جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'نکته های مدیریتی'.
3 نتیجه پیدا شد
-
اشتباه فاحش مديران ارشد شايد فکر کنين اين مقاله به مهندسي مکانيک ربطي نداره ولي بايد بدونين که يه مهندس وقتي ميتونه آينده کاري موفقي داشته باشه که درست مديريت کنه و بتونه بهترين تصميم رو به وقتش بگيره. پس بهتره که بيشتر به حرفه مديريت بها بديم. در مقاله زير ميتونيم ببينيم که چرا بعضي از مديران آنچنان که بيد موفق نيستند...! » "رابرت دانهام"مدير پيشين سيستمهاي كامپيوتري "موتورولا" و بنيانگزار برنامة سراسري پرورش مديران اجرايي 14 اشتباه فاحش مديران ارشد را بدون توجه به صنعت چنين توصيف مي كند: 1- گوش ندادن: » به سخنان كاركنان خود توجه نمي كنيد بلكه فقط با آنها صحبت مي كنيد. نتيجه اين شيوه فقدان تعهد, وفاداري و احساس تعلق و نيز افزايش انزجار و دلسردي كاركنان است. 2- افراط در تعهد: » اگر نتوانيد كاركناني پرورش دهيد كه در مواقع لازم بتوانند پاسخ منفي دهند, به جاي يك استراتژي موفقيت آميز، با كار بيش از حد, دستاورد اندك, نارضايتي مشتري و «قهرماناني مرده» دست به گريبان خواهيد بود. 3- دل خوش كردن به آمار و ارقام: » آمار و ارقام تنها نتيجه فرعي تصميمات شما هستند. انجام اقداماتي به منظور تغيير اعداد, بدون توجه به عوامل پديد آورنده اين اعداد (از جمله پيشنهادهاي ارزشمند, اجراي عالي, رضايت مشتري و انگيزه و اشتياق كاركنان), ونيز بدون توجه به مديريت اين عوامل, در نهايت به نتايجي مخرب مي انجامد. 4- پذيرش تعهدهاي مبهم و نامشخص يا پرهيز از تعهد: » توافقهاي مبهم و نامعين و فقدان استانداردي روشن براي ايجاد و پذيرش تعهد و مديريت آن، به اتلاف نيرو و كناره گيري كاركنان مي انجامد. همچنان كه پرهيز از پذيرش تعهد و مسئوليتي روشن نيز همين نتايج را در پي خواهد داشت. 5- توجه به مشتري در اولويت آخر: » انجام وظيفه بدون توجه به واكنش مشتري به آنچه انجام شده و چگونگي انجام آن, رضايت مشتري را سلب مي نمايد. 6- ترس و بي ميلي نسبت به ارزيابي عملكرد: » گفتگوي صادقانه و مستقيم، يك مهارت ارزشمند است كه انجام آن مستلزم مقداري جرأت و شهامت است. مديران ارشد بايد ياد بگيرند كه زمينه هاي ارايه بازخورد مستقيم و به موقع عملكرد را فراهم نمايند. 7- تيم سازي, فقط به شكل صوري: » تيمها تنها گروه هايي از افراد نيستند كه با هم كار مي كنند, مهارتهاي ايجاد تيمهاي واقعي با عملكردي مطمئن و اثر بخشي, بايد آموخته شوند و واقعيت اين است كه, كمتر كسي از اين مهارتها برخوردار است. ايجاد تعهد, توانايي شنيدن, مديريت, روحيه مبارزه و غلبه بر كاستي ها , مديريت رضايت مشتري, برنامه ريزي اثر بخش, استانداردهاي مشترك واضح و روشن, اصول اخلاقي معين, حضور و موجوديت و منفعل نبودن. 8- خالي بودن چنته مديريت: » مديريت اثر بخش مستلزم دامنه اي از مهارتهاست و اغلب مديران همه مهارتها و توانائيهاي لازم را ندارند. كليدي ترين اين توانايي ها عبارتند از تيم سازي, توانايي ايجاد تعهد، توانايي شنيدن، مديريت روحيه، مبارزه و غلبه بر کاستي ها، مديريت رضايت مشتري، برنامه ريزي اثربخش، استانداردهي مشترک واضح و روشن، اصول اخلاقي معين، حضور و موجوديت و منفعل نبودن. 