جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'پایتخت'.
5 نتیجه پیدا شد
-
خبر اروپا در مورد تحریم های تازه علیه ایران تصمیم می گیرد
Mohammad-Ali پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بین المللی
به دنبال آزمایش های موشکی ایران، اعضای اتحادیه اروپا این هفته در مورد تحریم های تازه علیه این کشور گفتگو می کنند. این خبر را لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه یک روز پس از لغو تحریم های اقتصادی علیه ایران و بلافاصله بعد از انتشار خبر تحریم های تازه آمریکا در ارتباط با برنامه موشکی تهران اعلام کرد. او گفت: «ما می خواهیم که در منطقه تنش زدایی شود، اما امروز چنین نیست، چون تنش مهمی را میان ایران، عربستان و چند کشور دیگر شاهد هستیم. بنابراین امیدواریم فضای مثبتی که به توافق هسته ای منجر شد به سایر مشکلات در منطقه نیز گسترش یابد. اما هنوز این گونه نشده است.» آقای فابیوس که در ابوظبی، پایتخت امارات متحده عربی به سر می برد، ضمن استقبال از توافق هسته ای قدرت های جهانی با ایران، این توافق را گامی در مسیر تلاش های جهانی برای کنترل گسترش سلاح های اتمی دانست. وی روز سه شنبه به عربستان سعودی سفر خواهد کرد. [Hidden Content] -
سلام داشتم خلاصه قسمتهای پایتخت 3 رامیدیدم یه جایش بودکه خیلی برام سخت بود" نقی گفت جان کری وجان کوری " شایدچیزهای دیگه ای هم گفته یاخواهدگفت یادربرنامه های دیگه یارهبرماوقتی میگن توهین می کنه (ازلفظ می گن استفاده می کنم چون من خودم علاقه ی به شنیدن اینچنین سخنرانیهای ندارم) یازمانی که بازی باآمریگاتمام شدشنیدم بعضی هادادمیزنن میگن "مرگ برآمریکا"واقعا یعنی چی یکی به من بگه حتمامن دیوانم چون اینکارهارانمی فهمم یاکارتون درست می کنیم سپاه امام قیافه ای مثل هلودارندولی مقابلش مثل کدوو....حالا من منظورم اینه که من اگربعضا یک جای یک حرفی میزنم یکی برمگرده میگه توهینه برای چیست ؟به نظرتون کسی برای من توهین کردن راروشن کرده،کسی امده بگه بچه جان احترام بایدگذاشت حتی به دشمن اینهاجزی ازارتباطه و... چرابجای اینکه به بچه های کم سن وسال بیاینفرهنگ تزرق کنندمیان مرگ براین مرگ برآن (یه دوست دارم که م یگه یدکدفعه بگن مرگ برجهان خودشون راراحت کنند) میان توکارتون مسخره می کنندمامیگیم خارجیهاتوکارتون دارن مغزهاراشست شومی دن وازاینهاولی ماچی بابعضی کارتونهایاکارهاداریم می گیم مسخره کردن خوبه. حالااین کودک بزک که بشه وجوان نبایدتوحرفهاش توهین باشه ؟ بسه اگه بگم یهویه صفحه میگم کی حوصله داره باچشم روزه
-
پایتخت 7 هزار سالهای كه فراموش شد!
