رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'موسيقي درماني'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. masi eng

    موسيقي درماني

    [TABLE=class: cms_table, align: center] [TR] [TD][TABLE=class: cms_table] [TR] [TD=class: cms_table_toplist]موسيقي و تاثيرات متفاوت آن بر انسان ( نقش درمان کننده) [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] در مغز انسان مركزي براي دريافت موسيقي وجود دارد كه درست در پشت پيشاني قرار دارد، و از قضا اين همان نقطه اي است كه وظيفه يادگيري و ابراز احساسات انسان را نيز بر عهده دارد. به همين دليل بين موسيقي، يادگيري، و كنترل و ابراز احساسات رابطه مستقيمي وجود دارد. دانشمندان آمريكايي ميگويند كه افراد در موارد مختلف واكنش هاي متفاوتي به يك موسيقي مشابه نشان ميدهند كه احتمال داده مي شود كه يك دليل اين امر، شرايط احساسي گوناگون انسان ها در زمان هاي متفاوت باشد. اما آيا تنها شرايط احساسي ماست كه باعث شفابخشي يا بيماري زايي موسيقي در وجود ما مي شود؟ يا اين مساله به ذات موسيقي و نوع آن نيز بر مي گردد؟ اولين مطلبي كه بايد بدانيم اين است كه اصلا چه اتفاقي مي افتد كه يك موسيقي در ذهن ما جاي مي گيرد؟ دانشمندان دانشگاه دارتموث در نيوهمپشاير در اين باره مي گويند: علت تكرار شدن ناخودآگاه برخي قطعات موسيقي در ذهن انسان به ناحيه اي در قشر جلويي مغز باز مي گردد. اين ناحيه از مغر مسوول يادآوري قطعات موسيقي است كه فرد در گذشته شنيده و با ناحيه گيجگاهي در ارتباط است. ناحيه گيجگاهي نيز خود وظيفه پردازش صداهاي اوليه و ساده، استدلال و همچنين يادآوري خاطرات را بر عهده دارد و حالا بايد بدانيم كه چه موسيقي در مغز ما ايجاد آرامش و در جسم ما نويد درمان مي دهد و چه نوع موسيقي منجر به استرس و در نتيجه بيماري مي گردد. * موسيقي و نقش درماني آن رونالد هاس استاد دانشگاه موتسارت شهر سالزبورگ اتريش مي گويد از طريق موسيقي مي توان مصونيت انسان ها را در برابر بيماري ها تقويت كرد، دردها را كاهش داد و از بروز حوادث جلوگيري به عمل آورد. تحقيقاتي كه وي انجام داده است نشان مي دهد كه بايد به انواع موسيقي در درمان بيماري ها توجه شود. * موسيقي شرق و درمان كوفتگي و سردرد همين آقاي هاس در تحقيقي كه انجام داده، به اين نتيجه رسيده كه براساس شواهد تجربي برخي از ملودهاي قديمي مشرق زمين براي از بين بردن سردردها و كوفتگي بدن موثر است. وي مي گويد: حدود 800 سال پس از ميلاد مسيح، در برخي از مراكز درماني مشرق زمين، از موسيقي براي درمان دردها استفاده مي شده است. * كمك موسيقي به كاستن از خطر آلزايمر در تحقيقي هم كه دانشمندان آمريكايي انجام دادند مشخص شده است كه مطالعه ، نواختن موسيقي و انجام بازي هايي مثل شطرنج با كاهش خطر ابتلا به آلزايمر در افراد مسن موثر است. * به هنگام گرفتن رگ گيري كودك موسيقي فراموش نشود نتايج تحقيقي كه در خرم آباد انجام شده هم نشان ميدهد كه استفاده از موسيقي هاي مخصوص كودكان باعث انحراف ذهن آنان