جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'وجه همكنش'.
1 نتیجه پیدا شد
-
مقاله چرا خارجیها تعارف فارسی را نمیفهمند ؟
sam arch پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات ادبی
چكیده : تعارف یكی از مسائل مهمی است كه دانستن آن برای فارسیآموزان خارجی ضروری به شمار میرود. در این مختصر، نگارنده قصد دارد مشخص كند چرا فارسیآموزان خارجی نمیتوانند تعارف فارسی را بفهمند یا خوب متوجه شوند.ابتدا دربارة نظریه ادب همگانی، كه توسط براون و لوینسون مطرح شد سخن میرود و بعد پدیدة تعارف براساس این نظریه مورد بررسی قرار میگیرد. در این بخش به این پرسش پاسخ داده میشود كه: آیا تعارف فارسی در چارچوب نظریة ادب قرار میگیرد؟ بخش سوم به دستگاه ضمیر و فعل میپردازد و مهمترین نقشهای تعارف و فرق آن با ادب عمومی را آشكار میكند. سرانجام، سه علت اصلی برشمرده و راهحل ممكن ارائه میشود. كلید واژهها: تعارف، نظریة ادب، حیثیت، فارسیآموزان خارجی، دستگاه ضمیر، دستگاه فعل، وجه همكنش. مقدمه یكی از شركتكنندگان دورة دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی جملهای را گفت كه بهخوبی دیدگاه یك خارجی را دربارة تعارف در زبان فارسی نشان میدهد. این خانم میگوید: «قبل از آمدن به ایران فكر میكردم كه یك سلام گفتن برای یك روز كافی است، اما حالا میبینم كه سلام گفتن و تشكر كردن اینجا حد ندارد ». معمولاً فارسیآموزان خارجی تعارف فارسی را نمیشناسند و این مسأله باعث میشود كه آنها در تعارف تفریط ــ یا گاهی اوقات حتی افراط ــ كنند. از طرف دیگر، كافی است به یك ایرانی بگویید خسته نباشید تا او بگوید: «چقدر با استعدادید، تعارف را بلد هستید». این نكته بهخوبی ارزش و اهمیت تعارف را در زندگی ایرانیان منعكس میكند. هر زبانی ویژگیهای خاصی دارد و یكی از ویژگیهای زبان فارسی وجود عبارات مؤدبانهای است كه عمدتاً برای فارسیآموزان خارجی مشكلاتی پیش میآورد و هنگام ارتباط با فارسیزبانان، باعث سوءتفاهم میشود. عبارات مؤدبانه در همة زبانهای جهان وجود دارد و تنها این نكته نمیتواند باعث مشكلات و سوءتفاهم شود. با این حال میبینیم كه خارجیان مقیم در ایران در همكنش با ایرانیان با سختیهای زبانی روبهرو میشوند و بیشتر آن سختیها متعلق به این عبارات است. هدف این مقاله پیدا كردن مهمترین علتهای چنین مشكلاتی است كه فارسیآموزان خارجی در ایران با آن روبهرو میشوند. برای این كه كاملاً این موضوع را بفهمیم، اول باید به نظریة ادب عمومی بپردازیم. بنابراین، در بخش اول به بررسی این نظریه میپردازیم. در بخش دوم خواهیم دید چهقدر «تعارف» در زبان فارسی وارد قالب نظریة ادب میشود و آیا این نظریه به همه پرسشهای زمینه خود جواب میدهد یا خیر. در این بخش نظرات بعضی از زبانشناسان ایرانی و خارجی را راجع به این موضوع میآوریم و همچنین ترجمة كلمة «تعارف» را به زبان انگلیسی بررسی میكنیم. مقالههای زیادی دربارة تعارف از جنبة زبانشناسی به رشتة تحریر درآمده ــ بعضی از آنها به قلم خود ایرانیها و بعضی دیگر به قلم خارجیها ــ اما كمتر كسانی هستند كه به قضیة تعارف و فهمیدن آن از طرف غیرفارسیزبانان توجه كرده باشند. ترجمة انگلیسی كلمة «تعارف» و سعی برای گذاشتن آن در قالب نظریهای كه از آن تنگتر است، باعث فهمیدن نادرست این پدیده شده است كه دلیل آن ارائه خواهد شد. در بخش سوم مقاله، با ارائة نمونة افعال و ضمایر زبان فارسی نشان خواهیم داد كه خود زبان بهترین پاسخ را به این پرسش میدهد و