جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مثلث'.
2 نتیجه پیدا شد
-
مطمئنا كساني كه سنشان بيشتر از 20 سال است، ديويد كاپرفيلد و شيرين كاري هايش را به خاطر دارند؛ عبور از ديوار چين، نصف شدن توسط اره برقي و ...، اما از ميان همه اين شيرين كاري ها، يكي از همه ترسناك تر به نظر مي رسيد: ديويد كاپرفيلد در برمودا . قرار نيست امروز پرده از اسرار ديويد كاپرفيلد برداريم، امروز قرار است با خوفناك ترين منطقه جغرافيايي جهان و اسرار آن آشنا شويم: مثلث برمودا پيشينه واژه مثلث برمودا اولين بار در سال 1964 توسط وينسنت گاديس استفاده شد. او در مقاله اي با همين نام براي اولين بار از مفقود شدن تعداد زيادي هواپيما و كشتي در مثلث برمودا خبر داد. پيش از او جورج.اكس.سندز هم در سال 1952 به اين اتفاقات عجيب اشاره كرده بود. در سال 1969 جان والاس اسپنسر كتابي با نام برزخ گمشده در مورد مثلث برمودا نوشت و كمي بعد از آن، مثلث شيطان ديگر نام شناخته شده در جهان به شمار مي رفت، اما رازآلودگي اين منطقه جغرافيايي مربوط به قرن حاضر نيست. اولين بار افسانه برمودا در نوشته هاي كريستف كلمب- كاشف نامي - مطرح شده است. با مطالعه نوشته هاي روزانه او مشخص مي شود كه اولين مشكل او در كشف دنياي جديد در درياي سارگاسو پديد آمده است. در يادداشت هاي او آمده است كه خدمه با ديدن پرندگان دريايي انتظار داشتند در فاصله كوتاهي به خشكي برسند، اما حتي چند روز دل دريا را شكافتن هم آنها را به ساحل يا حتي جزيره كوچكي نرساند. او در همين يادداشت ها به تاريخ چند روز بعد، فرود آمدن شهاب بزرگي را از آسمان به صورت توپي از نور كه از بالا افتاده است ثبت مي كند. كلمب در همين يادداشت ها مي نويسد كه چند روز بعد او و چند نفر از خدمه اش نورهاي رقصاني را در افق مشاهده كرده اند. اين دست گزارش ها در مورد برمودا چه از سوي كلمب و بعدها ديگر دريانوردان، هميشه اين منطقه جغرافيايي را به منطقه اي وهم آلود تبديل كرده است. از روزي كه كلمب به عنوان اولين انسان از دنياي قديم در اين منطقه پا گذاشته است تاكنون، اتفاقات ناگوار و مشكوكي در اين منطقه پيش آمده، بخصوص در يكصد سال گذشته كه با عبور هواپيماها از اين منطقه، ترافيك آن سنگين تر هم شده است. در همين دوره تا به حال يكهزار نفر جان خود را در برمودا از دست داده اند، اما در اينجا مسئله اي مهمتر از مرگ انسان ها مطرح است؛ اين افراد چگونه كشته شده اند؟ يا اگر كمي خرافاتي باشيم آيا اصلا كشته شده اند يا نه؟ موقعيت جغرافيايي مثلث برمودا در شرق فلوريداي آمريكا در اقيانوس اطلس قرار دارد. مثلث، واژه مناسبي براي اين منطقه نيست، چون درواقع اين منطقه يك بيضي (يا شايد دايره اي بزرگ) است. راس آن نزديك برمودا و قسمت انحناي آن از سمت پايين فلوريدا گسترش يافته و از پورتوريكو گذشته، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از ميان درياي سارگاسو عبور كرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. گفته مي شود طول جغرافيايي كرانه غربي برمودا 80 درجه است و روي خطي كه شمال حقيقي و شمال مغناطيسي در آن روي هم منطبق هستند، قرار دارد. در اين نقطه هيچ انحرافي در عقربه قطب نما محاسبه نمي شود، اما نظر ديگري در اين مورد وجود دارد كه مي گويد كرانه غربي برمودا 6 