رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شیمی نساجی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. درود... در این تاپیک به معرفی کتاب های منتشره مربوط به مهندسی نساجی میپردازیم. امیدوارم دوستان مهندسی نساجی و نویسندگان کتابهای نساجی همکاری داشته باشند.
  2. Astraea

    طیف رنگ

    درود.... معرفی طیف رنگهای پرکاربرد و نامهای تخصصی انگلیسی رو میتونید در فایل وردببینید... طیف رنگ.docx
  3. طرح «نامگذاری رنگ‌ها در زبان فارسی» اجرا شد محققان دانشگاه صنعتی امیرکبیر طی پژوهشی، نامگذاری رنگ‌ها برای فارسی زبانان را با در نظر داشتن مجموعه مناسبی از اقوام مختلف ایرانی مورد بررسی قرار دادند. دکتر سعیده گرجی کندی، عضو هیات علمی دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ دانشگاه صنعتی امیرکبیر که با همکاری دکتر محمد امانی تهران، عضو هیات علمی و مهندس امیر جراحی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده مهندسی نساجی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و حمایت صندوق حمایت از پژوهشگران این طرح را اجرا کرده در گفت‌و‌گو با خبرنگار پژوهشی ایسنا گفت: سیستم بینایی بشر قادر به تمییز و تشخیص رنگ‌های بسیاری می باشد؛ لیکن از دیرباز این موضوع مطرح بوده است که به واقع انسان‌ها رنگ‌هایی را که می بینند به چند دسته اصلی تقسیم بندی و نام گذاری می‌کنند. نتایج تحقیقات وسیع انجام شده در دنیا نشان داده است که انسان‌ها رنگ ها را با اسامی محدودی دسته بندی و شناسایی می کنند. با وجود اهمیت بسیار این موضوع و بررسی آن برای زبان‌های مختلف در دنیا، هنوز در کشور ایران برای زبان فارسی، چگونگی دسته بندی و نام گذاری رنگ‌ها،‌ مورد مطالعه قرار نگرفته است. اولین زمینه‌هایی مطالعاتی نام گذاری رنگ برای زبان فارسی در کشور ایران توسط مجری و همکاران این طرح انجام شده که این پژوهش نیز در سطح شهر تهران و ساکنین آن و برای حدود 50 نفر بوده است. وی خاطرنشان کرد: در طرح تحقیقاتی «نامگذاری رنگ‌ها در زبان فارسی»، آزمون نامگذاری رنگ‌ها برای فارسی زبانان با در نظر داشتن مجموعه مناسبی از اقوام مختلف ایرانی در پنج شهر شیراز، مشهد‌، رشت، اصفهان و یزد مورد بررسی قرار گرفت. روش انجام آزمون مطابق روش استاندارد معرفی شده در دنیا در نام گذاری رنگ‌ها بود. در هر شهر 30 مصاحبه کننده شامل 15 نفر خانم و 15 نفر آقا مورد آزمون قرار گرفتند در شهر مشهد، مصاحبه شوندگان به طور کلی از 72 عبارت رنگی استفاده کردند. گرجی کندی تصریح کرد: در سطح توافق 70 درصد، 14 عبارت رنگی قرمز، سبز، آبی، زرد، صورتی، بنفش، نارنجی، قهوه‌ای، گل بهی، کرم، سرمه‌ای، خاکستری، سفید و سیاه باقی ماندند. در شهر اصفهان، در آزمایش نام گذاری رنگ مصاحبه شوندگان اصفهانی به طور کلی از 75 عبارت رنگی استفاده کردند در سطح توافق 70 درصد، 14 عبارت رنگی قرمز، سبز، آبی، زرد، صورتی، بنفش، نارنجی، قهوه‌ای، گل بهی، یاسی، سرمه‌ای، خاکستری، سفید و سیاه باقی ماندند. وی خاطرنشان کرد: در شهر رشت