رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شهرسازي'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

19 نتیجه پیدا شد

  1. سلام دوستان خوبم. اينجا هم معمارها بايد نظر بدن و هم شهرسازا. كل كل بين بچه هاي شهرسازي و معماري. اما كل كل دوستانه. شما هم از تفاوتي كه بين اين 2 رشته احساس مي كنيد بگيد. امروز ظهر ( جمعه ساعت 2 ) انوشه جان گفت بايد برم پارك عكسبرداري برا پروژه. از ظهر تا الان تو فكر اينم كه آيا 2 ظهر روز جمعه وقت مناسبي براي عكس گرفتن هست؟ اولين چيزي كه از پارك به ذهن ميرسه تعداد زياد آدم هست. مگه ميشه پارك رو بدون رفتار اون همه انسان در نظر گرفت؟ هر پاركي كه معروف بشه به خاطر رفتارهايي هست كه تو اون پارك صورت ميگيره. مفهوم وجودي پارك رو ناديده نبايد گرفت. من فكر مي كنم در كل معمارها خلوت ترين ساعت ها رو براي برداشت هاشون انتخاب مي كنن. به نظر من با اين كارشون رفتار رو ناديده مي گيرن. به فعاليتها توجه نمي كنن. براشون فقط فضا مهمه. حجم مهمه. معنا و مفهوم مهم نيست. فقط كالبد ارزش داره. ولي تو شهرسازي اينجوري نيست تو شهرسازي مثل معماري نيست . به رفتارها در كنار كالبد نگريسته ميشه. كالبد جدا از معنا نيست. ما سعي بر اون داريم تا رفتارها و فعاليتها رو در كنار كالبد قرار بديم. كالبدها رو سازگار با رفتار و رفتار ها و فعاليت ها رو بر اساس كالبد طراحي كنيم. شهرسازي چه وقتي رو براي برداشت در نظر ميگيره؟ شلوغ ترين وقت ممكن. شهرساز سعي مي كنه از كوچكترين رفتاري كه مشاهده مي كنه نسخه برداري كنه به همين خاطر در ساعاتي كه بتونه به هدفش برسه اين كار رو ميكنه. اگر جايي هم لازم باشه خودش رفتار لازم رو انجام ميده تا واكنش سايرين رو ببينه ( محمد از اين كارا زياد كرده :ws10:) اين نظرات من بود. شما هم نظر بديد ضمناً از انوشه هم معذرت مي خوام كه صحبت رو با مثال ايشون شروع كردم
  2. پژوهش از: اکبر شيرانی - كارشناس پژوهشی دانشگاه هنر اصفهان پيشگفتار : تمدن ايران به صورتهاي متوالي خود (ماقبل آريايي، مادي، هخامنشي، پارتي، ساساني و اسلامي) در مدت 50 قرن بدون انقطاع به حيات خويش ادامه داده است. و دقيقاً همين فرايند را در شهرسازي و معماري ايراني نيز مي‌توانيم پيگيري كنيم. سنتهاي كهن به واسطه استادان بزرگ به شاگردان مستعد منتقل شد و در هر دوره به تناسب موقعيت سياسي- فرهنگي كشور چيزهايي بر آن افزوده گرديد و يا از آن حذف شد. اين امر را با مطالعه در شهرهاي ايراني (چه در داخل مرزهاي كنوني جمهوري اسلامي و چه در ايران زمين واقعي) مي‌توان اثبات نمود. لااقل از 5000 سال پيش از ميلاد مسيح تا عصر حاضر نمونه‌هاي مشخص اين معماري بر پهنه‌اي گسترده از سوريه تا هندوستان شمالي و كناره‌هاي چين و از قفقاز تا زنگبار پراكنده است. بيش از 3000 سال است كه پاره‌اي عناصر طرح معماري ايران همچنان پابرجا مانده است. بارزترين اين عناصر احساس مشخصي است نسبت به مقياس و به كار گرفتن آگاهانه شكلهاي ساده و جسيم و رسوخ شگفت‌آور ترجيح تزيينات بر ساير عوامل و درگاههاي تاقدار رفيع كه درون پيشخانهايي قرار گرفته و سرستونهاي تزييني و بالاخره تكرار انواع گرده‌هاي افقي و عمودي. در طول اعصار اين عناصر معماري در ابنيه كاملاً گوناگون تكرار گرديده است. در اين پژوهش نگاهي تحليلي بر جنبه‌هاي جمعيتي، تاريخي، معماري، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي شهرها و كانونهاي جمعيتي ايران از دورترين ادوار پيش از تاريخ تا سرآمدن روزگار ساسانيان خواهيم داشت. جمعيت : جمعيت ايران در دوره ميان سنگي حدود 30000 نفر تخمين زده مي‌شود. در اوايل دوره نوسنگي (5000 سال پيش از ميلاد) جمعيت آن بيش از 500000 نفر نبوده و در مقايسه رقم پيشنهادي براي عصر مفرغ (1000 سال پيش از ميلاد) از 2000000 نفر تجاوز نمي‌كند. در اين زمان ايران زيستگاه چادرنشينان چابكسوار و كشاورزان بود. طي سده هشتم و هفتم قبل از ميلاد جنگها و كشمكشهاي شديد بين ايرانيان فلات و آشوريان شمال غرب با پيروزي ايران به پايان رسيد و ايرانيان (مادها و پارس‌ها) سالار مردان امپراتوريي شدند كه از يونان تا هند گسترده بود، با روان شدن خراج و ماليات به قلب امپراتوري جديد، جمعيت ايران از حدود 2.5 ميليون به 4 ميليون نفر افزايش يافت، موازنه جديدي بين شيوه‌هاي زندگي چادرنشيني و شهرنشيني به وجود آمد. جمعيت در طي چيرگي اسكندر، جانشينان وي و همچنين بازگشت قدرت به پادشاهان اشكاني (پارت) تقريباً بدون تغيير باقي ماند، در زمان پادشاهي ساساني (649-226 ميلادي) جمعيت تا 5000000 نفر بالا رفت. در حقيقت از نظر جمعيتي، كه مخالف با ديدگاه سياسي است، ورود اعراب، رخداد مهم تاريخ ميانه ايران محسوب نمي شود بلكه ورود تركها، كه با هجومهاي خود كه با مهاجرتهاي زيادي همراه بود و از 1000 تا 1500 ميلادي ادامه داشت، موجب شد تركيب جديدي در جمعيت ايران به وجود آيد. به علاوه هنگامي كه قبايل ترك به اين منطقه سرازير شدند موازنه پيشين در روش زندگي مردم از كشاورزي به چادرنشيني متمايل شد، تأثير اين تغيير فوراً به شكل كشتار روستاييان ايراني به دست چادرنشينان ترك نمود پيدا كرد.‌ نخستين يورش تركها (سلجوقيان) چندان نابود كننده نبود زيرا بيشتر تركها به تركيه رفتند. يورش مضمحل كننده در سال 1220 ميلادي به وقوع پيوست، هنگامي كه سپاهيان چنگيزخان از شمال شرقي تاختند و در كشتارها، به تخمين، جمعيت 25 درصد كاهش يافت. در حدود 1500 ميلادي از 4000000 ساكنان ايران 1000000 نفر چادرنشينان ترك بودند. به تدريج طي سه سده بعد كشاورزي روستايي باتوان بيشتري مجدداً پديدار شد و همچنان كه جمعيت كل ايران تا 6000000 نفر افزايش مي يافت نسبت چادرنشينان تا 20 درصد كاهش يافت. در حدود 1900 ميلادي 10 ميليون نفر در ايران زندگي مي‌كردند و حداكثر 2000000 نفر از اين تعداد چادرنشين بودند. در سال 1975 - مطابق با 1355 خورشيدي - 34 ميليون نفر در ايران زندگي مي‌كردند كه از اين تعداد 27 ميليون فارسي‌زبان، 4 ميليون ترك زبان و 2 ميليون عرب زبان بودند. جمعيت ايران طي سده‌هاي متوالي دستخوش تغييرات شگرفي بوده است. مي توان 5 عامل مهمتر را براي توجيه اين امر برشمرد: الف) بيماري‌هاي واگير ب) قحطي‌ها پ) سوانح طبيعي ت) جنگ و جدالهاي محلي و منطقه‌اي و يا تهاجم خارجي ث) مهاجرتها عدم‌ياوجود اين عوامل مي‌توانست همراه با دوره‌هاي رونق و ركود منجر به افزايش يا كاهش، پراكندگي يا تجمع، شهرنشيني يا كوچ‌نشيني جمعيت شود. نگاهي به دوره‌هاي تاريخي ايران مويد اين باور خواهد بود. شهر ايراني در ادوار گوناگون : چنين رسم شده است كه هر مقوله‌اي را در ايران به پيش و پس از اسلام تفكيك كنند و اين كليت مساله «شهر» را نيز در بر مي‌گيرد، حال برخي شهر مدرن را نيز به عنوان يك شيوه، در امتداد دوره پس از اسلام، متمايز مي‌كنند. ولي ما معتقديم «شهر» نيز همچون هر پديده اجتماعي ديگر از يك «پيوستگي» برخوردار است، يعني از ايجاد نخستين كانونهاي تمركز جمعيت يكجانشين در آبادي‌هايي كه به تدريج توسعه يافتند تا پيدايش كلان شهرهاي امروزي با يك مقوله واحد