رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'هزینه های استخراجی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. اشاره: مقاله‌اي كه در ادامه مي‌خوانيد پيرامون مشكلات توليد سنگ‌هاي تزييني در ايران است كه در پنجمين كنفرانس دانشجويي مهندسي معدن در دانشگاه صنعتي اصفهان ارائه شده است. چكيده براساس آخرين آماري كه از سوي منابع رسمي ايران منتشر شده است، توليد ساليانه سنگ‌هاي تزئيني در ايران به ميزان 7 ميليون تن بلوك استخراجي رسيده كه صد البته رقم چشمگيري است (پويور 1381)، اين ميزان توليد به تنهايي كافي است تا ايران را به لحاظ كميت اين ماده خام همراه با دو كشور چين و ايتاليا در شمار سه كشور بزرگ توليدكننده سنگ در جهان قرار دهد. اما متاسفانه ميزان صادرات سنگ‌نما از ايران به شكل چشمگيري پايين است. به‌علت اين كمبود صادرات، مصرف سرانه سنگ‌هاي نما در ايران بسيار بالاست (بيش از 50 كيلوگرم در سال به ازاي هر ايراني) به نحوي كه اين ميزان 4 برابر مصرف سرانه سنگ در ژاپن و 6 برابر مصرف سرانه در ايالات متحده است، در حالي كه اين 2 كشور بسيار ثروتمند هستند و از اقتصاد و صنعت شكوفايي برخوردار هستند. متاسفانه به‌رغم تنوع سنگ‌ شناختي جالب توجهي كه از لحاظ سنگ‌هاي تزئيني در ايران وجود دارد و نيز با توجه به هزينه استحصال و فرآوري پايين در مقابل رقم بالاي مصرف آن در بازارهاي جهاني، ميزان و سهم ايران از صادرات اين محصول چه به‌صورت خام و چه فرآوري شده بسيار اندك است. با توجه به ملاحظات فوق و براساس مطالعه صورت گرفته بر روي جامعه آماري اين مقاله كه شامل تعدادي از معادن مهم سنگ تزئيني در استان لرستان به‌عنوان قطب توليد سنگ‌ نما در كشور است، از اصلي‌ترين موانع در مسير شكوفايي سنگ تزئيني در مرحله استخراج، فرآوري و عرضه، مي‌توان به نبود برنامه‌ريزي علمي، عدم آموزش شاغلان اين بخش از صنعت با روش‌هاي نوين، عدم مديريت تخصصي و آگاهانه در اين بخش و... اشاره كرد. به‌طور كلي محورهاي عمده قابل بررسي اين مقاله در خصوص موانع استخراجي سنگ تزئيني ايران را مي‌توان شامل بهره‌وري استخراجي، ضايعات استخراجي و هزينه‌هاي استخراجي دانست كه در هر بخش با بررسي شيوه و روند اشتباه مديريت معادن و ارائه و مقايسه روش‌هاي روز دنيا و البته در صورت عملي شدن آنها مي‌توان به افزايش كيفي محصولات اين بخش و رقابت گسترده در داخل و راهيابي به بازارهاي تجارت جهاني اميدوار بود. در پايان با ارائه پيشنهاد انجام كنترل كيفي محصول و عمليات مانيتورينگ در سطح استانداردهاي روز دنيا توسط مديران معدني مي‌توان شكوفايي هر چه بيشتر را در اين بخش مهم از صنعت معدني كشور انتظار داشت. كلمات كليدي سنگ تزئيني، استحصال، فرآوري، هزينه‌هاي استخراجي، ضايعات استخراجي، كنترل كيفي، مانيتورينگ و بازارهاي جهاني. 