مصاحبه شوندگان به طور کلی از 48 عبارت رنگ استفاده کردند. درشهر یزد در آزمایش نام گذاری رنگ مصاحبه شوندگان به طور کلی از 85 عبارت رنگی استفاده نمودند در سطح توافق 70 درصد، 12 عبارت رنگی قرمز، سبز، آبی،‌زرد، صورتی، بنفش، نارنجی، قهوه‌ای، سرمه‌ای،‌ خاکستری، سفید و سیاه باقی ماندند. در شهر شیراز، مصاحبه شوندگان شیرازی به طور کلی از 75 عبارت رنگی استفاده کردند. در سطح توافق 70 درصد، 14 عبارت رنگی قرمز، سبز، آبی، زرد، صورتی، بنفش، نارنجی، قهوه‌ای، گل بهی، یاسی، کرم، خاکستری، سفید و سیاه باقی ماندند. عضو هیات علمی دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ دانشگاه صنعتی امیرکبیر تصریح کرد: به طور کلی در شش شهر تهران، اصفهان، مشهد، یزد، شیراز و رشت برای انجام آزمایش‌های نام گذاری رنگ‌ها از 200 مصاحبه شونده استفاده شد. در سطح توافق 70 درصد،‌11 عبارت رنگی قرمز، سبز، آبی، زرد، صورتی، بنفش، نارنجی، قهوه‌ای، خاکستری، سفید و سیاه باقی ماندند. تقریبا تمامی مصاحبه شوندگان از 10 عبارت رنگی قرمز، سبز،‌ آبی، زرد، صورتی، بنفش،‌ خاکستری، قهوه‌ای، سفید و نارنجی استفاده کرده‌اند. 98 درصد از مصاحبه شوندگان از عبارت سیاه استفاده کردند. مصاحبه شوندگان از عبارت کرم 88 درصد استفاده کرده بودند. 87 درصد از مصاحبه شوندگان از عبارت سرمه‌ای استفاده کردند و عبارت گل‌بهی با 78 درصد در رتبه بعدی قرار گرفت؛ لذا به طور کلی در سطوح توافق بالا زبان فارسی، دارای 11 اسم رنگ می باشد که این اسامی شامل قرمز، سبز، آبی، زرد، صورتی، بنفش، خاکستری، قهوه‌ای، سفید و نارنجی و سیاه می باشند که مشابه زبان انگلیسی است. در سطوح توافق پایین‌تر اسامی کرم، سرمه‌ای و گل بهی به ترتیب امکان ظهور داشتند. وی خاطرنشان کرد: در مقایسه قومیت‌های مختلف مشاهده شد که فرهنگ و پیشینه قومیتی و اقلیم آب و هوایی می‌تواند روی نتیجه حاصل از نام گذاری رنگ‌ها تاثیرگذار باشد. هر چند نام‌هایی که توافق بالا روی آن‌ها وجود داشته باشد برای شهرهای مختلف نزدیک به هم می‌باشد لیکن دایره لغتی افراد برای رنگ‌ها در شهرهای مختلف با هم تفاوت قابل توجه‌ای داشت و ظهور اسامی خاص درشهرهای مختلف قابل توجه بود. یکشنبه 4 خرداد 1393 منبع
  4. spow

    الیاف پلیمری طبیعی 2

    الياف پليمري طبيعي از منابع حيواني وگياهي بدست مي آيند در ادامه توصيف كوتاهي از اين الياف ارائه مي كنيم الياف بدست آمده از حيوانات ( animal kingdom fibers ) الياف بدست آمده از حيوانات ( animal fibers ) در اصل از برخي انواع پروتيئن ها ساخته مي شوند. كلاژن ( collagen ) كه يك نوع ماده كريستالين است فيبر ساختاري پايه اي در الياف بدست آمده از حيوانات است. اين ماده تقريبا در همه ي حيوانات وجود دارد. معمولا اين ماده يكي از اجزاي يك نوع بافت اتصال دهنده ي پيچيده است. ساختار اين ماده بر پايه ي آرايش حلزون مانند سه پلي پپتايد ( poly peptides ) بوجود آمده است كه اين ساختار بوسيله ي پيوندهاي هيدروژني داخل زنجيره اي پايدار شده است. اين سه پلي پپتايد