جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مکتب سورئالیسم در نگاهی رئالیسم'.
1 نتیجه پیدا شد
-
مکتب سورئالیسم در نگاهی رئالیسم از نگاه این قلم سبک نوعی متد و یا روش خاص است که به طور ذاتی و خود جوش در فطرت هنرمند آفریده می شود . سبک سلیقه نیست بلکه خواسته ای ناخواسته است که بصورت خود به خود و بدون اختیار و انتخاب در دنیای درون شاعر و یا نویسنده بوجود می آید . به بیانی دیگر سبک را می توان تراوش هایی به شمار آورد که این تراوش ها از کنه روح و به شکل ناخود آگاه متولد می شوند . سبک را می توان طرز ورفتار نیزمعنی کرد . بدین سان که طرز می تواند نوعی مفهوم مجزا ولی متنوع و پر معنا باشد . طرز نوعی شگرد خاص است که در افراد بصورت متفاوت ولی متنوع و چند گونه مفهوم جلوه می نماید و البته این که می گوئیم سبک نوعی رفتار است شاید بدین خاطر باشد که پیامدهایی به تصویر می کشد که در ابعادی با مقوله ی رفتار وجه اشتراک دارند . به عنوان مثال در اشعاری که چند گونه مفهومند به سهولت می توان رفتارجویی کرد . (یعنی در این نوع اشعار رفتارهایی نهفته است که با کمی تامل می توان این گونه رفتارها را آشکار نمود) در زاویه ای دیگر نیز اشعار چند گونه مفهوم رفتار زایی می کنند . یعنی ما در این نوع اشعار می توانیم رفتارهای تربیتی ، اخلاقی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و عرفانی را دریابیم . اشعار حافظ و سعدی و شعرایی چون مولانا و نظامی از این قبیلند و اما مکتب که مبحثی بسیار گسترده و پردامنه و مفهوم است . مکتب عبارتست از فضایی که در بطن خود به انحای مختلف مفهوم سازی و فرهنگ پروری می کند. مکتب فراتر از سبک و روش است چرا که تمام سبک ها و روشهای هنری را در خود جای می دهد . مکتب دارای شاخک های معین و فرا بخشی است که یکی از این شاخک ها سبک می باشد . بنابراین گرچه سبک می تواند محدود و فردی باشد ولی مکتب نا محدود و اجتماعی است . اما نکته ی مهم این است که در برخی موارد استثنایی یک سبک به تنهایی می تواند مکتب سازی کند به مانند سبک شعر حافظ که سبک والاست و یا سبک شعر و ادبیات شکسپیر و یا اوکتاویو پاز که این شاعر مکزیکی تبار توانست علاوه بر گسترش فرهنگ و ادبیات مکزیک جایگاهی خاص را در جهان به خود اختصاص دهد . (به عنوان مثال می توان به کتاب درخت درون این شاعر اشاره نمود ) که در بیشتر ابعاد به دنبال پیدایی مکتب رئالیسم در بطن ملل شرق است . لذا چند نکته ی مهم در ارتباط با سبک و مکتب لازم است ، تشریح نمائیم . نخست ادبیات و شعر غنی سرزمین ایران است که دستاورد هنری شعرا و نویسندگان ایرانی را اغلب سبک می پندارند در صورتی که این طور نیست چه این که با بررسی پیشینه ی تاریخی شعر و ادبیات ایران دیدگاه شعرای این سرزمین از قبل تا کنون فراتر از یک سبک بوده در ثانی توجه بیش از حد به مکتب رئالیسم می باشد که ما را از دیدگاه مکاتب ادبی عقب انداخته به طوری که اگر چه مکتب رئالیسم همان بازگویی و دیگردیسی تاریخ و تمدن و فرهنگ یک سرزمین و یا سرزمین های مشابه را وارسی می کند ولی جهت پیوستن و سبقت گرفتن از ادبیات جهان نیاز به گسترش و تداوم دیگر مکاتب ادبی نیز احساس می شود . نکته ی سوم بررسی کلیه¬ی ، دیدگاههای ادبی ایران در زوایای مختلف است که با انجام این کار خیلی از مجهولات معلوم می شود. بدین گونه که ما با ریزاندیشی و تامل در گلستان و بوستان سعدی به سهولت هم می توانیم مینی مالیسم را پیدا کنیم و هم ماکسی مالیسم و هم این که به سورئالیسم و ناتورالیسم دست یابیم .