رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'قیمت گذاری'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. قيمت‌گذاری در بازارهای الکترونيک امروزه پدیده اینترنت و جهانی شدن به عنوان لازم و ملزوم یکدیگر مطرح شده اند، به گونه ای که اندیشمندان این دو را از یکدیگر قابل تفکیک نمی دانند و معتقدند اینها تسهیل کننده یکدیگر هستند. دیگر اینترنت یک ابزار قابل چشم پوشی و یا برای سرگرمی نیست، بلکه به یکی از لوازم ضروری زندگی بشر مدرن و رو به توسعه امروزی تبدیل شده است. اینترنت و به طور کلی دنیای الکترونیک همه ابعاد زندگی و جوامع بشری را دستخوش تغییر خود کرده است به تبع آن بازارها نیز دچار تغییرات ماهیتی و شکلی شده اند. به این بازارها که در اثر تاثیر و به کارگیری دنیای الکترونیک شکل گرفته اند، بازارهای الکترونیک گفته می شود. همانطور که ماهیت بازار تغییر کرده است، قابل پیش بینی است که سایر موارد وابسته به آن نیز تغییر کند. ازجمله این موارد استراتژی های قیمت گذاری است که می بایستی متناسب با نوع بازار تغییر کند. در این مقاله کوشش شده است استراتژی های قیمت گذاری در بازارهای الکترونیک معرفی و به طور مختصر تشریح شود. روند رو به رشد به کارگیری فناوری اطلاعات منجر به بروز و ظهور تجارت الکترونیک در قالب استفاده از بازارهای الکترونیک در اکثر صنایع شده است. به گونه ای که پس از ظهور B۲B،B۲C،C۲C هم اکنون بحث دولت الکترونیک و G۲G مطرح شده است که این نشان دهنده موج جدید کسب و کار است. ورود به بازارهای الکترونیک و تلاش به منظور بقا در این بازارها مستلزم بازنگری در کلیه ابعاد، مباحث و استراتژیهای کسب و کار در بنگاههاست. یکی از این مباحث «قیمت گذاری» است. قیمت به عنوان یکی از عوامل چهارگانه آمیخته بازاریابی است که با سیاستگذاری درست و دقیق بر روی آن بنگاهها می توانند علاوه بر تاثیر گذاری بر رفتار بازار هدف در راستای تحقق اهداف بازاریابی، درآمد و سود سرشاری نصیب خود کنند. از آنجایی که قیمت یکی از عوامل موثر بر تصمیم به خرید مصرف کننده(مشتری) است، تعیین قیمت نامناسب در مواردی تاثیرات جبران ناپذیری بر بنگاهها وارد و منجر به کاهش سودآوری، کاهش سهم بازار و کاهش اعتبار بنگاهها می شود. از این رو بنگاهها باید با استراتژی های قیمت گذاری در عرصه کسب و کار نوین که همان بازار الکترونیک است آگاه باشند. از این رو در این مقاله استراتژی های نوین قیمت گذاری در بازارهای الکترونیک به طور مختصر تشریح می شود. ● قیمت گذاری چیست؟ به طور ساده قیمت گذاری یعنی تعیین قیمت برای کالا یا خدمت. قیمت گذاری فعالیتی است که باید تکرار شود و فرایندی مداوم و پیوسته محسوب می شود (Shipley,۲۰۰۱) این تداوم ناشی از تغییرات محیطی و عدم ثبات شرایط بازار است که لزوم جرح و تعدیل قیمت را ایجاد می کند. قیمت گذاری با هدف حداکثر کردن سود،افزایش سهم بازار ،رهبری کیفیت، ادامه حیات و یا افزایش قیمت بازار صورت می گیرد. ● بازار الکترونیک بازار الکترونیک اساس تجارت الکترونیک است. امروزه سیستم های اطلاعاتی وجود دارند که شرکتها را به هم پیوند می دهند و این شرکتها با مشتریان و تامین کنندگانشان همانند یک مجموعه واحد تلقی