حلزوني با يك بخش ديگر تشكيل ساختار حلزوني ثانويه اي مي كنند كه باعث مي گردد ساختار فنرمانند تشكيل گردد. اين ساختار شبيه يك طناب تافته شده با سه نخ است كه هرنخ آن يك زنجيره ي پلي پپتايد است. تمام اليافي كه از حيوانات بدست مي آيند كريستال هاي پروتيئني هستند كه در امتداد محور فيبر كشيده شده اند. كريستال هاي پروتيئن در يك زمينه ي پليمري جاي گرفته اند. بنابراين تشكيل يك كامپوزيت طبيعي مي دهند. كراتين ( keratin ) نام عمومي براي محصولات پروتيئني فيبري است اين محصولات در سلولهاي جداره ي بيروني ستون فقرات وجود دارند. موي انسان يك فيبر پليمري طبيعي است كه همه ي ما با آن آشناييم. موي انسان يك كراتين مربوط به پستانداران ( mammalian keratin ) است وبه دليل قطر كوچكش، بسيار انعطاف پذير است. به عبارت ديگر شاخ ( horn )، سم ( hoof ) وپر ( quill ) داراي كراتين سفت هستند. اين مواد نيز جزء كامپوزيت هاي اليافي هستند. مثال هاي ديگر از الياف بر پايه ي پروتيئن عبارتند از: پشم ( wool ) و الياف بدست آمده از پيله ي كرم ابريشم مانند ابريشم. پشم نوعي ليف پليمري است كه از گوسفند بدست مي آيد. الياف پشم عموما قطري برابر 20-50 ميكرو متر دارند. جزء اصلي پشم نيز از كراتين ساخته شده است. كرنش شكست پشم 30% است. ومانند پنبه، پشم نيز رطوبت را به خود جذب مي كند. اين ميزان جذب بيش از يك سوم وزني پشم است. پشم را به آساني مي توان به رنگ هاي مختلف در آورد ( رنگ رزي آن آسان است.) پشم داراي غشاء بيروني است. اين غشاء كه اپيكوتايل نام دارد غشائي آب گريز است. همه ي اين خواص موجب مي شود تا پشم يكي از الياف بسيار مناسب ومتداول براي تهيه پوشاك باشد. الياف پشم مانند اكثر الياف طبيعي بر پايه ي پروتيئن سطحي فلس مانند دارد. اين مسئله باعث پديد آمدن اثر اصطكاكي جهت دار مي شود. در واقع هنگامي كه در جهت خلاف فلس ها حركت كنيم اصطكاك از زماني كه در جهت آن حركت كنيم بيشتر است. حركت در جهت خلاف فلس ها به خاطر زبري بيشتر سخت تر است. علاوه بر استفاده هاي پوشاكي ، پشم كاربردهايي در ساخت پتو، مواد عايق، لوازم منزل( upholstery )، فرش وقاليچه ونمد دارد. ساير الياف پشم مانند نيز از حيواناتي شبيه بز، شتر و... گرفته مي شود. البته اين نوع الياف پشم مانند عموما جزء مو حساب مي شوند. موي يك نوع بز به نام آنگورا ( Angora goat )، موهير ( mohair ) ناميده مي شود. همه ي الياف طبيعي بدست آمده از حيوانات داراي يك جزء پروتيئني مانند كلاژن ( collagen )، كراتين ( keratin ) يا فيبروين ( fibroin ) هستند. فيبروين يك جزء فيبري است كه در الياف ابريشم وجود دارد. واحد ساختاري پايه در يك پروتيئن آمينواسيد است. ( شکل 1 ) عامل (H2N ) يك گروه آميني ( amino group ) است. ( Co2H )نيز يك گروه اسيدي است. R نيز يك گروه جانبي است. گروه هاي آميني واسيدي واكنش مي دهند ويك اتصال آميد ( amide ) با فرمول ( CoNH ) ايجاد مي كنند. تفاوت مشخص مواد فيبري بر پايه ي پروتيئن باهم در اين است كه در آمينواسيدهاي مختلف گروهR متفاوت است.
  5. spow

    الیاف پلیمری طبیعی 1

    از لحاظ تجاري ، احتمالا الياف پليمري مهمترين نوع از الياف باشند. اين الياف داراي گستره ي كاربرد وسيعي هستند. دو گروه عمده از الياف پليمري وجود دارند : 1) الياف پليمري طبيعي 2) الياف پليمري مصنوعي الياف طبيعي از منابع مانند پنبه، سيسال، كنف ومنابع حيواني مانند پشم، ابريشم و... بدست مي آيند. الياف طبيعي موجود در طبيعت عمدتا پليمري هستند. به هر حال، تعدادي از الياف طبيعي نيز وجود دارند كه از سنگ بدست مي آيند. اين الياف از جنس مينرال هستند وبنابراين مي توان آنها را جزء الياف سراميكي در نظر گرفت. نمونه هايي از اين نوع الياف عبارتند از آزبست (پنبه نسوز) وبازالت. در اين قسمت ما به معرفي الياف پليمري طبيعي مي پردازيم. ما در ابتدا به طور خلاصه مباحث مقدماتي پليمرها را مي گوييم وسپس الياف پليمري طبيعي را معرفي مي كنيم. در ادامه ودر بخش هاي بعدي الياف پليمري مصنوعي را معرفي مي كنيم. اين الياف پيشرفت شگرف صنعت الياف در نيمه ي دوم قرن بيستم هستند. گستره ي وسيعي از الياف پليمري طبيعي وجود دارند. كه اين الياف داراي كاربردهاي تجاري گسترده اي هستند. اكنون بيشتر تلاش هاي تحقيقاتي در اين زمينه برروي بدست آوردن ابريشم از عنكبوت ها تمركز يافته است. ايده اي كه در اينجا وجود دارد اين است كه بايد فرآيند، ساختار وخواص الياف ابريشم بررسي گردد. الياف ابريشم اليافي محكم وسفت هستند كه در ادامه به آن مي پردازيم. حجم مصرف ساير الياف طبيعي مانند پنبه، كنف، سيسال، رامي و... در كاربردهاي صنعتي وغير صنعتي بالاست. كه علت اين امر خصوصيات فراوان اين الياف از جمله نرمي ولطافت پنبه مي باشد همچنين حقيقتي كه در اين ميان باعث افزايش مصرف وتوليد اين الياف شده است اين است كه آنها از منابع بازگشت پذير توليد مي شوند. عيب عمده ي اين الياف تغييرات گسترده در خواص فيزيكي، شيميايي ومكانيكي آنهاست. در ابتدا براي آنكه ديد بهتري نسبت به موضوع پيدا كنيم بهتر است راجع به ساختار مواد پليمري صحبت كنيم وبه طور نمونه برخي از ويژگي هاي مهم مربوط به زنجيره هاي ماكرو ملكولي پليمري رابيان مي كنيم. اين ويژگي ها گاها در نقطه ي مقابل سراميك و فلزات قرار دارد. ساختار و خواص پليمرها : پليمرها چه طبيعي باشند يا مصنوعي بوسيله ي ساختار با زنجيره هاي طويل مشخص مي شوند. ملكول هاي بزرگ تشكيل دهنده ي پليمرها ماكرو ملكول ( macro molecules ) ناميده مي شوند . اين ماكرو ملكول ها از واحدهاي سازنده ي كوچك ساخته شده اند و پليمر هنگامي توليد مي شود كه تعداد زيادي از اين واحدهاي سازنده (مونومر) باهم تركيب شوند وزنجيره پديد آيد. ما در زير تعدادي از گروه هاي پليمري را معرفي كرده وساختار و برخي از ويژگي هاي مهم آنها را بيان مي كنيم. طبقه بندي پليمرها : پليمرها را به روش هاي مختلفي مي توان طبقه بندي كرد. يكي از راههاي ساده براي طبقه بندي پليمرها براساس فرآيند توليد آنها استوار است. دونوع مهم از فرآيند هاي پليمريزاسيون وجود دارد: 1) پليمريزاسيون تراكمي ( condensation polymerization ) در اين فرآيند پليمريزاسيون يك پليمريزاسيون مرحله به مرحله و تدريجي رخ مي دهد وپس از واكنش مونومر ها با يكديگر ودر هر مرحله يك ملكول