لازم دونستم یه مطالبی رو عنوان کنم اما قبلش باید عرض کنم این مطالب تماماریشه درواقعیت داره اماچون تجربه شخصی منه ممکنه مخالفان زیادی داشته باشه پس لطفا بعدازمطالعه شروع به نقل قول گرفتن وحمله به من نکنید!هرکسی اززاویه دیدخودش به زندگی نگاه میکنه این دید واسه هرکس اختصاصیه یعنی دید من نسبت بقیه کاملا متفاوته امادرکل یک چیزه.نمیدونم میدونیدیانه!اماآدمها حتی رنگهاروهم باهم متفاوت میبینند!رنگ سبزی که من میبینم با رنگ سبزی که شما می بینید کاملا متفاوته.امادرکل همه رنگ سبزرو سبز میبینیم دیدماهم نسبت به زندگی وتجربیات ماهمینطوره همه به ظاهر یه جورزندگی میکنیم اما همیشه همه چیز اونطور که به نظرمیاد نیست!
مطالب رو که دوستان عزیز منت گذاشتند وعنوان کردند که جاداره ازهمه بخاطرحضورشون تشکر کنم به نکته ای برخوردم که تقریبا درهمه مشترک بود واون ازجار از کاری به نام خیانت همسربود(زن ومرد یکسان)مشکلات هرگز یک شبه درزندگی پیدا نمیشوند که انتظار داشته باشیم یک شبه قابل حل باشه واسه ایشون مثال دندون درد رو زدم اما خیلی مثالهای دیگه میشه زد!من باب مثال:بیشترما (بخصوص پسرها از یه سنی که بالاتر میریم)با واژه چاقی به خوبی آشنا میشیم!اما فراموش میکنیم این چاقی حاصل ماهها وشاید سالها بیتوجهی ما نسبت به رعایت نکات تغذیه ای دررژیم غذای مون بوده نه چیز دیگه!حالا میبینیم چاق شدیم!چکار میکنیم؟شروع میکینیم موارد اصلی غذایی رو از رژیم روزانه حذف کردن!روغن نمیخوریم برنج نمیخوری اله نمیخوریم بله نمیخوریم............
نتیجه بعداز چندوقت به ظاهر لاغر میشم امااین لاغری کاذبه!فقط کافیه مادوباره به رژیم عتدی غذایی برگردیم نه تنها لاغر نمیمونیم بلکه شاید وزن ما دوبرابر قبل از رژیم بشه!چرا؟