Nicoltntpcd پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در تهران، البرز, قم، سمنان
ری شهر مهم مذهبی زرتشتیان بوده و یكی از مراكز مهم تربیت مغان و موبدان زرتشتی محسوب میشده است. نام این شهر در كتابهای مذهبی زرتشتیان، «رغه» ذكر شده و... در دامنه جنوبی رشته كوه توچال جلگهای پهناور هست كه از دیرباز مسكون و معمور بوده است؛ آبادیهای بزرگ و قدیمی این پهنه ری باستان است كه از چند قرن گذشته عظمتش را بهتدریج از دست داده و تهران وارث شهرت و اعتبار آن شده است. تاریخ مسكون شده این جلگه تا زمان مهاجرت اقوام آریایی پیش میرود. پیدا شدن سفالهای ساده و الوان و ظروف قدیمی در ری و نواحی آن قدمت آبادیهای آنجا را ثابت میكند. حدود سال 1313 خورشیدی در حفاری علمیای كه در جنوب كوه چشمه علی در شمال بقعه ابن بابویه در پهنه شهر ری انجام شد ظروف سفالین نقش دار و سفالهای منقش و بسیار جالب از حدود 6هزار تا 4هزارسال قبل كشف و معلوم شد كه در آن پهنه مردمی متمدن میزیستهاند و این آثار به آنها تعلق دارد. ری كه اكنون آثار بازمانده آن در 6كیلومتری جنوبشرقی تهران به چشم میخورد از نظر قدمت با نینوا و بابل هم عهد بوده و از نظر عظمت از مهمترین بلاد سدههای نخستین اسلامی است. جز بغداد و نیشابور، شهری با آن قابل رقابت نبود. شهری كه باید آن را بحق مادر تهران دانست. در «برهان قاطع» آمده است: «ری به فتح اول و سكون ثانی، نام شهری است در عراق (عراق عجم) و نام شاهزادهای هم بوده است. گویند او را برادری بود كه راز نام داشت. هر دو به اتفاق شهری بنا كردند. در تسمیه آن با هم نزاع كردند تا به نام خود هر كنند. بزرگان آن زمان برای دفع نزاع شهر را به نام ری و اهل شهر را به نام راز گذاشتند و اكنون اهل شهر را رازی و شهر را ری میگویند.» شهر گردشگری تهران شهرری جنوبیترین منطقه شهری با جمعیت 800هزارمترنفر و وسعت 40 كیلومتر مربع داخل محدوده شهری و 242 كیلومتر مربع حریم بوده و همچنین این منطقه دارای 5 ناحیه داخل محدوده و 2ناحیه خارج محدوده و 21 محله است. شهرری دارای 35 اثر تاریخی است كه حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، ابن بابویه، برج طغرل، آتشكده ری، دژ رشكان، چشمه علی، باروی ری و نقش برجسته آن از شاخصترین آنهاست. همچنین با توجه به خیل عظیم زائران و مسافران زیارتی شهرری كه سالانه به 10میلیون نفر میرسد، شهرری هشتمین شهری است كه بهعنوان شهر نمونه انتخاب شد و این موضوع برای توسعه گردشگری این شهر بهخصوص گردشگری مذهبی حائز اهمیت است و زوار حضرت عبدالعظیم(ع) چهرهای تاریخی – مذهبی به این منطقه بخشیده و آن را نسبت به سایر مناطق تهران متفاوت ساخته است. ری بخشی از تكامل و فرهنگ در سرزمین ایران است و بهعلت ویژگیهای جغرافیایی خود هیچگاه از بین نرفته اما بی رونق شده است. و علاوه بر این ویژگیهای منحصر، جایگاه این منطقه از نظر فضای شهری نیز بسیار شاخص است و بهعنوان عنصر اصلی و انسجامبخش فضای شهر تهران به شمار میآید و دسترسی مناسب با توجه به عبور كمربندی تهران (آزادگان) از شمال منطقه و نیز وجود ایستگاههای فعال مترو و امكان ارتباط سریع با مركز تهران و سایر نقاط اصلی آن نیز از دیگر ویژگیهای شهرری است. پیشینه تاریخی ری بسیاری از مورخان، بنای