جستجو در تالارهای گفتگو

لئون، مردی پنهان پشت شیشه های دودی یك عینك، با پالتو ای بلند و كیف گیتاری كه همیشه در دست دارد، مردی است كاملا عادی. شاید رفتارش مرموز باشد، شاید به خاطر شغلش مدام خانه و هتل عوض می كند، شاید هر چند وقت یك بار، صدای شلیك گلوله از خانه اش شنیده می شود، شاید در آن كیف گیتار، گیتاری نباشد، شاید یك قاتل حرفه ای و به قول خودش یك "پاك كننده" باشد، اما، هیچ كدام اینها اهمیت ندارند، مهم این است كه او هر روز مثل همه ی آدم ها برای خودش صبحانه آماده می كند، به خرید می رود و شیر روزانه اش را تامین می كند، به گلدانش آب می دهد و زندگی می كند؛ مهم این است كه او عشق را درك كرده است... فیلم "حرفه ای"، ساخته شده به سال 1994 با بازی ژان رنو، ناتالی پورتمن و گری اولدمن، داستان مردی به نام "لئون" را روایت می كند كه برای امرار معاش، ادم كشی و یا به اصطلاح خودش "پاك كنندگی" می كند. "پاك كنندگی" به معنای پاك كردن شهر از انسان ها پلید و خلاف كارهایی است كه حق مردم را پایمال می كنند. ناتالی پورتمن، در نقش دختر 12 ساله ای به نام متیلدا ظاهر می شود، كه خانواده اش توسط عده ای از پلیس نما های فاسد كشته می شوند. سر كرده ی این پلیس نما ها شخصی به نام نورمن استنفیلد است با بازی گری اولدمن. داستان به گونه ای پیش می رود كه متیلدا نزد لئون زندگی اش را ادامه می دهد و از او می خواهد كه انتقام خانواده اش را بگیرد و... این نوشته، نقد فیلم "حرفه ای" نیست، بلكه به آهنگ اختتامیه ی این فیلم خواهد پرداخت. بیان این مقدمه درباره ی فیلم به علت ارتباط فیلم و آهنگ ضروری به نظر می آمد. قطعه ای كه در انتهای این فیلم پخش می شود، Shape of My Heart نام دارد، اثری متعلق به Sting، خواننده ی مشهور انگلیسی. ...... درك این قطعه، سه مرحله در بر دارد؛ رسیدن به اولین مرحله صرفا نیازمند توجه به موسیقی آن است. موسیقی این اثر، حتی بدون توجه به مفاهیم آن، ارزش بسیار بالایی دارد. ریتم زمینه ی آهنگ را صدای شفاف و دل نشین گیتار كلاسیك (Mute) بر عهده دارد و نوای پیانو نیز آن را در قسمت هایی از قطعه همراهی می كند. ملودی غمگین گیتار تقریبا در تمام طول آهنگ تكرار می شود و این حس غم را در سرتاسر پخش می كند و تكمیل كننده ی این ملودی، دو ساز هارمونیكا (ساز دهنی) و ویالون سل است. اما بالاتر و مؤثر تر از تمام این سازها، صدای خود Sting است. وی این قطعه را آنقدر سرد و غمگین و در عین حال زیبا خوانده كه شنونده را حتی بدون آگاهی از شعر، كاملا به درون غم خود می كشاند. صدای سرد استینگ، تلفظ كلمات، آهنگ كلام و تمام اركان خوانندگی این قطعه حاكی از این حس اندوه اند. مرحله ی دوم، كه عمیق تر و فراتر از مرحله ی اول است درك موسیقی توأم با مفهوم اثر است، درك ارتباط مفهومی تك تك نت ها، صدا ها و شعر قطعه. این قطعه، زندگی را با تمثیلی ظریف و زیبا، یك بازی ورق می داند. شخصی را در این "بازی شانس" به تصویر می كشد كه هیچ گاه به دنبال خشت و خاج و پیك نیست، بلكه به دنبال "دل" است. این نگاه تمثیلی را می توان اینگونه شرح داد كه اگر به معادل این كلمات در زبان انگلیسی نگاه كنیم، معانی جالبی به جز كارت های بازی خواهیم یافت؛ به جای كلمه ی "خشت" در انگلیسی از لغت Diamond استفاده می شود كه به معنی "الماس" است. پس خشت در بازی ورق و در این شعر، كنایه از ثروت و ثروتمندی است. به همین ترتیب واژه های خاج(Club) و پیك(Spade) هر دو كنایه از مقام و قدرت هستند. و در نهایت خال دل، كه دقیقا همین معنی را در انگلیسی هم دارد(Heart) كنایه از عشق است. آن شخصی كه زندگی اش را با ورق و قمار می گذراند، نه به دنبال پولی است كه به دست می آورد، نه به دنبال قدرت و احترامی است كه كسب می كند، بلكه به دنبال "عشق" است، عشقی كه شاید روزی داشته و اكنون از دست داده است. اما این مرد، می داند كه در این دنیا، همه چیز به تقدیر و شانس وابسته است. او حتی عشق را هم در میان هزاران هزار احتمال و شانس و اتفاق می جوید، زیرا كه می داند نمی توان به هیچ چیز در این دنیا تكیه و اعتماد كرد. اما به یك چیز اطمینان كامل دارد؛ به انسانیتش. او خود را جدا از دیگران نمی داند، او بخت و اقبال را سرزنش نمی كند، بلكه آن را "مقدس" می داند، چرا