می شوند. بازار الکترونیک یک سیستم اطلاعاتی میان سازمانی است که به خریداران و فروشندگان این امکان را می دهد که در مورد قیمتها و محصولات ارائه شده به تبادل اطلاعات بپردازند. این بازار به عنوان واسطه عمل می کند و شرکت کنندگان در این بازار می توانند خریداران، فروشندگان و یا طرفهای سوم مستقل و یا کنسرسیوم های میان چند شرکت باشند. بازارهای الکترونیک،کانونها و محلهای تجاری تعاملی است که در آن شرکتهای مختلف برای انجام فعالیتهای تجارت به تجارت در تجارت الکترونیک و دیگر فعالیتهای مربوط به تجارت الکترونیک گرد هم می آیند. ● قیمت گذاری در بازار الکترونیک قیمت گذاری در بازار بر مبنای هزینه صورت می گیرد. در یک زنجیره ارزش عمودی فعالیتها باید به صورت سلسله مراتبی تعریف شوند که تا مراحل اولیه آن انجام نشود، نمی توان مراحل بعدی را آغاز کرد. چون قیمت گذاری در تجارت الکترونیک به صورت عمودی نیست ، قیمت گذاری بر مبنای هزینه دیگر پاسخگوی نیاز بازار نیست. عمودی نبودن زنجیره ارزش موجب می شود کالاهایی که در بازار از ارزش پایین تری برخوردار هستند، هزینه تولید بالایی داشته باشند. به علت پایین بودن هزینه جستجو در اینترنت قیمت و حاشیه سود نیز کاهش می یابد. همچنین بدین دلیل این که خرده فروشان در بازارهای الکترونیک حذف می شوند، هزینه ها و در نتیجه قیمت کاهش می یابد.بازارهای الکترونیک با ایجاد تنوع در کالا و خدمات قیمتهای متنوعی را ارائه می دهند که مشتریان بنابر توانایی مالی و میزان رفاه خود، کالا و خدمات متناسب با خود را دریافت می کنند. شرکتها می پندارند اگر قیمت کالاهای آنان نسبت به رقبا پایین تر باشد، می توانند بازار را در اختیار بگیرند. اگرچه ممکن است در بازارهای فیزیکی این اتفاق روی دهد اما در بازارهای الکترونیک از اهمیت زیادی برخوردار نیست. ● قیمت گذاری پویا در بازار الکترونیک قیمت گذاری پویا استراتژی قیمتی است که در آن قیمتها در هر لحظه به خاطر مشتریان و مصرف کنندگان و یا به دلیل مجموعه محصولات و خدمات ارائه شده تغییر می کند. اگرچه چنین استراتژی قیمتی در بازارهای فیزیکی وجود داشت، اما در بازارهای الکترونیک به دلیل تفاوت در زنجیرة ارزش ماهیت و اهمیت دیگری می یابد. قیمت گذاری پویا یکی از مهمترین هدایای اینترنت است. قیمت گذاری پویا، قیمت گذاری در محیطی است که در آن قیمتها ثابت نیستند بلکه انعطاف پذیر هستند. (Mohammed et.al, ۲۰۰۲, p۳۳۲) قیمت گذاری پویا را می توان خرید و فروش کالاها و خدمات در بازاری تعریف کرد که قیمتها در واکنش به شرایط عرضه و تقاضای بازار براحتی کم و زیاد می شوند. (Bousseau and Gressens, ۱۹۹۹) قیمت گذاری پویا مکانیزمی است که در آن قیمتها و شرایط بر اساس قیمت دهی شرکت کنندگان در بازار تعیین می شود. قیمت گذاری صحیح با توجه به هزینه ها، مشتریان و رقبا صورت می گیرد. وقتی هر یک از این متغیرها تغییر کند، بهترین قیمت نیز ممکن است تغییر کند. قیمت گذاری صحیح نیازمند اطلاعات است. در یک بازار پیچیده و به شدت رقابتی، پیش بینی و محاسبه تقاضا، مشکل و گاه غیرممکن به نظر می رسد. بنابراین اینترنت به عنوان یک بازار پیچیده موجب ایجاد حساسیت قیمتی بالایی می شود. مشکل دیگر فروشندگان