1. مقدمه امروزه كه به گفته الوين تافلر در موج سوم به سر مي‌بريم پس ناگزير به جهاني شدن در تمامي عرصه‌هاي زندگي هستيم. به تعبيري كلي مي‌توان منظور از جهاني شدن را جهاني شدن اقتصاد دانست كه در تمامي جنبه‌هاي حيات ما در كره‌ خاكي تاثير مستقيم دارد. از بخش‌هاي مهم اقتصادي در بسياري از كشورهاي جهان، بخش معادن سنگ تزئيني است، در ايران هم اين موهبت خدادادي در كنار ساير انواع مواهب به‌وفور يافت مي‌شود، ولي متاسفانه علي‌رغم تمامي امكانات و زيرساخت‌هاي موجود، جايگاه جهاني ما در اين بخش تاسف‌بار است. در خصوص پتانسيل‌ها و زمينه‌هاي ممكن براي جهاني شدن آمارها بسيار گويا و شاخص هستند چرا كه تنها در جامعه آماري اين تحقيق (لرستان) بنا بر آخرين آمارها توليد سالانه سنگ‌ نما، به بيش از يك ميليون تن بالغ مي‌شود و در بعضي آمار موجود اين رقم بيش از يك ميليون و 200 هزار تن در سال ذكر شده است، كه آمار قابل‌توجهي را از حيث ذخيره و توليد به‌خود اختصاص داده است. تنها كشورهاي انگشت‌شماري در اين كره خاكي هستند كه توليد ساليانه سنگ تزئيني در آنها به بيش از يك ميليون تن برسد، با احتساب توليد تمامي استان‌هاي مستعد و فعال در اين عرصه در كشورمان كه آمار دقيقي از آن در دست نيست، ملاحظه مي‌شود كه ايران از چه جايگاه دست نيافتني در بحث ذخاير و توليد سنگ تزئيني در ميان ساير كشورهاي جهان برخوردار است. از دلايل عمده اين اتفاق مي‌توان به ضعف مديريت متخصص از معادن تا بازار مصرف اشاره كرد. علاوه بر توليد ماده خام، فرآوري و پروسسينگ (processing) سنگ‌هاي تزئيني در اين صنعت اهميت فراوان دارد. صدها واحد توليدي كوچك و بزرگ و كارگاهي در قالب خرده‌صنعتي به فرآيند توليد و فرآوري ماده خام توليد شده در ايران مشغول فعاليت هستند و عمده نيازهاي داخلي را تامين مي‌كنند. 2. توليد استخراجي رقم توليد استخراجي يك ميليون و 200 هزار تن در سال اگر بر عدد جمعيت استان لرستان به‌عنوان جامعه آماري اين تحقيق (كه بيش از 2 ميليون نفر نيست) تقسيم شود، توليد سرانه استان رقمي برابر با 600 كيلوگرم در هر سال به ازاي هر شهروند لرستاني است كه 6 برابر توليد سرانه سنگ‌هاي تزئيني كل كشور است (پورو 1381). قيمت متوسط فروش ماده خام (بلوك) در معادن مورد بازديد در سطح نازلي قرار دارد. طبق آمار موجود، قيمت فروش بلوك‌هاي سنگ گوهره (توليد شهرستان خرم‌آباد) و بلوك‌هاي كريستال (بلورهاي توليد شهرستان اليگودرز) در فاصله قيمتي 6 هزار تا 12 هزار تومان در هر تن (برابر با 5/7 تا 15 دلار آمريكا در هر تن متغير است و به‌ندرت رقمي بيش از قيمت‌هاي ياد شده گزارش شده است. قيمت‌هاي بالاتر مربوط است به مرمر دانه‌ريز (چيني) كه مابين 12 هزار تا 24 هزار تومان در هر تن (15 تا 30 دلار آمريكا در هر تن) در نوسان است كه اين قيمت مربوط است به بلوك‌هاي درجه 5 تا درجه 3، قيمت‌هاي بالاتر را در بلوك‌هاي با كيفيت بالاتر مي‌توان مشاهده كرد (پورو 1381). نكته حائز اهميت در اين بخش اينكه قيمت‌هاي فوق‌الذكر 2 تا 3 برابر زير قيمت متوسط فروش بلوك‌هاي مشابه در بازارهاي جهاني اين محصول معدني است. اما بايد خاطرنشان كرد كه كيفيت بلوك‌هاي توليدي در كشورهاي پيشرو اين صنعت، بسيار بالاتر از كيفيت انواع مورد