جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مدیریت مراتع و مبارزه با بیابانزایی:'.
1 نتیجه پیدا شد
-
مدیریت مراتع و مبارزه با بیابانزایی: ایران كشوری پهناور با مساحتی بالغ بر 165 میلیون هكتار است كه بیش از 80درصد آن در مناطق خشك ، نیمه خشك و خشك نیمه مرطوب قرار گرفته است. منابع طبیعی تجدید شونده آن كه جزء با ارزشی از محیط های طبیعی كشور می باشد توسط اجداد ما در طول سالیان متمادی به طور بهینه ای حفاظت و مورد بهره برداری قرار گرفته اند. در طول سالیان دراز ایرانیان كهن استفاده معقولانه و صحیح از منابع شكننده و محدود واقع در اراضی خشك را فرا گرفته بودند و همچنین دریافته بودند مادامی كه میان جمعیت ساكن بر روی كره زمین با منابع موجود تعادل برقرار باشد هیچ گونه خطر تخریبی كره زمین را تهدید نمی كند. در سالهای اخیر ، رشد بی رویه جمعیت كه پی آمد توسعه نامتوازن است ،ضرورت نیاز به منابع اولیه را افزایش داده در نتیجه برخی از دانش های بومی و تكنولوژی های سنتی كارآیی خود را در مهار بیابانزایی از دست داده اند. روند روبه رشد تخریب زمین ناشی از مدیریت نادرست منابع و بهره برداری مفرط از منابع اساسی توسط برخی جوامع از جمله مشهودترین اثرات توسعه ناموزون می باشد. در حقیقت ، اثرات نامطلوب تخریب زمین و محیط زیست فرا منطقه ای بوده و بعنوان مهمترین مساله روز در جهان مطرح شده است. در نتیجه ، وجود چنین معضلاتی از یك سو و تحولات اساسی در زمینه مسائل زیست محیطی، ایدئولوژیكی و سیاسی در دنیای كنونی به ویژه طی 2 دهه گذشته از سوی دیگر در چنان ابعادی به سرعت گسترش یافته كه توجه كلیه جوامع جهانی به ویژه مردم و بخشهای دولتی را به حفاظت و حمایت از این منابع مهم و حیاتی و با هدف دستیابی به توسعه پایدار معطوف نموده است . استفاده بعنوان چراگاه بزرگترین شكل بهره برداری از سرزمین در حداقل 4/1 از سطح كره زمین، و بیش از 80% از سرزمین ایران می باشد. رشد روز افزون جمعیت در جهان موجب افزایش بی رویه سطح تقاضا برای تولیدات دامی و گیاهی شده است. از اینرو غالباً یك گرایش عمومی در بین كشاورزان به افزایش شمار دام بدون در نظر گرفتن ظرفیت چرای مراتع تمایل دارند. در مراتع خشكتر، خطر بیابانزایی بواسطه چرای بیش از حد و زودهنگام بیشتر مشهود است. در مناطق مرطوبتر فشار ناشی از رشد جمعیت منجر به ایجاد رقابت بیشتر میان دامداران و كشاورزان شده است. از اینرو مدیریت بهینه مراتع كه می بایست براساس انجام یك ارزیابی جامع از پتانسیل بالقوه و بالفعل شرایط كنونی در مراتع صورت پذیرد ، چالشی مهم برای دولتها و كاربران زمین به شمار می رود (فائو 1980). بنابراین نسل حاضر نه تنها بایستی در جهت حفظ و حراست این میراث با ارزش از طریق تلفیق و بكارگیری تكنولوژی مدرن و دانش سنتی تلاش نمایند ، بلكه لازم است در این تلاش نیازها و منافع نسل آتی را نیز مد نظر داشته باشند. هم اكنون مساحت كل مراتع در ایران 90 میلیون هكتار با ظرفیت چرای 37 میلیون واحد دامی در 7 ماه برآورد می شود. اما در حال حاضر 83 میلیون واحد دامی عمدتاً شامل گوسفند ، بز، گاومیش ، شتر ، اسب و الاغ از مراتع بهره برداری می كند كه متعلق به 1653260 خانوار است و معیشت 916000 نفر از آنها به طور مستقیم به آن بستگی دارد. بعلاوه ، بهره برداران از مراتع غالباً با مشكلات بالقوه اجتماعی ـ اقتصادی بی شماری در این اراضی مواجه هستند. ( در حال حاضر تعداد افرادی كه معیشت آنها به مراتع وابسته است ، 7/5 برابر بیش از ظرفیت مراتع برای تامین یك زندگی معیشتی مناسب برآورد شده است. ) همچنین تعداد دام در یك گله از استانداردهای اقتصادی پیروی نمی نماید. لذا ممكن است این گونه استنباط شود كه مراتع كشور بشدت در معرض تخریب واقع شده است به طوریكه این وضعیت در مواقع خشكسالی و به هنگام نبود رطوبت كافی در مناطق خشك و نیمه خشك شدیدتر و بسیار چشمگیر است. هم اكنوناكنون منابع آماری و اطلاعاتی خوبی جهت برآورد كمی وضعیت اراضی و مراتع بیابانی در دسترس می باشد. لكن دقت این اطلاعات در زمینه تغییرات در منابع بخش مراتع و چراگاهها و كیفیت مراتع و میزان علوفه تولیدی به میزان كافی نیست. بهرحال ، شواهد و مدارك موجود حاكی از كاهش و انقراض برخی از گونه های مرتعی و جانوری بومی و حضور و گسترش گیاهان و جانوران غیر بومی در مناطق تخریب شده می باشد. همچنین شواهد تشریحی و تصویری مناطق آسیب دیده از تغییرات موجود در شكل رویشی و تنوع زیستی گیاهی حكایت دارد. با توجه به تجربه چرای فشرده و به دلیل خصوصیات حساس اقلیمی ایران می توان اذعان نمود كه مراتع ایران سرمایه فراموش شده ای بودند و در این شرایط ادامه تخریب یك مشكل جدی در سطح ملی بود كه یك عزم ملی را می طلبید. بنابراین دولت اخیراً تصمیم گرفت تا بین ظرفیت چرا و تعداد دام بهره بردار از مراتع یك توزان بوجود آورد. در نتیجه برنامه ملی تعادل دام و مرتع به تصویب رسید. این برنامه از سال 1380 در قالب برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران به مرحله اجرا در آمد و در این راستا دولت همه ساله به طور میانگین حدود صد میلیارد ریال در اجرای فعالیتهای احیایی و اصلاحی مراتع هزینه می كند. در این برنامه چند طرح مدیریتی با همكاری همه سازمانهای دولتی ، بخصوص در وزارت جهاد كشاورزی و بهره برداران خصوصی اجرا گردید. در ضمن به منظور كاهش تعداد دام و افزایش تولید مراتع ، بهره برداران با حمایت دولت نسبت به اجرای چندین فعالیت احیایی شامل بذرپاشی ، نهالكاری ، كودپاشی و استحصال آب اقداماتی انجام داده اند. برای اطمینان از پایداری مراتع ، دولت در حال واگذاری امتیاز بهره برداری طولانی مدت مراتع اصلاح شده به دامداران و عشایر می باشد. این امتیاز می تواند به وراث مرتعدار طرف قرارداد نیز به ارث برسد. تاكنون 14 میلیون هكتار از مراتع به این طریق به بهره برداران واگذار شده كه این سیاست ادامه دارد. توجه در موارد زیر می تواند در نیل به موفقیت در اجرای طرح موثر باشد: 1- اجرای طرح تعادل دام و مرتع باید در راستای سیاست های كلان و قوانین جاری كشور 2- مدیریت و استفاده اقتصادی از مراتع 3- حفاظت محیط زیست طبیعی 4- شناسائی و توجه به دانش های بومی ، حقوق و علاقمندی دامداران و عشایر 5- حفاظت از میراث