رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'همسران'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

15 نتیجه پیدا شد

  1. روابط زناشویی می‌تواند بسیار پیچیده باشد. گاه یك رفتار ناخواسته، لحن یك جمله، عادتی روزمره یا حتی موضوعی به ظاهر بی‌اهمیت به مشكلی بزرگ تبدیل می‌شود و رابطه میان همسران را از عادی به بحرانی می‌كشد. ممكن است تنش‌های كوچك به آهستگی یا با شتاب ناگهانی آسیب‌های جدی را در پی آورد و بنیان زندگی مشترك را بلرزاند. این پیچیدگی‌های رفتاری، روانی و شخصیتی كه از انتظارات متقابل همسران ناشی می‌شود برای بسیاری افراد روابط زناشویی را به راه رفتن روی لبه تیغ شبیه می‌كند! كوچك‌ترین لغزشی به بهانه‌ای برای مشاجره و دلخوری تبدیل می‌شود و انگار باید همواره مراقب و گوش به زنگ بود! در حقیقت می‌توان این‌طور گفت كه اختلافات رابطه زناشویی را پیچیده می‌كند و به دنیای ناشناخته‌ها و ناخواسته‌ها می‌برد و در مقابل صلح و دوستی میان همسران رابطه عمیق میان آنها را سهل و ساده و در عین حال دوست‌داشتنی و دلخواه می‌كند. بی‌دلیل نیست كه روان‌شناسان محبت را نوشداروی هر رابطه‌ای می‌دانند. با این حال زوجین در قبال یكدیگر وظایفی دارند كه بدون رعایت آنها زندگی مشترك همواره در معرض انواع تهدیدهاست. این وظایف كه با رفتار و كردار طرفین ارتباط می‌یابد و از نوع نگاه آنان به زندگی مشترك ناشی می‌شود، می‌تواند خانه را به محیطی امن و آرام تبدیل كند و پادزهری برای جلوگیری از بروز اختلافات یا آب سردی بر آتش مشاجرات باشد. اگر خواهان یك زندگی خانوادگی گرم و صمیمی با همسرتان هستید توصیه‌های زیر را آویزه گوش كنید. 1 - متعهد باشید بدون تعهد، خانه روابط زناشویی از پای بست ویران است! زندگی مشترك با تعهد آغاز می‌شود و با همان ادامه می‌یابد. باقی شوون زندگی زناشویی در حقیقت باید تصویری مطلوب از این تعهد عمیق و پا برجا باشد تعهد جنبه اخلاقی زندگی زناشویی را تصویر می‌كند و بدون آن پیكره خانواده جان ندارد. 2‌ - عشق را فراموش نكنید معروف است كه عشق همان ماه‌های اول زندگی مشترك از بین می‌رود و باید جایگزینی برایش یافت. در حالی كه باید حساب عشق را از شور و هیجان ابتدای زندگی مشترك جدا كرد و در یك كلام آن را محبت و پیوند میان همسران پنداشت. بدون عشق زناشویی به رابطه‌ای اجباری، ماشینی و احتمالا خسته‌كننده بدل می‌شود. 3 - با احترام رفتار كنید و سخن بگویید كسانی را كه به یكدیگر احترام نمی‌گذارند بیشتر می‌توان دشمن پنداشت تا زن و شوهر. آدمی نیازمند احترام است و آن را از نزدیكانش بیش از سایرین توقع دارند. 4 - قدردان باشید رضایت هریك از زوجین از زندگی مشترك و اظهار كلامی و عملی آن می‌تواند به رضایت دیگری منجر شود. قدردان یكدیگر بودن، سپاسگزاری‌ها، تشكرها و... ستون زندگی مشترك را محكم و چه بسا ناگسستنی می‌كند. 5 - هدیه بدهید معروف است كه هدیه‌های كوچك، خوبی‌های بزرگ را به ارمغان می‌آورند. لازم نیست برای همسرتان هدیه‌‌ای پیچیده در كاغذ كادو تهیه كنید. گاهی میوه‌ای كه برای خوشایند او می‌خرید، كاری را كه با نیت راحتی و لذت او انجام می‌دهید، تشكری كه از دل و جان برآمده باشد یا این كه برای وی وقت بگذارید و كاری كنید كه خوش بگذرد بهترین هدیه برای همسر است. 6 - ارزش قائل شوید كاری كه مرد بیرون خانه برای تامین معیشت و زن درون خانه برای یك زندگی بهتر انجام می‌دهند باید در چشم طرفین ارزش و احترام ویژه داشته باشد. كار كردن درون یا بیرون خانه با یكدیگر تفاوتی ندارد و توان جسمی و روحی آدمی را می‌طلبد. اگر در چشم مردی كار منزل آسان است و به قول معروف كاری ندارد آن گاه باید منتظر شروع اختلافات بود. 7 - خویشتندار باشید جوهر آدمی در سختی‌ها آشكار می‌شود. چه بسا زندگی‌ها كه در خوشی كهنه شده و سپس با بروز ناگهانی یك مشكل حاد كه ریشه در درون یا بیرون خانواده دارد از هم پاشیده است. افزایش توانایی برای مقابله با مشكلات و تلخكامی‌ها كه جزو جدایی‌ناپذیر زندگی هستند یكی از كاركردهای ازدواج و یافتن رفیق و همدمی برای بردن بار زندگی محسوب می‌شود. مصیبت‌ها و تلخی‌ها موقعیت‌های تنش‌زایی پدید می‌آورند كه اگر طرفین قدرت مقابله با‌ آنها را نداشته باشند سعادت و خوشبختی زندگی‌شان كمرنگ می‌شود. دیگر این كه هرچه زن و مرد در مقابله با مشكلات ضعیف‌تر باشند تعداد مشكلات بیشتر می‌شود و چه بسا یك اتفاق كوچك در حد صحبت‌های یكی از اعضای فامیل به یك مصیبت و فاجعه برای زندگی مشترك تبدیل شود. 8 - مقایسه نكنید این كه می‌گویند مقایسه به ایجاد رقابت و انگیزه پیشرفت تبدیل می‌شود را درزندگی زناشویی فراموش كنید. برای ایجاد انگیزه پیشرفت راه‌های بهتر و موثرتری وجود داشته، اما بنا به تجربه مقایسه اغلب بار منفی دارد و مخرب است. مقایسه همسر با دیگری هم دور از اخلاق است و هم تلخكامی به بار می‌آورد. به جای مقایسه و به رخ كشیدن ضعف‌ها و آنچه فرد مقابل ندارد توانایی‌ها و داشته‌هایش را تحسین كنید تا برای افزایش آنها ترغیب شود. 9 - دروغ نگویید حتی برای پوشاندن ضعف‌هایتان و آنچه از گفتنش شرم دارید دروغ نگویید. دروغ رابطه زناشویی را از امنیت روانی تهی می‌كند و اعتمادی را از بین می‌برد كه بازیافتنش هرگز آسان و سریع نیست. 10 - دعوا نكنید در دعوا چنان كه قدیمی‌ها گفته‌اند حلوا خیرات نمی‌كنند. این كه دعوا نمك زندگی است تعارف است و برای جوش دادن پیوندی گفته می‌شود كه گسسته. بهترین راه‌حل اختلافات از طریق گفت‌وگوی دوستانه و جلوگیری از بالا گرفتن مشاجره است. 11 - به آنچه به همسرتان مربوط است اهمیت بدهید تفاوت ساختاری ذهن زن و مرد موجب می‌شود اولویت اعتناها برای آنان دگرگونه باشد. در این میان اغلب زن‌ها هستند كه زیان می‌كنند و دلخور می‌شوند. آنان دوست دارند همسرشان به لباسی كه پوشیده یا نحوه چینش وسایل منزل توجه كند و بلكه حداقل برای دقایقی درباره آن صحبت كند و نظرش را بگوید. در مقابل ممكن است مردها فقط به این كه نشان دهند متوجه این تغییرها شده‌اند اكتفا كنند. به همین دلیل است كه اغلب زن‌ها همسرانشان را بی‌مبالات و بی‌خیال توصیف می‌كنند و مردها نیز معتقدند همسرشان زیادی حساس و رمانتیك است! البته برای طرفین بهتر است این تفاوت ذهنی را بپذیرند و با آن كنار بیایند. 12 - پذیرا باشید اختلاف سلیقه و علاقه امری طبیعی و بلكه مبارك است. فقط افراد متكبر كه نمی‌توانند عیب‌های خود را ببینند و بشناسند سعی می‌كنند دیگری را شبیه خودشان كنند. اغلب افرادی كه می‌خواهند همسرشان را تغییر بدهند درباره مسائل بسیار جزئی صحبت می‌كنند كه از همان ابتدا معلوم است چقدر بی‌ارزش‌اند. اختلاف سلیقه در پسندیدن رنگ لباس، نوع چیدمان وسایل، نحوه انجام امور خصوصی، خانوادگی و... باید محترم شمرده شوند. فراموش نكنیم زن و مرد قبول می‌كنند كه با یكدیگر زندگی كنند نه این كه برای یكدیگر زندگی كنند و خود را مطابق سلیقه طرف مقابل تغییر دهند. می‌گویند اگر سخن حق و درستی در میان باشد بالاخره شنیده خواهد شد. ازدواج برای ارتقای خود فرد و همسرش است و فقط ممكن است این ارتقای تدریجی با تغییر همراه باشد.
  2. آیا در زندگی زناشویی و روابطتان احساس روزمرگی و تکرار می کنید؟ تغییر دکور خانه، به خصوص اتاق خواب و استفاده از رنگ های تند و زیبا مثل قرمز می تواند تا حدی باعث بهترشدن وضعیت و برانگیختگی احساسات شما شود اما بهتر از آن، رفتن به مسافرت است پس چمدان هایتان را ببندید و این قوانین را به یادتان بسپارید... بد نیست همراه همسرتان چند هفته ای به مسافرت بروید. کار، خانواده، دوستان و مشغولیت هایتان را مدتی فراموش کنید و فقط به همسرتان و به علایق مشترکتان بپردازید. طی مسافرت، هر یک از زن و شوهر زمان لازم برای ابراز عشق به دیگری را می یابند ولی در زندگی روزمره این موضوع به ندرت اتفاق می افتد. در مسافرت های دونفره، زن و مرد فرصت کافی دارند تا به ریتم طبیعی بدنشان گوش دهند و به آن احترام بگذارند و به هم نزدیک تر شوند. ● از گرمای تابستان استفاده کنید تابستان بهترین فصل برای روابط عشقی میان زوجین است؛ در این فصل میزان پوشش هر فرد در خانه (در مقایسه با سایر فصل ها) کمتر است و در نتیجه شیفتگی و کشش همسران به هم بیشتر می شود. فراموش نکنید بدن زن و مرد برای هم دلنشین، جذاب و آرامش دهنده است. پس از گرمای تابستان استفاده کنید و روابطتان را قوت ببخشید. خود را در خانه برای همسرتان زیبا کنید و لباسی راحت و در عین حال جذاب و باز بپوشید. ● بیشتر با هم باشید مسافرت بهترین زمان برای تنهاشدن زوج ها با هم است. در این فرصت به کار و فرزندان و دیگر مشغله های ذهنی نپردازید و فقط وقتتان را با هم بگذرانید. در این فرصت، هرگز در مورد کار و فرزندان حرف نزنید. برای اینکه خیالتان از هر جهت راحت باشد، مسوولیت هایتان را برعهده شخص مطمئنی بگذارید تا لازم نباشد مرتب از سلامت فرزندانتان یا پیشرفت کارها سوال کنید. فراموش نکنید زن و مرد باید در وهله اول همسر هم باشند و بعد پدر و مادر، در غیر این صورت با بزرگ شدن فرزندان و سروسامان گرفتن آنها، زندگی شان تمام خواهد شد. اگر مجبورید فرزندانتان را هم با خود به مسافرت ببرید، می توانید ساعت هایی از روز را که آنها به گردش یا مثلا دوچرخه سواری و شنا می روند، با هم خوش بگذرانید. ● برای هم خاطره بسازید تابستان، فصل لذت های ساده و دلنشین است. به یکی از شهرهای ساحلی مسافرت کنید و در ساحل دریا با هم قدم بزنید. خاطرات جذابی برای هم بسازید که در طول سال با یادآوری آنها مشکلات و ناراحتی ها را فراموش کنید. ● بیشتر همکلام شوید صحبت برای هر زوجی باید در اولویت تمام کارها قرارگیرد. دلیل اصلی بسیاری از طلاق ها، برقرارنکردن ارتباط کلامی صحیح است. وقتی می توانیم ارتباط کلامی صحیح داشته باشیم که فقط در مورد مسایل روزمره با هم صحبت نکنیم ولی متاسفانه بیشتر زوج ها این ارتباط را ندارند. رفتن به مسافرت این امکان را فراهم می کند تا با هم از هیچ و همه چیز بگویید. مسافرت تقریبا فضایی همانند فضای نامزدی یا دورانی که تازه با هم آشنا شده بوده اید را فراهم می کند. سعی کنید در طول مسافرت از هم انتقاد نکنید و دنبال جر و بحث نباشید. حال را غنیمت بدانید تا پایه های زندگی تان محکم تر شود. نکته ای که شاید کمتر زوجی به آن بپردازد، حرف زدن در مورد روابط زناشویی است. هر یک از همسران باید برای طرف مقابل مشخص کند که چه نوع رفتاری را می پسندد و چگونه از رابطه لذت بیشتری می برد. ● محرک همدیگر باشید بسیاری از زوجین در طول سال روابط زناشویی مناسبی ندارند بنابراین تعطیلات و مسافرت وقت بسیار مناسبی برای تجدیدنظر و حل مشکلات جنسی شان است. نباید فراموش کرد که رابطه جنسی به معنی بازی کردن یک سناریو نیست، لذت بردن از آن از هر چیزی مهم تر است. مسافرت به همسران اجازه تخیل و خلاقیت بیشتر روابط جنسی می دهد. برای همسرتان مشخص کنید چه انتظاری از او دارید و در چه شرایطی از رابطه تان لذت می برید. لباس جدید، عطر جدید، رفتار اغواگرانه و ژست های متفاوت و... همگی می توانند محرک باشند. ● تفریح، تفریح، تفریح در طول مسافرت سعی نکنید با کمک هم کاری انجام دهید، بیشتر به دنبال انجام ندادن کارها باشید. لحظاتتان را با هم بگذرانید و حتی اجازه بدهید گاهی حوصله تان سر برود. دقایقی را تجربه کنید که قرار نیست اتفاق خاصی در آن بیفتد. بدون هرگونه فشار و استرسی از با هم بودن لذت ببرید و روابط عاشقانه تان را قوی تر کنید. اگر قرار است کاری انجام دهید، فقط تفریح باشد. دست هم را بگیرید و به دیدن مناظر زیبای طبیعت بروید. ● بدون رفتن به سفر در مسافرت باشید اگر امکان سفر برای شما مهیا نیست، فضای خانه را مثل فضای مسافرت کنید. چند روزی فرزندانتان را به یکی از اقوام بسپارید و با خیال راحت کنار هم استراحت کنید حتی اگر شاید سال هاست در یک محله یا شهر ساکنید، فکر کنید تازه وارد آن شده اید و دونفری به گردش بروید. عصرها چای بنوشید، به یک رستوران شیک بروید و تا پاسی از شب را به صحبت در مورد مسایل شخصی خود از جمله روابط زناشویی بگذرانید. خلاق باشید و از فرصتی که دارید، استفاده کنید.