روبرو هستيم كه اگر چه ممكن است از لحاظ ريخت‌شناسي (مورفولوژيك) كاملاً متمايز جلوه كند ولي از جنبه كاربردي و ساختاري داراي روحي واحد است، در اينجا با وحدتي مواجهيم كه به تبع كاركردهاي گوناگون، شيوه معيشت، دوره تاريخي، … و تكنولوژي دچار دگرگوني مي‌شود ولي در هر صورت موضوعيت خود را از دست نمي‌دهد و همواره داراي عناصر مشترك اساسي است. با اين وجود خواهيم كوشيد شهر ايراني را از نخستين جلوه‌هاي آن رديابي كنيم و در دوره‌هاي مختلف تاريخي مطالعه نماييم. الف) دوران پيش از تاريخ : ظاهراً نخستين جمعيتهاي شناخته شده پيش از تاريخ ايران در روستاهاي كوچكي كه به طور وسيعي پراكنده بود زندگي مي‌كردند. در طول روزگاري دراز، فشار و تأثير محيطي مشترك، واكنشهاي همانندي را به وجود آورد كه نتيجه آن پيدايش رسوم و عقايد و نهادهاي متشابه بود. همين كه اين واحه‌هاي تمدني پا از مراحل اوليه شكار و گردآوري خوراك بيرون گذاشتند خودكفايي آنها كمتر گشته وابستگيشان به يكديگر بيشتر گرديد. كهنترين اقامتگاه در سيلك كه تاريخ آن پيش از هزاره پنجم است، ظاهراً فقط شامل كلبه‌هايي بوده كه از شاخه درخت درست شده بود. در مرحله بعدي است كه ساختمان با خشت دست‌ساز آغاز گرديد، خشت و آجر جديد چهارگوش كه اطرافش مسطح است و در قالب زده مي‌شود در هزاره چهارم آشكار شد، ظاهراً اين نوآوري نيز از ابداعات ايرانيان بوده است اشيايي كه در گورستاني در تپه «سيلك» پيدا شده و بعضي از آنها آهني است متعلق به هزار سال قبل از ميلاد است. اشيايي كه در اين قبرها پيدا شده عبارتند از اسلحه برنزي و آهني و تزيينات متعلق به زين و برگ اسب. اين قبور متعلق به اشخاص تازه واردي است كه بدون شك اسب‌ سوارند و تمدن ديگري غير از مردم بومي ايران آن عصر دارند و آقاي گيرشمن كه اين اشياء را كشف كرده احتمال مي‌دهد اين قبرها متعلق به ايرانيها -آريايي‌ها- و به احتمال قوي «مادها» باشد. يك نمونه ديگر براي استمرار و تحول شيوه زندگي را مي‌توان در لرستان كنوني جستجو كرد : در دره هليلان، تقريباً نرسيده به شمال آن، در نتيجه حفاري‌هايي كه به وسيله «مرتن‌سن» در سال 1964 در تپه گوران انجام گرفته معلوم شده كه در لايه‌هاي «با‌سال –Basal» كه مربوط به 6500 سال قبل از ميلاد است دهكده نيمه مسكوني وجود داشته كه خانه‌هاي آن از چوب بوده است اما همين دهكده تا سال 5800 قبل از ميلاد به صورت يك دهكده كاملاً مسكوني درآمده كه خانه‌هاي آن با‌ آجر ساخته شده بود، در حالي كه لايه‌هاي زيرين‌ آجري نبودند. سابقاً مراكز عمده پيدايش تمدن را منحصر به دلتاي نيل، ميان رودان (بين‌النهرين) و حوزه رود سند مي‌دانستند، گاهي نيز چين را به اين مجموعه مي‌افزودند ولي كارهاي متأخر ديرين‌شناسان نشان مي‌دهد كه در كنار اين كانونهاي بزرگ مدنيت و شهرنشيني، نه تنها نقش فلات ايران به عنوان كريدوري براي ارتباط فرهنگي، حايز اهميتي درخور است بلكه تأثير آن‌، گاه بيشتر از نقاط سابق‌الذكر مي‌باشد. براي مدتها باستان‌شناسان مراكز شهري سرزمين بين‌النهرين را در برابر مناطق كم‌جمعيت و عقب افتاده ايران قرار مي‌دادند حال آنكه حفريات دانشگاه ‌هاروارد در تپه يحيي‌كرمان (1970)، هيأت‌حفاران ايتاليا در شهر سوخته سيستان (1969)، حفريات دانماركيها در اطراف خليج فارس (1969)، باستان‌شناسان اتحاد شوروي در آسياي مركزي (1972)، كاوشهاي گروه كانادايي دانشگاه اونتاريو در كنگاور (1975)، دانشگاه ميشيگان در دهلران (1975) و نيز كاوشهاي باستان‌شناسان دانشگاه تهران در دشت قزوين (1976) دگرگونيهاي بنيادي در نظريه فوق به وجود آورده است. وسعت مناطق استقرار در آغاز شهرنشيني و ميزان يافته‌ها در حفريات و تاريخ آنها كه برابر 3400-3000 قبل از ميلاى است نشان مي‌دهد كه روابط ميان بين‌النهرين و سرزمين ايران، دوجانبه و متعادل بوده است. در قرون اوليه هزاره سوم پيش از ميلاد، جوامع روستايي در سراسر ايران به موازات بين‌النهرين با آهنگ رشد برابري در راه رسيدن به مرحله شهرنشيني گام برمي‌داشتند. حتي برخي معتقدند پاره‌اي از نوآوري‌ها از ايران به ميان رودان و ساير نقاط رفته است، پروفسور پوپ مي‌نويسد : در هزاره‌هاي چهارم و پنجم قبل از ميلاد اهالي فلات ايران زارع به تمام معني بوده‌اند. حتي بايستي گفت اين مردمان اولين كشاورزان جهان مي‌باشند و معلومات مربوط به زراعت از روستاهاي اين سرزمين به سه منطقه رودخانه‌ها، يعني «دره سند»، «ماوراءالنهر» و «بين‌النهرين» منتقل گرديده است. مدارك و شواهد به دست آمده از حفريات باستان‌شناسي در شرق ايران نشان مي‌دهد كه از اواخر هزاره چهارم تا اواسط هزاره دوم پيش از ميلاد، ميان محوطه‌هاي مسكوني در شرق ايران (سرزميني به وسعت 1.5 ميليون كيلومترمربع) رابطه فرهنگي تنگاتنگي برقرار بوده است. محوطه‌هاي مذكور بي‌هيچ اتكايي بر مواد اوليه يا فرآورده‌هاي كشاورزي بيگانه يا با كمترين وابستگي بدان تمام نيازمنديهاي خود را در شرايط انزوا تهيه و توليد مي‌كردند. شهرها هم مانند انسان‌ها زاييده مي‌شوند، زندگي مي‌كنند و مي‌ميرند. براي نمونه، شهري كه باستان‌شناسان ايراني در سال 1351 به سرپرستي مهندس حاكمي در حوالي شهداد در منطقه كوير از زير خاك بيرون آورده‌اند معلوم است كه در دوران ماقبل تاريخي از موقعيت جغرافيايي مساعد و آب و هوايي بهتر برخوردار بوده است. در كنار اين شهر، در حدود 2400 سال پيش از ميلاد رود كوچكي جريان داشته ولي ناگهان سربه طغيان برمي‌دارد و يك لايه ضخيم از گل و لاي روي خانه‌هاي گلي شهر باقي مي‌گذارد. وجود اين رودخانه در كوير، در حدود 4400 سال پيش، حاكي از ميزان بارندگي بيشتر در نواحي مركزي ايران، نسبت به زمان ماست. ب) دوران مادها: تقريباً از آغاز سال 800 پيش از ميلاد، در فلات ايران و مرزهاي كوهستاني باختري آن، يك نيروي جهاني در شرف تكوين بود. در اين ناحيه مهاجرتهاي متراكمي اتفاق افتاد و دسته‌هاي كوچك بيابان‌گرد به -سوي- اطراف به جنبش آمدند. حتي ميان طوايف منفردي كه در دره‌هاي محصور و محفوظ به سر مي‌بردند و گاهي اوقات بين مردمي كه در شهر و روستاها با قلاع مستحكم زندگي مي‌كردند در برابر خطري مشترك اتحاد برقرار مي‌شد، اين خطر از جانب بابل و آشور بود. از ميان اين ملتهاي گوناگون بود كه سرانجام «مادها» به عنوان نيروي برتر قد علم كردند. در سال 612 پيش از ميلاد، مادها از زير يوغ آشور به در‌آمده شهر نينوا را به تصرف خويش در آوردند. در آخر قرن هفتم شاه ماد، هوخشتر، شهر اكباتان (همدان كنوني) را به پايتختي برگزيد. دوره مادها نيز مانند دوران پيش از تاريخ و بخش بزرگي از دوره پيش از اسلام در پرده‌اي از ابهام است و اطلاعات اندك ما به همراه بازمانده‌هاي پراكنده‌مان از آن روزگار امكان مطالعه جامع و پژوهش ژرف را محدود مي‌كند و حتي گاه داده‌هايي متناقض بروز مي‌كنند. اكثر اطلاعات موجود درباره مادها از يك سو اختصاص به تاريخ نويسان يونان و از سوي ديگر كتيبه‌هاي آشوري دارد. هرودت طول دوره مادها را 150 سال مي‌داند ولي «كتزياس» دو برابر اين مقدار. هگمتانه به‌عنوان مهمترين شهر شناخته شده مادها، طي سلسله‌هاي بعدي نيز