نخستین این شهر را به شیث بن آدم و گروهی به شاهان اساطیری باستان از جمله به هوشنگ پیشدادی فرزند كیومرث و بعضی نیز به «روی» یا «رازی» فرزندان نوح نسبت دادهاند. قدیمیترین آثار مكشوفه در ری متعلق به هزاره ششم است كه آثار این دوره از چشمه علی در شمال ری توسط اریك اشمیت در سالهای 1936-1934 از این تپه به دست آمده و مربوط به دوران نوسنگی است. علاوه بر آن در بیشتر محوطههای باستانی دشت ری از جمله در تپه ارگ و باروی ری، یافتههای سفالینههای خاكستری صیقل یافته و ظریف مربوط به دوره آهن و اواخر هزاره اول است كه نشانگر اهمیت این منطقه از نقطه نظر روشن شدن ارتباط با شرق و غرب و تعیین چگونگی یا تاثیر وجود مردمان تازه وارد به فلات مركزی است. علی برزگر، كارشناس باستانشناسی و مسئول آموزش معاونت فرهنگی – اجتماعی شهرداری شهرری در این باره میگوید: شهرری در زمانهای گذشته یكی از باشكوهترین شهرهای اسلامی بود و اوج شكوه و عظمت آن را باید در دوران سلجوقی از قرن ۱۱ تا ۱۳ میلادی جستوجو كرد. با حمله مغول، ری تخریب شد و بهتدریج استحكامات، مساجد، كاخها و خانههای زیبای این شهر به خاكریزها و تپههای كوچك مسطح تبدیل شد و با گذشت 600سال، بخش اعظم پایتخت سلجوقی زیر این تپهها پنهان شد. آنچه امروز از محدوده بافت تاریخی ری برجای مانده است، به 3بخش تقسیم میشود؛ ارگ یا شهر شاهی ری، دیوار اصلی برج و باروی ری یا دیوار دوم و گورستانهای شهر ری. ارگ در حقیقت ادامه یك بنای دفاعی بنا شده روی قلعه و دژ شمالی رشكان بوده كه تاسیسات گوناگونی داشته است. این بنا از سنگ ساخته شده بود و از وضعیت امنیتی- حفاظتی طبیعی كوه نیز بهره میبرد. اكنون بخش محدودی از باروی جنوبی و شرقی ارگ باقی مانده است و در جنوبغربی آن نیز كارخانه گلیسیرین قرار دارد. این دیوار مانند باروی اصلی ری از چینه و خشت ساخته شده و دارای برجهای پشتیبان است. برزگر در ادامه ری را با قدمتی 7هزار ساله و با نشانههای تمدنی درخشان چون تپه چشمهعلی بهعنوان شاخص فرهنگی مهمی در منطقه دانست و یادآور شد: ری شهر مهم مذهبی زرتشتیان بوده و یكی از مراكز مهم تربیت مغان و موبدان زرتشتی محسوب میشده است. نام این شهر در كتابهای مذهبی زرتشتیان، «رغه» ذكر شده و در كتابهای تاریخی یكی از شهرهای بزرگ دولت ماد بوده است. از اهمیت این شهر در دوران هخامنشیان است كه نام آن در سنگ نبشته بیستون بهصورت «رگا» در كتیبهای از داریوش هخامنشی به 3 زبان آمده است. ری در زمان سلوكیان در پی ویرانی در اثر زلزله شدید، دوباره آباد شد. دروازههای ری شهرری از زمانهای بسیار دور از سویی مركز تجارت و معبر بازرگانان و قافلهها و بازار تبادل كالاهای مختلف بوده و از سوی دیگر به سبب آبادی، شهرت، اعتبار و عظمت، نظر جهانداران مختلف را جلب كرد. به همین سبب در چهار طرف آن دروازههای آبادی وجود داشت. در دوره اسلامی نیز كه شهر جدید احداث شد دروازههایی آهنین تهیه كردند. نام دروازههای ری در كتابهای «المسالك و الممالك» و «صوره الارض» و «معجم البلدان» آمده است؛ مثل دروازههای كوهكین، باطان، در مصلحگاه، دروازه آهنین و... . بافت تاریخی شهرری و جایگاه مقابر در معماری محلههای مهم ری عبارتند از: محلههای باطان، پالانگران، دررشقان، در شهرستان، در عابس، دركنده، مصلحگاه، زامهران