جستجو در تالارهای گفتگو

* خاطرات بسیار خوبی از «پدر‌سالار» دارم.... یه آدمی که به همه چی تسلط داشت در عین غرورش همه رو دوست داشت...نمیخندید اما دلش خندون بود... یه عروسی داشت به اسم کمند امیرسلیمانی هنوزم تو هر فیلمی که میبینمش ازش متنفرم اما چرا این تاپیک رو زدم دیدید بچه ها دیگه واسه پدر مادراشون که هیچ واسه پدر بزرگاو مادر بزرگاشونم ارزشی قائل نیستن دیدید زیر لب بگن پیرمرد خرفت پیرزن خنگ خداییش این آدمارو که میبینم خونم به جوش میاد... یه سری زن ها رو دیدین که مرداشون هیچ تسلطی روشون ندارن هرچی میخوان میپوشن هر جا میخوان میرن مرد هم جرات نداره چیزی ازشون بپرسه؟؟ به نظرتون چه عواملی باعث شده که این احساس ها به این جور افراد دست بده...چرا نسل من مرداش دارن سیب زمینی میشن چرا این چیزا داره میشه روشن فکری؟؟ چرا نسل من مرداش بیغیرت شدن به اصل خانواده اصلا اهمیتی نمیدن؟؟ به نظر من مردی که خودش ریگی به کفششه خیلی بیخیال تره نسبت به این مسائل تا اونی که اول غیرت رو تو خودش میبینه بعد از زن و بچش توقع میکنه نسل قبل کمتر دنبال این رفتارها بود شاید این دلیل داره باعث میشه که بی غیرتی مد شه بی غیرتی به نداشتن رگ نیست به نذاشتن احترام برای بزرگتر هاست به نداشتن اعتماده به خود و دیگریه.....به اینه که خودت نمیخوای کسی ازت چیزی بپرسه واسه همینم سوالی از کسی نمیپرسی که چرا زن تا این موقع کجا بودی با کی بودی آبجی دختر حتی مادر من و تو هم فرشته ام که باشن بازهم نیاز دارن واسه خنده ام شده ازشون بپرسی کجا بودی نه اینکه کلا بیخیال شی:icon_razz: در سریال قدیمی پدرسالار، پدر (با بازی محمدعلی کشاورز) شخصیتی مستبد و خودخواه تصویر شده است. او استقلال فرزندانش را به رسمیت نمی شناسد و می خواهد ناظر و آگاه بر همه امور جزئی خانواده اش باشد.عروسی که میل شدید به استقلال دارد و نمی خواهد زیر سایه اسدالله زندگی کند، مقابل پدرشوهر مستبد ایستادگی می کند. این اثر در دهه ۷۰ روانه آنتن شد و اولین سریالی بود که قصه اختلاف نسل ها را به دنیای سریال های تلویزیونی کشاند. عروس کوچک خانواده (با بازی کمند امیرسلیمانی) نماینده نسل جوانی بود که زیر بار حرف زور نمی رفت و می خواست جنس دیگری از زندگی کردن را تجربه کند.خانه قدیمی پدرسالار در آن سریال، نماد سنت هایی بود که اسدالله بر آن تاکید داشت. در پایان داستان دو طرف ماجرا به همدیگر نزدیک شدند و راه سومی را برای زندگی انتخاب کردند. اعضای خانه همه در یک آپارتمان جمع شدند تا هم عروس خانواده به آرزویش برسد و هم به نظام ارزشی پدر خدشه ای وارد نشود.الگوی پدر مستبد بعدها در سریال ستایش نیز در قالب شخصیت حشمت فردوس (با بازی داریوش ارجمند) تکرار شد. جالب آن که هر دو سریال قصه شان را در بستر اتفاقات دهه ۶۰ روایت می کردند و در هر دو مردان نسل قدیم شخصیت پردازی شبیه به هم داشتند.در تمام سریال های مورد اشاره اختلاف نسل ها بین پدر و فرزندانش (چه دختر و چه پسر) تصویر شده است و هیچ اثری تاکنون این موضوع را بین مادران و فرزندان واکاوی نکرده است. در بیشتر سریال ها مادران نقش میانجی دارند که می خواهند بین دو طرف صلح و آشتی برقرار کنند. از طرف دیگر هر چه سریال ها امروزی تر می شوند، دامنه موضوعات مورد اختلاف بین دو نسل تنوع و گستردگی بیشتری پیدا می کند. اگر اختلاف اسدالله و عروسش بر سر سکونت در یک خانه بود، امروز با شخصیت هایی از دو نسل مواجه هستیم که بر سر جزئی ترین مسائل زندگی همچون نوع تفریح، پوشش، کسب و کار، دخل و خرج و... با هم اختلاف نظر دارند.