اینترنتی، این است که مشتریان مختلف قیمتهای متفاوتی می پردازند. قیمت گذاری در این بازارها هم باید جوابگوی اختلافات در بین اقشار مختلف مشتریان باشد و هم گروهها را حمایت و تشویق به خرید کند. بدین علت که بازارهای الکترونیک پیچیده هستند، استفاده از قیمتهای ثابت ممکن است، مشکل زا باشد. پس برخی از شرکتها از قیمت گذاری پویا استفاده می کنند. وقتی شرایط با چنین سرعتی تغییر می کند، تنها رهیافتهای قیمت گذاری ،قیمت گذاری پویا خواهد بود. (Rashinghani, ۲۰۰۴). با توجه به امکان به دست آوردن سریع اطلاعات از میزان تقاضا، رقبا و مشتریان [عوامل تأثیرگذار در قیمت گذاری] امکان قیمت گذاری پویا به وجود می آید و گاه قیمت یک کالا چند بار در یک روز می تواند تغییر یابد. (Mohammed et.al,۲۰۰۲,pp۳۳۲-۳۵۶) ● حراجی انگلیسی معروفترین نوع حراجیها، حراجیهای انگلیسی هستند. در این حراجیها، خریداران قیمتهایشان را بالا می برند تا اینکه در نهایت تنها یک خریدار باقی بماند. در این حراجیها فروشندگان می توانند حداقل قیمتی را برای فروش تعیین کنند که اگر در قیمت گذاری به آن حداقل نرسید، می تواند کالا را نفروشد. البته بر اساس نوع حراجی این حداقل قیمت می تواند برای قیمت دهندگان اعلام شود و یا مطرح نشود. ● قیمت گذاری معکوس در حراجیهای انگلیسی بسیاری ازشرکتها از قیمت گذاری معکوس به عنوان یک سیاست در حراجیهای خود استفاده می کنند تا به این وسیله در هزینه های تأمین شرکتها صرفه جویی شود. در این گونه سایت ها، ابتدا درخواستی برای یک طرح و یا درخواستی برای یک اعلام قیمت جهت به راه انداختن یک حراجی توسط یک شرکت مطرح می شود. در این حراجی آن شرکتی برنده خواهد بود که کمترین قیمت را برای تأمین آن محصول یا کالا و خدمات ارائه کند. اینگونه بازارهای آزاد از آنجا که هزینه های تأمین شرکتها را برای درخواستهایشان کاهش می دهند، امروزه و مخصوصاً در تجارت های B۲B بسیار شناخته شده هستند. البته این نوع حراجیها تنها محدود به کسب و کار B۲B نمی شود، بلکه برخی سایت ها از این نوع حراجیها برای ارائه خدمات و محصولات به مشتریان نیز بهره می برند.
  2. spow

    استراتژی های قیمت گذاری

    [h=2]استراتژی های قیمت گذاری[/h] اصولاً مدیر بنگاه‌ یا هر شخص حقیقی یا حقوقی که قصد دارد کالاها یا خدمات‌اش را در بازار عرضه کند، در پی افزایش سود است. استفاده به‌جا از سیاست قیمت‌گذاری مناسب یکی از روش‌های بیشینه‌ کردن سود می‌باشد. برای قیمت‌گذاری کالا یا خدمات روش‌های مختلفی وجود دارد. در این مقاله بعضی از مهم‌ترین آن‌ها را معرفی می‌‌کنیم. 1- قیمت‌گذاری برتر (Premium Pricing): این مدل قیمت‌گذاری در جایی مناسب است که مزیت اقتصادی قابل توجهی برای محصول ما وجود دارد. به عبارت دیگر محصول ما مشتری خاص دارد: مشتری‌ای که به خاطر برتری محصول ما حاضر نیست نیاز خود را از طریق رقیب تجاری ما برطرف کند. همین منحصر به‌ فرد بودن باعث می‌شود که ما بتوانیم از قیمت‌های بالا برای عرضه‌ی محصول استفاده کنیم. قیمت‌گذاری برتر سیاستی است که می‌توان برای محصولات برتر قیمت‌های بالایی را مطرح کرد. از این روش معمولاً برای قیمت‌گذاری کالاها یا خدمات لوکس استفاده می‌شود. به نظر شما آیا در حالت "بازار انحصاری" هم می‌توان از "قیمت‌گذاری برتر" استفاده کرد؟ 