كلاهدوزان، مهدیآباد، ساری ایلات و فخرآباد. در سالهای گذشته باروی اصلی شهرری در قسمت غربی توسط اداره میراث فرهنگی استان تهران مرمت شد. به اعتقاد كارشناسان میراث فرهنگی، بافت تاریخی شهرری در اصل نه بافتی مسكونی با قدمتی تاریخی بلكه شماری از آثار باستانی و محوطههای باستان شناختی است كه با توسعه بافت شهری جدید ری ارتباط مستقیم دارد. بنابراین آشكار است كه در اجرای هرگونه طرح حفاظت و احیا باید ابتدا ماهیت و چگونگی این بافت، مطالعه و شناسایی شود. محدوده بافت تاریخی ری براساس محلههای امروزی چنین است: از شمال به جاده كمربندی تهران، از جنوب به جاده كمربندی شهرری از شرق به كوههای سیمان شهرری و از غرب به خیابان شهید رجایی. علی برزگر درخصوص اینكه مقابر، جایگاه اصلی و كهن خود را بهتدریج در معماری از دست داده است یادآور شد: جایگاه مقابر بهخصوص امامزادهها در حیات اجتماعی مذهبی ایران تاكنون ادامه داشته است. امروزه این نوع بناها بیشترین بناهایی هستند كه برای انجام مراسم مذهبی، زیارت و... درون شهرها و روستاها و در قلب مردم به حیات خود ادامه داده است. بدیهی است كه در منطقه شهرری به تاسی از سایر مناطق اسلامی آرامگاههایی ایجاد شده است. این كارشناس اظهار كرد: بررسیها و كاوشهای باستانشناختی كه در سده اخیر در شهرری صورت گرفته بیشتر مربوط به دوران پیش از تاریخ و بعد از آن به دوره تاریخی محدود بوده است و باید گفت بناهای آرامگاهی ری در دوره اسلامی همچنان مهجور بوده و مورد بررسی قرار نگرفته است و همین مسئله سبب شده تا از بناهای آرامگاهی منطقه اطلاعات ناچیزی داشته باشیم. بهطور كلی در تقسیمبندی مقابر دوره اسلامی شهرری میتوان آنها را به 2گروه آرامگاههای مذهبی (بقعه بیبی شهربانو، بقعه بیبی زبیده، امامزاده عبدالله، امامزاده هادی، بقعه ابن بابویه) و آرامگاههای غیرمذهبی (برج نقارهخانه، برج طغرل) تقسیم كرد. همچنین مقابر شهر ری را از نظر فرم و ریختشناسی میتوان به گروههای مقابر برجی شكل (برج طغرل، برج نقاره خانه) و مقابر چهارضلعی گنبددار (بقعه جوانمرد قصاب، بقعه ابن بابویه، امامزاده هادی) و مقابری كه در آنها حرم اصلی بنا به وسیله ایوانها و رواق و طاقنماهایی كه در جوانب و متصل و توأم با بقعه اصلی ساخته و محصور شدهاند مانند بقعه بیبی شهربانو، بقعه بیبی زبیده و امامزاده عبدالله تقسیم كرد. -
روایت انتقال پایتخت هنری جهان از «پاریس» به «نیویورک»
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در شهرها و بناها و فضاهای شهری
داستان دو شهر قصه هنر نوین از آنجا شروع شد که نمایشگاهی به مناسبتبزرگداشت «پل سزان» در پاریس به نمایش درآمد. همان طور که 1899 به 1900 تبدیل میشد، چشم های مردم به نوآوری های هنرمندان آشناتر می گشت. آنجا پاریس بود؛ شهری کهلقب پایتخت هنری را سال ها پیشتر از فلورانس و دیگر شهر های ایتالیا ربوده بود. همهراه ها به پای برج ایفل ختم می شد. راه هایی که با خود چاپ های ژاپنی و مینیاتورهایایرانی، تندیس های آفریقایی و نقاب های سرخ پوستان را به آتلیه هنرمندان میرساندند. راه هایی که «ون گوگ»، «ماتیس» و «موندریان» را از هلند، «پیکاسو»، «دالی»، «بونوئل» و «لورکا» را از اسپانیا، «جاکومتی» را از سوئیس، «ریورا» را ازمکزیک، و