كه معتقد است این تقدس روزی او را به عشق خواهد رساند. او هیچ گاه حرف نمی زند (ادعا نمی كند)، اما خیلی چیزها می داند كه آنها كه همواره ادعا می كنند نمی دانند. او هیچ گاه ارزش ها را با پول نمی سنجد، فریب نمی دهد، پاك و بی ریا است، نه مردی هزار چهره. تا اینجا مفهوم این آهنگ زیبا هم می توان گفت مشخص شده است، حال مشخص است كه چرا همه چیز در این آهنگ غمگین است، چرا كه زندگی غمگین است. باید پاك و مقدس بود، شاید خیلی اتفاق ها در زندگی بی افتد، شاید رنج های بسیار را متحمل شویم، شاید زندگی سختی داشته باشیم، اما باید به آن احتمال ضعیف هم امید داشته باشیم، آیا می توانیم؟ مرحله ی سوم چیزی فراتر از مرحله ی قبل نیست بلكه كاملا موازی با آن است، اما ملموس تر و قابل درك تر: پیدا كردن ارتباط بین این موسیقی و مفهوم آن و فیلم "حرفه ای". در این فیلم، شخصیت "لئون" مردی است تنها. نه با كسی دوست می شود، نه هم كلام. او یك آدم كش حرفه ای است، پول می گیرد و آدم می كشد. ظاهری به شدت جدی و خشن دارد، همیشه اسلحه به همراه دارد و از هیچ چیز غافل نمی شود. اما پشت تمام این ها، مردی مهربان و دوست داشتنی است. مردی ساده و بی ریا كه نه به دنبال قدرت است، نه ثروت. او زندگی را درك كرده است، عشق را درك كرده است و تنها به دنبال "فرصتی" است كه عشق از دست رفته را به قلبش باز گرداند. متیلدا، همان دختری كه خانواده اش توسط جنایتكاران كشته شده اند، همان فرصتی است كه لئون به دنبالش می گردد. مردی كه تمام عشقش را طی این همه سال، در گلدانی خلاصه كرده بود، فرصت آن را می یابد كه نثار كس دیگری كند، فرصت این را می یابد كه متیلدا را مثل فرزندش حفاظت كند و دوستش داشته باشد، حتی تا جایی كه جانش را هم به خاطر او از دست بدهد. مشخص است كه بین سناریوی این فیلم و سناریو قطعه ی Shape of My Heart رابطه ی قوی و هماهنگی جالبی وجود دارد. پس شاید این قطعه، به واقع هم بهترین گزینه برای پخش در انتهای فیلم "حرفه ای" باشد. در دنیای موسیقی این گونه قطعات كه حرف های بسیاری برای گفتن داشته باشند، كم اند، اما درك همین تعداد كم هم لذت خاصی دارد. شعر و معنی آن را هم می توانید در ادامه بخوانید. The Shape of My Heart He deals the cards as a meditation And those he plays never suspect He doesn't play for the money he wins He doesn't play for the respect He deals the cards to find the answer The sacred geometry of chance The hidden law of probable outcome The numbers lead a dance او ورق را به عنوان نوعی مدیتیشن بازی می کند و کسانی که با او بازی می کنند هرگز به او مظنون نمی شوند او برای بردن پول بازی نمی کند و یا برای کسب احترام او بازی می کند تا جوابی پیدا کند برای هندسه مقدس شانس قانون مخفی در یک اتفاق احتمالی که اعداد کارتها رهبر این رقص هستند I know that the spades are the swords of a soldier I know that the clubs are weapons of war I know that diamonds mean money for this art But that's not the shape of my heart من می دانم که پیکها در ورق شمشیر سربازان هستند می دانم که خاجها اسلحه های جنگند می دانم که خشتها پول لازم برای این هنرند اما هیچکدام آنها شکل دل من نیست He may play the jack of diamonds He may lay the queen of spades He may conceal a king in his hand While the memory of it fades او شاید سرباز خشت را بازی کند و یا شاید بی بی پیک را شاید هم یک شاه در دستش مخفی کند در حالیکه خاطره آن محو می شود And if I told you that I loved you You'd maybe think there's something wrong I'm not a man of too many faces The mask I wear is one Those who speak know nothing And find out to their cost Like those who curse their luck in too many places And those who fear are lost اگر می گفتم که دوستت دارم شاید فکر می کردی که مشکلی در این بین هست اما من مردی هزار چهره نیستم و فقط یک نقاب دارم کسانی که فقط حرف می زنند (ادعا می کنند) چیزی نمی دانند آنها همه چیز را با بها و هزینه آن می سنجند مثل کسانی که در موقعیتهای مختلف بختشان را نفرین می کنند و هر کس که بترسد، باخته است ... دریافت فایل آهنگ قلب من