جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'پایگاه داده'.
5 نتیجه پیدا شد
-
درود در این تاپیک قصد دارم در مورد MySQL و رابطه اونو با PHP آموزش بدم / برای اینکه روند پیوسته مطالب بهم نخوره دوستان اگر سوالی مطلبی دارن در تاپیک جداگانه مطرح کنن
-
خلاصه اين مقاله سيستمهاي اطلاعات مديريت MIS را پوشش مي دهد. از آنجا كه MIS تركيبي از سه پديده سيستم ، اطلاعات و مديريت ميباشد ابتدا اين موارد را بررسي ميكند. به علت تأثيرات قابل توجه سيستمهاي اطلاعاتي بر روي MIS مبحث ديگر مقاله، درباره آن ميباشد. متخصصان اطلاعاتي شامل تحليلگر سيستمها، مديران پايگاههاي داده، متخصصان شبكه، برنامهنويس ها و اپراتورها در قسمت بعدي بررسي شده است. بعد از بررسي اجزاي MIS به سيستمهاي اطلاعات مديريت در حالت كلي پرداخته ميشود.سيستمهاي پشتيباني تصميم(DSS) ، تأثيرات هوش مصنوعي و سيستمهاي خبره بر روي اين سيستمها ديگر مبحث مقاله مي باشند. آخرين قسمت نتيجه گيري، همراه با ذكر بعضي نظرات در باب مزايا و معايب كنترل از طريق نرم افزار و گسترش آن در عصر اينفوكراسي يا اطلاعسالاري مي باشد. مقدمه موضوع اين بحث مقاله سيستم اطلاعات مديريت مي باشد سيستم اطلاعت مديريت به معني مديريت برپايه اطلاعات مي باشد همانطور كه مي دانيم براي مديريت درقرن 21 نمي دانيم از دوعامل چشم پوشي كنيم: 1-استراتژي رقابت؛ و 2-كاهش هزينه ها، كه خوديك سياست رقابت صادراتي مي باشد.براي لحاظ كردن اين دواستراتژي به كاربردن سيستم هاي اطلاعات مبني برفن آوريهاي اطلاعت وارتباطات ضروري مي نمايد. مديران امروز، باانبوهي اطلاعات روبرو هستند. اطلاعاتي كه به عنوان داده هاي سيستم بايستي پردازش گرديده وقابل فهم وتميرو نگهداري وبازيابي گردد. از طرف ديگرسيستم هاي مديريت وابزارهاي كنترل درطول زمان تغييرات زيادي پيدا كرده اند اين تغييرات رامي توان درچهارزمينه كلي عنوان كرد:1-كنترل سنتي 2-كنترل بروكراتيك 3-كنترل كاريزماتيك 4-كنترل اينفورماتيك . درساختاهاي سنتي فئودالي، كنترل ازطريق سنت، ادراك واعمال مي شد، مقامات كنترلي به طورسنتي وموروثي به نسلهاي بعدمنتقل مي گرديد وجامعه نيزاين نوع ساختار كنترلي راچون سنت بود مي پذيرفت وبدان گردن مي نهاد. دروضعيت كاريزماتيك، كنترل از طريق رابطه بين رهبرو پيروان اعمال مي گرديد. دراين حالت، رهبران كاريزما، شيوه عمل را انتخاب مي كردند وپيروان نيزازآنها تبعيت مي كردند زيرا آنها را قبول داشتند. دربروكراسي، كنترل درساختارسازماني تعبيه مي شد، ساختاري كه برقانون ومقررات استوار بود وجنبه غيرشخصي داشت وتبعيت از آن الزامي بود. دراينفوكراسي، كنترل ازطريق نرم افزارها اعمال ميشود. مجموعه دانشها وآگاهيهاي تخصصي، بسياررشد كرده است واينفوكراسي مي تواند هرنوع اطلاعاتي راازطريق شبكه هاي الكترونيكي بدست آورد. ازسيستم هاي خبره، استفاده كند وبه تمامي دانشهاي تخصصي وحرفه اي مجهز شود (زاهدي 1380،123). باتوجه به ويژگي خطيرسيستم هاي اطلاعاتي مديريت، مديراين سيستم ها هم ارزش بسيار زيادي برخوردارند. دامنه حقوق پراختي به اين افراد درآمريكا ساليانه 100000تا 300000 دلاراست (مومني 1372،32). عملاً كارمدير سيستم اطلاعات مديريت ارائه گزارشات روزآمد واطلاعات مفيد به مديرشركت يا موسسه براي برنامه ريزي هاي آينده وتصميم گيري مي باشد اين مدير براي گردآوري داده ها وپردازش آنها نياز به سيستم هاي اطلاعاتي ورايانهاي وحتي سيستم هاي خبره مي باشد پس مديريت سيستم هم بايد ديد مديريتي وسيستمي داشته واز امكانات سيستم هاي اطلاعاتي وفن آوري اطلاعات استفاده كند كه لازمه اين استفاده، دانش سوادرايانهاي وسواد اطلاعاتي مي باشد. درباره بوجود آوردن چارچوب برنامهريزي مديريت كتابخانه كه بر اساس مفهوم سيستمهاي اطلاعات مديريت پيريزي شده باشد، كارهايي توسط همبرگ و ديگران[1](1978) انجام گرفته است. آنها چارچوبي بر خدمات و مفاهيم كتابخانه ارائه دادند كه بر اساس مسائل تصميم گيري ممكن در كتابخانه و بحث درباره عناصر دادههاي مورد نياز براي پشتيباني از چنين تصميماتي شكل گرفته بود. بومر و كروبا (1983) شش حوزه كليدي اخذ دادههاي مورد لزوم براي تصميمگيري مديريت را شناسايي كردهاند. اين حوزهها عبارتند از: مجموعهگستري خدمات فني، خدمات مرجع و كتابشناختي، دسترسي مجموعه، دسترسي امانت بين كتابخانهاي و امكانات فيزيكي. بطوركلي ميتوان گفت كه گزينش عناصر دادهها و انتخاب روشي بر گردآوري آنها هسته سيستم اطلاعات مديريت كتابخانه مي باشد(Kraft,Boyce 1991, 138,144 (. مفاهيم سيستمها سيستم، گروهي از عناصر مي باشد كه به خاطر خواسته مشترك رسيدن به يك هدف با هم تركيب شوند (Mcleod 1998,12) .مثلاً دريك مركز اطلاعاتي، منابع انساني، رايانهاي واطلاعاتي براي رسيدن به هدف مشترك كه همان ارائه اطلاعات به كاركنان يا مديران آن موسسه مي باشد باهم تركيب مي شوند. درهرسيستمي پنج عنصر درونداد، برونداد، تبديل، مكانيسم كنترل ودرنهايت اهداف وجود دارند. بطوريكه حركت سيستم بطوري است كه درونداد به برونداد، تبديل ميشود. دراين ميان مكانيسم كنترل، فرايند تبديل رابراي اطمينان از رسيدن به اهداف سيستم، زيرنظر قرار مي دهد. مكانيسم كنترل توسط حلقه بازخود به جريان منابع متصل مي شود. بطوريكه حلقه بازخورد اطلاعات رااز برونداد سيستم كسب مي كند وآن رابراي مكانيسم كنترل قابل دسترسي قرار مي دهد. مكانيسم كنترل، علائم بازخورد را با اهداف تطبيق داده ومنجر به علائمي به عنصر دررونداد مي شود تا وقتي كه سيستم لازم است عملياتش راتغيير دهد (Mcleod l998,12). وقتي سيستم ما يك مركز اطلاعاتي چون كتابخانه مي باشد دروندادها، كتابها، مجلات، منابع الكترونيك و….مي باشند وفرايند خدمات فني، منابع كتابخانه اي مذكور را به برونداد كه همان موادقابل دسترسي براي ارائه خدمات بهتر وكارآمدتر به مراجعان وكاربران مي باشد، تبديل مي كند .مكانيسم كنترل دراينجا رئيس يا شخصي است كه آن ارتباط ميان اين مراكز خدمات فني ومجموعه سازي و خدمات عمومي را به عهده دارد وحلقه بازخورد دراينجا ارتباطات وروابطي است كه شخص رئيس رابا قسمتهاي مختلف كتابخانه مذكور مرتبط مي كند. هر سيستمي مي تواند عمليات خود را كنترل كند. يك سيستم بدون مكانيسم كنترل، حلقه بازخورد وعناصر اهداف يك سيستم حلقه بازناميده ميشود. يك سيستم با سه عنصر كنترل (اهداف، مكانيسم كنترل وحلقه بازخورد) يك سيستم حلقه بسته ناميده مي شود (Mcleod 1998,12-13) وهمانطوركه مي دانيم حلقهاي كه بازباشد، حلقه نيست. حال سيستم ها رااز جهت ارتباط با محيط پيرامون خود به دودسته تقسيم مي كنند: سيستمي كه با محيط پيرامون خود ارتباط داشته باشد را سيستم باز گفته وسيستمي كه با محيط پيرامون خودارتباط نداشته باشد يك سيستم بسته است. البته قابل ذكراست كه سيستم كاملاً بسته وجود ندارد. يك زيرسيستم بطور ساده، سيستمي درون سيستم ديگر مي باشد. مثلاً دريك اتومبيل يك سيستم كلي وجود داردبنام اتومبيل وچندين سيستم فرعي وشايد درون آن سيستم هاي فرعي، سيستم هاي فرعي تري وجودداشته باشند مثلاً موتور خودرو يك سيستم ديگر است كه درون آن هم سيستم ديگري بنام كاربراتور قرار دارد. وقتي كه يك سيستمي، جزء سيستم بزرگتر مي باشد، سيستم بزرگتر سوپرسيستم يا فوق سيستم ناميده مي شود. براي مثال سيستم دولتي يك شهر يك سيستم است، امادرعين حال قسمتي ازيك سيستم بزرگتر بنام سيستم دولتي يك استان يا ايالت مي باشد كه آن هم خود يك زيرسيستم دولت ملي مي باشد. يك شركت تجاري يك سيستم فيزيكي مي باشد. اين شركت ازمنابع فيزيكي تشكيل يافته است. يك سيستم ادراكي، سيستمي است كه از منابع ادراكي (فكري) چون اطلاعات وداده ها براي نشان دادن يك سيستم فيزيكي استفاده مي كند. يك سيستم ادراكي عموماً يك تصوير ذهني درذهن مدير مي باشد مانند تصاوير يا خطوطي كه برروي يك برگه كاغذ يا درشكل الكترونيكي ذخيره شده دررايانه (Mcleod 1998,23-24) . روش سيستم ها وديدگاه سيستمي بطوركلي هرموسسه اي براي تداوم جريان كاري خود نيازبه يك ديد سيستمي دارد. ديدسيستمي كه همه بخش هاي درونداد وبرونداد وفرآيند تبديل را ازطريق مكانيسم كنترل وحلقه بازخورد ، زيرنظرداشته ويك نوع يكپارچگي درتصميمگيري، كه لازمه موفقيت يك مؤسسه مي باشد، بوجود مي آورد كه اثرات هرتصميم رادرديگر بخش هاي به ظاهر غيرمرتبط هم درنظرداشته باشد. افراد ماهر درحل مسائل كساني هستند كه محيط خودرا شناخته وسيستم هاي موثر جمع آوري اطلاعات رابوجود آورند آنان لزوم معيارهاي عملكرد وشبكه هاي ارتباطي خوب را با كارمندان خودتشخيص داده اند. تمام اينها اجزاء پذيرش يك تفكرسيستمي است . اصطلاح مفهوم سيستمي براي نشان دادن اين ديدگاه استفاده مي شود. (مك لويد 1378، 136). حل كنندگان مسائل بازرگاني جزواولين كساني نبودند كه به بررسي فرآيند حل مسأله پرداختند. اين افتخار به دانشمندان علوم فيزيكي چون فيزيكدانان وشيميدانان ودانشمند علوم رفتاري چون روانشناسان وجامعه شناسان باز مي گردد. اين دانشمندان حل نمودن مسأله رابه عنوان ابزاري جهت انجام آزمايشات كنترل