جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'معماری زنان'.
1 نتیجه پیدا شد
-
برای آن كه بدانیم موضوع چیست، نخست بنگریم كه: معماری ایران مسأله است؛ و نه معماری خلق شده به دست زنان معمار. در پیچ و خم تولید معماری در شرایط امروز جامعه ما، همه معماران هم تعیین كننده هستند و هم آسیب پذیر... معماری، پیش از این كه میان زنان و مردان تقسیم شود تا به هر یك سهمی ویژه رسد، آموزش داده می شود، به بحث و تبادل نظر ارزشی و هنری گذاشته می شود و به اعماق پایان نامه ها می رود؛ و ... به دنیا می آید! از كنجی دگر نیز، به موضوع بنگریم. می توانیم بر پایه ادب و فرهنگ ایرانیان به حرفه ای بنگریم كه تا دیروز «زنان» به آن نمی پرداخته اند. هرچند بسیاری از بناهای تاریخی و معماری های اصیل ایرانی به خواست و اراده زنان شكل گرفته است . بنگریم كه: معماری برای زنان و مردان به معنایی جداگانه تعریف نمی شود و تعبیر نیز! اما آیا زنان معمار داده های تكنولوژیك مدرن، یافته های تجربی جدید یا نظریه های نو را به دنیای معماری آورده اند كه بر مبنای آنها بتوان به تعریفی نو رسید... فرشید موسوی، سیمین و مژگان حریری از جمله زنانی هستند كه در عرصه معماری در سطح جهان خوش درخشیده اند، ولیكن آیا همه زنانی كه در ایران به تحصیل و كار در رشته معماری پرداخته اند، توانسته اند به واسطه آثار خود در سطح ملی، منطقه ای و یا جهانی مطرح باشند در واقع سؤال این است كه آیا نظام آموزشی، نظام كار حرفه ای و وضعیت اجتماعی- فرهنگی ایران توانسته است امكان حضور مؤثر زنان در بخش های مختلف رشته معماری را فراهم كند یا این كه شرایط به گونه ای است كه امكان حضور برابر زنان معمار با مردان در سطح جامعه به وجود نیامده است ! هم اكنون ۶۵ درصد دانشجویان دانشگاه ها زنان هستند و امكان آموزش و تحصیل در سطحی وسیع برای آنان، پس از انقلاب فراهم شده است، اما هنوز در مقایسه با كشورهای توسعه یافته، زنان معمار ایرانی با مشكلات و موانع زیادی روبه رو هستند. ● سهم اندك زنان معمار در عرصه های مدیریتی مزین دهباشی شریف دبیر علمی بنیاد معماری و شهرسازی ایران با بیان این كه از حضور زنان معمار در عرصه فعالیت های حرفه ای زمان زیادی نمی گذرد، می گوید: «در حقیقت ورود زنان به این حوزه به ساخت دانشكده هنرهای زیبا در سال ۱۳۱۸ و آغاز فعالیت این دانشكده برای تعلیم و تربیت دانشجویان رشته معماری باز می گردد و به تبع آن از آن زمان امكان حضور زنان در رشته ای كه كاملاً در انحصار مردان بود، فراهم شد. نكتار آندرف پاپا زیان نخستین زن معمار فارغ التحصیل از دانشكده هنرهای زیبا بود و پس از آن نوشین احسان، شهرزاد سراج، كیمیادخت رادپور و مینا سمیعی از جمله زنان معماری بودند كه در فاصله سال های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ در این عرصه پیشقدم شدند.» پس از انقلاب نیز امكان حضور زنان طبقه متوسط در دانشگاه ها بیشتر از سال های قبل فراهم شد، به طوری كه با تغییر شرایط پس از انقلاب و ایجاد محیط مناسب در دانشگاه ها، تعداد دختران در رشته مهندسی از جمله معماری افزایش یافت اما برای حضور حرفه ای آنان در این عرصه هیچ تدبیر، راهكار یا برنامه ریزی ویژه ای ارائه نشد.» دهباشی ادامه می دهد: «اعتقاد داشتن به توانایی بیشتر مردان بویژه در عرصه های مدیریتی نخستین مانع فرهنگی درراه حركت و پیشرفت زنان فعال در حوزه معماری است كه موجب می شود معمار زن برای اثبات توانایی خود چندین برابر معمار مرد تلاش كند اما موفقیت او به حساب كار حرفه ای اش گذاشته نشود.» وی اضافه می كند: «مدیران و كارفرمایان به علل مختلف از جمله داشتن مسئولیت های خانوادگی بیشتر، قدرت بدنی كمتر و اعتقاد به ناتوانی در نظارت و سرپرستی، زنان را برای حضور در كارگاه ها و امور اجرایی نامناسب می دانند و در شرایط یكسان، مردها را برای امور اجرایی ترجیح می دهند كه این مسأله زنان را به سمت كارهای اداری و دفتری ترغیب و محدود می كند.» غالب بودن الگوها و تفكرات غیر عملی در زنان معمار یكی از مهمترین عوامل بازدارنده آن ها در عرصه های مدیریتی است. بخشی از دختران فارغ التحصیل از دانشگاه ها، دانشنامه خود را به عنوان جهیزیه به خانه شوهر می برند، بخشی از آن ها به علت مسئولیت های خانوادگی یا به علت نداشتن انگیزه های قوی برای حضور در اجتماع كارگاهی و عملیاتی و چه بسا نبود خود باوری، فقط نام و عنوان طراح ساختمان یا آرشیتكت را با خود حمل می كنند. در میان مهندسین مشاور در ایران فقط نام ۱۳ مدیرعامل زن به چشم می خورد و تعداد كارمندان عالی رتبه زن در ایران در بخش دولتی حرفه ای و عملیاتی، شاید محدود به تعداد انگشتان دست باشد. به هر صورت نمی توان انكار كرد كه در جامعه و البته در شغل، حرفه و امور كارگاهی ایران میان زن و مرد، مرز كاری و جود ندارد.