جدیدا فیلم شبکه ی اجتماعی دیوید فینچر را دیده ام و جو گیر شده ام. انزوای مارک زوگربرگ را دیده ام و حرصم میگیرد که چطور این جوان لعنتی انزوایش را به ما منتقل کرده است. مایی که خودمان را در اینترنت share میکنیم، به دنبال علائقمان در Search می گردیم، دیگران را Tag میکنیم، دردو دلهایمان را Status میکنیم، عکسهایمان را خوشگل میکنیم، و دروغین میشویم و رکب هم میخوریم...
فيس بوک مشخصه ی اصلی نسلی است که روز به روز تنها تر می شود. نسلی که بيش از هر چيز در جستجوي ارتباط است و بيش از هميشه ناتوان از برقراری آن. نسلی که پشت کامپيوتر بيدار می شود با صفحه مونيتور زندگی می کند برايش گرفتن دست يک دوست و حس کردن گرمای آن دست مفهوم ندارد، نسلی که بر روی دوستانش کليک ميکند...