فرهنگی و اجتماعی كشور همچنین اجرای موفقیت آمیز این برنامه به ویژه كسب اطلاعات اساسی در زمینه مدیریت پایدار اكولوژیكی مرتع مستلزم تنظیم سیستم پایش علمی برای ارائه گزارش نتایج فعالیتها به سیاست گزاران است. این گزارش در پیشبرد آگاهی عمومی موثر بوده و اطلاعات منطقی و صحیحی را در زمینه مدیریت و اداره مرتع برای كلیه طرفین درگیر این امر فراهم می سازد. گزارش ملی ارزیابی طرح تعادل دام و مرتع ، پیشبرد مدیریت پایدار اراضی مرتعی را از طریق تامین اطلاعات زیر نشان خواهد داد: 1- تامین اطلاعات تفسیر شده و سریع الدسترس موثر در تصمیم گیری های مربوط به سیاست منطقه ای و ملی 2- پیشنهاد و بكارگیری شیوه هایی برای ارزیابی تغییرات بوجود آمده در ظرفیت كار كردهای اكوسیستم بومی ، تولید اولیه و تنوع زیستی . 3- پیشنهاد و بكارگیری شیوه هایی برای ارزیابی تاریخچه خشكسالی و سایر رویدادهای سخت اقلیمی ، و گرایشات مرتع 4- پیشنهاد و بكارگیری ویژگیهایی برای كنترل و ارزیابی عوامل نهادی و اجتماعی اقتصادی تاثیر گذار بر تصمیمات مربوط به مدیریت سرزمین. 5- فراهم ساختن چارچوبی برای طرح دقیق نیازهای اطلاعاتی مدیریت اراضی. این گزارش همچنین مسیرهای متعدد و جدیدی را برای برنامه مدیریت منابع طبیعی تعیین نموده كه بشرح ذیل می باشد: - وسعت بخشیدن به اجتماع هدف - ایجاد ارتباط نزدیكتر با دیگر اجزای كلیدی مدیریت مرتع ، مثل جوامع محلی ، مالكان محلی ، سازمانهای غیر دولتی و موسسات توسعه و تحقیق - اصلاح ساختارهای ملی از طریق ایجاد تمركز و ایجاد روشی جدید برای سازماندهی مدیریت منابع طبیعی كشور - ایجاد مكانیزمهایی برای ارتباط و یادگیری بهینه گروهها و شبكه ها - ایجاد راههایی برای بخشیدن حیات دوباره به نهضت احیاء منابع طبیعی و سازماندهی آن و در نتیجه كمك به حفظ عزم ملی در احیاء منابع طبیعی كشور - حمایت از پروژه های مشاركتی و ابتكاری كه پیشبرد مدیریت منابع طبیعی پایدار و سودمند را در جهت مدیریت بهینه سرزمین بدنبال خواهد داشت. 2-بیابانزدایی سطح ملی : بیابانزایی به معنی تخریب سرزمین و كاهش توان تولیدی آن به هیچ وجه معضل جدیدی نبوده ، بلكه بخشی از پدیده توسعه طبیعی كشور ما بشمار می آید. اكوسیستم اراضی خشك حدود 78 میلیون هكتار از اراضی خاك ایران را در بر می گیرد كه از این میزان اراضی بیابانی شده و بیابانها بالغ بر 43 میلیون هكتار (2004و frw ) است. بیابانزایی مانع اولیه توسعه پایدار بشمار می آید. بیابانزایی نتیجه بهره برداری بی رویه از منابع توسط عوامل انسانی و اثرات پدیده طبیعی نظیر تغییر اقلیم می باشد. (1996و un ). در گذشته برخی اوقات اعتقاد بر این بود كه اثرات بهره برداری نامناسب از منابع طبیعی و مدیریت نادرست محیط زیست در یك منطقه تنها محدود به همان منطقه و مناطق همجوار آن می شود. لیكن امروز ، این مسئله ثابت گردیده كه اثرات این معضل می تواند به وسعت كره زمین باشد. در این ارتباط ، می توان اذعان داشت كه مرزهای جغرافیایی در مسائل مربوط به منابع طبیعی و محیط زیست تنها خطوطی فرضی روی نقشه جغرافیایی بوده و نمی توانند مانعی برای توسعه این آلودگی