به حيات خود ادامه داد و حتي شهر همدان بر ويرانه‌هاي آن ساخته شد، اجازه دهيد همراه با كاوشگران ايراني به بخشي از پايتخت كهن ايران كه به تازگي از دل خاك به فرزندان ميهن رخ نموده است نگاهي داشته باشيم. هيات باستان شناسي در 16 سال و با انجام 9 فصل كاوش در تپه‌ هگمتانه موفق شد يكي از قديميترين شهرهاي ايران را در محدوده 25 هكتاري اين تپه از زيرخاك بيرون آورد … اين شهر حكومتي داراي معابر و خيابانها و كوچه‌هايي به عرض 3.5 متر است كه در راستاي شمال شرقي به جنوب غربي به موازات هم و در فاصله 35 متري ايجاد شده اند، در حد فاصل آن نيز خانه هايي يك شكل و در اندازه17.5 در 17.5 متر در دو رديف ساخته شده اند. حصار عظيم شهر به قطر 9 و ارتفاع 7 متر نيز از دل خاك بيرون آورده شده. گاه، مادها و آريايي‌هاي نخستين را مردمي شبان و چادرنشين معرفي مي‌كنند و گاه آنان را جنگجوياني دژنشين و شهرونداني ثروتمند مي‌نمايانند، ولي واقعيت آن است كه آريايي‌هاي مهاجر آنچنان دلير بودند كه بر بوميان ايران پيروز شدند و برساخته‌هاي اينان دست يافتند و آنگونه باهوش بودند كه در كمتر از چند سده بزرگترين و در عين حال پرشكوه‌ترين امپراتوري‌هاي شرق را بنياد گذاردند و در اين راستا به خلاقيت، آباداني و تمدن توجه كردند. ايران را چنان بزرگ و پرهيبت بنا نهادند كه هنوز پس از حدود 3 هزار سال هرچند پاره‌هايي از آن به كام بيگانگان فرورفته ولي حاكمان نالايق و وارثان نااهل اين سرزمين نتوانسته‌اند همه خاكش را به بادفنا و همه عظمتش را به خفقان فراموشي بسپارند. شهرهايي كه در دوره مادها احداث شدند، بيشتر جنبه اداري- سياسي داشتند. در آن هنگام نه توانايي و بنيان اقتصادي كشور در حدي بود كه بازرگاني و توليد صنايع‌دستي را تا آن حد رونق بخشد كه منجر به احداث شهرهاي نوين شود و نه قدرت نظامي مادها به گونه‌اي بود كه پهنه وسيعي را در بر گيرد و امكان مبادلات اقتصادي بين شهرهاي كهن و بازرگاني سرزمينهاي مجاور را با مراكز تجمع و سكونتگاههاي ايران، در راههايي امن، ممكن سازد.
  3. Sajad.Rasoli

    دوره آموزشی gis 10.3

    سلام تصمیم دارم در آینده ای که به زودی اعلام میشه، دوره آموزشی GIS رو با سبکی خاص و شیوه ای نوین راه اندازی کنم. امیدوارم که مورد استقبال جامعه شهرسازان و برنامه ریزان شهری قرار بگیره.
  4. Mohammad Aref

    معرفی کتاب های شهرسازی

    تو این تاپیک کتابای مربوط به شهرسازی رو معرفی می کنیم. واسه شروع یه سری کتاب رو خودم معرفی می کنم که تو دو تا سایت [Hidden Content] و [Hidden Content] معرفی شده بودند. كندوكاوي در تعريف طراحي شهري عنوان كتاب: كندوكاوي در تعريف طراحي شهري. مولف: دكتر كورش گلكار(1338- استاديار طراحي شهري دانشگاه شهيد بهشتي). چاپ اول: پاييز 1378. ناشر: انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات شهرسازي و معماري ايران. 66 صفحه – قيمت سال 78 ، 550 تومان. كتابخانه ملي ايران: 15455- 78م فهرست مطالب: 1- مقدمه 2- زمينه ظهور و رواج رشته طراحي شهري 3- تعاريف متقدمان از طراحي شهري(بخشي و جزء گرايانه) 4- خصيصه هاي بنيادين طراحي شهري 5- تاريف متاخران از طراحي شهري ( جامع و كل گرا) 6- نتيجه گيري کتاب فرهنگ شهرسازی (THE DICTIONARY OF URBANISM) واژه نامه ای روشمند که شایسته قرار گرفتن بر میز هر شهرسازی است . نوشته شده توسط پروفسور مایکل هبرت ، دانشگاه منچستر شگفت این که پیش از این هرگز فرهنگ اصطلاحات شهرسازی وجود نداشت . واژه نامه جدید روبرت کوآن که در درجه اول فرهنگ نویسان است ، دستاورد بزرگی است . او تنوع حیرت انگیزی از نام ها ، اصطلاحات و واژه های روز را در مدخل هایی جمع آوری کرده که از مقالات بسیار آموزنده درباره واژه هایی چون اجتماع و پایدار تا نوشته هایی کوتاه درباره مقررات لباس حرفه مندان صنعت ساختمان متغیر است . این کتاب با دید تیزبینانه کوآن به پیچیدگی واژگان شهری ، بیش از فقط یک فرهنگ ، بلکه تفسیری انتقادی از کلیت عمل شهرسازی است برنامه ریزی و مسکن در عصر شهر نشینی شتابان نویسنده : پل جنکینز ، هری اسمیت و یا پینگ وانگ سال انتشار : 2007 تعداد صفحات : 368 قیمت : 150000 ریال در سراسر جهان ، حرکت فزاینده جمعیت به سوی شهر ها در حال روی دادن است ، از اینرو ویژگی های جمعیت شناسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مناطق شهری ، به ویژه در کشور هایی که شهرنشینی شتابان را تجربه می کنند ، در حال تغییر است . در این کتاب طیف گسترده ای از رویکرد های این روند در زمینه های مسکن و برنامه ریزی شهری ، با تمرکز بر کشور های در حال توسعه بررسی ، و آثار این پدیده بر کاربری زمین و مسکن در ارتباط با مسائلی چون فقر ، بهداشت و محیط زیست تحلیل می شوند .نویسندگان ارتباط میان راهبرد های توسعه و مسائل شهری را با استفاده از مطالعات موردی در آمریکای لاتین ، آسیا و آفریقا واکاوی می کنند . این کنکاش ، توجهی ویژه به گفتمان پایداری بر بستر شهرنشینی ، سیاست و عمل توسعه مبذول داشته ، و مشتمل بر مباحث تئوریک اخیر و کاربرد های عملی آنهاست ، از اینرو منبعی اساسی برای پژوهشگران در این زمینه به حساب می آید . پژوهشگران می توانند برای مطالعه این کتاب ارزشمند به گروه شهرسازی دانشگاه شیخ بهایی مراجعه نمایند. این کتاب به دستور مدیریت محترم گروه شهرسازی دانشگاه شیخ بهایی جناب آقای دکتر نکویی تهیه شده است و به منظور تکمیل طرح های تحقیقاتی دانشجویان و محققین شهرسازی برای انتشار و معرفی در وب ، به سایت شهرسازی ارسال شده است . استاندارد هاي برنامه ريزي و طراحي شهري عنوان کتاب :استاندارد هاي برنامه ريزي و طراحي شهري تهیه و تدوین : انجمن شهرسازی آمریکا (APA) سال انتشار : 2006 تعداد صفحات : 720 قیمت : 400000 ریال این کتاب به همت مدیریت محترم گروه شهرسازی دانشگاه شیخ بهایی جناب آقای دکتر نکویی خریداری شده است و علاقمندان می توانند برای مطالعه این کتاب ارزشمند به گروه شهرسازی دانشگاه شیخ بهایی اصفهان مراجعه نمایند این کتاب توسط کمیته پژوهش توسعه شهری ترجمه شده و در دست انتشار است. قسمتی از متن این کتاب به فارسی : هنگامی که ویرایش نخست استاندارد های ترسیمی معماری ، کار بزرگ چارلز جورج رامسی و هارولد ریو اسلیپر در سال 1933 توسط انتشارات جان وایلی منتشر شد ، چه کسی می توانست پیش بینی کند که این انجیل حرفه ای ، که طی بیش از 70 سال 11 بار ویرایش شده و تاکنون بیش از یک میلیون نسخه آن به چاپ رسیده ، نگاه تیز یا تورق دستان جند نسل از معماران را به خود خواهد دید ؟ و اکنون که اولین چاپ استاندارد های برنامه ریزی و طراحی شهری به رسم استاندارد های ترسیمی معماری منتشر شده است ، چه کسی می داند که این مرجع ارزشمند و دایره المعارف عملی برنامه ریزی و طراحی شهری ، چند نسل از برنامه ریزان و طراحان شهری را سیراب خواهد کرد ؟ کتاب استاندارد های برنامه ریزی و طراحی شهری که تحت نظر و سرپرستی انجمن شهرسازی آمریکا تهیه و تدوین شده است، جامع ترین و کامل ترین مرجع برنامه ریزی، طراحی و توسعه شهری تا به امروز است.