بحث در بازارهاي داخلي است و اين امر نه به علت خصوصيات سنگ شناختي خاص آنها، بلكه گزينش بلوك‌ها به شكل نامناسب در جريان استخراج، شكل غيرطبيعي بلوك‌هاي استخراجي، اندازه معمولا محدود و كوچك آنها و وجود نقص‌هاي مشهود فيزيكي در آنها است. 3. علل كاهش قيمت بلوك‌ها متاسفانه امكانات گسترده بازارهاي محلي كه از مشتريان خواهان قيمت تمام شده پايين و نه كيفيت بالاي محصول تشكيل شده است، باعث رشد و شكوفايي نسبي اين بخش يعني استخراج شده است. بديهي و آشكار است كه به علت عدم صادرات و نيز درآمد سرانه پايين و توقع كم مصرف‌كنندگان، قيمت نازل بلوك‌هاي سنگي باعث رشد كاربري سنگ‌هاي تزئيني در شكل‌هاي پيش پا افتاده و كاملا معمولي شده است. علاوه بر اين، بلوك‌هاي ناقص تنها به ظاهر ارزان هستند و وقتي هزينه بالاي ترابري و پردازش بلوك‌هاي ناقص، هزينه‌هاي اضافي غيرمستقيم كه به دليل ضايعات در كارخانه‌ها پديد مي‌آيند، كاربري ناقص و محدود پردازش و نيز به‌كارگيري محدود اپراتورهايي كه مسئول برش و صيقل زدن مواد ناقص شده‌اند را لحاظ كنيم، شاهد بالا بودن قيمت نهايي همين بلوك‌هاي ناقص نيز خواهيم بود. 4. شيوه‌ها و ماشين‌آلات معمول استخراج عمليات استخراجي در اين معادن بيشتر براساس كميت و نه كيفيت محصول نهايي انجام مي‌شود. نحوه پيشروي عمليات بهره‌برداري به صورت عمودي و پايين رو كه شكل معدن را به‌صورت باز و قيفي شكل درمي‌آورد و به‌تدريج، بي‌آنكه خيلي گسترده و عريض شود به شكل طولي تا مسافت‌هاي زيادي امتداد مي‌يابد، بدين‌ معنا كه احداث سيستم‌هاي مكمل در كنار سيستم موجود (كه بر بولدوزرهاي سنگين و لودرهاي فوق سنگين براي حمل و بارگيري مبتني است و نيز سرعت عملكردشان بسيار آهسته، پرهزينه و ناامن است و با عمليات حفاري عميق‌تر، كندتر، پرهزينه‌تر و ناامن‌تر همراه مي‌شود) يك ضرورت بنيادين چنين معادني به‌شمار مي‌آيد. وجود يك ماشين ايستاي سيم برش الماسه در هر جايگاه حفاري، شكل‌دهي كامل و گزينش بهترين بخش از بلوك‌هاي استخراج شده را ممكن مي‌سازد و بدين وسيله كيفيت نهايي بلوك‌هاي توليد شده و مورد استفاده تا حد امكان ارتقا مي‌يابد. يك تكنيك ابداعي كه مي‌توان نقش چشمگيري در جايگاه‌هاي كم‌عرض حفاري در سطوح عميق‌تر داشته باشد استفاده از اره زنجيره‌اي مدل ويديا است كه در بسياري از معادن سنگ‌ آهك و مرمر در بسياري از كشورهاي پيشرفته جهان طرفداران پروپا قرصي پيدا كرده است. صرف‌نظر از ماشين‌آلات و ديگر تكنولوژي‌هاي نو در اين عرصه كه بسيار ضروري مي‌نمايد، داشتن توجه ويژه به شكل‌دهي، پرداخت نهايي و آماده‌سازي بلوك‌ها (براي بازديد مشتري) كاملا ضروري به نظر مي‌رسد، يعني محوطه‌اي كه سرانجام بلوك‌ها در آنجا به فروش مي‌رسند و بار كاميون‌ها مي‌شوند. اين منطقه بسيار پراهميت در حال حاضر در بسياري از معدن‌هاي مورد بازديد به‌عنوان يك جايگاه موقت در نظر گرفته مي‌شوند، يعني جايگاهي كه بلوك‌ها در آنجا منتظر مي‌مانند تا توسط اولين كاميوني كه از راه مي‌رسد راهي بازار شوند در حالي‌كه