جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'عوامل بازدارنده ارتقای بهرهوری در سطح آسيا'.
1 نتیجه پیدا شد
-
عوامل بازدارنده ارتقای بهرهوری در سطح آسيا
spow پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اصول و مفاهیم مدیریتی
سازمان بهرهوري آسيايي، بر مبناي مطالعات و تحقيقات خود، عوامل متعدد بازدارنده ارتقاي بهرهوري در سطح آسيا را مورد شناسايي قرار داده و مديريت بهرهوري، بر اساس مطالعات، تحقيقات و تجربه خود و با توجه به شرايط موجود در ايران، برخي عوامل را اضافه كرده است. هدف از ارائه اين مطلب، همكاري با مديران براي شناخت موانع ارتقاي بهرهوري است. لذا از مديران محترم شركتها استدعا داريم تا با توجه به عوامل ياد شده، به بررسي و تحقيق در واحد خود بپردازند، عوامل بازدارنده را تشخيص دهند و راهحلهاي رفع آن را به دست آورند. الف – مشكلات انساني - نداشتن اگاهي از مفهوم بهرهوري - مقاومت در برابر تغيير از سوي مديريت و كاركنان - فرهنگ كاري ضعيف - نداشتن تعهد و مشاركت (نبودن روحيه مشاركت پرسنل در مسائل و مشكلات كاري) - نداشتن مهارتهاي كاري لازم - نداشتن حس مسئوليت و دلسوزي و عدم وجود انگيزش كاري در بعضي از موارد، هم براي مديران و هم براي كاركنان - عدم رعايت استانداردهاي كار (تورم نيروي كاري و به ويژه نيروهاي غير توليدي) . - ارتباط ناكافي و غير موثر بين ردههاي مختلف كاري - عدم كاربرد صحيح نيروي انساني، با توجه به تخصص و عدم برنامه آموزشي صحيح و هدفدار، منطبق با اهداف شركت - پايين بودن سطح علمي اكثر كاركنان ب – مشكلات فني - تكنولوژي، ماشينآلات و فرآيند توليد قديمي و فرسوده - استاندارد نبودن توليد - بهرهبرداري بسيار پايين از سرمايهها - فعال نبودن و ارزش ندادن به بخشهاي طراحي و تحقيقات و عدم توجه به دانش فني (تكنولوژي) - مشكل تهيه مواد اوليه در زمان مناسب، براي توليد - پايين بودن ميزان توليد نسبت به ظرفيت اسمي، به علل گوناگون - بالا بودن ميزان ضايعات و متوقف شدن توليد، به علل مختلف - پايين بودن كيفيت محصولات توليدي - بالانس نبودن خط توليد ج- مشكلات مالي - مشكلات نقدينگي و تامين منابع مالي - مشكل عدم دستيابي به بازارهاي جديد و خارجي - عدم بازاريابي براي محصولات و عدم شناخت بازار و ارزيابي رقبا - عدم تخصيص بودجه و سرمايههاي بهينه، در مورد واحدهاي چند محصولي د- مشكلات مديريتي - كارآيي نداشتن سيستمهاي اطلاعات مديريت - عدم نگرش سيستماتيك به مسائل و مشكلات - تصميمگيريهاي سطحي و مقطعي توسط مديران - فقدان اطلاعات در مورد تكنولوژي، استانداردها و شاخصهاي بهرهوري - عدم علاقه نسبت به توسعه و رفاه منابع انساني - عدم جذب نيروهاي انساني كارآمد - عدم ثبات مديران - صرف ميزان بالايي از زمان، در زمينه مسائل كم اهميت - عدم شناخت مديران، از راههاي كاهش هزينهها و افزايش توليد - عدم توجه به دو بعدي بودن مديريت (يك مدير اجرايي، زماني مدير خوبي خواهد بود كه ابتدا به دقت فكر كند و سپس دست به عمل بزند) - تصميمگيريهاي مالكيتي از طرف مديران، براي واحد تحت سرپرستي (اين امر بسياري از سرمايه ها را به هدر داده است) هـ - مشكلات سازماني، تشكيلاتي و برنامهريزي - گسترش تشكيلات اداري و ستادي در سطح سازمانها - موجود نبودن يك سيستم كنترلي دقيق براي ارزيابي عملكرد مديران - تمركز، در مواردي كه ميتوان تمركززدايي كرد - عدم وجود چارت سازماني صحيح و كنترل شده - عدم وجود يك برنامهريزي مشخص و اتخاذ برخي سياستهاي مشكل آفرين براي واحده - نبودن ارتباط بين واحدها و ارتباطات صنعتي ضعيف بين آنها - اهميت دادن بيش از حد به پرسنل ستادي، نسبت به پرسنل توليدي و – مشكلات سهامداران - گماردن مديران با توجه به جنبههاي غير تخصصي و عدم توجه به كارآيي آنان - عدم وجود يك سيستم كيفي هدايت، كنترل و نظارت سرمايهها ز – مشكلات قوانين دولتي - عدم تطابق قوانين وضع شده با عمليات اقتصادي مورد نياز واحدها - پيچيدگي قوانين و دستورالعملها و كارآ نبودن آنها - عدم پيوستگي قوانين با مشكلات واحدها