جنبههای دیگر مسأله، اگرچه قابل توجه است و نمیتوان از آنها چشمپوشی كرد، به اندازة عامل زبان اهمیت ندارند. منظور از خارجیها در این مقاله، غربیها و اروپاییهایی هستند كه با زبان فارسی سر و كار دارند، زیرا بیشتر غربیها در اینباره تحقیق كردهاند و دیگر آن كه در شرق ممكن است زبان یا زبانهایی پیدا شود كه بیشتر از فارسی این نكته را شامل شود، اگرچه از محتوای كتابها و گفتوگو با شرقیها به نظر میرسد كه از این لحاظ نظیر زبان فارسی در كل جهان كمتر پیدا میشود. 1. نظریة ادب نظریة ادب را میتوان به عنوان یكی از مهمترین و مؤثرترین نظریههای زبانشناسی در 20 سال اخیر معرفی كرد. گرایش به این نظریه چندان است كه میتوان آن را زیرشاخة مستقل منظورشناسی دانست. درحقیقت میتوان آن را به عنوان پیوندی میان منظورشناسی و جامعهشناسی زبان خواند. نظریة ادب توسط براون و لوینسون (1987) تبیین و عرضه شده است. ادب، راهكار عباراتی است كه در محاورة روزمره بین همة مردم و در همة فرهنگها بهكار میرود. بنابر این نظریه، هدف از بهكار بردن راهكارهای مذكور، حفظ حیثیت مخاطب است. كلمة «حیثیت» ترجمة كلمة انگلیسی Face ، به معنی تصویری است كه شخصی از هویت، ارزش و استعداد خود دارد. این كلمه در زبان انگلیسی پیشینة بسیار جالبی دارد. میگویند در قرن هیجدهم میلادی مردها و زنهای متعلق به سطح بالای جامعه، صورت خود را بسیار آرایش میكردند و مواد آرایشی زیادی روی صورت میگذاشتند، همه به این امید كه بههمدیگر مهر بورزند و از آن جایی كه بهندرت به حمام میرفتند، آن ساخت مواد آرایشی روزبهروز روی صورتشان ضخیم و ضخیمتر میشد. درجشنها، اگر نزدیك به آتش میشدند، مواد آرایشی آب میشد و صورت و حیثیتشان را به خطر میانداخت. آنوقت خدمتكاران، پردهای بین آنها و آتش میگذاشتند تا صورت و حیثیتشان حفظ شود . براون و لوینسون ادعا میكنند كه، در زندگی روزمره حیثیت ما به خطر انداخته میشود و هدف از بهكار بردن عبارات مؤدبانه، حفظ حیثیت است. این مسأله شبیه داستان بالاست. براساس نظریة آنها، در هر ارتباط زبانی، متكلم و مخاطب، حیثیت و نیازهای حفظ حیثیت را درنظر میگیرند. بنابر نوشتة براون و لوینسون، حیثیت دو جنبه دارد: مثبت و منفی. حیثیت مثبت، نیاز انسان به مورد قبول و تأیید واقع شدن است؛ به عبارت دیگر، همة ما میخواهیم دیگران نیازها و خواهشهایمان را قبول كنند و به آن احترام بگذارند. انتظار هم داریم نیازها و خواهشهایمان مورد پسند دیگران باشد. حیثیت منفی، نیاز انسان به استقلال و خودداری دیگران از ورود به قلمرو شخصی اوست. یعنی، هر آدمِ بهبلوغرسیده، نیاز به آزادی كنش دارد و دیگران از كنشهای او نباید جلوگیری كنند. چنانچه یكی از حیثیتها، چه مثبت و چه منفی، نادیده گرفته شود، عملكردی به نام «كنش به خطر انداختن حیثیت » صورت میگیرد. وقتی كه چنین كنشی پیدا شود، گوینده از عبارات مؤدبانه به هدف جبران كردن حیثیت مخاطب استفاده میكند. اگر حیثیت مثبت به خطر انداخته شود، برای جبران كردن آن ادب مثبت بهكار میرود؛ و اگر حیثیت منفی در خطر باشد، ادب منفی صورت میگیرد. مردم معمولاً در همكنش (تعامل با یكدیگر) تلاش میكنند تا حیثیت مخاطب را به خطر نیندازند؛ به عبارت دیگر، از گفتههای مؤدبانه استفاده میكنند. مهم اینجاست كه بدانیم گوینده، حیثیت مخاطب را به خطر نینداخته و درعینحال از حیثیت خود نیز پشتیبانی میكند . نمونة بهكار بردن ادب مثبت توجه به موضوعات مورد علاقة مشترك متكلم و مخاطب است. متكلم و مخاطب میتوانند آرزوها