پژوهش نشان می دهد که مشکل جنس مذکر با مقوله صمیمیت تداوم دارد و گاه این تفاوت جنسی از نوجوانی میانه پدیدار می شود. تفاوت های جنسی در صمیمیت، چه ابراز و چه توقع آن، تایید می کند که نزدیکی روابط برای جنس مونث در مقایسه با جنس مذکر ارزش بیشتری دارد و نیز آن که جنس مذکر به خودمختاری در روابط گرایش بیشتری نشان می دهد. (باکن و رامینگ، 1992)
مک گیل این تفاوت های بین دو جنس را با شفافیت بیان می کند:
این گفته که مردان دوست صمیمی ندارند، در نگاه نخست بیش از اندازه خشن به نظر می رسد، اما داده ها نشان می دهند که ادعای فوق از واقعیت چندان دور نیست.حتی صمیمانه ترین دوستی های مردانه (که تعداد آن ها بسیار اندک است) نیز از لحاظ عمق افشاگری به پای دوستی هایی که یک زن با بسیاری از زنان دیگر دارد، نمی رسد.
از هر 10 مرد فقط یکی دوستی دارد که درباره کار، پول و ازدواج با او صحبت می کند، فقط یک مرد از هر 20 نفر دوستی دارد که با او درباره احساساتی که نسبت به خودش دارد یا احساسات جنسی اش گفتگو می کند.
رایج ترین الگوی دوستی های مردانه، داشتن دوستان زیاد است که هر یک درباره خودبرملای مرد نکته ای می داند، یا به عبارت دیگر آگاهی اندکی دارد، ولی هیچ یک از آن ها چیزی بیشتر از تکه کوچکی از کل وجودی او را نمی شناسد. در اکثر موارد این روابط در بافت علایق شغلی یا تفریحی به وجود آمده و با احتیاط دنبال می شوند.
برعکس، زنان معمولا دوستان زیادی دارند که درباره آن ها همه چیز را می دانند. تعامل های آن ها شفاف و کاملا افشاگرانه است و موضوع یا شرایط سبب محدودیت آن نمی شود.