  3. شباهت عشق به دريا «وجه شبه» هم تا دل‌تان بخواهد هست: 1- عشق، همانند دريا گاهي در نهايت آرام بخشي و گاهي در نهايت سهمناكي است. 2- درياي آبي آرام، وقتي از كنارش رد مي‌شوي، موجودي زيبا و دل انگيز به‌نظر مي‌رسد. وقتي واردش مي‌شوي، مي‌فهمي چقدر ترسناك است! 3- براي آن‌كه از غوطه ور شدن در دريا لذت ببري و سالم بيرون بيايي، بايد آموزش ديده باشي. بي‌محابا به دريا زدن گاهي مساوي است با مرگ. عشق هم همين است. 4- گاهي مي‌خواهي پا به آب بزني و فكر مي‌كني فقط چند متر از ساحل دور شده‌اي ولي ناگهان چشم باز مي‌كني و مي‌بيني كه ديگر اختيارت دست خودت نيست... 5- دريا كه توفاني مي‌شود، چيزي جلودارش نيست اما فقط چند ساعت بعد، همان موج‌هاي ترسناك، جاي‌شان را به امواج آرام آبي مي‌دهند. انگار نه انگار كه همين چند ساعت قبل... به اين فهرست، شما هم مواردي را مي‌توانيد اضافه كنيد اما وجه تشابهي كه به فهم آن پرسش هميشگي «آيا مي‌توان تا آخر عمر عاشق يك نفر ماند؟» كمك مي‌كند اين است: جزر و مد. جزر ومد هورموني را جدي بگيريد نكته مهمي كه اغلب زوج‌ها از آن غافلند اين است كه احساسات جنسي مدام در حال نوسان هستند. مثل جزر و مد دريا. اين جزر و مد هم دلايل فيزيولوژيك دارد هم دلايل رواني. نوسانات هورموني يكي از مهم‌ترين دلايل اين جزر‌ومد هستند. از نوسانات هورموني كه صحبت مي‌شود، لابد به قاعدگي خانم‌ها فكر مي‌كنيد اما شك نكنيد كه مردان هم نوسانات هورموني دارند. نوساناتي كه روي خلق و خو و حتي خصوصيات غريزي آن‌ها از قبيل گرسنگي، خواب و احساسات جنسي اثر مي‌گذارند. هنوز فيزيولوژي اين «پريود» مردانه، با دقت توصيف نشده اما علائمش را آقايان محترم تجربه كرده‌اند و مي‌كنند. جزر و مد احساسات جنسي به عوامل تغذيه‌اي هم بستگي دارد (اين را ديگر همه مي‌دانند!) كه آن هم توجيه فيزيولوژيك دارد. روان ما اما حكايت ديگري است. شنيده‌ايد كه مي‌گويند 90 درصد رابطه جنسي به مغز ربط دارد؟ از آرامش رواني براي برانگيخته شدن احساسات، تا شدت و كيفيت محرك‌هاي خارجي، همه و همه بر جزر و مد درياي احساسات جنسي ما تاثير دارند. دقيقا به همين دليل است كه رابطه جنسي، نمي‌تواند هميشه قابل برنامه‌ريزي باشد. نمي‌شود از يك سال قبل روي تقويم علامت گذاشت. اين دريا، برعكس همه درياها، جزرومدش قابل پيش‌بيني نيست. آنچه همه زوج‌ها نمي‌دانند تا اينجا، درباره چيزهايي صحبت كرديم كه خيلي از زوج‌ها مي‌دانستند. آنچه بيشتر مردان و زنان نمي‌دانند اين است كه با اين جزر و مد چه بايد كرد. وقتي احساسات فروكش مي‌كنند، حساسيت‌ها، دلخوري‌ها، بگومگوها، عصبانيت‌ها و از همه مهم‌تر وسوسه‌ها بيشتر مي‌شود. دقيقا در همين وضعيت است كه مردان و زنان، به اين فكر مي‌كنند كه آيا مي‌توانند هميشه در كنار همسرشان باقي بمانند؟ نكند همسرشان ديگر دوست‌شان ندارد؟ از آن بدتر، نكند آن‌ها ديگر همسرشان را دوست ندارند؟! نكند خورشيد عشق آن‌ها غروب كرده و بايد دنبال خورشيد جديدي در زندگي‌شان بگردند؟ (اين جمله احمقانه بود؟ كاملا موافقم!) آن‌ها فراموش مي‌كنند كه اين خورشيد فقط براي چند ساعت غروب كرده و كافي است صبر كنند تا دوباره از طلوع زيبايش لذت ببرند. مردان و گاهي زنان، وقتي نسبت به بازگشت عشق بي‌اطمينان باشند، در آن دوره‌هاي جزر دريا، آسيب پذيرند. گاهي در خيال‌پردازي‌هاي‌شان غرق مي‌شوند. گاهي به وسوسه‌هايي كه هميشه هست و هيچ وقت نمي‌شود از زندگي حذف‌شان كرد، پاسخ مي‌دهند و در هر دو صورت، شروع مي‌كنند به خرج كردن بي‌مورد از حساب بانكي عواطف‌شان؛ حسابي كه بايد براي همسرشان خرج كنند؛ حسابي كه مثل همه حساب‌هاي ديگر، مبلغي در آن پس انداز شده و اگر جاي ديگري هزينه شود، براي مخارج ضروري، دست‌شان خالي مي‌ماند. مراقب پيچ‌هاي خطرناك باشيد زندگي مشترك، مثل رانندگي در يك جاده پرپيچ و خم كوهستاني است. جاده‌اي كه براي نخستين بار در آن رانندگي مي‌كنيد. نمي‌دانيد پشت هر پيچ آن‌چه خبر است. هر لحظه اگر حواس‌تان نباشد، ماشين‌تان ممكن است ته دره باشد. نترسيد، شما حتما يك راننده ماهر هستيد كه پا به چنين جاده‌اي گذاشته ايد. پس مي‌توانيد با احتياط و منطقي برانيد و از زيبايي‌هاي جاده لذت ببريد. نبايد به آن‌ها كه هنوز راه نيفتاده‌اند حسادت كنيد. شماييد كه داريد پيش مي‌رويد اما حتما بايد حواس‌تان به خطرهاي جاده هم بايد باشد. همه مردان، گاهي نسبت به زنان ديگر تحريك مي‌شوند. اين معنايش پايان عشق نيست. معنايش اين نيست كه آنان ديگر همسرشان را دوست ندارند. معنايش فقط اين است كه موقتا، رشته كشش ميان آن‌ها و همسرشان سست شده است. گرهي كه سست شده را بايد از 2 طرف كشيد تا سفت شود. همه ما بايد درك كنيم كه چنين موقعيت‌هايي، آزمون‌هاي وفاداري است. كنكوري كه تا پايان عمر، ممكن است بارها و بارها با برگه‌اي از سوالات آن روبه‌رو شويم. حس تعهد اخلاقي، وفاداري و مسئوليت پذيري ما، كمك مي‌كند تا در اين كنكور نمره قبولي بگيريم. براي همين هم يكي از مهم‌ترين ملاك‌ها براي انتخاب همسر، بايد ميزان پايبندي فرد به اصول اخلاقي باشد. نكته جالب اين است كه در اغلب موارد، حتي همسران ما از اين كنكور بي‌خبرند. ما در اين آزمون‌ها تنهاييم و تنها كسي هم كه از نمره ما باخبر مي‌شود، خود ما هستيم. هيجان انگيز نيست؟
  4. بسیاری از بگومگوها و مشاجرات خانوادگی ناشی از درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور افراد است. در این مقاله به بررسی 6 قانون ارتباطی اشاره خواهیم کرد : برای کاستن از این مشاجرات متخصصین آموزش‌های مهارت‌های ارتباطی، تدابیری برای برقراری ارتباط مناسب تدوین کرده‌اند که به خلاصه‌ای از آنها اشاره می‌کنیم: قانون ارتباطی 1: به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع کنید. قانون ارتباطی 2: تا جایی که امکان دارد از کلمات «همیشه و هرگز» استفاده نکنید. مثل اینکه می‌گویید: «هیچ‌وقت دست به سیاه و سفید نمی‌زنی» واژه‌های «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بی‌آنکه لازم باشد طرف مقابل را خشمگین می‌سازند، از این گذشته بسیار ضعیف هستند، زیرا به راحتی می‌توان در مقام تکذیب آن حرف زد، البته مردم وقتی از این کلمات استفاده می‌کنند، می‌خواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاکید دارند و می‌خواهند مطمئن شوند که طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمی‌دانند کسی که فقط دو سه بار اشتباهی را مرتکب شده است چقدر از این موضوع ناراحت می‌شود. قانون ارتباطی 3: رشته‌ کلام همسرتان را پاره نکنید. در هنگام صحبت کردن بگذارید همسرتان حرفش را کاملا بزند. زمانی‌که صحبتش را قطع می‌کنید وی را عصبانی می‌کنید و به او این احساس را می‌دهید که کسی به حرف شما گوش نمی‌کند و برای آن ارزشی قائل نیست. از آنجائیکه اجازه نداده‌اید جمله‌اش تمام شود، ممکن است نتیجه‌گیری شتاب زده و غیر واقعی بکنید. ممکن است هر چقدر تلاش کنید نتوانید این رفتار خود را کنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر می‌رسد حرف‌های غیر منصفانه می‌زنی ولی خواب ادامه بده» و یا اینکه بگویید :«می‌دانم نباید صحبت را قطع کنم ولی می‌خواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت می‌کنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان می‌کند و احساس خود را نیز مطرح می‌سازد و در موقعیتی قرار می‌گیرد که بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمی‌کند و می‌تواند به حرف زدن ادامه دهد. قانون ارتباطی 4: حرف همسرتان را به زبان خود خلاصه کنید «دانیل بی‌وایل»، یکی از متخصصین مهارت‌های ارتباطی می‌گوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی کنید سخن او را با عبارات خود خلاصه کنید تا بدانید منظور او را فهمیده‌اید و بعد از او سوال کنید آیا درست می‌گویم. در این شرایط هر دو به حرف‌های یکدیگر گوش فرا می‌دهند. قانون خلاصه کردن مبتنی بر یک فراست مهم است و تلاشی است تا طرفین ازدواج وقتی حرف‌های یکدیگر را خلاصه نمی‌کنند آن را بفهمند. سعی کنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرف‌های همسر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. قانون ارتباطی 5: از ذهن خوانی پرهیز کنید. ذهن خوانی یکی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشت‌های خود را به دیگران نسبت می‌دهید، تصور می‌کنید مردم چگونه فکر می‌کنند، چه احساسی دارند و چه می‌خواهند بکنند. ذهن خوانی می‌تواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل: «تو می‌خواستی مرا مجازات کنی» «تو دوستان مرا نمی‌پسندی» «تو از مسئولیت فرار می‌کنی» می‌خواستی کاری بکنی که من احساس گناه بکنم» عباراتی از این قبیل می‌تواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت می‌کند و این اتفاقی است که اغلب روی می‌دهد. ذهن خوانی ممکن است یک بیان ناقص باشد که از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده کنید. توجه داشته باشید که گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست که به شکل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزه‌های دیگران متجلی می‌شود.
  5. afa

    چگونه عزیزهم باشیم؟

    چگونه عزیزهم باشیم؟ همه زن‌ها و مردها دوست دارند برای همسرانشان عزیز باشند و عزیز بمانند. از ابتدای زندگی، حفظ این عزت و افزایش آن می‌تواند به استحكام زندگی كمك كند، اما بسیاری از زن‌ها و مردها با اشتباهات كوچك و بزرگ، عزت خود را در زندگی زناشویی زیر سوال می‌برند و زندگی را برای خود و همسرشان سخت می‌كنند. رعایت بعضی مسائل و دقت به برخی نكات می‌تواند شما و همسرتان را برای هم عزیز نگه دارد و حتی در طول زندگی عزیزتر كند. برای این كه این نكات را بدانید، به یاد آوری و توضیح آنها می‌پردازیم. برای این‌كه عزیز همسرتان باشید همیشه صادق باشید. صداقت شما هیچ وقت از یاد همسرتان نخواهد رفت و بی‌صداقتی نیز براحتی می‌تواند اعتماد همسرتان را از شما سلب كند و او را به شما بدبین كند و همین باعث از بین رفتن عزت شما شود. بر اعصاب خود مسلط باشید. موقع عصبانیت ممكن است متوجه رفتار و گفتار خود نباشید و حرفی بزنید كه همسرتان را ناراحت كند و برنجد. شاید عصبانیتش بعد از مدتی فروكش كند و شما آن را فراموش كنید، ولی همسرتان هیچ وقت حرف‌هایی را كه شما در عصبانیت به او گفته‌اید از یاد نمی‌برد. زود از كوره در نروید. افرادی كه زود عصبانی می‌شوند، برای اطرافیانشان خسته‌كننده‌اند چون در پی هر گفتار و رفتاری باید منتظر عصبانیت شما باشند و این واقعا زجر آور است كه كسی دائما از دست همه عصبانی باشد و با هر چیز كوچكی از كوره در رود. نقاط مثبت را هم ببینید و بدبین نباشید. وقتی همیشه به ایرادهایی كه همسرتان دارد فكر كنید، روز به روز بیشتر از او دور می‌شوید، اما اگر همیشه به نقاط مثبت او بیندیشید آن‌وقت هر روز بیشتر از دیروز برایتان عزیز می‌شود. در رفتارتان با دیگران دقت كنید. به بزرگترها احترام بگذارید و با دوستانتان زیاده‌روی نكنید و در روابطتان حساسیت‌های همسرتان را در نظر داشته باشید و او را با یك رفتار نابه‌جا در جمع نرنجانید. نشاط خود را حفظ كنید و همیشه خسته و افسرده نباشید. بعضی افراد همین كه به همسر خود می‌رسند فكر می‌كنند باید ناله كنند و خسته باشند. شور و نشاط باعث می‌شود كه همسرتان در كنار شما احساس شادی كند، اگر روزی در كنارش نباشید، جایتان خالی می‌باشد. اما اگر دائم ابراز افسردگی كنید، هر كسی در كنار شما احساس دلمردگی می‌كند. هیچ‌گاه برای كارها و گذشت‌هایی كه در زندگی كرده‌اید، سر همدیگر منت نگذارید. هر كاری كرده‌اید برای زندگی خودتان بوده و خودتان خواسته‌اید، پس بامنت آن را بی‌ارزش نكنید. به همدیگر احترام بگذارید. خیلی اوقات از بین رفتن عزت همسران در دید همدیگر به خاطر از بین رفتن حریم‌ها بین آنهاست. سعی كنید همیشه ادب و احترام را در قبال هم رعایت كنید تا قبح توهین و بی‌احترامی بین شما از بین نرود و همیشه همدیگر را محترم بشمارید. این مورد شامل خانواده همسرتان هم می‌شود. با هم به سفر بروید . از هیجان زندگی غافل نشوید و روزهای شادی را با هم بگذرانید.
  6. دنیای زنان بعضی اوقات تفاوت های بزرگی با دنیای مردان دارد و ممکن است بعضی مردها این موضوع را درک نکنند، در اکثر اوقات زنان در هنگام ازدواج مخصوصا در سنین پایین تر تصور می‌کنند که شب های عاشقانه در کنار همسرشان خواهند داشت و این آرزوها را در مرد مورد علاقه خود جستجو می‌کنند. اما گاهی اوقات شاهزاده سوار بر اسب سفید رویای دختران تبدیل به دیو قصه ها می گردد... خانم محترم ما می دانیم که همسر شما همان شاهزاده رویاهایتان نیست ولی اطمینان هم داریم که او دیو قصه ها هم نیست . شما می توانید بجای عیب گرفتن از شوهرتان یک بار هم که شده به بررسی اخلاق و رفتار خود بپردازید . ما اطمینان داریم شما می توانید با اخلاق خوب خود او را به همان شاهزاده مورد نظر تبدیل کنید : نکات زیر کمک خواهد کرد که به ازدواجتان انرژی دوباره دهید و از نو هر آنچه را که دوست دارید بسازید. ۱- بهترین کارهایی که برای شوهرتان بسیار مفید است، برای شما هم مفید خواهدبود. غذاهای سالم بخورید، خودتان را زیبا نگه دارید و مرتباً ورزش کنید. این کارها باعث می‌شود همیشه احساس خوبی داشته باشید و پر طراوت و جذاب باشید و شما در نظر شوهرتان همان زن زیبا و جذابی که همیشه دوست داشته، باقی خواهید ماند، مهم نیست که شما چند سالتان باشد. ۲٫از رفتار و اعمال خوب همسر خود قدردانی کنید. هنگامی که پژوهشگران از مردان پرسیدند که در زندگی زناشویی خود چه می‌خواهند، قدردانی در لیست همگی آنها وجود داشت. پس به خاطر داشته باشید و توجه داشته باشید به کارهایی که همسرتان برای شما، فرزندان و خانه انجام می‌دهد و از او تشکر کنید. شما لبخندی بر روی لبانش و لذتی در قلبش ایجاد خواهید کرد. ۳٫عشق را در زندگیتان نگه دارید. آخرین باری که برنامه ریزی کرده اید برای داشتن یک زمان عاشقانه در کنار همسرتان چه وقت بوده است؟ اگر شما نمی توانید به این سؤال پاسخ دهید سریعاً به فکر باشید. مهربان بودن، یادداشتهای عاشقانه، هدیه ای کوچک برای او، برنامه ریزی برای یک روز عاشقانه و ابتکار در مسائل جنسی همگی باعث می‌شود که به او یادآوری کنید که هنوز هم او برایتان جذاب است. ۴٫اجازه دهید او هم زمانهایی مردانه داشته باشد. هر کس به زمانهایی برای خودش نیاز دارد که از یک سرگرمی لذت ببرد یا با دوستانش جمع شود. اگر همسر شما فوتبال دوست دارد، در حالیکه شما به آن علاقه ندارید از او اشکال نگیرید. او را تشویق کنید که رابطه ای دوستانه با مردان دیگر داشته باشد. او از این مصاحبتها لذت خواهد برد. مطالعات نشان می‌دهد مردانی که در کنار دوستانشان بوده اند، سالم تر بوده اند و زندگی طولانی تری داشته‌اند. ۵٫حق تقدم با اوست. فشارهای روزانه کار، خانه و بچه ها کافی است که او را خسته کند. زمانی را بسازید برای دو نفرتان که استراحت کوتاهی داشته باشید، دور از کارهای کسالت آور روزانه. احساس علاقه نسبت به کارش و سرگرمی هایش نشان دهید، این کار باعث می‌شود که او بداند که او برایتان چقدر اهمیت دارد. ۶٫سعی نکنید او را تغییر دهید. آیا شما خوش مشرب هستید و شوهرتان کم رو؟ آیا دوست دارید خانه همیشه تمیز باشد و حوله شوهرتان همیشه بر زمین است؟ روانشناسان می‌گویند شما نمی توانید دیگران را تغییر دهید، یقین داشته باشید شما تحت تأثیر قرار خواهید گرفت. پس دنبال راههایی غیر از غر زدن و نق زدن باشید. برای مثال توافق در روابط اجتماعیتان با کم کردن تعداد مهمانها و یا رفتن شما به تنهایی در مهمانی و قرار دادن یک سبد در حمام برای قرار دادن رختها و تشویق کردن او وقتی که در مهمانی شرکت کرد و یا حوله های کثیف را سر جایش قرار داد. ایجاد دلگرمی و تشویق همیشه بهتر از عیب جویی و سرزنش است. ۷٫به او بگویید که چه می‌خواهید. این آسان است که فکر کنید کسی که با او زندگی می‌کنید کاملاً شما را می‌شناسد، اما این حقیقت ندارد. بسیاری از ما همه چیز را همان طوری می‌بینیم که دوست داریم. پس غافلگیر نشوید شوهرتان فکر کند که شما هر آنچه که می‌خواهید همان است که اومی خواهد. اگر شما در آغوش گرفتن و یا یک مشورت و یا یک ژاکت قرمز برای تولدتان می‌خواهید به او بگویید. ۸٫وقتی را هم با دوستانتان بگذرانید. وقتی شما شوهر می‌کنید فکر می‌کنید که از دوستانتان باید کنار بکشید و در کنار شوهرتان باشید. اما یک نفر نمی‌تواند تمام احتیاجات شما را رفع کند و این انتظار نا معقولی است که از شوهرتان بخواهید هم شوهرتان باشد، هم رفیق و هم بهترین دوست دخترتان. زمانی را برای دوستانتان اختصاص دهید این کار باعث می‌شود که شما انرژی یابید. ۹٫اجازه دهید بعضی اوقات آزاد باشد. همان طور که شما نیاز دارید بعضی اوقات ریلکس کنید و تنها باشید شوهرتان هم به این نیاز دارد. ممکن است استراحت شما بعد از یک روز کار، دراز کشیدن روی تخت و یا یک دوش گرم باشد و استراحت او به نحوی دیگر باشد، مثلاً روزنامه بخواند و یا تلویزیون نگاه کند اجازه دهید او همان طور که میخواهد خود را شارژ کند، شاید کارهای خانه و خرید کردن بیشتر او را خسته کند. ۱۰٫به او ایمان داشته باشید و بگذارید او این را بداند. مردان می‌توانند بسیار به شجاعت و دلیری تظاهر کنند، اما آنها هم مثل ما بعضی اوقات اعتماد به نفس کمی دارند و درمانده می‌شوند و احساس ضعف می‌کنند. هنگامی که او به خانه می‌آید خصوصاً وقتی که او خود را باور ندارد، نیاز دارد که بداند کسی که او را باور دارد در خودش زندگی می‌کند
  7. احتمالا اين جمله را زياد شنيده‌ايد كه به راحتي مي‌توان با چشم‌ها حرف زد و چشم‌ها هيچگاه دروغ نمي‌گويند. بهترين دريچه به روح فردچشم‌ها هستند و از طريق آنها مي‌توان بسياري از مفاهيم و احساسات را به فرد مقابل انتقال داد، مفاهيم و احساساتي كه هيچگاه نمي‌توان با كلمات به درستي منتقل‌شان كرد. براي اينكه بتوانيد زبان بدن اطرافيان‌تان را بخوانيد اول از همه به چشمان آنها نگاه كنيد، هيچ ارتباطي بدون چشم‌ها نمي‌تواند چندان موثر باشد (البته ارتباط چشمي را با زل زدن اشتباه نگيريد، هميشه زل زدن به افراد مي‌تواند يك عمل كاملا بي‌ادبانه باشد) در انواع ارتباط‌هاي‌تان مي‌توانيد بيشترين چيزها را از چشم‌ها بفهميد پس با اصول خواندن چشم‌ها آشنا شويد. وقتي در دنياي تصاوير غرق است به سمت بالا نگاه كردن معمولا وقتي افراد نگاه‌شان را به سمت بالا مي‌برند در حال فكر كردن هستند، به‌خصوص زمان‌هايي كه تصويري را در ذهن‌شان مجسم مي‌كنند، حتي شايد بتوان گفت اين حالت نشان مي‌دهد فرد در ذهنش به‌دنبال تصاوير متفاوت مي‌گردد. نگاه‌كردن از بالا به سمت چپ نشان مي‌دهد فرد مي‌خواهد يك خاطره را به ياد بياورد، نگاه به بالا به سمت راست نشان مي‌دهد كه فرد مي‌خواهد با قوه تخيل و تصور خودش تصويري را در ذهنش مجسم كند ( حتي گاهي با اين روش مي‌توان دروغگو را شناخت) البته بايد دقت كنيد كه گاهي جهت‌ها ممكن است برعكس باشد اگر در جهت‌هاي درست شك داريد، مي‌توانيد او را امتحان كنيد مثلا از او بخواهيد كه واقعه‌اي را كه هر 2 مي‌دانيد به ياد بياورد يا چيزي را تصور كند. گاهي هم به سمت بالا نگاه كردن مي‌‌تواند نشان دهد كه فرد كسل شده‌ است و در اطراف به‌دنبال يك چيز جالب مي‌گردد. زماني كه اعتماد به نفس ندارد به پايين نگاه كردن وقتي كسي به پايين نگاه مي‌كند يعني زماني كه به فرد مقابلش نگاه نمي‌كند مي‌تواند نشانه مطيع بودن او باشد (در واقع او به شما مي‌گويد من براي‌تان تهديدي نيستم و كاملا به شما احترام مي‌گذارم). علاوه بر اينكه به پايين نگاه كردن مي‌تواند نشانه مطيع بودن فرد باشد همچنين مي‌تواند نشان دهد كه فرد احساس گناه مي‌كند. نگاه كردن به پايين به سمت چپ مي‌تواند نشان دهد كه فرد درحال حرف زدن با خودش است (اگر به لب‌هايش نگاه كنيد شايد حركت آهسته آن‌ها را ببينيد) نگاه به پايين به سمت راست نشان‌دهنده اين است كه درون او پر از احساسات است. البته در بسياري از فرهنگ‌ها ارتباط چشمي چندان عمل پسنديده‌اي نيست و بنابراين افراد ترجيح مي‌دهند هنگام صحبت‌كردن سرشان را پايين بيندازند تا به اين وسيله احترام خودشان را نشان دهند. در بسياري از فرهنگ‌ها ارتباط چشمي چندان عمل پسنديده‌اي نيست بنابراين افراد ترجيح مي‌دهند هنگام صحبت‌كردن سرشان را پايين بيندازند تا به اين وسيله احترام خودشان را نشان دهند وقتي تمايلش را پنهان مي‌كند كوتاه نگاه كردن وقتي فردي خيلي اجمالي و زودگذر به چيزي نگاه مي‌كند مي‌تواند تمايل فرد را نشان دهد، مثلا وقتي شما خيلي كوتاه و زودگذر به در ورودي نگاه مي‌كنيد يعني تمايل داريد زودتر اتاق را ترك كنيد. وقتي كسي به شما نگاهي اجمالي و زودگذر مي‌اندازد، نشان مي‌دهد كه تمايل دارد با شما صحبت كند و همچنين چنين نگاهي نشان‌دهنده نگراني فرد درباره احساس طرف مقابل است به‌خصوص وقتي حرفي زده كه ممكن است او را ناراحت كرده‌ باشد. همچنين اين نگاه مي‌تواند نشان‌دهد كه فرد تمايل دارد به چيزي ممنوع نگاهي طولاني كند. وقتي حوصله ندارد غير مستقيم نگاه كردن بيشتر اوقات ما به اطراف‌مان به‌صورت مستقيم نگاه مي‌كنيم بنابراين وقتي فردي به‌طور غيرمستقيم يا ازگوشه يا... نگاه مي‌كند يكي مي‌تواند به اين نشانه باشد كه مي‌خواهد به نوعي از نگاه كردن به روبه‌رويش فرار كند يا اينكه در مقابلش چيزي وجود دارد كه نظرش را جلب كرده است. اگر فردي فقط لحظه‌اي كوتاه با گوشه چشم به چيزي نگاه كند نشان مي‌دهد فرد حواسش پرت است و به‌دنبال شناسايي اطراف يا چيزي جالب است، البته اين نوع نگاه مي‌تواند نشانه رنجش و ناراحتي نيز باشد (مثلا اين‌كه اصلا علاقه‌اي به شنيدن حرف‌هاي شما ندارم) نگاه از گوشه سمت چپ مي‌تواند نشان دهد كه فرد مي‌خواهد صداي خاصي را به ياد بياورد، نگاه از گوشه سمت راست نشان مي‌دهد كه فرد مي‌خواهد صدايي را در ذهنش بازسازي كند. البته در افراد مختلف مي‌تواند اين حالت برعكس باشد و شما بايد ابتدا فرد را امتحان كنيد. وقتي در حال توطئه‌چيني است مدام به چپ و راست نگاه كردن وقتي چشمان فردي مرتب از يك سمت به سمت ديگر حركت مي‌كند، مي‌تواند نشان‌دهنده حيله‌گري يا دروغگويي او باشد يعني او به‌دنبال راه فرار است تا ديگران به هدف او پي نبرند. همچنين وقتي فردي در حال توطئه‌چيني است مدام به اطراف نگاه مي‌كند تا مطمئن شود كه كسي به او نگاه نمي‌كند يا گوش نمي‌دهد. نگاه توهين آميز چگونه‌است با دقت نگاه كردن شايد بارها اتفاق افتاده باشد كه با فردي برخورد كرده‌ايد كه مدام از بالا به پايين، شما را نگاه مي‌كند، اين مي‌تواند كاملا يك عمل توهين آميز باشد و نشان دهد فرد موقعيت خودش را بالاتر و مسلط‌تر مي‌داند. در واقع او به‌طور ضمني مي‌گويد كه من بسيار قوي‌تر از شما هستم، احساسات شما اصلا برايم مهم نيست و... وقتي فردي به پيشاني طرف مقابل نگاه مي‌كند و نه به‌خود او نشان‌دهنده بي‌علاقگي است. همچنين وقتي فردي نگاهش را از روي چشمان‌تان منحرف مي‌كند، يعني مي‌خواهد بفهمد كه در ذهن شما چه چيزي مي‌گذرد. وقتي چشمان فردي مرتب از يك سمت به سمت ديگر حركت مي‌كند، مي‌تواند نشان‌دهنده حيله‌گري يا دروغگويي او باشد يعني او به‌دنبال راه فرار است تا ديگران به هدف او پي نبرند نگاه‌هاي عشاق ارتباط چشمي طولاني وقتي ارتباط چشمي از حد طبيعي طولاني‌تر شود، مي‌تواند معناهاي بسيار متفاوتي را برساند. وقتي ما با تمام وجود و تمركز كامل به كسي گوش مي‌دهيم ارتباط چشمي طولاني مي‌شود. همچنين ما به افرادي كه دوست داريم بيشتر نگاه مي‌كنيم. تا