اگر اين محوطه را بتوان به شكل مناسبي سروسامان داد، نه تنها امكان بررسي، گزينش و پرداخت نهايي بلوك‌هاي استخراجي را مي‌دهد بلكه به‌عنوان محلي براي كنترل كيفيت توليد و براي بازديد از سوي مشتري به كار خواهد آمد و اين نكته‌اي است كه در مورد صادرات يا فروش عمده بلوك‌هاي استخراجي حائز اهميت فراوان است. 5. بهره‌وري استخراجي بازيافت بلوك‌هاي تجاري در معادن مورد مطالعه از 30 درصد تا 70 درصد كل حجم استخراج شده در نوسان است، كه متوسط آن حدود 50 درصد مي‌شود. اين ميزان به تقريب دو برابر ميزان بازيافت در معادن ايتاليا با گونه‌هاي سنگ شناختي مشابه يا در معادن مرمر و سنگ‌ آهك در كشورهاي پيشرفته است كه در جريان توليد بلوك‌هاي استخراج شده گزينش سختگيرانه‌تري اعمال مي‌كنند. البته اين ميزان بازيافت به موقعيت خاص هر معدن يا هر جبهه معدن نيز بستگي دارد. اما ميزان متوسط بازيافت 50 درصد حتي در بهترين معادن جهان رقم بالايي است، در حالي‌كه معادن و منابع استان لرستان فقط و فقط «خوب» به‌شمار مي‌آيند، ولي بهترين در نوع خود نيستند. به‌واقع، سطح بازيافت بالا به دليل استراتژي تجاري توليدكنندگان است كه بازار سختگيري ندارد و بيشتر و عمدتا متمايل هستند به توليد محصول ارزان ولي با كيفيت مشكوك تا توليد محصول گران ولي با كيفيت عالي ولي اين‌گونه به‌نظر مي‌رسد كه مي‌توان حتي با وجود افزايش قيمت آنها همه اولويت را به بهبود كيفيت بلوك‌ها متوجه ساخت. 6. ضايعات استخراجي عمليات استخراجي كنوني در معادن مورد مطالعه، به‌طور متوسط 50 درصد كل حجم استخراج شده را به‌صورت بلوك توليد مي‌كنند. برون‌ده سالانه كنوني در معادن ياد شده تقريبا بيش از 700 هزار تن در سال كه حجم مشابهي نيز هر ساله به‌صورت ضايعات استخراجي توليد و در گوشه‌اي به اصطلاح دپو مي‌شوند كه معمولا در نزديكي معادن ياد شده قرار دارد. مشكل ضايعات استخراجي اين معادن تاثير مخربي بر محيط‌زيست داشته است. بايد در نظر گرفت كه گذشته از ضايعاتي كه به‌تدريج در جبهه استخراج جمع مي‌شوند، حجم عظيمي از سنگ‌هاي بي‌فايده از محل استقرار اصلي‌شان بركنده و در جايي انباشت مي‌شود. براي به حداقل رساندن تخريب محيط‌زيست لازم است از انباشته ساختن اين حجم از ضايعات در اين جا و آنجا به شكل دلخواهي يا صرفا با انتخاب آسان‌ترين مكان به شكلي كه در برخي معادن مورد مطالعه ديده مي‌شود به‌شدت احتراز كرد. مكان مناسب براي ذخيره كردن ضايعات لازم است كه حتما در نزديكي معدن استخراج شده قرار داشته باشد، ولي بايد نحوه ذخيره‌سازي در آنها به نحوي باشد كه مانع عملكرد آينده در عمليات استخراجي نشود. علاوه بر توضيحات مذكور، توصيه مي‌شود كه محل انباشت ضايعات به‌دست آمده در خط مقدم استخراج از بقيه منطقه مرتبط با سنگ‌هاي معمولي كه تركيب‌هاي مختلفي از لايه‌هاي رويي دارد اما با تنوع فراوان به‌دست مي‌آيد، مجزا كرد. سنگ‌هاي معمولي با تركيبات مختلف را كه از لايه‌هاي رويي رگه‌هاي معدني به‌دست مي‌آيند نمي‌توان در همان محل‌هاي انتخاب شده انباشته ساخت