شده مطالعه كردند (مك لويد 1378،200). مديران براي حل مسائل مربوطه به موسسات نيازمند نوع نگرش وديده سيستمي مي باشند كه به روش سيستمي مشهوراست دراين روش اولين اقدام مديردرشكل گرفتن موسسه به عنوان يك سيستم مي باشد درمرحله دوم بايد ازآنجا كه هرسيستمي با محيط خود ارتباط دارد، محيط موسسه درك شود. درمرحله سوم سيستمهاي فرعي وزيرسيستمهاي موسسه بايد شناسايي شوند بعدازاين مراحل يافاز تجزيه وتحليل مسأله مي رسيم يعني درمراحل قبلي شناخت كلي وداده هاي موردنياز به دست آمد وهرحال بايد آنها راپردازش كرد. اولين مرحله از اين فاز گذراز سيستم به سطح زيرسيستم مي باشد. دومين مرحله تحليل ترتيبي اجزاء سيستم مي باشد وحال به سومين فاز يعني فاز طراحي وتركيب مي رسيم. اولين مرحله اين فاز شناسايي راهحل هاي گوناگون، دومين مرحله ارزيابي راه حل هاي شناخته شده، سومين مرحله انتخاب بهترين راه حل، مرحله بعدي اجراي راه حل وآخرين مرحله هم پيگيري جهت حصول اطمينان از تاثير گذاري راه حل مي باشد كه همان مكانيسم كنترل در روش سيستمي مي باشد. متخصصان مديريت اغلب معتقدند كه اگريك مديرسازمان خودرابه عنوان يك سيستم درنظرگيرد، مكانيسم حل مسأله آنها آسانتر وكارآمدتر خواهدبود (Mcleod1998,11). بايد متذكر شد كه ايده مشاهده هرچيري به عنوان يك سيستم، منحصر به اقتصاد نيست. درواقع يك نهضتي براي استفاده از مفهوم سيستم به عنوان يك وسيله فهم بهتر هرپديده اي بوجودآمده است. اين ايده اولين باردرسال 1937 توسط لودويگ وان برتالانفي( Ludwig von Bertallanffy) يك زيست شناس آلماني ارائه شد. او اين روش جديد راكه اشاره به فرماليته كردن اصولي كه درسيستم ها عموماً بكارمي روند ،چه ماهيت عناصر شكل دهنده يا روابط يا نيروهاي بين آنها، تئوري عمومي سيستم ها، نامگذاري كرد. بعدها درسال 1956 كنث بولدينق (Kenneth boulding) تئوري عمومي سيستمها را به يك روش ديگر ارائه كرد. بولدينق دورويكرد درتوصيف تئوري عمومي سيستم ها درنظرگرفت(Mcleod1998,152).حاصل نگرش سيستمي استفاده از مدلهابراي توصيف پديده هامي باشد. يك مدل چكيده چيزي است كه يك موجود (entity) ناميده مي شود. چهارنوع مدل وجوددارند. فيزيكي، داستان وار، گرافيكي ورياضي، همه اين مدلها به كاربر اجازه فهم بهتر وارتباط برقرار كردن با «موجود» رامي دهد، كه ازاين طريق ،ديگر عناصرهم درك مي شوند. يك مدل عمومي سيستم هاي شركت مي تواند براي تحليل هرنوع سازماني بكاررود، اما نميتوان انتظارداشت كه يك مدل براي يك سازمان خاصي ساخته شود. ارزش واقعي مدل عمومي سيستم ها، وقتي كه فردتازه فارغ التحصيل شده وكارش را شروع كند، آشكار مي شود. مدل به فردبراي تنظيم شركتش كمك خواهد نمود. درآغاز، هرچيزي تازه خواهدبود:چهره هاي جديد، تسهيلات جديد، واژگان (ترمينولوژي) جديد، هيچ فرد را شگفت زده نخواهد كرد،به اين علت كه مدل يك تصوير ذهني ازآنچه مورد انتظاراست رابراي فرد، فراهم خواهدكرد (Mcleod1998,155-154). بايد به يادداشته باشيم كه بهترين سيستم ها درصورتيكه كاربران آن را بكارنبرند توفيقي نخواهد داشت. وامروز سيستم هاومدلها با ابزارهاي وسيستم هاي رايانهاي طرح ريزي شده وبه ندرت ازروشهاي دستي براي يك سيستم يا مدل استفاده ميشود. چرخه حيات سيستم هرزيرسيستمي در سيستمهاي هاي اطلاعاتي رايانهمحور مانند يك ارگانيسم زنده مي باشد:آن متولد مي شود، رشدمي كند، تا به بلوغ مي رسد، عمل مي كند ونهايت مي ميرد. اين فرآيند تحول چرخه حيات سيستم[2] (SLC) ناميده ميشود وشامل مراحل ذيل مي باشد: برنامه ريزي، تحليل، طراحي، اجرا، به كاربردن.دوره حيات يك سيستم مستلزم گذراز مراحل استانداردي است كه هريك به فعاليتهاي مديريتي نيازدارد. سيستم ممكن است به دلايل فني يا ساير اشتباهات ياعدم مطابقت با تغيير محيط كمترمفيد وموثر واقع شود. همچنين احتمال دارد زماني كه براي يك سيستم جديد برنامه ريزي مي شود، نقايص زيادترگردد. مرحله نهايي دوره حيات يك سيستم، جايگزيني آن است. طول حيات هريك ازاين مراحل درسيستم ها متفاوت است (رولي 1380،9-198). البته قابل ذكراست چون كه امروزه اكثرسيستم ها بصورت رايانهاي طرح ريزي مي شوند ورشد رايانه وفنآوريها واطلاعات وارتباطات زياداست دوره حيات سيستمهاي رايانهاي نسبتاً كوتاه مي باشد. اصل اساسي تجزيه وتحليل يك سيستم وطراحي، عبارت است ازتشخيص نيازيك سيستم به تجديد نظرويا جانشيني آن واصل دوم سلسله مراتب واولويت وآمادگي جانشين سازي سيستم قبلي است (مومني1370 ،313). امروز براي نشان دادن چرخه حيات يك سيستم ازمنحني ها استفاده مي كنند وبه آن منحني عمومي حيات يك سيستم مي گويند اين مدل داراي چهارجزء ومرحله متفاوت است كه دركارآيي هرسيستمي تأثير بسزايي دارد:1-بسط وگسترش (development) 2-رشد (growth) 3-اشباع(Saturation) 4-استهلاك (deterbation) (مومني 72-314) اطلاعات براي فهم واقعي معني اطلاعات وعدم اختلاط آن باداده ها ماابتدا تعريفي ازاين دوراارائه مي نماييم:داده ها شامل واقعيتها واشكالي هستند كه براي كاربر، بيمعني مي باشند. وقتي كه اين داده ها پردازش شدند تبديل به اطلاعات مي شوند. پس اطلاعات، داده هاي پردازش شده يا داده هايي با معني مي باشند. تبديل داده ها به اطلاعات توسط يك پردازنده اطلاعات انجام مي شود. پردازنده اطلاعات يكي از عناصر كليدي سيستم ادراكي است. پردازنده اطلاعات مي تواند شامل عناصر رايانهاي، عناصر غيررايانهاي يا تركيبي ازآن دوباشد (Mcleod1998,15-16). اطلاعات درسيستم هاي سازماني مختلط انسان وماشين ازمنابع زيرتغذيه مي شود:1-دستيابي اطلاعات محيط عملكرد مديريت2-روشهاي ذخيره اطلاعات جهت عملكرد سيستمهاي هاي عامل3-روشهاي انتقال اطلاعات ونحوه ايجاد ارتباط وذخيرهسازي وبازيابي . امروزه اطلاعات برگبرنده شركتهاي بزرگ تجاري مي باشد. ازآنجا كه گردآوري اطلاعات به روش دستي ومعمولي براي شركتهاي چتد مليتي بزرگ غيرممكن مي باشد پس از آنها به سيستم هاي اطلاعاتي براي پركردن اين خلاء روي آورده اند. اطلاعات لازمه تصميم گيري است وامروزه پديده اي چون انفجار اطلاعات ،آلودگي اطلاعات وآنارشي اطلاعات مطرح است كه لازمه استفاده مفيداز اطلاعات دراين آشفته بازار وجود سيستم هاي اطلاعاتي يكپارچه ومنسجم براي تنظيم ومنظم كردن اطلاعات براي استفاده كاوشگران اطلاعات مي باشد. مديران، همچنين به يكي از دوسبك متفاوت استفاده از اطلاعات به عنوان راههايي براي استفاده از اطلاعات براي حل مشكل استفاده مي كنند. سبك سيستماتيك (systematic): مديرتوجه خاصي براي پيگيري روش از پيش توصيه شده حل مشكل ،مانند روش سيستمها دارد. سبك حسي (intuitive) مدير به هيچ روش قطعي توجهي نداشته اما روشي رابراي وضعيت خاص، تغيير مي دهد (Mcleod 1998,179). ازآنجا كه نياز مادر اختراع است ابتدابايد نيازهاي اطلاعاتي سازمان يا موسسه رايافته سپس به فراهم آوري وجمع آوري اطلاعات بپردازيم. مديرآشنابه اطلاعات مي داند كه اطلاعات بايد قبل از استفاده تأييد شود، يعني درستي ودقت آن كنترل شود. اطلاعات به صرف اينكه بوسيله رايانه چاپ شده است درست نيست. آشنايي يك مدير به اطلاعات ودانستن ارزش اطلاعات درحل مسأله باعث تشويق مديران درتقسيم اطلاعات با ديگران مي شود زماني كه مديري داراي اطلاعات با ارزش براي ديگران مي باشد اين اطلاعات بايد منتقل شود. آشنايي با اطلاعات درنهايت منجر به استفاده ازاطلاعات درحل مسائل است. دانش اطلاعات ماوراي دانش رايانهاي واستفاده ازاطلاعات ايجاد شده ازطريق رايانه است (مك لويد 1378،34). افزونگي بطور اجمال عبارت است از اطلاعات اضافي كه درمورد داده ها وجود دارد، ليكن افزونگي درفرايند ارتباطات مانعي درمقابل بروز خطاست. يك نكته مهم درطراحي سيستم هاي اطلاعات مديريت يا بهره وري اطلاعات قطعي يا احتمالي درتصميم گيري است. ارزيابي عنصراطلاعات، كارمشكلي است اما طراحي سيستم ها بهترين وسيله در ارزيابي واقعي عنصراطلاعات دريك مجموعه است. سيستمهاي اطلاعاتي همانطور كه ذكرشد به علت گستردگي وپيچيدگي موجوددرسيستمها، مديران اطلاعات ومتخصصان اطلاعاتي از سيستمهاي اطلاعاتي يعني سيستمهايي كه به كمك ابزارهاي رايانهاي وفن آوري اطلاعات به گردآوري اطلاعات وپردازش سيستم هاي مي پردازند روآورده اند. البته سيستم هاي اطلاعاتي به آن نقطه نرسيده اند كه بتوانند فكركنند، برنامه ريزي كنند وبه چگونگي تغييرات واكنش دهند. هنوز چندين اتاق براي افراد كه اين سيستم هارا اداره مي كنند وجود دارد. وبايد توجه داشت كه فقط يك اقليت كوچكي ازاين افراد عملاً سيستم هاي رايانهاي يا سيستم هاي فنآوري اطلاعات را طراحي مي كنند. تعداد زيادي از اين افراد كاربر نهايي هستند مانند مديران، كاركنان اداري وديگران كه از رايانه در زمينه هاي شغلي خود استفاده مي كنند (Curtin et al 1998,23). انبوه اطلاعاتي كه درپايگاههاي داده شركتها ذخيره مي شود اكثراً آنقدرزيادهستند كه براي مديران، بي معني (وغيرقابل استفاده ) مي شوند. اين آنارشي وهرج ومرج درحجم انبوه اطلاعات نيازبه يك سيستم اطلاعاتي براي رده بندي وتقسيم بندي آن براي استفاده هرچه بيشتر ازآن مي