به حال زياد ديده‌ايد كه عشاق به‌مدت طولاني به هم خيره مي‌شوند. همچنين وقتي كسي شما را دوست دارد مدام با نگاه به 2چشم ‌شما تلاش مي‌كند متوجه شود آيا او را دوست داريد يا نه؟! يك عمل كاملا طبيعي قطع نگاه چشمي يك ارتباط چشمي خيلي طولاني مي‌تواند چندان خوشايند نباشد، بنابراين بيشتر ما هنگام صحبت كردن گاهي نگاه خود را منحرف مي‌كنيم و سپس بازمي‌گردانيم. قطع يك ارتباط چشمي مي‌تواند نشان دهد كه فرد چيزي شنيده‌است كه ترجيح مي‌دهد، ارتباط چشمي خود را قطع كند، مثل اين‌كه توهين شنيده يا احساس كرده است كه به نوعي تهديد شده است يا به نوعي رنجيده است. البته خيلي از اوقات فرد ارتباط چشمي خود را فقط به اين دليل قطع مي‌كند كه احساس مي‌كند اين ارتباط خيلي طولاني شده‌است يا چيزي جديد در اطراف حواس او را پرت كند. مهم‌ترين بخش ارتباط ارتباط چشمي برقرار كردن نگاه كردن به چشمان يك فرد مي‌تواند نشان‌دهنده چيزهاي مختلف باشد از جمله اين‌كه او را تصديق مي‌كنيد و نسبت به او علاقه داريد يا... و همچنين وقتي به چشمان طرف مقابل نگاه مي‌كنيد مي‌توانيد جهت نگاه او را تشخيص دهيد و او را بهتر پيش‌بيني كنيد. وقتي كسي به شما چيزي بگويد درحالي‌كه شما به او نگاه نمي‌كرديد و در اثر آن حرف با او ارتباط چشمي برقرار كنيد يعني او توانسته‌است كاملا توجه شما را به‌خود معطوف كند. اگر قصد داريد كسي را متقاعد كنيد ارتباط چشمي بسيار مهم است. اگر هنگام صحبت، شما به طرف مقابل نگاه كنيد ولي او شما را نگاه نكند احتمالا حواس او جايي ديگر است حتي اگر حرف‌هاي شما را نيز بشنود. اگر قصد داريد نظر كسي را عوض كنيد يا او را به چيزي تشويق كنيد نخستين قدم برقراري ارتباط چشمي با اوست. وقتي در حال ارزيابي است نازك كردن چشم‌ها وقتي كسي چشم‌هايش را باريك مي‌كند نشان مي‌دهد كه مي‌خواهد چيزي را ارزيابي و بررسي ‌كند. گاهي هم به‌دليل اين كه چيزي را نادرست شنيده است اين كار را مي‌كند. گاهي نيز مي‌تواند نشان‌دهنده شك داشتن فرد باشد يعني به عبارتي مي‌گويد من به درستي متوجه نمي‌شوم اين چه معنايي دارد. گاهي نيز وقتي فردي دروغ مي‌گويد، چشمانش را باريك مي‌كند تا ديگران نتوانند مچ او را باز كنند. اگر راحت نباشد ارتباط چشمي خيلي كوتاه وقتي فردي فقط چند لحظه كوتاه ارتباط چشمي برقرار مي‌كند، نشان مي‌دهد كه احتمالا چندان راحت نيست و اعتماد به نفس چنداني ندارد. همچنين ممكن است در حال دروغ گفتن بوده و ترس از فاش شدن داشته‌باشد. اگر استرس داشته‌باشد پلك زدن وقتي پلك مي‌زنيد، پلك مانند برف‌پاك‌كن ماشين چشم شما را تميز مي‌كند. اما گاهي اين پلك‌زدن بيشتر مي‌شود مثل مواقعي كه فرد عميقا در حال فكر كردن است يا استرس دارد، البته مي‌تواند نشانه دروغ گفتن هم باشد. پلك زدن مي‌تواند نشان‌‌دهنده نسبت 2 فرد نيز باشد، وقتي 2 نفر به‌خوبي با هم ارتباط برقرار كرده باشند با هم پلك مي‌زنند، همچنين وقتي كسي به دقت به شما گوش مي‌دهد زماني پلك مي‌زند كه شما مكث كنيد.
  8. بخواهيد يا نخواهيد بايد شيوه‌اي براي نمايشش پيدا كنيد. اصلا عاشق شدن و دوست داشتن بدون نشان دادن اين حس چه فايده‌اي دارد؟ اگر شما هم عاشقي را تجربه مي‌كنيد، قطعا مثل ديگران به‌دنبال راهي براي نمايش احساس‌تان مي‌گرديد، يا شايد هم دوست داريد به‌جاي پيروي از راه‌هاي آنان، شيوه‌اي مخصوص به‌خودتان را پي بگيريد. ممكن است با حمايت فرد مورد علاقه‌تان به او نشان دهيد كه هميشه در كنارش هستيد يا اين‌كه كمي احساسي‌تر عمل كنيد و به هر بهانه ساده چند شاخه گل و يك جعبه كادو برايش ببريد. ما هم از ميان هزار راه نمايش عشق، موثرترين و ساده‌ترين راه‌هاي نمايش اين حس را به شما پيشنهاد مي‌كنيم. پيشنهادهايي كه شايد پيش از اين از كنار بسياري شان ساده مي‌گذشتيد. تصميم بگيريد آغاز راه عاشق‌شدن، تصميم گرفتن و پيش رفتن است. اگر شما با فردي روبه‌رو شده‌ايد كه احساس مي‌كنيد مي‌تواند همراه مناسبي براي زندگي شما باشد، پس ترديد نكنيد و تصميم‌تان را بگيريد. بيان ميل به با هم بودن، اولين قدم ابراز عشق است و مي‌تواند در چشم فرد مورد علاقه‌تان، شما را فردي نشان دهد كه توانمند و حاضر است براي خواسته‌هايش تلاش كند. اما براي گرفتن يك تصميم درست چند قدم پيش رو داريد: قدم اول: نترسيد و جلو برويد. مطمئن باشيد كه توانايي اهداي يك شاخه گل يا به زبان آوردن احساس‌تان را داريد. اگر شما فرد مورد علاقه‌تان را خوب مي‌شناسيد پس حتما مي‌دانيد كه از چه راهي آسان‌تر مي‌توانيد دلش را به دست آوريد. البته بايد حواس‌تان باشد كه بي‌گدار به آب نزنيد. قدم دوم: نگران توانايي‌هاي‌تان نباشيد و از پذيرفته نشدن نترسيد. بلكه سعي كنيد كه هنگام اعلام تقاضاي‌تان خودتان باشيد و به دليل ترس از پذيرفته نشدن، قول‌ها و وعده‌هايي ندهيد كه از عهده انجام‌شان برنمي‌آييد. قدم سوم: خودتان را كنترل كنيد. انتظار اين را نداشته باشيد كه وارد راهي شويد كه تمام و كمال تحت كنترل شماست. بلكه به اين باور داشته باشيد كه تنها چيزي كه در اين رابطه در كنترل شما قرار دارد، رفتار خودتان است. حالا كه فرصت عاشقي را به‌دست آورده‌ايد وقت آن است كه بيشتر به‌خودتان و رفتارهاي‌تان توجه كنيد. علايق همسرتان را دست كم نگيريد ساده‌ترين راه و البته موثرترين شيوه عشق ورزيدن، توجه به علايق فرديست كه دوستش داريد. نيازي نيست كار خارق‌العاده‌اي انجام دهيد. فقط حواس‌تان را جمع و سعي كنيد او را بهتر بشناسيد. هيچ‌چيزي را دست كم نگيريد. از غذايي كه دوست دارد شروع كنيد و به رنگي كه علاقه دارد توجه كنيد و او را از طريق ساده‌ترين شواهد موجود بشناسيد و از راه همان شناخت براي خوشحال كردنش قدم برداريد. با او به رستوراني كه دوستش داريد برويد و در پاركي كه دوست دارد قدم بزنيد يا اين‌كه او را به كنسرت خواننده مورد علاقه‌اش دعوت كنيد. سعي كنيد از ساده‌ترين نشانه‌ها براي شناخت علايقش كمك بگيريد و به او نشان دهيد كه به اين علايق توجه مي‌كنيد. حالا كه كمي بيشتر همديگر را شناخته‌ايد و از علايق هم نيز خبر داريد، مي‌توانيد محبت‌تان را كمي عيني‌تر كنيد هديه را فراموش نكنيد حالا كه كمي بيشتر همديگر را شناخته‌ايد و از علايق هم نيز خبر داريد، مي‌توانيد محبت‌تان را كمي عيني‌تر كنيد. هديه دادن يكي از اصول تغييرناپذير عشق ورزيدن است. براي پيروي از اين اصل 2 راه پيش رو داريد. اول، هدايايي كه اغلب آدم‌ها از پذيرفتنش خوشحال مي‌شوند و دوم، هدايايي كه احساس مي‌كنيد كمي شخصي‌تر است و اين فرد خاص از داشتنش خوشحال مي‌شود. گل و عطر و ساعت و... در گروه اول جاي مي‌گيرند و قطعا مي‌توانيد براي ابراز عشق‌تان روي آن‌ها حساب كنيد. اما سعي كنيد زياد از حد پيش پا افتاده عمل نكنيد و گاهي با نشان دادن زيركي‌تان او را غافل‌گير كنيد. در فكر تهيه چه چيزي است؟ آرزوي داشتن چه چيزي را دارد يا اين‌كه مدت‌هاست دنبال چه چيزي مي‌گردد و پيدايش نمي‌كند؟ مي‌گويند هداياي ارزان قيمت آفت رابطه‌هاست اما دليلي هم ندارد براي ثبت عشق‌تان خودتان را ورشكست كنيد. گاهي خريد يك مجموعه آلبوم از آهنگساز مورد علاقه‌اش بدون اينكه هزينه زيادي به شما تحميل كند مي‌تواند بهترين هديه براي او باشد. به‌دنبال بهانه خاصي براي هديه دادن هم نگرديد. يك موفقيت كوچك در تحصيل يا كارش مي‌تواند دليل خوبي براي گرفتن اولين هديه‌ها باشد. نقاب را كنار بگذاريد به او بگوييد كه هستيد. هيچ‌چيزي را فراموش نكنيد. خودتان را با همه ترس‌ها، ضعف‌ها، آسيب‌ديدگي‌ها به او نشان دهيد. خودتان را پنهان نكنيد و يك قهرمان دروغی از خود نسازید. حالا، این رابطه شكل گرفته و او شما را آن‌طور كه دوست دارد می بیند، زمان آن است كه صداقت‌تان را به او ثابت كنید. هیچ كس كامل نیست پس سعی نكنید از خودتان برایش یك آدم بی عیب و نقص بسازید. بگذارید كه صداقت‌تان را هم به تمامی دلیل‌هایی كه برای دوست داشتن‌تان دارد اضافه كند. شاید در بسیاری مواقع نیاز نباشد چیزی را با جملات ‌یاد كنید. فقط به او بفهمانید كه بی عیب و نقص نیستید و او هم نباید بیشتر از آنچه در توان‌تان هست روی قدرت و شهامت شما حساب باز كند. به انتظارات همديگر احترام بگذاريد شما چه دليلي براي برقراري اين رابطه داريد؟ دوست داريد همراهي كه براي زندگي‌تان انتخاب كرده‌ايد چه تفاوتي در زندگي شما ايجاد كند؟ بار مشكلات‌تان را كمتر كند؟ شادي بيشتري به زندگي‌تان بياورد؟ زندگي‌تان را منظم‌تر و قانون‌مند‌تر سازد؟ قطعا او هم مانند شما انتظاراتي از اين رابطه دارد. سعي كنيد اين انتظارات را بشناسيد و همان‌طور كه توقع داريد او به دلايل شما احترام بگذارد، خواسته‌هايش را فراهم كنيد. البته قبل از فراهم كردن اين آرزو‌ها بايد كمي بيشتر خودتان و او را بشناسيد. اصلا شما 2 نفر توانايي و تمايل برآورده كردن انتظارات همديگر را داريد؟ خب اگر باز هم فكر مي‌كنيد كه تصميم درستي گرفته‌ايد، براي برآورده كردن آن انتظارات، دست به كار شويد. همسرتان را ستايش كنيد ستايش شدن را همه دوست دارند و از نظر اغلب آدم‌ها، يكي از راه‌هايي است كه به افراد آرامش مي‌دهد. وقتي كسي را ستايش مي‌كنيم پيش از هرچيز به او مي‌گوييم، به‌دليل داشتن چه ويژگي‌هايي در كنارش هستيم و به او نشان مي‌دهيم كه براي دوست داشتنش دليل داريم. حالا وقت آن است كه بيشتر به فردي كه مقابل‌تان نشسته توجه كنيد. چه چيزي او را از ديگران متمايز مي‌كند؟ آرامشش؟ توانايي‌اش؟ قاطعيتش يا حتي زيبايي‌اش؟ سعي نكنيد كه غيرواقعي و اغراق آميز پيش برويد بلكه تنها آنچه در دل داريد را بيان كنيد. نيازي هم نيست كه جملات عجيب و غريبي را پيدا كنيد، بلكه هرآنچه كه در زندگي روزمره‌تان با آن سروكار داريد و به شما انگيزه‌اي براي دوست داشتن او مي‌دهد را به زبان بياوريد. به همسرتان انگيزه عشق بدهيد چهره شما در اين رابطه قطعا بايد با چهره‌اي كه در ارتباط‌تان با ديگر آدم‌ها داشته‌ايد فرق داشته باشد. جنس ارتباط‌تان فرق مي‌كند و اين تفاوت در رفتار شما هم بايد بروز پيدا كند. شايد در محيط كارتان فردي كم حوصله يا در ارتباطات اجتماعي‌تان كمي گوشه‌گير باشيد اما اگر باور كنيد كه در رابطه‌اي متفاوت قرار گرفته‌ايد، خيلي زود فردي متفاوت خواهيد شد. شما بايد فرد مورد علاقه‌تان را حمايت كنيد و گاهي لازم است اين حمايت را در متفاوت بودن نشان دهيد. به او ثابت كنيد كه رفتارتان با او، با برخوردتان با ديگر آدم‌ها متفاوت است و از اين طريق براي فردي كه عاشقش هستيد رابطه‌اي امن و آرام بخش را بسازيد. به او براي دوست داشتن‌تان دليل و انگيزه بدهيد و به‌خودتان هم بقبولانيد كه تا زماني كه اين دلايل را حفظ مي‌كنيد عاشق شما مي‌ماند. هيچ كس دوست ندارد زندگي‌اش را به‌دليل يك ارتباط تازه، سخت و ناخوشايند كند. از زحمات او قدرداني كنيد چه قدم‌هايي براي شما برمي‌دارد؟ از چه چيزهايي چشم‌پوشي مي‌كند؟ چطور عيب‌هاي كوچك و بزرگ‌تان را ناديده مي‌گيرد؟ چقدر به شما براي تغيير كردن و تغيير دادن شرايط فرصت مي‌دهد؟ قطعا در رابطه شما هم مانند اغلب رابطه‌ها چنين مواردي وجود دارد. مواردي كه شايد پيش از اين هرگز به‌نظرتان بزرگ يا عجيب و غريب نرسيده باشند. اما بايد باور‌ كنيد، همين اتفاقات ساده و روزمره هم بزرگ هستند و هم عجيب و غريب. به او نشان دهيد كه قدر صبوري‌هايش را مي‌دانيد و مي‌بينيد كه براي بودن با شما تلاش مي‌كند. حتي گاهي اين موضوع را به زبان بياوريد و در اين موارد با هم صحبت كنيد.