یا مشكلات مشترك داشته باشند و با بهكار بردن ادب مثبت، آنها به این موضوعات مشترك توجه میكنند. مانند كنشگفتار زیر: عروس، پارچة تشكچهها را نگاه كرد: ـ چهقدر قشنگند! خیلی خوشسلیقهاند خاله جان. مادر سبد گل را گذاشت روی چهارپایة گوشه اتاق: ـ چشمهایتان قشنگ میبینند. چه گلهایی! چه سبد گلی! چرا زحمت كشیدید. جعبة شرینی را از دست بابا گرفت: ـ ای بابا، شیرینی هم آوردید. حسابی خجالتی دادید . در ادب منفی گوینده سعی میكند با گفتههای غیرمستقیم و نشان دادن ناآگاهی از آرزوهای خصوصی مخاطب، حیثیت منفی او را به خطر نیندازد. گوینده در این حالت حیثیت خود را پایین میآورد و درعینحال مخاطب را بالا میبرد. پیشنهادها، حیثیت منفی را به خطر میاندازند؛ زیرا به مخاطب فشار میآورند تا به گوینده اجازه دهند كاری را بكند كه مورد قبول مخاطب نباشد. گوینده در چنین مواردی معمولاً از عبارت «ببخشید...» استفاده میكند، مانند مثال زیر: (در گفتوگوی تلفنی) ببخشید ملیح جون، محمود یك كار فوری با من دارد. دوباره زنگ میزنم، حتماً. قربانت. (گوشی را میگذارد) فرمایش ؟ علاوه بر جنبة منظورشناختی ادب، این نظریه سه جنبة اجتماعی را نیز برای اینكه كنش به خطر انداختن حیثیت صورت بگیرد یا خیر، در نظر میگیرد: (1) قدرت یا موقعیت اجتماعی طرفین گفتوگو، (2) فاصله و یا رابطة اجتماعی طرفین گفتوگو از لحاظ آشنایی یا نزدیكی و (3) میزان سنگینی تقاضا . بنابراین، هرچه طرف متقابل گفتوگو با قدرتتر، ناآشناتر و تقاضا سنگینتر باشد، براساس این نظریه، سخنِ گوینده مؤدبانهتر عرضه میشود. طولی نكشید كه نظریة ادب مورد نقد زبانشناسان بسیاری قرار گرفت. لازم به ذكر است كه انتقاد به نظریة براون و لوینسون عمدتاً از طرف كسانی بود كه با زبانهای شرقی سروكار داشتند. بعضی از آنها ادعا میكردند كه این نظریه، تعریف دقیقی از ادب نمیدهد تا بتوان براساس آن، این پدیده را بهطور میانفرهنگی مورد بررسی قرار داد. مهمترین دلیل مخالفتشان با این دو مؤلف، جهانی بودن آن حیثیت بود و به این نتیجه رسیدند كه حیثیتی را كه براون و لوینسون ایجاد كردند در جامعههای شرقی مصداق ندارد. بنابر نوشتههای این مخالفان، «حیثیت» براون و لوینسون كاملاً شخصی است و تنها به فرد نگاه میكند. برعكس، «حیثیت» در جامعههای شرقی بیشتر جنبة همگانی دارد و راهكارهای ادب، با به خطر انداختن حیثیت مرتبط نیست . در دو بخش آینده به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت. 2. تعارف و نظریة ادب تردیدی نیست كه مفهوم كلمة تعارف در زبان فارسی فوقالعاده پیچیده است. برای اثبات پیچیدگی این مفهوم، تنها این نكته كافی است كه یك معنای آن چیزی به كسی دادن و معنای دیگر هدیه را نپذیرفتن است. برای نمونه معناهای آن را از یك فرهنگ میآوریم: خوشامد گفتن به یكدیگر، احوالپرسی كردن از یكدیگر، تكلف و اسباب ضیافت فراهم كردن، دعوت به ضیافت، پیشكش دادن، هدیه، اغراق در ادای احترام و سایر تشریفات به حدی كه اسباب ناراحتی طرف مقابل را فراهم سازد . ملاحظه میشود كه برخی از معانی، متضاد و متقابل معانی دیگر است. بنابراین، مفهوم كل تعارف برای غیرایرانیان میتواند بسیار مشكل و دشوار باشد. متأسفانه، فهمیدن نادرست معنای لغوی تعارف باعث فهمیدن غیرصحیح این پدیده شده و حتی بعضی از محققان ایرانی به اشتباه افتادهاند. ویلیام بیمن، مردمشناس مشهور آمریكایی، كه حدود ده سال مشغول پژوهش در ایران بوده ، تعارف را با گروه اسمی Ritual politeness به زبان انگلیسی ترجمه كرده و