9- دستور دادن به جاي درخواست كردن و ايجاد تعهد: » احساس تعلق و تعالي در افرادي كه صرفاً فرمان پذيرند ديده نمي شود و معمولاً دستور دادن به امتناعي همراه با آزردگي مي انجامد. در واقع آنچه كه در پي آن هستيم, احساس تعلق به سازمان, غرور و دلبستگي است و اينها وقتي ايجاد مي شود كه فرد نسبت به آنچه انجام مي دهد, متعهد باشد. 10- ناتواني در ايجاد اعتماد يا غلبه بر عدم اعتماد: » اعتماد احساسي مبهم برخواسته از سوابق قبلي نيست. ايجاد اعتماد, بازسازي و حفظ اعتماد موجود مهارتهاي ارزشمندي هستند كه كمتر در رفتار مديران مشاهده مي گردند و بايد آموخته شوند. 11- نداشتن طرح كاري روشن: » يك هدف كمي يا بيانيه چشم انداز, تنها بخشهايي از يك طرح كاري هستند. طرح كاري مستلزم يك استراتژي روشن, نقشها و مسئوليتهاي روشن, ارزش و اهميت كافي براي مشتريان و تيمي آماده و توانمند براي اجرا است. 12- چون من گفتم: » شدت عمل تنها به دستور دادن منتهي مي شود نه جلب احترام و تعهد ديگران. شدت عمل قدرت و نشاط سازمان را نابود مي كند و كاركنان را ضعيف و شكست خورده رها مي سازد. 13- متعهد نبودن به يادگيري: » ما بايد ياد بگيريم كه از اشتباهاتمان، موفقيتهايمان و تجاربمان بياموزيم. ما بايد ياد بگيريم كه چگونه از ديگران بياموزيم؛ بويژه از آنها كه ريسك كرده اند و موفقيت و شكست را تجربه نموده اند. 14- بدبيني و عيب جويي نسبت به مديريت: » افراد داراي حرفه مديريت, مديران و به طور كلي فرهنگ موجود, اغلب به شيوه اي عيب جويانه و به نحوي استهزا آميز به مديريت مي نگرند. » براي تعيين استاندارد مهارت هاي مديريتي و برنامه هاي اثر بخش تعهد لازم است. رابرت دانهام با بيش از بيست سال تجربه به عنوان مدير اجرايي و پرورش دهنده مديران اجرايي در اين مسير بر تعيين دقيق زيربناها و مهارتهاي عملي, تعهد, اعتماد, ارزش و رضايت, به عنوان پايه هاي مديريت موثر و رهبري شركت تاكيد مي كند. آيا بزرگترين اشتباهات مديران ارشد درسازمان و صنعت شما نيز همين اشتباهات است؟ اگر دانش و تجربه رابرت دانهام به وي اجازه داده است كه درباره اشتباهات مديران كشورش اظهار نظر نمايد، شما هم مي توانيد با تكيه بر دانش و تجربه خويش اشتباهات فاحش مديران را در سطوح مختلف برشماريد. نوشته " رابرت دانهام"
-
- 3
-
- مقالات مدیریت
- مدیریت
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
گرچه اکثر فرهنگ های تجارت کم و بیش متاثر از فرهنگ آمریکایی است، اما به نظر می رسد که فرهنگ ژاپنی دست نخورده تر باقی مانده است. اکثر تاجران و مهاجران در اولین برخورد خود با ژاپنی ها احساسی ناجور و نامتجانس خواهند داشت، اما معمولاً بیشتر آنها بعد از چند مدت این احساس را ترک کرده و از همکاران ژاپنی خود درس می گیرند. این کشور می تواند درس های زیادی در مورد برخوردهای تجاری و کاری به ما بیاموزد. در این مقاله لیستی از 7 درس مهم که می توانیم از ژاپنی ها بگیریم را برای شما تهیه کرده ایم. 1. معاملات بر پایه ی رابطه های