چكيده:دراين بحث به بررسي و مقايسه تزئينات مساجد و كليسا وجداسازي عناصر فرمي و تأثيرات هركدام که بيانگر اعتقادات استفادهكنندگان اين مكانها مي باشد پرداخته شده. با مقايسات انجام شده به اين درک رسيده شد که با توجه به تشابهات اسمي كه در اين دو مكان مذهبي وجود دارد،اين عناصرفرمي از لحاظ عملكردي داراي اختلافاتي هستند و همچنين تزئينات، رنگ، صوت و نور كه همه اين عناصر بيانگر اعتقادات و سنت است در كليسا بهصورت اغراق آميزي بكار رفته درحاليكه همين تزئينات در مساجد با سادگي بيشتري به چشم ميآيد.
مقدمه:در طول تاريخ،جامعه انساني کيفيت و خصوصيات محيطهاي شهري را به وسيله توسعه ساختمان هايي که نيازهاي روزمره اش راپاسخ مي داده است مثل خانه ها،مدرسه ها،بيمارستانها ومکان هاي تجاري معرفي وتبيين نموده است.اين ساختمانها درحد قابل قبولي مورد مطالعه وآموزش(فرمي وعناصرتشکيل دهنده)قرار گرفته اند ولي مساجد وکليساها که مهمترين ساختمانهاي عمومي در اديان مختلف بشمار مي روند از مطالعات و بررسي کمتري برخوردار بوده است. پيروان هر يك از مذاهب و افرادي كه با مراكز مذهبي در ارتباط هستند در مقايسه با ديگر ساختمانها توجه بيشتري نسبت به اصالت بنا و حفظ فضاي روحاني و قداست آن دارند و نسبت به آن بسيار حساس هستندو همچنين خواهان مکاني مي باشند که بتواند بيانگر اعتقادات و محتواي دينشان باشد و به معمار اجازه نميدهند تااين گونه الويت ها را ناديده انگارد و از وي خواهند خواست که در زمان ساخت بناي مورد نظرطراحي آن را به گونه اي انجام دهد که تاريخي بودنش همواره براي همگان در دورههاي بعد نيز بهطور كامل قابل درك باشد.پس يك معمار در جريان ساخت و طراحي عبادتگاهها موظف است كه به جاي توجه بيشتر به جنبههاي فرعي طراحي، عمدتاً بر روي مقوله سنت متمركز گردد.