کتاب «توحید مفضل» نگاه ویژه ای به مقوله ی «نظم» داره.
اونهم پی بردن به وجود یک سری حکمتها در منظم بودن پدیده ها.
تو این تاپیک بیشتر این دیدگاه رو مد نظر قرار میدیم.
سوال اینه که آیا اگه پدیده ها تصادفی میبودن و نه منظم، چنین حکمتی در آنها بوجود می اومد:
«مثلاً بچه انسان چون نیاز به آموزش عقلانی و تربیت دارد، ضروری است که از ابتدا نتواند فعالیتهای جسمانی اش را به صورت کامل انجام دهد، در عوض بچه خیلی از حیوانات که نیاز به آموزش خاصی ندارند از همان ابتدا بیشتر فعالیتهای خودشان را انجام میدهند»
«در دوره ای که تکنولوژی چندانی نبوده، «اسب» پشت کاملاً مناسبی برای سواری انسان داشته، «سگ» صدای کاملاً خوبی برای محافظت از اموال انسان داشته، اگه اسب و سگ نبودن قطعاً زندگی انسان با نابودی مواجه میشد»
«زمین کاملاً مثل یک گنجینه میماند که هر آنچه انسان بخواهد، متناسب با سطح رشد تکنولوژیکی اش، را در خود دارد، زمانی به نفت نیاز دارد، زمانی به اورانیوم، زمانی به آهن و ...»
«فیزیک بدنی انسان باید متناسب با پیشرفتهای آینده ی او هم باشه، تصور کنید انسان همین انسان میبود ولی فقط «سم» میداشت، آیا میتونست به چنین پیشرفتهایی برسد؟»
«فیزیک بدنی انسان باید متناسب با سطح درک و شعورش و کرامتی باشد که دارد، آیا انسان میتوانست مثل حیوانات موقع مصرف آب یا خوراک خم شود و چهار دست و پا آب و غذا میل کند؟»
«با توجه به ضعف جسمانی انسان نسبت به حیوانات، به نوعی باید حیوانات از انسان کم شعورتر باشند و گرنه انسان نابود میشد»
«علایقی که در انسان نسبت به تشکیل خانواده وجود داره، آیا اگه اینها نبود انسان ممکن نبود با عقل و فکرش اشتباهی نتیجه بگیرد که نیازی به خانواده ندارد و حیات انسان با انقراض مواجه شود؟»
و ......
«آیا تصادف میتواند همچین روابطی میان پدیده ها برقرار کنه؟»