شخصی بنا می شود در فرهنگ تجارت ژاپنی، غیر معمول نیست که قراردادها بر پایه رابطه های خصوصی و خانوادگی بنا شود. یعنی دو نفر باید از قبل با هم آشناییت داشته و همدیگر را خوب بشناسند. به معنای دیگر، قراردادها از روی احترام و آشناییت متقابل انجام میگیرد. تجارت به طریقی انجام می گیرد که هر طرف از نظر اخلاقی به طرف مقابل متعهد و مسئول باشد. درس عبرت: در ژاپن ایجاد رابطه های خوب خصوصی به شما اعتباری می دهد که برای تجارت های بعدی شما بسیار ضروری است. و وقتی توانستید با یک شرکت ژاپنی رابطه ای خوب برقرار کنید، دیگران نیز گرایش بیشتری برای معامله با شما پیدا خواهند کرد. طریقه ی وفق یافتن: با راستی و درستی وارد معامله شوید. تا میتوانید سعی کنید تا اطمینان آنها را به خود جلب کرده و با آنها طرح دوستی بریزید. 2. گروه گرا باشید و به تصمیمات گروه احترام بگذارید ژاپن کشوری است که واژه ی "ما" به جای "من" در آن ارزش بسیار بالاتری دارد. آنها قبل از به مرحله ی عمل آوردن هر تصمیم مهمی، آن را به بحث می گذارند. گروه گرایی به جای فردگرایی در این کشور رونق دارد. شما نیز قبل از اینکه بتوانید پیشنهادات خود را مطرح کرده یا به مرحله ی عمل درآورید، باید عضو گروه شوید. درس عبرت: موفقیت کاری گروهی است. هیچ کس به تنهایی موفق نخواهد شد. ژاپنی ها این نکته را دریافته اند و برای همه ی آنها این ضرورت وجود دارد تا به همراه دیگران کار کنند. البته ممکن است روند تصمیم گیری کندتر شود، اما در آخر کار همه تصمیمات خود را ارائه کرده اند، و صدای همه در تصمیم گرفته شده منعکس خواهد شد. طریقه ی وفق یافتن: یکی از راه های اصلی در سیاست این است که صدای دیگران را نیز بشنویم. در تجارت غربی معمولاً کار به این شیوه است که همه ی تصمیمات توسط یک رئیس گرفته می شود و به این نکته توجه نمی شود که آن رئیس برای تصمیم گیری نیاز به مشورت و کمک مدیران زیر دست خود دارد. ژاپنی ها این مسئله را فهمیده اند. برای آنها کار گروهی در درجه ی اول اهمیت قرار دارد. شما هم تا زمانی که نخواهید در کار تک روی کنید و فقط تصمیمات خود را به اجرا بگذارید نزد آنها احترام دارید. تا جایی که می توانید باید بتوانید با قوانین گروهی آنها خود را سازگار کنید، فقط در اینصورت است که در تجارت با آنها موفق خواهید شد. 3. رک گو نباشید برخلاف آمریکایی ها که بسیار رک گو و رو راست هستند، ژاپنی ها ترجیح می دهند که همه ی مسائل را رک و رو راست به آنها نگویید و آن مطلب را در لفافه و با اشاره مطرح کنید. همه ی تلاش آنها بر این است که آن نکته و مطلب باعث آزار و ناراحتی کسی نشود و به کسی بر نخورد. درس عبرت: در فرهنگ تجارت ژاپنی اهمیت زیادی به ادب و احترام داده می شود. آنها تلاش می کنند تا همکاران خودر ا آزرده خاطر نکنند و احترام متقابل را حفظ کنند. طریقه ی وفق یافتن: برای این منظور باید سعی کنید تا قبل از حرف زدن آن را در دهان خود مزه مزه کنید. برای جواب دادن به کسی عجله نکنید و مطلب را خوب بررسی کنید و بعد به زبان بیاورید. 