بسیاری از هنرمندان را از روسیه، امریکا، آسیا و بسیاری از نقاط جهان بهپاریس کشانده بود. «فوو»ها در نمایشگاه آثار خود در سال 1905 تعریف تازه ای ازفعالیت هنری ارائه کردند.. کوبیسم ویرانگر و آبادی هنر جدید همچنان که هنر اروپا در تب رنگ های درخشان فوویست ها جان میگرفت، نابغه اسپانیایی که در پاریس اقامت گزیده بود، دستاورد هایش را در چشم هایشگفت زده سال های اول قرن به نمایش گذاشت. «پابلو پیکاسو» که به کشف ابعاد وسیع تراز یافته های فووها از آموخته های سزان نائل آمده بود، پاریس را غرق در شگفتی کرد. او به همراهی «ژرژ براک» ارجحیت مکان بر زمان را که از رنسانس تا آن روزگار بر دیدهنرمند تسلط داشت، با ارائه تصویری چندزمانه از موضوعی واحد در هم شکست. پیکاسو بهمدد استعداد شگرف خود در شکستن قالب های کهنه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کرد. تاثیرشیوه نوین نقاشی او که منتقدان نام کوبیسم بر آن نهادند بر هنر مدرن سده بیستمانکارناپذیر است. نه تنها در فرانسه هنرمندانی مانند «فرنان لژه» به سبک او رویآوردند، در ایتالیا نیز جنبش فوتوریسم تحت تاثیر این شیوه شکل گرفت و «حرکت» را بهابعاد آن افزود. نقاشی روسیه نیز از تحولات پاریسی بی نصیب نماند و سوپرماتیسم روسیکه آفریده دستان «کازمیر مالویچ» بود پیش از این، تعالیم فکری و عملی کوبیسم وفوتوریسم را به خوبی تجربه کرده بود. جنبش ها بین دو جنگ جنگ جهانی اول هنرمندان اروپا را در یأس عمیقی فرو برد. آنان که روزی دستاوردهای جهان مدرن را بی چون و چرا می پذیرفتند، به ناگاه بهمبارزه با آن درآمدند. بر خلاف بیانیه «فوتوریست» ها که روزگاری به تجلیل علم ودنیای ماشینی پرداخته بودند، حال روشنفکران دیگر نمی دانستند باید از چه چیزی دفاعکنند. دولت های فاشیستی به نفی هنرهای غیرسودمند برآمدند. مدرسه «باهاوس» را که «والتر گروپیوس» بعد از جنگ جهانی اول تاسیس کرده بود در نظر نازی ها آشیانه بلشویکها شمرده می شد و در سال 1933 تعطیل شد. تاثیر این مدرسه و استادانش مانند «یوهانایتن»، «لازلو موهولی-ناگی» و «واسیلی کاندینسکی» بر هنر نوین تا به امروز مشهوداست. ایتالیا نیز به همین سرنوشت دچار شد و در شوروی نیز تنها هنری که در خدمت تودهها بود معتبر شناخته شد و مابقی هیاهوی بسیار برای هیچ خوانده شد. اسپانیای ژنرالفرانکو نیز هنرمندان را به شکنجه، مرگ یا تبعید مکافات می کرد. اما فرانسه هنوزآزاد و پاریس در تمام آتلیه ها، هتل ها و کافه ها پذیرای هنرمندان بود. از افتتاح اولین نمایشگاه «فوویست»ها در «سالن پاییزی پاریس» تا شعله ور شدن آتشجنگ در سراسر اروپا مدت زیادی نگذشت. این حوادث در دهه های نخستین قرن بیستم شور وشعف اولیه هنرمندان در مقابل دستاورد های دنیای مدرن را به ستیزه جویی آنان دربرابر این دوران بدل کرد. در سال های آغازین جنگ اول جهانی «جنبش دادا» در زوریخمتولد شد. «دادا با همه چیز مخالف است، حتی با دادا»؛ این شعار هنرمندانی بود کهآشفتگی روزگار خویش را برنمی تافتند و به نفی هر گونه زیبایی در هنر می پرداختند. دیدگاه دادائیست ها به سرعت در سراسر اروپا و امریکا رواج پیدا کرد. اما هنوز مجالآن نرسیده بود که امریکا در این میدان نقشی درخور ایفا کند. هنرمندانی که درکشورهای در حال جنگ یا درگیر فاشیسم فرصتی برای ابراز عقیده پیدا نمی کردند بی درنگمسافر سایه گسترده دروازه آزادی پاریس می شدند. در این شهر «مارسل دوشان» جنبش کمعمر «دادا» را رهبری می کرد.