مديريت تغيير در سازمانهای پيچيده
سازمانهاي قرن بيست و يكم عمدتاً سازمانهايي بسيار پيچيدهاي هستند و شناخت آنها بسيار دشوار است و دشوارتر مديريت آنها . پيچيدگي سازمانهاي عمدتاً ناشي از درجه تخصصي شدن افراد و مشاغل درون آن سازمان ميباشد. عمده ترين عوامل تغيير در سازمانهاي پيچيده امروزي، تغييرات در حوزههاي زير ميباشد :
- رشد رقابت بين المللي
- توسعه ناهماهنگيهاي صنعت
- افزايش تنوع در فشارهاي كاري
- كوتاه شدن طول عمر محصولات
- توسعه سريع ارتباطات و فناوري اطلاعات
همانطور كه پيچيدگي افزايش مييابد ، مديران اثربخش ميبايست از " نيروهاي سازمان و كارهايي كه آنها انجام ميدهند" اطلاعات جامعي داشته باشند و همچنين اين مديران ميبايست مهارت استفاده از اين اطلاعات را در روشهاي كاربردي و منعطف داشته باشند. البته اهميت عواملي نظير "طرح استراتژي سازماني"، "شبكههاي غير رسمي"، "سبكهاي رهبري"، "مهارتهاي مذاكره"، "شناخت فرهنگي" را نميتوان ناديده گرفت. زيرا هر كدام از اين عوامل تاثيري بنيادي بر عملكرد سازمان دارد.
مديريت تغيير در سازمانهاي پيچيده دورنمايي ابتكاري را در مسائل و مشكلات مديريتي ارائه ميكند و راه حلهاي كاربردي و منعطف را براي حل اين مشكلات پيشنهاد ميدهد. مقالات مختلفيي بررسيهاي كاربردي را در حوزه سازمان ،حوزههاي ملي و حوزههاي فني انجام دادهاند. برخي از مباحث مهمي كه ميتوانند به عنوان موضوع مقالات ، كارگاههاي آموزشي و سمينارهاي مطرح شوند عبارتست از :
- نيروهايي كه باعث تغيير اهداف مديريت سنتي ميشوند .
- دورنمايي جديد در تصميمگيري مديريتي ( آنچه كه مديران ميتوانند از مطالعات و پژوهشهاي روز دنيا در زمينه پردازش اطلاعات ، تعصب شناختي و مهارتهاي فردي حل مسئله ؛ فرا بگيرند ) .
- بهبود كيفيت در تصميمگيريهاي تحت شرايط ابهام ، عدم اطمينان و ريسك .
- تكنيكهاي طراحي شده براي موفقيت در مشكلات و مسائل موقت .
- مشوقهاي ابتكاري كه ميتواند به سازمانهاي براي جذب ، نگهداري و مديريت كاركناني كه علاقهاي به پاداشها يا ارتقائات شغلي در محيط كاري خويش ندارند، پيشنهاد شود .
- عوامل موفقيت بحراني براي اجراي تغييرات تكنولوزيكي در محيطهايي كه امكان بروز مشكل زياد است و تنها تعداد اندكي از تكنولوژيها بدون اشكال اجرا شدهاند.
- شناخت فرهنگ سازماني ، نقش و فرآيند تغيير فرهنگ ، و آنچه كه مديران بايد درباره آن فرهنگ دانسته و آن را شكلدهي كنند.