4. وقت شناسی نشانه ی احترام است هرچیز که باعث از بین رفتن غرور، شان و اعتبار اجتماعی شود در تجارت و معاملات ژاپنی ها بسیار مضر است. برای این منظور شما باید همه ی توان خود را به کار گیرید تا این احترام حفظ شود. یکی از بهترین راه هایی که نشان می دهد شما برای طرف مقابلتان احترام زیادی قائل هستید، این است که سر قرارها به موقع بروید و وقت شناس باشید. درس عبرت: ژاپنی ها اگر ببینند برای وقت آنها ارزش قائل نیستید، آن را بی احترمی تلقی خواهند کرد. این نیز یکی دیگر از خصایصی است که شرقی ها برخلاف غربی ها بر آن استوارند. طریقه ی وفق یافتن: وقت شناسی خصیصه ای است که همه ی ما باید دیر یا زود به آن عادت کنیم. از اینرو، بهتر است تا زمان خود را به گونه ای تنظیم کنید که سر قرار ملاقات های مهم خود به موقع برسید. 5. ارائه ی خدمات به مشتری در اولویت است اگر به ژاپن سفر کنید، از نزدیک مشاهده خواهید کرد که همه ی کارمندان و مسئولان همه ادارات، برای خدمت به شما بسیار مشتاق و داوطلب خواهند بود. احتمالاً از این مسئله بسیار تعجب خواهید کرد. ژاپنی ها عقیده دارند که رسیدگی به کارهای ارباب رجوع در اولویت همه ی امور است. درس عبرت: برخورد خوب با ارباب رجوع، تعهدی است که همه ی ژاپنی ها عمیقاً در قلب خود احساس می کنند. با اینکار باعث جلب مشتری می شوند و آنها را همیشه از خود راضی نگه میدارند. طریقه ی وفق یافتن: برای این منظور بهتر است کمی در برخوردهای ژاپنی ها با مشتریان خود دقت و توجه کنید. از رفتار آنها کپی کنید تا بتوانید مثل آنها موفق شوید. 6. ارتباط تلفی مرتب داشته باشید در ژاپن ترجیح داده می شود که به جای فرستادن نامه، فکس یا ایمیل، مستقیقاً تماس گرفته شود. این به آن دلیل است که ارزش قائل شدن برای وقت طرف مقابل بسیار اهمیت دارد. درس عبرت: با برقراری تماس مداوم خواهید توانست رابطه ی بسیار بهتری با آنها برقرار کنید و اطمینان و احترام آنها را نیز به خود جلب کنید. طریقه ی وفق یافتن: اکثر ما برای تلفن زدن به هم کمی تنبلی می کنیم. این ممکن است به خاطر ضعف ارتباطات کاری ما باشد. شما هم باید بتوانید درست مثل ژاپنی ها ارتباطات تلفنی خود را بیشتر کنید. این مکالمات را کمی خصوصی تر کنید تا علاقه ی خود را برای برقراری ارتباط با طرف مقابل نشان دهید. 7. مهمان نواز باشید ژاپن هم مثل اکثر کشورهای آسیایی خصیصه ی هدیه دادن را حفظ کرده است. برای میهمانان خود هدیه تهیه کنید تا بتوانید از این طریق حس مهمان نوازی و علاقه ی خود را به آنها نشان دهید. برای پرداخت صورتحساب تعارف کنید که اینکار نشانه ی احترام است. درس عبرت: مهمان نوازی در تجارت ژاپنی به این معناست که ارتباطات خصوصی مهمتر از رابطه های کاری است. طریقه ی وفق یافتن: با مشتری خود بیش از منبعی برای تجارت رفتار کنید. اول روی رابطه تمرکز کنید، و با اینکار تجارت نیز به موفقیت انجام خواهد شد. از فرهنگ های تجارت آگاه شوید در این دنیای چند فرهنگی، شناختن فرهنگ تجارت کشورهای دیگر باعث می شود تا در محل کار خود ارزش بیشتری پیدا کنید. تا می توانید با فرهنگ های تجارتی مختلف آگاهی پیدا کنید تا موفقیت شما در معامله با آنها تضمین شود.
