رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شوخی با حافظ'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. masi eng

    شوخی با حافظ

    شوخی با حافظ : به آب روشن می عارفی طهارت كرد و رفته رفته به این كار زشت عادت كرد! - برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر لیلی آمد دم در،گفت:بیا برق آمد! - آمد از پرده به مجلس عرقش پاك كنید تا نگویند حریفان كه چرا خیس آمد! - سالها دل طلب جام جم از ما میكرد! بی خبر بود كه ما مشترك كیهانیم - مشكل خویش بر پیر مغان بردم دوش گفت:دنیاشده از مشكل پر،این هم روش! - ما در پیاله عكس رخ یار دیده ایم اما نه فرت و فرت!كه یكبار دیده ایم! - تو را ز كنگره ی عرش میزنند سفیر! چرا به كنگره ی شعر میروی شاعر؟! - گر شدم رفتگر بهانه مگیر خاك راه تو رفتنم هوس است! - در آستین مرقع پیاله كن پنهان كه چوب و غیره در آن ناگهان فرو نكنند - اگر آن ترك شیرازی به دست آرد دل ما را به دستش می دهم كاری كه بار آخرش باشد! - پیرهن چاك و غزلخوان و صراحی در دست آنقدر عربده زد آبروی ما را برد! - وفا مجوی ز دشمن كه پرتوی ندهد چراغ موشی دشمن كنار لیزر دوست - چه خوش صید دلم كردی بنازم چشم مستت را ولی از روی پایم خواهشاً بردار دستت را! - من،شعر فقط گفته ام از باده و افسوس! گل در بر و می در كف دیوید بكام است - من بیچاره هم از اهل سلامت بودم بس كه رفتم به چكاپ این همه بیمار شدم - بازار شوق گرم شد آن سرو قد كجاست؟ تا زیر سایه اش بنشینم خنك شوم - داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید كیست دلقی بدهد باز به اقساط مرا؟! - فكر كن نان بشود باز یكی شش تومان ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید! - صوفیان وا ستدند از گرو می همه رخت بنده از شرم شدم پشت درختی پنهان! در راستای خود کفایی! سروده شد!: - سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت بر خیز كه معشوق تو از چین آمد! - عجیب واقعه ای و غریب حادثه ای كه برق خانه ی بنده نرفته باز آمد! - غلام همت آنم كه زیر چرخ كبود اگر چه له شود اما شكایتی نكند! - عاشقان را بر سر خود حكم نیست ور نه فكر چتر در باران كنند! می شود آخر گرانی ریشه كن دلبران گر ناز را ارزان كنند - كلنگ توسعه بوسید تربت قم را كسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند! برای بیمارستان "نکویی" قم قلمی شد: - سعدیا مرد نكو نام نمیرد هرگز مرده آنست كه او را به نكویی نبرند !
×
×
  • اضافه کردن...