جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'وسمه'.
1 نتیجه پیدا شد
-
وسمه به فارسى«وسمه»گفته مىشود.در كتب طب سنتى گیاه آن با نام عربى آن«كتم»و«خطر»(برگ گیاه)آمده است.به فرانسوى ed?euoV و letsaP و sed letsaP sreirutniet و ?evitluc letsaP و به انگلیسى letsaP و daoW و ogidni naeporuE گفته مىشود.گیاهى است از خانوادهء eareficurC ،نام علمى آن .L airotcnit sitasI مىباشد.گونهاى از گیاه وسمه را در مازندران«شالحنى»(حناى شغال)نامند. به فارسى«وسمه»گفته مىشود.در كتب طب سنتى گیاه آن با نام عربى آن«كتم»و«خطر»(برگ گیاه)آمده است.به فرانسوى ed?euoV و letsaP و sed letsaP sreirutniet و ?evitluc letsaP و به انگلیسى letsaP و daoW و ogidni naeporuE گفته مىشود.گیاهى است از خانوادهء eareficurC ،نام علمى آن .L airotcnit sitasI مىباشد.گونهاى از گیاه وسمه را در مازندران«شالحنى»(حناى شغال)نامند. مشخصات گیاهى است دوساله كه از برگ آن مادهء آبىرنگ سیر به نام وسمه گرفته مىشود. بلندى آن ١١٠ - ٩٠ سانتىمتر،برگهاى آن كمانى و بهطور گروهى است.قسمتپایین برگها نازك و سفید شده و به شكل دمبرگ ضخیم گوشتى درآمده و به ساقهمتصل مىشود.قسمت بالاى برگ بیضى دندانهدار براق و سبزرنگ است. گلهاى آن زرد،میوهء آن خورجینك كوتاه و سیاهرنگ و ریشهء آن عمودى وكمى ضخیم مىباشد. گیاه وسمه بومى چین است و در سایر مناطق دنیا نیز انتشار دارد.در ایران نیزگونههایى از آن بهطور خودرو مىروید و در باختران،طاق بستان دیده مىشود. گونههاى دیگرى از آن در شمال ایران در مازندران،پل زنگوله در كنار رودخانهها درریگزار و در دامنههاى البرز انتشار دارد.این گیاه خاكهاى سبك قابل نفوذ را دوست دارد.تكثیر آن معمولا از طریقكاشت بذر آن در بهار روى خطوطى به فاصلهء ٣٠ - ٢۵ سانتىمتر انجام مىگیرد،رشدآن تا تیرماه خیلى بطئى است ولى از آن به بعد سریع مىشود.برگهاى آن را ۵ - ۴ باردر سال وقتى كه به قدر كافى ضخیم و براق و چرب باشد،برداشت مىكنند و از خمیربرگها وسمه به دست میآید. تركیبات شیمیایى از نظر تركیبات شیمیایى در گیاه وسمه مواد اندیكال ١ ،اندوكسیل ٢ ،ایزاتان ٣ ولابنزیم ۴ وجود دارد[چونگ یائوچى]. خواص-كاربرد در چین ریشهء گیاه كه تلخ است و خنككننده،براى كاهش حرارت تب مخملكتجویز مىشود[چونگ یائوچى].از برگهاى آن نیز به عنوان خنككننده براى خنككردن حرارت خون استفاده مىشود و براى معالجهء سرخك و تیفوئید و آنفلوانزاتجویز مىگردد. و اما طبق نظر حكماى طب سنتى ایران برگ كتم كه از آن وسمه گرفته مىشود ازنظر طبیعت گرم و خشك است و از نظر خواص معتقدند كه قابض است.مالیدن آن بهسر براى زكام و تقویت مو نافع است.خوردن آب برگ آن یا آب دمكردهء برگ آنقىآور است و در موارد گزیدن سگ هار نافع است. وسمه مضر و مضعف دماغ است از این نظر باید با قرنفل و لادن خورده شود. براى تهیهء روغن وسمه آب برگ را با هموزن آن روغن كنجد با آتش ملایممىجوشانند تا روغن بماند و آب آن تبخیر شود.روغن وسمه براى دراز شدن موىسر و جلوگیرى از ریختن آن نافع است. مالیدن روغن وسمه براى بواسیر نیز مفید است.تخم وسمه شبیه تخم ترب است. مالیدن گرد تخم براى جلوگیرى از آب آوردن و همچنین براى جذب آب چشم درآغاز آب آوردن(آبمروارید)نافع است.اگر ریشهء آن را با آب بپزند و صافنموده و قدرى صمغ عربى داخل آن نمایند،مانند مركب براى نوشتن رنگ خوبىاست. خوانندهء محترم توجه فرمایند كه در موارد كاربرد گیاه وسمه در قسمت اول كهعقاید حكماى چینى و خاور دور ذكر شد آن را سرد و خنككننده مىدانند و درمواردى براى كاهش حرارت تبها به كار مىبرند.ولى در كتب طب سنتى ایرانى آن راگرم و خشك مىدانند و براى مواردى سواى آنچه كه در خاور دور به كار مىرودتجویز مىنمایند.این یكى از موارد نادرى است كه بین این دو گروه حكما اختلافنظر هست و یا به عبارت بهتر اتفاق نظر وجود ندارد و موضوع جالبى براى تحقیقاست كه نظر پژوهشگران پزشكى را براى انجام تجربیاتى در این زمینه جلب مىنماید. توضیح:سرمه نیز كه براى مالیدن به چشم كاربرد دارد و به فرانسوى enibitS و بهانگلیسى muirylloC (مترادف توتیا)نامند،سنگى است به نام سنگ سرمه سیاه براقغیرشفاف سنگین و معدن آن در اغلب نقاط ایران هست و بهترین آن در اصفهانمىباشد.از كرمان نیز مىآورند ولى كمارزشتر از سرمهء اصفهان است[عرایس]. سنگ اصفهان را از معدنى در نواحى قهپایه مىآورند[تحفه]به عربى«اثمد»گفتهمىشود.اثمد همان آنتیموان است و سنگ سرمه نیز سولفور آنتیموان مىباشد. [Hidden Content]