جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'معماری امروز'.
2 نتیجه پیدا شد
-
چارلز جنکز (Charles Jencks) معمار و منتقد مشهور آمریکایی است که طی سه دهه اخیر حضوری مؤثر در عرصه سبکشناسی، نقد و تدوین مبانی نظری معماری معاصر داشته است. هرچند گروهی او را یک ژورنالیست پر سروصدا میدانند، ولی به هر حال تأثیرگذاری او در روند شکلگیری نقد و حتی شیوههای خاصی از معماری انکارناپذیر است. چارلز جنکس در سال 1939 در شهر بالتیمور به دنیا آمد. او نخست در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی پرداخت و پس از گذراندن این دوره، در سال 1961 در همان دانشگاه وارد رشته معماری شد و تحت آموزش تاریخنگاران بزرگ معماری، زیگفرید گیدئون و رینر بنهام به تحصیل در این رشته پرداخت. او در سال 1965 مدرک MA را در این رشته اخذ نمود و سپس در سال 1971 موفق به دریافت درجه دکتری از دانشگاه لندن در زمینه تئوری و تاریخ معماری گشت. جنکس از سال 1975 تا 1994 استاد کرسی نقد و تاریخ معماری معاصر دانشگاه UCLA کالیفرنیا بوده و همزمان با آن به عنوان استاد مدعو در بزرگترین و معتبرترین دانشگاههای دنیا حضور فعال داشته است. جنکس مؤلف کتب متعددی در زمینه مبانی نظری معماری معاصر میباشد که شناختهشدهترین آنها عبارتند از: ـ زبان معماری پست مدرن (The Language of Post Modern Architecture) (1977) ـ مدرن متأخر (Late Modern) (1980) ـ پست مدرنیسم چیست (What is Post Modernism) (1986) ـ نئومدرنها (The New Moderns) (1990) ـ معماری امروز (Architecture Today) (1993) ـ معماری جهان در حال جهش (The Architecture of The Jumping Universe) (1995) ـ نظریات و بیانیههای معماری معاصر (Theories And Manifestoes of Contemporary Architecture) (1997) ـ لوکوربوزیه، انقلاب مستمر در معماری (Le Corbusier, The Continuous Revolution in Architecture) (2001) ـ پارادایم جدید در معماری (The New Paradigm In Architecture) (2002) در کنار کتب و تحقیقات تحلیلی ویژه معماری، نقد و مقالات متعددی از جنکس در مجلات معماری به ویژه مجله Architectural Design منتشر شده است. نظریات چارلز جنکس از نقد جنبش مدرن و تدوین مبانی نظری معماری پستمدرن تا طرح جدیدترین طبقهبندیها در زمینه آثار معماری معاصر، همواره به عنوان چالشی بر شناختهها و قراردادهای متداول مطرح شده است. او پیوسته دریچهای جدید را برای بررسی و ارزیابی معماری باز مینماید، چنانکه پیتر آیزنمن میگوید: جنکس ظرفیت خاصی برای پیشگویی آنچه در معماری اتفاق خواهد افتاد، دارد. همچنین ارتباط نزدیک وی با معماران تراز اول جهان موجب گردیده است که در آثار او مصداقهای مختلف انواع معماری همراه با تحلیلهای مفهومی و نظریهپردازیهای مؤلفین آثار به بهترین وجهی تدوین و معرفی گردد. چارلز جنکس یکی از اولین افرادی است که همزمان با رابرت ونتوری (تضاد و پیچیدگی در معماری، 1964) جین جاکوبسن (مرگ شهرهای آمریکایی) و آلدو روسی (معماری شهر) در دهه 60 تا 70 میلادی، مبحث انتقادی عبور از نهضت معماری مدرن به دوران جدید