باشد. سيستمهاي اطلاعاتي ريشه درتصاوير غارها دارند واعضاي يك قبيله با استفاده ازاين سيستمهاي بسيار اوليه دادوستدهاي خود را انجام مي دادند. وقتي ميزان دادوستدها اندك وتعداد افرادي كه بايكديگر ارتباط برقرارمي كنند، انگشت شمارباشد، مي توان كارهارابا استفاده ازاين سيستمها انجام داد، اماچنانچه ميزان معاملات افزايش پيداكند وافراد بيشتري نيزدراين فعاليتها درگير شوند سيستمهاي مورد استفاده بايد به مراتب پيشرفته ترباشد (بهان 1377،6). باتوجه داشت كه سيستم هاي اطلاعاتي بامديريت اطلاعات تفاوت دارند بطوريكه سيستم هاي اطلاعاتي درخدمت مديريت اطلاعات تحت عنوان سيستم هاي اطلاعات مديريت قرارگرفته وازآن استفاده مي كند. سيستمهاي اطلاعاتي به معني گردآوري، ذخيره، پردازش اشاعه و استفاده ازاطلاعات است اين مسأله به نرم افزارويا سخت افزار محدود نمي شود بلكه اهميت انسان وهدفهايش را در استفاده از فنآوري، ارزشها ومعيارهايي كه دراين انتخاب به كار مي رود، همچنين ارزيابي نهايي از اينكه اين ابزار وسيله اي براي رسيدن به هدفهايش بوده اند ياخير رادربرمي گيرد. درصورتي كه هدف ازمديريت اطلاعات ارتقاي كارآيي سازمان ازطريق تقويت تواناييهاي آن براي برآورد نيازهاي دروني وبروني آن در يك وضعيت فعال وپويا، تثبيت شده است. امروزه مديران ارزش رقابتي واستراتژيكي سيستمهاي اطلاعاتي رابه خوبي تشخيص مي دهند. درميان سرمايه هاي يك سازمان اعم از نيروي انساني، سرمايه هاي مالي، ماشين آلات و تجهيزات، اطلاعات، باارزشترين آنهاست واين مساله به اين دليل است كه تمام امكانات فيزيكي ومحيطي ازطريق اطلاعات توجيه مي شوند. اطلاعات ممكن است بصورت استراتژيكي مورد استفاده قرارگيرد وامتيازات قابل رقابت براي سازمان كسب كند يا زمينه هاي رقابت را بين سازمانها تغيير دهد وامتيازات قابلتوجهي براي سازمان كسب كند يا زمينه هاي رقابت را بين سازمانها گسترش دهد يا صنايع رامتحول سازد وفرصتهاي جديد بازرگاني براي آنها پديد آورد. يك سازمان بايد بتواند سيستم اطلاعاتي ايجاد كند كه قادرباشد نيازهاي اطلاعاتي اكثريت رادردرون سازمان برآورد، سازد. چنين سيستم اشتراكي فوايد زيررا داراست: كاهش كارهاي تكراري درنگهداري پايگاههاي اطلاعاتي، ارائه داده هاي دقيقتر، (زيراداده ها دريك محل نگهداري مي شوند وفقط نيازاست كه روز آمد شوند)؛ ايجاد ارتباطات بهتردردرون سازمان به طوري كه هرفرد به اطلاعات موردنياز دسترسي داشته باشد؛ برخورد هماهنگ بانيازهاي اطلاعاتي داخل سازمان (رولي 1380، 11-9 ،7) امروز استفاده از سيستمهاي اطلاعاتي (IS) دربيشتر شركتهاي جهان رايج است. طبق آماري، بيش از 70 درصد شركتهاي آمريكايي وكره اي يك طرح سيستم اطلاعاتي دارند اين مورد درشركتهاي مكزيكي بيش از 90 درصد مي باشد. بيش از 60 درصد شركتهاي مكزيكي وبيش از 80 درصد شركتهاي آمريكايي وكره اي شخصي به عنوان رئيس كاركنان اطلاعات داشته اند (Mcleod 1998,583-584). سيستم هاي اطلاعاتي ورايانهها همانطور كه ذكرشد توسعه رايانهها چه از بعدسخت افزاري وچه ازبعدنرمافزاري نقش بسزايي درتوسعه سيستمهاي اطلاعاتي براي پردازش اطلاعات فراهم ساخت. براي بررسي چگونگي گسترش سيستم هاي اطلاعاتي بايدنسلهاي ودوره هاي پيشرفت رايانهها را بشناسيم: بطوركلي عموماًرايانههارابه 5نسل تقسيم بندي كرده اند: سه نسل اول رايانه از طريق شناخت بخشهاي الكترونيكي آن كه داراي قدرت محاسبه ومنطق هستند بررسي مي گردد. اين تقسيم بندي به شرح زيراست: 1-رايانههاي نسل اول: دريچه هاي الكترونيكي (كه بيشترمكانيكي بوده اند) 2-رايانههاي نسل دوم: ترانزيستور 3-رايانههاي نسل سوم: مدارهاي مجتمع (ياهمان ICها) تحول رايانه ازيك نسل به نسل بعدي از نظرهاي زيرسودمند است: 1-كوچك شدن اندازه رايانه 2-بالارفتن ضريب اطمينان 3-كاهش مصرف برق 4-بالارفتن سرعت كار 5-پايين آمدن قدرت خريد وهزينه هاي كاركردن آن . به نظر بعضي متخصصان رايانههاي نسل چهارم وپنجم آنهايي هستند كه براساس مجتمع سازي با تراكم بسيار بالا (VLSI) شكل گرفته اند. رايانههاي نسل پنجم احتمالاً به آن دسته رايانههاي اطلاق مي شود كه ازرابطهاي توسعه يافته ازهوش مصنوعي بهره گرفته اند (رولي 1380، 92-91). رايانههاي امروزه پيشرفت كنوني خود را مديون تراشهها هستند كه قابليت ذخيره وپردازش زيادتري نسبت به نسلهاي قبلي دارند. امروزه ابررايانههايي اختراع شده اند كه توانايي انجام چندين ميليون عمل رادريك ميليون ثانيه دارا مي باشند كه ازاينها درمسائلي چون پيش بيني زلزله وبيش بيني سكته تمامي مغزي وقلبي وژنتيك انساني استفاده مي شود. مدارالكتريكي اصلي اكثرميكرورايانهها به شكل ذره ريزسيليسيوم است كه ازناخن انگشت هم كوچكتراست. رايانه شخصي يك ميكرورايانه است كه فقط توسط يك نفر، يا شايد چند نفري كه درهمان محل كار مي كنند مورد استفاده قرار ميگيرد. رايانههاي شخصي رادرهرمكان مانند سازمانهاي بزرگ، سازمانهاي كوچك وحتي منازل مي توان يافت .دستگاههاي منگنه كارت كه با اولين رايانه به صورت انبوه توليد شده بنام رمينگون رنديونيوك I درسال 1951 كارگذاشته شدواستقرار يونيوك I ، توسط جنرال الكتريك درسال 1954 شروع استفاده رايانه براي پردازش اطلاعات بازرگاني بود كه قابل ذكراست كه استفاده ازرايانه دراين دوره تنها به سازمانهاي بزرگتر دولتي وموسسات تجاري محدود ميشد. سيستم ها با معيارهاي امروزي بسيارگران بودند. ميني رايانهها وسپس ميكرورايانهها تاثيرات عميقي رابرهزينه محاسبات برجاي نهاند. امروزه يك سازمان درهراندازه اي ميتواند از عهده تامين يك رايانه برآيد (مك لويد1378،241،24،19). اولين كاربرداصلي رايانه، پردازش داده هاي حسابداري بود آن كاربرد با چهار عمل ديگرهمراه بود: سيستم هاي اطلاعات مديريت، سيستم هاي پشتيباني تصميم، ادارهمجازي، وسيستم هاي دانش محور؛ همه اين 5كاربرد، سيستم اطلاعاتي رايانهمحور را تشكيل مي دهند. روشي كه همه سيستم ها درطول ده 1950، 1960، واوايل 1970 توسعه دادند روش سنتي بود. دراواخر دهه 1970 يك گرايش جديدي كه بيشترين تاثيرراروي استفاده ازرايانه گذاشت ديده نشد. اين گرايش افزايش علاقه بعضي از كاربران درتوسعه كاربردهاي رايانهيشان بود. نامي كه به اين گرايش اطلاق شد كاربا رايانه استفاده گرنهايي است. كاربرنهايي مترادف با كاربر مي باشد بايد درنظرداشته باشيم كه كاربا رايانه استفاده گرنهايي به خاطرچهار عامل متحول شد: 1-افزايش سوادرايانهاي 2-عقب افتادن خدمات اطلاعاتي 3-قيمت كم سختافزار 4-نرم افزارهاي از پيش نوشته شده. رايانه تاثير مثبتي برروي ملتهاي بزرگ وكوچك گذاشته است. دركشورهاي كوچكتر، محدوديتهاي دولتي كاربرد فنآوري راكند مي كند. وقتي كه دولت حامي باشد مانند اسرائيل مصر وتونس استفاده از رايانه مي تواند شكوفا ميشود. ملل كوچك تر علاوه براستفاده از رايانه براي رفع نيازهاي خود صنايع نرمافزاررابراي صادرات محصولات خودبه كاربران بازارجهاني، توسعه داده اند. دراكثر موارد، ايالات متحده رهبرجهاني دراستفاده از رايانه مي باشد (Mcleod1998,4,22,23,28). متخصصان اطلاعاتي باراصلي خدمات اطلاعاتي رابه دوش مي كشند حال مي خواهيم متخصصان اطلاعاتي رابيشتر بشناسيم . متخصصان اطلاعاتي متخصص اطلاعات مي توانند مساعدتهايي را درهرمرحله از فرآيند حل مسأله انجام دهند. وقتي مسائل شناسايي شدند متخصصين اطلاعات مي توانند براي درك آنها به استفاده گران كمك نمايند. درطي بيست وپنج سال اول پيدايش رايانه تنها مسئوليت متخصصين اطلاعات، پياده سازي سيستم ها براي استفاده گران بود. متخصصين، دانش فني را ارائه مي كردند كه استفاده كنندگان يا فاقد آن ويا به دلايل گوناگون قادربه تأمين آن نبودند. اين نوع فعاليت هنوزبه عنوان وقتگيرترين بخش كارمتخصصين اطلاعات به شمار مي رود. متخصصين، تمام سيستم هاي داده پردازي، طراحي هاي بزرگتر وپيچيده تر سيستم اطلاعات مديريت وسيستم پشتيباني تصميم سيستم هاي اتوماسيون اداري مبتني بررايانه وكليه سيستم هاي خبره رااجرا مي نمايند (مك لويد 1378، 188) . متخصصان اطلاعاتي كه كارآنها ارائه خدمات اطلاعاتي است شامل واحدهايي چون تحليل گر سيستم ها، مديران پايگاه، داده متخصصان شبكه، برنامهنويس ها واپراتورها مي باشند: 1-تحليل گرسيستم ها: شخصي كه با استفاده گر، كارمي كند تحليل گر سيستم ها است. تحليل گرسيستم ها به استفاده گر درشناساييي ودرك مساله كمك نموده وسپس راههاي مختلف حل مسائل رامورد توجه قرارمي دهد. هرروش مقدمتاً با استفاده از نمودارهاي ترسيمي مستند وروشي كه بهترين حالت به نظر مي رسد، پيشنهاد مي گردد استفاده گر درمورد اجراي نظريه تحليل گر سيستم ها تصميم گيري مي كند (مك لويد1378-6-185). تحليل گران سيستم ها درتعريف مسائل وآماده كردن اسناد نوشته شده درمورد چگونگي كمك رايانه درحل مسائل مهارت دارند (Mcleod 1998,19-21). البته بايد درنظرداشت كه كارتحليل گرسيستم تحليل سيستم نيست. تحليل سيستم بررسي سيستم موجود براي طراحي يك سيستم جديد يا كمبود يافته مي باشد (Mcleod1998,194) . 