  9. هيچ‌چيز بدتر از اين نيست كه نتوان به نزديك‌ترين فرد در زندگي يعني همسر، اطمينان كرد. مسلما زندگي كردن با يك همسر دروغگو اصلا خوشايند نيست. ممكن است شما بارهاي اول كه دروغ مي‌گويد چندان عكس‌العمل خاصي نشان ندهيد اما بعد از مدتي، كم‌كم نسبت به او بي‌اعتماد مي‌شويد يا گاهي با او به تندي و با عصبانيت برخورد كنيد. بسياري از زنان نمي‌توانند متوجه شوند چرا همسرشان به آن‌ها دروغ مي‌گويد درحالي‌كه آن‌ها با او با صداقت و درستي تمام رفتار مي‌كنند و تمام زندگي‌شان را وقف او كرده‌اند. آن‌ها انتظار دارند كه همسرشان فرد قابل اعتماد زندگي‌شان باشد. چند راه مختلف براي برخورد و رفتار كردن با همسري كه راست نمي‌گويد وجود دارد . اگر مي‌خواهيد او را اصلاح كنيد قبل از اينكه زندگي‌تان را تلخ كنيد اين چند مورد را درنظر بگيريد. خانم‌هاي زيادي هستند كه وقتي همسرشان مدام به آن‌ها دروغ مي‌گويد احساس مي‌كنند كه ديگر در ذهن‌شان احترامي براي او قائل نيستند، اگر شما هم جزو همين افراد هستيد مي‌توانيد قبل از اينكه تمام احترام خود را نسبت به او از دست بدهيد با خود فكر كنيد، «به راستي چرا بعضي افراد دروغ مي‌گويند» تا بتوانيد با واقع‌بيني بيشتري او را درك كنيد. دروغ گفتن معمولا از سنين كم در كودكي آغاز مي‌شود، حتي يك كودك 2 ساله نيز مي‌تواند به راحتي دروغ بگويد اما زماني كه كودك به اهميت حرف‌ها و لغات پي مي‌برد و مي‌فهمد كه بعضي از حرف‌ها مي‌توانند چه تاثير خارق‌العاده‌اي داشته باشند به‌طور آگاهانه شروع به دروغ گفتن مي‌كنند. دروغ گفتن هميشه به اين معنا نيست كه فرد مي‌خواهد به كس ديگري آسيب برساند اما ممكن است گاهي اين نتيجه نامطلوب پيش بيايد. بعضي از افراد دروغ مي‌گويند چون مي‌خواهند خودشان را ثابت كنند درواقع دروغ گفتن براي آن‌ها نوعي رفتار دفاعي است، كودك طي مراحل رشد، متوجه مي‌شود كه دروغ مي‌تواند او را از بسياري از عصبانيت‌هاو تنبيه‌هاي پدرو مادريا اطرافيان حفظ كند. به عبارتي دروغ راهي است كه مي‌تواند نظر مثبت اطرافيان را به‌دست بياورد وعمل ناشايست و بد خود را پنهان كند. همچنين اگر بخواهيم مثبت نگاه كنيم؛ با دروغ مي‌توان دوستان را حفظ كرد يا حتي عزيزي را با هديه غيرقابل پيش‌بيني غافلگير كرد. همان‌طور كه گفتيم دروغ گفتن از سنين خيلي كم شروع مي‌شود و در همه ما وجود دارد، اينكه همه آدم‌بزرگ‌ها به نوعي دروغ مي‌گويند چندان عجيب نيست و مهم است كه اين نكته را درنظر داشته باشيم بيشتر افراد وقتي دروغ مي‌گويند به هيچ وجه دوست ندارند به فرد ديگري آسيبي برسانند. مثلا؛ ممكن است خيلي از ما درباره لباس دوست‌مان به دروغ بگوييم كه زيباست درحالي‌كه عقيده داريم آن لباس واقعا زشت است. همچنين خيلي ازما در مصاحبه‌هاي شغلي نيز براي بالا بردن شانس استخدام‌مان دروغ مي‌گوييم. ما به فرزندان‌مان هم دروغ مي‌گوييم به آن‌ها قول مي‌دهيم كه اگر شام‌شان را بخورند يك بستني جايزه مي‌گيرند اما سپس كاري مي‌كنيد كه كودك‌مان بستني را فراموش كند چون براي به مغازه رفتن خيلي خسته هستيم. دروغ گفتن ياد گرفتني است چگونگي شرايط و موقعيت در سال‌هاي كودكي مي‌تواند روي رفتار ما در كل زندگي تاثير بگذارد. ما تمايل داريم تا حدي همانند ديگران رفتار كنيم و وقتي در خانواده‌اي دروغ پذيرفته شده‌باشد و حتي در بعضي موارد، پنهان كردن واقعيت با تشويق همراه شود، كودكان آن خانواده ياد مي‌گيرند كه دروغ خيلي هم كار بدي نيست يا حتي مي‌تواند عملي پذيرفته شده باشد. حتي ممكن است بعضي‌ها در طول زندگي اين تجربه را به‌دست بياورند كه دروغ راهي براي بقا و صيانت از نفس است. مثلا گاهي بعضي از افراد براي پيدا كردن شغل يا حفظ آن مجبور مي‌شوند حقيقت را به‌گونه‌اي مبهم يا آميخته با دروغ بيان كنند و تا جايي كه مي‌توانند با لغات بازي كنند. بسيار از افراد مجبورند براي بالا بردن حقوق‌شان‌ پنهان‌كاري كنند و تا حد زيادي از لغات نادرست يا مبهم استفاده كنند. اگر بخواهيم واقع‌بين باشيم دنياي ما خيلي هم زيبا نيست و دروغ در واقع تبديل شده ‌است به جزئي از كار و زندگي و گذشته ما. هرچند اين رفتار در نظر اكثر افراد اصلا خوشايند و قبول‌شده نيست اما در زندگي تعدادي از زن و شوهرها وجود دارد. اگر چه ناپسنداست اما هستند همسراني كه نه تنها در موضوعات مهم به هم دروغ مي‌گويند، حتي در موضوعات كوچك و بي‌اهميت نيز حقيقت را نمي‌گويند مثلا درباره مكاني كه هستند يا عقيده‌اي كه دارند دروغ مي‌گويند. همه ما در زندگي خود حد و حدودهايي داريم و خودمان هستيم كه بسياري از مسائل زندگي‌مان را تعيين مي‌كنيم. شايد 2 طرف مقصر هستند وابسته به ماست كه مشخص كنيم در زندگي‌مان دروغ گفتن تا چه حد مجاز است و تا كجا نيست. مثلا يكي از حالت‌ها و اتفاق‌هايي كه شايد در زندگي خيلي از زن و شوهرها پيش بيايد اين است كه مثلا شوهر مي‌گويد تا يك ساعت ديگر خانه است ولي اين يك ساعت كجا و خانه رسيدن او كجا! در اين مواقع اگرچه همسر شما خودش متوجه مي‌شود كه زمان خانه ‌آمدن خود را خيلي درست نگفته اما از طرف ديگر او دوست دارد در همان زماني كه به شما گفته‌است به خانه برسد اما تلاش او براي عمل كردن به حرفش چندان كافي نيست و در نتيجه حرف و عمل او 2 تا مي‌شود. در اين حالت شما مي‌توانيد به اين موضوع از 2 زاويه نگاه كنيد و از يك نظر مي‌توانيد فكر كنيد كه همسر شما توانايي چنداني در برنامه‌ريزي ندارد و نمي‌تواند كارهاي خود را به درستي تنظيم كند و از نظر ديگر مي‌توانيد اين طور به موضوع نگاه كنيد كه همسرتان فردي دروغگو است كه بيش از حد سرش به كار گرم است. شما كدام را بيشتر مي‌پسنديد ؟ به‌نظرتان كدام برخورد مناسب‌تر است؟ اين امر بسيار مهم است كه بدانيد در به‌وجود آمدن رفتاري چون دروغ در يك زندگي زناشويي ممكن است 2 طرف مقصر باشند. بعضي‌دروغ ها را مي‌شود زير سبيلي رد كرد اگر همسر شما تا به حال بيش از چندبار به شما گفته ‌باشد براي ورزش به باشگاه مي‌رود ولي در واقع به جاي رفتن به باشگاه به خانه يكي از دوستانش برود، اين امر ممكن است شما را كمي ناراحت كند اما احتمالا مشكل خيلي بزرگي در زندگي ايجاد نمي‌كند. زن و شوهرها بايد قبول كنند گاهي دروغ گفتن يك نفر و انعطاف پذيري طرف ديگر درباره آن دروغ مي‌تواند تنش كمتري در زندگي آن‌ها ايجاد كند و در نتيجه خانه آن‌ها آرامش بيشتري داشته ‌باشد. البته گاهي نيز اين دروغ‌ها مي‌تواند آنقدر بزرگ باشد كه يكي از طرفين طاقت تحمل آن‌ها را از دست بدهد. در بعضي موارد دروغ گفتن مي‌تواند تبديل به يك مشكل كاملا پيچيده شود و طرفين را كاملا درگيرخود كند، بعضي از افراد وقتي دروغ مي‌شنوند احساس مي‌كنند ديگر نمي‌توانند با آن دروغ كنار بيايند و اعتماد آن‌ها كاملا از بين مي‌رود. اگر شما نيز جزو چنين افرادي هستيد بايد به‌دنبال يك راه‌حل براي دروغگويي باشيد. اينگونه راه‌حل‌ها به شما ياد مي‌دهند كه بهترين رفتار و ابراز احساسات در اين موارد بايد چگونه باشد. پيش‌بيني كنيد، بعد شروع كنيد قبل از اين كه بخواهيد درباره دروغگويي همسرتان با او حرف بزنيد بسيار مهم است كه حسابي فكر كنيد و پاسخ‌هاي او را پيش‌بيني كنيد. اگر به جواب‌هاي احتمالي او فكر نكنيد به‌طور حتم نمي‌توانيد به درستي با او صحبت كنيد و گفت‌وگوي ثمربخشي نخواهيد داشت. اول از همه سعي كنيد، واكنش و تمام جواب‌هاي احتمالي او را با توجه به شرايط حدس بزنيد، در اين حالت وقتي با او شروع به صحبت مي‌كنيد و مثلا او در جواب شما مي‌گويد الف، شما مي‌دانيد كه در مقابل اين جواب بايد چه عكس‌العملي داشته‌باشيد يا وقتي جواب او ب يا ج يا... است شما مي‌دانيد چه رفتاري بايد نشان دهيد و بهترين تصميم چيست. خودتان را آماده كنيد كه حقيقتي را به شما بگويد كه شما دوست نداريد بشنويد. او ممكن است چيزهايي به شما بگويد كه براي‌تان سخت است. خودتان را آماده‌سازيد كه حتي بتوانيد تصميم‌هاي سخت نيز بگيريد. اين را درنظر داشته‌باشيد كه يك همسر دروغگو مي‌تواند چيزي به شما بگويد كه غافلگير شويد مثل اين‌كه او شغل دومي دارد كه شما نمي‌دانيد يا به خاطر انجام كاري از شما شرم دارد يا. . . در انتهاي صحبت نيز بايد كاملا تمام حدها را براي هم مشخص كنيد و به او بگوييد كه در چه جاهايي اصلا مجاز نيست كه دروغ بگويد. اگر بعضي از دليل‌هاي همسرتان شما را قانع كرد، به‌طور روشن و واضح به او بگوييد كه‌حرف‌هاي او را قبول داريد. بهتر است چند بار به او فرصت دهيد كه خود را اصلاح كند. آيا شما همسرتان را دروغگو مي‌كنيد؟ نمي‌توان گفت كه يك شوهر دروغگو نسبت به احساسات همسرش بي‌اعتناست. در حقيقت ممكن است او به دليل بعضي از رفتارهاي همسرش تبديل به يك فرد دروغگو شده. ممكن است براي يك مرد چند‌بار پيش بيايد كه به خاطر گفتن يك جمله و كلمه يا به خاطر گفتن جايي كه رفته يا به خاطر ملاقاتي كه داشته مورد مواخذه قرار گرفته وكار به دعوا كشيده است. گاهي ممكن است وقتي مردي بعداز بيرون رفتن ـ با چند تا از دوستانش براي يك يا 2 ساعت ـ به خانه برگشته از طرف همسرش بسيارسرزنش شده است و زن گفته كه چقدر از دوستان او بدش مي‌آيد. ابراز عقيده‌اي صادقانه و ساده درباره خانواده زن يا يكي از ايرادهاي او مي‌تواند باعث دعوا و گريه و گفتن كلمات تلخ شود و چند ساعت وقت 2 طرف را بگيرد و. . . . در همين حالت‌هاست كه دروغ گفتن براي مردان تبديل مي‌شود به راهي براي حفظ شخصيت، ايجاد آرامش و دوستي در خانواده. مرد مي‌تواند اينگونه با خود فكر كند كه من ترجيح مي‌دهم، درباره كارهايم دروغ بگويم تا آنكه بخواهم كاري را كه دوست دارم كنار بگذارم در همين حالت‌هاست كه زن مي‌تواند شوهرش را تبديل به فردي دروغگو كند. بنابراين بهترين راه‌حل براي اينكه شوهرتان ديگر دروغ نگويد اين است كه شرايطي را در خانه فراهم كنيد كه ديگر او مجبور به دروغ گفتن نشود. اگر زن و شوهر بتوانند كمي يكديگر را آزاد بگذارند و هر كدام به ديگري اجازه دهد كه آن‌طور زندگي كند كه دوست دارد، به مرور تبديل به 2 دوست مي‌شوند و ديگر لزومي ندارد به هم دروغ بگويند. به‌طور كلي بايد گفت، هر فردي احتياج دارد تا فضايي براي نفس كشيدن داشته‌باشد و وقتي اين فضا فراهم شود، دروغ گفتن متوقف مي‌شود. وقتي زني به شوهرش اعتماد كامل دارد و مطمئن است كه شوهر به او دروغ نمي‌گويد، مسلما رفتار ديگري خواهد داشت و در مقابل مردي هم كه احساس كند همسرش به او اطمينان و اعتماد دارد از هر كاري كه آرامش زندگي را به هم بزند، پرهيز مي‌كند. اگر مي‌خواهيد رفتارتان را تغيير دهيد بايد بدانيد، تغيير رفتار زمان‌بر و سخت است و تاثيربخشي اين تغيير رفتارها نيز مدتي طول مي‌كشد، شما نمي‌توانيد در يك شب شوهر دروغگوي‌تان را تغيير دهيد.
  10. می‌ترسید که این نبود رابطه‌ جنسی رابطه ‌تان را بر هم بزند. نمی توانید حتی لحظه ‌ای به آن فکر نکنید. می‌ترسید این مشکل آخر دیوانه‌ تان کند و ... 10 مشکل زیر چالش ‌های اصلی هر ازدواج بدون رابطه‌ جنسی است : مشکل شماره 1 خسته بودن میل‌ جنسی. کاملاً مشخص است. بعضی از ما میل‌ جنسی بسیار قوی داریم و بعضی از ما اینطور نیستیم. مهمترین مشکل ازدواج ‌های فاقد رابطه‌ جنسی این است که شما یا همسرتان یا هر دوی شما از نظر جنسی خسته هستید. یعنی میل‌ جنسی بسیار پایین بوده یا اصلاً وجود ندارد. مشکل شماره 2 این خستگی معمولاً به عصبانیت می ‌انجامد. وقتی چیزی که می‌خواهید را به دست نیاورید، خسته می‌شوید و این معمولاً موجب بروز عصبانیت در شما می‌شود. در واقع، ممکن است به این دلیل ازدواجتان فاقد رابطه‌ جنسی است که یکی از شما از دیگری عصبانی است. اگر آن چیزی که می‌خواهم را به من نمی ‌دهی پس من هم آن چیزی که تو می‌خواهی را به تو نمی ‌دهم. مشکل شماره 3 داستان کنترل ‌کردن‌ها شروع می‌شود. از خستگی سعی می‌کنید همسرتان را کنترل کنید تا طور دیگری رفتار کند و هرچه بیشتر سعی می‌کنید او را کنترل کنید، بیشتر همسرتان را از خود دور می‌کنید. عصبانیت و فاصله ‌ای که بینتان می ‌افتد، در زندگیتان ریشه گرفته و رابطه‌ جنسی به یک میدان نبرد برایتان تبدیل می‌شود. مشکل شماره 4 سردرگمی اتفاق می‌افتد. چه اتفاقی می‌افتد؟ چه چیز تغییر کرده است؟ چرا همسرم دیگر من را نمی‌خواهد؟ چرا من دیگر همسرم را نمی‌خواهم؟ برای تغییر این وضعیت چه می‌توانم بکنم؟ چه مدت می‌توانم این وضعیت را تحمل کنم؟ اگر مشکل جنسیمان برطرف نشود چه اتفاقی می‌افتد؟ چه می‌توانم بکنم؟ سوال پشت سوال و پاسخ به این سوالها به نظر دست‌ نیافتنی می‌رسد. مشکل شماره 5 اعتماد به ‌نفستان پایین می‌آید. احتمالاً اوایل آشنایی به نظر هم جذاب می‌رسیدید و الان این جذابیت به هیچ تبدیل شده است. ظاهر، نوازش‌ها، مکالمات آرام و تحریک کننده قدیم دیگر جایی بین شما ندارد. اعتماد‌به ‌نفس شما شدیداً پایین آمده و متعجبید که چه مشکلی دارید؟ آیا دیگر به اندازه قبل جذاب نیستید؟ آیا دلیل نبود رابطه‌ جنسی در ازدواجتان شما هستید؟ و اینجاست که احساس شرم و گناه همه ذهنتان را پر می‌کند. مشکل شماره 6 به دوراهی اخلاقی می‌رسید. برای ازدواج ارزش قائل هستید و می‌خواهید که قداست رابطه ‌تان را نگه دارید. بچه‌ها و کل خانواده را دوست دارید اما فکر ادامه این رابطه بدون وجود صمیمیت و رابطه‌ جنسی برایتان غیرقابل تحمل است. آیا این رابطه اینقدر خوب است که نباید ترکش کنید یا اینقدر هم بد است که نمی‌توانید تحملش کنید؟ کدام کار درست است؟ آیا باید در ازدواج بدون رابطه‌ جنسی بمانید یا آن را ترک کنید؟ مشکل شماره 7 باورتان نمی‌شود که به خیانت فکر کنید. اگر بخواهید با یکنفر دیگر که از نظر جنسی جذبتان می‌کند رابطه داشته باشید چه می‌شود؟ آیا می‌توانید اینکار را بکنید؟ آیا اشکالی ندارد یک رابطه جنسی بدون تعهد با یک نفر دیگر داشته باشید؟ چه فکر می‌کنید؟ به خودتان گوش دهید. ببینید شما دارید به آن فکر می‌کنید و این شما را می‌ترساند. مشکل شماره8 برای کمک پیش که می‌روید؟ درمورد مسائل و مشکلات این ازدواج فاقد رابطه ‌جنسی با که حرف می‌زنید؟ دوستانتان؟ روانشناس؟ خواهر یا برادرتان؟ نه؛ خواهشاً هرکسی که هست بچه‌ هایتان نباشد. آیا باید پیش روانشناس بروید و درمورد این ازدواج بدون رابطه‌ جنسی با او مشورت کنید؟ آیا همسرتان هم با شما می‌آید؟ مطمئناً اگر با کسی دردودل نکنید دیوانه می‌شوید. مشکل شماره 9 باید یک راه‌ حل پیدا کنید. باید علت و ریشه آن را پیدا کنید. آیا یک مشکل جسمی است؟ آیا یک مسئله رابطه ‌ای است که شما را در یک ازدواج بدون رابطه ‌جنسی اسیر کرده است؟ شاید هم یک مشکل شخصی با خودتان یا همسرتان؟ شاید هم یک تاثیر فرهنگی است؟ هرچه که هست باید علت اصلی را پیدا کنید. مشکل شماره 10 می‌ترسید که این نبود رابطه‌ جنسی رابطه ‌تان را بر هم بزند. نمی توانید حتی لحظه ‌ای به آن فکر نکنید. می‌ترسید این مشکل آخر دیوانه‌ تان کند. ترس و اضطراب همه وجودتان را گرفته است. اما باید همه اینها را کنار بگذارید. بله اینها 10 مشکل اصلی همه ازدواج‌ های بدون رابطه‌ جنسی است. اگر شما هم کمتر از 10 مرتبه در سال با همسرتان رابطه ‌جنسی دارید، یعنی در چنین رابطه‌ای هستید.
  11. ممکن است رابطه شما با همسرتان، رابطه بسیار خوبی باشد اما اگر مانند بسیاری از زن و شوهرها، در اولویت قرار دادن هر چیز و هر کس و بی‌اهمیت جلوه دادن یکدیگر، برایتان بسیار ساده است، نگران نباشید، زیرا با هوشیاری، به راحتی می‌توانید به مسیر اصلی بازگردید. گاهی دقیقا کارهایی که در زندگی زناشویی انجام نمی‌دهید، برای بهترشدن زندگی کارساز هستند. هنگامی که همسرتان برای سومین هفته متوالی نشتی شیر آب را تعمیر نکرد، شما شکایت او را پیش بهترین دوست خود می‌کنید. یا اتفاقا مادر شوهرتان اظهار می‌کند: چرا تو و بن همیشه در مورد برنامه‌ریزی برای تعطیلات با هم مشاجره می‌کنید؟ و در اینجاست که متوجه می‌شوید همسرتان شکایت کرده است . مشکل چیست؟ بعضی وقت‌ها بیان احساسات نه تنها بسیار خوب، حتی لازم و ضروری است اما عیب‌جویی کردن باعث ایجاد میزان بسیار زیادی انرژی منفی می‌شود. آیا دوست دارید همه فکر کنند که زندگی زناشویی شما یک فاجعه است؟ به چیزهایی که دوست ندارید از یاد ببرید و آنچه سبب پیوند شما در نخستین دیدارتان شد، فکر کنید. راه حل: از به اشتراک گذاشتن همه جزئیات مسائل خصوصی زندگی زناشویی خود، خودداری کنید. اگر دوست شما شروع به صحبت در مورد عیب‌های شوهرش کرد، با او همدردی کنید اما مسائل خصوصی خودتان را تعریف نکنید؛ مگر اینکه بخواهید شوهرتان را مانند یک فاتح معرفی کنید. به‌علاوه، در جمع‌های خانوادگی به هیچ‌وجه نارضایتی خود را ابراز نکنید و در عوض از هر فرصتی برای تعریف و تمجید آشکارا از یکدیگر استفاده کنید. سندروم بیچاره من وقتی برای رفتن به یک میهمانی عجله دارید و شما هنوز آماده نیستید و شوهرتان آه می‌کشد یا به شما چشم غره می‌رود، با خونسردی به کارتان ادامه دهید. لطفا از کارهای غیرضروری صرف‌نظر کرده و از برخورد کردن با همسرتان جدا خودداری کنید. مشکل چیست؟ همانقدر که شکایت کردن به غریبه‌ها کاری ناپسند است، سکوت کردن و تحمل کردن نیز می‌تواند به همان میزان مخرب باشد. وقتی افراد نقش شخص فداکاری را بازی می‌کنند، هیچ کاری صورت نمی‌دهند به‌جز اینکه با مخفی کردن احساسات واقعی خود و بنا کردن دیوار بلند تنفری که از هم پاشیدن آن کاری بس دشوار است، خود را به خطر می‌اندازند. راه حل : چاره کار بسیار ساده است. هر آنچه احساس می‌کنید را بیان کنید. جرالدین کر، متخصص مسائل زناشویی و خانواده در نیوجرسی، می‌گوید:" گاهی یکی از زوجین در مورد مشکل خود با همسرش صحبت نمی‌کند، زیرا فکر می‌کند این کار چیزی را تغییر نمی‌دهد که این موضوع هم به‌خودی خود یک مشکل محسوب می‌شود". بنابراین، زمانی را به گفت‌وگو با همسرتان اختصاص دهید اما این زمان باید وقتی باشد که هر دوی شما آرام و خوشحال هستید. شرایط را مانند معمایی مطرح کنید که با کمک یکدیگر بتوانید آن را حل کنید. به‌طور مثال، حالا که ما نمی‌توانیم صبح‌ها سر وقت از خانه خارج شویم، بهتر نیست که من بگذارم که تو اول از حمام استفاده کنی تا کمی زودتر آماده شوی؟ در برخی موارد می‌توانید با نگرشی زیرکانه برخورد کنید. ایمی ساوترلند، نویسنده «آنچه مرا درباره زندگی، عشق و ازدواج به فکر فرو می‌برد»، ابتدا شروع به تعریف و ستایش از همسرش می‌کند و با این کار هر بار تغییری جزئی را که او خواهانش است، در شوهرش می‌بیند. مثلا او به جای اینکه لباس‌های چرکش را روی زمین بیندازد، آنها را در سبد رخت‌های چرک می‌اندازد. می‌توانید یقین داشته باشید که پس از مدتی او شروع به تلاش بیشتری می‌کند تا تعریف‌های بیشتری از طرف همسرش دریافت کند. ساوترلند اظهار می‌کند: این موضوع نه‌تنها باعث ایجاد عشق بیشتری می‌شود، بلکه بسیار هم تأثیرگذار است. دعوا بر سر موضوعات مختلف همسرتان به‌طور مداوم از انبوه کتاب‌هایی که کنار قفسه کتاب‌هایتان انباشته کرده‌اید، به شما شکایت می‌کند و شما هم هر بار متقابلا به او جواب می‌دهید که جدا! آیا تو هم به همه آن 7دوربین احتیاج داری؟ مشکل چیست: بیشتر وقت‌ها جمع‌آوری وسایل همسرتان نشانه این است که من این عمل تو را دوست ندارم ، پس همین حالا تغییرش بده! اما درخواست اینکه کسی همه عادات بخصوص خود را رها کند و انتظارات شما را عملی کند، واقعا ناعادلانه است. راه‌حل: گاهی موضوع مورد بحث در واقع برای یکی از طرفین از اهمیت خاصی برخوردار است. در همه موارد آن را به‌عنوان موضوعی رنج‌آور بپذیرید. اما اگر هر دوی شما مدام در مورد وسایلتان که در واقع آنقدرها هم ارزش ندارند، مشاجره کنید یا اگر به خاطر نداشتن وقت کافی برای دسته‌بندی و جمع‌آوری آنها و توافق درباره اینکه کدام را باید دور بیندازید، گیج و سردرگم هستید، با کمک یکدیگر راهکاری تازه برای مشکلات خود بیابید. برای نمونه، وسایل اضافه را که شامل مجموعه‌کتاب‌های شما و دوربین‌های اضافه همسرتان می‌شود، فروخته و با پول آن تلویزیونی را که هر دوی شما دوست داشتید، خریداری کنید. هر دوی شما مشغله‌های زیادی اعم از کار، فرزندان و سرگرمی‌هایی که در طول روز در خلوت‌تان و برای خودتان انجام می‌دهید، دارید. بدون شک زمانی هم برای استراحت و خواب نیاز دارید. مشکل چیست؟ وقتی کیفیت زمانی را در زندگی زناشویی خود نادیده بگیرید، شما با جدی نگرفتن یا بدتر از آن، وانمود کردن به اینکه اصلا نیازی به کوشش بیشتر برای صمیمی‌کردن ارتباط نیست، روابط زناشویی‌تان را به خطر می‌اندازید. تکرار بیش از حد این کار برای مدتی طولانی می‌تواند منجر به این شود که روزی چشم باز کرده و حتی دلیل ازدواج با هم را به خاطر نخواهید آورد. کریشنباوم در این مورد اظهار می‌کند: "افراد با عقب نگهداشتن خود به جدایی پاسخ می‌دهند و این مسئله باعث به انحطاط کشیدن زندگی زناشویی می‌شود." راه‌حل: افراد به احترام و خوبی نیز با مهربانی پاسخ می‌دهند. بنابراین، پریشانی‌ها را از بین برده برای برقراری ارتباطی دوباره، از فرصت استفاده کنید. گاهی اوقات دور از چشم بچه‌ها با هم به پیاده‌روی بروید. اگر عادت ناپسند میخکوب‌شدن جلوی تلویزیون را دارید، حداقل برای 20 دقیقه آن را خاموش کنید و با همسرتان صحبت کنید یا یک جدول را با کمک هم حل کنید.