و بايد محل‌هاي جداگانه‌اي براي آنها در نظر گرفت و به قصد احتراز از حركت‌هاي ناشي از گرانش آنها را با شيب بسيار كم بر روي يكديگر توده ساخت. ناحيه در نظر گرفته شده نبايد تداخلي با فعاليت‌هاي انساني شامل كشاورزي و دامپروري و دامداري ساكنان محل داشته باشد و نيز نبايد باعث آلودگي ذخاير زيرزميني آب شود. براي به حداقل رساندن آلودگي محيط‌زيست، مواد انباشت شده بايد به تدريج با خاك سست پوشانده و با پوشش گياهي خودرو و تكثير يابنده دوباره بازپروري شوند. فايده ديگر اين توده گياهي اين است كه باعث تثبيت ماده انباشته شده مي‌شود. بازاريابي و پردازش اين مواد در صورت امكان مي‌تواند از جهات مختلفي به مجموعه معدن كمك شاياني كند. نخست اينكه ساده‌ترين مقصد ضايعات استخراجي در قالب سنگ‌هاي خرد شده و دست‌چين شده در راه‌سازي، زه‌كشي و مانند اينها است و در صورتي كه آزمايش‌هاي شيميايي ممكن باشد استفاده در ساخت بتن و ديگر موارد كاربري ساختمان است. به‌عنوان بررسي كميت، هزينه تقريبي خرد كردن و دست‌چين كردن سنگ‌ها به صورت يك طرح كارگاهي با توليد چشمگير مثلا 300 تن در هر شيفت كاري (600 تن در شبانه‌روز در ازاي 2 شيفت كاري در هر روز) در حدود 400 هزار دلار آمريكا است. اين هزينه مشتمل است بر دستگاه خرد كن، گرانولار (گرانول ساز)، تسمه نقاله، تغذيه‌كننده ارتعاشي (Vibrating feeder)، صفحات مرتعش (Viberating screen) جمع‌آوري‌كننده، تحويل‌دهنده تسمه‌اي، انباركننده و ساختارهاي پشتيباني فلزي يا بتني، هاپر (جهنده) مي‌شود و در صورتي كه هزينه‌هاي اضافي سرمايه‌گذاري مانند يك لودر قدرتمند (و ماشين خاكبرداري يا حفاري) و يك كاميون بزرگ را اضافه كنيم هزينه تمام شده به مبلغي حدود 700 هزار دلار آمريكا مي‌رسد. كارگاهي در اين ابعاد مي‌تواند سالانه 150000ـ10000 تن سنگ را پردازش كند. اين ميزان سنگ آهك/ مرمر ضايع شده‌اي است كه به‌طور متوسط در 2 يا 3 معدن متوسط در نزديكي يكديگر، يا در يك معدن بزرگ از اين نوع در كشور توليد مي‌شود. در اين صورت استهلاك اين واحد با در نظر گرفتن حجم سرمايه‌گذاري اوليه برابر خواهد بود با 700 هزار دلار آمريكا در طول 7 سال به ازاي هر 100 هزار تن توليد يعني يك دلار به ازاي هر تن يا 67/0 دلار به ازاي هر 150 هزار تن. كاربردهاي گسترده‌ و ويژه‌‌اي كه از مرمر كريستالي ناحيه اليگودرز و درود به‌دست آمده را مي‌توان مورد مطالعه قرار داد. حجم عظيمي از كربنات كلسيم بلوري و مرمر دگرگون را مي‌توان از كشورهاي مختلف به‌دست آورد و در موارد متعددي بسته به تركيب شيميايي آنها، ساختار بلوري آنها، ميزان سفيدي يا سياهي و ميزان زبري و نرمي آنها به كار گرفت. در كل، ماده خام به دست آمده تا رسيدن به يك اندازه مشخص (بر حسب ميلي‌متر، دهم ميلي‌متر يا صدم ميلي‌متر يا حتي چند ميكرون يا هزارم ميلي‌متر) خرد و آماده مي‌شوند تا در مصارف كشاورزي يا محيط‌زيستي و يا به‌عنوان «پركننده» در صنايع چوب، كاغذ، پلاستيك، رنگ‌سازي، چسب‌سازي و.... به‌كار ‌رود.
×
×
  • اضافه کردن...