اکنون نوبت «سوررئالیست»ها بود که تحت تاثیر «دادا» طرحی نو در دایره دنیای دیوانه دراندازند. در روزگاری که بیانیه صادر کردن رسم جنبشها بود، «آندره برتون» نظریه های «سوررئالیسم» را به دنیا عرضه کرد. عقاید او بهزودی مرزهای اروپا و امریکا را طی کرد. با اینکه در بیانیه برتون تاکید بر ادبیاتبود اما دیگر رشته های هنری از آن بی نصیب نماندند. «خوان میرو» نقاش اسپانیایی کهدر پرتغال و سپس در پاریس اقامت گزیده بود، جذب این جنبش شد و تا آنجا پیش رفت کهبرتون آثار او را «سوررئالیست تر از تمام نقاشی های سوررئالیست دیگر» خواند. (دایرهالمعارف هنر، رویین پاک باز، ص 559) «سالوادور دالی» دیگر نقاش اسپانیایی نیز بهاین جنبش پیوست و دوست و هم وطنش «لوئیس بونوئل» مرزهای سوررئالیسم را به سینماکشاند. «آندره ماسون»، «ماکس ارنست»و «رنه مارگریت» از دیگر چهره های نقاش شاخص اینجنبش بودند. مجله های سوررئالیست ها نه تنها در فرانسه بلکه در انگلستان و امریکاانتشار می یافتند و به گسترش این جنبش هنری کمک بسیاری کردند. سال های دهه 1930 اوجشکوفایی سوررئالیسم بود و هر هنرمند پیشرو به گونه ای با سوررئالیسم و پاریس رابطهداشت. پاریس آن روزگار نه تنها پایتخت هنری جهان شمرده می شد، بلکه برای زندگی، تحصیل،تفریح و گردشگری بهترین شهر دنیا به حساب می آمد. ثروتمندان فرزندانشان را برایآشنایی با مظاهر تمدن و تحصیلات عالی به این شهر می فرستادند. حتی برای فراگیریآشپزی، پاریس بهترین نقطه دنیا بود. به خصوص امریکایی ها چشم به این شهر فریباداشتند و هر تحولی در آن را به دقت دنبال می کردند. اما شعله های جنگ جهانی دوم باردیگر اروپای غرق در زندگی مدرن و ماشینیسم را به کام یاس و نابودی کشاند. این گونهبود که مهاجرت و پناهندگی هنرمندان به کشورهایی که درگیر جنگ نبودند آغاز شد و چهجایی بهتر از امریکا که آن سوی اقیانوس اطلس به دور از آتش جنگ به انتظار آناننشسته بود. در حقیقت جنگ جهانی، بسیاری از دستاوردهای اروپا ازجمله پایتخت هنریخویش را به امریکا هدیه داد. امریکا و هدایای جنگ در روزگاری که شکوه تمدن غرب در قاره اروپا تجلی یافته بود،بحران اقتصادی ایالات متحده امریکا را فراگرفته بود. نابسامانی های این بحران بهجامعه هنری نیز سرایت کرد و کسب و کار هنری از رونق افتاد. بعضی هنرمندان امریکاییراه مهاجرت به اروپا را در پی گرفتند و عده ای در وطن ماندگار شدند. اما هر دو گروهبا جنبش های هنری اروپایی همراه بودند. بخصوص سوررئالیسم که هنرمندان امریکایی مقیمپاریس را همراهخود دید و در واقع نیویورک یکی از پایگاه های آنها به شمار می آمد. دیدید که با در گرفتن جنگ در اروپا شمار زیادی از هنرمندان از سراسر اروپا بهامریکا مهاجرت کردند. در حقیقت انزوای امریکا در عرصه بین المللی با وقوع جنگ دراروپا و ورود امریکا به این رویداد شکسته و نقش این کشور در تمام عرصه ها پررنگ ترشد. امریکایی که قدمت هنرش به بیش از دو سده قد نمی داد و همیشه در پس قدم هایهنرمندان اروپا حرکت می کرد، به یک باره میراث خور دستاوردهای هنرمندانی شد کهیافته هایشان