رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فریدون مشیری'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. بابک مشیری - فرزند فریدون مشیری - درباره این کتابخانه گفت: ما مدت‌هاست که می‌خواهیم کتابخانه فریدون مشیری را به جایی بدهیم تا به نام او حفظ شود و دانشجویان و علاقه‌مندان از آن استفاده کنند؛ اما هنوز هیچ مکانی را برای این کار نیافته‌ایم.او در ادامه یادآور شد: یکی دو بار بعد از این‌که من درباره این کتابخانه صحبت کردم، از دانشگاه تهران و یا فرهنگستان هنر خواستار این کتاب‌ها شدند؛ اما خواسته ما کمی بیش‌تر بود و می‌خواستیم کتاب‌ها را به جایی اهدا کنیم که بخش مجزایی را به نام این شاعر به این کتاب‌ها اختصاص دهند و این کتاب‌ها را قاطی کتاب‌های دیگر نگذارند.پسر فریدون مشیری گفت: چند سال پیش شهردار منطقه‌ای که پدرم در آن زندگی می‌کرد یعنی توانیر، این بحث را مطرح کرد که این کتابخانه در خانه او ایجاد شود، اما این بحث عملی نشد و ما این خانه را که بخشی از یک مجتمع بود، فروختیم و به جای دیگری نقل مکان کردیم. اکنون هم دوست داریم مکانی را به نام او ایجاد کنیم، اما این کار در توان مالی ما نیست؛ ولی با برخی نهادها حرف زده‌ایم تا مکانی را به صورت امانی بگیریم که کتاب‌ها حفظ شوند.بابک مشیری درباره کتاب‌های کتابخانه فریدون مشیری هم گفت: این کتاب‌ها کتاب‌هایی هستند که پدرم در 40 - 50 سال جمع‌آوری کرده است و شامل تاریخ، شعر، هنر و ادبیات است. کتابخانه خاص و تخصصی نیست، اما یادگار اوست و به نظر ما حیف است از بین برود و باید حفظش کنیم.او همچنین افزود: این کتاب‌ها اکنون در دفتر کار من که یک انتشارات کوچک است، نگه‌داری می‌شوند و بیش از سه‌هزار عنوان هستند.مشیری همچنین درباره بازنشر کتاب‌های پدرش گفت: مهشید مشیری (که نسبتی هم با ما ندارد) چند سال پیش کتابی درباره شعر فریدون مشیری نوشته بود با نام «چهل سال شاعری» (نگاهی به شعر فریدون مشیری) که ما این کتاب را در نشر خودمان مهر و ابر دوباره چاپ کردیم. او در این کتاب شعرهای فریدون مشیری را از سال 1340 تا 1370 بررسی، نقد و تحلیل می‌کند. همچنین دیگر کتاب‌های فریدون مشیری قرار است در نشر چشمه و نشرهای دیگر دوباره چاپ شود.به گزارش ایسنا، فریدون مشیری 30 شهریورماه سال 1305 در تهران به دنیا آمد. از همان کودکی به شعر علاقه داشت و از شعرهای دوران دبیرستان و سال‌های اولیه‌ دانشگاه، دفتر شعری از غزل و مثنوی نوشت؛ اما آشنایی با قالب‌های شعر نو، او را از ادامه‌ شیوه‌ کهن بازداشت.فریدون مشیری که سرودن شعر را از دوران نوجوانی شروع کرده بود، اولین مجموعه شعرش را با نام «تشنه توفان» در سن ۲۸سالگی و با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در سال ۱۳۳۴ منتشر کرد. او همچنین توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و این دلبستگی تا جایی بود که در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضو شورای موسیقی و شعر رادیو شد.معروف‌ترین اثر این شاعر، شعر «کوچه» نام دارد که ابتدا در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» منتشر شد.فریدون مشیری سوم آبان‌ماه سال ۱۳۷۹ در سن ۷۴سالگی در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد. از فریدون مشیری مجموعه‌های شعر «تشنه توفان»، «گناه دریا»، «نایافته»، «ابر و کوچه»، «بهار را باور کن»، «از خاموشی»، «مروارید مهر»، «آه باران»، «از دیار آشتی»، «یک آسمان پرنده»، «تا صبح تابناک اهورایی»، «با پنج سخن‌سر»، «لحظه‌ها و احساس» و «آواز آن پرنده غمگین» به چاپ رسیده است.همچنین تعدادی مجموعه به صورت گزینه‌ شعر از او به چاپ رسیده که عبارت‌اند از:‌ «پرواز با خورشید»، «برگزیده‌ها»، «گزینه اشعار»، «سه دفتر»،‌ «دلاویزترین»، «زیبای جاودانه»، «ریشه در خاک» و همچنین برگزیده‌ای از کتاب اسرارالتوحید به نام «یکسان گریستن». منبع
  2. spow

    نمیخواهم بمیرم مگر زور است

    نمی خواهم بمیرم نمی خواهم بمیرم ، با که باید گفت ؟ کجا باید صدا سر داد ؟ در زیر کدامین آسمان ، روی کدامین کوه ؟ که در ذرات هستی رَه بَرَد توفان این اندوه که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد ! کجا باید صدا سر داد ؟ فضا خاموش و درگاه قضا دور است زمین کر ، آسمان کور است نمی خواهم بمیرم ، با که باید گفت ؟ اگر زشت و اگر زیبا اگر دون و اگر والا من این دنیای فانی را هزاران بار از آن دنیای باقی دوست تر دارم . به دوشم گرچه بار غم توانفرساست وجودم گرچه گردآلود سختی هاست نمی خواهم از این جا دست بردارم ! تنم در تار و پود عشق انسانهای خوب نازنین بسته است . دلم با صد هزاران رشته ، با این خلق با این مهر ، با این ماه با این خاک با این آب ... پیوسته است . مراد از زنده ماندن ، امتداد خورد و خوابم نیست توان دیدن دنیای ره گم کرده در رنج و عذابم نیست هوای همنشینی با گل و ساز و شرابم نیست . جهان بیمار و رنجور است . دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است . نمی خواهم بمیرم، تا محبت را به انسانها بیاموزم بمانم تا عدالت را برافرازم ، بیفروزم خرد را ، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم به پیش پای فرداهای بهتر گل برافشانم چه فردائی ، چه دنیائی ! جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است ... نمی خواهم بمیرم ، ای خدا ! ای آسمان ! ای شب ! نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم مگر زور است ؟ زنده یاد فریدون مشیری
×
×
  • اضافه کردن...