درجه با مركز تلاقي شمال حقيقي و مغناطيسي اختلاف درجه دارد. به هر حال همان طور كه مشاهده مي شود ابهامات در مورد اين مثلث شيطاني بسيار زياد است. بارزترين ويژگي اقليمي برمودا گرما و باران بسيار زياد است. بارش سالانه و طبيعي باران در اين منطقه 60 اينچ (152 سانتي متر) برآورده مي شود. اين ميزان، برآورد بارش سالانه آن است، اما گفته مي شود هربار كه يك توفان استوايي يا هاريكين (توفان هاي پرقدرت تر از توفان هاي استوايي مثل كاترينا) به اين منطقه مي رسد، ده ها اينچ باران فقط در عرض چند ساعت بر سطح منطقه باريده مي شود. برمودا در بين جغرافي دانان به خاطر تغييرات ناگهاني آب و هوايي و پديد آمدن توفان، بسيار مشهور است، به گونه اي كه در چندين مورد گزارش شده است كه پديده هاي اقليمي فقط در عرض چند ثانيه شكل گرفته اند. بادهاي بسيار سهمگين و بارش هاي سيل آسا هم هميشه از ويژگي هاي اين پديده هاي اقليمي كه معمولا توفان هستند، به شمار مي روند. در زير دريا هم وضع به همين منوال است. توپوگرافي كف اقيانوس در اين منطقه يكي از عجايب روزگار به شمار مي رود. باور عموم بر اين است كه اين منطقه از اقيانوس بسيار كم عمق است. اين قضيه در مناطقي از مثلث برمودا كه به فلوريدا نزديك است، صادق است، اما فقط چند مايل دورتر از آن، جايي كه صفحه قاره اي اطلس شمالي شكسته مي شود، ناگهان عمق آب به 12 هزار فوت مي رسد. عميق ترين منطقه مثلث برمودا با نام گودال پورتوريكو در 100 مايلي شمال پورتوريكو قرار دارد كه عمق آن 30هزار فوت تخمين زده مي شود. اين الگوي بسيار نامنظم توپوگرافي باعث شده است كه تا به امروز هيچ نقشه دقيق و واضحي از اين منطقه ارائه نشود. دانستني هاي جغرافي دانان در مورد سطح كف اقيانوس در اين منطقه بسيار محدود است و گفته مي شود در كف آن انواع غارها و پستي و بلندي هاي كوچك و بزرگ وجود دارد، البته محدوديت دانستني هاي ما از كف اقيانوس ها تنها به اين منطقه محدود نمي شود، با اين حال اخيرا دانشمندان با جرياني پرقدرت در زير جريان هاي معمولي اقيانوسي در اين منطقه برخورد كرده اند كه دقيقا برخلاف جريان هاي معمولي حركت مي كند. اين جريان پنهان تاثيرات زيادي بر آب هاي منطقه مي گذارد. يكي از اسرارآميزترين آنها، به وجود آمدن احجام بزرگ و سفيدي ست كه فقط از طريق ماهواره ها ديده مي شوند. شايد تطابق شمال حقيقي و شمال مغناطيسي در اين منطقه باعث وجود آمدن اين پديده هاي غريب و تا حدي ترسناك مي شود. در مورد خاصيت مغناطيسي اين منطقه هم بايد گفت چندي پيش تحقيقي گسترده در اين مورد از سوي ايالات متحده انجام گرفت. يكي از نتايج جالب آن، عدم وجود ميدان هاي بزرگ و شديد مغناطيسي ست؛ چيزي كه خلبانان هواپيماها و خدمه كشتي ها هميشه آن را مطرح مي كنند. البته دانشمندان معتقدند نبايد اين گفته را ناديده گرفت، چون هنوز چيزهاي بسيار زيادي در مورد ميدان مغناطيسي مثلث برمودا وجود دارد كه بر آنها پوشيده است. در شرق مثلث برمودا، همان طور كه گفته شد درياي سارگاسو قرار دارد. اين دريا، يكي از عوامل اصلي مشهور شدن برموداست. در اين منطقه از اقيانوس اطلس چند جزيره كوچك و چند دسته جلبك شناور بزرگ قرار دارد. بين اين جزاير و جلبك ها جريان آب گرمي درجهت عقربه هاي ساعت وجود دارد كه تاثير زيادي بر شرايط اقليمي منطقه مي گذارد و هميشه آن را آرام و مه آلود نگه مي دارد. اين دريا همان دريايي ست كه كلمب در آن گرفتار شده بود و به شوخي به ملوانان خود گفته بود كه هرگز نخواهند توانست از آن خارج شود. يكي ديگر از ويژگي هاي اين درياي خوف انگيز، قابليت آن براي كشيدن اجسام خارجي به درون خود است، به گونه اي كه گفته مي شود سارگاسو، قلب آهنربايي اطلس است. افسانه ها افسانه هايي كه در مورد مثلث برمودا در ميان مردم جهان وجود دارد بسيار عجيب و هولناك است. اولين موارد آنها همان طور كه اشاره شد به يادداشت هاي روزانه كريستوف كلمب بازمي گردد، اما اين يادداشت ها در برابر موارد بعدي بسيار معمولي تر و حتي گاهي منطقي تر به نظر مي رسند. عجيب ترين افسانه مثلث برمودا پرواز 19 است كه در دسامبر 1945 اتفاق افتاد. اين هواپيما در ساعت 2:10 از پايگاهي در ايالت فلوريدا به هوا بلند شد. اين پرواز، پروازي آزمايشي براي آزمايش بمب هاي جديد ارتش آمريكا بود. يك ساعت پس از پرواز، خلبان پرواز با راديو اعلام كرد كه هيچ كدام از سيستم هاي او كار نمي كنند. ايستگاه زميني از خلبان خواست به سمت شمال تغيير مسير دهد. چند دقيقه بعد ارتباط اين پرواز به همراه تمامي خدمه اش با زمين قطع شد و ديگر هيچ وقت اثري از لاشه هواپيما يا جسد خدمه اش يافت نشد. اين اتفاق در 5:50 بعدازظهر اتفاق افتاد. در ساعت 6:20 قايق نجات دامبو براي يافتن هواپيماي پرواز 19 راهي منطقه شد، اما هواي توفاني مانع كار آنان شد و پس از آن هرگز اثري از پرواز 19 يافت نشد. در مورد اكثر تراژدي هاي مثلث برمودا چند نكته مشترك وجود دارد. در بيشتر آنها ارتباط راديويي كشتي ها و هواپيماها تا آخرين لحظه با پايگاه زميني برقرار بوده و هميشه پيام هاي غيرعادي مخابره مي شده است كه حاكي از عدم كنترل آنان روي دستگاه ها و ابزارها بوده يا چرخش عقربه هاي قطب نما به دور خود و تغيير رنگ آسمان اطراف به زردي و مه آلودي، آن هم در روز صاف و آفتابي يا تغييراتي غيرعادي در آب ها كه تا لحظاتي قبل آرام بوده اند، بدون بيان هيچ دليل روشني از چگونگي آنها مخابره مي شوند. در مواردي هم گزارش شده كه نقطه تاريك بزرگي در ميان ستارگان در آسمان ديده شده كه نوري متحرك از طرف زمين به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپديد شده اند. در تمام مدت ديده شدن تاريكي، دستگاه ها و ابزارهاي قايق هاي ناظر از كار افتاده بودند كه پس از رفع تاريكي آسمان، دوباره شروع به كار كرده اند. در يك مورد هم پيامي عجيب از يك كشتي باري ژاپني بدين مضمون دريافت شده است: خطري همانند يك خنجر هم اكنون بسرعت مي آيد. ما نمي توانيم فرار كنيم . جالب است بدانيد پس از مخابره اين پيام، كشتي ناپديد شد و هرگز يافت نشد. اما عجيب ترين داستان برمودا به يك پرواز مسافري مربوط مي شود. ارتباط راداري اين هواپيماي مسافربري در حالي كه براي فرود آماده بود، ناگهان قطع شد و 10دقيقه، هيچ ارتباطي - چه راداري يا راديويي - با فرودگاه فلوريدا نداشت. پس از 10 دقيقه هواپيما دوباره در صفحه رادار ظاهر شد و بسيار عادي در باند فرود آمد، اما خلبان و خدمه آن از آنچه افراد پايگاه مي گفتند اظهار بي اطلاعي مي كردند، زيرا تا آنجا كه به آنها مربوط بود هيچ اتفاق غيرعادي نيفتاده بود، جالب اينكه ساعت هاي تمام سرنشينان 10 دقيقه از زمان واقعي عقب تر بود، درحالي كه هواپيما درست 20 دقيقه قبل از اين واقعه، وقت اصلي را با فرودگاه كنترل كرده بود و در آن هيچ اختلاف زماني بين فرودگاه و هواپيما وجود نداشت. آيا واقعا هواپيما 10 دقيقه از بعد زمان و مكان زمين خارج شده بود؟ آيا هواپيما براي 10 دقيقه به بعد زمان و مكان ديگري منتقل شده بود؟ اينها سئوالاتي ست كه به نظر مي رسد هرگز پاسخ منطقي براي آنها پيدا نخواهد شد و همگي به حضور شيطاني مثلث برمودا در آن منطقه مربوط مي شود. حقيقت برمودا دلايل منطقي و غيرمنطقي زيادي براي توجيه پديده هاي غيرطبيعي مثلث برمودا ارائه شده است كه به بعضي از آنها اشاره خواهد شد. آب و هواي استوايي: اين منطقه از لحاظ اقليمي، يكي از بحراني ترين مناطق اقيانوسي دنيا به شمار مي رود. همان طور كه گفته شد ممكن است در عرض چند دقيقه، توفاني عظيم در آن پديد بيايد؛ توفاني كه مي تواند هر هواپيما يا شناوري را در چند لحظه نابود كند. جالب است بدانيد اكثر اين توفان ها حتي توسط ماهواره ها هم شناسايي نمي شوند. دريانوردان آماتور: طبق آمارها در اين منطقه در جهان بيش از هر جاي ديگر درخواست كمك مي شود (حدود 8 هزار مورد در سال يا به عبارتي بيش از ۲۰ مورد در روز). اكثر اين درخواست ها از سوي ملوانان آماتور و غيرحرفه اي ست كه با داشتن ذهنيت منفي از برمودا، هر پديده اي را در اين منطقه، پديده اي ماوراي زميني مي دانند. زلزله هاي زيرزميني: هرچند تا به حال هيچ پديده زميني در اين منطقه رسما ثبت و گزارش نشده است، دانشمندان زلزله هاي زيادي را در كف اقيانوس در منطقه مثلث برمودا كشف كرده اند. اين زلزله ها مي توانند در مناطق كم عمق تر باعث پديده هاي مخربي همچون سونامي شرق آسيا شوند. جريان آب خليج: اين جريان اقيانوسي بسيار پرقدرت است و حتي گزارش شده كه سرعت آن در برخي مناطق به پنج مايل بر ساعت هم مي رسد. اين جريان براي اينكه قايق ها را چندصد مايل به اين طرف و آن طرف بكشاند، كافي ست؛ خصوصا اگر خدمه كشتي براي مقابله با اين جريان آمادگي قبلي نداشته باشند. اين جريان در تركيب با مغناطيس غيرمعمولي منطقه مي تواند باعث هر پديده پيش بيني نشده اي باشد. تئوري حباب هاي گازي: نظريه حباب هاي گازي نظريه اي عجيب، اما منطقي به نظر مي رسد كه از سوي برخي دانشمندان مطرح مي شود. اين دسته از دانشمندان بر وجود ميزان بسيار زيادي هيدرات گازي در اين منطقه اعتقاد دارند كه اين گازها باعث ايجاد چگالي زيادي در آب مي شود و همين امر مي تواند باعث بروز پيامدهاي ناگواري شود. علاوه بر اين نظريه هاي علمي، نظريات غيرمعقول و ماورايي زيادي هم در مورد اتفاقات برمودا ارائه شده است كه بيشتر از سوي انسان هاي خرافاتي عنوان و پذيرفته مي شوند. برخي معتقدند موجوداتي فرازميني اين منطقه را براي انتخاب نمونه هاي آزمايشگاهي خود كه انسان ها باشند انتخاب كرده اند و هرچند وقت يك بار يك يا چند نمونه را با خود به فضاي ماوراي زمين مي برند. با اين حال حتي همين انسان ها هيچ گزارشي از ديده شدن بشقاب پرنده ها منتشر نكرده اند. برخي ديگر مي گويند مثلث برمودا محلي ست كه شهر گمشده آتلانتيس در آن قرار دارد، البته اين نظريه هم در حد همان موجودات فضايي ست و نمي توان آن را باورپذير دانست. در اين مورد نظريات ديگري هم وجود دارد كه همگي از نظر علمي غيرقابل توضيح هستند. به هر حال تا روزي كه علم انسان دانش محور، اسرار اين مثلث شيطاني را حل نكند، ايده هاي غيرعلمي ادامه خواهد داشت. مثلث اژدها درياي شيطان و مثلث اژدها در درياي فيليپين در شرق سواحل چين به خاطر بلعيدن يكباره شناورها و خدمه اش مشهور است. در حالي كه طبق افسانه هاي محلي و بومي، اين منطقه متعلق به سلسله هاي پادشاهي گمشده اي است كه در زير دريا مستقر شده اند، دانشمندان معتقدند اين منطقه هم همانند مثلث برمودا در ديگر سوي جهان داراي خواص مغناطيسي ويژه اي ست. افسانه ديگري در مورد مثلث اژدها وجود دارد كه طبق آن اژدهايي در اعماق آب هاي اين منطقه زندگي مي كند و هر گاه كه اژدها حركت مي كند، امواج وحشتناكي در پي حركت او به وجود مي آيد. به هر حال دولت ژاپن در سال 1950، اين منطقه را منطقه خطرناك معرفي كرد و به ماهيگيران و ديگران توصيه كرد به اين منطقه سفر نكنند. در سال 1952 هم شناوري تحقيقاتي از جانب دولت ژاپن براي بررسي ابهامات موجود به درياي شيطان ارسال شد كه هيچ گاه باز نگشت و تمام 9 محقق و 22 سرنشين آن براي هميشه مفقود شدند
-
تبدیل ستاره مثلث مقدمه تبدیل ستاره مثلث در درایوها و در موتورهای القایی بکار می رود. این تبدیل به تئوری سه فاز ( یا سیستم های چند فازه) مرتبط می شود و نام انگلیسی این تبدیل (Y-delta) از شکل دیاگرام مداری گرفته شده که به ترتیب شبیه حرف Y و حرف یونانی Δ است. اصول تبدیل ستاره مثلث این تبدیل به منظور بوجود آوردن معادل هایی برای شبکه هایی با سه ترمینال بوجود آمده است. برای بدست آوردن شبکه معادل می بایست مقاومت بین هر دو ترمینال برای هر دو شبکه یکسان باشد. ساختارها دو ساختار مختلف برای اتصال موتورهای الکتریکی به شبکه سه فاز وجود دارد: سیم پیچی ستاره ـ سرعت پایین، ولتاژ استاندارد بالا سیم پیچی مثلث ـ سرعت بالا، ولتاژ پایین انتخاب ستاره مثلث می تواند مانند یک دنده برای سرعت یک موتور الکتریکی عمل کند. موتورها را به صورت ستاره راه اندازی می کنند و پس از رسیدن به سرعت نامی آنرا تبدیل به مثلث می کنند تا عملکرد موتور بهبود یابد. اتصال ستاره برای کاهش دادن تعداد اتصالات الکتریکی به یک ژنراتور انتهای هر یک سیم پیچ ها را به یک نقطه مشترک که نقطه خنثی یا نقطه شروع نامیده می شود، متصل می کنند. انتهای دیگر اتصال خودش را دارد. در این صورت برای یک موتور سه فاز، چهار اتصال به ژنراتور خواهیم داشت: یک اتصال خنثی و سه فاز. مزیت این روش این است که سیم خنثی را می توانیم نازک تر از سیم های فاز بسازیم و بنابراین هم در وزن و هم در هزینه صرفه جویی خواهیم کرد. در برخی از سیستم ها، سیم خنثی حذف می شود و جریان های بازگشتی از طریق زمین عبور می کنند. اتصال مثلت وقتی که به یک ژنراتور سه سیم وصل شود که هر سیم به دو سر مقابل دو سیم پیچ مجاور وصل شده باشد، یک اتصال مثلث ایجاد کرده ایم. اتصال مثلث می تواند بدون اتصال به زمین باشد که زمانی بسیار استفاده می شد. امروزه برخی سیستم های مثلث زمین گوشه وجود دارند که نقطه A در آنها زمین شده و برخی سیستم های مثلث سر وسط زمین شده که در آنها نقطه ای وسط A و C روی سیم پیچ زمین شده است و نیز تعدای سیستم های زیگزاگ زمین شده که یک نقطه خنثی را برای زمین کردن با استفاده از تبدیل زیگزاگ بوجود می آورد.