نسبت به درد ناشي از اقدامات تهاجمي كوتاه مدت مثل رگ گيري مي شود. ''رگ گيري'' يكي از شايعترين اقدامات دردناك پزشكي است و به صورت مكرر بعنوان لازمه و مقدمه تشخيص يا درمان بيماريها مورد استفاده قرار مي گيرد. اين تحقيق كه بر روي 30 كودك شش تا 12 ساله مبتلا به تالاسمي در بيمارستان شهيد مدني خرم آباد انجام شده، نشان مي دهد كه شدت درد رگ گيري در كودكاني كه فكرشان در زمان رگ گيري به سمت موسيقي كودكان معطوف شده به طور معني داري كمتر از ساير روشها بوده است. * موسيقي و افزايش توان يادگيري محققان هنگ كنگي هم با مطالعه اي به مقايسه كودكاني كه تحت آموزش موسيقي قرار داشتند با ديگر كودكان پرداختند و به اين نتيجه رسيدند كه كوكاني كه در گذشته تحت آموزش موسيقي قرار گرفته بودند حافظه شفاهي بسيار قوي تري دارند و مي توانند لغات بيشتري را از فهرست خوانده شده به ياد بياورند و در هر سنجش، بهتر از سنجش قبل عمل مي كنند. * تداوم آموزش موسيقي به افزايش حافظه مي انجامد همين محققان روانشناس هنگ كنگي عقيده دارند آموزش موسيقي نيم كره چپ مغز را تحريك ميكند و يادگيري شفاهي نيز توسط همين قسمت از مغز انسان كنترل مي شود. مطالعات بعدي اين محققان نشان داد بهبود حافظه انسان با ادامه يادگيري موسيقي، ادامه پيدا مي كند و با توقف آموزش موسيقي متوقف مي شود. * شنيدن موسيقي هماهنگ با ضرباهنگ قلب آرام بخش است يك محقق ژاپني در دانشگاه ناگويا نيز به اين نكته پي برده كه شنيدن موسيقي هايي كه برمبناي ضرباهنگ قلب تدوين شده اند، در آرامش اعصاب و كاستن تنش افراد موثر است. اين محقق از 22 داوطلب خواست كه در اتاقي به پاسخگويي يك سلسله پرسش كه مرتب سخت تر مي شد، بپردازند. براي نيمي از داوطلبان، موسيقي متكي به ضرباهنگ قلب آنان پخش شد و ديگران در سكوت به حل مسائل ادامه دادند. پرسشهاي تنظيم شده در پرسشنامه به منظور اندازه گيري ميزان استرس و اضطراب داوطلبان و احساس خستگي آنان تدوين شده بود. نتايج حاصله از پاسخ ها حكايت از آن داشت داوطلباني كه به موسيقي قلب خود گوش مي داده اند به مراتب از آرامش بيشتري برخوردار بوده اند. *موسيقي هوش و عواطف روحي افراد را تقويت مي كند يك محقق دانشگاه علوم پزشكي تبريز هم مي گويد كه موسيقي، دقت، هوش، حس مشاهده، استنباط و عواطف روحي انسان را تقويت مي كند. كبري پرون مي گويد، تحقيقاتي كه در بخش مراقبت هاي ويژه انجام گرفته نشان مي دهد كه موسيقي به ميزان قابل توجهي در تسكين وتقليل وضعيت بحراني بيماراني كه در بخش آي سي يو بستري بوده اند، تاثير داشته است. سامانه اعصاب انسان به محرك هاي موزيكال پاسخ مثبت مي دهد و عملا موسيقي در تغيير حالت بيماران موثر است. وي افزود، استفاده از موسيقي باعث آرامش روحي، بهبود وضعيت ذهني ، كاهش اثرات استرس هاي وارده مي شود و به افراد در برقراري ارتباط، اتحاد و تطابق كمك مي كند.[/TD] [/TR] [/TABLE]
