تاپیک زندگی نامه
.
.
.
آه
جانم به جانبِ پيشانيت آنجاكه در رويا، خواهرِ آرام،
پاييزى پوشيده از لكه هاى سرخگون،
و به جانبِ آسمانِ سرگردانِ چشمت فرشته سرشت،
بر مى شود، همچون در باغى محزون،
وفادار، جهشِ سپيدِ آب آه كشان به جانبِ لاجورد!
به جانبِ لاجوردِ تُردِ اكتبرى رنگ پريده و ناب
كه ناتوانى بى انتهايش را بر تالاب ها مى تاباند
و مى گذارد كه بر مرده آب، آنجا كه احتضارِ حناييِ
برگ ها يله در باد حفر مى كند شيارى سرد،
پرسه زند كشيده پرتوى از خورشيدِ زرد