در ‌ارتباط ‌است. ‌او ‌از ‌نرم‌افزارهاي ‌مختلفي ‌براي ‌طراحي ‌سفارشات ‌خود ‌استفاده ‌مي‌كند. ‌مصدق ‌ابتدا ‌در ‌مورد ‌نحوه ‌كار ‌خود ‌مي‌گويد: ‌ ‌وي ‌ادامه ‌مي‌دهد: ‌ در ‌مورد ‌فرمت ‌ PDF‌از ‌مصدق ‌مي‌پرسيم، ‌وي ‌پاسخ ‌مي‌دهد: ‌ ‌مصدق ‌معتقد ‌است ‌طراح ‌فارغ ‌از ‌اين‌كه ‌در ‌چه ‌برنامه‌اي ‌كار ‌طراحي ‌را ‌انجام ‌مي‌دهد، ‌در ‌نهايت ‌اگر ‌دانش ‌ PDF‌كردن ‌را ‌داشته ‌باشد ‌بايد ‌فايل ‌‌ PDF‌در ‌اختيار ‌ليتوگراف ‌قرار ‌دهد. ‌وي ‌يكي ‌از ‌مزيت‌هاي ‌ PDF‌را ‌داشتن ‌كيفيت‌هاي ‌تصويري ‌متفاوت ‌بيان ‌مي‌كند ‌و ‌مي‌گويد:‌ ‌ مصدق ‌در ‌ادامه ‌ضمن ‌بيان ‌توضيحاتي ‌تجربيات ‌خود ‌را ‌درباره ‌فرمت‌هاي ‌FH، ‌ Tiff‌و ‌... ‌بيان ‌مي‌كند ‌و ‌مي‌گويد: ‌ شركت ‌ساروبن ‌در ‌زمينه ‌چاپ ‌ديجيتال، ‌طراحي، ‌سازه‌هاي ‌نمايشگاهي ‌و ‌... ‌فعاليت ‌دارد. ‌و ‌به ‌خاطر ‌تعدد ‌زمينه‌هاي ‌فعاليت ‌مي‌تواند ‌با ‌انواع ‌فايل‌ها ‌و ‌فرمت‌ها ‌در ‌ارتباط ‌باشد. اين ‌شركت ‌فايل‌هاي ‌متفاوتي ‌براي ‌خروجي‌هاي ‌متفاوت ‌(افست، ‌لارج‌فرمت، ‌ديجيتال ‌و ‌...) ‌طراحي ‌و ‌آماده‌سازي ‌مي‌كند. ‌ساروبن ‌براي ‌افست ‌از ‌FreeHand، ‌براي لارج‌فرمت ‌از ‌ Tiff‌و ‌براي ‌چاپ ‌ديجيتال ‌از ‌فرمت ‌ PDF‌استفاده ‌مي‌كند. غزاله ‌بهرامي‌نژاد ‌مدير ‌آتليه ‌شركت ‌ساروبن ‌در ‌توضيح ‌بيشتر ‌مي‌گويد: ‌ بهرامي‌نژاد ‌ادامه ‌مي‌دهد: ‌ ‌بهرامي ‌در ‌مورد ‌چاپ ‌ديجيتال ‌و ‌فرمت ‌ PDF‌نيز ‌توضيحاتي ‌را ‌بيان ‌مي‌كند:‌ ‌ بهرامي ‌در ‌ادامه ‌خاطرنشان ‌مي‌كند ‌كه ‌فايل ‌ PDF‌با ‌فايل ‌فري‌هند ‌تفاوت ‌آنچنان ‌محسوسي ‌ندارد. ‌تنها ‌چيزي ‌كه ‌خيلي ‌ملموس ‌است، ‌حجم ‌مناسب ‌فايل ‌ PDF‌است ‌و ‌همين ‌امر ‌باعث ‌شده ‌فايل ‌ارسالي ‌به ‌دستگاه ‌به ‌سرعت ‌ريپ ‌و ‌سپس ‌چاپ ‌شود. در ‌مورد ‌ساختن ‌فايل ‌ PDF‌از ‌او ‌مي‌پرسيم، ‌در ‌پاسخ ‌مي‌گويد: ‌ ‌بهرامي ‌در ‌خاتمه ‌ضمن ‌بيان ‌اين ‌مطلب ‌كه ‌در ‌صنف ‌چاپ ‌ايران ‌خيلي ‌كم ‌پيش ‌مي‌آيد ‌كه ‌به ‌كيفيت ‌كار ‌اهميت ‌داده ‌شود ‌و ‌دليل ‌آن ‌را ‌كوتاه ‌بودن ‌زمان ‌تحويل ‌و ‌سرعت ‌عمل ‌درخواستي ‌مشتري ‌معرفي ‌مي‌كند، ‌مي‌گويد: ‌ ‌ از ‌زبان ‌ليتوگرافان‌ از ‌طراحان ‌كه ‌بگذريم، ‌ليتوگرافي‌ها ‌در ‌قسمت ‌پيش ‌از ‌چاپ ‌نقشي ‌مهم ‌و ‌اساسي ‌در ‌گرفتن ‌خروجي ‌و ‌كيفيت ‌آن ‌بر ‌عهده ‌دارند. ‌حال ‌از ‌زبان ‌ليتوگرافان ‌قصه ‌فرمت ‌مناسب ‌خروجي ‌را ‌مي‌خوانيد. از ‌نظر ‌ليتوگرافي ‌آبان ‌فايل ‌ PDF‌به ‌خاطر ‌داشتن ‌مزيت‌هايي ‌نسبت ‌به ‌فرمت‌هاي ‌ديگر، ‌بهترين ‌فرمت ‌براي ‌گرفتن ‌خروجي ‌است. هومن ‌عمراني ‌مدير ‌ليتوگرافي ‌آبان ‌ضمن ‌بيان ‌اين ‌مطلب ‌مي‌گويد: ‌ عمراني ‌در ‌ادامه ‌مي‌گويد ‌كه ‌متاسفانه ‌كسي ‌از ‌ما ‌نمي‌پرسد ‌با ‌چه ‌فرمتي، ‌فايل ‌را ‌بفرستيم. ‌اگر ‌بپرسد ‌مي‌گوييم ‌ PDF‌بفرستد ‌كه ‌در ‌صورت ‌نياز ‌روش ‌ساخت ‌ PDF‌سالم ‌را ‌نيز ‌به ‌او ‌خواهيم ‌گفت. ‌ بر ‌همين ‌اساس ‌همه ‌نوع ‌فايل ‌براي ‌گرفتن ‌خروجي ‌به ‌ليتوگرافي ‌مي‌فرستند. ‌وي ‌اضافه ‌مي‌كند: ‌‌ مابقي ‌فايل‌ها ‌به ‌صورت ‌ Freehand‌و ‌ Corel‌به ‌ليتوگرافي ‌ارسال ‌مي‌شوند ‌كه ‌درصد ‌فايل ‌ Corel‌كمتر ‌از ‌ Freehand‌است. ‌مشكل ‌فري‌هند ‌اين ‌است، ‌كساني ‌كه ‌با ‌آن ‌كار ‌مي‌كنند ‌فونت ‌و ‌عكس ‌را ‌به ‌علت ‌سنگين ‌شدن ‌فايل ‌به ‌آن ‌ embed‌نمي‌كنند ‌و ‌آن ‌را ‌به ‌صورت ‌لينك ‌در ‌كنار ‌فايل ‌اصلي ‌مي‌گذارند. ‌همين ‌كار ‌درصد ‌خطا ‌را ‌به ‌خاطر ‌امكان ‌جابه‌جايي ‌در ‌هنگام ‌جايگزين ‌كردن ‌فونت ‌و ‌عكس ‌بالا ‌مي‌برد. ‌اگر ‌ embed‌شود ‌مشكلي ‌ندارد.> عمراني ‌در ‌انتها ‌باز ‌به ‌سراغ ‌مزيت‌هاي ‌ PDF‌مي‌رود ‌و ‌مي‌گويد: ‌ زهرا ‌شمس ‌اپراتور ‌پليت‌ستر ‌در ‌ليتوگرافي ‌راين ‌نيز ‌توضيحات ‌جالبي ‌را ‌در ‌خصوص ‌فايل ‌و ‌فرمت‌هاي ‌مناسب ‌خروجي ‌ارايه ‌مي‌دهد. ‌او ‌مي‌گويد:‌ ‌ شمس ‌ادامه ‌مي‌دهد: ‌ ‌او ‌مي‌گويد:‌ ‌ ‌شمس ‌در ‌مورد ‌نحوه ‌ساخت ‌‌ PDFتوضيح ‌مي‌دهد: ‌ در ‌هنگام ‌ PDF‌كردن ‌بايد ‌بدانيم ‌ PDF‌را ‌به ‌چه ‌منظور ‌مي‌خواهيم ‌بسازيم، ‌براي ‌چاپ، ‌نمونه ‌ (Proof)‌و ‌... ‌. ‌بر ‌اساس ‌آن ‌از ‌تنظيمات ‌مناسب ‌استفاده ‌كنيم، ‌ما ‌براي ‌كارهاي ‌چاپي ‌و ‌بر ‌اساس ‌دستگاه‌هاي ‌خودمان ‌يك ‌سري ‌Job‌ Option‌هايي ‌را ‌تعريف ‌كرده‌ايم ‌و ‌براي ‌تمام ‌فايل‌ها ‌از ‌همان ‌تنظيم ‌ (setting)‌استفاده ‌مي‌كنيم.> ليتوگرافي ‌طرح ‌و ‌نگار ‌نيز ‌كليه ‌فرمت‌هايي ‌را ‌كه ‌طراحان ‌و ‌ناشران ‌مي‌آورند، ‌مي‌پذيرد. ‌ ‌ ‌ داود ‌شاهين ‌مديرعامل ‌ليتوگرافي ‌شاهين ‌در ‌اين ‌باره ‌مي‌گويد: ‌ در ‌فرمت ‌ CDR‌كه ‌فرمت ‌ native‌برنامه ‌‌ Corel‌است ‌نيز ‌شاهد ‌اشكالاتي ‌در ‌رنگ ‌بوده‌ايم ‌زيرا ‌برخي ‌از ‌فيلترهايي ‌كه ‌در ‌اين ‌برنامه ‌وجود ‌دارد ‌در ‌خروجي ‌نمي‌آيد. ‌به ‌همين ‌خاطر ‌از ‌افرادي ‌كه ‌فايل ‌ CDR‌براي ‌ما ‌مي‌آورند ‌مي‌خواهيم ‌به ‌ليتوگرافي ‌بيايند ‌و ‌فيلم ‌را ‌ببينند، ‌در ‌صورتي ‌كه ‌اشكال ‌نداشته ‌باشد ‌از ‌آن ‌پليت‌ ‌تهيه ‌مي‌كنيم. ‌اگر ‌فايل ‌ Corel‌مشكل ‌و ‌مشتري ‌هم ‌كمبود ‌وقت ‌داشته ‌باشد، ‌فايل ‌ Corel‌را ‌به ‌‌ Tiffتبديل ‌كرده ‌و ‌خروجي ‌مي‌گيريم. در ‌كوارك ‌و ‌اين‌ديزاين ‌مشكل ‌لينك ‌را ‌داريم.> شاهين ‌ادامه ‌مي‌دهد: ‌ شاهين ‌آهسته ‌مي‌گويد ‌كه ‌يك ‌نرم‌افزار Plug-in‌براي ‌اديت ‌فايل‌هاي ‌ PDF‌دارند ‌كه ‌براي ‌اصلاح ‌بعضي ‌فايل‌هاي ‌مشتريان ‌به ‌كار ‌مي‌آيد، ‌سپس ‌متذكر ‌مي‌شود ‌كه ‌نحوه ‌ساخت ‌ PDF‌بسيار ‌مهم ‌است. ‌از ‌اين ‌نظر ‌كه ‌بايد ‌بدانيم ‌براي ‌چه ‌هدف ‌و ‌منظوري ‌مي‌خواهيم ‌فايل ‌ PDF‌را ‌بسازيم ‌كه ‌بهترين ‌روش ‌PDF‌سازي ‌استفاده ‌از ‌دستور ‌پرينت ‌و ‌انتخاب ‌گزينه Adobe‌ PDF‌است. از ‌صحبت‌هاي ‌طراحان ‌و ‌ليتوگرافان ‌به ‌عنوان ‌مشتي ‌نمونه ‌خروار ‌اين ‌گونه ‌برمي‌آيد ‌كه ‌همگي ‌بر ‌اين‌كه ‌فايل ‌ PDF‌يك ‌فايل ‌مناسب ‌خروجي ‌است ‌اتفاق ‌نظر ‌دارند. ‌ با ‌كدام ‌روش ‌ PDF‌بسازيم؟ فايل ‌‌ PDFتنها ‌به ‌يك ‌روش ‌قابل ‌توليد ‌نيست. ‌خدايار ‌صادقي ‌مدير ‌گروه ‌رشته ‌چاپ ‌دانشگاه ‌هنر ‌و ‌مدير ‌شركت ‌چوگان ‌روش‌هاي ‌مختلفي ‌را ‌براي ‌ساخت ‌ PDF‌پيشنهاد ‌مي‌دهد. ‌او ‌مي‌گويد: ‌ ‌او ‌در ‌توضيح ‌بيشتر ‌مي‌گويد: ‌ اما ‌در ‌برنامه ‌فتوشاپ، ‌درست ‌نيست ‌كه ‌فايل ‌نهايي ‌از ‌فتوشاپ ‌خروجي ‌گرفته ‌شود. ‌اگر ‌فايل ‌حاوي ‌عكس ‌و ‌فونت ‌باشد، ‌درست ‌اين ‌است ‌كه ‌در ‌برنامه‌هاي ‌صفحه‌آرايي، ‌كار ‌لي‌اوت ‌انجام ‌شود. ‌برخي ‌از ‌طراحان ‌براي ‌راحتي ‌خودشان ‌و ‌اين‌كه ‌فايل ‌در ‌هنگام ‌خروجي ‌با ‌مشكل ‌مواجه ‌نشود، ‌همان ‌فايل ‌فتوشاپي ‌را ‌به ‌ليتوگرافي ‌مي‌فرستند. ‌كه حتي در چنين شرايطي ‌باز ‌هم ‌فرمت ‌‌ PDFتوصيه ‌مي‌شود.> صادقي ‌ادامه ‌مي‌دهد: ‌ برخي ‌از ‌برنامه‌ها ‌مانند ‌ Corel‌گزينه ‌خاصي ‌را ‌براي ‌توليد ‌ PDF‌دارند. ‌توليدكنندگان ‌برنامه‌هايي ‌از ‌اين ‌دست بر پايه خصوصيات اصلي PDF ، مواردي ‌را ‌به ‌آن ‌اضافه ‌كرده‌اند ‌كه ‌در ‌عمل ‌نتيجه ‌مطلوبي ‌را ‌ارايه ‌نمي‌دهد. ‌PDF‌ Publishing، ‌براي ‌ساخت ‌ PDF‌در ‌ Corel‌گنجانده ‌شده ‌كه ‌به ‌هيچ ‌عنوان ‌انتخاب ‌درستي ‌نخواهد ‌بود.> به ‌گفته ‌صادقي ‌براي ‌ساخت ‌ PDF‌از ‌كليه ‌برنامه‌ها ‌به ‌غير ‌از ‌ Office‌و ‌خانواده ‌ادوبي ‌استفاده ‌از پرينتر مجازي ‌ ‌ Adobe‌ PDF‌پيشنهاد ‌مي‌شود. ‌او ‌در ‌توضيح ‌بيشتر ‌مي‌افزايد: ‌ ‌براي ‌روشن‌تر ‌شدن ‌بيشتر ‌اين ‌مطلب ‌صادقي ‌مي‌گويد: ‌ ‌ Adobe‌ PDF‌فايل ‌ PDF‌ساخته ‌شود، ‌به ‌يك ‌ PDF‌غيروابسته ‌به ‌دستگاه ‌ (device‌ independent)‌مي‌رسيم. نكته ‌ديگر ‌استفاد ‌از ‌ PPD‌است. ‌افرادي ‌كه ‌مي‌خواهند ‌ PDF‌يا ‌ PS‌مستقل ‌از ‌دستگاه ‌بسازند ‌بهتر ‌است ‌از ‌خود ‌ PPD‌دستگاه ‌استفاده ‌كنند. ‌چون ‌ PPD‌درايور ‌پست ‌اسكريپت ‌آن ‌دستگاه ‌نيست ‌بلكه ‌يك ‌فايل ‌متني ‌است ‌و ‌يكسري ‌تنظيمات ‌آن ‌دستگاه ‌خاص ‌را ‌به ‌ما ‌مي‌دهد ‌تا ‌بتوانيم PDF‌بهتري ‌بسازيم. با ‌همه ‌اين ‌صحبت‌ها، ‌بهتر ‌است ‌با ‌درايور ‌ Adobe‌ PDF‌ Printer‌فايل ‌ PDF‌را ‌بسازيم ‌تا ‌مستقل ‌از ‌دستگاه ‌بوده ‌و ‌در ‌هر ‌كجا ‌قابل ‌استفاده ‌باشد.> صادقي ‌ضمن ‌بيان ‌اين‌كه ‌برنامه‌هاي ‌ Corel‌و ‌ Freehand‌برنامه‌هاي ‌قابل ‌اطميناني ‌نيستند ‌مي‌گويد: ‌ ‌ Print‌ and‌ Publishing‌در ‌دنيا ‌پيشتاز ‌است ‌و ‌امروزه ‌اغلب ‌تكنولوژي‌هاي ‌نرم‌افزار ‌نشر ‌و ‌گرافيك ‌از ‌دل ‌ادوبي ‌بيرون ‌مي‌آيد، ‌به ‌جرات ‌مي‌توان ‌گفت ‌اگر ‌كسي ‌به ‌سراغ ‌نرم‌افزارهاي ‌ديگر ‌برود ‌اشتباه ‌كرده ‌است. ‌برنامه ‌فري‌هند ‌نه ‌از ‌لحاظ ‌طراحي ‌بلكه ‌از ‌لحاظ ‌مسايل ‌فني ‌همانند ‌مديريت ‌رنگ ‌بسيار ‌ضعيف ‌است. ‌برنامه ‌ Corel‌هم ‌از ‌نظر ‌افكت ‌مشكلاتي ‌دارد. ‌هر ‌دو ‌اين ‌برنامه‌ها ‌به ‌خاطر ‌هزينه ‌كم ‌و ‌سرعت ‌چاپ ‌ديجيتال، ‌قابل ‌استفاده ‌در ‌اين ‌شيوه ‌چاپي ‌هستند ‌چون ‌در ‌صورت ‌بروز ‌نقص ‌و ‌اشكال ‌در ‌فايل ‌مي‌توان ‌به ‌سرعت ‌آن ‌را ‌اصلاح ‌كرد. ‌اشكال ‌ديگر ‌اين ‌برنامه‌ها، ‌مساله ‌تايپ ‌فارسي ‌است. ‌هيچكدام ‌از ‌اين ‌برنامه‌ها ‌به ‌صورت ‌ Built‌ in‌فونت ‌فارسي ‌را ‌حمايت نمي‌كنند ‌و ‌بايد ‌از ‌فارسي‌ساز ‌استفاده ‌كرد ‌كه ‌دردسرها ‌و ‌مشكلات ‌زيادي ‌خواهد ‌داشت. ‌با ‌نسخه‌هاي ‌ ME‌كه ‌ادوبي ‌آنها ‌را ‌روانه ‌بازار ‌كرده ‌است ‌تمام ‌قابليت‌هاي ‌نرم‌افزاري ‌را ‌مي‌توان ‌به ‌صورت ‌فارسي ‌در ‌اختيار ‌داشت.> او ‌در ‌خاتمه ‌مزيت‌هاي ‌ PDF‌را ‌قابليت‌ ‌فشرده‌سازي محتوا، ‌Security‌پيشرفته، Cross‌ Platform، ‌)‌ Rich‌ contentتصاوير ‌و ‌المان‌هاي ‌فايل ‌در ‌بالاترين ‌كيفيت ‌ديده ‌شود) ‌و ‌سرعت ‌در ‌باز ‌و ‌بسته ‌كردن ‌برمي‌شمارد ‌و ‌مي‌گويد: ‌ ‌ PDF‌استاندارد ‌خروجي ‌جهاني‌ منصور ‌ناصري ‌مدرس ‌رسمي ‌كمپاني ‌ادوبي ‌در ‌ايران، ‌كارشناس ‌ديگري ‌است ‌كه ‌درباره ‌فرمت ‌مناسب ‌چاپ ‌نكاتي ‌را ‌ارايه ‌مي‌دهد. او ‌مي‌گويد ‌براي ‌انجام ‌كارهاي ‌گرافيك ‌تاكنون ‌نرم‌افزارهاي ‌مختلفي ‌ارايه ‌شده ‌است. ‌ولي ‌ادوبي ‌به ‌عنوان ‌يكي ‌از ‌بزرگ‌ترين ‌توليدكنندگان ‌نرم‌افزارهاي ‌گرافيك، ‌استانداردي ‌براي ‌پروسه ‌چاپ ‌تعريف ‌كرده ‌و ‌طبق ‌اين ‌استاندارد ‌مجموعه ‌نرم‌افزارهايي ‌را ‌روانه ‌بازار ‌كرده ‌است. ‌اين ‌مجموعه ‌گرافيك ‌شامل ‌نرم‌افزار ‌فتوشاپ(Photoshop)، ‌ايلستريتور(Illustrator)، ‌اين‌ديزاين (InDesign) ‌و ‌آكروبات (Acrobat)‌است. ‌بر ‌اساس ‌تعريف ‌ادوبي، ‌فتوشاپ ‌يك ‌برنامه ‌رستري ‌ (raster)‌است ‌كه ‌قابليت ‌ويرايش ‌عكس ‌را ‌فراهم ‌مي‌كند، ‌البته ‌قابليت‌هاي ‌ديگري ‌نيز ‌دارد ‌ولي ‌هدف ‌اصلي ‌آن ‌كاربرد ‌روي ‌تصاوير ‌معرفي ‌شده ‌است. ‌نرم‌افزار ‌ايلستريتور ‌كه ‌برنامه ‌ Vector‌است ‌نيز ‌براي ‌فونت ‌و ‌به ‌طور ‌كلي ‌فايل‌هاي ‌خطي ‌در ‌نظر ‌گرفته ‌شده ‌است. به ‌دنبال ‌آن ‌نرم‌افزار ‌اين‌ديزاين ‌نه ‌فقط ‌براي ‌صفحه‌آرايي ‌مجلات ‌و ‌روزنامه ‌بلكه ‌براي ‌تلفيق ‌نوشته ‌و ‌تصوير ‌(لي ‌اوت) ‌معرفي ‌شده ‌و ‌اين ‌امكان ‌را ‌فراهم ‌كرده ‌تا ‌بتوانيم ‌از ‌فايل ‌طراحي ‌شده ‌با ‌فرمت ‌مناسب ‌چاپ ‌يعني ‌ PDF‌خروجي ‌بگيريم. ‌ادوبي ‌سپس ‌نرم‌افزار ‌آكروبات ‌را ‌ارايه ‌كرد ‌تا ‌بتوانيم ‌در ‌آن ‌كنترل ‌نهايي ‌و ‌فني ‌روي ‌فايل ‌ PDF‌انجام ‌داده ‌و ‌آن ‌را ‌براي ‌گرفتن ‌خروجي ‌ارسال ‌كنيم.> ‌ناصري ‌مي‌گويد ‌هر ‌نرم‌افزار ‌براي ‌هدف ‌مشخصي ‌ارايه ‌شده ‌است، ‌با ‌اين ‌حال ‌ممكن ‌است ‌هر ‌نرم‌افزار ‌قابليت‌هاي ‌نرم‌افزارهاي ‌ديگري ‌را ‌داشته ‌باشد. ‌طراح ‌بايد ‌بداند ‌در ‌نهايت ‌با ‌فايل ‌طراحي ‌شده ‌چه ‌كار ‌مي‌خواهد ‌انجام ‌دهد. وي ‌ادامه ‌مي‌دهد:‌ ‌ ناصري ‌بهترين ‌نرم‌افزار ‌براي ‌گرفتن ‌خروجي ‌ PDF‌را ‌نرم‌افزار ‌اين‌ديزاين ‌معرفي ‌مي‌كند ‌و ‌مي‌گويد: وي ‌ادامه ‌مي‌دهد: ‌ ‌ناصري ‌متذكر ‌مي‌شود ‌كه ‌از ‌طريق ‌ ادوبي ديستيلر ‌نيز ‌مي‌شود ‌فايل ‌ PDF‌ساخت ‌و ‌در ‌توضيح ‌بيشتر ‌مي‌گويد: ناصري ‌مي‌گويد:‌ ‌ ما ‌نمي‌گوييم ‌فرمت‌هايTIFF ، ‌ EPS‌و ‌يا ‌ ‌ FreeHand‌و ‌ Corel‌نرم‌افزارهاي ‌بدي ‌هستند، ‌مي‌گوييم ‌استاندارد ‌خروجي ‌دنيا ‌ PDF‌است. ‌هر ‌كدام ‌از ‌اين ‌فرمت‌ها ‌در ‌زمان ‌خودشان ‌كاربرد ‌داشتند ‌ولي ‌هم‌اكنون ‌كه ‌ PDF‌به ‌عنوان ‌يك ‌فرمت ‌كامل ‌معرفي ‌شده ‌تمام ‌قابليت‌هاي ‌فرمت‌هاي ‌ديگر ‌را ‌در ‌خود ‌گنجانده ‌است. ‌‌ PDFتنها ‌مختص ‌چاپ ‌نيست ‌و ‌مي‌توان ‌براي ‌هدف ‌و ‌منظورهاي ‌مختلف ‌از ‌آن ‌بهره ‌گرفت.> ناصري ‌معتقد ‌است ‌كارشناسان ‌چاپ ‌و ‌به ‌خصوص ‌ليتوگرافان ‌به ‌طور ‌كامل ‌بايد ‌قسمت ‌ Print‌ Production‌را ‌بدانند ‌و ‌تمام ‌دستورات ‌آن ‌را ‌قبل ‌از ‌فرستادن ‌فايل ‌براي ‌خروجي ‌روي ‌فايل ‌اعمال ‌كنند ‌و ‌در ‌خاتمه ‌مي‌گويد: ‌‌ تعريف ويژگي‌هايPDF (Portable‌ Document‌ Format)‌ PDF‌براي ‌اولين ‌بار ‌در ‌سال ‌1993 ‌توسط ‌شركت ‌ Adobe‌روانه ‌بازار ‌شد. ‌هم‌اكنون ‌ PDF‌به ‌يك ‌فرمت ‌استاندارد ‌در ‌دنيا ‌تبديل ‌شده، ‌ديگر ‌تحت ‌ليسانس ‌ادوبي ‌نيست ‌و ‌هر ‌شركتي ‌مي‌تواند ‌روي ‌آن ‌كار ‌كند ‌و ‌نسخه ‌خاص ‌خود ‌را ‌ارايه ‌دهد. ‌ PDF‌يك ‌فرمت ‌غيروابسته ‌به ‌دستگاه ‌ (device‌ independent)‌است، ‌به ‌اين ‌مفهوم ‌كه ‌مستقل ‌از ‌هر ‌دستگاه ‌عمل ‌مي‌كند. ‌ PDF‌علاوه ‌بر ‌داشتن ‌قابليت ‌ذخيره ‌زبان ‌پست ‌اسكريپت، ‌قابليت ‌ذخيره‌سازي ‌زبان‌هاي ‌برنامه‌نويسي ‌ديگر ‌را ‌نيز ‌دارا ‌است. ‌تمام ‌عناصر ‌نوشتاري ‌و ‌تصويري ‌در ‌فايل ‌ PDF‌به ‌گونه‌اي ‌دقيق ‌جايگزين ‌مي‌شوند. ‌‌ PDFتنها ‌يك ‌فرمت ‌چاپي ‌نيست ‌و ‌از ‌آن ‌مي‌توان ‌براي ‌آرشيو ‌اسناد، ‌ web‌و ‌نمايش ‌نيز ‌استفاده ‌كرد. ‌ شركت ‌ادوبي ‌براي ‌اين‌كه ‌بتوان ‌از ‌تمام ‌قابليت‌هاي ‌ PDF‌براي ‌هر ‌هدف ‌مشخص ‌بهره ‌گرفت، ‌زيرمجموعه‌هايي ‌ارايه ‌كرده ‌است PDF /‌x .‌از ‌آن ‌جمله ‌است ‌كه ‌براي ‌كار ‌چاپ ‌معرفي ‌شده ‌است. ‌از ‌مزيت‌هاي ‌ PDF‌مي‌توان ‌به ‌حجم ‌كم، ‌سرعت ‌بالا ‌در ‌تورق ‌بدون ‌توجه ‌به ‌تعداد ‌صفحات، ‌داشتن ‌خصوصيت ‌امنيتي ‌(security)، ‌استفاده ‌آسان ‌از ‌مديريت ‌رنگ ‌و ‌امكان ‌ويرايش ‌تا ‌لحظه ‌آخر ‌ (last‌ minute‌ editing)‌اشاره ‌كرد. ‌ نویسنده: پروين رستگار منبع: مجله صنعت چاپ
  8. آب و‌ مركب؛‌ الفباي‌ چاپ‌ افست‌ مبناي‌ چاپ‌ افست‌ تقابل‌ و‌ همراهي‌ آب‌ و‌ مركب‌ است‌ و‌ تنظيم‌ اين‌ دو‌ عامل‌ در‌ حالي‌ كه‌ يكي‌ از‌ ابتدايي‌ترين‌ مراحل‌ چاپ‌ است،‌ مهم‌ترين‌ بخش‌ نيز‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد.‌ همچنان‌ كه‌ مي‌توان‌ آن‌ را‌ به‌ تيغ‌ دولبه‌اي‌ تشبيه‌ كرد‌ كه‌ با‌ اندك‌ انحرافي‌ مي‌تواند‌ باعث‌ باطله‌ شدن‌ و‌ هدر‌ رفتن‌ سرمايه‌ و‌ انرژي‌ شود. تنظيم‌ آب‌ و‌ مركب‌ از‌ جمله‌ مسايلي‌ است‌ كه‌ در‌ چاپخانه‌هاي‌ ايران‌ بيشتر‌ به‌ شكل‌ تجربي‌ و‌ اكتسابي‌ بوده‌ و‌ كمتر‌ با‌ جنبه‌ علمي‌ و‌ تخصصي‌ آن‌ برخورد‌ شده‌ است. اين‌ در‌ حالي‌ است‌ كه‌ اگر‌ اپراتور‌ ماشين‌ چاپ‌ با‌ هر‌ يك‌ از‌ اين‌ دو‌ عامل‌ (آب‌ و‌ مركب)‌ به‌ صورت‌ علمي‌ و‌ تخصصي‌ آشنا‌ شده‌ و‌ جزييات‌ كار‌ با‌ آنها‌ را‌ بداند،‌ در‌ هر‌ شرايطي‌ مي‌تواند‌ به‌ كيفيت‌ نسبي‌ در‌ چاپ‌ دست‌ يابد. در‌ اين‌ گزارش‌ سعي‌ شده‌ است‌ ويژگي‌ها‌ و‌ مشخصه‌هاي‌ سيستم‌ رطوبت‌دهي‌ و‌ مركب‌دهي‌ از‌ ديدگاه‌ متخصصان،‌ كارشناسان‌ و‌ چاپكاران‌ مورد‌ بررسي‌ قرار‌ گيرد. براي‌ آن‌كه‌ با‌ پروسه‌ تنظيم‌ آب‌ و‌ مركب‌ از‌ نزديك‌ آشنا‌ شويم،‌ به‌ بعضي‌ از‌ چاپخانه‌هاي‌ شهر‌ تهران‌ سري‌ زديم‌ و‌ با‌ كارشناسان‌ فني‌ آنها‌ به‌ گفت‌وگو‌ نشستيم. سيد‌ رضا‌ ناصر‌علوي‌ مدير‌ توليد‌ پردازش‌ تصوير‌ رايان‌ صحبت‌ خود‌ را‌ اين‌ گونه‌ شروع‌ مي‌كند:‌ وي‌ ‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ رضا‌ عرب‌ سرپرست‌ فني ‌چاپ‌ فروغ‌ دانش‌ نيز‌ نظرات‌ جالبي‌ در‌ مورد‌ آب‌ و‌ مركب‌ مي‌دهد. او‌ مي‌گويد:‌ عرب‌ ادامه‌ مي‌دهد‌ كه‌ پس‌ از‌ انجام‌ تنظيمات‌ لازم‌ جهت‌ كنترل‌ آب،‌ تنظيم‌ نوردهاي‌ آب‌ از‌ حساسيت‌ بالايي‌ برخوردار‌ است.‌ با‌ قرار‌ دادن‌ نورد‌ در‌ جاي‌ مناسب،‌ مي‌توان‌ قشر‌ يكنواختي‌ از‌ آب‌ را‌ به‌ روي‌ پليت‌ انتقال‌ داد.‌ او‌ مي‌افزايد‌ اگر‌ مقدار‌ آب‌ تغذيه‌ شده‌ كم‌ يا‌ زياد‌ شود،‌ مي‌تواند‌ برخي‌ از‌ مشكلات‌ چاپي‌ مانند‌ زمينه‌ آوردن‌ و‌ يا‌ كدر‌ شدن‌ كار‌ را‌ ايجاد‌ كند. در‌ رابطه‌ با‌ داروي‌ آب،‌ عرب‌ به‌ تناسب‌ آن‌ با‌ ماشين‌ چاپ‌ اشاره‌ مي‌كند:‌ ‌ اجزاي‌ تشكيل‌دهنده‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ براي‌ آشنايي‌ بيشتر‌ با‌ مواردي‌ كه‌ پيشتر‌ به‌ آنها‌ اشاره‌ شد‌ و‌ همچنين‌ شناخت‌ اجزاي‌ تشكيل‌ دهنده‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ و‌ خاصيت‌ متفاوت‌ هر‌ يك‌ از‌ آنها‌ سراغ‌ يكي‌ از‌ متخصصان‌ صاحب‌نظر‌ شيمي‌ چاپ‌ مي‌رويم‌ و‌ با‌ مهندس‌ واروژان‌ گاوافيان‌ مدير‌ گروه‌ توليدي‌ و‌ تحقيقاتي‌ دوستان‌ شيمي‌ به‌ گفت‌وگو‌ مي‌نشينيم. به‌ نظر‌ مهندس‌ گاوافيان‌ براي‌ داشتن‌ يك‌ كار‌ چاپي‌ خوب‌ 9‌ الي‌ 10‌ عامل‌ موثر‌ وجود‌ دارد‌ كه‌ يكي‌ از‌ آنها‌ آب‌ است.‌ به‌ طور‌ كلي‌ استفاده‌ از‌ آب‌ در‌ كار‌ چاپ‌ به‌ اين‌ دليل‌ است‌ كه‌ مانع‌ رسيدن‌ مركب‌ به‌ مناطق‌ غيرچاپي‌ شود.‌ اما‌ آب‌ به‌ تنهايي‌ داراي‌ يك‌ سري‌ كم‌ و‌ كاستي‌هايي‌ است‌ كه‌ نمي‌تواند‌ اين‌ وظيفه‌ را‌ به‌ درستي‌ انجام‌ دهد.‌ بنابراين‌ با‌ افزودن‌ داروي‌ آب‌ سعي‌ در‌ ارتقاي‌ عملكرد‌ آن‌ دارند. مهندس‌ گاوافيان‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ وي‌ مي‌افزايد:‌ در‌ حال‌ حاضر‌ براي‌ داشتن‌ يك‌ محلول‌ رطوبتي‌ كارآمد‌ بايد‌ دارو‌ و‌ الكل‌ هر‌ كدام‌ به‌ طور‌ جداگانه‌ به‌ آب‌ اضافه‌ شود.‌ البته‌ در‌ ماشين‌هاي‌ جديد‌ چاپ،‌ يخچال‌ ماشين‌ عمل‌ مخلوط‌ كردن‌ اين‌ سه‌ عامل‌ با‌ درصد‌ مشخص‌ را‌ انجام‌ مي‌دهد.‌ منتها‌ بايد‌ در‌ نگهداري‌ يخچال‌ و‌ سرويس‌ آن‌ دقت‌ لازم‌ را‌ به‌ خرج‌ داد. مهندس‌ گاوافيان‌ ميزان‌ داروي‌ مناسب‌ در‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ را‌ كه‌ بر‌ اساس‌ محاسباتي‌ در‌ كارخانجات‌ توليدي‌ انجام‌ گرفته‌ 2‌ تا‌ 3‌ درصد‌ بيان‌ مي‌كند‌ و‌ به‌ اين‌ نكته‌ اشاره‌ مي‌كند‌ كه‌ اين‌ مقدار‌ در‌ شرايط‌ معمولي‌ جوابگو‌ است،‌ به‌ اين‌ معنا‌ كه‌ اگر‌ هر‌ يك‌ از‌ شرايط‌ محيط‌ فرق‌ كند،‌ ميزان‌ مصرف‌ دارو‌ هم‌ به‌ همان‌ نسبت‌ بايد‌ كم‌ و‌ زياد‌ شود.‌ به‌ طور‌ مثال‌ در‌ زمستان‌ به‌ دليل‌ سرماي‌ هوا‌ و‌ كاهش‌ بخار‌ آب،‌ مقدار‌ آب‌ مصرفي‌ و‌ داروي‌ آب‌ كمتر‌ خواهد‌ بود.‌ اما‌ در‌ تابستان‌ اين‌ ميزان‌ افزايش‌ پيدا‌ مي‌كند‌ تا‌ آب‌ بيشتري‌ به‌ ماشين‌ تغذيه‌ شود.‌ استفاده‌ آب‌ بيشتر‌ به‌ معناي‌ مصرف‌ داروي‌ بيشتر‌ نيز‌ هست.‌ نكته‌اي‌ كه‌ بايد‌ به‌ ياد‌ داشت‌ اين‌ است‌ كه‌ در‌ همه‌ شرايط‌ بايد‌ درصد‌ داروي‌ آب‌ ثابت‌ باشد. ‌ آب‌ به‌ تنهايي‌ جوابگوي‌ نياز‌ چاپ‌ نيست‌ شركت‌ تهران‌ فوكا‌ علاوه‌ بر‌ نمايندگي‌ فروش‌ پليت‌ در‌ ايران،‌ داروي‌ آب‌ نيز‌ ارايه‌ مي‌دهد.‌ از‌ آنجا‌ كه‌ رفتار‌ آب‌ روي‌ پليت،‌ ممكن‌ است‌ تحت‌ تاثير‌ مشخصات‌ فني‌ پليت‌هاي‌ مختلف،‌ اندكي‌ تفاوت‌ داشته‌ باشد،‌ موضوع‌ آب‌ و‌ مركب‌ را‌ از‌ اين‌ نقطه‌ نظر‌ با‌ يكي‌ از‌ نمايندگي‌هاي‌ فروش‌ پليت‌ مطرح‌ مي‌كنيم.‌ مسعود‌ حائري‌ نژاد‌ كارشناس‌ فروش‌ تهران‌ فوكا‌ (نمايندگي‌ فوجي‌ در‌ ايران)‌ در‌ مورد‌ داروي‌ آب‌ نكاتي‌ را‌ مطرح‌ مي‌كند. حائري‌ بيشترين‌ سهم‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ را‌ به‌ آب‌ نسبت‌ مي‌دهد‌ و‌ مي‌افزايد:‌ اما‌ در‌ مورد‌ نكاتي‌ كه‌ بايد‌ به‌ هنگام‌ استفاده‌ از‌ اسيد‌ در‌ داروي‌ آب‌ دقت‌ داشت،‌ حائري‌ مي‌افزايد:‌ تنظيم‌ آب‌ براي‌ كارهاي‌ تنپلات‌ و‌ ترامه‌ متفاوت‌ است.‌ به‌ گفته‌ حائري‌ كنترل‌ تعادل‌ آب‌ و‌ مركب‌ در‌ كارهاي‌ چاپي‌ ترامه‌ بسي‌ مشكل‌تر‌ از‌ كارهاي‌ تخت‌ و‌ تنپلات‌ است.‌ در‌ تصاوير‌ رنگي،‌ ترام‌ها‌ نقاطي‌ هستند‌ كه‌ تصوير‌ را‌ مي‌سازند‌ و‌ به‌ طور‌ كامل‌ سطح‌ را‌ نمي‌پوشانند.‌ بدين‌ شكل‌ نقاط‌ چاپ‌شونده‌ و‌ چاپ‌ نشونده‌ با‌ هم‌ در‌ تداخل‌ هستند،‌ بنابراين‌ نسبت‌ به‌ كارهاي‌ تنپلات‌ و‌ خطي‌ كه‌ مرز‌ مشخصي‌ دارند،‌ نياز‌ به‌ دقت‌ بيشتري‌ است. از‌ ديگر‌ افزودني‌هاي‌‌ داروي‌ آب،‌ محلول‌ بافر‌ است‌ كه‌ ميزان‌‌PH را‌ ثابت‌ نگه‌ مي‌دارد.‌ حائري‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ اين‌ سختي‌ براي‌ چاپ‌ مناسب‌ است‌ اما‌ ميزان‌ آن‌ نبايد‌ از‌ حد‌ مجاز‌ افزايش‌ يابد،‌ چرا‌ كه‌ مي‌تواند‌ بر‌‌PH آب‌ تاثيرگذاشته‌ و‌ آن‌ را‌ خنثي‌ كند.‌ سختي‌ مناسب‌ براي‌ كارهاي‌ چاپي‌ نبايد‌ بيش‌ از‌ 005 ‌ppm (ميلي‌گرم‌ بر‌ ليتر)‌ باشد. اگر‌ سختي‌ آب‌ از‌ ميزان‌ متعارف‌ بيشتر‌ شود‌ چاره‌اي‌ جز‌ استفاده‌ از‌ سختي‌گير‌ آب‌ و‌ يا‌ مصرف‌ آبي‌ جداگانه‌ كه‌ ميزان‌ سختي‌ آن‌ گرفته‌ شده‌ باشد،‌ نيست.> البته‌ در‌ اين‌ مورد‌ امير‌ شكوهي‌ (مدير‌ فني‌ چاپ‌ انديشه‌ نوين)‌ تجربه‌ خود‌ را‌ بازمي‌گويد:‌ ‌ ابزار‌ دقيق‌ جهت‌ درآوردن‌ درصد‌ داروي‌ آب‌ و‌ الكل‌ به‌ نسبت‌ آب‌ نيز‌ وجود‌ دارد. در‌ ادامه‌ مهندس‌ گاوافيان‌ به‌ ضدكف‌ها‌ هم‌ اشاره‌ مي‌كند:‌ گفتني‌ است‌ كه‌ در‌ حال‌ حاضر‌ داروي‌ آب‌ به‌ عنوان‌ يك‌ محلول‌ تركيبي‌ به‌ آب‌ اضافه‌ مي‌شود‌ كه‌ علاوه‌ بر‌ كاهش‌ هزينه‌ها‌ نسبت‌ به‌ گذشته-‌ كه‌ هر‌ يك‌ از‌ اجزا‌ به‌ طور‌ جداگانه‌ اضافه‌ مي‌شد-‌ نياز‌ چاپكار‌ را‌ به‌ داشتن‌ اطلاعات‌ فني‌ و‌ تخصصي‌ در‌ هنگام‌ كار‌ كاهش‌ داده‌ است. ‌ ميزان‌ داروي‌ آب‌ بايد‌ حساب‌‌ شده‌ باشد براي‌ اين‌كه‌ هر‌ يك‌ از‌ اجزاي‌ تشكيل‌دهنده‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ بتواند‌ وظيفه‌ خود‌ را‌ به‌ درستي‌ انجام‌ دهد،‌ مي‌بايست‌ درصد‌ مشخصي‌ از‌ هر‌ كدام‌ مورد‌ استفاده‌ قرار‌ گيرد.‌ ميزان‌ هر‌ يك‌ از‌ مواد‌ افزودني‌ در‌ آب‌ اگرچه‌ با‌ اندازه‌گيري‌ و‌ اعداد،‌ ارقام‌ قابل‌ استنادتر‌ است‌ اما‌ در‌ چاپخانه‌هاي‌ ايران‌ روش‌ تجربي‌ به‌ هر‌ روش‌ ديگري‌ ترجيح‌ داده‌ مي‌شود.‌ به‌ طوري‌ كه‌ رضا‌ عرب‌ (كارشناس‌ فني‌ فروغ‌ دانش)‌ ميزان‌ كافي‌ بودن‌ يا‌ زيادي‌ سختي‌ آب‌ را‌ از‌ نمونه‌ چاپي‌ تشخيص‌ مي‌دهد.‌ او‌ مي‌گويد:‌ شكوهي‌ (مدير‌ فني‌ چاپ‌ انديشه‌ نوين)‌ نيز‌ روش‌هاي‌ خاص‌ تجربي‌ خود‌ را‌ براي‌ اندازه‌گيري‌ ميزان‌ داروي‌ آب‌ در‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ دارد. او‌ مي‌گويد:‌ راه‌ تشخيص‌ كم‌ بودن‌ داروي‌ آب،‌ پايين‌ آمدن‌ وضوح‌ چاپ‌ است.‌ از‌ آن‌ گذشته‌ داروي‌ آب‌ و‌ الكل‌ بايد‌ قدرت‌ شستن‌ مركب‌ از‌ روي‌ پليت‌ را‌ داشته‌ باشد‌ تا‌ پركردگي‌ (زمينه‌ آوردن)‌ در‌ چاپ‌ ايجاد‌ نشود.>‌ به‌ گمان‌ شكوهي‌ در‌ چاپ‌ افست،‌ ابتدا‌ سراسر‌ پليت‌ مركب‌ اندود‌ شده،‌ سپس‌ نواحي‌ غيرچاپي‌ با‌ آب‌ شسته‌ مي‌شود.‌ البته‌ اين‌ نظر‌ با‌ آنچه‌ در‌ منابع‌ ديگر‌ آمده‌ و‌ نيز‌ سخن‌ ساير‌ كارشناسان‌ تمايز‌ دارد.‌‌‌‌ شكوهي‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ ‌ شكوهي‌ درباره‌ تعادل‌ آب‌ و‌ مركب‌ نيز‌ مي‌افزايد:‌ در‌ اكثر‌ چاپخانه‌ها‌ مواردي‌ مثل‌ الكل‌ يا‌‌PH برحسب‌ تجربه‌ و‌ يا‌ با‌ به‌كارگيري‌ از‌ وسايل‌ آزمايشگاهي‌ (مثل‌ كاغذ‌ تورنسل)‌ مورد‌ سنجش‌ قرار‌ مي‌گيرد.‌ نكته‌اي‌ كه‌ در‌ اين‌ مرحله‌ بايد‌ به‌ آن‌ توجه‌ كرد‌ طول‌ عمر‌ اين‌ كاغذهاست.‌ مهندس‌ گاوافيان‌ در‌ اين‌ باره‌ توضيح‌ مي‌دهد:‌ ‌ ناشناخته‌هاي‌ دنياي‌ آب‌ و‌ مركب‌ علاوه‌ بر‌ الكل‌ و‌‌PH كه‌ همگي‌ چاپخانه‌ها‌ يا‌ به‌ صورت‌ تجربي‌ يا‌ علمي‌ آن‌ را‌ مي‌سنجند،‌ فاكتورهاي‌ ديگري‌ هم‌ در‌ كيفيت‌ آب‌ مصرفي‌ دخيل‌ است‌ كه‌ در‌ حال‌ حاضر‌ نه‌ تنها‌ اندازه‌ نگرفتن‌ آن‌ بلكه‌ نشنيدن‌ و‌ نشناختن‌ آن‌ هم‌ جاي‌ تعجب‌ ندارد. يكي‌ از‌ اين‌ موارد‌ رسانايي‌ يا‌ ميزان‌ هدايت‌ آب‌‌(conductivity) است.‌ حائري‌ در‌ اين‌ مورد‌ توضيح‌ مي‌دهد:‌ حائري‌ براي‌ درك‌ بهتر‌ اين‌ معاني،‌ توضيحات‌ خود‌ را‌ با‌ نمايش‌ نمودار‌ همراه‌ مي‌سازد. در‌ نمودار‌ شماره‌ يك،‌ همانطور‌ كه‌ نشان‌ داده‌ شده‌ است‌ با‌ افزايش‌ ‌ميزان‌ دارو‌ در‌ حجم‌ مشخصي‌ از‌ آب،‌ منحني‌ مربوط‌ به‌‌PH به‌ تدريج‌ كاهش‌ پيدا‌ كرده‌ و‌ به‌ حد‌ اشباع‌ مي‌رسد.‌ در‌ مقابل‌ منحني‌ مربوط‌ به‌ رسانايي‌ آب‌‌(Conductivity) به‌ طور‌ ثابت‌ افزايش‌ پيدا‌ مي‌كند. در‌ نمودار‌ شماره‌ دو،‌ رابطه‌ ميان‌ سختي‌ و‌ رسانايي‌ آب‌ نشان‌ داده‌ مي‌شود.‌ همان‌طور‌ كه‌ در‌ اين‌ نمودار‌ نمايش‌ داده‌ شده‌ است،‌ رسانايي‌ و‌ سختي‌ آب‌ رابطه‌ مستقيمي‌ با‌ هم‌ دارند.