  2. جنبه های درمانی موسیقی تمامی صداها، چه صدای یک ساز وچه صدای برخورد دو شیء، هم به صورت امواج ،نوساناتی را منتقل می کنند.تعداد این ارتعاشات متغیرهستند.و کیفیت خاصی را به هر صدا می دهند. از جمله این متغیرها می توان به سرعت بسامد (تعداد امواج در ثانیه) و شدت (بلندی صدا) اشاره کرد. گیرنده حساس صدا در بدن انسان گوش است. پوست، استخوانها، اعصاب ومایع درون گوش به جمع آوری امواج صوتی و ارسال تکانه ها به مغز کمک می کنند. مغزبه این تکانه ها پاسخ داده ودستوراتی برای کنترل کار قلب، تنفس وکارهای دیگر صادر می کند. در بدن ما ضربان های بسیاری وجود دارد مشهورترین آن ، ضربان قلب و ضربان تنفسی است. این ضربان ها اهمیت زیادی دارند ما انسانها موجوداتی آهنگین و ریتمیک هستیم واز این رو با آهنگ هایی که می شنویم هماهنگ می شویم. ضربان قلب وچرخه تنفسی هم با آهنگ هماهنگ می شوند ودر نهایت امواج مغزی ما نیز باریتمی که می شنویم هماهنگ خواهند شد. میزان ضربان معمولی قلب در هر دقیقه، معیار خوبی برای انتخاب موسیقی جهت یافتن آرامش است. اصوات بر تنفس ، فشار خون وکشش ماهیچه ای تاثیر دارند وشاید باعث ترشح ضد دردهای طبیعی بدن(آندروفین ها) شوند. بنا به نظر آوا درمانگران، با ایجاد ارتعاشات وامواج صوتی خاصی می توان ترشحات غدد درون ریز وچرخه های انرژی مرتبط با آنها را تحریک و کنترل نمود. قسمت های مختلف بدن با فرکانس های خاص تحریک و مرتعش می شوند که هماهنگ با گام های موسیقی است، مانند موسیقی آرام هنگام صرف غذا کمک به گوارش و دستگاه های گوارشی مرتبط است. یا وقتی تنش، بیماری یا عوامل دیگر، می تواند عاملی مختل کننده در کارکرد وفعالیت غدد باشند که غدد درون ریز مرتبط کم یا زیاد می شود که پیامد آن اختلال در کارکرد سطح فیزیولوژیکی و ایجاد حالات مختلف روانی است. کارکردهای موسیقی از نظر اجتماعی و مسائل جامعه شناسی موسیقی دارای کارکردهای فردی واجتماعی حساسی است زیرا هر احساسی در درون خود یک نوع خاص از اثرات موسیقی را دارد(ترس، غم، حسادت، غرور، شادی، خجالت و...) یعنی شدت وحدت هر حسی بوجود آورنده نوعی موسیقی یا ریتم وملودی است که عکس العمل هایی مانند تغییر در ارتعاش صدا وصوت،حرکات وعضلات، تغییر رنگ چهره زمان ترس وخشم، تپش قلب، گریه و ... که هر کدام یا ریشه بیولوژیکی دارند یا ریشه اجتماعی، که ساخت بیولوژیکی در پی تحریک سیستم اعصاب (سمپاتیک وپاراسمپاتیک ) رابطه محرک، پاسخ در کنترل وبروز احساسات وکنش ها و... ومسائل اجتماعی ، خواست ها ونیازهای انسان هاست.( لالایی مادر، ایجاد آرامش در کودک گریان) افلاطون: روح انسان از راه موسیقی، تناسب و هماهنگی را یاد می گیرد (حتی استعداد پذیرایی عدالت) زیرا نظم به سهولت به اعماق روح راه پیدا می کند ودر حرکت وجنبش خود لطف وظرافت را همراه آورده و نفوس لطیف را ایجاد می کند. موسیقی خلق را نرم و در نتیجه در سیاست اجتماع موثر است، یعنی از راه موسیقی می توان حتی نظام حکومتی را تغییرداد. داروین: صداها در حیوانات در درجه اول به منظور خطاب ، جذب وتهییج جنس مخالف بوده ودر انسان ها نیز به هنگام بروز حسادت ، رقابت، پیروزی، وتمایلات و... داروین نتیجه می گیرد که حالا می توانیم بفهمیم که چرا موسیقی ، رقص، آواز وشعر از هنرهای بسیار قدیمی هستند. گارنی: موسیقی می تواند انواع احساس ها را در حالات مختلف در انسان بوجود آورد، و مایه آرامش روحی است. هانسلیک: موسیقی بوجود آورنده وتحریک کننده احساسات است (مانند تریاک، سیگار، مشروب و...) و یا برای فرار از احساساتی مورد استفاده قرار می گیرد. به طوری که این تهییج احساسات ازطریق موسیقی عموماً دارای اهمیت استیتیک ( زیبا شناسانه نیست.