جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شیخ بهایی'.
2 نتیجه پیدا شد
-
عصارخانه(حصارخانه) در شهرهای قدیم ایران به آسیابهای مخصوصی اطلاق میشد که از آنها برای خرد کردن مواردی چون سنگ و زردچوبه و فلفل و امثالهم استفاده میشد. عصارخانه عبارت از محوطهای بود که در وسط آن دو قطعه سنگ گرد بر روی هم قرار داشت و این دو قطعه سنگ از یک طرف با اهرمی به یک رأس چهارپا، مثل الاغ یا شتر یا قاطر یا اسب متصل بود. با حرکت کردن حیوان، که به صورت دورانی صورت میگرفت، سنگ روئی آسیاب به حرکت درمی آمد و با گردش این سنگ، آنچه از موادی که به وسط سنگ مزبور ریخته میشد، نرم میگردید. شگفت انگیزی نحوه عملکرد عصار خانه ها و همچنین منحصر به فرد بودن آن سبب شده عصار خانه به عنوان یکی از جاذبه های بکر گردشگری کشور به شمار آید با این وجود آنچنان که شایسته این مکان های شگفت انگیز است تا کنون تلاشی برای معرفی آنها در سطح جامعه صورت نگرفته است. روش روغنگیری در عصارخانه های قدیم در قدیم ظروف مملو از خمیر دانههای روغنی را یکایک بر روی هم میچیدند و با استفاده از تیر کوچکی بنام کارماله کمی- فشار برکوپیها وارد میکنند تا اصطلاحاً «زیر کار برای تیر بزرگ» مهیا شود. بعد چند قطعه چوب قطور گرد که شاگرده نام دارد در قسمت پایین تیر بزرگ قرار می دادند و آنگاه تیر بزرگ را برای فشردن دانهها بتدریج سرازیر میکردند. سنگ عصارخانه و تخمیر (له کردن) دانههای روغنی در کنار تیر بزرگ(تیلوه) خمره بزرگی را در زمین نصب کردهاند که روغن بدست آمده وارد آن میشد. برای آنکه فشار ناشی از تیرهای روغن گیری تحمل شود، دیوار بزرگی که بوسیله سنگهای بسیار محکم و کلافبندی شده احداث میشد. یا کونه تیر نام دارد. ته تیر بزرگ در داخل اسپر مهار میشد. یک ساعت پس از روغن کشی اولیه، سنگ بزرگی، که به وسیله طناب و دوله و قرقره بالا و پایین میرود، برروی تیر بزرگی قرار میداند تا فشار بیشتری وارد آید و روغن دانهها کاملاً گرفته شود. بیست و چهار ساعت بعد تیر را به کیفیت نخست بر میگردانند و تفاله دانهها و یا به قول اهل فن بذرها را بیرون میآوردند. یکی دیگر از دستگاههای عصارخانه ارده مال نام دارد که دو سنگ زیر و روی آن را برسکویی به ارتفاع یک متر متکی کردهاند و سنگ بوسیله تیری(لکه) که شتر میچرخاندش، میگردد و ارده، که از بهترین خوراکهای زمستانی است، بدست میآید. دانه خام ارده کنجد است که ابتدا پوستش را میگیرند و بعد بو میدهند و از مغز آن ارده تهیه میکنند. در گذشته ارده دیگری بنام تنده، از مغز هلو و تلخه زردآلو، تهیه میشد. استفاده از تفاله کیکج: در نواحی خشک و کم آب اطراف اصفهان، نظیر برخوار یا سمیرم ، نجف آباد ، کرون ، پران و جوزان، کیکج کشت میشود که موقع بهرهبرداری از آن اوایل خرداد ماه است. گرفتن روغن کیکج، به علت سختی دانهاش، جز در عصارخانهها امکان ندارد. عصارها روغن کیکج را منداب نامند. روغنی است که پیوسته مورد استفاده قرار میگیرد و در خوش سوزی شهرتی بنام دارد. به علاوه، روغن منداب داروی مؤثری است برای درمان بیماریها و یا تقویت جسمی شتر. کافشه: یکی از دانههای روغنی مفید است که در حوالی اسفند ماه کشت میشود و در بهار بدست میآید. این گیاه را در تمام استان اصفهان میکارند. روغن کافشه در گذشته بهترین روغن برای تهیه انواع شیرینی، بویژه زولبیا و بامیه و سوهان بود و مصرف خوراکی فراوان داشت. دانه این گیاه هنوز هم به عنوان خوراک کبوتر مورد استفاده قرار میگیرد. خشخاش: پیش از منبع کشت خشخاش، روغن خشخاش مورد استفاده بود. کشت این گیاه در مهرماه انجام میگرفت و محصولش در اوایل خرداد ماه بدست میآمد. دانه مفید خشخاش را در عصارخانهها بو میدادند و پس از سایش و تخمیر، روغن مخصوصی بدست میآورند که به مصرف روشنایی و تهیه صابون میرسد. بید انجیر(کرچک): این گیاه پاییزه است و در تمام بخشهای اصفهان و یزد بدست میآید و روغن آن هم اکنون نیز در بعضی کارخانههای روغنکشی، تهیه میشود. در گذشته روغن کرچک را همراه با روغن سایر گیاهان، نظیر خشخاش و کیکج، میگرفتند، که مصرف خوراکی و درمانی نیز داشت. بزرک: این گیاه که در چهارمحال بدست میآید، در گذشته بهترین ماده برای روشنایی بود. در حال حاضر روغن بزرک بیشتر در نقاشی و رنگ آمیزی در و پنجرهها به کار میرود و به مصرف غذایی دامها و کودهای گیاهی نیز میرسید. کنجد: گیاهی است شبیه بزرک که در حوالی یزد و اردکان و برخی شهرهای خراسان نظیر سمنان، به عمل میآید. بگونهای که وصفش گذشت، ارده معروفترین مادهای است که از کنجد میگیرند و ارده مالی عملی است که این روزها نیز رواج داردکه پیشتر در عصار خانه ها انجام می شد. عصارخانههای اصفهان اگرچه در کاشان و برخی دیگر از شهر های کویری نیز می توان عصار خانه هایی یافت اما بدون شک معروفترین عصار خانه ها متعلق به اصفهان است. تصاویرمتعلق به موزه “عصارخانه شاهی” اصفهان می باشد چهار عصار خانه کوچه جهودها، شیخ بهایی، شاهی و پاسنگ در اصفهان باقی است. در این میان عصارخانه شیخ بهایی جالب است. این عصارخانه یکی از قدیمیترین کارخانههای روغنگیری اصفهان به شمار میرود و قبل از آنکه به صورت فعلی درآید به طریق چوغنگری اداره میشد. نمونه سنگهای دستگاه قدیمی این کارخانه در انباری نگهداری میشود. خارج از شهر تاریخی اصفهان نیز عصارخانههای فراوانی وجود داشت که پارهای از آنها پابرجاست. از جمله میتوان عصارخانه بزرگ بن اصفهان سده(همایون شهر) را که مجاور چارسوی بازار است، نام برد. سنگ این عصارخانه را از بازار عریان آوردهاند. در اطراف شهررضا نیز عصارخانههای زیادی وجود داشته است و از قرار معلوم در خود شهر چهار عصارخانه باقی است که معروفترین آنها حاجی حسین نام دارد. به علاوه، در گلپایگان عصارخانههای کهن یافت میشود و در اردستان و زواره ویرانههای چند عصارخانه وجود دارد. عصار خانه شاهی کجاست؟ در میدان امام اصفهان اثری گمنام داریم که در شکوه و عظمت آثاری مانند مسجد امام ، مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو محو شده است . بنایی که اگرچه خود تاریک و بی فروغ است روزگاری مایه روشنایی چراغ های خانه های ایرانیان و حتی محافل شاهانه بوده است . بنایی کهنسال و پر رمز و راز ، سرشار از گلایه از این همه ، بی توجهی . عصار خانه شاهی و عصارخانه های دیگر ، بناهای کم اهمیتی نبوده و نیستند. در واقع همان گونه که امروز قلب صنعت ایران در دست های اصفهان می تپد در زمان های گذشته نیز از لحاظ صنعتی مقام نخست را دارا بوده است . این بنااین روز ها به شکل موزه درآمده و در معرض دید بازدیدکنندگان قراردارد. عصارخانه ها مجموعه ای است که در آن سعی شده آسیاب های استان، معرفی و سیر تاریخ شکل گیری و نحوه عملکرد آنها بازسازی گردد . آنچه بیشتر مورد تاکید قرار گرفته ساختار معماری عصارخانه ها است. منبع نوشتار architectur.ir
-
شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید. مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند. شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است. شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی “نان و حلوا” و دیگری “شیر و شکر” می باشد و آثار علمی او عبارتند از “جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه”. سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است. تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه ای تیره غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه رفتم به در صومعه عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار من یار طلب کردم و او جلوه گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار او خانه همی جوید و من صاحب خانه هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی …کعبه و بتخانه بهانه بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه عاقل به قوانین خرد راه تو پوید دیوانه برون از همه آئین تو جوید تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه بیچاره بهایی که دلش زار غم توست هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر “خیالی” به امید کرم توست یعنی که گنه را به از این نیست بهانه “شیخ بهایی” بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام “جبع” یا “جباع” می زیسته و از نژاد “حارث بن عبدالله اعور همدانی” متوفی به سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است. ناحیه “جبل عامل” همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است. بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال ۹۹۱ هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از ۴ سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت. وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود ۸۸ کتاب و رساله است. وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.
- 11 پاسخ
-
- 1
-
- مسجد امام
- مسجد امام اصفهان
-
(و 8 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :