[h=1]چگونگی پیدایش بیماری ها[/h]
آشکار است که قوام و پایداری هر شئ به چیزی است که هویت آن شئ به آن بستگی دارد است و اگر در آن چیز تغییری رخ دهد آن شئ دیگر آن شئ اول نیست مثلا اگر از عدد نه یکی کم کنی هشت است و اگر یکی بر آن بیفزایی ده میشود و بنا بر این هر چیز تا وقتی خودش است که تغییری در آن روی نداده باشد و چون در این جهان بر هر چیز مرکبی اضداد مختلفی وارد میشود و هر چیزی جنس خود را تقویت میکندو انچه را که مخالف اوست تضعیف میکند ،
یک شئ مرکب ،بر حسب چیزی که بر آن وارد میشود ، مورد دگرگونی قرار میگیرد و دیگر آن شئ آن کاری که برای آن کار ساخته شده است را نمیتواند به درستی انجام دهد بلکه اثار تازه ای از آن سر میزند که پیش از آن (آن سبب) نبوده و این را عارضه مینامیم مثلا چشم برای دیدن خلق شده و قوام و سلامتی چشم در شرایطی است که خدا آن را خلق کرده ،اما اگر خاشاکی به چشم وارد شود و آن را بیازارد ، بیمار میگردد و مثلا در اثر این بیماری قرمز میشود و یا اشک از آن جاری میشود که اینها اثر آن آزار هستند و گاه یک مرض سبب پیدایش مرضی دیگر میشود مثلا اشک ریزی چشم ممکن است سبب قرحه در چشم شود و آن نیز ممکن است سبب بیماری دیگری شود و به همین ترتیب نا بسامانی ها تا آنجا که خدا بخواهد ادامه می یابد.