  12. بعضی از آقایان شجاع و باهوش سکوت مردانه را می‌شکنند. اگر همسرتان کارهای زیر را انجام می‌دهد، بدانید که دوستتان دارد. 1. وقتی به چشمانتان خیره شده مچ او را می‌گیرید چشمهای مردان پنجره ای باز به روح و روان آنها است. شما از چشم‌های آنها می‌توانید بفهمید در قلبشان چه می‌گذرد. مردها همیشه به وسایل و لوازم و اشخاصی که دوستشان دارند خیره می‌شوند. اگر به شما خیره شدند بدانید که محبتشان سرشار است و علاقه شان عمیق. نگاه کردنی که دوست داشتن را نشان می‌دهد دو نوع است: یک نوع آن نگاه مخفیانه است(یعنی شما در انجام کاری در حال نگاه کردن مچشان را می‌گیرید). نوع دوم نگاه مداوم است. مردها برای ابزار احاساتشان ملاحظه کار هستند. اگر آنها چشمانشان را به سرعت بستند، درحقیقت سپرشان را در برابر شما پایین آورده اند. 2. آشپزخانه را با وسایل و خوراکی‌هایی که دوست دارید پر می‌کند اگر دیدید آشپزخانه تان پر از بیسکویت، پفک، و آنچه که دوست دارید است، کار شوهرتان است. 3. اگر شوهرتان درمود جایی که می‌خواهید در 3 سال آینده زندگی کنید صحبت کرد به شما می‌گوید که قصد دارد منزلتان را عوض کند. با گفتن این حرف به شما مشخص است که آینده اش را با شما می‌بیند. 4. اگر شوهرتان همیشه لباسی که شما برایش انتخاب کردید را پوشید اعتماد کردن به زنان در غالب لباس پوشیدن موردی است که تقریبا هیچ مردی به آسانی آن را انجام نمی دهد. نه اینکه بخواهند با این کارشان به شخصیت خودشان ضربه وارد کنند بلکه با این کار به ما احساس غرور و برتری می‌دهند. البته این یکی از نشانه‌های ضعف شخصیتی است. پس هر موقع که لباسی را پوشید که کاملا مشخص است خودش آن را انتخاب نکرده نشان می‌دهد که به شما اجازه داده تا شما او را تحت کنترل خودتان درآورید و لباس پوشیدنش را مطابق با میل شما تنظیم کند. درواقع او با این کار ممکن است خنده و تمسخر دیگران را تحمل می‌کند تا شما را خوشحال کند. 5. در مکان‌های عمومی همسرتان کنار شما می‌ایستد وقتی که بیرون از خانه هستید اگر همسرتان کنارتان ایستاد نشان می‌دهد که در زندگی تان هم همیشه در کنارتان است. 6. همیشه جواب دادن تلفن را به شما واگذار می‌کند. اگر شوهرتان نمی دانست پشت خط چه کسی است و شما را در جواب دادن تلفن راحت گذاشت به این معنی است که موردی برای پنهان کردن شما ندارد. زیرا ممکن است پشت خط مادر کنجکاوش یا حتی نامزد قبلی اش باشد و شما بتوانید از آنها اطلاعات زیادی کسب کنید. پس زمانی که همسرتان شما را در جواب دادن به تلفن راحت گذاشت، نشان می‌دهد که شما را در اطلاعات شخصی اش خودمانی و صمیمی محسوب کرده است. و این به معنی این است که برای زندگی با شما به مدت طولانی برنامه ریزی کرده است. علاوه بر سهیم دانستن طرف مقابل در اسرار خود، اگر مردی به شما اجازه اختیار تماسهای تلفنی اش و درکل تلفنش را داد مانند این است که به شما کلید قلمرو اقتدار و استقلالش را داده. در اختیار گذاشتن اطلاعات شخصی چیزی است که تنها کسانی انجام می‌دهند که عاشق طرف مقابلشان باشند. از کجا بفهمیم کسی عاشقمان است: • نامزدتان قبل از رسیدن شما، به رستوران می‌رسد. • اسامی دوستان شما را به خاطر دارد. • در ایام تعطیل سعی می‌کند به بهترین نحو وقت را با شما سپری کند. • درمورد خانواده شما سوال می‌کند. • اسراری که بهترین دوستش به او گفته را با شما درمیان می‌گذارد.
  13. به طور معمول، حدود ۱۸ ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان می دهد. بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است. اگر از زوجی که سال ها با هم زندگی کرده اند، پیرامون زندگی جنسی آنان بپرسید، به احتمال زیاد با این پاسخ رو به رو می شوید:” به گرمی روزهای نخستین نیست، اما هنوز هم چیز بسیار خوبی است.” بله، فروکش کردن شدت اشتیاق جنسی طی زمان برای هر زوجی پیش می آید و عادی است. به طور معمول، حدود ۱۸ ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان می دهد. منظور از اختلاف در میل جنسی وضعیتی است که شدت کاهش اشتیاق جنسی در یکی از زوج ها از دیگری بیشتراست. اگر به این اختلاف به اندازه کافی توجه نشود، کم کم حالت غیر عادی به خود می گیرد و به سرد شدن ارتباط جنسی زوج ها می انجامد. از این رو، شما باید پیرامون ارتباط جنسی بیش از پیش اطلاعات به دست آورید. اغلب افراد ارتباط جنسی را عملی خود جوش و عاشقانه می دانند که به هیچ گونه آموزش یا برنامه ریزی نیاز ندارد. اما توجه داشته باشید رابطه جنسی، که بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می دهد و حتی در تعیین میزان احساس رضایت از زندگی نقش کلیدی دارد، مانند بسیاری از رفتارهای ما در اثر آموزش و یادگیری جهت دهی مناسب پیدا می کند. کسب اطلاعات درست درباره مهارت های بهبود روابط بین دو جنس، تقویت احساس مسؤولیت در قبال زندگی جنسی خویش و آگاهی بیشتر درباره روابط جنسی سالم به شما کمک می کند به ارتباط جنسی خود انرژی ببخشید و از خاموش شدن شمعی که روشنی زندگی شما تاحدود زیادی به آن وابسته است جلوگیری کنید. دکتر پت لاو ، نویسنده کتاب های Hot Monogamy (گرم گرم با یک همسر) و The Truth About Love ( حقیقت عشق)، معتقد است” درک زبانی که همسر شما با کمک آن به شما ابراز عشق می کند” کلید حل اختلاف در میل جنسی است. اگر شما این زبان را بشناسید و به موقع به آن پاسخ دهید، تفاهم جنسی را تقویت کرده اید که نتیجه آن اشتیاق جنسی و گرم شدن ارتباط جنسی است. به نظر دکتر لاو ” برای به دست آوردن آن چه که از همسر خود می خواهید، بایدآن چه را که او می خواهد به او بدهید.” * درباره خواسته های خود با هم گفت و گو کنید شما باید بتوانید درباره مسائل جنسی به راحتی با هم صحبت کنید. اغلب زوج ها در بیان مناسب خواسته های جنسی خود مشکل دارند. آنان به طور معمول درباره این موضوع چیزی نمی گویند یا به شیوه منفی آن را بیان می کنند که خود راه گفت و گو را می بندد. برای مثال، فرض بگیرید شما دوست دارید همسرتان محبت بیشتری به شما بکند. شما می گویید:” تو هرگز به اندازه کافی به من محبت نمیکنی.” به نظر سوزان تانسند ،که مدیر مرکز بهبود روابط زوج ها در یکی از شهرهای امریکا است، در این عبارت خواستن مطرح نشده است بلکه نوعی انتقاد به عمل آمده است. به نظر او بهتر است خواسته خود را این گونه مطرح کنیم:” من فکر می کنم پیش از این که این رابطه بهتر است زمان بیشتری را به محبت به هم اختصاص دهیم.” بنابراین باید تفاوت انتقاد و خواستن را به روشنی درک کنیم و به جای استفاده از جملات انتقادی از عبارت هایی مانند” به نظر من به جای … بهتر است …” یا ” من ترجیح می دهم …” را به کار ببریم. تانسند ،که کارگاهی را با نام” گرم گرم با تنها همسر خود” برگزار کرده است، می گوید:” شاید باور کردنی نباشد اما وقتی شرکت کنندگان این کارگاه از عبارت” به نظر من به جای … بهتر است …” استفاده کردند، رشد چشمگیری در گفت و گو های جنسی آنان به وجود آمد. وقتی شما خواسته جنسی خود را به شیوه مثبت مطرح می کنید، همسر شما با تکرار عبارت شما و حتی بدون تغییری در آن، کار شما را تایید می کند. اگر چنین نشد، عبارت خود را آن قدر تصحیح کنید تا او چنین کاری بکند.سپس شما از همسر خود به خاطر گوش دادن به خواسته هایتان تشکر می کنید و از اومی بپرسید که آیا دوست دارد در جهت دستیابی به خواسته شما تغییراتی در رفتار خود به وجود آورد. پاسخ او بسته به برخی شرایط و نحوه برخورد شما ممکن است ” بله” یا ” خیر” باشد. با استفاده از این شیوه ،که از آن با عنوان ” بازتاب آینه ای” یاد می شود، ممکن است همیشه به خواسته خود نرسید، اما اگر بیاموزید که چه گونه عبارت های انتقادی خود را به عبارت های خواهشی تبدیل کنید، یعنی به جای این که همسرتان را متهم کنید خواسته خود را با او در میان بگزارید، و به بازخورد همسرتان توجه کنید، یعنی عبارت خود را با توجه به پاسخ اوتصحیح کنید، شانس بیشتری برای دست یافتن به خواسته خود دارید. این شیوه برخورد باعث می شود صمیمیت شما عمق بیشتری پیدا کند و اغلب این صمیمیت است که میل جنسی را تقویت می کند. * قرار داد جنسی بنویسید و از آن پیروی کنید شما و همسرتان گفت و گو های مثبتی درباره خواسته های جنسی خود دارید و خود را نسبت به خواسته های یکدیگر متعهد می دانید. اکنون زمان آن رسیده است که بر اساس پیشنهاد دکتر لانا هوستین، متخصص امور جنسی و نویسنده کتاب How to Have Magnificent Sex ( چه گونه روابط جنسی خود را تقویت کنیم) ، قراردادی در این زمینه داشته باشید. دکتر هوستین معتقد است مشکل اغلب زوج ها بیان مثبت خواسته ها نیست. به نظر او خستگی کار روزانه حتی قویترین میل های جنسی را هم دفن می کند. او از بسیاری از زوج هایی که برای مشاوره به او مراجعه می کنند، می خواهد: ” برای به دست آوردن ثروت جنسی با هم معامله کنید.” خواسته های جنسی خود را روی کاغذ بنویسید. برای مثال، شما تصمیم می گیرید که در ماه آینده یکی از شما آغاز کننده این تعامل باشد. کسی که به عنوان آغاز کننده انتخاب می شود باید خواسته های طرف مقابل را برآورده کند. برای این که قرار داد نتیجه بخش باشد، در ابتدا خواسته های کمتری مطرح کنید. به نظر هوستین این کار مانند ورزش است. در ورزش از سطح فعالیت پایین شروع می کنیم تا به سطح بالاتری برسیم. در ابتدا ممکن است همیشه به ورزش کردن علاقه نداشته باشیم ، اما وقتی به این کار ادامه بدهیم، به تدریج از آن خوشمان می آید. ” در ابتدا ممکن است چندان احساس خوشی از آن نداشته باشیم، اما پس از این که وارد معامله شدیم، از این که چنین معامله پر سودی را انجام می دهیم خوشحالیم و اغلب از آرامش حاصل از آن لذت می بریم.” پس از یک ماه درباره نتیجه قرارداد با هم صحبت کنید؛ این که، کدام تجربه ها لذت بخش تر بودند، کدام کارها بهتر جواب دادند و کدام کارها نتیجه ای نداشتند. سپس می توانید نسبت به توسعه بخشیدن توافق های اولیه یا اصلاح آنها تصمیم بگیرید. البته شاید لازم باشد برای کسی که به بندهایی از قرار داد عمل نکرده است، پنالتی هم در نظر بگیرید! * مشکل اختلاف میل جنسی را برطرف کنید پس از این که گفت و گوهای جنسی مثبتی داشتید و بر اساس قرارداد عمل کردید، ممکن است با مشکل اختلاف در میل جنسی رو به رو شوید که مشکل بسیار شایعی است. این مشکل در زوج های سنین مختلف بروز می کند و برعکس آن چه ممکن است در ذهن داشته باشید، همیشه مردان نیستند که نسبت به زنان میل جنسی بالاتری دارند. یک زن ، به خصوص در اواسط زندگی، ممکن است در زمانی که مردش در رابطه جنسی کمتر تهاجمی عمل کند، برتری جنسی خاص خودش را به دست آورد. تغییر جهت میل جنسی بین زوج ها تا حدود زیادی مشکلی ایجاد نمی کند و چیز بدی هم نیست، مگر این که یکی از آنان احساس بیهودگی و ناامیدی داشته باشد یا پس زده شود. این مشکل به طور معمول برای کسی پیش می آید که اشتیاق بیشتری دارد، زیرا او تعامل را آغاز می کند اما مورد بی اعتنایی یا تمسخر قرار می گیرد. * زبان ابراز عشق همسرتان را یاد بگیرید دکتر پت لاو برای زوج هایی که اشتیاق کم یا زیادی به تعامل جنسی دارند، پیشنهادهای ویژه ای دارد. یادگرفتن زبان ابراز عشق یکدیگر، در راس فهرست پیشنهادهای او قرار دارند. او معتقد است این کار برای نفوذ به قلب آن چه که باعث بیدار شدن این میل در همسرتان می شود، از خریدن کادو و شوکلات خریدن و گل رز هدیه دادن، نافذ تر عمل می کند. دکتر لاو این مثال را مطرح می کند: تام دوست دارد روزی یک بار عمل زناشویی داشته باشد، اما همسرش با هفته ای یک بار راضی می شود. چه چیزی همسر او را نرم تر می کند و باعث می شود به خواسته تام بیشتر پاسخ دهد؟ تام باید متخصص برانگیختن اشتیاق در همسرش شود! چیزی که ممکن است تام از آن اطلاع نداشته باشد، ارتباط بین میل جنسی همسرش و زندگی روزانه وی است. او اغلب می گوید به خاطر نگهداری از بچه ها، خسته است و حس لازم را برای تعامل جنسی ندارد. اما در نظر بگیرید یک روز عصر تام به همسرش بگوید” من یکی دو ساعت می توانم از بچه ها نگهداری کنم، شما راحت باش و هر کاری می خواهی انجام بده.” این رفتار سخاوتمندانه ممکن است باعث شود همسر ش موجی از عشق نسبت به تام احساس کند و فضایی را بیافریند که شعله اشتیاق جنسی را برافروزاند. * نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی بالایی دارند لاو در کتاب ” گرم گرم با یک همسر” برای برقراری تعادل بین زوج های با اشتیاق بالا و پایین پیشنهادهای زیر را مطرح کرده است اگر شما فردی با انرژی جنسی بالا هستید: بپذیرید که ممکن است زوج شما برای برانگیخته شدن کامل به تحریک بیشتری نیاز دارد. بنابراین، حوصله بیشتری خرج کنید. از این که آگاهانه اشتیاق جنسی خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید، بپرهیزید. این کار به اختلاف میل جنسی دامن می زند. به پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی همسرتان برای عشق ورزی توجه کنید. هر چه به او بیشتر توجه کنید، توجه بیشتری به خود داشته اید. میل جنسی را با عشق اشتباه نگیرید. اگر همسر شما اشتیاق جنسی پایینی دارد، به این معنی نیست که شما را دوست ندارد. اگر چنین باشد، شما فقدان عشق را در سایر زمینه های زندگی نیز می بینید. انرژی خود را به جهت دیگری سوق دهید. ورزش و تفریحات سالم دیگر به شما کمک می کند. * نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی پایینی دارند در قبال اشتیاق جنسی خود احساس مسوولیت بیشتری داشته باشید و بخشی از زندگی را به رابطه جنسی اختصاص دهید. قراردادی را که پیشتر توضیح دادیم، بنویسید و امضا کنید! وقتی حوصله دارید به قرارداد عمل کنید . به شرایطی که باعث تقویت اشتیاق جنسی شما می شود، توجه داشته باشید و در قرارداد بر آنها تاکید کنید. درباره پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی خود شفاف و منطقی باشید و به نحو مثببتی با همسرتان در میان بگذارید. اگر دوست ندارید عمل جنسی داشته باشید، بدون پرده به همسرتان بگویید. اگر می خواهید با همسرتان سازش داشته باشید، هنگامی که پاسختان منفی است، نباید احساس پرده پوشی داشته باشید. اشتیاق ذهنی خود را جشن بگیرید. رضایت شما از این که در چارچوب ذهنی همسرتان قرار گرفته اید و به وجود آوردن اشتیاق بیشتر در خودتان، دلیل خوشی و شادکامی است.
