جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'معرفی فیلم'.
2 نتیجه پیدا شد
-
سلام دوستان عزیز اخرین فیلمی که دیدی چی بود هنرپیشه هاش کیا بودن کارگردانش کی بود؟ موضوع فیلم چی بود؟به نظرتون ارزش وقت گذاشتن برا دیدنش رو داره اگه میتونید یه خلاصه ای از فیلم رو بنویسید
- 3176 پاسخ
-
- 48
-
- فیلم
- لیست فیلم های هالیوودی
- (و 5 مورد دیگر)
-
Stay 2005 Drama | Mystery | Thriller Director: Marc Forster Writer: David Benioff Stars: Ewan McGregor, Naomi Watts and Ryan Gosling This movie focuses on the attempts of a psychiatrist to prevent one of his patients from committing suicide while trying to maintain his own grip on reality. سم فاستر دكتر روانشناس قصد دارد تا جلوي خودكشي مريضي به نام هنري لتام را در شب تولد بيست و يك سالگيش بگيرد . اما جلسات و گفت و گو با هنري باعث ميشود كه مرز ميان واقعيت و توهم در ذهن سام بهم بريزد . درگيري بيش از حد سام با حوادث زندگي هنري باعث ميشود كه رابطه سام با معشوقش كه مريض سابق وي بوده است دچار مخاطره شود و بزودي حوادثي كه درك آن براي سام مشكل است براي او و ديگران رخ ميدهد. من این نقد رو کپی می کنم که قبل از دیدن فیلم بخونید: نقدی کوتاه از : محبت محبی منبع : [Hidden Content] بمان به کارگردانی مارک فورستر حکایت جهانی سرشار از عدم قطعیت است. عدم قطعیتی که حتی خشکترین علوم جهان نیز در برابرش سر تعظیم فرو میآورند و برای توصیفش راهکاری نوین میجویند. عدم قطعیتی که در دقایقی میتوان آن را ابژکتیو دانست و به این ترتیب دیدگاه پسامدرنی را در فیلم ساری و جاری دانست. اما این عدم قطعیت گاهی ریشه در ذهن روان پریش هنری دارد و باید آن را سوبژکتیو بدانیم و به این ترتیب فرضیه نگاه فازی به جهان و پدیده های آنرا مطرح نماییم. بمان مقطعی کوتاه، به لحاظ زمان فیزیکی، قابل درک برای جسم و زمانی متفاوت برای روح آدمی را به تصویر میکشد. زمانی میان بودن و نبودن یا دیگرگونه بودن. هری قبل از آنکه لایلا بر سر هستی نیمه جان او ظاهر شود، برای او قصه ای میسازد و بین او و دکتر سام که میتواند روانپزشک باشد یا نباشد، پیوندی عاطفی برقرار مینماید. بمان در واقع حکایت سرگشتگی روح آدمی است که در قفس تن خاکی اسیر مانده است و چون بر نمیتابد این گونه بودن را، پر میکشد و دنیایی دیگر را تجربه میکند، اما این تجربه نیز علیرغم وسعت و حتی قدرت، تلخ و دردناک است. زندگی در شهری شلوغ و پرآشوب، روح هری را آنقدر خسته ساخته است که در تجربه نزدیک به مرگ نیز او رهایی نمییابد. بمان فارغ از قراردادهای ساختگی ذهن بشر است چون روح آدمی است که آن را میسازد. پس واقعه یا دیالوگی میتواند بارها و بارها تکرار شود و چرایی بینا شدن پیرمرد نابینا بی پاسخ بماند و لایلای پرستار استاد هنر باشد و بسیاری ابهامات دیگر که عقل دوراندیش را برای آنها پاسخی نباشد مگر دیوانگی افاقه کند! بمان تجربه جنون آمیزی است که چون از ذهنی روان پریش ساطع میشود، پس حتی با منطق جهان دو دویی هم میتوان آنرا پذیرفتنی خواند. به این ترتیب بمان که در طبقه بندی کلاسیک ژانری، به قواعد سایکودرام و تریلر نزدیک میشود، در واقع قالب هیچ ژانری را نمیگیرد و هویتی مستقل دارد. شاید در نگاه اول، نوشتن چنین فیلمنامه بیمنطقی- در نظام سنتی ارزش گذاری- کار آسانی به نظر برسد، اما وقتی این بیمنطقی با منطق خاص خود تاویل شود، دیگر چنین نگاهی محلی از اعراب ندارد. نورپردازی، میزانسن، دکوپاژ و جلوه های ویژه فیلم همه و همه در راستای تصویر جهانی دیگر گونه به کار گرفته میشوند که فضای سورئال اثر را به مخاطب منتقل میسازد اما فرض کنیم که این اتفاق نوع دیگری روی میداد و ما به جای مواجهه مداوم با سایهها و هالهها، فیلمی سورئال را در فضای کاملا رئال میدیدیم، آیا این چنین رویکردی بداعت بیشتری را به اثر نمیبخشید؟
- 2 پاسخ
-
- 6
-
- معرفی فیلم
- نقد فیلم
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :