رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'والتر بنیامین'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    والتر بنیامین و هنر نقد

    والتر بنیامین ، منتقد مارکسیست ادبیات و یکی از مشهورترین اهل قلم در ژانر مقاله نویسی قرن بیست غرب، درسال 1940 میلادی، 48 ساله بود که بعلت فرارازفاشیسم آلمان، درمرز فرانسه – اسپانیا، از طرف راستگرایان مرزی، دستگیر و یرای فرار از تحویل به نیروی گشتاپوی آلمان، دست بخودکشی زد. اویکی ازمنتقدین فرهنگی، دانشمندان ادبی، و ژورنالیست های اجتماعی نیمه اول قرن بیستم آلمان بود. وی پیش از فرار از تعقیب فاشیسم، چندسالی با دو نام مستعار : دتلف هولز و ک. کنراد ، دست به افشای دیکتاتوری و سرمایه داری اش زده بود. امروزه فضای فرهنگی دهه 20 قرن گذشته، بدون آثار بنیامین غیرقابل تصور است. او نه تنها یکی از فعالان انقلاب فرهنگی آغاز قرن بیست بلکه یکی از چهرههای سرشناس ادبیات مدرن و حتا پسامدرن است . سنت ژانر مقاله نویسی اورا ادامه راه نیچه و منتگین درغرب بشمار می آورند. او گفته بود که هر کالای هنری نه تنها نشان ازتمدن، بلکه سند توحش وجنایت نیز میتواند باشد. بنیامین، نویسنده را یک کارگر روشنفکر دانست و وظیفه اورا: مواظبت از انسانیت مجروح و بزمین افتاده ، تعریف نمود . اوخودرا مهندس زیباشناسی دانست که به شرح انتقادی زمان خود میپردازدو منتقد ادبی و فرهنگی را ، طراح و استراتژیک مبارزه انسانی بشمار می آورد و می گفت که نقد باید بدون تعارف ، جدی باشد و نه دوستانه و چاپلوسانه. او منتقد را همچون گرگی میدانست که بره کتاب را حریصانه درآغوش میگیرد تا آنرا قطعه قطعه نماید . بعدها در ده های 60 و 70 قرن بیست ،او یکی از متفکرین جنبش جوانان غرب گردید. دلیل مارکسیسم خصوصی اورا بدلیل آشنایی اش با : برشت ، آدرنو، لوکاچ، بلوخ ، هورکهایمر ، وفلسفه تاریخ مارکس، میدانند. چپها او را یکی از منتقدین امپریالیسم بشمار می آورند که با تکیه بر ماتریالیسم تاریخی به مبارزه با فریب های سرمایه داری پرداخت. درسیر تاریخ فرهنگ و اندیشه. او غالبا با لوکاچ مقایسه میشود . بنیامین نه تنها طراح یک علم زیباشناسی جدید چپ بلکه یکی از دیالکتیسین های علم جامعه شناسی هم بشمار می آید ، گرچه اوخواهان حفظ جنبه های مثبت سنت مترقی بورژوازی نیز بود. آشنایی آغازین او با مکتب رمانتیک باعث شد که نوع خاصی از نقد را وارد ادبیات و فرهنگ نماید. اودر طرح فرهنگ مدرن زمان خود و معرفی زیباشناسی تاریخ ادبیات، متفکری بلندنظر و جهانشمول بود. امروزه دربعضی از کتب تاریخ ادبیات، اورادرکنار تئوریسین های مارکسیست فرهنگ ، قرار میدهند. فلسفه و ادبیات، همچون آثار بلوخ، دو موضوع مهم درنوشته های والتر بنیامین هستند. اوشرح صفات مدرن جهان و جامعه زمان خود را کوششی برای تقویت آگاهی کارگران بحساب می آورد و میگفت باید برای توده ها امکان دسترسی به اشکال گوناگون فرهنگ را باز نمود تا آنها به درک بهتر شرایط و منافع خود برسند . او با بلوخ رابطه دوستی داشت و کوشید که به ایدئولوژی مارکسیسم نزدیک شود. چون او میگفت که تاریخ قابل تکرار است، اورا از ادامه دهندگان عصر روشنگری بشمار می آورند. هابرماس اورا منتقدی آگاهی دهنده نامید که اهمیتی برای حال و آینده و برای تمام رسم های مد