(significant aesthetic) موسیقی همچون هنرهای دیگر با احساس (حواس وخصلت های بشری) در ارتباط مستقیم است. هر چند مهمترین حس از حواس انسان برای درک موسیقی ، همان شنوایی است و از دیدگاه یک اجرا کننده موسیقی ،حس بینایی نیز در کنار شنوایی نقش تقریباً یکسانی ایفا می کند(نت) در این میان قوای ذهنی نیز دائم به پردازش اطلاعات ( ورودی وخروجی) می پردازد، پس سه عامل بینایی ، شنوایی، ذهنی مهمترین اثر را در حاصل کار یک هنرمند موسیقی نواز دارد. در این میان دیدن نت های موسیقی با شیوه صحیح به معنای ایجاد امکان وجود تصاویر، الگوهای گوناگون ریتم ووضعیت های متنوع اصوات آن (فواصل) در مغز و در نهایت سپردن آگاهانه آنها به محفوظات (حافظه) است. تمرین ممارست در راه شناخت ریتم وفواصل موسیقایی وامکان اجرای فی البداهه این عوامل در کنار هم واختلاط آنها می تواند، در ذهن یک مجری خوب، به صورت بسیار مطلوبی جای بگیرد. بنابر این روش بداهه خوانی نت ها از طریق دیدن ، پردازش نت های دیده شده وشناخت آگاهانه ای که در ذهن مجری نسبت به قطعیت و اعتماد به ایده ها و پردازش اطلاعات پدید آمده، راه را برای درک شنوایی بهتر مهیا می کند.با این روال امکان فعالیت ذهنی (بداهه پردازی) مامرهون پشتکار به هنگام تمرینات از راه بینایی، درک بهتر شنوایی وتمرینات لازمه ذهنی است. هنر برای بتهودن رب النواعی بود تا با آن رقت قلب وخشنودی هایش را ابراز دارد. تا آن با حمایت خود انجام دهد. پناهگاهی در هنگام ناامیدهایش بود تنها عامل بازدارنده ی وی از قطع رشته ی حیاتش بوده است. تنها همدم و شریک تنهایی هایش (ناشی از ناشنوایی) و بزرگترین مفهوم هستی وطبیعت برایش بود. هنر، زندگی پر از رنج وتعب بتهوون را شیرین وسرشار از شادی ها می کرد برای او موسیقی تنها جلوه آکنده از زیبایی های یک هنر نیست، بلکه جذبه ای به مانند مذهب است او خود را پیام آورو یک ناجی می دانست. به راه خود به سوی بهشت هنر ادامه دهید، در آن جا بی هیچ عدالتی مواجه خواهید شد. بهترین شادی ها در آنجا در انتظار است، به پیش برو، هنر را بطور مجزا تجربه نکن بلکه سعی کن تا با قلبت در آن رسوخ کنی . (بتهوون) شو پهناور: موسیقی همواره ارضای کامل آرزوهای ما را سبب می شود و قلب ما را نوازش وتسخیر می کند (البته هرگز آرامش کامل فکری نخواهیم داشت) یعنی نوعی آرام بخش و مسکن موقتی است. حتی در شیر دهی پستانداران از جمله گاو وگوسفند فوق العاده موثر است در رشد گیاهان اثر بخشی قابل ملاحظه ای دارد ، و... زیمل: موسیقی محصول روابط اجتماعی و عامل ارتباطی در حفظ وبرقراری روابط اجتماعی وساختار