سایر محققان عمدتاً از این ترجمه تقلید كردهاند . میتوان گفت كه این ترجمه از دو جنبه اشتباه است: یكی آن كه مفهوم تعارف حتی از مفهوم كل نظریة ادب وسیعتر است و بیمن آن را فشردهتر میداند، و دیگر آنكه خود معنای این گروه اسمی را به طوری میتوان به عنوان یك معنای منفی فهمید. از كلمات خود بیمن نكتة مطرح شده، فهمیده میشود: «در واقع به اعتقاد من، تعارف، تجسم عملی و آیینی شدة ادراكات متفاوت از فرادستی و فرودستی در تعامل است. تعارفْ انسجام نقشهای تعریف شدة فرهنگی را ــ آن گونه كه هر ایرانی به انحاء مختلف در زندگی روزمره ایفا میكند ــ حفظ كرده و بر آن تأكید میگذارد. جوانان ایرانی نومیدانه، از فراگیر بودن تعارف شِكوِه میكنند، اما كاری علیه آن نمیتوانند بكنند و حتی در عین نارضایتی، خودشان هم تعارف میكنند ». از این كلمات چنین برمیآید كه تعارف برای ایرانیها سخت مینماید، اما درعینحال آنها ــ اگر چه میخواهند ــ نمیتوانند خودشان را از چنگ آن رها كنند. البته این نگاه كاملاً نادرست است؛ چون در هیچ زبانی نكتهای وجود ندارد كه برای اهل آن زبان دشوار باشد. اگر چنان پدیدهای بهوجود میآمد، به زودی از زبان بیرون میرفت. همین قاعده یكی از مهمترین قواعد زبانی به شمار میرود. زبان، مانند هر پدیدة طبیعی دیگر، با گذر زمان تغییر میكند و علت اصلی این تغییرات رها شدن از سختیها و تنگناهایی است كه مشكلات را ایجاد میكنند. خود بیمن باید این را دانسته باشد و اگر دانسته باشد، این سؤال مطرح میشود كه چرا اینطور نوشته است. به نظر ما، خودش در جای دیگر به این پرسش جواب میدهد: «از سوی دیگر شخص با دوستان صمیمی خود تعارف نمیكند، و اگر یك طرف، از صورتهای زبانی محترمانه استفاده كند، طرف دیگر باید گفتههای او را اینگونه تعبیر كند كه احترام حقیقی و خالصانة گوینده نسبت به شنونده، استعمال آنها را ایجاد كرده است. البته چنین احساسی فینفسه در روابط بین غیرصمیمیها وجود ندارد (كه به اعتقاد من این حقیقت به درستی نشان میدهد كه ابراز صریح احترام تعارف محسوب نمیشود ». بنابر نوشتة بیمن، اگر بخواهیم به كسی احترام بگذاریم كه دوست صمیمی یا عضو خانوادة ما به شمار نمیرود، راهی نداریم آن را به زبان فارسی ابراز كنیم؛ چون تعارف تنها وسیلة نشان دادن احترام به غیر نزدیكان در زبان فارسی است. نتیجة این كار برای یك خوانندة ناآگاه این است كه فارسیزبانان ــ یا به عبارت دیگر ایرانیها ــ اصلاً به زبان مادریشان نمیتوانند به دیگران احترام بگذارند و معلوم است كه اگر وسیله وجود ندارد، نیاز هم وجود ندارد. قصد بیمن از این روش همان است كه تعدادی از مستشرقان دیگر قبل از وی داشتند، و آن این كه ایرانیها ملتی پسرفته و عقبمانده هستند و هرگز به پای غربیها نمیتوانند برسند، چنانكه حتی در زبانشان اندیشههای پیشرفته وجود ندارد؛ بنابراین اساساً در مغزشان نیز چنین پدیدهای موجود نیست. اما از لحاظ زبان و نشان دادن احترام به دیگران و حتی به كسانی كه منزلتشان پایینتر باشد، اوضاع درست برعكس آن است؛ یعنی واقعاً به زبان فارسی میتوان احساساتی را ابراز كرد كه به بیشتر زبانهای دیگر ممكن نیست. اصل فهمیدن یك پدیده وابسته به فهمیدن معنای لغوی آن است؛ اگر معنای لغوی كلمه به درستی فهمیده نشود، معنا و ارزش واقعی آن را هم بهخوبی نمیتوان دریافت. بعد از چنین آغازی عجیب نیست اگر كسی جملههای زیر را بنویسد: «امروز وقتی شما با پنجاه نفر ایرانی صحبت میكنید، ملاحظه مینمایید كه همگی مخلص و دوست و حتی بنده و چاكر