2-مديران پايگاه داده (DBAS): دراوايل سالهاي دهه 1970 توجه به پايگاههاي اطلاعاتي بقدري زيادشد كه شغل جديدي بنام مدير پايگاه اطلاعات به وجود آمد مدير پايگاه اطلاعات مسئول ايجاد حفظ پايگاه اطلاعات است. هرموسسه اي داراي يك مدير پايگاه اطلاعات نبوده بلكه دريك سازمان بزرگ چند شخص ميتوانند اين عنوان راداشته باشند (مك لويد 1378،187). بطوركلي كارباكاربران وتحليل گران سيستم هادرايجاد پايگاه هاي دادهاي كه شامل داده هاي موردنياز براي توليد اطلاعات كاربران مي باشد جزء وظايف مديران پايگاههاي داده مي باشد. يك پايگاه داده يك مجموعه يكپارچه از دادههاي رايانهاي است كه طوري سازماندهي وذخيره شده اند كه عمل بازيابي را تسهيل كند. اين يكپارچگي منطقي ركوردهادرچندين فايل، مفهوم پايگاه داده ناميده مي شود. دوهدف عمده مفهوم پايگاه داده كاهش داده هاي زايد ودستيابي به استقلال داده ها مي باشند. دادههاي زايد به اين معني است كه داده هاي يكسان درچندپرونده ذخيره شوند. استقلال داده ها توانايي تغييردادن درساختار داده ها بدون تغييردربرنامه هايي كه داده ها راپردازش مي كنند، مي باشد. استقلال داده ها با جاي دادن جزئيات داده ها درجداول وفرهنگهايي كه ازنظر فيزيكي از برنامه ها جداهستند، انجام مي گيرد. وقتي كه شركتي از مفهوم پايگاه داه ها پيروي ميكند سلسله مراتب داده ها چنين مي شود: پايگاه داده -پرونده(فايل)-سند(ركورد)-عنصرداده نرم افزاري كه يكپارچگي منطقي رادرپرونده ها ايجاد وحفظ مي كند چه بصورت آشكار ياپنهان، سيستم مديريت پايگاه داده ناميده مي شود. نمونه هايي ازسيستمهاي مديريت پايگاه داده كه دريك ساختار سلسله مراتبي بكار مي روند عبارتند از سيستم مديريت اطلاعات (IMS)، آ بي بي ام (IBM) وسيستم 2000اينتل (Intel) موج دوم نوآوري درسيستم هاي مديريت پايگاه داده براساس نرم افزار ارتباطي طرح ريزي شد واولين بسته به منظور ارائه به كاربران رايانههاي اصلي (mainframe) ارائه شد. مانند زبان پرسش ساختار/سيستم داده ها (SQL/DS) وپرسش بامثال (QBE) از IBM ونرم افزاراراكل (Oracle) از شركت نرم افزاري ارتباطي، بوجود آمدند. تقريباًدرهمان زمان( حدود 1980) تهيه كنندگان نرمافزارها شروع به توسعه بسته هاي نرم افزاري سيستمهاي مديريت پايگاه داده درمقياس كوچك براي بازار ريزرايانهها كردند. درطول سالهاي اخير توسعه سيستم هاي مديريت اطلاعات بربازار ريزرايانهها متمركز شده وساختار ارتباطي رابكاربرده است. مايكروساخت اكسس نمونه اي از سيستم مديريت پايگاه داده ارتباطي ريزرايانه مي باشد .يك كاربرد پايگاه داده مي تواند يك شخص يايك برنامه كاربردي باشد. شخص معمولاً پايگاه داده رااز طريق يك پايانه استفاده مي كند واطلاعات داده ها رااز طريق يك زبان پرسش بازيابي مي كند. يك پرسش (query) تقاضاي اطلاعات ازپايگاه داده وزبان پرسش يك زبان مخصوص كاربرپسند ميباشدكه به رايانه امكان جواب به آن پرسش رافراهم ميسازد. بطور كلي يك متخصص اطلاعاتي كه مسئوليت پايگاه داده رابه عهده داشته باشد مديرپايگاه داده DBA ناميده مي شود. وظايف DBA چهارحوزه برنامهريزي، اجرا، اعمال وامنيت پايگاه داده مي باشد (Mcleod 1998,21,264,266,270,272-3) 3-متخصصان شبكه: مدير شبكه، مديركارشناس درزمينه تخصصي ارتباطات اطلاعات است وسخت افزار ونرم افزار موردنياز را پيشنهاد مي دهد. مدير شبكه، اجراونگهداري سيستم ها را نيز هدايت مي كند. متخصصان شبكه با تحليلگران سيستم ها وكاربران، براي تأسيس شبكه ارتباطات داده ها كه منابع رايانهاي گسترده سازمان رابه هم وصل مي كند، كارمي كنند. مهارتهاي متخصصان شبكه، تركيبي از زمينه هاي رايانه وارتباط ازراه دور مي باشد. همه وسايل ارتباطي ورايانهي متصل به هم يك شبكه ناميده مي شوند. يك شبكه اساسي شامل يك پايانه ويك رايانهاي كه توانايي فرستادن ودريافت راداشته باشد؛ مودم هايي كه پيامها رااز حالت آنالوگ به ديجيتال واز ديجيتال به آنالوگ تبديل كنندويك مداري كه يك يا چندين كانال رافراهم مي آورد، مي باشد. انواع اصلي شبكه عبارتند از WAN براي شبكه گسترده ، LAN براي شبكه محلي وMAN براي شبكه هاي كلانشهرمي باشند. پيكربندي معمولي سختافزارهاي ارتباطاتي شامل چندين پايانه هستند. 5 نوع پايانه اصلي وجود دارند صفحه كليد، تلفن دكمه اي (شستي) (push-batton)، محل فروش، مجموعه داده ها وپايانه هايي براي اهداف خاص، واحدهاي كنترل خوشه اي، چندين پايانه رادريك محل كنترل مي كنند. مودمها به جز مواردي كه از تلفن دكمه اي به عنوان پايانه استفاده مي شود، هميشه موردنيازند. شبكه ها براي اشتراك زماني، پردازش توزيع شده ، يا ارتباط رايانهاي مراجع/سرور (خدمتگر) بكاربرده مي شوند. يك شبكه اشتراك زماني فقط شامل يك رايانه ويك شبكه پردازش توزيع شده شامل بيش ازيك رايانه مي باشند. يك شبكه مراجع/سرور امكان انجام كاربه صورت محلي مركزي رامي دهد. همه دستورات ونمونه هامي توانند از سرور به مراجعان تغييرجهت دهند. اماقسمتي از مديريت داده ها هميشه در سرور باقي مي ماند. نوع جديدي از شبكه ها باآمدن اينترنت رايج شده است كه بنام اينترانت معروف مي باشد. به طوري كه اينترنتي كه بصورت داخلي اطلاعات فقط خواندن، انتشارات الكترونيكي براي اعضا راقابل دسترسي سازد وامكان دسترسي پايگاههاي داده وگروههاي كاري رافراهم كند، اينترانت ناميده مي شود (Mcleod 1998,21,301-302). 4-برنامه نويس ها:برنامه نويس شخصي است كه مستندات تحليل گر سيستم ها رابه عنوان يك راهنما به كارگرفته ودستورات برنامه كه باعث انجام عمليات لازم توسط رايانه مي شود را تهيه مي نمايد (مك لويد 78، 186). اكثر شركتها كه از رايانههاي بزرگتر استفاده مي كنند،كارمندان متخصص اطلاعاتي دارند. اكثر اين متخصصان درواحدهاي خدمات اطلاعاتي هستند امابيشتر آنها درقسمت كاربران مي باشند. وظيفه متخصصان طراحي سيستم هاي رايانهاي براي رفع نيازهاي خاص شركت مي باشد. محصول تلاشهاي آنهايك كتابخانه نرمافزاري از برنامه هاي معمول درشركت ميباشد كه به اين كار،كاربرنامه نويسي مي گويند كه نرم افزار خاص براي رفع نيازهاي خاص شركت كه ممكن است درديگر نرم افزارهاي ازپيش نوشته شده لحاظ نشده باشد طراحي مي كنند. امروزه عموماً استقبال ازنرم افزارهاي ازپيش نوشته شده بيشتر از طراحي نرم افزارهاي خاص براي يك شركت خاص مي باشد. 5-اپراتورها: تجهيزات رايانهاي بزرگ چون رايانههاي مين فريم وريزرايانهها رااداره مي كنند. اپراتورها، تجهيزات راكنترل مي كنند، برگه هاي كاغذي چاپگرها راعوض مي كنند، كتابخانه هاي نوار وديسكها رامديريت كرد. بعضي وظايف مشابه راانجام مي دهند. كاربرد سيستم اطلاعاتي رايانهمحور همانطور كه قبلاً ذكرشد كاربرد سيستم هاي اطلاعاتي رايانهمحور امروز درپنج محيط مي باشد پردازش داده هاي حسابداري، سيستم هاي اطلاعات مديريت MIS ،سيستم هاي پشتيباني تصميم، اداره مجازي وسيستم هاي دانش محور. پردازش داده هاي حسابداري ازاولين كاربردهاي رايانه وسيستم هاي اطلاعاتي بود .چهاركاربرد ذيل زمينه اينفوكراسي رادر جامعه تدارك مي بينند : سيستم هاي اطلاعات مديريت MIS دربخش هاي قبل نكاتي درباره نگرش سيستمي، سيستم، سيستم هاي اطلاعاتي آمد. سيستمي كه كنترل وبازسازي اطلاعات رااز دنياي محيطي وعمليات بازرگاني داخل سازمان بعهده دارد، بطريقي كه باسازماندهي وانتخاب داده ها اطلاعات لازم را جهت اتخاذ تصميم، برنامه ريزي وكنترل براي مديران آماده سازد سيستم اطلاعاتي مديريت ناميده مي شود. مديران همواره بدنبال اطلاعات هستند واتخاذ تصميمات آنان براساس داده هاي مرتبط وبا موضوع تصميم است. درگذشته منابع اطلاعاتي آنان اتفاقي وغيرمطمئن وبهطرق مختلف وگوناگون بوده واطلاعات آنان از طريق مقامات مافوق ويا مرئوسين وساير پرسنل سازمان تامين مي شد. كه عدم اطمينان واتكاء به صحت اطلاعات راتشديد مي كرد زيرا افراد اطلاعات رابا افزايش ويا كاهش به مقامات ومسئولين منتقل مي كردند. لذااطميناني ازدرستي آن نبود. تجهيزمديريت به يك سيستم اطلاعاتي صحيح ومطمئن كه توانايي مديريت رادراتخاذ تصميم برنامه ريزي وكنترل سازمان ياري دهد داراي يك روند تاريخي است واين سير تاريخي بامفاهيم دفترداري دوبل كه توسط پروز لوكاپاكليلي LUCKA PAKELILY)) درسال 1494 ارائه شد آغاز گرديد. سيستم هاي اطلاعات مديريت تاقرن بيستم با تأني به حركت خودادامه دادوشايد علت آن عدم توانايي بشر درحفظ، نگهداري وبازيابي اطلاعات بود. باتوسعه رايانههاي باظرفيت، سرعت ودقت بالا دراواسط قرن بيستم تكامل وكاربرد مفاهيم سيستمهاي اطلاعاتي مديريت،با روندي ديگر وباسرعت بيشتري توسعه يافت كه حاصل آن تغييرات درعمليات وفعاليتها ووظايف سازمانهاي تجاري دنيا به شرح زيرشد: 1-مديريت متمركز وتكيه برمحورهاي تمركز اطلاعات وبهره گيري ازفنآوري پيشرفته 2-طراحي اطلاعات وارائه گزارشات لازم موردنياز براي اتخاذ تصميم مديريت، برنامه ريزي وكنترل سازمان 3-طراحي سيستم اطلاعات مديريت باتكيه بركنترل وسيستم هاي اطلاعاتي مديريت كنترل پروژه ها نتايج حاصل ازاين مفاهيم، MIS يا سيستمهاي اطلاعاتي مديريت ناميده مي شوند. هدف سيستمهاي اطلاعاتي مديريت افزايش روند ارائه واداره اطلاعات وكاهش حدس وگمان درحل مشكلات درسطوح مختلف سازماني ازطريق سيستمهاي بازخوراطلاعات وبازتاب بازيابي اطلاعات درجهت تكامل داده هاي جديد به سيستم است. MIS شامل سه جزء است:مديريت، اطلاعات وسيستم. MIS نه تنها مديران رادرامور استراتژيك حمايت مي كند، بلكه درتصميمات تكراري وروزمره نيز اطلاعات لازم رادراختيار مديران تاكتيكي قرارمي دهد وآنها راقادر مي سازد تابه اطلاعاتي دست يابند كه جهت تصميماتشان كمك موثري باشد. MIS مي تواند تصاويري از مغايرتها وانحرافات از برنامه هاي تعيين شده رانيز آشكار سازد چنين اطلاعاتي ازطريق تهيه گزارشات مديريت درقالبها وتصاوير منطقي وقابل تعبير وتفسير وتجربه وتحليل دراختيار مديريت قرار مي گيرد. زيرمجموعه هاي سيستم MIS عبارتند از: سيستمهاي اطلاعاتي مديريت نيروي انساني، سيستمهاي اطلاعاتي مديريت مالي وحسابداري، سيستمهاي اطلاعاتي مديريت توليد وسيستمهاي اطلاعاتي بازاريابي وفروش كه متكي برپايگاههاي مشترك ومتقابل است. مديران MIS بايستي ازدنياي حقيقي وسيستمهاي موجود درسازمان مطلع باشند تابتوانند نقش موثري راايفا كنند وبهمين دليل بايستي اطلاعات صحيح دراختيارشان قرارگيرد. يكي از نقشهاي مهم مديرMIS، آگاهي وتفسير ازعوامل محيطي وبيروني سازمان است. مديران MIS بايستي ازارزشهاي سيستمهاي موجود مطلع گردند واينكه سيستمهاي دستي موجود چه اطلاعات ونقشي رابعهده دارند. عملاً مديرMIS براي طراحي وكنترل شركت به معاون خدمات اجرايي يامعاون ارشد گزارش مي دهد دربسياري از شركتها، شاخه معاونت MIS بوجود مي آيد كه گزارش خورامستقيماً مديريت عالي تسليم ميدارد. (مومني 1372، 32،26-23) به سبب مزاياي MIS چون ارتباطات نزديكتر، كنترل دقيقتر وگردآوري داده هاي مطمئن تر وپردازش سريعتر داده ها وتبديل آنها به اطلاعات مديران، از سيستمهاي اطلاعاتي مديريت در برنامه ريزي سازماندهي، رهبري وايجاد انگيزه، گزارشدهي و كنترل استفاده كرده واين اعمال مديريتي رابا نهايت دقت وكارآيي، درمدت زمان بسياركمتري درسازمان انجام مي دهد. حال براي انجام اين كارها مديريت يايد واسطي به نام مديرسيستم اطلاعاتي مديريت براي ارائه بهتروخدمات براي مديريت ، ضروري مي باشد. موسساتي كه به سيستمهاي اطلاعات مديريت اوليه مبادرت نمودند چيزهاي ديگري فراگرفتند.در اين دوره مشخص شد كه مانع عمده در استفاده از سيستمهاي اطلاعات مديريت، مديران هستند. مديران به عنوان يك گروه درمورد رايانه اطلاعي نداشتند آنان ازكارهاي خودآگاه ومي دانستند چگونه مسائل راحل كنند؛ لكن به اندازه كافي درمورد نقش اطلاعات درحل مسائل تأمل نكرده بودند. درنتيجه براي مديران بيان اين كه دقيقاًازسيستم اطلاعات مديريت چه مي خواهند دشواربود. اين وضعيت براي متخصصين اطلاعات غيرقابل تحمل بود زيراكه دانسته هاي آنان از مديريت كم بود، آنها نمي دانستند چه سؤالاتي راپرسش نمايند، با طي زمان مديران درباره رايانه ودرمورد فرآيندهاي مورد اجرا درحل مسائل تجربه آموختندو متخصصين اطلاعات نيز مباني مديريت رافراگرفتند. سيستم هاي اطلاعات مديريت براي انطباق بيشتر بانيازهاي مديران اصلاح وتوسعه يافت. عاقبت جايگاه سيستم اطلاعات مديريت به عنوان يك زمينه عمده استفاده ازرايانه مستحكم شد. سيستم اطلاعات مديريت به دوطريق عمده درحل مساله كمك مي كند: يك منبع اطلاعات درپهنه سازمان فراهم مي نمايد ونيز به شناسايي ودرك مساله كمك ميكند. نورساطع از سيستم اطلاعات مديريت بااين هدف است كه براي مديران علائم مساله يا متحمل الوقوع بودن مسائل را اعلام دارد. ضعف عمده سيستم اطلاعات مديريت آن است كه نميتواندنيازهاي خاص هرفرد را برطرف كند، مساله رابرآورد سازد. اغلب اوقات سيستم اطلاعات مديريت اطلاعات دقيق موردنياز رافراهم نمي كند مفهوم سيستم پشتيبان تصميم درپاسخ به چنين نيازي بوجود آمد(مك لويد 1378، 5-434،411). ازآنجا كه سيستم اطلاعات مديريت بشر تحت تاثير رايانه واتوماسيون ميباشد، ممكن است ناخواسته بعضي تغييرات رفتاري دركارمندان بوجود آيد كه لزوم توجه به فاكتورانساني رادرمؤسسات مي رساند. كاركنان شركتهايي كه براي اولين بارسيستم هاي پردازش داده ها رانصب كرده بود، احساس ترس كردند. كاركنان ازاين مي ترسيدند كه رايانهها باعث بي كاري آنها شود كه عملاً دربعضي موارد همينطور شد. حتي درجاهايي كه مديران نخواهند ازحجم نيروي انساني خود به علت رايانهاي شدن بكاهند، به علت اينكه سيستم اطلاعات مديريت آنها را مخفيانه كنترل كرده وبه حريم شخصي آنها وارد شود، مي ترسيدند. ساده ترين راه ابراز ترس كاركنان از سيستم جديد اعلام اين ترس به مدير خواهد بود. البته بايد اين رادرنظر داشت كه اكثر كاركنان ترس خودرا پنهان مي كنند. درصورت اول مشكل اينجاست كه بعضي مديران هم ممكن است ازسيستم جديد، خود ترس داشته باشند. درچنين مواقعي چنين مديري نميخواهد اطلاعات راباديگران تقسيم كند. دليل آنها اين است كه آنها اطلاعات راجمع كرده اند وبايد توانايي استفاده ازآن راداشته باشند. بايد برنامه اي براي كاهش يا زدودن اين ترس از طرف مديران انديشه شود. مديريت شركت مي تواند بااجراي تدابير زيراز ترس كاركنان بكاهد: 1-استفاده ازرايانه به عنوان يك وسيله ارتقاي شغلي بادان كارهاي تكراري خسته كننده به رايانه ودادن كارهايي كه تواناييهاي آنهارابه چالش برميانگيزد؛ 2-استفاده ازارتباطات رسمي براي حفظ آگاهي كاركنان ازتوجهات شركت ؛ 3-ساخت يك رابطه مطمئن بين كاركنان، متخصصان اطلاعاتي ومديريت؛ 4-اهداف شركت رادرراستاي نيازهاي كاركنان مشخص كنند (Mcleod 348-349). درنهايت قابل توجه است كه امروزوظايف MIS ازمديران فراتررفته وكلاً MIS با كاربرد رايانه درخدمات تجارت وشركتها درآمده است امروزه دردفتر هرشركتي بخش MIS يامعاونت MIS رامي توان مشاهده كرد. اداره مجازي (Virtual office) گفتيم كه امروزه MIS ازمفهوم اوليه خودگسترش پيداكرده كلاً به كاربرد رايانه درزمينه تجارت وموسسات درآمداست اولين پديده اي كه بعداز ورود اين نگرش به موسسه دربرخواهد دانست اتوماسيون خواهد بود كه درنهايت منجر به دفتر مجازي مي شود اولين اتوماسيون اداره (office) درفعاليتهاي دفتري ومنشيگري بكاربرده مي شد. بعدها نيازهاي ارتباطي مديران وديگر به كاربرندگان دانش تشخيص داده شد. درسالهاي اخير، دامنه كار اداري از مكانهاي ثابت به موقعيتهاي ازراه دورگسترش يافته است كه پيوند دراين نوع ادارات ازطريق ارتباطات داده ها صورت مي گيرد. موقعيتهاي ازراه دوركه شامل خانه ها، اتاقهاي متصل، خودروها وهرمكان ديگري كه كاركنان اداره ممكن است باشند، اداره مجازي ناميده ميشود. اداره مجازي براي شركتها مزايايي چون كاهش هزينه امكانات وتجهيزات يك شبكه رسمي ارتباطي، كاهش توقف كاري ويك نوع كمك اجتماعي رادارد. البته دربرابراين مزايا اشكالاتي هم دربردارد. اشكالات عمدتاً شامل كاركنان مي شوند به طوريكه آنها احساس عدم تعلق به شركت، ترس از دست رفتن شغل، وجدان كاري كمتر، وتنش خانوادگي خواهند داشت. منبع: مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران(نويسنده:رسول زوارقي)
- 10 پاسخ
-
- 2
-
- dbas
- dds
-
(و 23 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- dbas
- dds
- ibm
- mis
- متخصصان شبکه
- مدیران پایگاه داده
- مزایای mis
- هوش مصنوعی
- پایگاه داده
- پرونده
- virtual office
- اپراتور
- اداره مجازی
- اطلاع رسانی
- اطلاعات مدیریت
- برنامه نویس
- تحلیل گر سیستم
- دیدگاه سیستمی
- رایانه محور
- سند
- سيستمهاي اطلاعات مديريت
- سیستم های پشتیبانی تصمیم
- سیستم های اطلاعاتی
- عنصر داده
- عصر اینفوکراسی
-
دانلود جزوات درسی مهندسی کامپیوتر لینک دانلود فایل های مورد نیاز برای دروس مختلف دوره کاردانی و کارشناسی: [TABLE=class: style1] [TR] [TD=class: style6, align: center] لینک دانلود[/TD] [TD=class: style10, align: center]نام فایل[/TD] [TD=class: style12, align: center] نام درس[/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center] [/TD] [TD=class: style11, align: center]آموزش HTML [/TD] [TD=class: style13, align: center]مبتنی بر وب [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]آموزش JavaScript [/TD] [TD=class: style13, align: center]مبتنی بر وب[/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]آموزش ASP.net [/TD] [TD=class: style13, align: center]مبتنی بر وب[/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]آموزش C++ [/TD] [TD=class: style13, align: center]برنامه نویسی پیشرفته [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]آموزش Rational Rose[/TD] [TD=class: style13, align: center]مهندسی نرم افزار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]نمونه پروژه انجام شده[/TD] [TD=class: style13, align: center]مهندسی نرم افزار[/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center] [/TD] [TD=class: style11, align: center]فایل درس[/TD] [TD=class: style13, align: center]مهندسی نرم افزار 1[/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]فایل درس[/TD] [TD=class: style13, align: center]مهندسی نرم افزار 2 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]فایل درس[/TD] [TD=class: style13, align: center]پایگاه داده[/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]آموزش نصب SQL SERVER 2005[/TD] [TD=class: style13, align: center]پایگاه داده [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]فایل درس[/TD] [TD=class: style13, align: center]ساختمان داده [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: style7, align: center][/TD] [TD=class: style11, align: center]آموزش مهارت های هفتگانه ICDL[/TD] [TD=class: style13, align: center]کاربرد کامپیوتر-مبانی کامپیوتر [/TD] [/TR] [TR] [TD=align: center][/TD] [TD=align: center]جزوه درس[/TD] [TD=align: center]اصول و مبانی مدیریت [/TD] [/TR] [/TABLE]