‌ به‌ اين‌ معنا‌ كه‌ هر‌ چه‌ ميزان‌ سختي‌ آب‌ از‌ حد‌ مجاز‌‌(‌005 ppm) بيشتر‌ باشد،‌ رسانايي‌ هم‌ افزايش‌ پيدا‌ مي‌كند. يكي‌ ديگر‌ از‌ مسايلي‌ كه‌ اغلب‌ در‌ كتاب‌هاي‌ تخصصي‌ و‌ مجامع‌ علمي‌ مطرح‌ مي‌شود‌ و‌ در‌ مقابل‌ اغلب‌ چاپخانه‌داران‌ اظهار‌ بي‌اطلاعي‌ مي‌كنند،‌ بحث‌ امولسيون‌ شدن‌ مركب‌ است. تشكيل‌ امولسيون‌ در‌ مركب‌ و‌ يا‌ روي‌ نوردهاي‌ مركب‌ در‌ يك‌ ماشين‌ افست‌ امري‌ طبيعي‌ است‌ كه‌ در‌ اثر‌ مخلوط‌ شدن‌ دو‌ مايع-‌ ظاهرا‌ غيرقابل‌ حل‌ در‌ يكديگر-‌ به‌ وجود‌ مي‌آيد.‌ اين‌ پديده‌ به‌ علت‌ شرايط‌ مكانيكي‌ خاصي‌ در‌ اثر‌ برخورد‌ دو‌ مايع‌ با‌ يكديگر‌ (مثل‌ آب‌ و‌ مركب)‌ حاصل‌ مي‌شود.‌ (چاپ‌ افست:‌ راهنماي‌ كار‌ با‌ ماشين‌هاي‌ ورقي-‌ ‌ ترجمه‌ از‌ حميد‌ لباف) ‌مهندس‌ گاوافيان‌ در‌ اين‌ باره‌ توضيح‌ مي‌دهد:‌ او‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ امولسيون‌ زماني‌ در‌ چاپ‌ به‌ وجود‌ مي‌آيد‌ كه‌ توليدكننده‌ به‌ طور‌ ناخودآگاه‌ مواد‌ امولسيفاير‌ را‌ وارد‌ فرمول‌ خود‌ كرده‌ كه‌ در‌ اين‌ صورت‌ به‌ جاي‌ تقابل‌ آب‌ و‌ چربي،‌ مخلوط‌ شدن‌ آب‌ و‌ چربي‌ را‌ خواهيم‌ داشت. همچنين‌ زماني‌ كه‌ چاپكار‌ بدون‌ اطلاع‌ موادي‌ را‌ به‌ دارو‌ مي‌افزايد‌ يا‌ از‌ مواد‌ مصرفي‌ غيرمرغوبي‌ مثل‌ كاغذ‌ مواد‌ امولسيفايري‌ وارد‌ مركب‌ يا‌ محلول‌ آب‌ شده،‌ امولسيون‌ پديد‌ مي‌آيد.> مهندس‌ گاوافيان‌ راه‌ چاره‌ امولسيون‌ آب‌ و‌ مركب‌ را‌ در‌ وهله‌ نخست‌ شناسايي‌ عوامل‌ مشكل‌زا‌ و‌ سپس‌ تعويض‌ مواد‌ نامناسب‌ مي‌داند. حائري‌ نيز‌ در‌ اين‌ باره‌ نظراتي‌ دارد:‌ حائري‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ اگر‌ فرض‌ بر‌ اين‌ داشته‌ باشيم‌ كه‌ امولسيوني‌ در‌ چاپ‌ صورت‌ نگيرد‌ و‌ مركب‌ نتواند‌ قطرات‌ آب‌ را‌ جذب‌ خود‌ كند،‌ مركب‌ به‌ مناطق‌ تصويردار‌ نمي‌رسد‌ و‌ در‌ نتيجه‌ در‌ چاپ‌ با‌ پديده‌ كوري‌ (چاپ‌ نشدن‌ قسمت‌هاي‌ تصويردار)‌ رو‌ به‌ رو‌ خواهيم‌ شد. همخواني‌ فرمولاسيون‌ آب‌ و‌ مركب‌ در‌ اين‌ مورد‌ نكته‌اي‌ است‌ كه‌ بايد‌ به‌ ياد‌ داشت.‌ نمودار‌ شماره3،‌ ‌ تاثير‌ سه‌ نوع‌ متفاوت‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ را‌ بر‌ امولسيون‌ يك‌ نوع‌ خاص‌ از‌ فرمولاسيون‌ مركب‌ نشان‌ مي‌دهد. در‌ هر‌ سه‌ نمونه‌ ميزان‌ امولسيون‌ آب‌ و‌ مركب‌ تا‌ ميزاني‌ افزايش‌ يافته‌ و‌ پس‌ از‌ آن‌ هر‌ دو‌ اشباع‌ شده‌ و‌ روند‌ ثابتي‌ را‌ طي‌ مي‌كنند. به‌ گفته‌ حائري‌ اگر‌ ميزان‌ امولسيون‌ شدن‌ آب‌ و‌ مركب‌ از‌ حد‌ مجاز‌ تجاوز‌ كند‌ مي‌تواند‌ به‌ عنوان‌ مشكل‌ چاپي‌ مطرح‌ شود.‌ اگر‌ ميزان‌ امولسيفاي‌ شدن‌ بيش‌ از‌ حد‌ باشد‌ و‌ مركب‌ آب‌ بيشتري‌ را‌ به‌ خود‌ بگيرد‌ از‌ لحاظ‌ خواص‌ فيزيكي‌ دچار‌ مشكل‌ شده‌ و‌ گرانروي‌ آن‌ كاهش‌ مي‌يابد.‌ در‌ نتيجه‌ مركب‌ شفافيت‌ خود‌ را‌ از‌ دست‌ مي‌دهد‌ و‌ چاپ‌ نهايي‌ كمرنگ‌ مي‌شود. وي‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ ‌ دما،‌ رطوبت؛‌ تاثيرگذار‌ بر‌ سيستم‌ آب‌ و‌ مركب‌ شرايط‌ و‌ ويژگي‌هاي‌ محيط‌ چاپخانه‌ همان‌طور‌ كه‌ بر‌ كل‌ پروسه‌ چاپ‌ تاثيرگذار‌ است،‌ بر‌ سيستم‌ آب‌ و‌ مركب‌ بي‌تاثير‌ نيست‌ و‌ عدم‌ توجه‌ به‌ آن‌ مي‌تواند‌ بر‌ كيفيت‌ هر‌ كدام‌ از‌ اين‌ عوامل‌ اثر‌ سوء‌ بگذارد.‌ در‌ پاسخ‌ به‌ اين‌ سوال‌ كه‌ آيا‌ شرايط‌ محيطي‌ چاپخانه‌ مثل‌ دما‌ و‌ رطوبت‌ مي‌تواند‌ در‌ تنظيم‌ آب‌ و‌ مركب‌ اثرگذار‌ باشد،‌ رضا‌ عرب‌‌ گفت:‌ اما‌ امير‌ شكوهي‌ دماي‌ چاپخانه‌ را‌ مساله‌ مهمي‌ بيان‌ مي‌كند‌ و‌ مي‌گويد:‌ استاندارد‌ رطوبت‌ در‌ تابستان‌ حدود‌ 18%‌ است‌ كه‌ هر‌ چه‌ از‌ اين‌ ميزان‌ به‌ سمت‌ مثبت‌ و‌ منفي‌ پيش‌ رود‌ آثار‌ منفي‌ بر‌ روي‌ كار‌ چاپي‌ دارد.‌ البته‌ بيشترين‌ خسارت‌ در‌ مورد‌ كاغذ‌ است‌ كه‌ با‌ افزايش‌ رطوبت‌ ديگر‌ مركب‌ به‌ خود‌ نمي‌گيرد‌ و‌ روي‌ هم‌ خوردگي‌ پيش‌ نمي‌آيد.> شكوهي‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ نكته‌اي‌ كه‌ شكوهي‌ به‌ آن‌ اشاره‌ كرد‌ عدم‌ برخورد‌ مستقيم‌ هواي‌ گرم‌ و‌ سرد‌ با‌ ماشين‌ چاپ‌ است.‌ اگر‌ باد‌ سرد‌ و‌ گرم‌ به‌ طور‌ مستقيم‌ با‌ پليت‌ در‌ تماس‌ باشد،‌ آن‌ قسمت‌ يا‌ دچار‌ سياه‌ شدگي‌ مي‌شود‌ و‌ يا‌ مركب‌ را‌ از‌ روي‌ سطح‌ پليت‌ مي‌شويد. ناصر‌ علوي‌ نيز‌ تاثير‌ شرايط‌ محيطي‌ را‌ بر‌ روي‌ ويسكوزيته‌ مركب‌ موثر‌ مي‌داند‌ و‌ مي‌افزايد:‌ به‌ گفته‌ مهندس‌ گاوافيان‌ هر‌ يك‌ درجه‌ افزايش‌ دماي‌ محيط،‌ باعث‌ مي‌شود‌ ويسكوزيته‌ مركب‌ 10%‌ كاهش‌ يابد‌ و‌ در‌ نهايت‌ منجر‌ به‌ افت‌ كيفيت‌ مركب‌ شود.‌ در‌ تابستان‌ به‌ دليل‌ گرماي‌ زياد،‌ ميزان‌ پخش‌ شدن‌ مركب‌ بر‌ روي‌ پليت‌ افزايش‌ پيدا‌ مي‌كند.‌ چاپكار‌ بدون‌ توجه‌ ميزان‌ داروي‌ آب‌ را‌ زياد‌ مي‌كند‌ تا‌ به‌ واسطه‌ اسيد،‌ چربي‌ مركب‌ را‌ از‌ روي‌ پليت‌ بشويد‌ كه‌ اين‌ خود‌ باعث‌ افت‌ كيفيت‌ مي‌شود.‌ در‌ صورتي‌ كه‌ تنها‌ راه‌ چاره،‌ تنظيم‌ دما‌ و‌ درصد‌ رطوبت‌ هواي‌ سالن‌ كار‌ است‌ كه‌ مي‌بايست‌ بين‌ 22‌ تا‌ 26‌ درجه‌ سانتي‌گراد‌ دما‌ و‌ 50%‌ رطوبت‌ باشد.‌ حائري‌ اضافه‌ مي‌كند‌ كه‌ افزايش‌ دما‌ مي‌تواند‌ باعث‌ افزايش‌ سرعت‌ در‌ واكنش‌هاي‌ تخريبي‌ مانند‌ رشد‌ عملكرد‌ جلبك‌ها‌ و‌ همچنين‌ تسريع‌ تبخير‌ آب‌ شود. داروي‌ آب‌ هم‌ همانند‌ مابقي‌ محصولات‌ شيميايي‌ بسته‌ به‌ زمان‌ ساخت‌ محصول‌ كيفيت‌هاي‌ متفاوتي‌ دارد. شكوهي‌ تاريخ‌ مصرف‌ داروي‌ آب‌ را‌ حدود‌ 5‌ الي‌ 6‌ سال‌ معرفي‌ مي‌كند.‌ اما‌ زمان‌ مناسب‌ براي‌ استفاده‌ همان‌ يكي،‌ دو‌ سال‌ پس‌ از‌ توليد‌ است.‌ هر‌ چه‌ به‌ طول‌ عمر‌ دارو‌ افزوده‌ شود‌ قدرت‌ و‌ خاصيت‌ دارو‌ كم‌توان‌تر‌ شده‌ و‌ ديگر‌ به‌ ميزان‌ 2%‌ جوابگو‌ نيست. مهندس‌ گاوافيان‌ در‌ مورد‌ شرايط‌ نگهداري‌ دارو‌ به‌ نكاتي‌ اشاره‌ مي‌كند‌ كه‌ در‌ صورت‌ رعايت‌ آنها‌ مي‌توان‌ تا‌ 7‌ الي‌ 8‌ سال‌ دارو‌ را‌ مورد‌ مصرف‌ قرار‌ داد.‌ نگهداري‌ در‌ ظروف‌ يكدست‌ سفيد‌ پلي‌ اتيلني،‌ عدم‌ قرارگيري‌ زير‌ تابش‌ مستقيم‌ نور‌ خورشيد،‌ قرار‌ نگرفتن‌ در‌ محيطي‌ كه‌ حرارت‌ و‌ سرماي‌ آن‌ متعادل‌ نيست،‌ از‌ جمله‌ اين‌ نكات‌ است. ‌ سيستم‌ متفاوت،‌ عملكرد‌ متفاوت‌ نوع‌ سيستم‌ رطوبت‌دهي‌ نيز‌ مي‌تواند‌ بر‌ چگونگي‌ عملكرد‌ آب‌ و‌ تغذيه‌ آن‌ اثر‌ بگذارد.‌ در‌ ايران‌ ماشين‌هاي‌ چاپ‌ از‌ نظر‌ سيستم‌ رطوبت‌دهي‌ به‌ دو‌ قسمت‌ پارچه‌ نورد‌ و‌ آلكالر‌ تقسيم‌ مي‌شوند.‌ علوي‌ با‌ بيان‌ اين‌ موضوع‌ صحبت‌ خود‌ را‌ در‌ مورد‌ تفاوت‌ داروي‌ آب‌ و‌ سيستم‌هاي‌ رطوبت‌دهي‌ آغاز‌ مي‌كند‌ و‌ ادامه‌ مي‌دهد:‌ تفاوت‌ بين‌ سيستم‌ آب‌ پارچه‌ و‌ آلكالر‌ در‌ تصاوير‌ چاپي‌ متفاوت‌ است.‌ در‌ آب‌ پارچه‌ تصويري‌ كه‌ چاپ‌ مي‌شود‌ داراي‌ گوشه‌هاي‌ رنجه‌رنجه‌ شده‌ است،‌ چرا‌ كه‌ امولسيون‌ دقيق‌ صورت‌ نمي‌گيرد.‌ اما‌ در‌ سيستم‌ آلكالر‌ به‌ دليل‌ امولسيون‌ دقيقي‌ كه‌ به‌ خاطر‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ ايجاد‌ مي‌شود،‌ كارهاي‌ چاپي‌ از‌ كيفيت‌ بالايي‌ برخوردارند.‌ مشكل‌ اساسي‌ كه‌ در‌ سيستم‌ آب‌ پارچه‌ وجود‌ دارد،‌ پرزدهي‌ روكش‌ پارچه‌اي‌ نورد‌ است.‌ پرزهاي‌ پارچه‌ از‌ طريق‌ نورد‌ وارد‌ تشتك‌هاي‌ آب‌ و‌ مركب‌ شده‌ و‌ سپس‌ روي‌ كار‌ چاپي‌ منتقل‌ مي‌شوند‌ و‌ كيفيت‌ كار‌ چاپي‌ را‌ كاهش‌ مي‌دهند. البته‌ راه‌حل‌ آن‌ شستن‌ نوردها‌ با‌ محلول‌ آب‌ داغ‌ يا‌ محلولي‌ آغشته‌ به‌ مواد‌ تميزكننده‌ (گليسرين)‌ است. ‌ اگر‌ تعادل‌ به‌هم‌ بخورد... آشنايي‌ با‌ هر‌ يك‌ از‌ اجزاي‌ تشكيل‌دهنده‌ محلول‌ رطوبت‌دهي‌ و‌ تنظيم‌ هر‌ يك‌ از‌ آنها‌ بسته‌ به‌ شرايط‌ و‌ نوع‌ نياز‌ زماني‌ مي‌تواند‌ در‌ چاپ‌ ارزشمند‌ باشد‌ كه‌ با‌ مركب‌ مصرفي‌ تعادلي‌ پايدار‌ برقرار‌ سازد.‌ اهميت‌ برقراري‌ تعادل‌ ميان‌ اين‌ دو‌ تا‌ به‌ حدي‌ است‌ كه‌ با‌ كمي‌ انحراف‌ مي‌تواند‌ مشكلات‌ چاپي‌ را‌ پديد‌ آورد‌ و‌ به‌ طور‌ مستقيم‌ باعث‌ افت‌ كيفيت‌ كار‌ نهايي‌ شود. يكي‌ از‌ مسايل‌ بسيار‌ پراهميت‌ تنظيم‌ آب‌ و‌ مركب،‌ همخواني‌ و‌ سازگاري‌ آنها‌ با‌ هم‌ است. حائري‌ در‌ اين‌ مورد‌ مي‌گويد:‌ در‌ ضمن‌ بايد‌ افزود‌ اگر‌ مقدار‌ دارو‌ در‌ آب‌ كم‌ باشد،‌ باعث‌ كاهش‌ توانايي‌ و‌ مقاومت‌ آب‌ در‌ مقابل‌ مركب‌ شده‌ و‌ مركب‌ به‌ نواحي‌ غيرچاپي‌ نفوذ‌ مي‌كند‌ و‌ به‌ اين‌ نفوذ‌ به‌ اصطلاح‌catch- ‌up مي‌گويند. به‌ طور‌ كلي‌ به‌ هم‌ خوردن‌ تعادل‌ آب‌ و‌ مركب‌ مي‌تواند‌ به‌ خاطر‌ دلايلي‌ چون:‌ مراقبت‌ نكردن‌ صحيح‌ از‌ نوردهاي‌ فرم‌ مركب‌ و‌ آب،‌ شيشه‌اي‌ شدن‌ نورد،‌ فرمولاسيون‌ نادرست‌ مركب،‌ غلظت‌ نامناسب‌ آب‌ و‌ دارو‌ و‌ غلظت‌ زياد‌ مركب‌ باشد. منبع: مجله صنعت چاپ
  9. ليبل‌هاي هوشمند و چاپ امنيتي‌ هولوگرام در بازار محصولات، نشان اصل بودن است. برچسب كوچكي كه معنا و مفهوم آن اين است كه اين بسته يا فلان محصول تقلبي نيست. راستي اگر همين هولوگرام خودش تقلبي از آب دربيايد چه مي‌شود؟ دست‌اندركاران صنعت هولوگرام مي‌گويند كه تقلب هولوگرام امكان‌پذير نيست، نه به اين دليل كه هر جايي تجهيزات توليد هولوگرام را ندارد، بلكه به اين خاطر كه فرايند تفكيك رنگ و لايه‌ها و روش چاپ آن به گونه‌اي است كه كپي‌برداري از آن ناممكن است و هولوگرام تقلبي به راحتي لو مي‌رود. در اينجا ضمن بازبيني سريع تاريخچه هولوگرام، روش‌ها و تكنيك‌ها و انواع آن معرفي مي‌شوند. هولوگرام يك تصوير سه بعدي است كه توسط اشعه ليزر ايجاد مي‌شود. واژه هولوگرام از دو كلمه يوناني(Holo) به معناي كامل و (Graph)به معناي نگارش به وجود آمده است. تمام نگاري (هولوگرافي ) يك تكنيك انقلابي است كه عكسبرداري سه بعدي (يعني كامل) از يك جسم و يا يك صحنه را ممكن مي‌سازد. اين تكنيك در سال 1948 توسط گابور ابداع شد (در آن زمان به منظور بهتر كردن توان تفكيك، ميكروسكوپ الكترونيكي پيشنهاد شد) و به صورت يك پيشنهاد علمي در آمد اما قابليت واقعي اين تكنيك پس از اختراع ليزر در سال 1960 نشان داده شد. اولين هولوگرام‌هاي سه بعدي نور داده شده با ليزر در سال 1964 توسط (Leith )و(Upatnieks )در ميشيگان ساخته شد. هولوگرام چگونه ساخته مي‌شود؟ هولوگرام به دو روش دستي (Manual) و ديجيتال يا Dotmatrix تهيه مي‌شود. روش دستي‌ بعد از اختراع ليزر انواع هولوگرام‌ها مي‌توانست ساخته شود. اولين هولوگرام‌ها كه با نور ليزر قابل رويت بود، هولوگرام‌هاي Transmission (شفاف) نام داشتند. در سال 1968 هولوگرام Rainbow يا انعكاسي (Reflection) به وجود آمد. ساختار اين نوع هولوگرام‌ها به گونه‌اي است كه زير نور سفيد قابل ديدن هستند. اگر بيننده حالت خود را نسبت به يك هولوگرام انعكاسي تغيير دهد، مي‌تواند طيف‌هاي مختلف رنگ را ببيند. اين‌كه ما مي‌توانيم يك هولوگرام را به صورت سه بعدي، برجسته و رنگارنگ ببينيم ناشي از خطاي ديد است. بهترين روش فهميدن هولوگرام، مقايسه آن با عكاسي است. در عكاسي، نقطه به نقطه يك عكس سياه و سفيد توسط شدت اشعه نور ساخته مي‌شود كه هر نقطه روي عكس بسته به شدت موج نور، تنها يك يا چند چيز را ضبط و آشكار مي‌سازد. اما بايد توجه داشت نوري كه يك منظره واقعي را مي‌سازد فقط توسط دامنه و طول موج نور تعيين نمي‌شود بلكه فاز نقش عمده‌اي را نيز ايفا مي‌كند. در عكاسي، فاز نوري از منظره اصلي منحرف مي‌شود بنابراين در عكاسي، تصاوير سه بعدي نخواهيم داشت. اما در هولوگرافي علاوه بر شدت نور (دامنه و طول موج )، فاز نيز روي صفحه حساس به نور ثبت مي‌شود. براي به‌دست آوردن فاز در هولوگرافي، از يك اشعه مرجع (Refrence beam) استفاده مي‌شود. به اين صورت كه اشعه مرجع با اشعه شي كه هر دو هم فاز هستند تركيب شده و اشعه جديد با موج و دامنه بيشتر مي‌سازند. اين اشعه شامل يك سري از خطوط باريك و روشني است كه مي‌تواند روي سطح حساس نگاشته شود. اشعه مرجع و اشعه شي جايي در نزديكي سطح حساس به نور با هم تداخل پيدا مي‌كنند. اشعه‌هاي هم فاز روشني‌ها وغير هم فاز خطوط تيره را ايجاد مي‌كنند كه در نتيجه اين خطوط باريك و روشن شبكه پراش (Diffraction grating)توليد مي‌شود. اين توري‌پراني مجموعه‌اي از خطوط موازي است كه خطاي ديد ايجاد شده را روي فيلم شكل مي‌دهد و به اين ترتيب هولوگرام به وجود مي‌آيد. اين خطوط باريك و روشن روي هولوگرام به طور مستقيم معرف نقاط به هم پيوسته در فضاي يك منظره نيستند (قادر به نشان دادن تمام جزئيات منظره اصلي نيستند) بلكه تنها چيزي كه هولوگرام نمايانگر آن مي‌باشد پرسپكتيو نقاط