2- قیمت‌گذاری نفوذی (Penetration Pricing): در این روش قیمت‌گذاری، ابتدا قیمت محصول به‌ طور غیر واقعی پایین تعیین می‌شود تا سهم بیش‌تری از بازار جذب شود. بعد از جذب سهم قابل قبولی از بازار، کم‌کم بر قیمت محصول افزوده می‌شود. 3- قیمت‌گذاری مقتصدانه (Economy Pricing): از این سیاست قیمت‌گذاری زمانی استفاده می‌شود که عرضه‌کننده، افراد با درآمد پایین را بازار هدف خود قرار داده است. در این حالت محصول ارزان با کیفیت پایین ارائه می‌شود. کالاهای وارداتی چینی در کشور ما اغلب از این نوع قیمت‌گذاری پیروی می‌کنند.استراتژی قیمت گذاری 4- سرشیرگیری قیمتی (Price Skimming): از این استراتژی زمانی استفاده می‌شود که برای محصول ما مزیت رقابتی زیادی وجود دارد که البته این مزیت چندان نمی‌تواند پایدار باشد. در این استراتژی، قیمت بالایی برای محصول در نظر گرفته می‌شود. در ابتدا، به خاطر مزبت رقابتی چشم‌گیر محصول ما، تقریباً تمامی سهم بازار در اختیار ماست. به این ترتیب، با توجه به سود اقتصادی قابل توجهی که برای عرضه‌ی این محصول در بازار به‌وجود آمده است، رقبا تحریک می‌شوند که محصول مشابهی را به بازار عرضه کنند. با ورود رقبا به بازار و افزایش عرضه‌ی محصول، سهمی از بازار که در اختیار ماست کاهش می‌یابد و بازار ما را مجبور به کاهش قیمت می‌کند. تولیدکنندگان ساعت دیجیتالی در دهه‌ی ۱۹۷۰ از این سیاست برای قیمت‌گذاری کالای‌شان استفاده کردند. معادل "سرشیرگیری قیمتی" برای ترکیب انگلیسی Price Skimming ترجمه‌ی پیش‌نهادی همین پایگاه می‌باشد و در جای دیگری به کار نرفته است. فکر می‌کنید وجه تشابه گرفتن سرشیر با این استراتژی قیمتی در چیست؟ سیاست‌های قیمت‌گذاری برتر، نفوذی، مقتصدانه، و سرشیرگیری چهار روش اصلی هستند. اگر برای قیمت‌گذاری دو معیار قیمت و کیفیت (مزیت رقابتی) کالا را اصل قرار دهیم، بسته به پایین یا بالا بودن هر یک از این متغیرها، به چهار روش اصلی می‌رسیم که در بالا ذکر شد. در حالت قیمت بالا، دو روش قیمت‌گذاری برتر و سرشیرگیری وجود دارد که اولی برای کالای با کیفیت بالا و دومی برای کالای با کیفیت پایین است. و در حالت قیمت پایین، دو روش قیمت‌گذاری نفوذی و مقتصدانه موجود است که اولی برای کالای با کیفیت بالا و دیگری برای کالای با کیفیت پایین است. به نظر شما آیا استراتژی‌های قیمت‌گذاری دیگری هم در بازار وجود دارد؟ همان‌گونه که عنوان شد، چهار روش اصلی قیمت‌گذاری با محور قرار دادن قیمت کالا و مزیت رقابتی یا کیفیت آن وجود دارد که بطور خلاصه عبارت‌ند از: ۱) قیمت‌گذاری برتر: قیمت‌گذاری بالا برای کالاهای با مزیت رقابتی بالا به‌خصوص کالاهای لوکس ۲) قیمت‌گذاری نفوذی: قیمت‌گذاری پایین (در ابتدای فعالیت در بازار) برای کالاهای با کیفیت خوب، جهت به دست‌آوردن سهم قابل توجهی از بازار. ۳) قیمت‌گذاری مقتصدانه: قیمت‌گذاری پایین برای کالاهای کم‌کیفیت، نظیر کالاهای چینی ۴) قیمت‌گذاری سرشیرگیری: قیمت‌گذاری بالا برای کالاهایی که مزیت رقابتی بالایی دارند، اما این مزیت به‌زودی توسط رقبای تازه‌وارد به بازار، از بین خواهد رفت.
