رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فلاسفه پست مدرن'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. بسمه تعالی مبانی انسان شناسی پست مدرنیسم و دلالت های تربيتي آن طاهرة جاويدي كلاته جعفرآبادي، استاديار دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه فردوسي مشهد مرضيه عالي، دانشجوي دكتري فلسفة تعليم و تربيت دانشگاه فردوسي مشهد چکیده: بررسی مبانی انسان شناسی برخی از فلاسفه پست مدرن و اهداف تربیتی مترتب بر آن، موضوعات اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. که در این خصوص، ابتدا مفروضات انسان شناسی برخی از نمایندگان اصلی این مکتب- مثل مارتین هايدگر، فردریش نیچه، میشل فوكو، ریچارد رورتی و ژان فرانسوا ليوتار در باره چيستي انسان، چگونگی مسئوليت انسان، انسان زمینی یا انسان مابعدالطبیعی، انسان محصول گفتمان، طبیعت تاریخی انسان و انسان و نیروهای اجتماعی و سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است و د ر پایان ضمن اشاره به این مطلب که اکثر فلاسفه مورد نظر، نیل به انسان برتر را غایت اساسی نظام تربیتی می دانند، که هدفی زمینی و فاقد رویکردهای معنوی به انسان و هدف زندگی اوست. از طرفی دیگر این هدف نمی تواند به عنوان هدف یک نظام تربیتی در نظر گرفته شود، بلکه صرفا این هدف بطور فردی قابل دستیابی است، زیرا عملا هیچ برنامه ریز یا مربی در یک نظام تربیتی قادر به فرا رفتن از گفتمان زمانه و ارائه آنها به دانش آموزان نمی باشد و این وظیفه صرفا نوعی فعالیت خود جوش از سوی فرد است. در مجموع می توان عدم توجه به اهداف معنوی زندگی انسان، وجود تناقض میان اهداف و لوازم تربیتی، وجود ابهام و نسبی گرایی در بیان اهداف تربیتی و عدم پذیرش دیگری به عنوان هدایتگر جریان تربیت را به عنوان مهم ترین انتقادهای وارده بر دیدگاههای فلاسفه پست مدرن درباره اهداف تعلیم و تربیت برشمرد. وازه های کلیدی: مبانی انسان شناسی، پست مدرن، ابرانسان و اهداف تربیتی. مقدمه: شناخت انسان و مطالعه ابعاد مختلف او همواره در کانون توجه فلاسفه تعلیم و تربیت قرار داشته است زیرا از یک سو چگونگی معنا و هدف زندگي انسان تعیین کننده مسير تربيتي او است و از سویی دیگر كشف اصول تعليم و تربيت مستلزم بررسي دقيق جنبه هاي مختلف حيات انسان است (شريعتمداري،23:1376) . به همین دلیل در دوران معاصر سئوالات مربوط به ماهیت انسان و غایات تعلیم و تربیت در کانون توجه فلاسفه تعلیم و تربیت قرار گرفته و از اهمیت، حساسیت و پیچیدگی بالایی برخ.ردار شده است، و چاپ کتاب دموکراسی و تعلیم و تربیت جان دیویی در سال 1916، چاپ اثری به نام غایات تعلیم و تربیت توسط نورث وایتهد در سال 1917 و کار تحلیلی پیترز در سال 1960 و 1970 را می توان شاهدی بر این مدعا قلمداد نمود. اگر چه نوشته هایی را که مستقیما به غایات تعلیم و تربیت مربوط می شوند را باید منتسب به زمان معاصر دانست، اما با نگاهی گذرا به نوشته های کلاسیک و بویژه بعد از افلاطون نیز می توان به این حقبقت پی برد که اکثر آنها نیز غایات تعلیم و تربیت را مورد توجه قرار داده اند. از نظر این فلاسفه غایت اساسی انسان رشد قوه عقلانی بوده است، زیرا از منظر این فیلسوفان (افرادی مثل ارسطو، لاک و کانت) عقل مهم ترین مشخصه انسان می باشد (تریک،172:1382). از اینرو فلاسفه تربيتي نيز قائل بر آن بودند که می توان این حقیقت وجودی انسان را به عنوان غایت برای زندگیش در نظر گرفت. اما دیدگاه فلاسفه پس از مدرنیسم و یا به تعبیری دقیق تر پست مدرن در این باره به گونه ای متفاوت نمودار گرديده است. در واقع علي رغم فلاسفه گذشته که جوهره حقیقی انسان را عقل می دانستند، فلاسفه فرانسوي چون فوكو و دريدا كه نمايندگان اصلي فلسفه پست مدرن هستند (اوزمون و كراور ،1997 :340) بر این اعتقادند که سخن از حقيقت انسان، سخن از اوصاف و ويژگيهاي ذاتي موجودي است كه پيچيدگي‌هاي فراوان و اضلاع متعدد دارد. بنابراين، تعريف انسان به عباراتی چون "حيوان ناطق" يا "حيوان خردورز "و... نمي‌تواند در شناخت حقيقي انسان راه‌گشا باشد. در واقع هرگونه تلاش براي تعريف انسان بر اساس اوصاف ماهوي‌اش اگر هم ممكن باشد، مفيد نيست. ليوتار كه نماينده ديگري از فلاسفه پست مدرن است در كتاب وضعيت پست مدرن بيان مي كند پست مدرنيسم يعني بي اعتقادي به هر گونه فرا روايت. زيرا از نظر او اين فراروايتها مانند انسان کامل که در گذشته به عنوان غایات تربیت در نظر گرفته می شده صرفا افسانه هايي كهن هستند (گابارد ،2000 :318 )، از اينرو، هدف ما در شناخت آن است كه بتوانيم در عمل احوالات مختلف زندگي بشر را به نحو معناداري تحليل نمائيم، روش درست زندگي و افق سعادت و ملاكهای لازم در راه سعادتمند شدن را به او بنمايانيم و اين با عطف توجه به «موجود بودن» انسان ميسر است. این ایده ها همانگونه که در انسان شناسی تحولات عظیمی را ایجاد نموده در تعلیم و تربیت و غایت تربیت انسان نیز تاثیرات به سزایی دارد که در این مقاله در صدد تبیین این تحولات و دلالتهای آن بر اهداف تربیتی هستیم. بدین منظور ابتدا برخی مبانی انسان شناسی این مکتب بررسی شده، سپس اهداف تربیتی مترتب بر آن و چگونگی ارتباط آنها با هم تصریح می گردد.
×
×
  • اضافه کردن...