شما هستند، ولی همین كه پشت كردید، اگر به شما ناسزا نگویند، قطعاً احساسات خوبی نسبت به شما ندارند. این موضوع همواره یكی از نكات مورد توجه اروپاییان بوده كه نمیدانستند چگونه با این ملت رفتار كنند » . بیمن در جای دیگر اعتراف میكند كه تعارف از زبان مؤدبانة عادی بسیار پهناورتر و گستردهتر است . منظور وی از زبان مؤدبانة عادی همان ادبی است كه بیشتر ملل جهان بهكار میبرند، ولی اضافه میكند كه خود ایرانیها آن را به دلیل آن كه بسیار گسترده و وسیعتر است، كاملاً درك نمیكنند. به نظر ما بدیهی است كه مردم در گوشه و كنار كشور، مشكلی با تعارف ندارند. در غیر این صورت برقراری ارتباط بین مردم دشوار و غیرممكن میشد. از سوی دیگر، رحمان صحراگرد چارچوبی برای تعارف فارسی ارائه كرده است كه بهخوبی میتوان آن را پذیرفت. وی براساس فرازبان معناشناختی طبیعی قالب تعارف را بهدست داده و تعارف را شامل: ادب، رودربایستی، احترام، مهماننوازی و تواضع میداند. به نظر صحراگرد «رفتار تعارف» معانی زیر را منعكس میكند: 1. نفر الف با نفر ب است؛ 2. نفر الف با نفر ب با ادب رفتار میكند؛ 3. نفر الف به نفر ب احترام میگذارد؛ 4. نفر الف با نفر ب با رودربایستی رفتار میكند؛ 5. نفر الف نسبت به نفر ب مهماننواز است؛ 6. نفر الف به نفر ب تواضع میكند؛ 7. مردم به این علت حرفهای خوبی دربارة نفر الف میزنند؛ 8. نفر اول خوب احساس میكند . در اینجا میبینیم كه ادب تنها یكی از جنبههای تعارف است و علاوهبرآن، چهار جنبة دیگر هم ذكر میشود. از آن گذشته، جملههای 7 و 8 هم جنبة اجتماعی و هم فردی تعارف را نشان میدهند. همچنین باید اعتراف كرد كه دو مفهوم محبت و چاپلوسی نیز با استفاده از عبارات تعارف در زبان فارسی بیان میشود. از زندگی روزمره مثالهای زیادی را میتوان آورد و ما برای شاهد، یك مثال برای محبت و مثال دیگری برای چاپلوسی میآوریم. مثال محبت: اقدس: خاله جان، سلام، پای شما را بوسیدم. عفتالملوك: سلام به روی ماهت، روی ماهت را بوسیدم . مثال چاپلوسی و تملق: كارمند: بنده خدمتتان شرفیاب شدم تا استدعا كنم با تقاضاهای انتقالی كه خدمتتان تقدیم كردم، موافقت بفرمایید. رئیس: من نامة شما را با نظر موافق به كارگزینی فرستادم . اما هنوز خیلی زود است كه بتوانیم راجع به «فرازبان معناشناختی طبیعی» اظهارنظر قاطعی كنیم. شاید تحقیقات بیشتر نشان دهد كه این فرازبان نتواند آن چه را كه باید، انجام بدهد. تا به امروز نمیتوان ادعا كرد اجزاء آن واقعاً جهانی هستند، ولی برای توصیف تعارف مناسبتر از «نظریة ادب همگانی» مینماید. بنابراین ادب یا احترام تنها یكی از معانی چندگانة واژة تعارف است و همین تعدد معنایی یكی از علتهای اشتباه در فهم خارجیان از این واژه شده است. اولین اشتباه زمانی پیش میآید كه غیر فارسیزبانان فرهنگ رفتار تعارف را با همان فرهنگ و تربیت خود مقایسه و دربارة آن اظهار نظر و داوری میكنند و در نوشتههای خود نیز همان را نقل كردهاند . البته، آن نوع تعارف كه معادل انگلیسی آن Ritual politeness است، در زبان فارسی «تعارف شاهعبدالعظیمی»، یعنی تعارف سرزبانی و ظاهری، نام گرفته است . بنابراین گروه اسمی انگلیسی تنها میتواند ترجمة این كلمه باشد و این تنها یكی از جنبههای تعارف به شمار میرود. در حالی كه تعارف مفهومی بسیار گستردهتر از این دارد. لذا ایرانیان میگویند: «تعارف اومد و نیومد داره».- 2 پاسخ
-
- 1
-
- فارسیآموزان خارجی
- نظریة ادب
-
(و 5 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :