رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مادرجان دوستت دارم'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. anjello

    مادر...بهترین ترانه هستی

    اسمان را گفتم می توانی آيا بهر يک لحظهء خيلی کوتاه روح مادر گردی صاحب رفعت ديگر گردی گفت نی نی هرگز من برای اين کار کهکشان کم دارم نوريان کم دارم مه وخورشيد به پهنای زمان کم دارم *** خاک را پرسيدم می توانی آيا دل مادر گردی آسمانی شوی وخرمن اخترگردی گفت نی نی هرگز من برای اين کار بوستان کم دارم در دلم گنج نهان کم دارم *** اين جهان را گفتم هستی کون ومکان را گفتم می توانی آيا لفظ مادر گردی همهء رفعت را همهء عزت را همهء شوکت را بهر يک ثانيه بستر گردی گفت نی نی هرگز من برای اين کار آسمان کم دارم اختران کم دارم رفعت وشوکت وشان کم دارم عزت ونام ونشان کم دارم *** آنجهان راگفتم می توانی آيا لحظه يی دامن مادر باشی مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی گفت نی نی هرگز من برای اين کار باغ رنگين جنان کم دارم آنچه در سينهء مادر بود آن کم دارم *** روی کردم با بحر گفتم اورا آيا می شود اينکه به يک لحظهء خيلی کوتاه پای تا سر همه مادر گردی عشق را موج شوی مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی گفت نی نی هرگز من برای اين کار بيکران بودن را بيکران کم دارم ناقص ومحدودم بهر اين کار بزرگ قطره يی بيش نيم طاقت وتاب وتوان کم دارم *** صبحدم را گفتم می توانی آيا لب مادر گردی عسل وقند بريزد از تو لحظهء حرف زدن جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی گفت نی نی هرگز گل لبخند که رويد زلبان مادر به بهار دگری نتوان يافت دربهشت دگری نتوان جست من ازان آب حيات من ازان لذت جان که بود خندهء اوچشمهء آن من ازان محرومم خندهء من خاليست زان سپيده که دمد از افق خندهء او خندهء او روح است خندهء او جان است جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم *** کردم از علم سوال می توانی آيا معنی مادر را بهر من شرح دهی گفت نی نی هرگز من برای اين کار منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم قدرت شرح وبيان کم دارم *** درپی عشق شدم تا درآئينهء او چهرهء مادر بينم ديدم او مادر بود ديدم او در دل عطر ديدم او در تن گل ديدم اودر دم جانپرور مشکين نسيم ديدم او درپرش نبض سحر ديدم او درتپش قلب چمن ديدم او لحظهء روئيدن باغ از دل سبزترين فصل بهار لحظهء پر زدن پروانه در چمنزار دل انگيزترين زيبايی بلکه او درهمهء زيبايی بلکه او درهمهء عالم خوبی, همهء رعنايی همه جا پيدا بود همه جا پيدا بود :icon_gol::icon_gol::icon_gol:
×
×
  • اضافه کردن...