  14. afa

    نامزدی همان ازدواج است؟

    انتخاب اولیه ، گذراندن دوره شناخت نامزد و تصمیم‌گیری نهاییاز مراحل انتخاب همسر است .كم بها دادن به مرحله میانی (دوره شناخت نامزد و همسر آینده )موجب بالا رفتن امكان اشتباه در تصمیم‌گیری نهایی است. مادربزرگ می‌گفت هنگامی‌كه خواستگار آمد، تنها حق داشت از سوراخ جای كلید، مجلس را تماشا كند‌. از آنجا هم كه چیزی پیدا نبود، یا چشم و ابروی داماد را می‌دید یا سبیلش را یا گوشش را. هرقدر نگاهش را به این سو و آن سو چرخاند نتوانست چهره او را یكبار كامل ببیند. همه كارها و حرف‌ها و قرار و مدارها به‌عهده بزرگ‌ترها بود تا سرانجام روز عروسی فرا می‌رسید: داماد را از یك‌طرف كوچه می‌آوردند‌، عروس را از طرف دیگر. مقابل چهره هریك آیینه‌ای نگاه داشته بودند. آرام‌آرام كه به هم نزدیك می‌شدند برای نخستین بار یكدیگر را در آیینه می‌دیدند؛ پس از آنكه جهیزیه عروس در خانه‌اش چیده شد و خطبه عقد را هم خوانده بودند. این گونه ازدواج برای جوانان جامعه كنونی ما به‌ویژه در شهرهای بزرگ و نزد قشر تحصیل‌كرده و دانشگاهی افسانه است و پدر و مادرها از یك سو تعلق خاطر و ریشه در باورهای نسل مادربزرگ دارند كه دریچه شناخت همسر آینده‌اش سوراخ جای كلید بود و برای نخستین بار او را در روز عروسی می‌دید؛ روز شروع زندگی‌شان! نسلی كه نه تنها با اجازه بزرگ‌ترها كه با تصمیم آنها ازدواج می‌كرد و از سوی دیگر مسئول برآوردن خواسته‌ها و نیازهای فرزندانشان بود‌. نسل جدید‌: نسلی با روح پیچیده، گسترده و حق طلب امروزین كه اصول و قواعد و آداب ازدواج و زندگی را خدمتگزار و روشنگر و تسهیل‌كننده راهش می‌خواهد نه بند و زنجیری كه به دنبال قربانی گرفتن از میان انسان‌هاست. برای پدر و مادرها كشیده شدن از این دو سو مرحله‌گذاری است كه هنوز به پایان نرسیده. كشتی معیارهای ازدواج، انتخاب همسر و شكل و شیوه زندگی مشترك‌، همچنان در تلاطم است؛ تلاطمی كه حاصل برخورد امواج باورها و سنت‌های پیشینیان با نیازها، پرسش‌ها و خواسته‌های انسان‌های امروز است و كار پدر و مادرها كه سكان دار این كشتی هستند و در انتظار آرام‌شدن دریا‌، چندان ساده نیست. توجه به برخی نكات و اصلاح برخی روش‌ها كارآمد و مفید خواهد بود. اگر برخی پدر و مادرها گرد غفلت را از دیدگان زدوده و امور را با نگاهی واقع‌بین و متناسب با نیازها و شرایط روز ببینند آنگاه زودتر شاهد آرام شدن امواج خواهیم بود. با انتخاب عاقلانه همسر زندگی‌های مشترك آرام‌تر و لذتبخش‌تر می‌شود. انتخاب موفقیت آمیز همسر مستلزم عوامل بسیاری از جمله داشتن شناخت است. * سیر منطقی این انتخاب شامل مراحل: انتخاب اولیه ، گذراندن دوره شناخت نامزد و تصمیم‌گیری نهایی در مورد اوست. كم بها دادن به مرحله میانی (دوره شناخت نامزد و همسر آینده )موجب بالا رفتن امكان اشتباه در تصمیم‌گیری نهایی است. برای نزدیك شدن به كیفیت و كمیت مطلوب دوره شناخت همچنان شاهد موانع فرهنگی‌‌ای هستیم كه هرقدر به شهرهای كوچك و نقاط دور افتاده كشور نزدیك شویم آن موانع را عظیم‌تر خواهیم یافت‌. 1- عقد برای راحتی خیال‌: هنوز هم خانواده‌هایی هستند كه پس از انجام مرحله خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر‌، با حذف مرحله شناخت‌، مهر عقد دائم بر انتخاب اولیه ایشان زده و دوره نامزدی را تبدیل به دوره عقد می‌كنند. استدلال این‌گونه خانواده‌ها چنین است: می‌خواهیم عقدشان كنیم خیالمان راحت شود؛ به بیان دیگر، تن سپردن به دوره آشنایی پیش از ازدواج فرزندان برای این پدر و مادرها اسباب ناراحتی خیال است. از نتایج احتمالی این شتاب والدین برای رسیدن به آرامش آن است كه اگر انتخاب، اشتباه بود و ناهمخوانی و مشكلاتی در رابطه زوج وجود داشت با عقد زودهنگام‌، ناچار شوند به زندگی نامطلوب تن داده و یا درصورت از كف دادن طاقت‌، پس از سال‌ها رنج و تحمل و مدارا به‌دنبال طلاق رفته و تبعات و پیامدهای آن را پذیرا باشند؛ چنین است كه تعجیل برای رسیدن به آرامش خیال لزوماً ایشان را به هدف مطلوب نخواهد رساند. از این رو بهتر است خانواده‌ها بعد از آشنایی اولیه اقدام به رفت و آمد خانوداگی كرده و در چارچوب شرع و عرف جامعه اجازه دهند دختر و پسر زیر نظر والدین با خصوصیات یكدیگر بیشتر آشنا شوند تا هم این آشنایی باعث كاهش تضادهای بعدی گردد و هم خانواده ها با رعایت عرف مرسوم راه آشنایی بیشتر را فراهم كنند. 2- مقاومت در برابر حقیقت: گرچه خانواده‌ها پس از مراسم خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر، با معاشرت آنها برای شناخت بیشتر موافقت می‌كنند اما همیشه انصراف و پشیمانی ایشان از انتخاب را به‌سادگی نمی‌پذیرند، غافل از آنكه پس از دوره شناخت با 2گزاره منطقی روبه‌رو هستیم كه یكی تایید و دیگری رد انتخاب است و دلیل منطقی وجود ندارد كه لزوما در انتظار تایید انتخاب باشیم، در حالی كه برخی انگیزه‌های احساسی و فرهنگی والدین را به انتظار تایید انتخاب می‌نشاند و پشیمانی فرزندشان از انتخاب را گونه‌ای ناكامی و شكست می‌دانند؛ به‌ویژه اگر این پشیمانی (پشیمانی از انتخاب فرد خاص پس از دوره نامزدی) چندبار تكرار شود‌. چه بسا همین انگیزه‌ها و تمایلات احساسی و فرهنگی و شتاب برای عروس یا داماد‌كردن فرزند و نیز هراس از به‌هم خوردن نامزدی فضای تصمیم‌گیری عاقلانه را برای زوج جوان تنگ كند. چه خوب است اگر پدر و مادر پس از دوره شناخت به فرزند خود بگویند: اگر به انتخاب خود باور و اطمینان بیشتر یافته‌ای از انتخاب درست تو خوشحالیم و اگر از انتخاب خود پشیمان شده‌ای باز هم خوشحالیم كه به موقع متوجه مشكلات احتمالی شده و از یك زندگی مشترك ناموفق‌، بركنار مانده‌ای. 3- پخش اخبار: یكی از اشتباهات و عادات ناپسند فرهنگی برخی والدین آن است كه پیش از قطعی شدن مسئله انتخاب همسر‌، در حالی‌كه فرزندشان دوره شناخت نامزد را می‌گذراند دوست و فامیل را از انتخاب اولیه فرزندشان باخبر می‌سازند، همین امر سبب می‌شود كه اگر زن یا مرد جوان از انتخاب خود پشیمان شوند فضای مناسبی برای بیان آنچه در دل دارند، نیابند. گویی باید دلیل پشیمانی و نتایج شناخت نامزد را برای همه اطرافیان توضیح دهند. قدری خودداری در بیان مسائل خصوصی خانواده و پرهیز از شتاب برای خبركردن دیگران از پیامد منفی رنج و فشار روحی برای فرزندان خواهد كاست. گاه پیچیدگی و بزرگی این اشتباه در حدی است كه برخی خانواده‌ها شروع آشنایی و نامزدی زوج جوان را با یك مهمانی مفصل اعلام می‌كنند. دوستی می‌گفت: پس از قدری معاشرت و شناخت نامزدم، از انتخاب خود پشیمان شده و خانواده را از پشیمانی و تغییر تصمیمم آگاه كردم، پس از آن از مادرم شنیدم: « نمی‌خوام چیه؟ من 200نفر را شام دادم! » سخن این مادر به خوبی نشانگر كاستی‌هایی است كه در آن حرف مردم، همچنان پیشتاز است و بر سعادت فرد ترجیح داده می‌شود. 4- شتاب برای تداركات ازدواج‌: اگر هنگامی‌كه زوج نامزد شده در حال شناخت یكدیگر هستند‌، خانواده‌ها را در تدارك جشن و تهیه جهیزیه و گرفتن وام و... ببینند خود را در معرض یك عمل انجام شده می‌یابند و دوره نامزدی عملاً كاركرد واقعی و اصلی خودش (شناخت) را از دست داده و تبدیل به مقدمه ازدواج می‌شود. مفیدتر است اگر در دوره شناخت نامزد، رفتار والدین‌، همواره به زوج نامزد‌شده نشان دهد كه بیش و پیش از هر چیز در انتظار نتیجه شناخت و تحقیق زوج از یكدیگر هستند‌. 5- آسان‌گیری نابه‌جا: بارها شاهد بوده‌ایم كه زن یا مرد جوان از برخی رفتار ناشایست نامزد و یا مشكلات ارتباطی‌اش با او نزد پدر و مادر شكایت‌می‌برد و از ایشان می‌شنود كه «خوب می‌شه.وقتی رفتید زیر‌یك‌سقف درست می‌شه.» روشن است كه نمی‌توان در رؤیا و تخیل و آرمان خواهی مطلق زیست و توقع انسان كامل از همسر داشت اما هشدارهایی چون گرایش فرد به مواد‌مخدر، وابستگی‌های بسیار به خانواده، خسّت، عدم‌كنترل خشم، داشتن همنشینان ناشایست و تفاوت‌های عمیق و وسیع فرهنگی و فردی و... مواردی نیست كه به‌سادگی قابل چشم پوشی باشد و تنها زیر یك سقف رفتن مشكلی را حل نمی‌كند. گاه دیده شده كه برخی خانواده‌ها توقع دارند اختلالات روحی و مشكلات اخلاقی و رفتاری فرزندشان نیز با ازدواج برطرف شود‌! به بیان دیگر ازدواج را جایگزین مراجعه به روانپزشك و مشاور می‌دانند. 6- چشم پوشی از اهمیت مشاوره: به انتظار روزی هستیم كه افراد‌، با همان جدیت و باوری كه برای درمان مشكلات جسمی‌، به پزشكان متخصص مراجعه كرده و آماده پذیرش هر زحمت و هزینه‌ای برای رسیدن به سلامت و بهبودی هستند‌، برای حل مسائل روحی و معنوی زندگی‌، مانند انتخاب همسر نیز مراجعه به روان‌شناس و مشاور را لازم بدانند. 7- نداشتن توانایی تفكیك مسائل: معاشرت محدود زن و مرد جوان در دوره نامزدی‌، گونه‌ای وابستگی و تعلق خاطر ایجاد می‌كند (هر قدر هم كه برای خود تكرار كنند در دوره شناخت به‌سر می‌برند‌)این وابستگی و تعلق خاطر‌، زمانی دردسر ساز می‌شود كه زوج متوجه می‌شوند مشكلات جدی در رابطه‌شان دارند اما به‌دلیل بندهای احساسی قادر به تصمیم‌گیری عاقلانه نیستند‌. در این گونه شرایط برعهده والدین است كه فرزند را در تفكیك مسائل احساسی و عقلی یاری داده و به او یادآور شوند كه برای ‌تن ندادن به زندگی فرسایشی و قربانی نشدن به‌دلیل ازدواج اشتباه، باید دوره نقاهت روحی و احساسی و رنج دل كندن را تاب آورد. 8- به تأخیر انداختن آزمایش‌های پزشكی‌: شایسته است انجام آزمایش‌های پزشكی‌، پیش از آغاز مرحله شناخت مورد توجه قرار گیرد‌. گاه غفلت از این امر پیامدهای رنج آور و یا جبران‌ناپذیری را به‌دنبال می‌آورد و آن زمانی است كه زوج جوان پس از اطمینان یافتن از هماهنگی و توافق فكری و فرهنگی و ایجاد وابستگی و باور به یكدیگر‌، نتیجه منفی آزمایش را مانع ازدواج خود می‌بینند.
×
×
  • اضافه کردن...