رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'نگاهی به شعر زن در طول تاریخ'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. Managerr

    نگاهی به شعر زن در طول تاریخ

    [h=3]نگاهی به شعر زن در طول تاریخ[/h] از رابعه قزداری و مه ستی گنجوی كه از قدما هستند اگر بگذریم، پروین اعتصامی ‌آن چهره نجیب و پاك و مهربان در مقابل چشم‌های مشتاقمان نقش می‌بندد و نیز...... اكسیژنی برای حیات 2 كتاب شعر مریم سلیمی ‌و صدیقه مرادزاده اگرچه احساس و مضمون مناسبی دارند، اما از ضعف‌های ادبی رنج می‌برند شعر زن در طول تاریخ درازآهنگ ادبیات منظوم ایران نه آنچنان كه می‌بایست باشد شد و نه آنچنان كه باید مطرح می‌گردید مورد توجه قرار گرفت. از رابعه قزداری و مه ستی گنجوی كه از قدما هستند اگر بگذریم، پروین اعتصامی ‌آن چهره نجیب و پاك و مهربان در مقابل چشم‌های مشتاقمان نقش می‌بندد و نیز ژاله اصفهانی، عالم تاج قائم مقامی، نیمتاج سلماسی، شمس كسمایی، فروغ و... اما در مورد شعر امروز به حق ما برای یكی دو چهره از چهره‌های یاد شده باید احترامی ‌ویژه قائل باشیم. شمس كسمایی را می‌شناسیم كه قبل از نیما یوشیج با آگاهی و اشراف بر ادبیات و زبان دانی و احساس مسوولیت اجتماعی سروده‌های نغزی را به وجود آورد و راهی را گشود كه در حقیقت راه هموار و دلپذیر و آرامش بخش شعر نوی فارسی است. اینك ده‌ها شاعر و سراینده ـ از جنس زن ـ داریم كه با چابك اندیشی‌ها، نازك خیالی‌ها، ظرافت تفكر و لطافت بیان چهره‌های دلنشینی از خود می‌نمایانند و من به عنوان شعردوستی كه با تعداد زیادی از شاعران، خوشبختانه حشر و نشر داشته و دارم دلشوره شعر زن ـ و نه شعر زنانه ـ معمولادر قلب و جانم خلجان داشته است و خوشحالم كه دختران معنوی پروین، شمس كسمایی و سپیده كاشانی اینك به جایگاه و پایگاه شایسته خود دست یافته اند و بدون دودلی این موضع را رفیع تر و احترام انگیزتر خواهند كرد. تقریبا هر روز یكی دو دفتر شعر از شاعرگان اغلب جوان به دستمان می‌رسد كه امروز 2 عنوان از آنها را برمی‌رسیم. «شبیه باد» عنوان كتابی است ـ مجموعه شعری ـ از صدیقه مرادزاده (متولد 1366) كه توسط انتشارات فصل پنجم ـ كه ناشر اختصاصی و تخصصی شعر است ـ در 1200 نسخه به همان سبك و سیاق و نوع كاغذ و جلد و صفحه آرایی آشنا منتشر شده و در دسترس شعردوستان است. كتاب نسبتا كوچكی است، فقط 70 صفحه و مشتمل بر 50 عنوان شعر كوتاه و خیلی كوتاه. شاعر در این مجموعه كوشیده است مثل رباعی كه معمولامصرع آخر آن آخرین حرف و جان كلام و شوك و ضربه نهایی شاعر است، در آخرین مصرع لب مطلب را خیلی سریع و صریح بیان كند به طوری كه من مدتی است احساس می‌كنم بین رباعی و دوبیتی و شعرك‌های شاعریان، فضای مشتركی به وجود آمده و شگردهای مشتركی به كار می‌رود كه قاعدتا نباید چنین باشد. اشیا و كاربرد آنها در شعرهای مرادزاده نقشی نمایان دارند؛ از كلاه و آینه و دكمه و كفش و گل مصنوعی بگیر تا كلبه و قفل و اتو و یخچال و تلویزیون و ظرف‌های آشپزخانه و توپ بازی و روزنامه و لیوان و كیف دستی و قرص‌های آرامش بخش و بوم نقاشی و غیره غیره. شئ در شعر فارسی بخصوص در مكاتب مشخصی از آن مثل سبك هندی یا اصفهانی جایگاه ویژه ای دارد. اشیای دور و بر شاعر توانستند در این سبك به شعر شاعران اذن دخول پیدا كنند و دیدیم كه واژه‌های كفش و عینك نقالی و... بعد از قرن‌ها مغفول و مهجور بودن وارد شعر شاعران فارسی زبان شد. خانم مرادزاده در شعر خود ـ شعرهای خود ـ از واژگان پیرامون، واژگان در دسترس و پیش پا افتاده بخوبی و رسایی استفاده می‌كند. شئ در شعر او جان می‌گیرد و با احساس و عاطفه و سیالیت ذهن او درهم می‌آمیزد. بی شك فضای شاعر هم مثل هر انسان دیگری پر از اشیای گوناگون است و آنها ـ حتی خرده ریزها ـ اجزای زندگی روزمره او هستند و نمی‌توانند از منظر او دور بمانند. خرد می‌شود / اعصاب تو / فنجان چای / و می‌شكند قلب من / عزیزم این خانه / به كمی‌سكوت نیاز دارد (كمی‌سكوت، ص10) یك چالش نامطلوب بین دو نفر ـ احتمالابین یك زوج ـ امری بسیار قدیمی‌و پیش پا افتاده است، اما در اینجا با به كارگیری «فنجان چای» و شكسته شدن آن به رسانندگی محیط آفرینش شعر كمك دلپذیری شده است. در شعر «آدم برفی» (ص12) احساس شاعر كه زن است، نوعی مهرورزی بانوانه، حساسیت زنانه، عاطفه مادرانه و ... دیده می‌شود. در سرمای زمستان آدم برفی ای می‌آفریند كه چشم‌هایش «به دورترین نقطه زمین می‌نگرند» و بعد با این مخلوق خود آنچنان مانوس می‌شود كه می‌خواهد آن را برای همیشه پیش خود داشته باشد و این در حقیقت بازنمایی سیلان عاطفه ای زنانه و مادرانه است. چهره و شخصیت زن در شعرهای این كتاب به طور مشخص دیده می‌شود، اما گاه حرف تازه ای، حرف جذابی، حرف ممتازی درباره او نمی‌گوید: «... آینه را پاك می‌كنم / به زنی می‌رسم / كه جز تمیزی این آینه / به هیچ چیز نمی‌اندیشد» (ص13)
×
×
  • اضافه کردن...