و نیاز به بازنگری اساسی در معماری را نه فقط از طریق عنایت به تاریخ، فرهنگ و طبیعت، بلکه از راه دریافتهای علمی، مفهومی و معرفتی دنیای معاصر در حال تحول آغاز نمود. بر اساس همین نگرش او مرگ معماری مدرن را اعلام و جدول تطبیقی شاخصهای معماری مدرن، مدرن متأخر (Late Modern) و پستمدرن را تدوین نموده و مقالات انتقادی و نظری فراوانی در باب مفهوم پستمدرنیسم نگاشته است. در اوایل دهه هفتاد چارلز جنکس کتاب تاریخ معماری مدرن را نوشت که در آن کتاب به نوعی به چندارزشی (Multivalant) بودن آثار باارزش معماری پرداخته که یادآور بحث پیچیدگی و تضاد موجود در مباحث رابرت ونتوری در کتابش بنام تضاد و پیچیدگی در معماری میباشد. اما این کتاب در میان دیگر کتابهای تاریخ و تئوری معماری آن دوران توجه چندانی را جلب نکرد. پس از آن مهمترین اثر جنکز در دهه هفتاد را میتوان کتاب زبان معماری پست مدرن نام برد که او در این کتاب تاریخ دقیق مرگ معماری مدرن را روز 15 جولای 1972 در ساعت 32/3 بعد از ظهر (زمان انهدام آپارتمانهای مسکونی پروت ایگو (Pruitt – Igoe Housing) کار مینورو یاماساکی (Minoru Yamasaki) در شهر سنت لوییس آمریکا) اعلام کرد. او در کتاب یاد شده با یاری گرفتن از آثار معمارانی چون لویی کان، جیمز استرلینگ، چارلز مور، رابرت استرن و رابرت ونتوری و همسرش دنیس اسکات براون و تعدادی دیگر از معماران صاحب نام، معماری مدرن اوایل قرن را مورد انتقاد شدید قرار داد و طلوع راه و روش جدیدی را به نام معماری بعد از مدرن (Post Modern) اعلام نمود. در این کتاب که زمینه اصلیاش بازگرداندن ارزشهای تاریخی به معماری مدرن بود، چارلز جنکس حتی راه و روش بکارگیری المانها و عناصر معمارانه را نیز بنوعی یادآوری میکند. در اواخر دهه هشتاد چارلز جنکس از مدافعین تفکر شالودهافکنی (Deconstructivism) و معمار برجسته این سبک، پیتر آیزنمن به حساب میآمد. وی کتاب و مقالات گوناگونی را در این زمینه انتشار داد، از این رو نقش جنکس در تبیین اندیشههای معماری دیکانستراکشن و فولدینگ در طی دو دهه هشتاد و نود میلادی غیرقابل انکار است. چارلز جنکس در مقالات دیگری که در مجله معروف Architectural Design مینوشت، همواره سعی در ادامه کار خود به عنوان منتقدی پیشرو داشت. او در دهه نود با کتاب معماری جهان در حال جهش این پیشرو بودن را کاملاً اثبات کرد. جنکس در این کتاب به نحوی پیشگویانه از آینده روند معماری صحبت میکند و وقوع حوادث را پیشبینی مینماید. به گفته او در زمان ما تغییرات عظیم در علم و همچنین نگاه کل جهانیان به علوم پدیدار شده است که قابل مقایسه با تفکرات گذشتگان نیست، از جمله در تفکر نیوتونی جهان همانند ساعت در نظر گرفته میشد و نظمی آهنین بر آن حاکم بود که کل کائنات را در بر میگرفت، در حالیکه در دانش امروز جهان منظم و قابل پیشبینی نیست و همچون تودههای ابر در حال تحول است. همچنین جنکس در این کتاب از غیرخطی بودن جهان و غیرقابل پیشبینی بودن اجزاء در فیزیک کوانتوم بحث میکند که دانشمندان بزرگی همچون هایزنبرگ و استفان هاوکینگ از آن صحبت میکنند.
