رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'صداقت'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. ricardo

    صداقت

    ۲۵۰ سال پيش از ميلاد در چين باستان شاهزاده اي تصميم يه ازدواج گرفت با مرد خردمندي مشورت كرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت كند تا دختري سزاوار را انتخاب كند. وقتي خدمتكار پير قصر، ماجرا را شنيد بشدت غمگين شد چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود ، دخترش گفت او هم به آن مهماني خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسي نداري، نه ثروتمندي و نه خيلي زيبا. دختر جواب داد: مي دانم هرگز مرا انتخاب نمي كند، اما فرصتي است كه دست كم يك بار او را از نزديك ببينم. روز موعود فرا رسيد و شاهزاده به دختران گفت: به هر يك از شما دانه اي مي دهم، كسي كه بتواند در عرض ۶ ماه زيباترين گل را براي من بياورد، ملكه آينده چين مي شود. دختر پيرزن هم دانه را گرفت و در گلداني كاشت. سه ماه گذشت و هيچ گلي سبز نشد، دختر با باغبانان بسياري صحبت كرد و راه گلكاري را به او آموختند، اما بي نتيجه بود، گلي نروييد. روز ملاقات فرا رسيد، دختر با گلدان خالي اش منتظر ماند و ديگر دختران هر كدام گلبسيار زيبايي به رنگها و شكلهاي مختلف در گلدان هاي خود داشتند. لحظه موعود فرا رسيد شاهزاده هر كدام از گلدان ها را با دقت بررسي كرد و در پايان اعلام كرد دختر خدمتكار همسر آينده او خواهد بود. همه اعتراض كردند كه شاهزاده كسي را انتخاب كرده كه در گلدانش هيچ گلي سبز نشده است. شاهزاده توضيح داد: اين دختر تنها كسي است كه گلي را به ثمر رسانده كه او را سزاوار همسري امپراتور مي كند: گل صداقت… همه دانه هايي كه به شما دادم عقيم بودند، امكان نداشت گلي از آنها سبز شود ...
  2. 1 ) کانون توجه خودتان را در زندگی بیابید: حرفه؟ پول؟ خانواده؟ معنویت؟ عشق؟ صادقانه ببینید کدام یک از اینها برای شما مهم‌تر است. ۲) زمانی برای خلوت‌ و تنهایی تنظیم کنید: کمی زودتر از بقیه بیدار شوید یا کمی دیرتر از بقیه در محیطی آرام و ساکت، بنشینید و صادقانه به حرف‌ها و رفتارهای خودتان فکر کنید. از خودتان سوالاتی بپرسید و جواب‌های آنها را بررسی کنید: چه چیزی در زندگی‌ام بیشترین اهمیت را دارد؟ چه چیزی از زندگی‌ام را باید تغییر دهم؟ چه چیزهایی باعث شادمانی من می‌شوند؟ ۳) جایگاه خودتان را پیدا کنید: زندگی‌تان روی چه محوری می‌چرخد؟ اهداف‌تان در زندگی چیست؟ در چه کاری خوب هستید؟ چه چیزی باعث پیشرفت شما می‌شود؟ ۴) واقع‌بین و دقیق باشید: چه کارهایی را به اتمام رسانده‌اید؟ چرا‌ آنها را انجام داده‌اید؟ دوست دارید به چه نتیجه‌ای برسید؟ چه چیزی شما را اذیت می‌کند؟ چرا شما را اذیت می‌کند؟ چه چیزی را در خودتان دوست دارید؟ به خودتان تعهد دهید که تغییراتی در زندگی‌تان ایجاد ‌کنید. ۵) کاه را کوه نکنید: انتظار کامل بودن و بی‌نقص بودن از خودتان نداشته باشید. ۶) بنویسید: روی کاغذ آوردن مسایل درونی‌تان به شما کمک می‌کند واقع‌بین باشید. هر جوری که راحت هستید اتفاق‌های درون‌تان را به صورت یک نوشته، یادداشت، نقاشی، کارتون یا نقشه درآورید. اگر نویسنده نیستید، می‌توانید نواری با صدای خودتان ضبط کنید. فهرستی از کارهایی را که دوست دارید در ۵ سال آینده، ۱۰ سال آینده یا قبل از مردن‌تان انجام دهید، تهیه کنید. هر کاری که به ذهن‌تان می‌رسد را سریعا بنویسید و آنها را ***** نکنید. ۷) به خودتان نمره بدهید: روی چهار ورق جداگانه در مورد این مسایل بنویسید: نقاط قوت‌تان، نقاط ضعف‌تان، فرصت‌های زندگی‌تان، تهدیدهای زندگی‌تان. ۸) سنگ صبور داشته باشید: می‌توانید با یک شخص معتمد یا حتی با یک عروسک یا حتی با گل و گیاهان صحبت کنید. ۹) از دوستی که به او اعتماد دارید درباره خودتان بپرسید: صادقانه برخورد کردن با خود همیشه آسان نیست. ارزیابی صادقانه اطرافیان می‌تواند به شناخت صادقانه از خودتان کمک کند. ۱۰) حقیقت را دست‌کاری نکنید: حقیقت را به خودتان بگویید، حتی اگر بد باشد. ممکن است تحمل آن در اوایل کار سخت باشد ولی دست‌آخر باعث آرامش‌تان می‌شود. برای آینده خودتان هدف‌هایی تنظیم کنید و شروع به کار کنید. دوصد گفته چون نیم‌کردار نیست. عمل کردن به آنچه حقیقتا به آن رسیده‌اید و احساس می‌کنید باید انجام بدهید، بخشی از صادق بودن است.
×
×
  • اضافه کردن...