روز تفکر قائل بود. آدرنو نیز کوشید تا در دهه 60 قرن بیست با نشر آثارش او را مجددا در فرهنگ غرب معرفی نماید یکی از کارهای نخستین بنیامین ، تحقیق پیرامون خصوصیات درام و نمایشنامه زمان باروک غرب میباشد. والتر بنیامین مینویسد که درنظام سرمایه داری، عنوان و نام هنرمند یا نویسنده آزاد، یک رویا است ، چون آنان یا جزو بی وطن ها میباشند و یا بخشی از زباله چی های فکری جامعه غیرعادلانه. اوکوشید با کمک آثارش به شرح قطع رابطه فرهنگ مدرن با استتیک سنتی کلاسیک بپردازد . در نظر بنیامین ، درآثار و کالا های فرهنگی ، ما شاهد شرایط : اقتصادی، ایدئولوژیک، و تاریخی ، جامعه میشویم . یکی از جملات انقلابی و تیزبینانه بنیامین این بود که نوشت: سرمایه داری، رسانه های جدید را بعنوان وسیله جنجال، خیال. احساس و سرگرمی به خدمت گرفته است . و مد روز، بخشی ازتاریخ طبیعت جهان کالا شده . و سرمایه داری جامعه مصرف در تمام حوزه های هستی انسان که ظاهرا غیرمهم به نظر میرسند، مانند مد ، نفوذ کرده و موجب تغییر و تحولات خاص غالبا منفی در پروسه اجتماع میشود. یکی از موضوعات مورد علاقه بنیامین مقوله تاریخ است . او میگفت که تاریخ را کسانی تفسیر کرده اند که بر گروه دیگری پیروز شده و درحال حاضر در مسند قدرت هستند . به این دلیل مورخین انتقادی فرهنگ موظف هستند تا به شرح گذشته آسیب دیده گانی مانند : قربانیان ، فقرا ، زنان ، کارگران ،اقلیت ها ، و اسیران دوران استعمار ، بپردازند. و تاریخ نباید موزه ای برای یادداشتها بلکه سندی برای کمک به شرح حال و آینده گردد. والتر بنیامین بنیامین ، مبارزه منتقدین با ادبیات را بخشی از مبارزه در زندگی میدانست . مواضع انتقادی او درادبیات نشانی از آغاز مبارزه فرهنگی او با جمهوری وایمار دارد . او در این رابطه آثاری پیرامون ، نویسندگی ، فرم های ادبی ، وضع ناشرین ، و چهرههای فرهنگی مورد علاقه اش نوشت و به ترجمه آثاری از پروست پرداخت. بیوگرافی های او پیرامون : گوته ، بودلر، کلر ، و پروست ، امروزه مورد توجه مورخین ادبیات هستند. درآثار بنیامین خواننده غالبن با : نثر کوتاه و فشرده ، جملات قصار ، ساختار و محتوای فکری ، تجربه های روزانه زندگی شهری ، و یادداشتهای مسافرتی او روبرو میشود. وی میگفت که برای نوشتن نامه انسان نیاز به صفات آرشایی دارد. امروزه ، موفقیت ژانر مقاله نویسی در قرن بیست را بدلیل سرعت و فشرده گی و نیاز به اطلاع رسانی و تحقیق میدانند. اهل نظر ، زبان و نثر آثار بنیامین را هنرمندانه با عناصری از سوررئالیسم شاعرانه تصویری و گاهی تیره و تار معرفی می نمایند. در نظر گروه دیگری، بنیامین نویسنده لیبرالی است که در ادامه سنت جنبش جوانان، مواضع ضد بورژوازی خودرا حفظ نموده بود. منتقدین مارکسیست ، مهمترین آثار بنیامین را سه کتاب : تئوریهای فاشیسم آلمان، نویسنده بعنوان تولید کننده ، و اثر هنری در عصر بازتولید ماشینی ، بشمار می آورند. از جمله دیگر آثار او : ریشه غمنامه های آلمانی ، سالهای کودکی دربرلین، خیابان یکطرفه ، خویشاوندان انتخابی گوته ، انگیزههای بودلر، پارک مرکزی ، نوشته ها، دو جلد نامه ها ، پیرامون برشت ، و انسانهای آلمانی ، هستند. کتاب ( بازتولید هنری ماشینی) اورا طرح یک استتیک جدید چپ در تاریخ ادبیات و فرهنگ غرب بشمار می آورند.