دادن به آن وهمچنین در تغییر ساختار موثر است. مولانا: آن شنیدستی که عهد عمر بود چنگی مطربی با کروفر بلبل از آواز او بی خود شدی یک طرب ز آواز خویش صد شدی مجلس و مجمع دمش آراستی وز نوای او قیامت خاستی همچو اسرافیل که آوازش به فن مردگان را جان در آرد در بدن مطربی گزوی جهان شد پر طرب رسته ز آوازش خیالات عجب چون بر آمد روزگار و پیر شد با از جانش از عجز پشه گیر شد مدرسان موسیقی بر این باورند که فراگیری موسیقی اثر مثبتی در پیشرفت دانش آموزان دارد ، آنها معتقدند که شرکت در کلاس های موسیقی باعث پیشرفت در انضباط ، تیز هوشی ، عزت نفس ، مهارت های فکری ، مهارت های شنیداری و توانایی های سازنده افراد می شود . طبق تحقیقات انجام شده موسیقی اثرات تعلیم و تر بیتی فراوانی دارد و جنبه های آموزشی آن خیلی بیشتر از کلاس های فوق برنامه دیگر است . در یک پژوهش با چهار گروه مصاحبه انجام شد . این گروه ها شامل : 1- والدینی که فرزندانشان در گروه های موسیقی شرکت نداشتند. 2- والدینی که فرزاندانشان از این گروه ها بیرون آمده بودند. 3- دانش آموزنی که درگروه های موسیقی نبودند. 4- دانش آموزانی که دیگر در گروه های موسیقی دیگر شرکت نداشتند. در این مصاحبه هر چهار گروه اعلام کرده ند که شرکت در گروه های موسیقی باعث افزایش اعتماد به نفس ، عزت نفس و موفقیت می شود . شواهد دیگر این مطلب بیانگرآن است که موسیقی برای تمام افراد مفید است صدا و موسیقی روح را جلا می دهد و با شیوه ی بر خورد انسان با زندگی و دیگر موجودات زنده تاثیر مستقیم دارد ( رشد گیاهان – تولید عسل زنبوران). پژوهش انجام شده نشان می دهد که دانش آموزان فعال در زمینه موسیقی بیشتر از سایردانش آموزان امتیازکسب می کنند و قادر به کسب صفات ومهارت های خوب هستند . مدیر سابق بخش پذیرش دانشگاه استنفورد اعلام کرد : تمام تلاش ما جذب دانش آموزانی است که در سنفونی و ارکسترهای و گروه های کر و دسته جمعی فعالیت دارند . شرکت دانش آموزان در این گونه برنامه ها او فعالیت ها بیانگر توانایی آنهاست و نشان می دهد که قادرند وقت خود را برای یادگیری موارد دیگر تنظیم کنند ( اینترت ژوئیه 2002). موسیقی تاثیر مثبتی در خواندن دارد به طوری که در تحقیقی در نیویورک، زمانی که موسیقی و هنر در برنامه درسی جای گرفت نمرات دانش آموزان به طور چشم گیری بهبود یافت. موسیقی باعث توانایی های فراگیران در خواندن، گوش دادن، حدس زدن، تربیت حافظه، به خاطر آوردن وتکنیک های تمرکز وسریع خوانی می شود(اینترنت ژوئیه 2002). کوفلر، اذعان می دارد که با موسیقی می توان قوه درک وشناخت دانش آموزان (حتی ساختار فکری) را در درس خواندن افزایش داد. دانش آموزان آشنا به موسیقی نسبت به دانش آموزان دیگر در درس ریاضی نمرات بالاتری کسب می کنند. تحقیقاتی که در مدارس نیومکزیکو انجام شد، این نتیجه به دست آمد که دانش آموزان فعال درزمینه موسیقی نمرات بسیار بالاتری نسبت به دانش آموزان دیگر می گیرند. یک مدرس موسیقی :که موسیقی باعث می شود دانش آموزان فرمول های ریاضی را بسیار ساده تر بیاموزند. طبق تحقیقی در بین مدرسان یک مرکز آموزشی درایران مدرسین موفق در تدریس آنهایی بودند که در دوره جوانی و قبل از تدریس وحتی حین تدریس دستی در موسیقی داشتند یا به نوعی با آهنگ وریتم آشنایی داشتند.