-
- 2
-
- مهندسی نرم افزار
- مهندسی نرم افزار 2
- (و 11 مورد دیگر)
-
نرم افزار برنامه ریزی منابع سازمان بر مبنای زمان پیشبینی شده برای ساخت محصولات زمان آغاز تولید را تعیین می نماید. آنگاه سیستم هر یک از محصولات را بر مبنای درخت محصول ارایه شده توسط کارشناسان تولید به قطعات آن تجزیه می کند. زمان سفارش قطعات بر مبنای زمان مورد نیاز برای دریافت آنها تعیین می شود. در نهایت جریان نقدینگی مورد نیاز بر مبنای زمان های تعیین شده برای سفارش، اسمبل کردن و تحویل تعیین می گردد. سیستم برنامه ریزی منابع سازمان می تواند قطعات مورد نیاز برای تحویل یک سفارش را به تولید کننده اعلام کند. بدین ترتیب اگر سفارش پر سودی تنها منتظر دریافت چند قطعه کم ارزش باشد می توان برای تهیه هر چه سریعتر قطعات مورد نیاز اقدام کرد. سیستم مدیریت منابع انسانی (HR) سیستم های مدیریت منابع انسانی از تقاطع مدیریت منابع انسانی و سیستم های اطلاعاتی به وجود می آیند. بطور کلی می توان گفت که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان برنامه نرم افزاری است که اطلاعات حوزه های کاربردی مختلف را در یک پایگاه داده مرکزی مجتمع می سازد. اتصال پیمانه های مدیریت منابع انسانی و مالی از طریق یک پایگاه داده تمایز اصلی ما بین سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و اجداد جزیره ای آن می باشد. عملیات مربوط به منابع سازمانی تا حدود زیادی مدیریتی است و به شکل یکسان در بین سازمان های مختلف موجود می باشد. اما اغلب سازمان ها فرآیندهای جذب، ارزیابی و حقوق و دستمزد خاص خود را دارا می باشند. مدیریت کارآمد سرمایه های انسانی سازمان فرآیند پیچیده ای است که بر دوش مدیران منابع انسانی قرار دارد. پیمانه منابع انسانی باید انبوه اقلام داده ای مربوط به هر یک از کارکنان اعم از سوابق، اطلاعات فردی، تخصص ها، توانایی ها و تجارب را به ردیف های حقوقی ایشان نگاشت کند. سیستم مدیریت منابع سازمانی، با هدف کاهش حجم انبوه فرآیندهای دستی و مدیریتی، اتوماسیون را در این حوزه وارد می سازد. سیستم های مدیریت منابع انسانی معمولاً چهار قابلیت اصلی زیر را در اختیار سازمان قرار می دهند: 1) حقوق و دستمزد 2) مدیریت ساعات کار 3) مدیریت مزایا 4) مدیریت منابع انسانی پیمانه حقوق و دستمزد، اطلاعات مربوط به ساعات حضور و غیاب کارکنان را جمع آوری کرده و با محاسبه کسورات در مقاطع زمانی مشخص فیش های حقوقی صادر می نماید. این اطلاعات معمولاً از مبادی سیستم های منابع انسانی و حظور و غیاب دریافت می شوند. همچنین تراکنش های مالی مربوط به پرداخت حقوق به پیمانه دفترداری برای ثبت در دفاتر ارسال می شوند. پیمانه مدیریت ساعات کار با بکارگیری فن آوری و روشهای جدید، ثبت و ارزش یابی کارکرد کارکنان را بطور کارآمدی امکان پذیر می سازند. پیمانه های پیشرفته در این قابلیت هایی همچون انعطاف پذیری در روش های جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها را نیز فراهم می کنند. این پیمانه نقش بسزایی در محاسبه هزینه های سازمانی بر عهده دارد. پیمانه مدیریت مزایا امکان مدیریت بهره گیری کارکنان از مزایای سازمانی همچون خدمات درمانی، بیمه، بازنشستگی، شراکت در سود و سهام سازمان را بر آورده می سازد. پیمانه مدیریت منابع انسانی سایر ابعاد منابع انسانی از تقاضای کار تا بازنشستگی را در بر می گیرد. نگهداری اطلاعات عمومی کارکنان، گزینش، آموزش، مدیریت مهارت ها و توانایی ها مثال هایی از فعالیت هایی هستند که در حوزه این پیمانه قرار می گیرند. سیستم های مدیریت منابع انسانی امروزی با بهره گیری از اینترنت، شبکه های درون سازمانی، ابزارهای ارتباطی جدید و موتورهای مدیریت گردش کار این پیمانه ها را به وب متصل ساخته و امکان کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری در سیستم های مدریت منابع انسانی را فراهم می آورند. با جایگزین ساختن خدمات خودیاری (self-service) بجای فرآیندهای مبتنی بر کاغذ، کارکنان، مدیران و متخصصین منابع انسانی همگی از مزایای حاصله بهره مند خواهند شد. برای مثال وظایف مدیریتی پرهزینه و وقتگیری همچون دریافت هزینه سفر، تغییر اطلاعات فردی، بهره گیری از مزایای سازمانی، ثبت نام در کلاس های آموزشی، تایید صلاحیت کارکنان برای دسترسی به اطلاعات می توانند توسط تنها یک فرد انجام شوند. کاهش زمان تراکنش های منابع انسانی از سوی دیگر باعث کاهش منابع مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت انسانی و بکارگیری منابع آزاد شده در فعالیت های استراتژیک منابع انسانی خواهد شد. متدلوژی های پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان به طور کلی می توان که سه روش اصلی برای پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان وجود دارد. یکباره سازمان برای پیاده سازی سیستم یک طرح جامع ایجاد می کند. بدین ترتیب نصب و بکارگیری تمامی پیمانه های سیستم بطور همزمان در تمامی واحدهای سازمان آغاز می گردد. در صورتی که این روش به خوبی اجرا گردد می تواند هزینه های یکپارچه سازی را کاهش بخشد. این روش در مورد سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان اولیه بکار گرفته می شد، اما امروزه کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش با سیستم برنامه ریزی منابع سازمان همانند یک سیستم اطلاعاتی بزرگ رفتار می شود. اما باید دانست که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسیار فراتر از یک سیستم اطلاعاتی سنتی است. این سیستم تنها باعث اتوماسیون فرآیندهای سازمان نمی شود، بلکه بسیاری از فرآیندهای سازمان در این بین تغییر می کنند. پیمانه ای در این روش هر یک از پیمانه های سیستم برنامه ریزی منابع سازمان یک به یک پیاده سازی می گردند. بدین ترتیب در هر زمان تنها یکی از واحدهای سازمان درگیر پیاده سازی خواهند بود. این روش برای سازمان هایی که کمتر صاحب فرآیندهایی هستند که از مرزهای واحدهای سازمانی فراتر رفته و بیش از یک واحد سازمانی را درگیر می کنند مناسبتر است. ابتدا هر یک از پیمانه های سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بطور جداگانه در واحدهای سازمانی پیاده سازی می شوند و یکپارچه سازی آنها در گام بعدی صورت می پذیرد. این امر سبب می شود که هر یک از واحدهای سازمانی پایگاه داده مختص به خود را دارا باشند. در عمل این روش بیش از سایر روش ها بکار گرفته شده است. پیاده سازی پیمانه ای ریسک نصب، تنظیم و بکارگیری سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را با محدود ساختن حوزه پیاده سازی کاهش می دهد. فرآیندی در این روش پیاده سازی، بر روی تعدادی از فرآیندهای کلیدی که معدودی از واحدهای سازمانی را در بر می گیرند تمرکز صورت می گیرد. بدین ترتیب نسخه های اولیه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان تنها از عملیات مربوط به فرآیند پوشش داده شده پشتیبانی می کنند. اما در نهایت مجموعه فرآیندها تمامی عملیات سازمانی را در بر خواهند گرفت. این روش معمولاً در مورد سازمان های کوچک تا متوسطی بکار گرفته می شود که فرآیندهای سازمانی آنها چندان پیچیده نیست. هزینه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان هزینه کامل یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شامل هزینه های مربوط به سخت افزار، نرم افزار، خدمات (نگهداری، به روز رسانی و بهینه سازی) و هزینه های داخلی سازمان می باشد. هزینه سخت افزار پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان نیازمند خریداری تجهیزات سخت افزاری جدید و تجهیزات شبکه می باشد. هزینه سخت افزار بسته به بستر مورد استفاده قرار گرفته برای پیاده سازی و وسعت سیستم تفاوت می کند. هزینه نرم افزار هزینه نرم افزار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسته به تعداد پیمانه های نرم افزاری پیاده سازی شده، پیچیدگی نرم افزار و عرضه کننده آن متفاوت است. معمولاً سیستم هایی که نیازمند یکپارچه سازی با منابع خارج از سازمان می باشند هزینه بیشتری در بر دارند. هزینه خدمات تنظیمات: هزینه اصلی در بین هزینه های مربوط به خدمات مربوط به هزینه خدمات می باشد. در مواردی هزینه تنظیمات می تواند به راحتی از هزینه نرم افزار نیز بیشتر باشد. یکپارچه سازی و تست: مزیت اصلی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی افزایش بهره وری حاصل از هماهنگی بین واحدهای سازمان است. یکارچه سازی پیمانه های مختلف سیستم و اتصال به سایر سیستم های موجود سبب می شوند که این یکپارچه سازی به سادگی محقق نگردد. بطوریکه، معیار اصلی در سنجش موفقیت پیاده سازی یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، یکپارچه سازی پیمانه های سیستم می باشد. تبدیل داده ها: بخش عمده ای از داده های موجود در سیستم های اطلاعاتی موجود در سازمان باید تبدیل و آنگاه در پایگاه های اطلاعاتی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان نگهداری شوند. فرآیند تبدیل اطلاعات بسیار وقتگیر بوده و در بسیاری موارد با خطا همراه است. آموزش: سیستم برنامه ریزی منابع سازمان فرآیندهای پیچییده سازمان را خودکار کرده و نحوه ارتباط کارکنان با یکدیگر را تغییر می دهد. به همین دلیل کارکنان باید برای فراگیری فرآیندهای جدید آموزش ببینن. [Hidden Content] ... le.asp?Id=ARQ0958#ARQ0958
-
- 1
-
- mpr
- فرآیندهای جذب
-
(و 20 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- mpr
- فرآیندهای جذب
- فرآیندهای سازمانی
- منابع سازمان
- مدیریت منابع انسانی
- مدیریت مزایا
- مدیریت کارآمد سرمایه های انسانی
- مدیریت گردش کار
- مدیریت ساعات کار
- نقدینگی
- نرم افزار برنامه ریزی منابع
- هزینه های دخالی سازمان
- هزینه خدمات تنظیمات
- یکپارچه سازی
- پایگاه داده
- آموزش
- اتوماسیون فرآیندهای سازمان
- برنامه ریزی منابع
- تبدیل داده ها
- تجهیزات شبکه
- خدمات خودیاری
- سیستم اطلاعاتی
-
دادِگان (پايگاه دادهها يا بانک اطلاعاتي) به مجموعهاي از اطلاعات با ساختار منظم و سامانمند گفته ميشود. اين پايگاههاي اطلاعاتي معمولاً در قالبي که براي دستگاهها و رايانهها قابل خواندن و قابل دسترسي باشند ذخيره ميشوند. البته چنين شيوه ذخيرهسازي اطلاعات تنها روش موجود نيست و شيوههاي ديگري مانند ذخيرهسازي ساده در پروندهها نيز استفاده ميگردد. مسئلهاي که ذخيرهسازي دادهها در دادگان را موثر ميسازد وجود يک ساختار مفهومي است براي ذخيرهسازي و روابط بين دادهها است. پايگاه داده در اصل مجموعهاي سازمان يافته از اطلاعات است.اين واژه از دانش رايانه سرچشمه ميگيرد ،اما کاربر وسيع و عمومي نيز دارد، اين وسعت به اندازهاي است که مرکز اروپايي پايگاه داده (که تعاريف خردمندانهاي براي پايگاه داده ايجاد ميکند) شامل تعاريف غير الکترونيکي براي پايگاه داده ميباشد. در اين نوشتار به کاربرد هاي تکنيکي براي اين اصطلاح محدود ميشود. يک تعريف ممکن اين است که: پايگاه داده مجموعهاي از رکورد هاي ذخيره شده در رايانه با يک روش سيستماتيک (اصولي) مثل يک برنامه رايانهاي است که ميتواند به سوالات کاربر پاسخ دهد. براي ذخيره و بازيابي بهتر، هر رکورد معمولا به صورت مجموعهاي از اجزاي دادهاي يا رويداد ها سازماندهي ميگردد. بخش هاي بازيابي شده در هر پرسش به اطلاعاتي تبديل ميشود که براي اتخاذ يک تصميم کاربرد دارد. برنامه رايانهاي که براي مديريت و پرسش و پاسخ بين پايگاههاي دادهاي استفاده ميشود را مدير سيستم پايگاه دادهاي يا به اختصار (DBMS) ميناميم. خصوصيات و طراحي سيستم هاي پايگاه دادهاي در علم اطلاعات مطالعه ميشود. مفهوم اصلي پايگاه داده اين است که پايگاه داده مجموعهاي از رکورد ها يا تکه هايي از يک شناخت است.نوعا در يک پايگاه داده توصيف ساخت يافتهاي براي موجوديت هاي نگه داري شده در پايگاه داده وجود دارد: اين توصيف با يک الگو يا مدل شناخته ميشود. مدل توصيفي، اشيا پايگاههاي داده و ارتباط بين آنها را نشان ميدهد. روش هاي متفاوتي براي سازماندهي اين مدل ها وجود دارد که به آنها مدل هاي پايگاه داده گوييم. پرکاربردترين مدلي که امروزه بسيار استفاده ميشود، مدل رابطهاي است که به طور عام به صورت زير تعريف ميشود: نمايش تمام اطلاعاتي که به فرم جداول مرتبط که هريک از سطر ها و ستونها تشکيل شده است(تعريف حقيقي آن در علم رياضيات برسي ميشود). در اين مدل وابستگي ها به کمک مقادير مشترک در بيش از يک جدول نشان داده ميشود. مدل هاي ديگري مثل مدل سلسله مراتب و مدل شبکهاي به طور صريح تري ارتباط ها را نشان ميدهند. در مباحث تخصصي تر اصتلاح دادگان يا پايگاه داده به صورت مجموعهاي از رکورد هاي مرتبط با هم تعريف ميشود. بسياري از حرفهاي ها مجموعهاي از داده هايي با خصوصيات يکسان به منظور ايجاد يک پايگاه دادهاي يکتا استفاده ميکنند. معمولا DBMS ها بر اساس مدل هايي که استفاده ميکنند تقسيم بندي ميشوند: ارتباطي،شي گرا، شبکهاي و امثال آن. مدل هاي دادهاي به تعيين زبانهاي دسترسي به پايگاههاي داده علاقه مند هستند. بخش قابل توجهي از مهندسي DBMS مستقل از مدل هاي ميباشد و به فاکتور هايي همچون اجرا، همزماني،جامعيت و بازيافت از خطاهاي سخت افزاري وابسطه است.در اين سطح تفاوت هاي بسياري بين محصولات وجود دارد. موارد زير به صورت خلاصه شرح داده مي شود: •۱ تاريخچه پايگاه داده •۲ انواع دادگان ها •۳ مدل هاي پايگاه داده ۳.۱ مدل تخت ۳.۲ مدل شبکه اي(Network) ۳.۳ مدل رابطه اي ۳.۴ پايگاه دادههاي چند بعدي ۳.۵ پايگاه دادههاي شيء •۴ ويژگيهاي سيستم مديريت پايگاه دادهها •۵ فهرست سيستمهاي متداول مديريت دادگان 1- تاريخچه پايگاه داده اولين کاربردهاي اصطلاح پايگاه داده به June 1963 باز ميگردد، يعني زماني که شرکت System Development Corporation مسئوليت اجرايي يک طرح به نام "توسعه و مديريت محاسباتي يک پايگاه دادهاي مرکزي" را بر عهده گرفت. پايگاه داده به عنوان يک واژه واحد در اوايل دهه 70 در اروپا و در اواخر دهه 70 در خبر نامههاي معتبر آمريکايي به کار رفت.(بانک دادهاي يا Databank در اوايل سال 1966 در روزنامه واشنگتن کار رفت) تصوير:اولين سيستم مديريت پايگاه داده در دهه 60 گسترش يافت. از پيشگامان اين شاخه چارلز باخمن ميباشد. مقالات باخمن اين را نشان داد که فرضيات او کاربرد بسيار موثرتري براي دسترسي به وسايل ذخيره سازي را محيا ميکند. در آن زمانها پردازش داده بر پايه کارت هاي منگنه و نوار هاي مغناطيسي بود که پردازش سري اطلاعات را مهيا ميکند. دو نوع مدل دادهاي در آن زمانها ايجاد شد:CODASYL موجب توسعه مدل شبکهاي شدکه ريشه در نظريات باخمن داشت و مدل سلسله مراتبي که توسط North American Rockwell ايجاد شد و بعدا با اقباس از آن شرکت IBM محصولIMS را توليد نمود. مدل رابطهاي توسط E. F. Codd در سال 1970 ارائه شد.او مدل هاي موجود را مورد انتقاد قرار ميداد. براي مدتي نسبتا طولاني اين مدل در مجامع علمي مورد تاييد بود. اولين محصول موفق براي ميکرو کامپيوتر ها dBASE بودکه براي سيستم عامل هايCP/M و PC-DOS/MS-DOS ساخته شد. در جريان سال 1980 پژوهش بر روي مدل توزيع شده (distributed database) و ماشين هاي دادگاني (database machines) متمرکز شد، اما تاثير کمي بر بازار گذاشت. در سال 1990 توجهات به طرف مدل شي گرا(object-oriented databases) جلب شد. اين مدل جهت کنترل دادههاي مرکب لازم بود و به سادگي بر روي پايگاه دادههاي خاص، مهندسي داده(شامل مهندسي نرم افزار منابع) و دادههاي چند رسانهاي کار ميکرد. در سال 2000 نوآوري تازهاي رخ داد و دادگان اکسامال (XML) به وجود آمد. هدف اين مدل از بين بردن تفاوت بين مستندات و داده ها است و کمک ميکند که منابع اطلاعاتي چه ساخت يافته باشند يا نه در کنار هم قرار گيرند. 2- انواع دادگان ها دادگانها از نظر ساختار مفهومي و شيوهاي رفتار با دادهها بر دو نوع هستند : 1.دادگان رابطهاي 2.دادگان شيگرا 3- مدل هاي پايگاه داده شگرد هاي مختلفي براي مدل هاي دادهاي وجود دارد. بيشتر سيستم هاي پايگاه دادهاي هر چند که طور معمول بيشتر از يک مدل را مورد حمايت قرار ميدهند، حول يک مدل مشخص ايجاد شده اند. براي هر يک از الگوهاي هاي منطقي (logical model) اجراهاي فيزيکي مختلفي قابل پياده شدن است و سطوح کنترل مختلفي در انطباق فيزيکي براي کاربران محيا ميکند. يک انتخاب مناسب تاثير موثري بر اجرا دارد. مثالي از موارد الگوي رابطهاي (relational model) است: همه رويدادهاي مهم در مدل رابطهاي امکان ايجاد نمايههايي که دسترسي سريع به سطرها در جدول را ميدهد،فراهم ميشود. يک مدل دادهاي تنها شيوه ساختمان بندي داده ها نيست بلکه معمولا به صورت مجموعهاي از عمليات ها که ميتواند روي داده ها اجرا شود تعريف ميشوند. براي مثال در مدل رابطهاي عملياتي همچون گزينش (selection)، طرح ريزي (projection) و اتصال (join) تعريف ميگردد. 