شهر همچون پالیمستی از لایه های خاطره
داریوش شایگان
چکیده:
بین زیستگاه انسان و تجربۀ او از فضا از یک سو و فضای ذهنی و نوع منش ما در دنیا، نوعی سنخیت وجود دارد . نمی توان یکی را بدون دیگری تغییر داد شاید اصلاً فضای درونی ماست که شکل شهرها را می سازد و به زیستگاه انسان صورت می بخشد .
با توجه به آنچه در پیرامون خویش می بینیم واقعاً به این نتیجه رسیده ایم که صرف نظر از برخی استثناهای درخشانی که در بعضی موارد می بینیم ، تخیل خلاق انسان با مشکل جدی و مهمی روبه روست . دیگر کسی نمی داند چه بسازد و چگونه آن را بسازد . البته هر روز شاهد ظهور انواع و اقسام مکعب های شیشه ای و بتونی در گوشه و کنرا شهر ها هستیم که شباهت زیادی به هم دارند . خانه های هم شکلی می بینیم که همه در نهایت براساس الگوی کارکردی مشابهی بنا شده اند . ولی وقتی با معماران صحبت می کنیم . می بینیم پریشانی و سردرگمی آن ها از فلاسفه هم بیشتر است . اول از همه این که هیچ وقت با هم توافق ندارند و تازه اگر معجزه ای روی دهد و به توافق برسند ، باز آدم بیشتر بدبین و مشکوک کی شود و به خود می گوید حتماً یک جای کار ایراد دارد که به توافق
رسیده اند .
دریافت متن کامل مقاله [ دریافت فایل ]