  2. والتر بنیامین آلمانی فیلسوف جالبی است که روی زندگی روزمره زوم کرده. در یکی از کتابهایش به نام "پروژه پاساژها" خیلی باحال زیرآب سرمایه داری را من باب توهمی به نام خرید و کالاشدگی در پاساژ ها می زند. ديدگاه بنيامين در باب خريد در این كتاب آمده است. والتر در اين كتاب، دركي عميق از زواياي زندگي سرمايه داري ارايه مي دهد. آن چه امروزه در باب خريد ما نیز بیشتر در شهرهای بزرگ کشور بخصوص تهران در میان جوانان بخصوص دختر خانم ها شاهد آن هستیم و بدون آنکه بدانیم بدان دچاریم. "بنيامين در پروژه پاساژها و از خلال بررسي آن ها كه شكل اوليه مراكز خريد امروزي اند به آسيب ها و بيماري هاي مدرنيته پي مي برد. هدف بنيامين بيدار كردن «جمع رويابين» است. اين امر از طريق نشان دادن دروغين بودن ايماژهاي آرزويي ممكن مي شود كه توسط كالاهاي گوناگون درون پاساژها برساخته شده ا ند. به زبان ماركس وهمي كه كالاها از پيشرفت هاي مدرن مي آفرينند و بازنمايي هاي نمادين آن، نوعي آگاهي كاذب است. بنيامين وظيفه خود مي داند كه اين توهمات را آشكار و آن بازنمايي هاي دروغين را برملا كند." متون زیر بخشی از دیدگاه های بنیامین و تحلیل دیگران را از دیدگاه وی بیان میکند. این مطالب را روزنامه سرمایه به نقل از عباس كاظمي کش رفته ام. ضمن اینکه کسانی که حوصله خواندنش را ندارند میتوانند به خواندن قسمت های سبز شده اکتفا کنند و در نهایت پاسخگوی این سوال برای ایجاد بحثی گیرا باشند: "چگونه با این توهمات ناشی از تصویری از سرمایه داری که در ایران وجود دارد برخورد کرده اند؟ آیا آنها هم در جهان های رویایی و خیالی فرهنگ مصرفی غوطه ورند یا تحت تاثیر آن قرار نگرفته اند؟ " ********* بنيامين به ما نشان مي دهد كه چگونه كالاشدگي به طور محسوسي در حضور بي واسطه خود به تصاوير جـادويي و صحنه اوهام بدل شده است. پروژه پاساژ، احساسي عميقامبهم از فريب جهان متروپل از طريق مصرف و صحنه اوهام و تخيلات شهري است. به تعبير بنيامين جهاني كه كالاها مي آفرينند صرفا وهم است. اين جهان هاي رويايي و خيالي فرهنگ مصرفي ، يعني پاساژ ها و مراكز خريد، از نظر بنيامين به فعليت درآمدن تخيلاتي است كه ماركس در كتاب سرمايه و در بخش مربوط به بت وارگي كالاها از آن سخن گفته است. فروشگاه هاي بزرگ و پاساژها، معابدي بودند كه در آن ها كالاها به عنوان بت پرستيده مي شدند. (فدرستون، 199 :1380) خريدار با تخيلاتش در پاساژ راه مي افتد. تخيلات و جهان رويايي فرهنگ توده كه شكست پيشرفت هاي سياسي را در تصويري از پيشرفت هاي مادي (وفور و فراواني مادي) پنهان مي كند. خريداران در اين جهان تخيلي به زائران كالاها بدل مي شوند. آن ها به حيرتي دچارمي شوند كه گويا تنها از طريق خريد مي توانند به آن پايان دهند. پاساژها، ايماژي البته مضحك از گــسـتــرش اصـيــل و واقعـي پيشرفت هاي تكنيكي و مادي را كه براي جمعيتي امكان فراهم شدن دارد به نمايش مي كشند. در نتيجه بازارچه ها مـنبعـي بـراي آفـرينش تخيلاتي مي شوند كه در نهايت به حفظ وضع موجود كمك مي كنند. (فالك وكمپل 34 :1997) هدف بنيامين از پروژه پاساژها، آوردن اين حقايق پنهان به درون خود آگاهي نسل معاصر بود. ساده