  5. اين گونه تعريف هويت سبب گرديد كه تحولي كلي و شايد محتوايي از نيمه‌هاي قرن سيزدهم هـ‌.ق. آغاز شود. نهضت بازگشت جاي خود را آرام آرام به ساده‌گويي و بي‌پيرايه نوشتن داد و اين تحول به ساير عرصه‌ها نيز سرايت كرد. دولت قاجار بر آن بود كه آرمانشهر خود را طوري بر پا دارد كه به دو دسته عوامل دروني و بروني مؤثر در نهضت بازگشت پاسخ مناسب دهد. شهر جديد تأويلي با مفاهيم زماني و مكاني جديد در مكتب اصفهان بود (حبيبي ، 1378). نطفه سبك تهران در زمان تشكيل دولت قاجار بسته شد ولي براي دستيابي به مفهوم واقعي نيازمند دو واقعه مهم تاريخي بود، يكي اقدامات اصلاح طلبانه ميرزاتقي‌خان اميركبير در زمينه ايجاد سازمان ديواني جديد، و ديگري حضور معلمين و مهندسين اروپايي در مدرسه دارالفنون به عنوان اولين مدرسه عالي. سبك تهران ، همچون مكتب اصفهان، از مداخلات سنگين در بافت كهن شهري خودداري مي‌ورزيد و از طريق جابه جايي شهر، جا به جاييهاي اجتماعي را نيز سبب شد. مركز شهر از سبزه‌ميدان و ميدان ارگ به ميدان توپخانه انتقال يافت. محله در سبك تهران، مانند مكتب اصفهان ، محل تظاهرات قومي ـ قبيله‌اي نبود و از اين پس نماد تمايزات اجتماعي (محله فرادستان و فرودستان) به شمار مي‌آمد. ميدان نيز در مفهوم ، ساخت ، سازمان و عملكرد ، به گونه‌اي ديگر سامان يافت. ميادين توپخانه ، ارگ ، بهارستان و امين‌السلطان ، هر كدام تبلور كالبدي و نشانه‌اي از اين دگرگوني بودند. در اين ميادين، برخلاف ميادين سبك اصفهان ب، به جاي مسجد و مدرسه ، كاخ حكومتي و بازار، عناصري چون عمارات تلگرافي ، پستخانه ، بانك ، عمارت بلديه و نظميه استقرار پيدا كرد. بازار با يك رقيب جدي مواجه شد و عملكردهاي جديدي چون تماشاخانه ، سينما و هتل، چهره شهر را دگرگون كرد و مفهوم شهر اروپايي را به گونه‌اي صوري جايگزين آن نمود. خيابان ، نه مانند خيابان مكتب اصفهان ، صرفاً نقش تفرجگاهي، و نه مانند دوره‌هاي بعد از خود صرفاً جنبه ترافيكي داشت ، بلكه به عنوان فضاي شهري زنده و پويا خود را يافت. در اين سبك ، تقابل دو مفهوم جديد و كهن ، نو و سنتي، فرنگي و بومي ، اولين تأثيرات فضايي ـ كالبدي خود را بروز داد و خيابانها و ميادين با عناصر جديد اطرافشان محل اقشار اجتماعي متجدد و به اصطلاح فرنگي مآب ، و بازار ، بازارچه و مراكز محلات محل تردد اكثريت جامعه ، كه هنوز بر مبناي روابط كهن زيست و توليد ، زندگي مي‌كردند، بود. سبك تهران برخلاف مكتب اصفهان ، بنا به دلايل متعدد نتوانست دامنه دگرگونيهاي خود را به همه شهرهاي ايران بگستراند. سبك تهران نه در انقطاع بلكه در تداوم مكتب اصفهان محسوب مي‌شد و سبكي بود كه جامعه كهن شهر را از نو آراست (حبيبي ، 1378) .
  6. تمدن ايران قبل از اسلام با دو سبك عمده پارسي و پارتي و يك ميان سبك پارسي ـ هلني، شهرها را شكل داد. شيوه پارسي از قرن نهم ق . م. با ساخت اولين شار « مادي »، يعني هگمتانه كه خود از شهرـ تپه‌هاي بين النهرين (زيگورات) آغاز شد. و با شكوفايي شارهاي پارسي همچون شوش، استخر و پاسارگاد به اوج خود رسيد. پايان اين شيوه از استقرار انساني با حمله اسكندر مقدوني (قرن سوم‌ق .م.) مقارن بود. ميان شيوه « پارسي ـ هلني » در دوران اسكندر مقدوني بر شهرسازي ايران حاكم شد. در اين دوران شهرهايي بنا گشت كه هم بنيانهاي شهرسازي يوناني (شهرـ دولت) و هم بنيانهاي شهرسازي ايراني (شهرـ قدرت) را با خود به همراه دارد. در واقع در اين دوران نوعي نگرش التقاطي در شهرسازي ظاهر شد كه عمر آن كمتر از يك قرن بود. شيوه پارتي از ستيز براي استيلاي مفاهيم و معاني زيست بومي به وجود آمد. اين شيوه نخست با بياني ساده آغاز شد و شهرهايي چون « نسا » در ماورالنهر و « فيروزآباد » در فارس را شكل داد اما با گذشت زمان سازمان فضايي ـ كالبدي پيچيده در قرن هفتم ميلادي در آن متجلي گشت.
  7. جهان بيني اسلامي، شهرهاي دوران اسلامي را از شهرهاي ماقبل آن (پارتي) متفاوت و متمايز كرده است. شهروند شهردوران اسلامي ، همچون روستايي و يا ايلياتي معتقد به جهان‌بيني اسلامي، فرمانبردار احكام اسلامي، امام ، خليفه و يا نمايندگان آنان است، بنابراين شهر داراي زندگي مستقل و خاص با مقررات و امتيازات متفاوت نبود و از اين لحاظ تفاوتي بين شهر و ده (جز تفاوتهاي ناشي از جمعيت ، استقرار ديوانها ، جامع و غيره) وجود نداشت و نقش ديني دوران اسلامي بر اهداف نظامي‌ـ اقتصادي حكومتهاي مستقر در آن شهر اولويت داشت. فارغ از سبكهاي مختلف ، سه عنصر مسجد، بازار و محله ، مشخصه شهر دوران اسلامي مي باشد كه به اختصار مورد بررسي قرار مي گيرند : مسجد : دولت اسلامي در شهر متولد مي شود و با توجه به اينكه تشكيل اين دولت براي اولين بار در « مسجد » صورت گرفت ، بنابراين وجود مسجد جامع به يكي از مشخصات اصلي شهر دوره اسلامي تبديل مي گرديد. اين امر تا آن حد اهميت دارد كه در دوران اوليه دولت اسلامي و قبل از تشكيل حكومتهاي محلي ، سكونتگاهي به مقام شهر مي رسيد، كه صاحب جامع باشد. مسجد جامع علاوه بر نقش ديني ، نقشهاي سياسي و اجتماعي بسيار قوي مي يافت. دولت اسلامي از مفاهيم آرماني برادري ، برابري و نفي هرگونه تمايزات اجتماعي آغاز نمود و به سازماني قاهر و مملو از تمايزات اجتماعي تبديل شد. اين تغيير و تحول نمود كالبدي نيز داشت و در مسجد ، بازار و محله بروز كرد. تطور نمود كالبدي مسجد را در چهار دوره مي‌توان بررسي كرد : دوره اول :‌ مدت كوتاهي از صدر اسلام را شامل مي شود كه مسجد ساده و بي‌پيرايه بود و الگوي آن مسجدالنبي است. در اين دوره مسجد در پر رفت و آمدترين نقطه شكل گرفت و با مصالحي مانند مصالح ساختمانهاي پيرامون ساخته شد. دوره دوم : عمدتاً حكومت بني‌اميه را شامل مي‌شود، در عين آنكه مسجد در رابطه كامل با قدرت اسلامي قرار داشت ولي در كنار خود دارالاماره را به عنوان مقر حكومت دارا بود و جامع در ارتباط مستقيم با شارع عام و بازار استقرار مي يافت. در اين دوره شهر جايي بود كه داراي جامع باشد. دوره سوم : خلافت عباسيان و تشكيل امپراتوري اسلامي را شامل مي‌شود. در اين دوره مسجد به طور كامل از دارالاماره جدا شد و مفاهيم فضايي كهندژ ، شارستان و ربض از نو زاده شدند. جامع به عنوان مكان اصلي اجتماعات مردمي، به كلي خود را از حكومت جدا كرد و از شكل ساده و بي‌پيرايه دوره اول و تا حدودي دوره دوم ، خارج شد ، با اين حال هنوز شهر به جايي گفته مي‌شد كه داراي جامع باشد. دوره چهارم : به ظهور حكومتهاي قدرتمند محلي در دل امپراتوري اسلامي باز مي گردد. در اين دوره، در شكل و توزيع مساجد تغييرات بنيادين آشكار گرديد. مسجد به مكاني به منظور خودنمايي حكومتها و با ظاهري پرشكوه و معماريهاي يادماني تبديل شد. در اين دوره، مدارس زيادي در جوار مساجد احداث گرديد و هر سكونتگاهي با داشتن جامع لزوماً شهر به شمار نمي‌آمد. بازار : ايجاد بازار و ميدان در كشورهاي مفتوحه توسط دولت اسلامي نقش اساسي به اين دو عنصر در سازماندهي شهر دوره اسلامي داد به گونه‌اي كه با تقريبي نزديك به يقين مي‌توان از بازار و ميدان به عنوان عناصر اصلي شهر دوره اسلامي ياد كرد. بازار نيز مانند مسجد از شكل ساده شروع شده و به تدريج پيچيدگي فضايي و انتظام كامل مي‌يافت. در واقع بازار نيز به عنصري براي خودنمايي حكومتهاي محلي و منطقه‌اي تبديل گرديد. بازار در دوره اسلامي مانند دوره ساساني در ميان شهر قرار گرفت و از ميدان اصلي شهر (مقر حكومتي) به سوي باروي شهر امتداد پيدا كرد با اين تفاوت كه بازار به دور مسجد و مدرسه مي‌چرخيد. راسته‌هاي مختلف بازار با توجه به عملكردشان در نزديكي و يا با فاصله‌اي از مسجد قرار مي‌گرفتند بدين‌ترتيب : نخست بازار مهر و تسبيح فروشان، سپس بازار كتابفروشان و صحافان ، بازار پارچه فروشان و غيره تا بازار دباغان و رنگرزان ، كه به علت آلودگي ، از مسجد فاصله زيادي داشتند. محله : علي‌رغم اينكه در بدو تشكيل دولت اسلامي ايجاد قشربندي اجتماعي بر مبناي قوم، قبيله ، نژاد نفي مي‌گرديد ، اما در زمان تشكيل امپراتوري اسلامي، اين محله‌بنديها گسترش مي‌يافت كه مبناي آن برخلاف دوران ساساني نه براساس نظام كاستي و طبقاتي بلكه براساس تفاوتهاي قومي ، قبيله اي بود. در اين دوره محلات در تضاد و تقابل با يكديگر بودند و ارتباط محله با سازمان اجتماعي عشيره‌اي خود (جامعه شهري، روستايي و ايلاتي) بسيار بيشتر از رابطه آن با محلات مجاورش بود. هر يك از محلات مسجد، بازارچه ، مدرسه ، آب انبار، قنات و حمام خاص خود را داشت. با توجه به وجود مشخصات مشترك مذكور در شهرهاي اسلامي سبكهاي مختلف شهرسازي در دوران اسلامي شامل سبكهاي خراساني ، رازي، آذري و مكتب اصفهان، مورد بررسي قرار ميگيرد.
  8. Abo0ozar

    مفاهیم شهر و شهرسازی

    دوستان عزيز تو اين تاپيك با هم الفباي شهر رو تمرين ميكنيم. هر نفر يه كلمه و يا اصطلاح از شهر و شهرسازي و يا علوم مربوط به اون رو ميگه و نفر بعد اطلاعات خودش رو در مورد او كلمه مينوسه. درست هست كه توضيح به مفاهيم سنگين هستن اما تا ميتونيد كوتاه و خلاصه بگيد كه حوصله خواننده سر نره. حداكثر در 8 سطر توضيح خودتون رو بيان كنيد.
  9. در این قسمت سعی گردیده تا با تعریف جامع و مختصر از برخی مفاهیم و اصطلاحات رایج در رابطه با شهر و شهرسازی (برنامه ریزی شهری)، شهروندان را با مسایل تخصصی شهری آشنا نمود. شهر: تعاریف و برداشت های مختلفی از شهر وجود دارد که دارای تشابهات و تفاوت هایی است. طبق ماده 4 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران، شهر، محلی (مکانی) است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگی های خاص خود است، به طوری که اکثریت ساکنان دایمی آن در مشاغل کسب، تجارت، صنعت، خدمات و فعالیت های اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفایی نسبی برخوردارند. شهر کانون مبادلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حوزه نفوذ پیرامون خود بوده و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت است. یا مکان تجمع عده کثیری از مردم با سلایق، افکار، رفتار و... متفاوت می باشد. از نظر کالبدی، شهر جایی است که دارای ساختمان های بلند، خیابان ها، پارک ها، ادارات، زیرساخت ها و تاسیسات شهری و... می باشد. در بعد اقتصادی نیز شهر جایی است دارای وجه غالب اشتغال صنعتی، خدماتی و سبک مصرف و زندگی یا شیوه تولید متفاوت از روستا است. یکی از انواع تعریف های رایج از شهر، تعریف عددی آن است. به نحوی که در ایران تا سال65 شهر را مکانی می گفتند که جمعیت آن بیش از 5 هزار نفر باشد و از آن تاریخ به بعد، شهر به جایی گفته می شد که دارای شهرداری باشد. برنامه ریزی شهری: یعنی ساماندهی کالبدی- فضای شهر. از طرفی برنامه ریزی شهری عبارت است از تأمین رفاه و آسایش شهرنشینان از طریق ایجاد محیطی بهتر، مساعدتر، سالم تر، آسان تر، موثرتر، و دلپذیرتر. برنامه ریزی شهری یک فعالیت زنده و پویا است و علت پویایی اش آن است که شهر مانند یک موجود زنده است. به مانند یک سیستم عمل می نماید که طیف وسیعی از فعالیت ها (تمام زندگی شهری)، عملکردهای شهری را پوشش می دهد. شهرسازی: به مجموعه روشها و تدابیری گفته می شود که متخصصان امور شهری به وسیله آن شهرها را بهتر می سازند. یا به عبارتی شهرسازی یعنی مطالعه طرح ریزی و توسعه شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی با توجه به حداقل رساندن مشکلات شهری و پاسخ گویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری. شهرسازی یک کار گروهی و یک کوشش دسته جمعی با شرکت متخصصین علومی است که به نحوی در زمینه مسایل شهری می توانند به مطالعه بپردازند و در جهت بهبود، توسعه و به طور کلی وضع آینده آنها به تعیین برنامه مبادرت کنند. مدیریت شهری: عبارت از اداره امور شهربه منظور ارتقای مدیریت پایدار مناطق شهری، با در نظر داشتن و پیروی از اهداف، سیاست های ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور. یا مدیریت شهری به عنوان یک چارچوب سازمانی توسعه شهر، به سیاست ها، برنامه ها، طرح ها و عملیاتی اطلاق می شود که بتوانند رشد جمعیت را با دسترسی به زیرساخت های اساسی؛ مانند مسکن و اشتغال مطابقت دهند. طرح ریزی شهری: عبارت از مطالعه کیفیت فضاها، کیفیت فیزیکی طرح ها، ارایه طرح های فیزیکی از فضاها و شناخت کیفیت فیزیکی شهری. بوجود آوردن مجموعه های فیزیکی است که در آن بیشتر به کیفیت فضاها و کیفیت فیزیکی طرح ها توجه می شود. در طرح ریزی شهری، روش های تحلیل بصری فرم های شهری بی اندازه موثرند. هدف طرح ریزی شهری جستجوی کیفیات زیبایی بصری از فرم شهری است که بر اساس مصرف اراضی پیش بینی شده در برنامه ریزی شهری قرار دارد. سیاست هایی را که شهرداری ها در رابطه با ضوابط ساختمانی شهر اعمال می نمایند، می توان جزئی از طرح ریزی شهری دانست. طرح ریزی شهری بیشتر با عوامل زیبایی شهری سروکار دارد. یکی از جنبه های مطالعاتی، جنبه کیفی عوامل فرهنگی و اجتماعی شهر است. سیما و منظر شهر: سیمای شهری تمام عواملی از شهر را که به دیده می آید و چشم قادر به تماشای آن است؛ یعنی تمام این عواملی که به صورت انفرادی و خاصه در حالتی که به صورت پیوسته و دسته جمعی عمل می کند. از جمله نکاتی که درباره سیمای شهر می توان گفت این است که به دیده آید، به ذهن سپرده شود و سبب شادی و نشاط گردد. منظر شهری نیز هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری به مجموعه ساختمان ها، خیابان ها و مکان هایی است که محیط شهری را می سازند. منظر شهری چیزی بیش از مجموعه ساختمان ها و فضاهای غیر ساخته شده است. دو مفهوم سیما و منظر شهری اکثراً به یک معنا و مفهوم و با هم به کار برده شوند. طراحی شهری: طراحی شهری تأکید بر کیفیت محیطی عرصه های جمعی و سامان بخشی کالبدی این عرصه ها در جهت ارتقاء کیفیت عملکردی، تجربی، زیباشناختی و زیست محیطی دارد. با کیفیت کالبدی و فضایی محیط سروکار دارد. عبارت از هنر طراحی شهر به صورت سه بعدی، که فعالیت آن در حوزه ای میان معماری، منظر شهری، مهندسی و برنامه ریزی قرار می گیرد. طراحی شهری به صورت فرایندی انسانی در می آید که با بهبود کیفیت کالبدی محیط زیست سروکار دارد. طراحی شهری به طراحی شهرها بدون طراحی ساختمان ها می پردازد که در اینجا مقصود فضاهای عمومی است. یا اینکه حوزه طراحی شهری اساساً فضای بین ساختمان ها را شامل می شود و پیداست که فضای عمومی بین ساختمان ها عموماً خیابان ها و میدان ها است که همان فضاهای عمومی است. طرح هادی شهری: طرح هادی طرحی است برای گسترش آتی شهر و نحوه استفاده از زمین های شهری برای عملکردهای مختلف به منظور حل مشکلات حاد و فوری شهر و ارایه راه حل های کوتاه مدت و مناسب برای شهرهایی که دارای طرح جامع نیستند. در واقع اصول کلی توسعه شهرها و هدایت این توسعه را مورد توجه قرار می دهد. آنچه در طرح های جامع شهری بایستی مورد مطالعه ریز قرار گیرد، در طرح هادی به صورت کلی تری مطرح می گردد. از طرح های هادی می توان به عنوان راهنمای توسعه شهر نام برد. این طرح ها از سال 1334 به صورت طرح های گذربندی و شبکه بندی برای شهرها در کشور شروع گردیدند. معمولاً برای دوره زمانی ده ساله و برای شهرهای کوچک و یا شهرهای که کمتر از 25000 نفرجمعیت دارند، تهیه می شود. بیشتر برای شهرهایی تهیه می گردند که فاقد طرح جامع بوده و یا امکان اجرای طرح جامع در آنها فراهم نشده است. طرح هادی دارای سابقه طولانی تری نسبت به طرح های جامع بوده و توسط وزارت کشور تهیه شده که با تشکیل دفاتر فنی استانداری ها، وظیفه تهیه طرح های هادی در هر استان به عهده این دفاتر واگذار گردیده است. طرح جامع شهری: به منظور تدوین برنامه و تعیین جهات توسعه شهر و تأمین نیازمندی های آن بر مبنای پیش بینی ها و اهداف توسعه شهری تهیه می شود. طرح جامع شهر، عبارت از طرح بلند مدتی است که در آن نحوه استفاده از اراضی و منطقه بندی مربوط به حوزه های مسکونی، صنعتی، خدماتی، اداری و... ، تأسیسات و تجهیزات شهری و نیازمندی های عمومی شهری، خطوط کلی اتباطی و سطح لازم برای ایجاد تأسیسات، تجهیزات و تعیین محدوده های نوسازی، بهسازی و... تعیین می شود. بیشتر در مورد شهرهای بزرگ و شهرهایی که بیش از 25000 نفر جمعیت دارند تهیه می گردد. در واقع به شکل برنامه راهنما عمل می کند یا به شکل سیستمی است که خط مشی اصولی و کلی سیاست های شهری را تعیین می کند. طرح جامع را می توان منطقی جهت انتخاب الگوی صحیح استفاده از اراضی شهری دانست. روش انجام طرح جامع عبارت از مطالعه وضع موجود، تجزیه تحلیل و نتیجه گیری از وضع موجود، تعیین اهداف و اولویت ها، انجام پیش بینی های لازم، ارایه طرح ها و برنامه های توسعه شهری و اجرای آنها می باشد. در واقع طرح های جامع در دو مرحله تهیه می شوند. مرحله اول شامل انجام بررسی ها، شناخت وضع موجود شهر مانند مطالعات جغرافیایی، اقلیمی، تاریخی و بررسی ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهر و در بخش آخر این مطالعات جمع بندی و تجزیه و تحلیل می باشد. در مرحله دوم، طرح کالبدی شهر و گزارش های مربوطه ارایه می شود. پس از انقلاب نام طرح های جامع به طرح های توسعه و عمران و حوزه نفوذ شهرها تغییر یافت. به دلایلی نیز مراحل کار نیز از دو مرحله به چهار مرحله افزایش یافت. ویژگی های عمده این طرح ها در معطوف نمودن توجهات به مباحث توسعه و عمران شهری به جای توجه صرف به بحث های کالبدی و نیز توجه به حوزه نفوذ شهرها می باشد. طرح تفصیلی: طرحی است که بر اساس معیارها و ضوابط کلی طرح جامع، نحوه استفاده از زمین های شهری را در سطح محلات مختلف شهر و موقعیت و مساحت دقیق زمین برای هر یک از آنها و وضع دقیق و تفصیلی شبکه عبور و مرور و میزان تراکم جمعیت، تراکم در واحدهای شهری، اولویت های مربوط به مناطق بهسازی، توسعه و حل مشکلات شهری و موقعیت کلیه عوامل مختلف شهری در آن تعیین می شود. به دنبال طرح جامع و به منظور انجام برنامه های اجرایی تصویب شده این طرح تهیه می گردد. طرح تفصیلی در حقیقت تنظیم برنامه ای مفصل و انجام اقدامات جزء به جزء در مناطق و محلات شهری و طراحی آنها است. شامل چهار مرحله است: • مرحله بازشناسی • مرحله تثبیت برنامه ها و طرح های اجرایی • مرحله تشخیص و تعیین اولویت ها • مرحله انجام و اجرای محتوای طرح و کاربرد اراضی سابقه تهیه طرح های جامع و تفصیلی به حدود سال های 47-46 برمی گردد. سازمان مسئول تهیه طرح های جامع و تفصیلی وزارت مسکن و شهرسازی است. این طرح ها در ابتدا برای شهرهایی که طرح جامع آنها به تصویب رسیده بود انجام پذیرفت. پایه و اساس فکر تهیه طرح های تفصیلی در دهه 50 از آن زمان آغاز شد که شهرداری ها در مواجهه با طرح های جامع، به لحاظ کلی بودن مطالعات، امکان پیاده نمودن و اجرای دقیق آن را فراهم نمی دیدند. محدوده شهر: برای انجام خدمات و فعالیت های شهری و اقدام در جهت تأمین ساختمان ها، فضاهای شهری و برنامه های عمران شهری حدودی لازم است که بتوان در آن حدود به انجام خدمات شهری و برنامه ریزی در زمینه این خدمات پرداخت. لذا، حدودی را برای این خدمات تعیین می کنند و معمولاً این حدود از طرف مسئولین امور شهری و شهرداری ها مشخص می شود تا بتوان در یک برنامه زمانی مشخص به نوسازی و گسترش شهر پرداخت و خدمات شهری مورد نیاز آن را اعم از برق، آب، تلفن، مسکن، فضای سبز و ... تأمین کرد. این حدود را معمولاً محدوده شهر می گویند. اما در صورتی که شهر در تمام این محدوده گسترده نشده و تنها در قسمت هایی از آن توسعه یافته باشد، مقدار اراضی ساخته شده را در داخل این محدوده شهری، محدوده ساخته شده شهر گویند. در واقع محدوده ساخته شده شهر عبارت از مساحت محدوده شهر منهای اراضی ساخته نشده در داخل این محدوده. همچنین در جهت توسعه های بعدی شهر در مراحل زمانی آینده در اطراف محدوده شهرها حدودی دیگر تعیین می شود که به حریم شهر معروف است. در حقیقت این اراضی جهت گسترش های آتی شهر در نظر گرفته می شوند. حریم شهر را می توان همان خط کمربندی شهر نیز در نظر گرفت. منطقه بندی: چگونگی تقسیم و تخصیص اراضی شهر به فعالیت ها و کاربری های مختلف و مهمترین ابزار برای سامان دادن به نظام کاربری زمین محسوب می گردد. ضوابط منطقه بندی نقش اساسی در توزیع و تقسیم کاربری های مختلف و نسبت آنها به یکدیگر دارد و در نتیجه ارتباط تنگاتنگی با موضوع سرانه های کاربری زمین پیدا می کند. یا می توان گفت منطقه بندی عبارت از تقسیم کالبد یک جامعه شهری به منطقه ها برحسب نحوه استفاده از آن در اراضی حال و آینده به منظور نظارت و هدایت عمران اراضی. اصل اساسی در منطقه بندی آن است که شهر به بخش یا منطقه های مختلف تقسیم شود و هر منطقه در جهت اهداف صحیح و درست در موقعیت مکانی مناسب مورد استفاده قرار گیرد. کاربری زمین: استفاده از زمین برای کاربردهای مختلف و تعیین مکان استقرار فعالیت ها است. البته تنها تقسیم زمین و تدوین مقررات استفاده از آن مدنظر نیست، بلکه تمام عوامل موثر در کاربری زمین (اقتصادی، اجتماعی، منافع عمومی، محیط زیست، ایمنی، مدیریت و... ) مورد مطالعه قرار می گیرد. یکی از محورهای اصلی برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی کاربری زمین است. موضوع اصلی در برنامه ریزی کاربری زمین، نحوه تخصیص زمین به کاربری های مختلف و هماهنگ کردن آنها با یکدیگر است. سرانه های شهری: یکی از ابزارهایی است که در فرایند برنامه ریزی کاربری زمین، برای محاسبه و برآورد اراضی و توزیع آن میان فعالیت ها یا کاربری های مختلف به کار می رود. در واقع سرانه کاربری زمین به عنوان نوعی معیار و شاخص کمی برای سنجش و مقایسه تغییرات کاربری در جریان زمان مورد استفاده قرار می گیرد. سرانه کاربری زمین تبلور و بیان کمی مجموعه سیاست ها، روش ها و الگوهایی است که برای تعیین انواع کاربری ها، تقسیم اراضی، توزیع فضایی فعالیت ها، ضوابط منطقه بندی، تدوین استانداردهای کاربری و غیره به کار گرفته می شود. امروزه بسیاری از مفاهیم فوق نظیر برنامه ریزی شهری، شهرسازی، مدیریت شهری، طراحی شهری، طراحی منظر و... به عنوان رشته های تحصیلی در دانشگاه های معتبر وجود داشته و متخصصان مختلفی از این علوم در سازمان های ذیربط نظیر وزارت کشور، مسکن و شهرسازی، سازمان مدیریت، استانداری ها، شهرداری ها، مهندسین مشاور شهرسازی و معماری مشغول فعالیت بوده و در روند توسعه شهرها تأثیر گذار هستند. سایت منبع
  10. دوستان گلم میخوام تو این تاپیک عکسایی از معابر مشکل دار سطح شهر بذارم و بخوام ازتون که بیاین تو بحث شرکت کنید ودرمورد دلیل ایجاد این مشکل، راه حل ومراحل رفع نقص و کلاً نکات مربوط به آسفالت گفتگو کنیم فکر نکنید شهرمن خلاصه میشه تو این معابر مشکل دارا اینا یه سری از معابر شهره که میشه گفت البته همش داغون شده. اینو من تو سایتای دیگه همگذاشتم تا یه مرحله ای خوب پیش رفت اما یهو متوقف شد
  11. با سلام اين تاپيك رو باز كردم تا بتونيم يه مبحث كامل در مورد مشاهير شهرسازي دنيا و اگر هم شد ايران و به عنوان مرجه داشته باشيم. شما هم مطلب هاي مفيد خودتون رو در مورد شهرسازان در اين بخش قرار بديد.
  12. Mohammad Aref

    معرفی وبلاگ 3شهرساز

    وبلاگ 3شهرساز یکی از بهترین وبلاگ های شهرسازی که از تیر 1386 کار خودشو شروع کرده و تا الانم پیشرفت خوبی داشته. مطالب و مقاله های مختلفی رو در زمینه شهرسازی می تونین توش گیر بیارین. سعی کرده مطالب مختلف شهرسازی رو از سایت ها و وبلاگ ها و جاهای مختلف جمع کرده گذاشته تو وبلاگ. وبلاگ 3شهرساز مطالبشو به چند قسمت تقسیم کرده : مبانی شهرسازی برنامه ریزی شهری طراحی شهری مدیریت شهری حمل و نقل شهری حقوق و قوانین شهری برنامه ریزی مسکن تاریخ شهر شهرها و استان ها بناها و فضاهای شهری سیر اندیشه ها در شهرسازی مسائل و مشکلات شهری سایر مقالات اگه دنبال یه مقاله خوب شهرسازی می گردین یه سری به این وبلاگ بزنین ضرر نمیکنین. وبلاگ 3شهرساز بهترین وبلاگ شهرسازیه. خوب بالاخره وبلاگ خودمونه دیگه
  13. دکتر محمود خسروی-مهندس محمد علی قصری چکیده: بی شک معماری و شهرسازی به عنوان یکی از پیچیده ترین و در عین حال ملموسترین و ضروری ترین علوم انسانی از دیرباز مورد عنایت و توجه متخصصین و طراحان در سراسر گیتی بوده است.همواره تحولات ایجاد شده در فرهنگ های انسانی و دگرگونیهای جامعه بارزترین و مهمترین جلوه های خود در سیمای شهرها و بناهای شهری نمایان خواهند ساخت بنابراین نمی توان معماری را به عنوان علمی مجزا بررسی کرد و مورد تجزیه و تحلیل قرار دارد. در این مقاله تلاشی در جهت شناساندن گوشه هایی از فرهنگ غنی و هنرهای سنتی در ایران و مقایسه آن با سایر نقاط جهان صورت گرفته و در کنار آن تفکر و تحلیلی در زمینه دلایل ایجاد گسست فرهنگی در کشورمان و تاثیرات آن بر معماری و طراحی شهری روز ایران نیز به عمل آمده است امید که بتوان راهکاری مناسب برای رجوع دوباره به فرهنگ غنی ایران در ساخت بناها و طراحی معماری و به تبع آن شهرسازی اندیشید. دریافت فایل
  14. ماده 1 1ـ تعاريف: از نظر اجراي اين قانون تعاريف و اصطلاحات بطور كلي همچنين مصاديق ساختمانهاي دولتي به شرح زير است: 1ـ طرح جامع سرزمين: طرح جامع سرزمين، طرحي است كه شامل استفاده از سرزمين در قالب هدفها و خط مشي هاي ملي و اقتصادي از طريق بررسي امكانات و منابع و مراكز جمعيت شهري و روستايي كشور و حدود و توسعه و گسترش شهرها و شهركهاي فعلي و آينده و قطبهاي صنعتي و كشاورزي و مراكز جهانگردي و خدماتي بوده و در اجراي برنامه هاي عمراني بخشهاي عمومي و خصوصي ايجاد نظم و هماهنگي نمايد. 2ـ طرح جامع شهر: طرح جامع شهر عبارت از طرح بلند مدتي است كه در آن نحوه استفاده از اراضي و منطقه بندي مربوط به حوزه هاي مسكوني، صنعتي، بازرگاني، اداري و كشاورزي و تأسيسات و تجهيزات و تسهيلات شهري و نيازمنديهاي عمومي شهري، خطوط كلي ارتباطي و محل مراكز انتهايي خط (ترمينال) و فرودگاهها و بنادر و سطح لازم براي ايجاد تأسيسات و تجهيزات و تسهيلات عمومي مناطق نوسازي، بهسازي و اولويتهاي مربوط به آنها تعيين ميشود و ضوابط و مقررات مربوط به كليه موارد فوق و همچنين ضوابط مربوط به حفظ بنا و نماهاي تاريخي و مناظر طبيعي، تهيه و تنظيم ميگردد. طرح جامع شهر برحسب ضرورت قابل تجديدنظر خواهد بود. 3ـ طرح تفصيلي: طرح تفصيلي عبارت از طرحي است كه بر اساس معيارها و ضوابط كلي طرح جامع شهر نحوه استفاده از زمينهاي شهري در سطح محلات مختلف شهر و موقعيت و مساحت دقيق زمين براي هر يك از آنها و وضع دقيق و تفصيلي شبكه عبور و مرور و ميزان تراكم جمعيت و تراكم ساختماني در واحدهاي شهري و اولويتهاي مربوط به مناطق بهسازي و نوسازي و توسعه و حل مشكلات شهري و موقعيت كليه عوامل مختلف شهري در آن تعيين ميشود و نقشهها و مشخصات مربوط به مالكيت بر اساس مدارك ثبتي تهيه و تنظيم ميگردد. 4ـ طرح هادي: طرح هادي عبارت از طرحي است كه در آن جهت گسترش آتي شهر و نحوه استفاده از زمينهاي شهري براي عملكردهاي مختلف به منظور حل مشكلات حاد و فوري شهر و ارائه راه حلهاي كوتاه مدت و مناسب براي شهرهائي كه داراي طرح جامع نميباشند تهيه ميشود. 