ریشه در قدمت تاریخ داشت. اما بسیار ساده انگارانه است که حرکتسازماندهی شده و آینده نگرانه ای را که در شکل گیری این تفوق تاریخی موثر بودنادیده بنگاریم. البته پیش از این مهاجرت هنرمندان درجه چندم اروپا به امریکا ازاوایل سده هجدهم میلادی آغاز شده بود. آنان با انتقال هنر اروپا به سرزمین هاینویافته تاثیر زیادی بر آینده این قاره برجای گذاشتند. اما امریکایی ها از اندیشههای ملی گرایانه در هنر خود غافل نماندند. «رواج موضوع های امریکایی نتیجه کوششنقاشانی متاثر از اندیشه ملی گرایی بود که می خواستند ویژگی های سرزمین خود را درآثارشان نشان دهند. منظره نگارانی چون «کل»، «بیرشتات» و «چرچ» ـ که مکتب رودخانههادسن نام گرفتند ـ در این زمره بودند.» (دایره المعارف هنر، رویین پاکباز،ص 696) جالب اینجاست که ظهور این مکتب در امریکا در حدود سال هایی است که مکتب باربیزوندر فرانسه به وقوع پیوست. آنها نیز برخلاف رسم معمول در اروپای دهه 1840 به جای سفربه ایتالیا برای یادگیری نقاشی، در دهکده ای به نام «باربیزون» اقامت گزیدند و درطبیعت فرانسوی آنجا به هنرآفرینی پرداختند. اما شکوفایی هنر امریکا در دهه هاینخستین قرن بیستم و با گشایش آتلیه ها و برپایی نمایشگاه هایی در دفاع از هنر مدرنمیسر شد. در حالی که «فوویسم» و «کوبیسم» در فرانسه هنر قرن را متحول می کردند،هنرمندان امریکایی نیز به این جنبش ها پیوستند. اما در دهه 1930 حرکت هایی علیه هنروارداتی فرانسوی و در جدال با جریا ن های انتزاعی هنر امریکا به مقابله برخاستند. «عامل مهمی که به این روند به طور جدی دامن زد پروژه هنر فدرال( WPA) بود که بهموجب آن دولت امریکا تلاش کرد هنرمندانی را که تحت شرایط اقتصادی نامناسبی به سر میبردند به نحوی مورد حمایت خود قرار دهد.» (آخرین جنبش های هنری قرن بیستم، ادواردلوسی اسمیت، علیرضا سمیع آذر، ص 35، نشر نظر) اما ظهور سوررئالیسم، امریکای بحران زده را مقهور خود کرد. در همین سال ها «هانسهوفمان» آلمانی که پس از اقامت در پاریس و برقراری ارتباط با استادان هنر جدیدنظیر«ماتیس»، «براک» و «پیکاسو» به امریکا مهاجرت کرده بود، تجربیات خود را در کالجهای هنری آن دیار به هنرآموزان منتقل کرد. در سال های پیش از جنگ نمایشگاه هایی ازآثار «رودن»، «ماتیس»، «پیکاسو»، «برانکوزی»، «هانری روسو» و «پیکابیا» در نیویورکبرپا شد و تاثیر عمیقی بر فضای هنری این شهر گذاشت. نیویورک اکنون پذیرای هنرمندانبزرگ قرن بود که اروپای جنگ زده را به قصد امریکا ترک می کردند. «آندره برتون»، «ماکس ارنست»،«رنه مارگریت»، «روبرتو ماتا»، «سالوادور دالی» و «آندره ماسون» بهامریکا مهاجرت کردند و پاریس را در اسارت نازی ها رها کردند. «پیکاسو» اما در پاریسماند که این امر موجب از میان رفتن جنب و جوش مثال زدنی او و بروز اضطراب و افسردگیدر فعالیت هنری او شد. عارضه ای که با پایان یافتن جنگ برطرف شد. نعمت حضورسوررئالیست ها در امریکا تمام آنچه را در پاریس بود به نیویورک بخشید تا جنبش هایهنری متاخر قرن مانند «اکسپرسیونیسم انتزاعی»،«پاپ آرت»، «کانسپچوال آرت» و «مینیمال آرت» همه در امریکا متولد شوند. -
تصاویری زیبا از قاهره پایتخت مصر
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در فیلم ها و تصاویر شهرسازی