ترين راه براي خودآگاه كردن اين است كه نشان داده شـود ايـن ايمـاژ ها ادعاهايي كــاذب انــد. افــراد در وضـعيـت خلسه واري گرفتار آمده اند; يعني وضعيتي كه در آن به مصرف زياد و ديـدن صحنـه هاي نمايشي كالاها ترغيب مي شوند. تنها راه ممكن براي برانگيختن روحيه انقلابي، خارج كردن جامعه از وضعيت خلسه وار آن است. در اينجا مي توان به ايماژ ديالكتيكي كه بنيامين از آن به عنوان روشي براي آگاه كردن افراد به كار مي برد اشاره كرد. ايماژ ديالكتيكي منظومه اي از عناصر است كه در تركيب با يكديگر جرقه و انگيزه اي در ذهن ايجاد مي كند كه اجازه شناخت و نقد را به آدمي مي دهد. در واقع مفهوم مورد نظر بنيامين عمدتا ايماژهايي متني اند يعني نقل قول هايي درباره پاساژها و توصيف آن ها و در مقابل نقل قول هايي از پاريس قرن 19. متن ها به شيوه اي مقايسه مي شوند تا برانگيزاننده و بـه يـادآورنـده غيرانساني بودن و ناعادلانه بودن سرمايه داري باشند. اين ايماژها به خواننده شوكي وارد مي كنند تا حسي انقلابي را در او برانگيزاند. اينجاست كه بنيامين مي نويسد، «نيازي نمي بينم كه چيزي بگويم، فقط به نمايش مي گذارم.» (هايمور، 71 :2002) سوزان باك مورس در كتابش در توضيح روش بنيامين، تصويري از آلبوم عكس « آن ماري روسو» انتخاب مي كند و آن را به عنوان نمونه اي از ايماژ ديالكتيكي در كتاب خود مي آورد. باك مورس اين عكس را با تجربه بنيامين از ديدن زني بي خانمان در زير يـك پـل مقـايسه مي كند. زني كه پيرامونش با كل دارايي اش كه در گوني يا ساك كيسه اي قرار دارد، پر شده است. اين تصوير در لباس هاي ژنده و دارايي اش در كيسه اي پوسيده و نخ نما به طور مضحكي نشانه ژستي طعنه آميز از اين امر است كه گويا از خريد برگشته است. (باك مورس، 347 :1990) در عكس آن ماري روسو، زن روي پـل روبه روي تابلوهاي تبليغاتي شيشه اي در حال استراحت است. در ايـن تـابلوها مانكن هايي عريان ايستاده اند. مانكن ها برهنه اند، نه تنها از بدن بلكه از انسانيت نيز خالي اند. آن ها مترسك هايي بسيار زيبا هستند كه قبل از اينكه زن را به استراحتي ابدي و خوابي رويايي ببرند در سكوت و بـي سـروصـدا به وسوسه كردن زن مشغول اند. زن روي پل آرميده است. گويا بدن نحيف او در برابر نيروي شهواني ولو شده است و آن سوتر مركز خريد به عنوان سرزميني تخيلي و وسوسه انگيز، سوسو مي زند. به بيان باك مورس اين تصوير مي تواند شوكي به خـــوانـنـــده واردآورد و او را از خواب رويايي مصرف گرايي بيدار كند. در اين تعبير است كه مي توان نوعي بيداري مسيح گرايانه و انقلابي را در كار بنيامين مشاهده كرد. نتيجه آن كه ايـمـاژ ديـالكتيكـي بـر سـازو كار اسطوره سازي مدرن نقب مي زند و هـدفش اين است كه خودآگاهي طبقاتي را به خواننده اش بازگرداند و خواننده يا مصرف كننده خوابگرد را بيدار كند. (باك مورس، 218 :21991990) بـــاك مــورس مــي نــويـســد: «بازارچه هاي قرن 19، براي بنيامين اهميتي اساسي داشت. به اين دليل كه بازتاب دقيقامادي آگاهي دروني (يا به طور دقيق تر ناخودآگاه) جمع رويايي است. همه خطاهاي بورژوازي و همه روياهاي اتوپيايي آن را مي شود در آن جا يافت.»
×
×
  • اضافه کردن...