بشمار آیند. بیابانزایی مهمترین مشكل موجود در اراضی خشك ، نیمه خشك و خشك نیمه مرطوب بوده و ابعاد این مسئله تمامی مناطق را در سطح جهانی در برگرفته و تهدیدی برای امرار معاش بیش از 900 میلیون جمعیت جهان بشمار می آید (1994و un ). اهمیت این مسئله جامعه جهانی را برآن داشت تا نسبت به برقراری معاهده مقابله با بیابانزایی در سال 1994 اقدام نماید. جمهوری اسلامی ایران به مدد 40 سال تجربه موفق در امر مدیریت منابع طبیعی و تثبیت شنهای روان و مبارزه با بیابانزایی سهم بزرگی را در تدوین این معاهده به خود اختصاص داده است این كشور در سال 1996 كنوانسیون را تصویب نموده است. كنوانسیون موضوع مبارزه با بیابانزدایی را در سطح ملی با اجرای برنامه اقدام ملی و در سطح منطقه ای از طریق شبكه های موضوعی مطرح كرده است. باور عمومی بر این است كه اجرای برنامه نه تنها در نهایت منجر به كاهش بیابانزایی و تعدیل اثرات منفی خشكسالی می شود، بلكه منجر به توسعه پایدار میگردد. به عبارت دیگر می توان گفت موضوع كنوانسیون بیابانزدایی و توسعه پایدار با یكدیگر مرتبط می باشند و لذا با توقف تخریب اراضی و ریشه كنی فقر در ارتباط مستقیم هستند. پیش از تصویب كنوانسیون و در طی 40 سال گذشته ، ایران تلاشهای چشمگیری را در جهت مبارزه با بیابانزدایی انجام داده است كه حاصل آن شامل تثبیت بیش از 2 میلیون هكتار تپه های ماسه ای متحرك و اراضی بیابانی بوسیله استفاده از مالچهای نفتی و جنگلكاری بوده است. همچنین توسعه زیست محیطی و تكنولوژی و تشویق دانش سنتی در اصلاح و احیاء فضای سبز در اراضی تخریب شده و در نهایت احیاء بیش از 10 میلیون هكتار از اراضی مرتعی در مناطق خشك و نیمه خشك ایران با همكاری نزدیك دامداران و عشایر از جمله فعالیت های دیگر بیابانزدایی در کشورمیباشد. برنامه اقدام ملی بیابانزدایی دلایل اساسی تخریب سرزمین راه مطرح می كند و میزان فعالیتهای لازم برای جلوگیری و یا كاهش این عوامل را تعیین می كند. باتوجه به اهمیت موضوع کنوانسیون بیابانزدایی ، دولت جمهوری اسلامی ایران بخش بزرگی از درآمد ملی را به بیابانزدایی و كاهش اثرات خشكی اختصاص داده است. بعد از چند سال چالش بین دستگاههای مختلف دولتی و بخش خصوصی و بهره برداران برنامه اقدام ملی بیابانزدایی ایران آماده تصویب بوسیله نهادهای مربوطه مانند كمیته ملی بیابانزدایی شده است. هدف كلی در این راستا استفاده موثر و محدود از منابع موجود می باشد. اهداف اصلی تنظیم برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی : 1-تعیین فاكتورهای موثر در بیابانزایی و تعیین سطوح فعالیت ها و برنامه های اجرایی برای مبارزه با بیابانزایی و كاهش اثرات خشكی 2- تاسیس سیستمهای هشدار سریع خشكسالی 3- افزایش آگاهیها و رشد مقبولیت اجتماعی با محوریت استفاده از منابع 4- حفظ محیط زیست و ذخیره گاههای اكولوژیكی 5-تثبیت تپه های ماسه ای روان در مناطق بحرانی و تبدیل اراضی شنی و لم یزرع به اراضی تولیدی 6- توسعه برنامه های آبیاری پایدار 7- كشاورزی پایدار و مدیریت صحیح پوشش گیاهی طبیعی ، آب و خاك توسط كشاورزان كه در نتیجه منجر به افزایش تولیدات كشاورزی و سودآوری این حرفه می شود. 8- تشویق مشاركت عمومی در برنامه ریزی و فعالیتهای مقدماتی برای یافتن شكل كاربری و بهره برداری صحیح اراضی كه هر دو در طولانی مدت منجر به كاهش فقر و توقف تخریب سرزمین می شود. 9- كاهش مهاجرت به نواحی شهری از طریق توسعه اقتصادی اجتماعی جوامع روستایی و تاسیس یك الگوی معیشتی جایگزین كه تامین كننده درآمد در نواحی مستعد به خشكی است. برنامه های توسعه طولانی مدت و استراتژی مدیریت منابع طبیعی در ایران بر پایه توسعه پایدار با دیدگاه عمدتاً حفاظتی استوار می باشد. بعضی از عناصر این استراتژی عبارتند از : 1- اجرای برنامه های حفاظت خاك و مدیریت آبخیز در سطح ملی از طریق مشاركت 2- محافظت جنگل و مرتع و اجرای عادلانه و با ثبات برنامه های توسعه پایدار اكولوژیكی 3- برنامه جایگزینی سوخت فسیلی در جوامع عشایری ، این برنامه پایه توسعه جنگل و سیستمهای اكولوژیكی دیگر است 4- ارتقاء و توسعه مشاركت جوامع روستایی در مدیریت و بهره برداری مراتع و جنگلها كه در كل به حفاظت منابع طبیعی می انجامد. 5- توسعه برنامه های پایدار برای مقابله با فعالیتهای بیابانزا 6- مشاركت فعال مردم در فعالیتهای مدیریت آبخیز 7- كنترل سیل و استحصال آب و بهره برداری از آبهای سطحی 8- تهیه و اجرای طرح ملی آمایش سرزمین برای پایداری و كارآمد نمودن مدیریت منابع طبیعی 9- مدیریت مراتع بر پایه مدیریت جامع منابع متكی بر اصول توسعه پایدار سطح منطقه ای : بر پایه كنوانسیون بیابانزدایی كشورهای در معرض خطر بیابانزایی باید در اجرای برنامه ها و فعالیتهای بیابانزدایی خود برای مدیریت پایدار منابع طبیعی ارتباطات منطقه ای و یا چند جانبه داشته باشند. برای همكاریهای علمی و فنی و تقویت موسسات مرتبط ، دبیرخانه كنوانسیون بیابانزدایی 6 برنامه موضوعی را در قالب شبكه های منطقه ای سازماندهی كرده است. برای همكاریهای منطقه ای مقابله با بیابانزایی در همین ارتباط جمهوری اسلامی ایران بدلیل حسن شهرت خود در آسیا در زمینه مدیریت مراتع و تثبیت شن بعنوان میزبان شبكه مدیریت مرتع و تثبیت شنهای روان انتخاب گردید. از نقطه نظر ، تشكیلاتی ، فن آوری ، تحقیقاتی و ظرفیتهای آموزشی و توانائیهای ایران ، كشور ما می تواند با دیگر كشورهای منطقه در زمینه بیابانزدایی همكاری كند. منابع انسانی و مالی قابل توجهی به تحقیقات بیابانزدایی تخصیص داده شده كه در زمینه مدیریت مرتع ، تثبیت شن واستحصال آب ، كنترل سیلاب و جنگلداری صرف شده است. در نواحی خشك موفقیت های خوبی هم در زمینه اجرای پروژه هایی كه دولت مجری آنها بوده و هم پروژه هایی كه از طریق مردم با هدایت دولت به اجرا در آمده حاصل شده است. با توجه به این توانائیها جمهوری اسلامی ایران به عنوان میزبان شبكه سوم شبكه های منطقه ای ( شبكه مرتع و تثبیت شن) به كارگزاری سازمان جنگلها ، مراتع و آبخیزداری كشور انتخاب شد. همكاری سایر بخشهای درون وزارتخانه ای و سازمانهای ملی ، منطقه ای بین المللی می تواند پیشنهادات اجرایی و كمكهای ارزشمندی را به سایر كشورهای منطقه ارائه نماید. با توجه به اینكه تاثیرات هر كدام از