ساده كه در اكثر موارد آب است پديد مي آيد. اين ملكول توليدي محصول فرعي فرآيند پليمريزاسيون است. 2) پليمريزاسيون افزايشي ( addition polymerization ) در اين فرآيند پليمريزاسيون بدون توليد محصول جانبي اتفاق مي افتد. اين نوع پليمريزاسيون عموما در حضور كاتاليزور انجام مي شود. طبقه بندي ديگر پليمرها براساس نحوه ي رفتار پليمر در هنگام حرارت دادن آن پايه گذاري شده است. يك پليمر ترموپلاست ( thermoplastic polymer ) در هنگام حرارت ديدن نرم مي شود. بسياري از پليمرهاي خطي اين گونه عمل مي كنند. اين گونه پليمرهاي ترموپلاست را مي توان بوسيله ي روش هاي تشكيل از فاز مايع ( liquid flow forming methods ) توليد كرد. مزيت اين پليمرها قابليت بازيافت آنهاست. مثال هايي از پليمرهاي ترموپلاست عبارتند از پلي اتيلن سبك وسنگين، پلي استيرن، پلي متيلن متا اكريلات ( PMMA ) و.... هنگامي كه پليمر در ساختار خود داراي پيوند عرضي باشد وتشكيل حالت شبكه اي بدهد با حرارت ديدن نرم مي شوند. اين پليمرها كه در ساختار خود پيوند عرضي دارند، پليمرهاي ترموست ( thermosetting polymer ) ناميده مي شوند. هنگامي كه يك پليمرترموست را حرارت دهيم، تجزيه مي گردد. مثال هايي از پليمرهاي ترموست عبارتند از اپوكسي، فنوليك، پلي استرو... همچنين ما مي توانيم پليمرها را براساس ساختارشان نيز طبقه بندي كنيم واحد سازنده ي اساسي يك پليمر زنجيره هاي انعطاف پذيرند (a-1) هنگامي كه نظم مولكولي پر دامنه وجود داشته باشد وزنجيره هاي پليمري انعطاف پذير به صورت رندوم باشند، ما ساختار آمورف داريم اين چنين پليمري يك پليمر آمورف ( amorphous polymer ) ياشيشه اي ( slassy polymer ) ناميده مي شود. در شرايط معين مي توان پليمرهاي نيمه كريستالين يا كريستالين توليد كرد. حالت كريستالين لايه اي هنگامي كه مذاب يك پليمر كريستالي مانند يك پليمر خطي به طور خيلي آهسته سرد گردد، بدست مي آيد. كريستال هاي تكي صفحه اي مانند نيز از ته نشين كردن پليمر از محلول آبكي بدست مي آيد. در اين لايه ها، زنجيره هاي طويل ملكولي به صورت منظم ( همانگونه كه در شكل b-1 ديده مي شود) برروي هم قرار گرفته اند. تعداد زيادي از اين بخش هاي لايه اي كريستالين مي توانند با هم به صورت يك گروه در آيند اين گروه هامتمركز اسفرلايت ( spherulites ) ناميده مي شوند. براساس نوع واحدهاي تكرار شونده نيز مي توان پليمرها را طبقه بندي كرد. يك هموپليمر ( homo polymer ) داراي واحد تكرار شونده ي يكسان است. كوپليمرها پليمرهايي هستند كه داراي بيش از يك نوع مونومر ( واحد سازنده ) هستند. اگر مونومرهاي در يك پليمر به صورت رندوم در طي زنجيره قرار گرفته باشند اين كوپليمر، كوپليمر منظم يا رندوم ( regular or random copolymer ) ناميده مي شود. به عبارت ديگر اگر رشته اي از يك نوع مونومر به رشته اي ديگري با مونومر متفاوت متصل باشد اين كوپليمر، كوپليمر نوع بلوك ( block copolymer ) ناميده مي شود. اگر زنجيره ي اصلي پليمر از يك نوع پليمر و زنجيره هاي فرعي از نوع ديگري از مونومر تشكيل شده باشند، اين كوپليمر، كوپليمر گرافت ( graft copolymer ) ناميده مي شود. در ادامه ما به معرفي برخي از خواص مهم پليمرها مي پردازيم.
×
×
  • اضافه کردن...