است. هولوگرام به‌دست آمده به صورت عبوري است و براي بازسازي موج‌هاي آن به يك نور هم فاز احتياج داريم كه اين نور بايد كاملا شبيه به نوري باشد كه هولوگرام توسط آن به وجود آمده تا بتواند شرايط هنگام عكسبرداري را براي ما بازسازي كند. بهترين نور هم فازي كه مي‌تواند در هولوگرافي - چه در مرحله عكسبرداري و چه در هنگام بازسازي- مورد استفاده قرار گيرد، نور ليزر است. براي اين‌كه از هولوگرام عبوري يك هولوگرام انعكاسي ساخته شود، نور ليزر را با عبور از مسير اوليه به نام 1 H(كه خاصيت عبوري داشته و تنها با نور ليزر قابل باز خواني است) به سطح حساس ديگري مي‌تابانند. اين سطح حساس پس از ظهور و ثبوت تبديل به هولوگرام انعكاسي مي‌شود كه 2H ناميده مي‌شود. اين هولوگرام قابل ديدن زير نور سفيد است. اگر سوژه‌اي كه مي‌خواهيم از آن هولوگرام تهيه شود به صورت فايل ديجيتال باشد، در اين صورت بهتر است تصاوير در برنامه‌هايVector مانندIllustrator وCorel آماده شود. پس از اين‌كه تفكيك رنگي انجام گرفت، توسط ايميج ستر از فايل، خروجي مي‌گيرند كه اين فيلم‌ها به صورت شفاف است و به جاي سوژه سه بعدي استفاده مي‌شود. بسته به اين‌كه هر كدام از اين فيلم‌ها بايد چه عمقي در هولوگرام داشته باشند، به ترتيب و در فاصله‌هاي متفاوت در معرض نوردهي قرار مي‌گيرند. زاويه نوردهي اين فيلم‌ها براي ايجاد رنگ‌هاي متفاوت فرق مي‌كند. در اينجا هم اشعه مرجع و اشعه سوژه با هم تداخل پيدا كرده و طرح مورد نظر روي سطح حساس به نور، شكل مي‌گيرد. ممكن است تصوير داراي برجستگي يا فرورفتگي‌هايي باشد كه در اين موارد به صورت معكوس روي هولوگرام ثبت مي‌شود. يعني اگر تصوير داراي برجستگي باشد، در هولوگرام به صورت فرورفته منتقل مي‌شود. براي حل اين مشكل از آينه‌ها و عدسي‌هاي Optical Phase Conjugation استفاده مي‌شود. ‌روش ديجيتال / دات ماتريكس (Dot matrix) در اينجا توليد هولوگرام كاملا به صورت ديجيتال مي‌باشد. تصوير به صورت ديجيتال براي ماشين دات ماتريكس تعريف شده و سطح حساس به نور با فرمان كامپيوتر توسط نور ليزر (كه از نوع هليوم كادميوم است) نگاشته مي‌شود. در اين شيوه سطح هولوگرام به صورت نقاط فرورفته ظاهر مي‌شود كه اين فرورفتگي‌ها در حد ميكرون است و در زير نور معمولي و با چشم غير مسلح قابل ديدن نيست. بسته به ميزان عمق اين نقاط، شكست نور متفاوت بوده و سطح هولوگرام به صورت رنگي ديده مي‌شود. حال براي ايجاد عمق و شكست نور در سطح حساس، اين سطح در راستاي‌ X وYحركت مي‌كند و منبع تابش ثابت است يا زاويه تابش ليزر تغير كرده و سطح حساس به نور ثابت مي‌ماند. از خصوصيات هولوگرام اين است كه اگر دو هولوگرام يكسان در دو زمان متفاوت به وجود آيد، با بررسي‌هاي جزيي معلوم خواهد شد كه بين دو نسخه يكسان، تفاوت‌هاي دقيق و ماهرانه‌اي وجود دارد كه همين ويژگي كپي برداري از هولوگرام را غير ممكن مي‌سازد. نوع نوري كه هولوگرام با آن ديده مي‌شود نقش مهمي در پي بردن به كيفيت هولوگرام ايجاد مي‌كند. براي ديدن هولوگرام يك لامپ 12 ولت، 75-50 وات و يك لامپ هالوژن داراي خاصيت پيزو الكتريكي 16MR- استفاده مي‌شود. منبع نور بايد بالا و در فاصله كمتر از 100 سانتي‌متر نسبت به هولوگرام و در زاويه تقريبي 45 درجه قرار گيرد. توليد انبوه‌ هولوگرام اصلي به روش برجسته كاري تكثير مي‌شود. هولوگرام‌ها به صورت برجسته روي سطح فتورزيست يا فتوترموپلاستيك ثبت مي‌شود. در اولين مرحله فرآيند برجسته‌كاري، تصوير هولوگرام به روي صفحه فلزي از جنس نيكل منتقل مي‌شود. قبل از تهيه فرم نيكلي، توسط دستگاهي با عبور جريان برق و فشار تك‌هولوگرام اصلي را در كنار هم قرار داده و بعد از روي آن فرم نيكلي تهيه مي‌شود. انتقال تصوير به فرم نيكلي در حوضچه‌هاي محلول آبي صورت مي‌گيرد به اين ترتيب كه ابتدا سطح فتورزيست به‌وسيله نقره هادي شده و سپس با استفاده از انتقال‌دهنده‌هاي شيميايي ذرات اتم نيكل به سطح هولوگرام مي‌چسبد و در فرورفتگي‌هاي هولوگرام مي‌نشيند. هولوگرام اصلي از سطح فرم نيكلي جدا شده و هولوگرام اصلي ديگر قابل استفاده نيست. فرم نيكلي كه شيمShim نام دارد براي توليد انبوه مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين فرم ناخواناست و وقتي روي فيلم متالايز شده منتقل مي‌شود به صورت خوانا در مي‌آيد. اين فرايندElectroforming نام دارد. شيم روي سيلندرMain cylinder در دستگاه Embosser نصب مي‌شود. طرح روي شيم به روي سطح خيلي نازك رول فيلم متالايز شده با فشار و حرارت منتقل مي‌شود. دو نوع ماشين Hard embosser وSoft embosser وجود دارد. در Hard embosser ، سيلندر فرم يك بار در تماس با سيلندر فشار اوليه قرار گرفته و تصوير منتقل مي‌شود. بعد از رسيدن سيلندر فشار به گپ سيلندر فرم، سيلندر فشار دوم با سيلندر فرم در ارتباط است. به اين شكل تصوير هولوگرام به صورت پيوسته روي رول منتقل مي‌شود. در نوعSoft embosser ، جنس سيلندرفشار از لاستيك است و قابليت برجسته كاري روي كاغذ را داراست. در اين شيوه قبل از اين‌كه فيلم متالايز شود، Emboss شده كه كيفيتي بالاتر را به دنبال دارد. چسبدار كردن‌ رول برجسته شده به طور پيوسته در دستگاه سلفون‌كشي حركت مي‌كند و پشت آن به چسب‌هاي پايه آبي يا پايه حلالي آغشته مي‌شود و سپس يك كاغذ با پوشش سيليكوني روي آن كشيده مي‌شود. يكي ديگر از روش‌هاي چسبدار كردن هولوگرام، هات استمپ(Hot stamping) است. در اين روش تمام آب اضافه چسب پشت هولوگرام، تبخيرشده و حالت چسبناكي خود را از دست مي‌دهد. سپس اين نوع هولوگرام با استفاده از فشار، حرارت و قالب‌هاي انتقال روي سطح مورد نظر مي‌نشيند و ديگر قابليت كنده شدن وجابه‌جايي را ندارد و به طور دايم روي سطح باقي مي‌ماند. در هنگام انتقال فقط آلومينيوم بدون فيلم منتقل مي‌شود. هولوگرام هات استمپ به عنوان يك وسيله فوق امنيتي به شمار مي‌رود چرا كه بعد از استفاده اوليه غير قابل برداشت از روي سطح است. ‌خط وتيغ زني‌ بعد از لمينيت كردن رول هولوگرام، در شكل و اندازه‌هاي مورد نياز مشتري به صورت ورقي بريده شده و بسته‌بندي مي‌شود. بر روي فرم نيكلي علايمي به عنوان رجيستر ثبت مي‌شود كه اين رجيستر‌ها توسط چشم الكتريكي ماشين دايكات خوانده و سپس عمليات خط و برش انجام مي‌شود. شماره گذاري‌ هولوگرام‌ها را مي‌توان با استفاده از روش‌هاي متفاوت مانند Inkjet UV ليزري حرارتي كدگذاري كرد كه اين اعداد به صورت دايمي روي سطح هولوگرام باقي مي‌ماند. ‌مواد مصرفي براي نگاشت هولوگرام (سطح حساس به نور) اين امكان وجود دارد كه توري پراني‌هاي سازنده يك هولوگرام، به صورت شبكه‌هاي فازي (Phase grating) يا دامنه‌اي (Amplitude grating) ذخيره شوند. شبكه‌هاي دامنه‌اي در جذب طيف نور دچار نوسان شده و بهره‌وري كمتري نسبت به هولوگرام‌هاي فازي دارند. بنابراين به طور كمتري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اكثر موادي كه براي هولوگرام‌هاي فازي مورد استفاده قرار مي‌گيرد، به يك تئوري بهره‌وري انكسار رسيده‌اند كه براي هولوگرام‌هاي ضخيم، نوع Bragg اين بهره‌وري 100% است. در نوعBragg بلورهايي به كار رفته كه با برخورد اشعه‌هاي هم فاز به آنها بيشترين باز تابش را خواهيم داشت. در هولوگرام‌هاي نازك از نوع Nath-Ramman با بهره‌وري 9/33% است Nath-Ramman . فيلم‌هاي هولوگرامي هستند كه معمولا ضخامت آنها به ميلي ميكرون مي‌رسد. جدول زير موادي كه براي نگاشت هولوگرام مورد استفاده قرار مي‌گيرد، نشان مي‌دهد. اين مواد براي توليد انبوه هولوگرام‌ها به كار نمي‌رود. انواع هولوگرام‌ يك هولوگرام مي‌تواند از لايه‌هاي متفاوتي تشكيل شده باشد. دو لايه اصلي فوقانيForeground و زيرينBackground و لايه‌هاي فرعي مياني. تعداد لايه‌هاي هولوگرام‌ها بسته به نوع آن مي‌تواند افزايش پيدا كند. به طور مثال هولوگرامي كه هم داراي تصوير است وهم متن، يك هولوگرام دو لايه است. دو بعدي 2D همان‌طور كه از نام اين هولوگرام پيداست، تصوير روي هولوگرام فقط داراي دو بعد است. فيلم مورد استفاده حساس به نور ليزر بوده و قابليت ثبت فاز را ندارد به همين دليل تصوير نگاشته شده فقط داراي دو بعد است. ‌سه بعدي( 3D) تصوير ثبت شده در اين هولوگرام داراي سه بعد است به اين معنا كه فيلم حساس به نور ليزر توانايي ثبت فاز را نيز داراست. در نتيجه تصوير به دست آمده داراي سه بعد مي‌باشد. ‌دو بعدي / سه بعدي3D/2D) ) اين هولوگرام‌ها از دو لايه تشكيل شده اند. يك لايه داراي هولوگرام دو بعدي است كه معمولا در پس زمينه (لايه زيرين) قرار مي‌گيرد و لايه ديگر كه داراي هولوگرام سه بعدي است، در لايه رويي قرار دارد. بدين ترتيب هولوگرام بدست آمده از اين شيوه داراي عمق بيشتري خواهد بود. البته در اين هولوگرام‌ها لايه‌هاي مياني ديگري مثل متن‌هاي ميكروني، متن‌هاي پنهان و... هم مي‌توانند قرار بگيرند كه جنبه‌هاي امنيتي هولوگرام را افزايش مي‌دهند. براي ثبت هولوگرام‌هاي دو بعدي/ سه بعدي و... از نور دهي پيوسته ليزر استفاده مي‌كنند. ‌استريو گرام‌ اين هولوگرام، يك هولوگرام متحرك است و به اين صورت ايجاد مي‌شود كه در هنگام نگاشت آن، فريم‌هاي مختلفي از يك تصوير در حال حركت ( مانند تصاوير ايجاد كننده انيميشن )به ترتيب و به صورت مجزا در مقابل نور ليزر قرار داده شده و توسط نور ليزر روي سطح حساس به نور ثبت مي‌شود. براي هر فريم نوردهي مجزايي صورت مي‌گيرد و بسته به ميزان قابليت سطح حساس براي ثبت اين فريم‌ها، ميزان نوردهي مي‌تواند افزايش پيدا كند. ‌پالسي‌ در اين هولوگرام‌ها نور ليزر به طور مستقيم به فتوپليمر برخورد كرده و عمليات واسطه (بدست آوردن هولوگرام اصلي و سپس بدست آوردن فرم نيكلي ) وجود ندارد. نام ليزري كه براي نگاشت اين هولوگرام استفاده مي‌شود پالس نام دارد. به همين دليل به اين هولوگرام‌ها، هولوگرام پالسي گفته مي‌شود. ليزر پالس با توان بالاتري از ليزر‌هاي پيوسته و در زمان ميلي ثانيه نوردهي مي‌كند. مزيت ليزر پالس، زمان نوردهي سريع است كه از به وجود آمدن جزئي‌ترين حركت( كه باعث خرابي هولوگرام مي‌شود) جلوگيري مي‌كند. اين ليزر بيشتر براي عكسبرداري از چهره مورد استفاده قرار مي‌گيرد. ‌جنبشي يا پويا (Kinetic movement) اين هولوگرام يك هولوگرم چند لايه است كه مي‌تواند جنبه امنيتي نيز داشته باشد. در اين نوع مي‌توان از هولوگرام‌هاي سه بعدي، دو بعدي و دات‌ماتريكس استفاده كرد. با نوردهي در زاويه‌هاي متفاوت و پشت سر هم به اين هولوگرام‌ها مي‌توان هولوگرام‌هاي جنبشي ايجاد كرد. هولوگرام‌هاي دات‌ماتريكس جنبشي به دليل فاصله كم زاويه‌هاي نوردهي، به مراتب حركتي نرم‌تر از هولوگرام‌هاي جنبشي دو بعدي و سه بعدي دارند. زماني كه هولوگرام دات ماتريكس با سه بعدي / دو بعدي تركيب مي‌شود، برچسب در بهترين حالت درخشندگي و متغيرترين حالت جنبشي قرار مي‌گيرد. فليپ فلاپ (Flip Flop) در اين نوع هولوگرام، حركت در هنگام نگاشت هولوگرام اصلي ايجاد مي‌شود. به اين صورت كه نيمي از سوژه ماسكه شده و مابقي در زاويه‌اي مشخص نوردهي مي‌شود ونيمه ديگر در زاويه‌اي متفاوت روي سطح حساس نگاشته مي‌شود. هولوگرام بدست آمده از اين روش داراي حركتي است كه در اصطلاح فليپ فلاپ نام دارد. مي‌توان اين حركت را با دو تصوير مجزا نيز انجام داد. ‌متن‌هاي پنهان (Hidden Text) براي نگاشت هولوگرام‌هاي داراي متن مانند هولوگرام‌هاي تصويري عمل مي‌شود. به اين صورت كه از متن مورد نظر يك ماسك (شيشه‌اي مشكي است كه جاي حروف روي آن به صورت شفاف است) براي عبور نور ليزر تهيه مي‌شود و در معرض نوردهي توسط ليزر قرار مي‌گيرد. اگر سطح حساس به نور خاصيت انعكاسي داشته باشد، متن زير نورمعمولي قابل باز خواني است. اگر سطح حساس خاصيت عبوري داشته باشد تنها زير نور ليزر قابل خواندن است. اين متن‌ها به دو شكل موجود بوده و هر دو به طور مستقيم روي هولوگرام نگاشته مي‌شود. نوع اول Laser beam hidden text نام دارد. خاصيت عبوري داشته و تنها زير نور ليزر يا با قلم ليزري قابل باز خواني است. اين نوع متن را بيشتر در نواحي كم هويدا و غير مشخص هولوگرام قرار داده مي‌شود. نوع ديگر به متنهاي قالبي(Mold hidden text) مشهورند. براي ديدن متن در اين هولوگرام‌ها از فيلمي به نام Decodefilm استفاده مي‌شود. فيلم را روي هولوگرام قرار داده، متن پنهان آشكار مي‌شود. فيلم‌هاي هولوگرام (در تيراژ وسيع استفاده مي‌شود) فيلم‌هاي هولوگرافي يك ايده آل در صنعت بسته‌بندي به خصوص در بسته‌بندي‌هاي انعطاف پذير به شمار مي‌رود. فيلم‌هاي رول عريض هولوگرام به طور معمول در چاپ كاغذ‌هاي تزئيني، بسته‌بندي، برچسب‌ها و... كاربرد دارند. اين فيلم‌ها به دليل دارا بودن جذابيت بصري- و در بعضي موارد خصوصيات امنيتي- باعث فروش بالاي محصول مورد نظر مي‌شود. فيلم‌هاي موجود در شكل‌هاي هندسي يا سفارشي (شكل‌هاي متنوع) و از جنس‌هايB. O. O. P ،PET ،PVC و با ضخامت تقريبي 15 تا 50 ميكرون و عرض متغير (بسته به اندازه محصول نهايي ) و در رنگ‌هاي متنوع نقره اي، طلايي، سبز، آبي و قرمز ساخته مي‌شود. ‌انواع فيلم‌هاي مصرفي: -‌ فيلم‌هاي شفاف - فيلم‌هاي متالايز شده ‌ -‌ فيلم‌هاي نيمه متالايز شده‌جنس فيلم‌هاي هولوگرافي به گونه‌اي است كه با استفاده از شيوه‌هاي چاپي مي‌توانيم روي آنها عمل چاپ را انجام دهيم. چسب‌ها و فيلم‌هاي امنيتي‌ نوار چسب‌هاي هولوگرام‌نوار چسب‌هاي امنيتي هولوگرام، حفاظت در بالاترين سطح را فراهم مي‌كنند. اين نوار چسب‌ها براي حفاظت بالاي پاكت نامه، جعبه و كارتن‌ مورد استفاده قرار مي‌گيرند. وقتي نوار چسب روي سطحي چسبيده مي‌شود و سپس اين نوار چسب از سطح جدا مي‌شود و كلماتي مانند دست‌كاري شده(Void)، اصل(Original)، باطل شد(Canceled)، باز شد(Opened) ، روي سطح باقي مي‌ماند. زماني كه( Temper evident حروف به جاي مانده روي سطح ) روي سطح باقي مي‌ماند نشان‌دهنده اين است كه آن بسته يا پاكت باز شده است. نوشته‌هاي كوچك ميكروني و پنهان كه روي اين نوار چسب‌ها مي‌تواند وجود داشته باشد با ليزر قابل خواندن مي‌باشند. نوار چسب‌هاي هولوگرام را با استفاده از ماشين دايكات مي‌توان به ابعاد مورد نظر درآورد يعني اين نوار چسب‌ها از حالت نواري خارج شده و به صورت برچسب در مي‌آيند. Temper evident Temper evident يك خصوصيت و جلوه امنيتي است كه به شيوه زير روي برچسب‌هاي هولوگرام اعمال مي‌شود. روي فيلم قبل از اين‌كه متالايز شود با استفاده از سيلندرآنيلوكس كه كلمه مورد نظر روي آن به صورت منفي يا مثبت حكاكي شده است، ماده‌اي خاص روي فيلم منتقل مي‌شود. اين ماده با فيلم پيوند برقرار كرده و ديگر از فيلم جدا نمي‌شود. سپس با يك سيلندر آنيلوكس ديگر كه بدون حكاكي است ماده‌اي روي فيلم منتقل مي‌شود كه به اين ماده در اصطلاح( Release layer رها شونده ) گفته مي‌شود. روي اين ماده پوشش آلومينيومي زده شده، سپس روي آلومينيوم لايه چسب قرار گرفته و لايه چسب با يك كاغذ سيليكوني پوشش داده مي‌شود. بسته به اين‌كه بخواهيم طرح به جاي مانده روي سطح به صورت منفي يا مثبت باشد حكاكي سيلندر آنيلوكس تغيير پيدا مي‌كند. اگر طرح منفي باشد، طرح روي سيلندر آنيلوكس برجسته است و اگر مثبت باشد، طرح روي سيلندر آنيلوكس به صورت فرو رفته است. مي‌توانيم از لايه آلومينيوم استفاده نكنيم در اين صورت طرح به جاي مانده به صورت شفاف خواهد بود. انواع نوارچسب‌هاي هولوگرام: هولوگرام دات ماتريكس‌هولوگرام دو بعدي / سه بعدي‌ هولوگرام فليپ فلاپ ‌هولوگرام جنبشي‌ هولوگرام‌هاي داراي حروف ميكروني و نوشته‌هاي پنهان هولوگرام‌هاي خراشيدني(Scratch hologram) عمل خراشيدن هولوگرام، به صورت وسيع درPincode ‌هاي تلفن، امور بانكداري، كارت‌هاي موبايل، كوپن تخفيف و... براي اهداف فوق امنيتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. به جاي استفاده از پوشش‌هاي خراشيدني معمول كه روي كارت‌هاي تلفن همراه، كوپن‌ها و... استفاده مي‌شود مي‌توان از هولوگرام‌هاي خراشيدني استفاده كرد كه نسبت به پوشش‌هاي معمول امن‌تر بوده و هم چنين نيازمندي‌هاي معمول را برآورده مي‌سازد. اين هولوگرام‌ها مي‌تواند با نام شركت و تصاوير سه بعدي از لوگوي آن شركت چاپ شود. هولوگرام‌هاي شناسايي (Hologram ID)منظور از هولوگرام‌هاي شناسايي، هولوگرام‌هايي است كه به صورت شفاف(Transparent) بر روي كارت‌هاي شناسايي چسبانده مي‌شود. اين هولوگرام‌ها داراي وضوح و شفافيت بالايي هستند. استفاده از اين پوشش هولوگرامي بر روي كارت‌هاي شناسايي چاپ شده باعث حفاظت از مركب كارت در برابر خراش و سايش نيز مي‌شود، طول عمر كارت را افزايش مي‌دهد و از همه مهم تر امنيت كارت را بالا برده و از دگرگوني و تغيير در اطلاعات كارت، نسخه‌برداري و جعل كارت‌هاي شناسايي جلوگيري مي‌كند. چسباندن اين هولوگرام‌ها بر روي كارت يا به روش هات‌استمپ انجام مي‌شود كه در اين روش نياز به دستگاه فشار و حرارت داريم، و يا چسباندن به شيوه معمولي است. يعني هولوگرام‌هاي شفاف پشت چسبداري كه به راحتي روي كارت چسبيده مي‌شوند. البته روش هات استمپ امنيت كار را بيشتر تضمين كرده و پس از چسبيدن ديگر از سطح جدا نمي شود گردآوري و تحقيق: مريم كاظم طرقي، پروين رستگار منبع: مجله صنعت چاپ
  10. استاندارد‌‌ خاكستري ‌ براي‌ چاپ‌ رنگي‌ كنترل‌ كيفيت‌ كار‌ رنگي‌ در‌ مراحل‌ مختلف‌ آماده‌سازي‌ تا‌ چاپ‌ و‌ اطمينان‌ از‌ تطابق‌ سيستم‌هاي‌ نمونه‌گير‌ با‌ چاپ‌ نهايي،‌ از‌ جمله‌ مقولات‌ تخصصي‌ و‌ پيچيده‌ صنعت‌ چاپ‌ است. در‌ اينجا‌ با‌ استاندارد‌ جديدي‌ كه‌ مورد‌ تاييد‌ معتبرترين‌ مراكز‌ تخصصي‌ استانداردسازي‌ چاپ‌ هستند‌ آشنا‌ مي‌شويم.‌ آن‌ هم‌ از‌ زبان‌ كسي‌ كه‌ خود‌ درگير‌ مستندسازي‌ و‌ ابداع‌ اين‌ روش‌ بوده‌ است.روش‌ 7‌G بر‌ كنترل‌ رنگ‌ خاكستري‌ (به‌ عنوان‌ معيار‌ چاپ‌ درست‌‌(CMY استوار‌ است.‌ اين‌ روش‌ براي‌ افست‌كاران‌ خيلي‌ سر‌ راست‌ و‌ قابل‌ استفاده‌ است.‌ اما‌ فلكسوكاران‌ نيز‌ با‌ تنظيم‌ يك‌ جدول‌ تبديلي‌ مي‌توانند‌ به‌ همان‌ صورت‌ از‌ آن‌ بهره‌مند‌ شوند. روش‌ جديد‌ كاليبراسيون‌ و‌ كنترل‌ فرايند‌ چاپ‌ چهار‌ رنگ‌ توسط‌ پايه‌گذارانش،‌ 7‌G ناميده‌ شده‌ كه‌‌G سرواژه‌ اختصاري‌ برگرفته‌ از‌‌Gray است‌ و‌ براي‌ اين‌ كه‌ بدانيد‌ 7‌ به‌ چه‌ معناست،‌ بهتر‌ است‌ مقاله‌ را‌ بخوانيد. مقاله‌ 7‌G در‌ فلكسو‌ 7G اصطلاحي‌ است‌ كه‌ به‌ تازگي‌ در‌ صنعت‌ چاپ‌ مطرح‌ شده‌ و‌ به‌ معناي‌ يك‌ روش‌ جديد‌ كاليبراسيون‌ است‌ كه‌ توسط‌‌IDEAlliance براي‌ آخرين‌ استانداردهاي‌‌SWOP و‌ت GRACOL دوين‌ شده‌ است. اگر‌ چه‌ از‌ اولين‌ نسخه‌هاي‌ آن‌ بيش‌ از‌ دو‌ سال‌ نگذشته‌ است‌ اما‌ مورد‌ توجه‌ بسياري‌ از‌ گروه‌هايي‌ قرار‌ گرفته‌ است‌ كه‌ به‌ نوعي‌ با‌ تدوين‌ استانداردهاي‌ كيفيت‌ چاپ‌ در‌ ارتباط‌ هستند.‌ از‌ ميان‌ اين‌ گروه‌ها‌ به‌ موسسه‌ فني‌ فلكسوگرافي‌‌(FTA) مي‌توان‌ اشاره‌ كرد‌ كه‌ قصد‌ دارد‌ 7‌G را‌ در‌ چاپ‌ فلكسو‌ مورد‌ استفاده‌ قرار‌ داده‌ و‌ در‌ ويرايش‌ چهارم‌ استاندارد‌ تخصصي‌ اين‌ موسسه‌‌(FIRST) مورد‌ بهره‌برداري‌ قرار‌ دهد. منشا‌ ظهور‌ 7Gايده‌ 7‌G از‌ عكاسي‌ رنگي‌ گرفته‌ شده‌ است.‌ يعني‌ تكنيكي‌ كه‌ در‌ آن‌ از‌ يك‌ نوار‌ خاكستري‌ براي‌ تنظيم‌ بالانس‌ رنگ‌ و‌ ميزان‌ نوردهي‌ استفاده‌ مي‌شود.با‌ فرض‌ اين‌كه‌ چاپ‌ يا‌ اثر‌ مركب‌ بر‌ روي‌ كاغذ‌ ادامه‌ تكنيك‌ عكاسي‌ است،‌ منطقي‌ به‌ نظر‌ مي‌رسد‌ كه‌ از‌ اصول‌ عكاسي‌ براي‌ تنظيم‌ و‌ كاليبراسيون‌ چاپ‌ يا‌ سيستم‌هاي‌ نمونه‌گيري‌ استفاده‌ شود. مفهوم‌ 7‌G و‌ استفاده‌ از‌ آن‌ به‌ اوايل‌ دهه‌ 1980‌ برمي‌گردد.‌ زماني‌ كه‌ با‌ استفاده‌ از‌ نمونه‌گيري‌هاي‌ آنالوگ‌ كرومالين‌ از‌ شركت‌ دوپونت‌ و‌ ترانسفركي‌ ‌3M (يا‌ مچ‌ پرينت‌ كداك‌ كنوني)‌ مشغول‌ كاليبره‌ كردن‌ فيلم‌ اسكنرها‌ بودم‌ .‌ متاسفانه‌ نتيجه‌ كار‌ اين‌ تجهيزات‌ يكسان‌ نبود‌ و‌ از‌ نظر‌ ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ نواحي‌ خاكستري،‌ دانسيته‌ و‌ كنتراست‌ تفاوت‌ داشت.‌ بنابراين‌ با‌ دست‌ بردن‌ به‌ منحني‌هاي‌ توليد‌‌CMYK سعي‌ در‌ يكسان‌سازي‌ ظاهر‌ خاكستري‌ Gray appearance) )پروف‌هاي‌ مختلف‌ كرده‌ و‌ منحني‌هاي‌ فوق‌ را‌ در‌ اسكنر‌ ذخيره‌ نمودم.‌ به‌ دنبال‌ آن‌ قادر‌ به‌ تهيه‌ نمونه‌هايي‌ يكسان‌ از‌ يك‌ اريژينال‌ توسط‌ نمونه‌گيرهاي‌ مختلف‌ شدم. به‌ سرعت‌ به‌ سمت‌ اواخر‌ دهه‌ 90‌ يعني‌ ‌ زماني‌كه‌ براي‌ تهيه‌ پروف‌ و‌ پرينت‌ از‌ دو‌ گردش‌ كار‌ ديجيتال‌ مختلف‌ استفاده‌ مي‌‌شده‌ ‌است‌ حركت‌ مي‌كنيم.‌ در‌ آن‌ موقع‌ شركت‌هاي‌ توليدكننده‌ نمونه‌گيرهاي‌ ديجيتال‌ توصيه‌ مي‌كردند‌ كه‌ ريپ‌هاي‌ آنها‌ را‌ در‌ حد‌ يك‌ چاقي‌ ترام‌ استاندارد‌ كاليبره‌ كنيم،‌ ولي‌ اين‌ امر‌ تضميني‌ براي‌ يكي‌ شدن‌ ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ نواحي‌ خاكستري‌ سيستم‌هاي‌ مختلف‌ و‌ بر‌ اساس‌ متريال‌هاي‌ مختلف‌ نبود.‌ در‌ همين‌ رابطه،‌ چاپخانه‌داراني‌ كه‌ از‌‌CTP استفاده‌ مي‌كردند‌ متوجه‌ شدند‌ كه‌ تنظيم‌ و‌ ثابت‌ نگه‌ داشتن‌ چاقي‌ ترام‌ به‌ تنهايي‌ باعث‌ اطمينان‌ خنثي‌ بودن‌ نواحي‌ خاكستري‌ و‌ دانسيته‌ خنثي‌‌(Neutral density) چاپ‌ نمي‌شود. در‌ روزگاري‌ كه‌ از‌ پليت‌ و‌ نمونه‌‌گيري‌ آنالوگ‌ استفاده‌ مي‌كرديم،‌ براي‌ پاسخگويي‌ به‌ درخواست‌ يكي‌شدن‌ چاپ‌ با‌ نمونه،‌ از‌ فيلم‌ يكسان‌ در‌ پروسه‌ چاپ‌ و‌ نمونه‌گيري‌ استفاده‌ مي‌شد.‌ بدين‌ ترتيب‌ هر‌ نوع‌ اشكال‌ در‌ فيلم‌ اثر‌ خود‌ را‌ به‌ طور‌ يكسان‌ در‌ نمونه‌ و‌ چاپ‌ مي‌گذاشت‌ و‌ در‌ نتيجه‌ ميزان‌ انطباق‌ اين‌ دو‌ قابل‌ قبول‌ بود.‌ اما‌ امروز‌ مساله‌ كمي‌ پيچيده‌تر‌ از‌ گذشته‌ است‌ چرا‌ كه‌ هر‌ روش‌ توليد‌ خروجي‌ اعم‌ از‌ نمونه‌گيري‌ و‌ چاپ‌ از‌ مسير‌ مستقلي‌ برخوردار‌ است‌ و‌ بنابراين‌ با‌ مشكل‌ جديدي‌ روبرو‌ مي‌شويم. براي‌ حل‌ اين‌ مساله‌ از‌ روش‌ قديمي‌ كاليبره‌ كردن‌ اسكنر‌ خود‌ استفاده‌ مي‌كنيم‌ كه‌ راه‌ ساده‌اي‌ براي‌ انطباق‌ چاپ‌ با‌ هر‌ نوع‌ سيستم‌ نمونه‌گيري‌ و‌ برعكس‌ به‌ شمار‌ مي‌رود.‌ تنها‌ مشكل‌ اين‌ روش‌ آن‌ است‌ كه‌ هر‌ چند‌ خاكستري‌ خنثي‌ و‌ يكدست ‌ تن‌ بهتري‌ مي‌دهد،‌ ولي‌ چاقي‌ ترام‌ پيش‌ آمده‌ به‌ طور‌ معمول‌ با‌ پيش‌فرض‌ سازندگان‌ نمونه‌گيرها‌ و‌ ماشين‌آلات‌ چاپ‌ تفاوت‌ دارد‌ و‌ در‌ نتيجه‌ همگان‌ به‌ سادگي‌ بر‌ كارآمدي‌ آن‌ صحه‌ نمي‌گذارند. در‌ سال‌ 2003‌ كميته‌ گراكول‌ به‌ اين‌ فكر‌ افتاد‌ كه‌ داده‌هاي‌ استاندارد‌ 004‌DTR خود‌ را‌ كه‌ در‌ مورد‌ چاپ‌ رول‌ تجاري‌ بود،‌ بهبود‌ بخشد‌ و‌ تصميم‌ گرفت‌ كه‌ روش‌ جديد‌ را‌ آزمايش‌ كند.‌ اين‌ كميته‌ ابتدا‌ از‌ يك‌ مجموعه‌ پليت‌ كاليبره‌ نشده‌ بر‌ اساس‌ دانسيته‌هاي‌ استاندارد‌‌ISO چاپ‌ گرفت.‌ سپس‌ دو‌ سري‌ پليت‌ جديد‌ يكي‌ بر‌ اساس‌ چاقي‌ ترام‌ متداول‌ و‌ دومي‌ را‌ بر‌ اساس‌ منحني‌ از‌ پيش‌ تعريف‌ شده‌ دانسيته‌ چاپ‌‌(NPDC) و‌ بر‌ اساس‌ عامل‌ خاكستري‌ خنثي‌ توليد‌ كرد.‌ جاي‌ تعجب‌ نبود‌ كه‌ روش‌ استفاده‌ از‌ عامل‌ خاكستري‌ پيروز‌ شد.‌ گراكول‌ به‌ اين‌ فرايند‌ جديد‌ نام‌ 7‌G داد.‌‌G به‌ نمايندگي‌ از‌ كلمه‌ gray (به‌ معناي‌ خاكستري)‌ و‌ 7‌ به‌ نمايندگي‌ از‌ 7‌ مقدار‌ تعيين‌ شده‌ براي‌ مركب‌هاي‌ تنپلات‌ در‌ استاندارد‌ 2-12647‌‌ISO است. كميته‌‌SWOP نيز‌ 7‌G را‌ مورد‌ تاييد‌ قرار‌ داده‌ و‌ سرانجام‌ هر‌ دو‌ كميته‌ گراكول‌ و‌SWOP ،‌ شاخص‌ چاقي‌ ترام‌ را‌ به‌ رتبه‌ دوم‌ اهميت‌ سقوط‌ دادند‌ و‌ منحني‌ها‌ و‌ مشخصات‌ خود‌ را‌ بر‌ روش‌ 7‌G استوار‌ كردند. 7‌G چيست؟ 7‌G روش‌ جديدي‌ است‌ براي‌ كاليبره‌ كردن‌ و‌ كنترل‌ فرآيند‌ چاپ‌ چهار‌ رنگ.‌ در‌ اين‌ روش‌ به‌ جاي‌ اندازه‌گيري‌‌ نوارهاي‌ رنگ‌ متناظر‌ با‌ هر‌ يك‌ از‌ چهار‌ رنگ،‌ تنها‌ به‌ اندازه‌گيري‌ دو‌ نوار‌ خاكستري‌ بسنده‌ مي‌شود‌ كه‌ يكي‌ تنها‌ توسط‌ مركب‌ مشكي‌ خالص‌ چاپ‌ شده‌ است‌ و‌ ديگري‌ بر‌ اساس‌ نسبت‌هاي‌ خالصي‌ از‌ رنگ‌هاي‌‌.CMY اين‌ نوارهاي‌ كنترل‌ بر‌ اساس‌ مقادير‌ دانسيته‌ خنثي‌‌(Neutral density value) اندازه‌گيري‌ مي‌شوند. ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ خاكستري‌ يا‌ در‌ مرحله‌ چاپ‌ و‌ يا‌ با‌ استفاده‌ از‌ RIP تنظيم‌ مي‌شود.‌ چاپخانه‌ها‌ يا‌ واحدهاي‌ پيش‌ از‌ چاپ‌ به‌ چهار‌ دليل‌ بهتر‌ است‌ كه‌ از‌ 7‌G استفاده‌ كنند: 1)‌ كاليبره‌ كردن‌ ماشين‌ چاپ‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ بتوان‌ به‌ يك‌ خاكستري‌ ثابت‌ و‌ يكسان‌ رسيد. 2)‌ كاليبره‌ كردن‌ يك‌ سيستم‌ نمونه‌گيري‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ بتوان‌ به‌ يك‌ خاكستري‌ ثابت‌ و‌ يكسان‌ رسيد. 3)‌ كنترل‌ شرايط‌ چاپ‌ يك‌ ماشين‌ چاپ‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ از‌ يك‌ چاپ‌ به‌ چاپ‌ ديگر‌ نتايج‌ تغيير‌ نكند. 4)‌ كنترل‌ شرايط‌ نمونه‌گيري‌ يك‌ نمونه‌گير‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ از‌ يك‌ چاپ‌ به‌ چاپ‌ ديگر‌ نتايج‌ تغيير‌ نكند. حسن‌ استفاده‌ اصلي‌ 7‌G رسيدن‌ به‌ يكدستي‌ بيشتر‌ نسبت‌ به‌ روش‌ متداول‌ اندازه‌گيري‌ و‌ كنترل‌ چاقي‌ ترام‌ است.‌ به‌ عبارت‌ ديگر‌ چاقي‌ ترام‌ عامل‌ كافي‌ براي‌ كنترل‌ ظاهر‌ يك‌ كار‌ چاپي‌ نيست،‌ چرا‌ كه‌ در‌ اين‌ روش‌ به‌ عوامل‌ ديگري‌ نظير‌ فام‌ مركب‌ ‌(Ink hue) ،‌ ضخامت‌ لايه‌ مركب‌ و‌ هم‌پوشاني‌ توجه‌ نمي‌شود. فايده‌ 7‌G در‌ استانداردهاي‌ چاپ‌ 7‌G شامل‌ پيشنهاداتي‌ است‌ كه‌ با‌ رعايت‌ آنها‌ از‌ طرف‌ استانداردها‌ و‌ مشخصات‌ جديد‌ چاپ‌ به‌ درجه‌اي‌ از‌ مشتركات‌ ظاهري‌ خواهيم‌ رسيد.‌ تمامي‌ استانداردهاي‌ فني‌ چاپ‌ كه‌ سازگار‌ با‌ 7‌G باشد،‌ از‌ نظر‌ ظاهر‌ خاكستري‌ ما‌ را‌ به‌ يك‌ نتيجه‌ هدايت‌ خواهند‌ كرد.‌ معناي‌ اين‌ جمله‌ آن‌ است‌ كه‌ هر‌ چند‌ كيفيت‌ چاپ‌ روزنامه‌ يا‌ چاپ‌ تجاري‌ يكسان‌ نيست،‌ ولي‌ اگر‌ يك‌ فايل‌‌CMYK كه‌ با‌ مشخصات‌ 7 Gتهيه‌ شده‌ است،‌ به‌ طور‌ تصادفي‌ به‌ جاي‌ روزنامه‌ با‌ روش‌ چاپ‌ تجاري‌ يا‌ برعكس‌ چاپ‌ شود،‌ تقريبا‌ به‌ نتايج‌ قابل‌ قبولي‌ خواهيم‌ رسيد‌ و‌ اگرچه‌ ممكن‌ است‌ ايده‌آل‌ نباشد‌ ولي‌ حداقل‌ از‌ نظر‌ ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ خاكستري‌ و‌ كنتراست‌ قابل‌ قبول‌ است.‌ در‌ مواقعي‌ كه‌ منشا‌‌CMYK روشن‌ نيست‌ چنين‌ خاصيتي‌ بسيار‌ مفيد‌ به‌ نظر‌ مي‌رسد.نسخه‌ 2006‌ استاندارد‌‌SWOP و‌ نسخه‌ 2006‌ گراكول‌ اولين‌ استانداردهاي‌ چاپ‌ در‌ تاريخ‌ هستند‌ كه‌ به‌ قصد‌ قبلي‌ از‌ ظاهر‌ خاكستري‌ يكسان‌ تبعيت‌ مي‌كنند‌ و‌ مشترياني‌ كه‌ تجربه‌ كار‌ را‌ با‌ اين‌ استانداردها‌ دارند،‌ اذعان‌ مي‌دارند‌ كه‌ با‌ خيال‌ راحت‌تري‌ مي‌توانند‌ فايل‌هاي‌ يكساني‌ را‌ براي‌ اهداف‌ چاپي‌ مختلف‌ به‌كار‌ ‌گيرند،‌ نمونه‌گيري‌ منطبق‌تري‌ دارند‌ و‌ ماشين‌ چاپ‌هاي‌ آنها‌ سريع‌تر‌ به‌ حالت‌ تنظيم‌ مي‌رسند. دانستن‌ چه‌ چيزي‌ لازم‌ است؟ اصل‌ روش‌ 7‌G در‌ مورد‌ هر‌ نوع‌ روش‌ چاپ‌‌CMYK قابل‌ اعمال‌ است،‌ اما‌ در‌ مورد‌ چاپ‌ فلكسو‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ ترام‌هاي‌ خيلي‌ ريز‌ مستلزم‌ كمي‌ تغيير‌ است‌ و‌ لازم‌ است‌ كه‌ مشخصات‌ مركب‌ اين‌ استاندارد‌ را‌ بر‌ اساس‌ فلكسو‌ تنظيم‌ كنيم‌ چرا‌ كه‌ مشخصات‌ اصلي‌ استاندارد‌ 7‌G بر‌ اساس‌ مركب‌هاي‌ افست‌ است.مهم‌ترين‌ چيزي‌ كه‌ درباره‌ 7‌G بايد‌ دانست‌ آن‌ است‌ كه‌ 7‌G معجزه‌ نمي‌كند‌ و‌ قادر‌ به‌ كنترل‌ فرايندهاي‌ بي‌ثبات‌ نيست‌ و‌ نبود‌ فرايندهاي‌ رسمي‌ كنترل‌ كيفيت‌ را‌ جبران‌ نمي‌كند.‌ اگر‌ چاپخانه‌ هر‌ روز‌ يك‌ جور‌ چاپ‌ كند‌ و‌ اگر‌ چاپخانه‌ نتواند‌ خصوصيات‌ كاغذ‌ مورد‌ استفاده‌ را‌ بدست‌ آورد‌ استفاده‌ از‌ 7‌G نتيجه‌ چنداني‌ نخواهد‌ داشت. به‌ ياد‌ داشته‌ باشيد‌ كه‌ كاليبراسيون‌ 7‌G به‌ روش‌ ساخت‌ خاكستري‌ يك‌ سيستم‌ چاپي‌ توجه‌ دارد‌ و‌ در‌ حالي‌ كه‌ پايه‌ چاپ‌ خوب‌ يك‌ تصوير‌ رنگي،‌ درست‌ چاپ‌ شدن‌ خاكستري‌ است‌ ولي‌ اين‌ مساله‌ به‌ عوامل‌ ديگري‌ نظير‌ فام‌ مركب‌ (Ink hue)،‌ روپوشاني‌ مركب‌ها‌(Ink trapping) ،‌ پشت‌پوشاني‌ مركب‌(ink opacity) ،‌ ترتيب‌ چاپ‌ مركب‌ها‌‌(Ink sequence) و‌ وضعيت‌ بستر‌ چاپ‌شونده‌ در‌ جذب‌ مركب‌ ‌(substrate absorbency) بستگي‌ دارد‌ و‌ كنترل‌ همه‌ اين‌ عوامل‌ به‌ ابزار‌ ديگر‌ مديريت‌ رنگ‌ نظير‌ پروفيل‌هاي‌‌ICC و‌ كاليبراسيون‌ مبتني‌ بر‌ 7‌G بستگي‌ دارد. ISOو‌ 7G 7G بر‌ استاندارد‌ چاپ‌ 2-12647‌ISO استوار‌ است.‌ زماني‌ كه‌ كميته‌ گراكول‌ براي‌ اولين‌ بار‌ قصد‌ تعريف‌ پايه‌هاي‌ اين‌ استاندارد‌ را‌ داشت‌ براي‌ تعريف‌ ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ نواحي‌ خاكستري‌ و‌ تناليته،‌ از‌ استاندارد‌ 2-12647‌‌ISO استفاده‌ كرد.‌ متاسفانه‌ در‌ استاندارد ‌‌ISO براي‌ مفهوم‌ كنتراست‌ تن‌(Tonal contrast) و‌ خاكستري‌ خنثي‌ ‌(Neutral gray)تعريف‌ مشخصي‌ وجود‌ نداشت‌ و‌ بدين‌ لحاظ‌ تحقيقات‌ بيشتري‌ در‌ اين‌ زمينه‌ انجام‌ شد‌ تا‌ اين‌ نقاط‌ مبهم‌ را‌ روشن‌ كند.‌ در‌ اين‌ تحقيقات‌ تجربي،‌ گزينه‌هاي‌ اتخاذ‌ شده‌ نه‌ تنها‌ در‌ محدوده‌ مجاز‌‌ISO بود،‌ بلكه‌ با‌ چاپ‌هاي‌ انجام‌ شده‌ در‌ ‌نقاط‌ مختلف‌ دنيا‌ كه‌ بر‌ اساس‌ تكنولوژي‌‌CTP و‌ كاغذهاي‌ تعريف‌ شده‌ در‌ استاندارد‌‌ISO انجام‌ شده‌ بود،‌ همخواني‌ داشت.تطابق‌ رنگ‌ ميان‌ پروف‌ و‌ چاپ‌ 7G مشخصه‌اي‌ است‌ هم‌ براي‌ ‌نمونه‌گيري‌‌ هم‌ براي‌ چاپ.‌ در‌ 7‌G براي‌ ميزان‌ خنثايي‌ خاكستري‌ ‌ و‌ مركب‌ از‌ منحني‌هاي‌ يكساني‌ براي‌ چاپ‌ و‌ پروف‌ استفاده‌ مي‌شود.‌ مادامي‌ كه‌ پروف‌ و‌ چاپ‌ هر‌ دو‌ بر‌ اساس‌ 7‌G كاليبره‌ شده‌ باشند،‌ مطمئن‌ خواهيم‌ بود‌ كه‌ تصاوير‌ خاكستري‌ بدون‌ نياز‌ به‌ مديريت‌ رنگ‌ اضافي‌ در‌ نمونه‌گيري‌ و‌ چاپ‌ يكسان‌ خواهند‌ بود.‌ اين‌ در‌ حالي‌ است‌ كه‌ در‌ روش‌ معمول‌ كنترل‌ به‌ وسيله‌ چاقي‌ ترام‌ ‌به‌ چنين‌ تطابقي‌ نخواهيم‌ رسيد. ويژگي‌ ممتاز‌ ديگر‌ 7G،‌ تطابق‌ پروف‌ و‌ چاپ‌ از‌ نظر‌ كنتراست‌ و‌ بالانس‌ نواحي‌ بسيار‌ لطيف‌ و‌ روشن‌ تصوير‌ و‌ تن‌هاي‌ خنثي‌ است‌ كه‌ درصد‌ ترام‌ آنها‌ زير‌ 10‌ درصد‌ است‌ و‌ در‌ روش‌هاي‌ كنترل‌ متداول،‌ معمولا‌ بين‌ چاپ‌ ‌ و‌ پروف‌ اختلاف‌ وجود‌ دارد.‌ پياده‌سازي‌ 7G براي‌ گنجاندن‌ استاندارد‌ 7‌G در‌ يك‌ گردش‌ كار‌ چهار‌ مرحله‌ لازم‌ است: -‌ كاليبره‌ كردن‌ پروف‌ -‌ كاليبره‌ كردن‌ چاپ‌ -‌ استفاده‌ از‌ پروفايل‌هاي‌‌ICC پايه‌ 7‌G در‌ پيش‌ از‌ چاپ‌ -‌ كنترل‌ چاپ‌ بر‌ اساس‌ استاندارد‌ 7G كاليبره‌ كردن‌ نمونه‌گير‌ هر‌ نمونه‌گيري‌ كه‌ سازگار‌ با‌ استانداردهاي‌ جديد‌‌SWOP و‌ گراكول‌ نسخه‌ 2006‌ باشد‌ با‌ 7‌G نيز‌ سازگار‌ است.‌ بعضي‌ از‌ نمونه‌‌گيري‌ها‌ را‌ مي‌توان‌ با‌ دست‌كاري‌ منحني‌كاليبراسيون‌‌CMYK در‌ ريپ،‌ مستقل‌ از‌ پروفايل‌هاي‌‌ICC يا‌ مديريت‌ رنگ‌ با‌ 7‌G سازگار‌ كرد.‌ اين‌ مساله‌ در‌ مورد‌ اغلب‌ نمونه‌گيري‌هاي‌‌AM و‌ بعضي‌ از‌ نمونه‌گيري‌هاي‌ جوهرافشان‌ كه‌ با‌ ريپ‌هاي‌ معمول‌ كار‌ مي‌كنند،‌ صدق‌ مي‌كند.اغلب‌ سيستم‌هاي‌ كنترل‌ از‌ روي‌ مونيتور‌‌(Soft proof) بر‌ پايه‌ سيستم‌ مديريت‌ رنگ‌ و‌ پروفايل‌ مركب‌ چاپ‌ به‌ تطابق‌ ميان‌ مونيتور‌ و‌ چاپ‌ مي‌رسند.‌ اين‌ سيستم‌ها‌ قادر‌ خواهند‌ بود‌ كه‌ با‌ تنظيم‌ سيستم‌ مديريت‌ رنگ‌ به‌ تطابق‌ لازم‌ در‌ 7‌G برسند. كاليبره‌ كردن‌ چاپ‌ از‌ آنجايي‌ كه‌ منحني‌ تون‌ 7‌G بر‌ اساس‌ روش‌ چاپ‌ افست‌ تجاري‌ متداول‌ ترسيم‌ شده‌ است،‌ بعضي‌ از‌ چاپخانه‌هاي‌ افست‌ در‌ استفاده‌ بي‌دردسر‌ از‌ آن‌ موفق‌ بوده‌ و‌ احتياجي‌ به‌ تنظيم‌ منحني‌ ريپ‌ ندارند‌ و‌ اين‌ در‌ حالي‌ است‌ كه‌ بقيه‌ چاپخانه‌ها‌ مي‌بايست‌ با‌ استفاده‌ از‌ تجهيزات‌ سخت‌افزاري،‌ كاغذ‌ و‌ ضخامت‌ لايه‌ مركب‌ تعريف‌ شده‌ در‌‌ISO و‌ تنظيم‌ دقيق‌ منحني‌ پليت‌ به‌ كاليبراسيون‌ قابل‌ قبول‌ در‌ 7‌G برسند.‌ از‌ آنجايي‌ كه‌ تنوع‌ مواد‌ مصرفي‌ و‌ مركب‌،‌ ترام‌‌ و‌ پليت‌ در‌ فلكسو‌ بسيار‌ زياد‌ است‌ بنابراين‌ براي‌ هر‌ نوع‌ فلكسو‌ به‌ منحني‌ پليت‌ خاصي‌ براي‌ تطابق‌ با‌ 7‌G نياز‌ است. اعمال‌ پروفايل‌هاي‌ 7‌G در‌ پيش‌ از‌ چاپ‌ داشتن‌ نمونه‌گيرها‌ و‌ چاپ‌ منطبق‌ با‌ 7‌G زماني‌ به‌ درد‌ مي‌خورد‌ كه‌ فايل‌هاي‌ مورد‌ استفاده‌ همگي‌ بر‌ پايه‌ 7‌G درست‌ شده‌ باشند.‌ در‌ مواقعي‌ كه‌ با‌ فايل‌هاي‌ به‌ دست‌ آمده‌ از‌ عكاسي‌ ديجيتال‌ روبه‌رو‌ هستيم،‌ اين‌ سازگاري‌ با‌ تبديل‌ فايل‌هاي‌‌RGB به‌ فايل‌هاي‌ CMYK ‌اي‌ كه‌ پروفايل‌ اختصاصي‌ آن‌ از‌ چاپ‌ سازگار‌ با‌ 7‌G به‌ دست‌ آمده‌ و‌ يا‌ به‌ طور‌ پيش‌فرض‌ براي‌ يك‌ روش‌ چاپي‌ خاص‌ تعريف‌ شده‌ باشد‌ ‌ به‌ دست‌ مي‌آيد. پروفايل‌هاي‌ 7‌G از‌ قبل‌ براي‌‌SWOP و‌‌GRACOL موجود‌ است‌ و‌‌FTA نوع‌ اختصاصي‌ آن‌ را‌ براي‌ فلكسو‌ ساخته‌ است.‌ در‌ حالي‌ كه‌ اين‌ پروفايل‌ها‌ براي‌ بيشتر‌ چاپ‌هاي‌ فلكسو‌ قابل‌ استفاده‌ است‌ ولي‌ اگر‌ از‌ پليت،‌ مركب،‌ يا‌ مواد‌ مصرفي‌ خاصي‌ استفاده‌ مي‌كنيد‌ ‌ با‌ استفاده‌ از‌ روش‌هاي‌ تعريف‌ شده‌ در‌ 7‌G به‌ پروفايل‌ اختصاصي‌ مناسب‌ خواهيد‌ رسيد. كنترل‌ 7G بيشتر‌ نوارهاي‌ كنترل‌ مورد‌ استفاده‌ در‌ چاپ‌ و‌ نمونه‌گيرها‌ شامل‌ بخش‌هاي‌ زير‌ است‌ كه‌ با‌ استفاده‌ از‌ اسپكتروفوتومتر‌ قابل‌ اندازه‌گيري‌ است. 1)‌ مقدار‌ يا‌ دانسيته‌‌CIELab چهار‌ رنگ‌ اصلي‌‌CMYK و‌ تركيب‌ دو‌ رنگ‌ آنها 2)‌ دانسيته‌ خنثي‌ يا‌ ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ خاكستري‌ در‌ ناحيه‌ ‌ تن‌هاي‌ روشن ‌HR) ) 3)‌ دانسيته‌ خنثي‌ يا‌ ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ خاكستري‌ در‌ ناحيه‌ تن‌هاي‌ تيره‌SC) ) 4)‌ دانسيته‌ خنثي‌ يا‌ ميزان‌ خنثي‌ بودن‌ خاكستري‌ در‌ ناحيه‌ كنتراست‌ تن‌هاي‌ روشن‌HC) ) HR،‌‌HC و‌‌SC را‌ مي‌توان‌ بر‌ اساس‌ مقادير‌‌CIELab يا‌ هر‌ نوع‌ واحد‌ ديگري‌ كه‌ نشان‌دهنده‌ دانسيته‌‌CMY باشد‌ اندازه‌گيري‌ كرد.‌ اندازه‌هاي‌ مورد‌ هدف‌ به‌ نوع‌ مركب،‌ چاپ‌ و‌ حداكثر‌ دانسيته‌ خنثاي‌ قابل‌ چاپ،‌ بستگي‌ خواهد‌ داشت. برگرفته از مجله صنعت چاپ نويسنده:‌ دان‌ هاچسون‌ مترجم:‌ مهندس‌ خدايار‌ صادقي‌ منبع:‌FTA
  11. پرسش ‌و ‌پاسخ‌هاي ‌‌صنعت ‌چاپ يكي از راه‌هاي درك بهتر مطالب تخصصي،‌ طرح پرسش‌ها و ارايه پاسخ‌هاي علمي به آنهاست. به اين منظور يك منبع معتبر انتخاب و 205 پرسش از مطالب آن استخراج شد. موسسه پايرا كه يكي از مراكز معتبر در زمينه پژوهش‌هاي صنعت چاپ است، عمومي‌ترين مطالب مورد نياز دست‌اندركاران پيش از چاپ، چاپ و پس از چاپ را در يك كتاب دم دستي به نام The Print and Production manual طبقه بندي كرده است. از اين پس طي چند شماره مجله، به تدريج پرسش‌هاي برگرفته از اين كتاب به همراه پاسخ‌هايشان منتشر خواهند شد. گفتني است كه در پاسخ‌ها، به منظور انتقال هر چه بهتر مطالب، نكاتي اضافه شده و توضيحات محدود به منبع پايرا نيست. ‌1- ‌فايل‌هاي ‌گرافيكي ‌بر ‌چند ‌نوع ‌هستند؟ فايل‌هاي ‌گرافيكي ‌به ‌طور ‌كلي ‌بر ‌دو ‌نوع‌اند: ‌ - ‌رستري ‌(Raster)‌ - ‌وكتوري‌ (Vector)‌ فايل‌هاي ‌رستر ‌متشكل ‌از ‌يك ‌شبكه ‌شطرنجي ‌از ‌پيكسل‌ها ‌هستند ‌كه ‌هر ‌يك ‌از ‌اين ‌پيكسل‌ها ‌نمايش ‌دهنده‌ ‌مشخصات ‌تصوير ‌در ‌آن ‌نقطه‌ ‌خاص ‌است. ‌بدين ‌ترتيب ‌تصاوير ‌رستر ‌از ‌كنار ‌هم ‌قرار ‌گرفتن ‌تعدادي ‌پيكسل- ‌كه ‌در ‌خصوصياتي ‌نظير ‌اندازه ‌و ‌عمق ‌رنگ ‌ (Bit‌ depth)‌مشترك ‌و ‌در ‌خصوصياتي ‌نظير ‌رنگ ‌متفاوت ‌هستند- ‌بوجود ‌مي‌آيد. ‌در ‌مقابل ‌فايل‌هاي ‌وكتور ‌شامل ‌اطلاعات ‌پيكسلي ‌نيستند ‌و ‌تنها ‌شامل ‌يكسري ‌داده، ‌روابط ‌و ‌فرمول‌هاي ‌رياضي ‌هستند ‌كه ‌به ‌هنگام ‌بازكردن ‌يك ‌فايل ‌وكتوري، ‌برنامه‌اي ‌كه ‌مسئول ‌ترجمه ‌اطلاعات ‌داخل ‌فايل ‌وكتور ‌است ‌به ‌كمك ‌داده‌هاي ‌درون ‌آن ‌و ‌فرمول‌هاي ‌رياضي ‌ذخيره ‌شده ‌به ‌رسم ‌شكل ‌اقدام ‌مي‌كند. ‌ 2- ‌حجم ‌يك ‌فايل ‌رنگي ‌رستر ‌(فايل ‌فتوشاپي) ‌به ‌چه ‌عواملي ‌بستگي ‌دارد؟ حجم ‌يك ‌فايل ‌رستري ‌به ‌عوامل ‌متعددي ‌از ‌جمله ‌تعداد ‌پيكسل‌هاي ‌تعريف ‌شده در ‌آن ‌(Pixel‌ Dimentions)، ‌عمق ‌رنگ ‌پيكسل‌ ‌(Bit‌ Depth)، ‌مود ‌رنگي ‌تصوير ‌ ‌بيان ‌شده‌ ‌توسط ‌آن ‌فايل ‌ (Color‌ Mode)‌و ‌فرمت ‌فايل ‌بستگي ‌دارد. ‌ 3- ‌اصطلاح ‌عمق ‌رنگ ‌ (bit-depth)‌به ‌چه ‌معناست؟ ‌ عمق ‌رنگ ‌به ‌تعداد ‌بيت‌هايي ‌كه ‌براي ‌ذخيره‌ ‌اطلاعات ‌رنگي ‌هر ‌پيكسل ‌به ‌كار ‌ ‌مي‌رود ‌گفته ‌ ‌مي‌شود. ‌هر ‌چه ‌عمق ‌ ‌رنگ ‌بيشتر ‌باشد ‌تعداد ‌رنگ‌هاي ‌قابل ‌نسبت‌دهي ‌به ‌پيكسل‌هاي ‌يك ‌تصوير ‌رستر ‌بيشتر ‌است. ‌براي ‌مثال ‌به ‌پيكسل‌هاي ‌يك ‌تصوير ‌رستري ‌كه ‌عمق ‌رنگ ‌پيكسل‌هاي ‌آن ‌يك ‌بيت ‌است ‌تنها ‌دو ‌رنگ ‌(مثلا ‌سفيد ‌و ‌سياه) ‌مي‌توان ‌نسبت ‌داد. ‌ 4- ‌چشم ‌انسان ‌به ‌طور ‌طبيعي ‌قادر ‌به ‌ديدن ‌چه ‌تعداد ‌سايه ‌از ‌يك ‌رنگ ‌است؟ ‌ چشم ‌انسان ‌قادر ‌به ‌ديدن ‌و ‌تفكيك ‌256 ‌سايه ‌يا ‌تن ‌از ‌يك ‌رنگ ‌است. ‌5- ‌رابطه ‌ (lpi)‌خروجي ‌با ‌‌ (ppi)تصوير ‌رستر ‌چيست؟ بر ‌طبق ‌يك ‌حساب ‌سرانگشتي ‌مي‌توان ‌گفت ‌كه ‌رزولوشن ‌چاپ ‌ ‌(Print‌ Resolution)‌يك ‌تصوير ‌رستر ‌بر ‌حسب ‌واحد ‌ ppi‌بايد ‌دو ‌برابر ‌فراواني ‌ترام ‌گذاري ‌خروجي ‌ (Screen‌ Frequency)‌بر ‌حسب ‌‌ lpi‌باشد. ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 6- ‌چرا ‌فايل‌هاي ‌وكتوري ‌مستقل ‌از ‌رزولوشن ‌هستند؟ از ‌آنجايي ‌كه ‌محتواي ‌يك ‌فايل ‌وكتوري ‌در ‌داخل ‌فايل ‌به ‌صورت ‌اطلاعات ‌پيكسلي ‌ذخيره ‌نمي‌شود ‌بنابراين ‌برنامه‌اي ‌كه ‌وظيفه ‌رسم ‌محتواي ‌فايل ‌رستر ‌بر ‌اساس ‌فرمول‌هاي ‌درون ‌فايل ‌را ‌دارد ‌بر ‌اساس ‌ظرفيت ‌محيط ‌خروجي ‌نظير ‌مونيتور ‌يا ‌پرينتر ‌به ‌تعداد ‌كافي ‌داده‌هاي ‌نقطه‌اي ‌مي‌سازد ‌و ‌درنتيجه ‌اين ‌قابليت ‌آنها ‌به ‌رزولوشن ‌دستگاه ‌خروجي ‌بستگي ‌ندارد. 7- ‌در ‌طراحي‌هاي ‌گرافيكي، ‌فونت‌هاي ‌رستر ‌بيشتر ‌به ‌كار ‌مي‌آيند ‌يا ‌وكتور؟ يك ‌فونت ‌بيت ‌مپ ‌( ‌منظور ‌فايل ‌مرتبط ‌با ‌يك ‌قلم ‌الكترونيك ‌‌است) ‌نظير ‌يك ‌فايل ‌رستر ‌براي ‌ذخيره ‌اطلاعات ‌مربوط ‌به ‌قلم، ‌از ‌يك ‌شبكه ‌شطرنجي ‌استفاده ‌مي‌كند ‌و ‌در ‌نتيجه ‌از ‌همان ‌محدوديت‌هاي ‌فايل‌هاي ‌رستر ‌برخوردار ‌است ‌و ‌هر ‌فونت ‌رستر ‌تنها ‌براي ‌چند ‌اندازه ‌فونت ‌خاص ‌تعريف ‌مي‌شود ‌كه ‌كاربري ‌آنها ‌را ‌بسيار ‌محدود ‌مي‌كند. ‌بنابراين ‌فونت‌هاي ‌بيت‌مپي ‌چندان ‌مناسب ‌كارهاي ‌گرافيكي ‌نيستند ‌و ‌بهتر ‌است ‌از ‌فونت‌هاي ‌وكتوري ‌كه ‌نظير ‌فايل‌هاي ‌وكتوري ‌به ‌رزولوشن ‌خاصي ‌محدود ‌نبوده ‌و ‌در ‌هر ‌اندازه‌اي ‌قابل ‌بكارگيري ‌هستند، ‌استفاده ‌كنيم. ‌ 8-. ‌فونت‌ ‌وكتوري ‌ (Vector‌ font)‌به ‌چه ‌معني ‌است ‌و ‌فونت‌هاي ‌وكتور ‌به ‌چند ‌گروه ‌تقسيم ‌مي‌شوند؟ ‌ PostScript)، ‌ ‌ TrueType‌و‌(‌ OpenType، ‌شكل ‌هندسي ‌يا ‌محيط ‌ (Outline)‌يك ‌قلم ‌ (Typeface)‌را ‌با ‌استفاده ‌از ‌فرمول‌هاي ‌رياضي ‌ذخيره ‌كرده ‌و ‌به ‌هنگام ‌نياز ‌در ‌هر ‌اندازه ‌دلخواه، ‌شكل ‌قلم ‌بر ‌بستر ‌خروجي ‌نمايش ‌داده ‌مي‌شود. ‌ 9- ‌فونت‌هاي ‌پست ‌اسكريپت‌ ‌ (PostScript‌ fonts)‌بر ‌چند ‌قسم ‌هستند؟ فونت‌هاي ‌پست ‌اسكريپت ‌از ‌دو ‌قسمت ‌تشكيل ‌شده‌اند: ‌قسمت ‌اول ‌ساختار ‌بيت‌مپي ‌داشته ‌و ‌براي ‌نمايش ‌حروف ‌بر ‌روي ‌صفحه ‌نمايش ‌مونيتور ‌يا ‌به ‌هنگام ‌چاپ ‌متن ‌توسط ‌يك ‌پرينتر ‌غير ‌پست‌اسكريپت ‌استفاده ‌مي‌شود. ‌قسمت ‌دوم ‌ ‌كه ‌به ‌آنها ‌فونت‌هاي ‌چاپگر (Printer‌ Fonts) ‌گفته ‌‌مي‌شود ‌نوعي ‌فونت ‌وكتوري ‌هستندكه ‌به ‌هنگام ‌چاپ ‌متن، ‌توسط ‌يك ‌چاپگر ‌پست‌اسكريپت ‌از ‌آنها ‌استفاده ‌مي‌شود. ‌ 10- ‌فونت‌هاي ‌ OpenType‌چه ‌ساختاري ‌دارند؟ فونت‌هاي ‌ ‌ OpenType‌نوعي ‌فونت ‌پست‌اسكريپت ‌هستند ‌ ‌كه ‌به ‌فرمت ‌‌ TrueTypeترجمه ‌شده‌اند. ‌اين ‌فونت‌ها ‌دوبايتي ‌بوده ‌ ‌و ‌براي ‌حروف ‌غير ‌لاتين ‌بسيار ‌مورد ‌استفاده ‌قرار ‌مي‌گيرند. ‌شكل ‌قلم‌هايي ‌كه ‌با ‌اين ‌نوع ‌فونت‌ها ‌عرضه‌ ‌مي‌شوند ‌سازگار ‌با ‌فونت‌هاي ‌پست‌اسكريپت ‌تيپ ‌دو ‌هستند. ‌ 11- ‌چند ‌نوع ‌ترام‌گذاري ‌ (screening)‌داريم؟ ‌ دو ‌روش ‌اصلي ‌براي ‌ترام ‌گذاري ‌ (Screening)‌وجود ‌دارد. ‌بر ‌طبق ‌اولين ‌روش ‌كه ‌ترام ‌گذاري ‌هافتون ‌‌( AM) ناميده ‌مي‌شود، ‌تصوير ‌به ‌طور ‌مجازي ‌به ‌شبكه‌اي ‌شطرنجي ‌از ‌خانه‌هاي ‌كوچك ‌تقسيم ‌مي‌شود ‌كه ‌در ‌هر ‌يك ‌از ‌اين ‌خانه‌ها ‌يك ‌ترام ‌قرار ‌مي‌گيرد. ‌اين ‌ترام‌ها ‌از ‌صفر ‌تا ‌صد ‌درصد ‌هر ‌يك ‌از ‌خانه‌ها ‌را ‌ ‌مي‌توانند ‌پوشش ‌دهند. ‌در ‌روش ‌جديدتر ‌ترام‌گذاري ‌كانتون ‌(FM)، ‌كه ‌ترام ‌گذاري ‌تصادفي ‌نيز ‌خوانده ‌مي‌شود، ‌از ‌ترام‌هايي ‌با ‌اندازه ‌ثابت ‌اما ‌با ‌فواصل ‌متغير ‌استفاده ‌مي‌شود. ‌12- ‌چه ‌رابطه‌اي ‌بين ‌فراواني ‌ترام ‌ (lpi)‌و ‌تعداد ‌سايه‌هاي ‌خاكستري ‌وجود ‌دارد؟ ‌ با ‌يك ‌دستگاه ‌خروجي ‌ديجيتال ‌نظير ‌پرينتر ‌يا ‌ايميج‌ستر، ‌با ‌فرض ‌ثابت ‌بودن ‌رزولوشن ‌پرينتر، ‌هر ‌چه ‌مقدار ‌فراواني ‌ترام‌گذاري ‌بيشتر ‌و ‌در ‌نتيجه ‌ترام‌ها ‌ريزتر ‌باشند، ‌سايه‌هاي ‌خاكستري‌كمتري ‌از ‌يك ‌رنگ ‌قابل ‌بازسازي ‌است. ‌ ‌ 13- ‌محاسن ‌ترام‌گذاري ‌به ‌روش ‌ FM‌چيست؟ ‌در ‌روش ‌ترام‌گذاري ‌‌ FM، ‌به‌دليل ‌ريزتر ‌بودن ‌ترام‌ها ‌در ‌مقايسه ‌با ‌ترام‌هاي ‌هافتون، ‌در ‌خروجي ‌توانايي ‌بازسازي ‌جزئيات ‌بيشتري ‌از ‌تصوير ‌اورژينال ‌وجود ‌دارد. ‌از ‌آنجايي‌كه ‌در ‌اين ‌روش ‌از ‌شبكه‌هاي ‌منظم ‌شطرنجي ‌خبري ‌نيست ‌با ‌مشكل ‌پيچازي ‌نيز ‌روبرو ‌نيستيم. ‌ 14- ‌به ‌چه ‌علت ‌مركب ‌مشكي ‌ (k)‌به ‌رنگ‌هاي ‌اصلي ‌چاپ ‌ (CMY)‌افزوده ‌مي‌شود؟ ‌ چون ‌در ‌عمل ‌از ‌تركيب ‌سه ‌رنگ ‌سايان، ‌ماژنتا ‌و ‌زرد ‌به ‌مشكي‌اي ‌با ‌خلوص ‌كافي ‌نخواهيم ‌رسيد، ‌بنابراين ‌از ‌مركب ‌چهارم ‌كه ‌مركب ‌مشكي ‌است ‌براي ‌توليد ‌سايه‌ها ‌و ‌رنگ‌‌هاي ‌تيره ‌استفاده ‌ ‌مي‌شود. ‌حرف ‌ K‌براي ‌نشان ‌دادن ‌مركب ‌مشكي ‌و ‌تداعي ‌كننده ‌كليدي ‌بودن ‌ ‌ ‌ (key‌ color)‌اين ‌رنگ ‌است. ‌مزيت ‌ديگر ‌اين ‌است ‌كه ‌مركب ‌مشكي ‌از ‌سه ‌رنگ ‌ديگر ‌ارزان ‌قيمت‌تر ‌است ‌و ‌در ‌چاپ، ‌ ‌متن ‌واضح ‌و ‌دقيق ‌را ‌به ‌ما ‌مي‌دهد. ‌ 15- ‌اصطلاح ‌تفكيك ‌رنگ‌ ‌ (color‌ separation)‌به ‌چه ‌معناست؟ ‌ تفكيك ‌رنگ ‌به ‌معناي ‌تبديل ‌اطلاعات ‌رنگي ‌يك ‌فايل ‌ديجيتال ‌به ‌چهار ‌كانال ‌رنگي ‌مجزاي ‌سايان، ‌ماژنتا، ‌زرد ‌و ‌مشكي ‌است ‌تا ‌امكان ‌انتقال ‌يك ‌تصوير ‌ديجيتال ‌بر ‌روي ‌چهار ‌فيلم ‌مجزا ‌يا ‌چهار ‌پليت ‌مجزا ‌به ‌ازاي ‌هر ‌رنگ ‌فراهم ‌شود. ‌16 - ‌آيا ‌تبديل ‌يك ‌تصوير ‌وكتور ‌به ‌رستر ‌امكان‌پذير ‌است؟ ‌ بله. ‌در ‌اكثر ‌برنامه‌هاي ‌گرافيك ‌وكتوري ‌امكان ‌تبديل ‌اطلاعات ‌وكتوري ‌داخل ‌فايل ‌به ‌فايلي ‌با ‌فرمت ‌رستر ‌از ‌طريق ‌دستور ‌‌ Export‌وجود ‌دارد. ‌ ‌ 17- ‌چرا ‌براي ‌چاپ ‌مركب‌هاي ‌مختلف ‌يك ‌كار ‌چاپي ‌از ‌زواياي ‌ترام ‌مختلف ‌استفاده ‌مي‌كنيم؟ ‌ از ‌آنجايي كه ‌در ‌چاپ، ‌‌از ‌روي‌هم ‌قرارگرفتن ‌دو ‌يا ‌چند ‌شبكه ‌هافتون، ‌زاويه ‌پيچازي‌ ‌(Moire‌ Effect)‌حادث ‌مي‌شود ‌و ‌كيفيت ‌تصوير ‌نهايي ‌را ‌به ‌شدت ‌مخدوش ‌مي‌كند، ‌با ‌تغيير ‌زاويه ‌شبكه‌هاي ‌هافتون ‌رنگ‌هاي ‌مختلف، ‌سعي ‌در ‌حذف ‌يا ‌غيرقابل ‌مشهود ‌شدن ‌اين ‌اثر ‌نامطلوب ‌مي‌شود. ‌ ‌ 18 - اصطلاح ‌ ‌ (printing‌ rosette)‌در ‌ترام‌گذاري ‌به ‌چه ‌معني ‌است؟ ‌ به ‌الگويي ‌گفته ‌ ‌مي‌شود ‌كه ‌از ‌كنارهم ‌قرار ‌گرفتن ‌ترام ‌رنگ‌هاي ‌مختلف ‌چاپ ‌حاصل ‌مي‌شود. ‌ 19‌- بازسازي ‌سايه‌هاي ‌رنگ‌‌ (tone‌ reproduction)‌به ‌چه ‌مفهومي ‌است؟ بازسازي ‌سايه ‌هاي ‌خاكستري ‌عبارتست ‌از ‌ ‌ايجاد ‌تفاوت ‌نسبي ‌بين ‌تن‌هاي ‌خاكستري ‌در ‌مرحله ‌توليد ‌يك ‌تصوير ‌چاپي ‌بر ‌اساس ‌تيرگي ‌و ‌روشني ‌تصوير ‌ارژينال. ‌اگر ‌پروسه ‌چاپي ‌قادر ‌به ‌ ‌تطابق ‌‌دادن ‌خود ‌با ‌دامنه ‌دانسيته ‌ (Density‌ Range)‌ارژينال ‌باشد، ‌در ‌اين ‌صورت ‌بين ‌سايه‌هاي ‌خاكستري ‌نسخه ‌چاپي ‌با ‌سايه‌هاي ‌خاكستري ‌ارژينال ‌يك ‌تناظر ‌يك‌به‌‌يك ‌وجود ‌خواهد ‌داشت. ‌ 20- (Undercolor‌ Removal)‌ UCR ‌به ‌چه ‌كاري ‌گفته ‌مي‌شود ‌و ‌چه ‌كاربردي ‌دارد؟ ‌ UCR‌به ‌معناي ‌كاستن ‌از ‌حجم ‌مركب‌هاي ‌سايان، ‌ماژنتا ‌و ‌زرد ‌در ‌نواحي ‌خنثي ‌(خاكستري) ‌يا ‌بسيار ‌تيره ‌يك ‌تصوير ‌و ‌جايگزيني ‌آن ‌با ‌مركب ‌مشكي ‌به ‌مقدار ‌متناسب ‌است. ‌اين ‌عمل ‌در ‌مرحله ‌تفكيك ‌رنگ ‌ ‌(Color‌ separation)‌يا ‌توليد ‌رنگ ‌مشكي ‌ ‌(Black‌ Generation)‌بر ‌اساس ‌تنظيمات ‌برنامه ‌فتوشاپ ‌يا ‌ريپ ‌قابل ‌اعمال ‌است. منبع: Iranprint.com
  12. FrnzT

    چاپ افست خشک

    چاپ افست خشک همانگونه که از نامش پيداست،سيستمي از چاپ است که درآن خبري از آب نيست.بر خلاف سيستم چاپ افست معمولي (Wet offset) که در پروسه انتقال مرکب، آب نقش مهمي ايفا ميکند، در سيستم افست خشک آب وجود ندارد. در سيستم افست معمولي، مرکب در مناطقي از پليت که آغشته به آب است نمي نشيند اما در ساير مناطق که تصوير وجود دارد، مرکب جذب سطح پليت مي شود. در اين سيستم به خاطر وجود آب و خاصيت ويژه آن در کنار مرکب، تصوير از شفافيت و درخشندگي افست خشک برخوردار نيست. در سيستم افست خشک جنس پليت و مرکب با افست معمولي متفاوت است. به اين معني که در پليت هاي افست معمولي لايه ژلاتيني بر روي صفه آلومينيومي پليت وجود دارد که بعد از انجام عمل ترام گذاري بر روي پليت ثابت مي شود و مناطقي که ترام گذاري نشده اند در تماس با داروهاي شيمياي ظهور پليت شسته مي شوند.اين لايه باقيمانده بر روي سطح پليت جاذب مرکب مي باشد که انتقال مرکب به سطح لاستيک چاپ را سبب مي شود. در سيستم افست خشک پليت شامل لايه هاي زير است: 1) يه آلومينيومي زيرين که بدنه و قسمت اصلي پليت را تشکيل مي دهد. 2) لايه پليمري جاذب مرکب (مرکب دوست) 3) لايه پليمري حساس به گرما 4) لايه سيليکوني دافع مرکب (مرکب گريز) نحوه عملکرد پليت هاي افست خشک بدين ترتيب است که پس از اينکه پليت در معرض تابش ليزر قرار گرفت، لايه پليمري حساس به گرما بخار شده و از سطح پليت حذف ميگردد. پس از اين، پليت هاي مزبور بنا به نوع آن مسير هاي متفافتي را طي مي کنند. در پليت هاي بي نياز از ظهور مانند پليت هاي افست DI، پس از تابش ليزر (که در داخل ماشين چاپ انجام مي شود) جسمي دوران شبيه به پاک کن بنام(Friction roller) بر روي سطح زينک حرکت کرده و سيليکون را در قسمت هايي که لايه 3 برداشته شده است و هيچ اتصالي به ساير نواحي ندارد، از سطح زينگ بر مي دارد. همين عمل در پليت هاي نيازمند به دارو به وسيله داروهاي شيميايي انجام مي پذيرد. در جرياد پروسه چاپ، به خاطر مرکب گريز بودن لايه سيليکون، مرکب فقط جذب مناطقي از سطح پليت مي شود که فاقد سيليکون است. پس از آن مرکب به وسيله لاستيک چاپ به سطح کاغذ منتقل مي گردد. بدين ترتيب ميتوان گفت خشک، چاپ غير مستقيمي است که بر اساس عملکرد مرکب روي سطحي که شامل مناطق مرکب دوست و مرکب گريز است، بوجود مي آيد. بدين گونه، به طور غير مستقيم و از طريق لاستيک چاپ، مرکب به کاغذ منطقل شده و تصوير را مي سازد. اين مناطق مرکب دوست همان مناطق چاپ پذير هستند و حدود 2 ميکرون پايين تر از مناطق ايميج نشده (پوشيده از يک لايه سيليکون) قرار دارند. البطه اين سيستم نبايد با سيستم چاپ گود يا گراور(gravure) اشتباه شود زيرا در اين سيستم بر خلاف سيستم گراور، مرکب ها غلظت بيشتري دارند و نوع انتقال مرکب و نوع ترام ها در اين گونه متفاوت است. در چاپ گود مرکب پذيري فرم چاپ بر اساس گودي مناطق چاپ پذير نسبت به سطح سيلندر صورت مي گيرد، در حالي که در سيستم نمونه پليت Toray افست خشک افست خشک، خاصيت شيميايي مواد سطح پليت باعث مرکب گيري يا دفع مرکب مي شود. چاپ افست خشک، از آغاز تاکنون سيستم چاپ افست خشک براي اولين بار حدود 150 سال پيش با نوعي چاپ به نام collotype به کار گرفته شد که بسيار ابتدايي و بر پايه کاربرد ژلاتين و پليت هاي شيشه اي بود و کاربرد علمي نداشت. در اواخر دهه 1970 ميلادي و پس از پشت سر گذاشتن چند مرحله ناموفق، چاپ افست خشک به صورت کاربردي به کار گرفته شد. اولين پروسه افست خشک از جنگ جهاني دوم در سال 1966 معرفي شد. در اين پروسه که به وسيله ي دو مهندس آمريکايي عرضه شد، آنها به جاي آب از يک حلال هيدروکربن فرار که بر سطح سيليکوني زينگ پخش مي شود و مانع نشست مرکب مي شد، اسبفاده کردند. اين سيستم اشکالاتي داشت از جمله اين که بسيار مستعد زمينه آوردن بر سطح کار (Scumming) بود. در سال 1967 کمپاني 3M پليت افست خشک جديدي ارايه کرد که پس از گذشت چند سال و صرف ميليون ها دلار جهت تهقيقات و گسترش آن، به خاطر مشکلاتي نظير عدم ثبات سطح سيليکوني پليت ها و سايش پذيري فراوان آنها، به کلي کنار گذاشته شد. مشکل ديگر اين پليت ها گراني آن ها بود که چاپخانه داران تمايلي به خريد آن نداشتند. کارخانجات مرکب سازي نيز اين بازار را دست کم گرفته و کار در اين زمينه را رها کرده بودند. لايه هاي پليت افست خشک کولر تايپ (Collotype) تعدادي از کمپاني هاي مرکب سازي راه متفاوتي را در پيش گرفتند. هدف آن ها چاپ کردن به وسيله ي سيستم افست خشک با زينگ هاي معمولي و با مرکب هاي بود که در فرمولاسيون آن ها تغيراتي ايجاد کرده بودند. اگر چه کوشش هاي اوليه آن ها راه به جايي نبرد ولي ايده آن ها بعدها توسط کمپاني مرکب سازي Flint پرورش يافت و پيشرفت کرد. در سال 1975 کمپاني ژاپني Toray که به صورت تخصصي بر روي گسترش و توليد پليمر ها فعاليت ميکرد، پليت افست خشک Toray را به نام خدش ثبت کرد و در نمايشگاه دروپاي 1977 آن را به نمايش گذاشت. اين پليت هاي آلومينيومي با يک لايه سيليکوني پوشيده شده بود. يک سال بعد از فروش پليت هاي افست خشک پوزتيو (TAP) شروع شد و چند سال بعد کمپاني Toray اولين پليت هاي افست خشک نگاتيو (TAN) را عرضه کرد. ولي هنوز مشکلاتي در اين پليت ها وجود داشت براي مثال: 1- لايه سيليکوني به قدر کافي در برابر سايش مقاوم نبود. 2- به خاطر عدم وجود حلالها، مرکب بسيار غليظ بوده که در نتيجه باعث کنده شدن آن از سطح کاغذ در هنگام چاپ ميشود (picking) 3-نواحي غير چاپ پذير روي زينگ (non image area) بعد از شروع چاپ و افزايش درجه حرارت بسيار مستعد زمينه آمردن بود (tinting). بعضي از کمپاني هاي بزرگ سازنده ماشين چاپ ، جهت از بين بردن اين مساله (tinting)، با کنترل درجه حرارت در يونيت هاي چاپ به شدت شروع به کار کردند به شکلي که به کار بردن اين سيستم در افست آبي (wet offset) هم پايداري پروسه را موجب شد. در پي آن کارخانه هاي مرکب سازي نيز مرکب هاي با غلظت کمتر توليد کردند و کمپاني Toray نيز لايه سيليکن سطح زينگ هايش را بهبود بخشيد. که اين همه موجب گسترش بيشتر اين سيستم در دنيا شدند. کيفيت بي رقيب حاصل از افست خشک، يک چاپخانه دار امريکايي را ترغيب کرد که در سال 0992 انجمن سيستم تعويض زينگ ماشين افست خشک web افست خشک (Waterless Printing Association ) را تاسيس کند. ماموريت WPA ترويج تبادل اطلاعات در پيشرفت هاي تنکنيکي و متقاعد کردن چاپگر ها و مشتريان به سود آورتر بودن چاپ افست خشک بود . در سال 1993 بيشترين تعداد ماشين آلات افست خشک در ژاپن تاسيس شد.(JWAP) . در سال 1996 انجمن فاست خشک اروپا (EWPA) به کمک شرکت آلماني Marks – 3zet که در زمينه افست خشک با مرکب ها ي UV فعاليت داشت ، تاسيس شد. با ظهور پليت ستر ها (CTP) و چاپ ديجيتال ، افست خشک جان تازهاي گرفت . در اين زمان کمپاني Presstek که در سال 1987 تاسيس شده بود ، اساس کارش را در زمينه ابداع پليتي قرار داد که به وسيله ليزر ترام گزاري شود و بينياز از داروي شيميايي جهت ظهور باشد که بدين وسيله اين امکان فراهم ميشد تا پليت ها داخل ماشين ظاهر شوند. Presstek اين تکنولوژي را تحت عنوان DI (Direct Imaging ) ثبت کرد. نمونه پليت Toray نمونه پليت خشک Presstek رول (Procesless) اين محصول براي اولين بار در ماشين يک ورقي هايدلبرگ (GTO) در نمايشگاه Print سال 1990 در شيکاگو به نمايش در آمد. سپس تکامل بيشتري يافت و در سري ماشين هاي کوئيک مستر DI در دروپاي سال 1995 به نمايش در آمد. کمپاني پلي کروم گرافيک (KPG) در سال 1994 جايزه ثبت اختراع پليت نگاتيو حساس به ليزر ir را دريافت کرد که شبيه پليت (TAN) Toray احتياج به ظهور شيميايي دارد ولي بر خلاف آن فيلم ضد خش سطح پليت را دارانيست. با اين اختراع دوره تازهاي بنام(CTWP) Compater to waterless plate ‌آغاز شد. در سال 1994 همکاري بين دو کمپاني KBA و Metronic منجر به متحول شدن سيستم مرکب دهي شد به نحوي که هم سيستم آب و هم سيستم مرکبدان به شيوه ماشين هاي افست رايج را حذف را حذف نمود. حذف اين دو مورد فقط سهولت در امر چاپ ايجاد نکرد بلکه گام بلندي در جهت حفظ کامل تمام استاندارد ها در پروسه چاپ بود. اين سيستم به نام سيستم Gravuflow به ثبت رسيد که در آن از يک مرکبدان با 2 تيغه دکتر بليد و يک نورد آنيلوکس استفاده شده است. اين تکنولوژي در ماشين هاي Genius52-Karat74-Rapida74G و همچنين ماشين رول Cortina (که همگي متعلق به کمپاني KBA مي باشد) مورد استفاده قرار گرفت. مجله صنعت چاپ
  13. ثبات رنگ و مقاومت مركب‌هاي چاپ و ورني‌هاي يووي در برابر عوامل آب و هوايي‌ پايداری ليبل در آب و هوای متفاوت ليبل‌هايي‌‌ كه‌‌ در‌‌ محيط‌‌ بيرون‌‌ هستند‌‌ تحت‌‌ تاثير‌‌ عوامل‌‌ جوي‌‌ مختلفي‌‌ همچون‌‌ اشعه‌‌ خورشيد،‌‌ باد،‌‌ باران‌‌ و‌‌ برف‌‌ قرار‌‌ دارند.‌‌ علاوه‌‌ بر‌‌ اين‌‌‌ كيفيت‌‌ سطح‌‌ چاپ‌‌ در‌‌ ميزان‌‌ مقاومت‌‌ مهم‌‌ است.‌‌ به‌‌ عبارت‌‌ ديگر‌‌ كاغذ‌‌ به‌‌ نسبت‌‌ لايه‌‌ فيلم‌‌ يا‌‌ سطوح‌‌ فلزي،‌‌ طول‌‌ عمر‌‌ كمتري‌ دارد. مقاومت‌‌ آب‌‌ و‌‌ هوايي‌‌ چيست؟ عدم‌‌ چسبندگي‌‌ مركب‌‌ و‌‌ ورني‌ها،‌‌ مشكلي‌‌ است‌‌ كه‌‌ اغلب‌‌ در‌‌ چاپ‌‌ روي‌‌ سطوح‌‌ غيرجاذب‌‌ ديده‌‌ مي‌شود.‌‌ چسبندگي‌‌ كافي،‌‌ اولين‌‌ شرط‌‌ ضروري‌‌ براي‌‌ هر‌‌ گونه‌‌ مقاومتي‌‌ محسوب‌‌ مي‌شود.‌‌ موسسه‌‌ آلماني‌‌ براي‌‌ تعيين‌‌ استاندارد‌‌(DIN) ،‌‌ مقاومت‌‌ آب‌‌ و‌‌ هوايي‌‌ يا‌‌ مقاومت‌‌ جوي‌‌ را‌‌ اين‌گونه‌‌ تعريف‌‌ مي‌كند: «مقاومت‌‌ جوي،‌‌ پايداري‌‌ روكشي‌‌ را‌‌ در‌‌ اثر‌‌ تماس‌‌ با‌‌ آب‌‌ و‌‌ هوا‌‌ در‌‌ مكان‌‌ مشخص‌‌ و‌‌ در‌‌ مدت‌‌ زمان‌‌ مشخص،‌‌ شامل‌‌ مي‌شود‌‌ و‌‌ نيز‌‌ مي‌توان‌‌ عوامل‌‌ مختلف-‌‌ ولي‌‌ قابل‌‌ اندازه‌گيري-‌‌ را‌‌ براي‌‌ آن‌‌ نام‌‌ برد.‌‌ ‌‌ مانند‌‌ تغييرات‌‌ رنگ،‌‌ تغييرات‌‌ ته‌‌ رنگ،‌‌ گچي‌‌ و‌‌ پوسته‌‌ پوسته‌‌ شدن،‌‌ تاول‌‌ زدن‌‌ و‌‌ خوردگي‌‌ سطح.‌‌ اين‌‌ تغييرات‌‌ كه‌‌ با‌‌ استانداردهاي‌‌ مختلفي‌‌ بررسي‌‌ و‌‌ بيان‌‌ مي‌شوند،‌‌ در‌‌ استانداردهاي‌‌ مختلف‌‌ لحاظ‌‌ مي‌شود.‌‌ با‌‌ اين‌‌ حال‌‌ استاندارد‌‌‌‌DIN فقط‌‌ مربوط‌‌ به‌‌ نساجي‌‌ و‌‌ روكش‌هاي‌‌ مربوط‌‌ به‌‌ آن‌‌ است‌‌ و‌‌ براي‌‌ سطوح‌‌ چاپي‌‌ وضع‌‌ نشده‌‌ است.‌‌ بنابراين‌‌ نياز‌‌ به‌‌ استاندارد‌‌ ديگري‌‌ احساس‌‌ مي‌شود.» ‌‌ شرايط‌‌ اقليمي‌‌ تكرارپذير‌‌ نيستند ‌‌ از‌‌ آنجا‌‌ كه‌‌ آب‌‌ و‌‌ هوا‌‌ بستگي‌‌ به‌‌ موقعيت‌‌ مكاني،‌‌ شرايط‌‌ اقليمي،‌‌ فصول‌‌ مختلف‌‌ و‌‌ تغييرات‌‌ سالانه‌‌ دارد،‌‌ در‌‌ هر‌‌ جايي‌‌ آب‌‌ و‌‌ هوا‌‌ متفاوت‌‌ خواهد‌‌ بود.‌‌ به‌‌ عبارت‌‌ ديگر‌‌ شرايط‌‌ خاص‌‌ آب‌‌ و‌‌ هوايي‌‌ به‌‌ دليل‌‌ يكسان‌‌ نبودن‌‌ موارد‌‌ مذكور،‌‌ تكرارپذير‌‌ نيستند.‌‌ بنابراين‌‌ براي‌‌ ايجاد‌‌ محيطي‌‌ متشابه،‌‌ نيازمند‌‌ روش‌هاي‌‌ ساختگي‌‌ و‌‌ ابزارهاي‌‌ سنجش‌‌ آب‌‌ و‌‌ هوا‌‌ هستيم.‌‌ منبع‌‌ نوري‌‌ براي‌‌ اين‌‌ امر،‌‌ هواي‌‌ سرد‌‌ شده‌‌ لامپ‌‌ زنون‌‌ به‌‌ همراه‌‌ دماي‌‌ رنگ‌‌ 5500‌‌ تا‌‌ 6500‌‌ درجه‌‌ كلوين‌‌ است.‌‌ فيلتر‌‌ بايد‌‌ بين‌‌ منبع‌‌ نوري‌‌ و‌‌ نمونه‌‌ چاپي‌‌ كه‌‌ اشعه‌‌ يووي‌‌ را‌‌ كاهش‌‌ مي‌دهد‌‌ قرار‌‌ گيرد.‌‌ درصد‌‌ اشعه‌‌ ماوراي‌‌ قرمز‌‌ كه‌‌ از‌‌ لامپ‌‌ زنون‌‌ ساطع‌‌ مي‌شود،‌‌ با‌‌ فيلتر‌‌ گرم‌‌ كاهش‌‌ مي‌يابد. اين‌‌ آزمايش‌‌ شرايط‌‌ باران‌‌ را‌‌ به‌‌ همراه‌‌ رطوبت‌‌ شبيه‌سازي‌‌ مي‌كند‌‌ كه‌‌ زمان‌‌ اسپري‌‌ كردن‌‌ در‌‌ آن‌‌ بايد‌‌ يك‌‌ دقيقه‌‌ و‌‌ زمان‌‌ خشك‌‌ كردن‌‌ 29‌‌ دقيقه‌‌ باشد.‌‌ در‌‌ طول‌ زمان‌ خشك‌ شدن،‌ دما‌ نبايد‌ از‌ 40‌ درجه‌ سانتي‌گراد‌‌ (104 درجه فارنهايت) بالاتر‌ رود‌ و‌ براي‌ اسپري‌ كردن‌ فقط‌ بايد‌ از‌ آب‌ شيرين‌ استفاده‌ كرد‌ و‌ نبايد‌ آب‌ داراي‌ نمك‌هاي‌ فلزي‌ باشد. ‌ استاندارد‌ آب‌ و‌ هوا استاندارد‌ 53166‌DIN ،‌ ويژگي‌ مراكز‌ آب‌ و‌ هوايي‌ را‌ تعريف‌ كرده‌ است.‌ ميزان‌ مقاومت‌ جوي‌ به‌ شرايط‌ اقليمي‌ و‌ تاثير‌ آن‌ بر‌ نمونه‌هاي‌ چاپ‌ بستگي‌ دارد‌ و‌ آن‌ شرايط‌ اقليمي‌ بايد‌ با‌ تاثيرات‌ مورد‌ نظر‌ در‌ مرحله‌ نهايي‌ تاييد‌ شود.‌ طبق‌ استاندارد‌ 50019‌DIN ،‌ مراكز‌ آب‌ و‌ هوايي‌ بايد‌ بتوانند‌ شرايطي‌ مثل‌ جو‌ معتدل،‌ مرطوب‌ يا‌ شرايط‌ اقليمي‌ كنار‌ دريا‌ را‌ فراهم‌ كنند.‌ علاوه‌ بر‌ آن‌ اطلاعات‌ جوي‌ و‌ تاثيرات‌ محيطي‌ بايد‌ به‌ صورت‌ كمي‌ و‌ كيفي‌ ثبت‌ شود.‌ همچنين‌ استفاده‌ از‌ اطلاعات‌ آب‌ و‌ هوايي‌ نزديك‌ترين‌ ايستگاه‌ هواشناسي‌ توصيه‌ مي‌شود. در‌ مراكز‌ آب‌ و‌ هوايي‌ كه‌ داراي‌ تاثيرات‌ محيطي‌ مخرب‌ و‌ فرساينده‌ هستند،‌ مي‌توان‌ نمونه‌هاي‌ استاندارد‌ جوي‌ را‌ طبق‌ استاندارد‌ 50917‌ ‌DIN تعيين‌ كرد.‌ آب‌ و‌ هوا‌ عمر‌ مركب‌ را‌ مي‌كاهد طول‌ عمر‌ روكش‌ها‌ در‌ محيط‌هاي‌ باز‌ جوي،‌ به‌ شدت‌ تحت‌ تاثير‌ عوامل‌ جوي‌ همچون‌ تابش‌ خورشيد،‌ دماي‌ هوا،‌ رطوبت‌ و‌ باران‌ قرار‌ مي‌گيرد.‌ در‌ اين‌ بين‌ اشعه‌ خورشيد‌ نقش‌ مهم‌تري‌ دارد‌ و‌ قضاوت‌ صحيح‌ نتايج‌ حاصله،‌ به‌ طور‌ مستقيم‌ با‌ جزييات‌ ميزان‌ تابش‌ اشعه‌ خورشيد‌ در‌ ارتباط‌ است.‌ اندازه‌گيري‌ ساعات‌ تابش‌ با‌ دستگاه‌ نورسنجي‌ اتوگراف،‌ براي‌ محاسبه‌ تاثير‌ تابش،‌ كافي‌ و‌ كاربردي‌ ‌ نيست. با‌ كمك‌ پرتوسنج،‌ اندازه‌گيري‌هاي‌ دقيق‌ بيشتري‌ براي‌ محاسبه‌ تاثير‌ تابش،‌ امكان‌پذير‌ مي‌شود.‌ (براي‌ جزييات‌ بيشتر‌ به‌ استاندارد‌ 53386‌DIN رجوع‌ كنيد.) آسيب‌ ديدگي‌ روكش‌ و‌ سطح‌ (مركب‌ و‌ لايه‌ زيرين)‌ كه‌ به‌ صورت‌ تاول‌زدگي‌ ديده‌ مي‌شود،‌ به‌ طور‌ عمده‌ از‌ رطوبت‌ و‌ واكنش‌هاي‌ شيميايي‌ و‌ فيزيكي‌ عناصر‌ فعال‌ موجود‌ در‌ جو،‌ ناشي‌ مي‌شود.‌ در‌ اين‌ موارد‌ جمع‌آوري‌ آب‌ باران‌ و‌ تعيين‌ مقدار‌‌PH در‌ آن‌ در‌ فاصله‌هاي‌ زماني‌ معين‌ مي‌تواند‌ مفيد‌ واقع‌ شود،‌ اين‌ داده‌ها‌ از‌ مقاومت‌هاي‌ جوي‌ و‌ آب‌ و‌ هوايي،‌ اطلاعات‌ مهمي‌ درباره‌ معيارهاي‌ ارزيابي‌ ليبل‌ها‌ مي‌دهد.‌ يكي‌ از‌ مهم‌ترين‌ عوامل،‌ مدت‌زمان‌ مقاومت‌ ليبل‌ در‌ برابر‌ تاثيرات‌ محيطي‌ همراه‌ با‌ عوامل‌ ديگر‌ است. (براي‌ مثال‌ تاثيرات‌ حاصل‌ از‌ مواد‌ شوينده‌ اتومبيل‌‌ بر‌ ليبل‌هاي‌ روي‌ بدنه‌ يا‌ سپر‌ اتومبيل‌هاي‌ ‌ مسابقه) ‌ تاثيرات‌ مرحله‌ چاپ‌ مهم‌ترين‌ عامل‌ در‌ دوام‌ ليبل‌ها،‌ انتخاب‌ مركب‌ و‌ ورني‌ آنهاست‌ كه‌ بنا‌ به‌ نوع‌ چاپ‌ مورد‌ استفاده‌ قرار‌ مي‌گيرد.‌ از‌ آنجا‌ كه‌ انواع‌ مركب‌هاي‌ مخصوص‌ (مركب‌هاي‌ پايه‌ حلالي،‌ پايه‌ آبي‌ يا‌ يووي)‌ با‌ انواع‌ مختلفي‌ از‌ رزين‌‌ و‌ پيگمنت‌ها،‌ تركيب‌ مي‌شوند،‌ در‌ برابر‌ عوامل‌ رنگ‌بر،‌ دوام‌ و‌ مقاومت‌هاي‌ مختلفي‌ از‌ خود‌ نشان‌ مي‌دهند.‌ پيگمنت‌‌ مورد‌ استفاده‌ مي‌بايست‌ ثبات‌ رنگ‌ زيادي داشته‌ باشد،‌ زيرا‌ در‌ غير‌ اين‌ صورت‌ مقاومت‌ رنگ به‌ سرعت ‌ از‌ بين‌ مي‌رود.‌ پيگمنت‌‌ همچنين‌ بايد نسبت‌ به‌ اسيد،‌ قليا،‌ چربي‌ و‌ عوامل‌ شوينده‌ نيز‌ از‌ خود‌ مقاومت‌ نشان‌ دهد.‌ به‌ طور‌ كلي‌ پيگمنت‌هايي‌ كه‌ در‌ فرمول‌ مركب‌هاي‌ چاپ‌ به‌ كار‌ مي‌روند‌ بايد‌ در‌ برابر‌ عوامل‌ مذكور‌ داراي‌ مقاومت‌ باشند.‌ بايد‌ دقت‌ كرد‌ از‌ آنجا‌ كه‌ رزين‌هايي‌ همچون‌ اكريلات،‌ تركيبي‌ را‌ با‌ پيگمنت‌ توليد‌ مي‌كنند‌ كه‌ تعيين‌كننده‌ ميزان‌ مقاومت‌ نهايي‌ مي‌باشد،‌ لذا‌ مهم‌ترين‌ عامل‌ در‌ مجموعه،‌ همين‌ بايندرها‌ يا‌ رزين‌ها‌ مي‌باشند. ‌ ورني‌هاي‌ محافظ‌ عامل‌ ديگري‌ كه‌ نبايد‌ فراموش‌ شود،‌ ضخامت‌ لايه‌ مركب‌ بر‌ سطح‌ چاپ‌ شونده‌ است.‌ هر‌ چند‌ كه‌ ضخامت‌ لايه‌ مركب‌ به‌ روش‌ چاپ‌ بستگي‌ دارد،‌ ولي‌ لايه‌ نازك‌تر‌ زودتر‌ از‌ بين‌ مي‌رود.‌ به‌ عنوان‌ مثال‌ چاپ‌ اسكرين‌ ضخيم‌ترين‌ لايه‌ مركب‌ را‌ ايجاد‌ مي‌كند.‌ به‌ طور‌ كلي‌ با‌ افزودن‌ ورني‌ به‌ مركب‌ يا‌ روي‌ آن‌ (به‌ صورت‌ ورني‌زني)‌ مي‌توان‌ به‌ مقاومت‌هاي‌ جوي‌ بالاتري‌ دست‌ يافت. ورني‌ يووي‌ با‌ درجه‌ مقاومت‌ جوي‌ بالا‌ براي‌ اين‌ منظور‌ مناسب‌تر‌ است.‌ امروزه‌ اكثر‌ ورني‌هاي‌ يووي‌ از‌ مواد‌ اوليه‌ به‌ روز‌ تهيه‌ مي‌شود‌ و‌ همانند‌ گذشته‌ زرد‌ رنگ‌ نمي‌شوند‌ و‌ به‌ نسبت‌ ورني‌هاي‌ پايه‌ آبي،‌ مركب‌ را‌ بهتر‌ حفظ‌ مي‌كنند. در‌ خاتمه‌ بايد‌ گفت‌ كه‌ تمام‌ اين‌ معيارها‌ نمي‌تواند‌ همواره‌ بهترين‌ شرايط‌ را‌ براي‌ مصرف‌كننده‌ در‌ انتخاب‌ بهترين‌ ليبل،‌ فراهم‌ كند!‌ لذا‌ قبل‌ از‌ چاپ‌ ليبل‌ ابتدا‌ بايد‌ به‌ موارد‌ ذيل‌ توجه‌ كرد: -‌ انتخاب‌ روش‌ چاپ‌ (چاپ‌ اسكرين،‌ لترپرس،‌ فلكسوگرافي‌ يا‌ افست) -‌ انتخاب‌ مركب‌ چاپ‌ (مركب‌هاي‌ چاپ‌ اسكرين،‌ مركب‌هاي‌ يووي،‌ مركب‌هاي‌ حرارتي،‌ مركب‌هاي‌ پايه‌ حلال‌ يا‌ بدون‌ حلال‌ و‌ مركب‌هاي‌ افست) -‌ انتخاب‌ سطح‌ چاپ‌ شونده‌ مانند‌ كاغذ،‌ مقوا،‌ فيلم(‌PP ،‌PE ،‌‌PVC ) يا‌ فويل‌هاي‌ آلومينيومي‌ (طلا‌ و‌ نقره) -‌ انتخاب‌ ورني‌ (ورني‌ يووي،‌ ورني‌هاي‌ پايه‌ حلالي،‌ ورني‌هاي‌ پايه‌ آبي‌ يا‌ ورني‌هاي‌ رايج‌ (اكسيداسيوني)) از‌ جمله‌ مواردي‌ كه‌ در‌ زمان‌ توليد‌ ليبل‌ براي‌ فضاي‌ بيروني‌ بايد‌ مورد‌ توجه‌ قرار‌ گيرد،‌ مكان‌ نصب‌ و‌ استفاده‌ ليبل‌ و‌ ماندگاري‌ و‌ طول‌ عمر‌ آن‌ است‌ كه‌ در‌ رضايت‌مندي‌ مصرف‌كننده‌ نقش‌ بسزايي‌ ايفا‌ مي‌كند. منبع: iranprint
×
×
  • اضافه کردن...