  3. spow

    بازار برق

    بازار برق ایران ● روایتی ساده از رقابتی شدن صنعت برق در این نوشتار تلاش می شود پروسه رقابتی شدن بازار برق و برخی از مفاهیم مربوط به اقتصاد سیستم قدرت تشریح شود. هر چند که درک عمیق از اقتصاد سیستم قدرت نیازمند آشنایی با مفاهیم پایه اقتصاد خرد و همچنین آشنایی با مفاهیمی از سیستم قدرت است؛ اما در این نوشتار تلاش شده است مطالب به نحوی ارائه شود که حتی بدون آشنایی با مفاهیم مذکور، علاقه مندان به این مبحث با پروسه رقابتی شدن صنعت برق آشنایی بیشتری پیدا کنند. خوشبختانه سال ها است که مفهوم رقابت به عنوان موتور محرکه افزایش بهره وری، مورد پذیرش عمومی قرار گرفته است. اما به هر حال هنوز در کشورهای در حال توسعه ایجاد ساز و کارهای رقابتی و گذار از تجدید ساختار یکی از چالش آفرین ترین موضوعات اقتصادی است. در این مورد به مثال های متعددی می توان اشاره کرد. یکی از این موارد موضوع رقابتی شدن صنعت برق است. رقابتی شدن صنعت برق حتی در کشورهای توسعه یافته نیز تاریخی چندان طولانی ندارد. در قرن بیستم مصرف کنندگان برق در انتخاب فروشنده برق اختیاری نداشتند و تجربه بازار رقابتی با شروع قرن بیست و یکم آغاز شده است. تصور کنید مجبور نباشید برق را از اداره دولتی متصدی فروش برق بخرید. حالتی را تصور کنید که فروشندگان متعددی برای فروش برق با یکدیگر رقابت کنند و شما بتوانید یکی از این فروشندگان را برای خرید برق انتخاب کنید. به نظر می رسد تدارک چنین رقابتی در صنعت برق کار ساده ای نباشد. صنعت برق در بسیاری از کشورها هنوز ساختاری کاملا دولتی دارد. غیردولتی کردن و مهم تر از آن رقابتی کردن بازار برق هنوز یک چالش بسیار مهم است. (در اینجا غیردولتی کردن بازار برق و رقابتی کردن آن دو مفهوم مجزا هستند. هر چند که ارتباط واثرگذاری این دو مفهوم کاملا واضح است). طبیعی است که در این بازار،همچون بقیه کالاها، دو طرف عرضه و تقاضا مورد بحث قرار می گیرد یا به عبارت دیگر بر اساس نمودار سازمانی وزارت نیرو باید به سه بخش تولید، انتقال و توزیع برق اشاره کنیم. در ایران این سه مجموعه یعنی تولید، انتقال و توزیع همگی زیر مجموعه سازمان توانیر هستند. شرکت های تولید (شامل ۲۶ شرکت) همان نیروگاه های تولید برق هستند. مدیریت انتقال برق از نیروگاه ها تا ورودی شهر ها یعنی برق با توان بیش از ۲۰ کیلوولت (برق فشار قوی) بر عهده قسمت انتقال است. این مسوولیت در حال حاضر بر عهده شانزده شرکت برق منطقه ای می باشد. مسوولیت توزیع برق در شهرها (توزیع برق با توان ۲۰ کیلوولت و پایین تر یعنی توزیع برق فشار متوسط و فشار ضعیف) نیز بر عهده ۴۲ شرکت توزیع برق در سراسر کشور است. رقابتی کردن بازار برق مستلزم رقابتی شدن این بازار در سطوح تولید، انتقال و توزیع یا به صورت کلی در سمت عرضه و تقاضا است. برای ساده تر شدن بحث از درج بخش انتقال در مدل های رقابتی صرف نظر می کنیم و با ترکیب کردن بخش انتقال در بخش های تولید و توزیع مدل های مربوط به رقابتی شدن شرکت های تولید و توزیع را مورد بررسی قرار می دهیم. با این وصف سمت عرضه برق شامل بخش های تولید و توزیع برق و سمت تقاضا شامل مصرف کنندگان برق است. مدل هانت و شواتلورث (۱۹۹۶)۲ یکی از مدل های خوبی است که تصویر روشنی از رقابتی شدن صنعت برق ارئه می کند. در این مدل مراحل تجدید ساختار به شرح ذیل ارائه شده است.
  4. توسعه شهری در عصر حاضر امری گریز ناپذیر است که مدیریتی متناسب با سرعت رو به افزایش را می طلبد. گرچه تحلیل ها همه گواهی بر موقعیت بهتر حکومت های محلی در مدیریت این امر دارند، اما ناتوانی های - به ویژه - مالی، در محدودیت های فراوانی را در اجرای سیاست های کارآمد به وسیله این حکومت ها ایجاد کرده است. این مقاله نگاهی دارد به اصول قیمت گذاری زیرساخت های شهری، که معرف توسعه ای برنامه ریزی شده و پاسخگو به نیازهای ساکنان این نواحی است. در واقع بحث بر آن است که گرچه مالیه شهری رشدی متناظر با رشد جمعیت و توسعه حاصل از ان ندارد اما تنظیم و تقویت مبانی مالیاتی، عوارض و شارژهای مرتبط با ارائه خدمات، بازگشت بسیاری از هزینه ها را میسر می سازد و خود عاملی است در جهت فراهم آوردن هرچه بهتر خدمات. نویسنده: اره.ه.لوز مترجم: شهرزاد فرزین پاک دانلود مقاله
×
×
  • اضافه کردن...