عوامل بیابانزدایی در زمان و مكان تغییر می كند ، ارزیابی میزان بیابانزایی و نوع تخریب ناشی از عوامل بیابانزایی اعم از فعالیتهای انسانی یا عوامل اقلیمی بسیار مهم است. این ارزیابی باید با ملاحظات تنوع حیاتی و معیارهای كمی متناسب با جنبه های فرهنگی و پیشینه شاخصهای سنتی مورد توجه قرار گیرد. اجرای ارزیابی و ارزشیابی فعالیتها و برنامه نیازمند اطلاعات اساسی منابع ، فعالیتهای تحت پوشش و حساسیتهای منابع می باشد. ارزیابی بیابانزایی و فعالیتهای مرتبط با بیابانزدایی بر پایه شاخصها و خصوصیات هر ناحیه می باشد. یكی از مشكلات عمده در ارزیابی بیابانزایی و فعالیتهای مرتبط به بیابانزدایی عدم وجود اطلاعات و داده های به هنگام و در دسترس می باشد. سیستمهای سنتی برای تحقیقات و ارزیابی های اقتصادی اجتماعی كاربردی نیستند. این به دلیل غیر قابل انطباق بودن و كیفیت پایین این سیستمها می باشد. بنابراین تاسیس یك بانك اطلاعات در كشور و برقراری سیستمهای پیشرفته جمع آوری داده ها برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها ضروری است. بعلاوه، شاخصها و معیارهای وابسته برای ارزشیابی و كنترل فعالیتها و نتایج آنها و تغییرات اقلیمی باید تعیین شود. تاسیس نظام تحقیقاتی مناسب برای تعین شاخصها و معیارها اولویت اول برنامه ارزیابی و پایش می باشد. همچنین در سیستم دائمی پایش باید اطلاعات مربوط به موفقیت ها و شكستهای عملیات اجرایی و برنامه ها را هر 5 تا 7 سال یكبار جمع آوری و تجریه و تحلیل نمود. جمع بندی پیشنهادات كلیدی : - برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی در افزایش آگاهی عمومی در زمینه منابع طبیعی و جمع آوری و انتقال دانش ، مدیریت پایدار و عملی منابع طبیعی ، بوجود آوردن مهارتها و ظرفیتها و یكپارچگی اجتماعی موثر می باشد. - از طریق برنامه اقدام ملی بیابانزدایی بهبود اراضی با انطباق بر مدیریت پایدار منابع طبیعی و مدیریت عملی آب و خاك بوسیله بهره برداران به وجود می آید. - هدف برنامه اقدام ملی افزایش تولیدات پایدار از طریق بهبود مدیریت عملی منابع طبیعی كه ازجمله موثرترین اهداف در اجرای برنامه اقدام ملی می باشد هست و در برگیرنده بخشهای دولتی و بهره برداران اراضی می باشد. - باید فرصتهای آموزشی برای آموزش مروجین و اعضای گروههای مدیریت سرزمین از طریق شبكه مدیریت مرتع و تثبیت شن ، كه پایه برنامه های بین المللی در هر منطقه می باشد فراهم گردد. - یك بانك اطلاعاتی برای برنامه های مدیریت اراضی و پایش نتایج حاصل از اجرای برنامه ها در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری كشور ایجاد شود تا در قالب یك پروژه بتواند اطلاعات لازم برای دولت و كاربران اراضی را در مورد اقدامات انجام گرفته و یا نگرفته و تولیدات ، بازده آنها فراهم نماید. - این سیستم پایش دائمی باید موقعیتی را فراهم نماید تا بازخورد اجرای فعالیتها را از سطوح پائین ارزیابی كند و نهایتاً بتواند به مسئولین محلی و كارشناسان اجرایی و تصمیم گیران توصیه های اصلاحی لازم را در زمینه مدیریت منابع طبیعی و برنامه مدیریت اراضی ارائه نماید.