رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مدیریت امنیت اطلاعات mis'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. Managerr

    مدیریت امنیت اطلاعات mis

    مدیریت امنیت اطلاعات مفاهیم سیستمها سیستم، گروهی از عناصر می باشد كه به خاطر خواسته مشترك رسیدن به یك هدف با هم تركیب شوند (Mcleod 1998,12) .مثلاً دریك مركز اطلاعاتی، منابع انسانی، رایانه‌ای واطلاعاتی برای رسیدن به هدف مشترك كه همان ارائه اطلاعات به كاركنان یا مدیران آن موسسه می باشد باهم تركیب می شوند. درهرسیستمی پنج عنصر درونداد، برونداد، تبدیل، مكانیسم كنترل ودرنهایت اهداف وجود دارند. بطوریكه حركت سیستم بطوری است كه درونداد به برونداد، تبدیل می‌شود. دراین میان مكانیسم كنترل، فرایند تبدیل رابرای اطمینان از رسیدن به اهداف سیستم، زیرنظر قرار می دهد. مكانیسم كنترل توسط حلقه بازخود به جریان منابع متصل می شود. بطوریكه حلقه بازخورد اطلاعات رااز برونداد سیستم كسب می كند وآن رابرای مكانیسم كنترل قابل دسترسی قرار می دهد. مكانیسم كنترل، علائم بازخورد را با اهداف تطبیق داده ومنجر به علائمی به عنصر دررونداد می شود تا وقتی كه سیستم لازم است عملیاتش راتغییر دهد (Mcleod l998,12). وقتی سیستم ما یك مركز اطلاعاتی چون كتابخانه می باشد دروندادها، كتابها، مجلات، منابع الكترونیك و….می باشند وفرایند خدمات فنی، منابع كتابخانه ای مذكور را به برونداد كه همان موادقابل دسترسی برای ارائه خدمات بهتر وكارآمدتر به مراجعان وكاربران می باشد، تبدیل می كند .مكانیسم كنترل دراینجا رئیس یا شخصی است كه آن ارتباط میان این مراكز خدمات فنی ومجموعه سازی و خدمات عمومی را به عهده دارد وحلقه بازخورد دراینجا ارتباطات وروابطی است كه شخص رئیس رابا قسمتهای مختلف كتابخانه مذكور مرتبط می كند. هر سیستمی می تواند عملیات خود را كنترل كند. یك سیستم بدون مكانیسم كنترل، حلقه بازخورد وعناصر اهداف یك سیستم حلقه بازنامیده می‌شود. یك سیستم با سه عنصر كنترل (اهداف، مكانیسم كنترل وحلقه بازخورد) یك سیستم حلقه بسته نامیده می شود (Mcleod 1998,12-13) وهمانطوركه می دانیم حلقه‌ای كه بازباشد، حلقه نیست. حال سیستم ها رااز جهت ارتباط با محیط پیرامون خود به دودسته تقسیم می كنند: سیستمی كه با محیط پیرامون خود ارتباط داشته باشد را سیستم باز گفته وسیستمی كه با محیط پیرامون خودارتباط نداشته باشد یك سیستم بسته است. البته قابل ذكراست كه سیستم كاملاً بسته وجود ندارد. یك زیرسیستم بطور ساده، سیستمی درون سیستم دیگر می باشد. مثلاً دریك اتومبیل یك سیستم كلی وجود داردبنام اتومبیل وچندین سیستم فرعی وشاید درون آن سیستم های فرعی، سیستم های فرعی تری وجودداشته باشند مثلاً موتور خودرو یك سیستم دیگر است كه درون آن هم سیستم دیگری بنام كاربراتور قرار دارد. وقتی كه یك سیستمی، جزء سیستم بزرگتر می باشد، سیستم بزرگتر سوپرسیستم یا فوق سیستم نامیده می شود. برای مثال سیستم دولتی یك شهر یك سیستم است، امادرعین حال قسمتی ازیك سیستم بزرگتر بنام سیستم دولتی یك استان یا ایالت می باشد كه آن هم خود یك زیرسیستم دولت ملی می باشد. یك شركت تجاری یك سیستم فیزیكی می باشد. این شركت ازمنابع فیزیكی تشكیل یافته است. یك سیستم ادراكی، سیستمی است كه از منابع ادراكی (فكری) چون اطلاعات وداده ها برای نشان دادن یك سیستم فیزیكی استفاده می كند. یك سیستم ادراكی عموماً یك تصویر ذهنی درذهن مدیر می باشد مانند تصاویر یا خطوطی كه برروی یك برگه كاغذ یا درشكل الكترونیكی ذخیره شده دررایانه (Mcleod 1998,23-24) . روش سیستم ها ودیدگاه سیستمی بطوركلی هرموسسه ای برای تداوم جریان كاری خود نیازبه یك دید سیستمی دارد. دیدسیستمی كه همه بخش های درونداد وبرونداد وفرآیند تبدیل را ازطریق مكانیسم كنترل وحلقه بازخورد ، زیرنظرداشته ویك نوع یكپارچگی درتصمیم‌گیری، كه لازمه موفقیت یك مؤسسه می باشد، بوجود می آورد كه اثرات هرتصمیم رادردیگر بخش های به ظاهر غیرمرتبط