3-1- مدل تخت مدل تخت يا جدولي (flat (or table) model ) تشکيل شده است از يک آرايه دو بعدي با عناصر دادهاي که همه اجزاي يک ستون به صورت دادههاي مشابه فرض ميشود و همه عناصر يک سطر با هم در ارتباط هستند. براي نمونه در ستون هايي که براي نام کاربري و رمز عبور در جزئي از سيستم هاي پايگاه دادهاي امنيتي مورد استفاده قرار ميگيرد هر سطر شامل رمز عبوري است که مخصوص يک کاربر خاص است. ستون هاي جدول که با آن در ارتباط هستند به صورت داده کاراکتري، اطلاعات زماني، عدد صحيح يا اعداد مميز شناور تعريف ميشوند. اين مدل پايه برنامههاي محاسباتي(spreadsheet) است. پايگاه داده ها با فايل هاي تخت به سادگي توسط فايل هاي متني تعريف ميشوند. هر رکورد يک خط است و فيلد ها به کمک جدا کننده هايي از هم مجزا ميشوند. فرضا به مثال زير دقت کنيد: id name team 1 Amy Blues 2 Bob Reds 3 Chuck Blues 4 Dick Blues 5 Ethel Reds 6 Fred Blues 7 Gilly Blues 8 Hank Reds دادههاي هر ستون مشابه هم است ما به اين ستونها فيلد ها (fields) گوييم. و هر خط را غير از خط اول يک رکورد(record) ميناميم. خط اول را که برخي پايگاههاي دادهاي آنرا ندارند رکورد برچسب(field labels) گوييم. هر مقدار دادهاي اندازه خاص خود را دارد که اگر به آن اندازه نرسد ميتوان از کاراکنر فاصله براي اين منظور استفاده کرد اما اين مسئله مخصوصا زماني که بخواهيم اطلاعات را بر روي کارت هاي منگنه قرار دهيم مشکل ساز خواهد شد. امروزه معمولا از نويسه TAB براي جداسازي فيلد ها و کاراکتر خط بعد براي رکورد بعدي استفاده ميکنيم. البته شيوههاي ديگري هم وجود دارد مثلا به مثال زير دقت کنيد: "1","Amy","Blues" "2","Bob","Reds" "3","Chuck","Blues" "4","Dick","Blues" "5","Ethel","Reds" "6","Fred","Blues" "7","Gilly","Blues" "8","Hank","Reds" اين مثال از جدا کننده کاما استفاده ميکند.در اين نوع مدل تنها قابليت حذف،اضافه،ديدن و ويرايش وجود دارد که ممکن است کافي نباشد.Microsoft Excel اين مدل را پياده سازي ميکند. 3-2- مدل شبکه اي(Network) در سال 1969 و در کنفرانس زبانهاي سيستم هاي دادهاي (CODASYL) توسطCharles Bachman ارائه شد. در سال 1971 مجددا مطرح شد و اساس کار پايگاه دادهاي قرار گرفت و در اوايل دهه 80 با ثبت آن درسازمان بين المللي استانداردهاي جهاني يا ISO به اوج رسيد. مدل شبکهاي (database model) بر پايه دو سازه مهم يعني مجموعه ها و رکورد ها ساخته ميشود و برخلاف روش سلسله مراتبي که از درخت استفاده ميکند، گراف را به کار ميگيرد. مزيت اين روش بر سلسله مراتبي اين است که مدل هاي ارتباطي طبيعي بيشتري را بين موجوديت ها فراهم ميکند. الي رغم اين مزيت ها به دو دليل اساسي اين مدل با شکست مواجه شد: اول اينکه شرکت IBM با توليد محصولات IMS و DL/I که بر پايه مدل سلسله مراتبي است اين مدل را ناديده گرفت. دوم اينکه سرانجام مدل رابطهاي (relational model) جاي آن را گرفت چون سطح بالاتر و واضح تر بود. تا اوايل دهه 80 به علت کارايي رابط هاي سطح پايين مدل سلسله مراتبي و شبکهاي پيشنهاد ميشد که بسياري از نياز هاي آن زمان را برطرف ميکرد. اما با سريعتر شدن سخت افزار به علت قابليت انعطاف و سودمندي بيشتر سيستم هاي رابطهاي به پيروزي رسيدند. رکورد ها در اين مدل شامل فيلد هايي است( ممکن است همچون زبان کوبول (COBOL) به صورت سلسله مراتب اولويتي باشد). مجموعه ها با ارتباط يک به چند بين رکورد ها تعريف ميشود: يک مالک و چند عضو. عمليات هاي مدل شبکهاي از نوع هدايت کننده است: يک برنامه در موقعيت جاري خود باقي ميماند و از يک رکورد به رکورد ديگر ميرود هر گاه که ارتباطي بين آنها وجود داشته باشد. معمولا از اشارهگرها(pointers) براي آدرس دهي مستقيم به يک رکورد در ديسک استفاده ميشود. با اين تکنيک کارايي بازيابي اضافه ميشود هر چند در نمايش ظاهري اين مدل ضروري نيست . 3-3- مدل رابطه اي مدل رابطه اي (relational model) در يک مقاله تحصيلي توسط E. F. Codd در سال 1970 ارائه گشت. اين مدل يک مدل رياضياتي است که با مفاهيمي چون مستندات منطقي (predicate logic) و تئوري مجموعه ها (set theory) در ارتباط است. محصولاتي همچون اينگرس،اراکل، DB2 وسرور اسکيوال (SQL Server) بر اين پايه ايجاد شده است. ساختار داده ها در اين محصولات به صورت جدول است با اين تفاوت که ميتواند چند سطر داشته باشد. به عبارت ديگر داراي جداول چند گانه است که به طور صريح ارتباطات بين آنها بيان نميشود و در عوض کليد هايي به منظور تطبيق سطر ها در جداول مختلف استفاده ميشود. به عنوان مثال جدول کارمندان ممکن است ستوني به نام "موقعيت" داشته باشد که کليد جدول موقعيت را با هم تطبيق ميدهد. 3-4- پايگاه دادههاي چند بعدي پايگاه دادههاي رابطهاي توانست به سرعت بازار را تسخير کند، هرچند کارهايي نيز وجود داشت که اين پايگاه دادهها نميتوانست به خوبي انجام دهد. به ويژه به کارگيري کليدها در چند رکورد مرتبط به هم و در چند پايگاه داده مشترک، کندي سيستم را موجب ميشد. براي نمونه براي يافتن نشاني کاربري با نام ديويد، سيستم رابطهاي بايد نام وي را در جدول کاربر جستجو کند و کليد اصلي (primary key ) را بيابد و سپس در جدول نشانيها، دنبال آن کليد بگردد. اگر چه اين وضعيت از نظر کاربر، فقط يک عمليات محسوب، اما به جستجو درجداول نيازمند است که اين کار پيچيده و زمان بر خواهد بود. راه کار اين مشکل اين است که پايگاه دادهها اطلاعات صريح درباره ارتباط بين دادهها را ذخيره نمايد. ميتوان به جاي يافتن نشاني ديويد با جستجو ي کليد در جدول نشاني، اشارهگر به دادهها را ذخيره نمود. در واقع، اگر رکورد اصلي، مالک داده باشد، در همان مکان فيزيکي ذخيره خواهد شد و از سوي ديگر سرعت دسترسي افزايش خواهد يافت. چنين سيستمي را پايگاه دادههاي چند بعدي مينامند. اين سيستم در هنگامي که از مجموعه دادههاي بزرگ استفاده ميشود، بسيار سودمند خواهد بود. از آنجاييکه اين سيستم براي مجموعه دادههاي بزرگ به کار ميرود، هيچگاه در بازار به طور مستقيم عموميت نخواهد يافت. 3-5- پايگاه دادههاي شيء اگر چه سيستمهاي چند بعدي نتوانستند بازار را تسخير نمايند، اما به توسعه سيستمهاي شيء منجر شدند. اين سيستمها که مبتني بر ساختار و مفاهيم سيستمهاي چند بعدي هستند، به کاربر امکان ميدهند تا اشياء را به طور مستقيم در پايگاه دادهها ذخيره نمايد. بدين ترتيب ساختار برنامه نويسي شيء گرا (object oriented ) را ميتوان به طور مستقيم و بدون تبديل نمودن به ساير فرمتها، در پايگاه دادهها مورد استفاده قرار داد. اين وضعيت به دليل مفاهيم مالکيت (ownership) در سيستم چند بعدي، رخ ميدهد. در برنامه شيء گرا (OO)، يک شيء خاص "مالک " ساير اشياء در حافظه است، مثلا ديويد مالک نشاني خود ميباشد. در صورتي که مفهوم مالکيت در پايگاه دادههاي رابطهاي وجود ندارد. 4- ويژگيهاي سيستم مديريت پايگاه دادهها پس از اين مقدمه به توصيف سيستم مديريت پايگاه دادهها ميپردازيم. سيستم مديريت پايگاه دادهها، مجموعهاي پيچيده از برنامههاي نرمافزاري است که ذخيره سازي و بازيابي دادههاي (فيلدها، رکوردها و فايلها) سازمان را در پايگاه دادهها، کنترل ميکند. اين سيستم، کنترل امنيت و صحت پايگاه دادهها را نيز بر عهده دارد. سيستم مديريت پايگاه دادهها، درخواستهاي داده را از برنامه ميپذيرد و به سيستم عامل دستور ميدهد تا دادهها ي مناسب را انتقال دهد. هنگامي که چنين سيستمي مورد استفاده قرار ميگيرد، اگر نيازمنديهاي اطلاعاتي سازماني تغيير يابد، سيستمهاي اطلاعاتي نيز آسانتر تغيير خواهند يافت. سيستم مذکور از صحت پايگاه دادهها پشتيباني ميکند. بدين ترتيب که اجازه نميدهد بيش از يک کاربر در هر لحظه، يک رکورد را به روز رساني کند. اين سيستم رکوردهاي تکراري را در خارج پايگاه دادهها نگاه ميدارد. براي مثال، هيچ دو مشترک با يک شماره مشتري، نميتوانند در پايگاه دادهها وارد شوند. اين سيستم روشي براي ورود و به روز رساني تعاملي پايگاه دادهها فراهم ميآورد. يک سيستم اطلاعات کسب و کار از موضوعاتي نظير (مشتريان، کارمندان، فروشندگان و غيره) و فعاليتهايي چون (سفارشات، پرداختها، خريدها و غيره) تشکيل شده است. طراحي پايگاه دادهها، فرايند تصميم گيري درباره نحوه سازماندهي اين دادهها در انواع رکوردها و برقراري ارتباط بين رکوردهاست.سيستم مديريت پايگاه دادهها ميتواند ساختار دادهها و ارتباط آنها را در سازمان به طور اثر بخش نشان دهد. سه نوع مدل متداول سازماني عبارتند از: سلسله مراتبي، شبکهاي و رابطهاي. يک سيستم مديريت پايگاه دادهها ممکن است يک، دو يا هر سه روش را فراهم آورد. سرورهاي پايگاه دادهها، کامپيوترهايي هستند که پايگاه دادههاي واقعي را نگاه ميدارند و فقط سيستم مديريت پايگاه دادهها و نرمافزار مربوطه را اجرا ميکنند. معمولا اين سرورها رايانههاي چند پردازندهاي با آرايههاي ديسک RAID براي ذخيره سازي ميباشند. 5- فهرست سيستمهاي متداول مديريت دادگان معروفترين اين نرمافزارهاي مديريت دادگانها ميتوان به چند نمونه زير اشاره کرد: 1.Oracle 2.Microsoft SQL Server 3.MySQL 4.PostregSQL 5.DB2 6.Microsoft Access واژه دادگان از برابرنهادههاي فرهنگستان زبان فارسي ميباشد. منبع از: [Hidden Content]