-
- 7 درس مهم که می توانیم از ژاپنی ها بگیریم
- مقالات مدیریت
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
محصولات جدید از ضروریات شركتهای امروزی بهشمار میروند. در حقیقت محصولات جدید پاسخی به بزرگترین مشكلات سازمانهاست. امروزه بیشتر سازمانها ضرورت برخورداری از فرایند بهینه توسعه محصول جدید را به خوبی احساس كردهاند و برای داشتن چنین فرایند موفقی تلاشهای زیادی را انجام دادهاند و هزینههای هنگفتی را متقبل شدهاند. در این سازمانها، افراد متخصص و باتجربه به كار گرفته میشوند، از فناوریهای پیشرفت استفاده میشود و درعین حال ممكن است معرفی محصولات جدید آنها با شكست مواجه شود. مدیران اینگونه سازمانها غالباً نمیتوانند علت این شكستها را درك كنند. تحقیقات در مورد اینگونه سازمانها نشان داده است كه مشكل عمده در نحوه مدیریت و اداره فرایند تولید محصول جدید است. در این مقاله ابتدا ویژگیهای توسعه محصولات جدید در عصر كنونی ارائه میشود. سپس با توجه به ماهیت متفاوت پروژههای گوناگون به موضوعات و راهكارهای مدیریتی در این پروژهها میپردازیم. توسعه محصول جدید، بخش مهمی از هر تجارت است. محصولات جدید، فرصتهای رشد و مزیت رقابتی را برای شركتها فراهم میكنند. امروزه، بقای سازمانی، گرایش به سمت محصولات جدید و بكارگیری روشهایی برای ایجاد محصولات جدید و موفق است. با پیشرفت فناوری، رقابتی شدن هر چه بیشتر سازمانها، پیدایش علوم و تجهیزات جدید تولیدی، تغییرات اساسی در نیازها و سلایق مشتریان و غیره تولید محصولات جدید را با چالشهای جدید روبهرو كرده است. شركت ها به دلیل مخاطراتی كه در عرضه محصولات جدید وجود دارد، باید پیوسته در مورد بهبود فرایند تولید محصولات جدید تفكر كنند. آنچه كه امروزه در میان عوامل مهم در موفقیت محصولات جدید حائز اهمیت و تأكیدی بیشتر است، نقش مدیریت در فرایند توسعه محصولات جدید میباشد. چه بسا سازمانهایی كه بهرغم سرمایهگذاری زیاد برای توسعه محصولات جدید، بكارگیری فناوریهای پیشرفته و جذب افراد متخصص به سختی شكست خوردهاند. زیرا مشكل عمده اینگونه سازمانها، فقدان مدیریت صحیح و روشهای درست مدیریتی در اداره فرایند توسعه محصولات بوده است. مدیریت، در توسعه محصولات جدید نقشی اساسی ایفا میكند و با ایجاد فضای مناسب برای خلاقیت و رشد استعدادهای بالقوه و بكارگیری روشهای مناسب مدیریتی، زمینه را برای توسعه موفق مهیا میكند. در این مقاله، اهمیت نقش مدیریت در توسعه محصولات جدید بررسی میشود. ● عصر جدید، توسعه محصولات جدید پیش از این فعالیتهای توسعه محصولات جدید شامل فعالیتهای كاملاً تفكیك شده گروههای كاری بود. ابتدا گروه تحقیقات، فناوری جدید یا كاربردی از یك فناوری موجود را كشف میكرد كه ممكن بود توان لازم را برای تبدیل شدن به محصول داشته باشد. سپس نتایج به دست آمده از این تحقیق را به گروه بعد نظیر گروه توسعه مهندسی یا طراحی مهندسی میفرستاد. این گروه نیز تحقیقات را كامل میكرد و نتایج را به گروه دیگر ارائه میداد. این روش وقتگیر و پرهزینه با شرایط كنونی دنیای ما متناسب نیست و با الگوهای جدیدی از npd جایگزین شده است. در ادامه به شرح بعضی از خصیصههای آنها میپردازیم. ● خصیصههای الگوهای جدید npd ۱) فعالیتهای npd در حال حاضر به جای اینكه روی هر مرحله از فرایند بهطور مجزا و جداگانه تمركز كند بر كل فعالیتهای فرایند npd متمركز میشود. Npd، فرایندی یكپارچه شده است. ۲) فعالیتهای npd در حال حاضر شامل مشاركت فعال همه بخشهای شركت است مانند كاركنان بازاریابی و تولیدی شركت، عرضهكنندگان و مشتریان ۳) ساز و كار عمدهای كه الگوهای جدید را مؤثر میكند تیمهای npd است كه به توسعه پروژه در كل فرایند پاسخ میدهد. ۴) مدیران ارشد شركتها از آغاز پروژههای npd، در این پروژهها دخالت داده میشوند. ۵) مدیران ارشد شركت، اطلاعات بیشتری در مورد فعالیتهای تحقیق و توسعه دارند