هم درنظرداشته باشد. افراد ماهر درحل مسائل كسانی هستند كه محیط خودرا شناخته وسیستم های موثر جمع آوری اطلاعات رابوجود آورند آنان لزوم معیارهای عملكرد وشبكه های ارتباطی خوب را با كارمندان خودتشخیص داده اند. تمام اینها اجزاء پذیرش یك تفكرسیستمی است . اصطلاح مفهوم سیستمی برای نشان دادن این دیدگاه استفاده می شود. (مك لوید 1378، 136). حل كنندگان مسائل بازرگانی جزواولین كسانی نبودند كه به بررسی فرآیند حل مسأله پرداختند. این افتخار به دانشمندان علوم فیزیكی چون فیزیك‌دانان وشیمی‌دانان ودانشمند علوم رفتاری چون روانشناسان وجامعه شناسان باز می گردد. این دانشمندان حل نمودن مسأله رابه عنوان ابزاری جهت انجام آزمایشات كنترل شده مطالعه كردند (مك لوید 1378،200). مدیران برای حل مسائل مربوطه به موسسات نیازمند نوع نگرش ودیده سیستمی می باشند كه به روش سیستمی مشهوراست دراین روش اولین اقدام مدیردرشكل گرفتن موسسه به عنوان یك سیستم می باشد درمرحله دوم باید ازآنجا كه هرسیستمی با محیط خود ارتباط دارد، محیط موسسه درك شود. درمرحله سوم سیستمهای فرعی وزیرسیستمهای موسسه باید شناسایی شوند بعدازاین مراحل یافاز تجزیه وتحلیل مسأله می رسیم یعنی درمراحل قبلی شناخت كلی وداده های موردنیاز به دست آمد وهرحال باید آنها راپردازش كرد. اولین مرحله از این فاز گذراز سیستم به سطح زیرسیستم می باشد. دومین مرحله تحلیل ترتیبی اجزاء سیستم می باشد وحال به سومین فاز یعنی فاز طراحی وتركیب می رسیم. اولین مرحله این فاز شناسایی راه‌حل های گوناگون، دومین مرحله ارزیابی راه حل های شناخته شده، سومین مرحله انتخاب بهترین راه حل، مرحله بعدی اجرای راه حل وآخرین مرحله هم پیگیری جهت حصول اطمینان از تاثیر گذاری راه حل می باشد كه همان مكانیسم كنترل در روش سیستمی می باشد. متخصصان مدیریت اغلب معتقدند كه اگریك مدیرسازمان خودرابه عنوان یك سیستم درنظرگیرد، مكانیسم حل مسأله آنها آسانتر وكارآمدتر خواهدبود (Mcleod1998,11). باید متذكر شد كه ایده مشاهده هرچیری به عنوان یك سیستم، منحصر به اقتصاد نیست. درواقع یك نهضتی برای استفاده از مفهوم سیستم به عنوان یك وسیله فهم بهتر هرپدیده ای بوجودآمده است. این ایده اولین باردرسال 1937 توسط لودویگ وان برتالانفی( Ludwig von Bertallanffy) یك زیست شناس آلمانی ارائه شد. او این روش جدید راكه اشاره به فرمالیته كردن اصولی كه درسیستم ها عموماً بكارمی روند ،چه ماهیت عناصر شكل دهنده یا روابط یا نیروهای بین آنها، تئوری عمومی سیستم ها، نامگذاری كرد. بعدها درسال 1956 كنث بولدینق (Kenneth boulding) تئوری عمومی سیستم‌ها را به یك روش دیگر ارائه كرد. بولدینق دورویكرد درتوصیف تئوری عمومی سیستم ها درنظرگرفت(Mcleod1998,152).حاصل نگرش سیستمی استفاده از مدلهابرای توصیف پدیده هامی باشد. یك مدل چكیده چیزی است كه یك موجود (entity) نامیده می شود. چهارنوع مدل وجوددارند. فیزیكی، داستان وار، گرافیكی وریاضی، همه این مدلها به كاربر اجازه فهم بهتر وارتباط برقرار كردن با «موجود» رامی دهد، كه ازاین طریق ،دیگر عناصرهم درك می شوند. یك مدل عمومی سیستم های شركت می تواند برای تحلیل هرنوع سازمانی بكاررود، اما نمی‌توان انتظارداشت كه یك مدل برای یك سازمان خاصی ساخته شود. ارزش واقعی مدل عمومی سیستم ها، وقتی كه فردتازه فارغ التحصیل شده وكارش را شروع كند، آشكار می شود. مدل به فردبرای تنظیم شركتش كمك خواهد نمود. درآغاز، هرچیزی تازه خواهدبود:چهره های جدید، تسهیلات جدید، واژگان (ترمینولوژی) جدید، هیچ فرد را شگفت زده نخواهد كرد،به این علت كه مدل یك تصویر ذهنی ازآنچه مورد انتظاراست رابرای فرد، فراهم خواهدكرد (Mcleod1998,155-154). باید به یادداشته باشیم كه بهترین سیستم ها درصورتیكه كاربران آن را بكارنبرند توفیقی نخواهد داشت. وامروز سیستم هاومدلها با ابزارهای وسیستم های رایانه‌ای طرح ریزی شده وبه ندرت ازروشهای دستی برای یك سیستم یا مدل استفاده می‌شود.
×
×
  • اضافه کردن...