صديقه مهربان(دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه تهران)
محمدجواد زينعلي(استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه پيام نور سمنان)
چكيده
در اين جستار، ضمن بيان عوامل پديدآورندة سبك، به تحليل روش و سبك هنري،ساختار، و ويژگي هاي زباني آثار نويسند ة معاصر، بيژن نجدي (1376 - 1320) مي پردازيم. نجدي با فرم و محتواي ارزشمند و آميختن شعر و داستان مبدع سبك خاصي شده است و با مهارت از عهد ة ظرافت هاي آن بر آمده است . استعداد كم نظيري در ادبيات داستاني داشته است اما با مرگ زو دهنگام فرصتي براي خلق آثاري بيش تر نيافت. تحقيق و بررسي در آثار نجدي و مطالعة ويژگي هاي زباني، بلاغي، و شاعرانگي آثار او، كه نوعي تشخص سبكي به آثار و ي بخشيده است ،شايد بتواند راهي براي خوانش بهتر و دقيق تر آثار ديگر نويسندگان امروز ايران باشد؛ زيرا ناشناخت هماندن نويسندگاني كه از شيوه و سبكي نو در روايت داستان هايشان بهره برده اند مطالعات ادبي را محدود م يكند و علاق همندان را از توجه به ادبيات معاصر با زمي دارد.
در اين مجال، سه اثر داستاني نجدي را با نام هاي يوزپلنگانی که با من دويده اند، دوباره از همان خيابا ن ها، و داستانهاي ناتما م بررسي مي كنيم . بيژن نجدي با به كارگيري زبان شاعرانه و با دايره اي گسترده و بسيار سنجيده و هم چنين با رعايت توازن عناصر داستان به زبان شعر نزديك شده است . ازاين رو، داستان هايش را م يتوان داستان شاعرانه ناميد. پيش از نجدي كسان ديگر در زمينه ی درآميختن شعر و داستان تلاش كرده اند، اما هيچ يك نتوانستند موفقيت نجدي را به دست آورند.
دانلود مقاله