چکیده:
هر اثر هنری و به تبع معماری به عنوان یک هنر، واجد وجوه معنایی متنوعی است که مخاطب برخی از این وجوه را در قالب یک ادراک واحد دریافت می کند. مخاطب هنگام مواجهه با اثر تنها وجوهی را درک می کند که جهان ادراکی وی اجازه دریافت آنها را می دهد. از سویی جهان ادراکی اشخاص خاص آنها و در میان افراد متفاوت است. این امر سبب می شود دریافت های مخاطبین (و از جمله منتقدین) در بسیاری وجوه معنایی اثری واحد، گاهی بسیار متفاوت از یکدیگر باشد. این تفاوت می تواند اعتبار بحث نقادانه را کم رنگ کند. بنابراین کشف معنایی جامع که اولاً فراتر از جهان ادراکی شخص منتقد باشد و حداکثر وجوه معنایی اثر را شامل شود و ثانیاً صحت آن مورد توافق طرفین بحث باشد برای افزایش اعتبار نقدهای معماری ضروری است. در این راستا پرسش هایی در رابطه با این معنای جامع بدین صورت مطرح می شود : چگونه می توان به معنای عقلی جامع دست یافت که وسعت معنایی بیشتری از ادراکات شخصی داشته باشد ؟ معنای مذکور چگونه می تواند مورد توافق مجموعه مخاطبان اثر معماری واقع شود ؟
فرضیه ای که در این تحقیق مطرح می شود چنین است : معنای جامع یک اثر معماری را می توان در قالب مجموعه ای از صفات با بعد معنایی معین تر و محدودتر ارایه کرد به گونه ای که بر کلیت ادراک حسی اثر منطبق باشد.
این تحقیق پس از آزمون فرضیه مذکور صحت آن را تأیید می کند. به این معنا که برای امکان یک نقد معماری با اعتبار علمی بالاتر، می توان معنای یک اثر معماری را در قالب مجموعه صفات معین بیان کرد. که از نظرات جامعه مخاطب استخراج شده است، این مجموعه صفات بر ادراک حسی فراگیر از آن اثر منطبق است.
مشخصات مقاله:مقاله در 10 صفحه به قلم مهدي عباسي (کارشناس ارشد معماري. مدرس بخش معماری موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد.).منبع:باغ نظر سال دهم زمستان 1392شماره 24.ensani.ir
پژوهشی در باب ارتقای اعتبار علمی نقدهای معماری تکنیک.pdf