و بیشتر در فعالیتهای این بخش درگیر میشوند. ۶) نقش گروه تحقیق و توسعه در npd بیشتر شده و غالباً گروههای تحقیق و توسعه، كل فعالیت را هماهنگ میكنند. ۷) كاهش چرخه زمان در npd، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. ۸) فعالیتهای تحقیق و توسعه به واحدهای مختلف شركت واگذار شده و گروه مركزی تحقیق و توسعه، نقش كمتری را در این فعالیتها ایفا میكند. ۹) سازمانهای تحقیق و توسعه جهانی شدهاند. ۱۰) فعالیتهای تحقیق و توسعه npd به سمت كوتاه شدن فعالیتها و خاتمه سریع پروژهها پیش میروند و به شركتها كمك میكنند كه از نتایج این فعالیتها در زمانهای كمتری برای برنامههای تحقیقاتی استفاده كنند. ۱۱) فعالیتهای r&d با اهداف تجاری و برنامههای راهبردی كل شركت، مرتبط شده و تأكید بر جنبههای مالی افزایش یافته است. ۱۲) كوچك كردن و خالص كردن سازمانها به این مفهوم است كه از فعالیتهای تحقیق و توسعه و npd انتظار میرود كه «با منابع كمتر كارهای بیشتری انجام دهند». ۱۳) در فعالیت npd، اهمیت فزایندهای به تولید، یكپارچهسازی فعالیتهای فناورانه، فرایند و فناوری تولید داده شده است. ۱۴) مدیران r&d در فعالیتها و برنامههای راهبردی شركتها دخالت داده شدهاند. ۱۵) مدیران npd و r&d خیلی سریعتر یادگیری كسب میكنند و با سرعت بیشتری این اطلاعات را در آغاز پروژههای دیگر به كار میگیرند. ۱۶) تأكید فزایندهای بر پیوستگی r&d وجود دارد. ۱۷) شركتها، صریحاً تلاش میكنند تا فرهنگی را در npd و r&d ایجاد كنند كه باعث تشویق برنامههای npd موفق و سریع میشود. ۱۸) گروههای r&d با دقت و نظم بیشتری فعالیتهای توسعه جدید خارجی «از قبیل رقبا» و بازار محصول را زیر نظر دارند. ۱۹) شركتها با فعالیتهای توسعه فناوری بیشتر در واحدها، خود را به انتقال دادن فناوری موجود در هر واحد به واحدهای دیگر معطوف كرده و این عمل را به منظور حداكثر كردن ارزش آن فناوریها انجام میدهند. دركی هدفمند از پروژه توسعه محصول جدید میتواند به فرایند مدیریت بهتر هدایت شود و در نتیجه شانس موفقیت محصول جدید را افزایش میدهد. ● پروژههای متفاوت و روشهای مدیریتی متفاوت شركتهای موفق در طبقهای از محصول یا فناوری اغلب وقتی كه وارد بازار و فناوریهای جدید میشوند به سختی شكست میخورند. در اغلب موارد، این شكستها به دلیل كاركنان ضعیف، طراحی ضعیف محصول و یا كمبود منابع مالی نیست بلكه شكست نتیجه روش نامناسب مدیریتی برای پروژههای توسعه محصولات جدید است. در واقع، مشكل اصلی در روش اداره فرایند توسعه محصولات جدید و سیستمهایی است كه برای اداره این پروژهها استفاده میشوند. مطالعات نشان میدهد كه پروژههای متفاوت npd برای موفق شدن به روشهای متفاوت مدیریت نیاز دارند. ما اطلاعات زیادی در مورد نحوه توسعه محصولات جدید در اختیار داریم اما شرایط مطلوب بحث شده در كتابها در عمل قابل اجراست. بنابراین مدیران باید هر شرایط نگاه كنند و از بین اعمال و اقدامات توصیه شده، رویههایی را انتخاب و اجرا كنند كه احساس میكنند مناسبترند. پروژههای npd بر حسب ماهیت محتوایی خود طبقهبندی میشوند. یك روش مدیریتی كه در تركیبی محتوایی موفق است گاهی در مورد دیگری موفق نیست. برای مثال، روشی در مورد پروژه npd عبارتست از بهبود در محصولی كه برای بازار فعلی هدفگذاری شده است و موفق واقع میشود. اگر محصول برای بازار جدید هدفگذاری شود یا فناوری، جدید باشد، ممكن است موفق نباشد. بهطور كلی برای موفق شدن پروژههای متفاوت npd باید روشهای متفاوت مدیریتی به كار گرفته شود و برخورداری از روش واحد مدیریتی برای پروژههای مختلف توسعه محصول جدید، اغلب به شكست میانجامد. بنابراین مدیران سازمان باید با درك صحیح پروژههای متفاوت و انتخاب روشهای مناسب مدیریتی برای هر پروژه، راه موفقیت این پروژهها را هموار كنند.
- 2 پاسخ
-
- فعالیتهای تحقیق و توسعه و npd
- مدیران تجاری
- (و 7 مورد دیگر)