از جمله ، 2 تن قاری قرآن وحافظ قرآن ، نوازنده نی وپیانو وفلوت بودند (ایران1381). نتایج مطالعات انجمن تحقیقاتی در نروژ، نشان داده است. دانش آموزانی که در محیط های مو سیقی قرار می گیرند به تمرکز بالایی دست می یابند ودر انجام فعالیت های خود به خصوص در آینده موفق ترند.(عده ای از معلمین و مدیران مراکز، پزشکان) همچنین موسیقی خود باوری ونگرش مثبت در فرد ایجاد می کند که این خود باوری حتی باعث تمرکز در یادگیری دروس دانشگاهی در بین دانشجویان می شود.( گروه تواشیح در ایران81) از طریق ، اجرای فعالیت های گروهی در سطح دبیرستان ها، دانش آموزان یاد می گیرند که چگونه یکدیگر را حمایت کنند. واین مساله از اهمیت بالایی در ایجاد اعتماد به نفس برخوردار است. طی پژوهش های مختلف ، می توان تاثیر موسیقی وکارکرد آن را چنین بیان کرد: 1- موسیقی نگرش مثبت در افراد ایجاد می کند. 2- فرد به یک درک مثبت از خود می رسد. 3- باعث تمایل به انجام کارها به طور دقیق ودرست می شود. 4- حس همکاری فرد را بالا می بردو باعث موفقیت در کارها و مشاغل می شود. 5- باعث ایجاد همبستگی در فعالیت های از پیش طرح ریزی شده بالا می شود. دکتر ویلسون استادیار دانشگاه اعصاب وروان در کالیفرنیا طی مطالعاتی به این نتیجه رسیده است که موسیقی باعث افزایش تمرکز وحافظه شده ودیدن وشنیدن را تقویت می کند. در سال 1989 در انجمن مربیان موسیقی کالیفرنیا، دکتر ویلسون اظهار داشت که افراد فعال در زمینه موسیقی در فعالیتهای فیزیکی خود پر تحرک تر ظاهر می شوند. تحقیقات وی نشان داده که این گونه افراد قادرند.سریع تر از افراد دیگر جایگاه خود را در اجتماع بیابند. وی هم چنین اظهار می دارد که موسیقی فعال شدن هر چه بیشتر نیم کره های مغز می شود.مطالعات وی از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا این تصور را به دنبال دارد که لازمه پیشرفت مغزی، فعالیت در زمینه های هنری است. مطالعات دیگر نشان می دهد که فعالیت در زمینه موسیقی، ضریب هوشی را بالا می برد. یک پژوهشگر در این زمینه می گوید: اگر فردی درباره موسیقی صحبت می کند، در واقع از سمت چپ مغز خود استفاده کرده است، ما زمانی که در زمینه فعالیت می کنیم (نواختن) از نیم کره راست خود،به اعتقاد او، موسیقی مستقل از هوش است. فرمی از شناخت که از طریق آن فرد می تواند به طور مستقیم تا درون خود ارتباط برقرار کند. وی همچنین می گوید، یک انسان کامل باید توانایی دسترسی به هر دو نیم کره مغز را به طور یکسان داشته باشد که این امکان تنها از طریق فعالیت های سازنده مانند موسیقی حاصل می شود. شرکت در موسیقی وگروه های جمعی باعث می شود، دو نیم کره مغز با یکدیگر برقرار سازند.(اینترنت 2002) ترویج فرهنگ استفاده از هنر موسیقی نقش مهمی در پیشرفت دانش آموزان در سیستم آموزشی دارد.
×
×
  • اضافه کردن...