جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مكتب اقتضايی'.
1 نتیجه پیدا شد
-
مكتب اقتضايی اين نظريه توسط آقاي استونردرسال1995مطرح شد.اين نظريه بيان مي داردكه درمديريت چيزي به نام بهترين شيوه وجود ندارد.هيچ برنامه ،ساختارسازماني،سبك رهبري،شيوه كنترل و...كه متناسب باهمه موقعيت هاباشددربين نيست.بلكه مديربايدطرق مختلفي كه متناسب باموقعيت هاي مختلف باشدراجستجووپيداكند. اين نظريه نيز همانند سايرنظريه هاي مديريت،برمبناي كاربرد مفاهيم و اصول مكتب ها و نظريه هاي ماقبل خودپديدآمد.اين نظريه براين انديشه است كه چون موقعيت هامختلف است نتايج نيز مختلف است.ازاين رو تاكيداين نظريه برتناسب بين شيوه انجام كارهاي سازماني وويژگي موقعيت هاست. مديريت اقتضايي مستلزم توانايي مديردرتشخيص موقعيت هاوشرايط و سازگاركردن رفتارهاواقدامات بانيازهاي آن است.بنابراين وظيفه مديردر مديريت اقتضايي عبارتست ازتشخيص اينكه چه نوع تصميم ويااقدامي در موقعيت خاص ودرشرايط خاص ودرزمان خاص به تحقق هدف هاي مديريت كمك موثرمي نمايد.مديريت اقتضايي نقطه عطف مهمي درسير تفكرمديريت محسوب مي شود.زيرا بااستفاده ازهمه انديشه هاودانش هاي گذشته (درشرايط منحصر به فرد) موضوع را موردتوجه قرارداده ومي كوشد كه روابط بين موقعيت ها،اعمال مديريت ونتايج كارسازماني راقابل پيش بيني سازد.اساسا"روش مديريت برمبناي اقتضابراين واقعقت تاكيدداردكه آنچه مديردرعمل انجام مي دهدوابسته به مجموعه شرايط موجوداست.در اين نظريه نه تنهابه وضعيت موجود توجه شده بلكه تاثيرراه حل هاي ارايه شده برالگوهاي رفتاري سازمان رانيزمورد توجه قرارداده است. وظيفه نظريه وعلم،تجويز...،چه بايد كردو...دريك وضعيت خاص نيست.بلكه هدف نظريه،علم يافتن (دانستن)روابط بنيادي،فنون اساسي و سازماندهي دانش موجودمبتني برمفاهيم روشن بكاررفته است وچگونگي كاربرداين فنون درعمل به وضعيت موجودبستگي دارد.ازاين رو گفته مي شود كه مديريت موثرهمواره برمبناي اقتضا است. لذا : اين تئوري در دل تئوري سيستم ها مطرح مي شود . اين تئوري زماني مطرح شد كه مديران مي گفتند كه چرا ما در دو زمان يك تصميم گرفتيم ولي به يك نتيجه نرسيديم ؟ عملكرد مديران به يك سبك در طول زمان هاي مختلف منجر به شكست آنها مي شد . لذا اين تئوري بوجود آمد تا به مديران بگويد كه براي هر شرايطي بايستي يك سبك ارائه شود . زيرا امروزه سازمانها و محيط دائماً در حال تغيير هستند . لذا بايستي آنها را تجزيه و تحليل كنيم و متناسب با شرايط و ويژگيهاي سازمان ، تصميم گيري نمائيم . مگر سازماني مي تواند بدون توجه به معضل بيكاري موجود در جامعه ، تضميني بگيرد كه بيكاري را افزايش دهد و موفق هم بشود . بنابراين سازماني موفق است كه تمامي جوانب را مد نظر قرار دهد عدم توجه به هر يك از عوامل باعث خواهد شد تا مردم اعتماد به حرف مسئولين نداشته باشند . بنابراين مدير بايستي دائماً محيط سازماني پيرامون خود را شناسايي كند . تفاوت مديريت اقتضايي با سليقه اي برخورد كردن (هرج و مرج) و ... در چيست ؟ در سبك سليقه اي ، بعضاً تجزيه و تحليل انجام مي شود ولي بر اساس نظر شخص عمل مي شود ولي در مديريت اقتضايي تجزيه و تحليل انجام مي شود و تصميم گيري بر اساس اصول مديريت انجام مي شود نه سليقه شخصي .