- 1 پاسخ
-
- 3
-
- architectural design
- لوکوربوزیه، انقلاب مستمر در معماری
-
(و 16 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- architectural design
- لوکوربوزیه، انقلاب مستمر در معماری
- مدرنیسم
- معماری مبتنی بر اشکال زمین
- معماری کیهانشناختی
- معماری امروز
- معماری ارگانیک
- معماری جهان در حال جهش
- معماری حبابگونه
- نئومدرنها
- چارلز جنکز
- چارلز جنکس
- نظریات و بیانیههای معماری معاصر
- پارادایم جدید در معماری
- پست مدرن
- پست مدرنیسم چیست
- الگوواره دال معماگونه
- زبان معماری پست مدرن
-
شهاب میرزائیان امروزه برداشت اكثر مردم از معماری و توانایی یك معمار بسیار ناچیز و شاید نزدیك به صفر باشد، حالآنكه ساختوساز در سراسر ایران به عنوان یك سرمایهگذاری مطمئن با سودی به مراتب بیش از سایر صنایع سودآور، خیل عظیمی از جامعه را از كارفرما و مجری گرفته تا كارگران ساده شامل میشود...! پس بهجاست كه از خود بپرسیم ما را چه شدهاست؟! امروزه تمام افتخار ما به معماری كشورمان بناهای تقریبا ویران شدهای چون تختجمشید و یا بناهایی است كه قرنها پیش ساختهشدهاند؛ میدان نقش جهان اصفهان، مسجد امام و... همه آنهایی كه مایه مباهات ما هستند تنها میراثی متعلق به گذشتهاند و معماری ایران نزدیك به نیم قرن است كه در خوابی عمیق فرو رفتهاست و معماران ما همچون کبکانی خوشخیال سر در برف غفلت به خواب خرگوشی فرورفتهاند...! در نیم قرن اخیر تعداد آثار معماری كه بتوان آنها را با ارزش دانست آنقدر كم است كه در خیل ساختوسازهای بیرویه و كاملا بیكیفیت گم شدهاند! بی شك این وضع ساختوساز برای كشوری كه بیش از 8 هزار فارغالتحصیل معماری دارد و بیش از این تعداد دانشجوی معماری در آن تحصیل میكنند واقعا شرم آور است. معماری امروز ما بیمار است؛ نیروی متخصص، سرمایه، نیروی سازنده و سایر عوامل در عرصه ساختوساز كشور بیشمارند، اما آنچه به آن توجهی نمیشود كیفیت این كمیت روزافزون است و علت آن از سطح و كیفیت آموزشی دانشگاهها آغاز میشود، با عدم بهروز بودن دانش اجرایی ادامه مییابد و با هزاران دلیل دیگر گره میخورد تا معماری امروز ما به سطح بسازوبندازی نزول كند...! در این میان حتی نهادها و ارگانهایی چون كمیتههای فنی جامعه مهندسان و معماران و شهرداریها و نظام مهندسی ساختمان و... با برخوردهای سطحی و مقطعی بر ناهنجاریها میافزایند. امروزه معماران هیچ اثری بر جریان معماری ایران ندارند و تنها نظارهگر جریانی هستند كه باید بهوسیله آنها كنترل، قطع یا تشدید شود و به اینجا میانجامد كه مردم هیچ اطلاعی از نقش معمار ندارند. در كشور ما علیرغم وجود پژوهشگران، نویسندگان و منتقدان معماری، یك نظریهپرداز واقعی وجود ندارد؛ كسی كه هم معماری خارج از ایران را دیده، درك كرده، بتواند مثبت و منفی آنرا بازشناسد و هم شناخت درستی از روند معماری ایران و شرایط كنونی داشته، بتواند با اجماع و تحلیل درست، مبانی نظری كاربردی برای معماری ایران تدوین كند. مجلههای معماری ما نیز به عنوان زبان این حرفه و منعكسكننده جریانهای معماری در جامعه، نتوانستهاند قشر عام را جلب كنند و تنها در پی سبقت گرفتن از یكدیگر برای فروش در میان معماران و دانشجویان معماری بوده، به کاسبی و جذب آگهی مشغولند و این بر معماریزدایی جامعه میافزاید. از طرفی معماری گذشته ایران به گونهای اغراق آمیز بزرگ جلوه داده شده و چون متعلق به گذشته است با كمی نوستالژی نیز همراه شده و سبب شده تا بازگشت و الگوگیری از آن سبب تصور ایجاد غنای معماری كنونی شود، در حالیكه معماری گذشته ایران، معماری زمان خود بودهاست و برای آن زمان ارزشمند و كاربردی؛ هر چند همان معماری نسبت به معماری امروز ما صدها برابر قویتر و با ارزشتر است! اگر معماری امروز ما حرفی برای گفتن داشت، معماری گذشته ما تنها به عنوان میراث قدیمی مطرح بود، نه الگویی بینقص برای معماری كنونی...! وقت آن است كه از زیرزمین بیرون بیاییم و آفتاب را ببینیم؛ وقت آن است که بوسهای حیات بخش �زیبای خفته� معماری ایران را از این خواب مرگگون، دوباره به حیاتی متعالی بازگرداند.... برگرفته از شهرداري كردكوي