5ـ ساختمانهاي دولتي كه اعتبار آن از بودجه كل كشور تأمين ميگردد از نظر اجراي اين قانون عبارت است از: الف ـ ساختمانهاي اداري و وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و ساختمانهاي انتظامي و ندامتگاهها. ب ـ ساختمانهاي بهداشتي از قبيل بيمارستانها، درمانگاهها، آسايشگاهها و شيرخوارگاهها و ساير مراكز بهداشتي و درماني و تنظيم خانواده و مراكز رفاه و نظائر آن. ج ـ ساختمانهاي آموزشي از قبيل دانشگاهها، انستيتوها، كتابخانه ها، مدارس عالي، آموزشگاهها، هنرستانها، مراكز آموزش حرفهاي و روستايي، دبيرستانها و دبستانها و ساير تأسيسات ورزشي د ـ مراكز ارتباطي از قبيل دفاتر پست، مراكز تلفن و تلگراف و نظائر آن. هـ ـ ساختمانهاي ورزشي، ورزشگاهها، استاديومها و ساير تأسيسات ورزشي. و ـ ساختمانهاي متفرقه از قبيل كاخهاي جوانان، اردوگاهها و هتلها و مهمانسراها و ساختمانهاي مربوط به سازمانهاي خيريه و نظائر آن ماده 2 2ـ از تاريخ تصويب اين قانون، نام وزارت آباداني و مسكن به وزارت مسكن و شهرسازي تغيير مييابد. ماده 3 به منظور اتخاذ و اعمال سياستها و تنظيم برنامه هاي جامع و هماهنگ براي تعيين مراكز جمعيت و ايجاد تعادل مطلوب بين جمعيت و وسعت شهرها در سطح كشور، تأمين مسكن و توسعه و بهبود استانداردهاي كمي و كيفي مسكن با توجه به هدفها و مقتضيات توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور و همچنين ايجاد هماهنگي و تمركز در تهيه و اجراي طرحها و ساختمانهاي دولتي وظائف وزارت مسكن و شهرسازي علاوه بر اجراي آن قسمت از وظائف و اعمال اختياراتي كه به موجب قانون تأسيس وزارت آباداني و مسكن در تاريخ تصويب اين قانون به عهده وزارت آباداني و مسكن محول ميباشد و قانون تأسيس شورايعالي شهرسازي و معماري ايران و ساير قوانين و مقررات به شرح زير تعيين ميگردد. 1ـ برنامه ريزي: الف ـ تعيين محل شهرها و مراكز جمعيت آينده با توجه به عوامل محدودكننده از قبيل كمبود منابع آب و استفاده هاي مختلف از زمين با رعايت اولويت براي مصارف كشاورزي از طريق تهيه طرح جامع سرزمين كه مشتركاً به وسيلة وزارت مسكن و شهرسازي و وزارت كشاورزي و منابع طبيعي تهيه ميگردد با توجه به مقررات ماده 13 و بند يك ماده 17 قانون تجديد تشكيلات و تعيين وظائف سازمانهاي وزارت كشاورزي و منابع طبيعي و انحلال وزارت منابع طبيعي. ب ـ تعيين حدود توسعه و ظرفيت شهرهاي فعلي و آينده و طرح و تنظيم نقشه توزيع جمعيت. ج ـ تهيه و تنظيم سياستها و خط مشي هاي اجرائي و ضوابط لازم براي هدايت و كنترل شهرنشيني در جهت تحقق طرح جامع سرزمين. د ـ مشخص نمودن شهرها و شهركها از نظر فعاليتهاي صنعتي، كشاورزي، جهانگردي، تاريخي، خدماتي و نيز تعيين شهرهاي مختلط از جهات فوق با توجه به طرح جامع سرزمين پس از كسب نظر وزارتخانه مربوط. هـ ـ بررسي ارتباط شهرهاي فعلي و آينده در سطح منطقه و كشور. و ـ تعيين استانداردها براي مسكن و همچنين ساختمانهاي دولتي و تأسيسات شهري. زـ بررسي مستمر نيازمنديهاي مسكن، ساختمانهاي دولتي خانه هاي سازماني و تهيه برنامه هاي مورد لزوم. تبصره ـ طرح جامع سرزمين پس از تصويب شورايعالي شهرسازي براي كليه وزارتخانه ها و مؤسسات و شركتهاي دولتي در امور مربوط به آنها لازم الاجراء بوده و در تهيه و تنظيم طرحهاي شهري بايد از آن متابعت شود. 2ـ شهرسازي: الف ـ تهيه طرح جامع براي هر يك از شهرها با توجه به ضوابط و استانداردهاي مصوب و تعيين ضوابط و استانداردها براي تهيه نقشه هاي هادي و اعلام آن به وزارت كشور. ب ـ نظارت بر فعاليت شهرسازي بخش خصوصي از حيث رعايت معيارهاي ضوابط شهرسازي. 3ـ مسكن: الف ـ تهيه و اجراي طرحهاي تأمين مسكن و خانه سازي، كه با اعتبارات دولت انجام ميشود در سراسر كشور با رعايت مقررات مندرج در قوانين شهرداريها در مورد تحصيل پروانه ساختماني. ب ـ اجراي طرحهاي مربوط به خانه هاي سازماني به صورت مستقل. ج ـ نظارت در امور شركتهائي كه منحصراً در زمينه ايجاد و احداث واحدهاي مسكوني فعاليت دارند و كمكهاي فني و راهنمائي به مؤسسات مذكور، نحوه نظارت و كمك و راهنمائي به اين نوع شركتها طبق آئيننام هاي خواهد بود كه با پيشنهاد وزارت مسكن و شهرسازي به تصويب هيئت وزيران خواهد رسيد. تبصره ـ مواردي كه داراي قانون خاص ميباشد از بند ب قسمت 2 و بند ج قسمت سه ماده 3 مستثني ميباشد. د ـ تهيه و تنظيم موازين و استانداردها و مشخصات فني براي ساختمانها و مسكن و تحقيق و بررسي مسائل مربوط به ساختمان و مصالح ساختماني و نيز تهيه استانداردهاي لازم براي مصالح ساختماني با همكاري مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران. 4ـ تهيه و اجراي طرحهاي ساختماني دولتي به شرح مذكور در بند 5 ماده 1. 5ـ تهيه و اجراي طرحهاي عمراني شهري در دست اجرا و طرحهائي كه انجام آن از طرف وزارتخانه ها و سازمانهاي ذيربط در صورت قبول وزارت مسكن و شهرسازي به آن وزارت محول ميگردد. 6ـ اعمال سياست دولت و نظارت نسبت به اراضي خالصه و موات كه طبق مقررات قانون انحلال بنگاه خالصجات و ماده 17 قانون تقسيم و فروش املاك مورد اجاره به زارعين مستأجر و قانون ثبت اراضي موات اطراف تهران و قانون ثبت اراضي موات اطراف شهرهاي غير تهران مصوب سالهاي 1331 و 1334 و قانون راجع به اراضي دولت و شهرداريها و اوقاف و بانكها مصوب سال 1335 و اصلاحي آن مصوب سال 1339 امور آنها به سازمان مسكن يا وزارت آباداني و مسكن محول گرديده است. تبصره ـ در تهيه طرح جامع سرزمين مفاد قانون تأسيس شورايعالي شهرسازي و معماري ايران رعايت خواهد شد. ماده 4 رياست شوراي عالي شهرسازي به عهده نخست‌وزير است و علاوه بر اعضاء فعلي وزير اطلاعات و جهانگردي نيز عضو شوراي عالي‌شهرسازي خواهد بود و تصميمات شورا با حداقل 6 رأي معتبر مي‌باشد. ماده 5 وزارتخانه و مؤسسات دولتي مكلفند براي تهيه و اجراي طرحهاي مسكن و ساختمان موردنياز خود به شرح مذكور در ماده يك اين قانون به وزارت مسكن و شهرسازي مراجعه نمايند. وزارت مسكن و شهرسازي ميتواند براي اجراي بعضي از طرحهاي ساختماني دولتي يا طرحهاي مسكن به سازمان ذيربط تفويض اختيار نمايد. آن قسمت از طرحهائي كه سازمانهاي ذيربط بتوانند آنها را رأساً تهيه و اجراء نمايند توسط آئيننامه لازم مشخص خواهد شد. تبصره ـ اجراي طرحهاي ساختماني سازمانها و مؤسسات خيريه به تشخيص وزارت مسكن و شهرسازي به سازمانهاي مربوط واگذار ميشود كه طبق مفاد 21 قانون برنامه و بودجه كشور مصوب 10/12/51 عمل نمايند. ماده 6 به وزارت مسكن و شهرسازي اجازه داده مي‌شود به منظور اجراي وظايف مربوط به تهيه زمين و مسكن و خدمات مهندسي و تحقيقات و‌بررسي مسائل مربوط به ساختمان و مصالح ساختماني، همچنين ايجاد شهر و شهرك شركت يا شركتهايي تأسيس و آنها را به طريق بازرگاني اداره نمايد. ‌اساسنامه اين شركتها همچنين تغييراتي كه در جهت اجراي اين قانون بايد در اساسنامه سازمان مسكن داده شود بنا به پيشنهاد وزارت مسكن و‌شهرسازي و تأييد هيأت وزيران به تصويب كميسيونهاي مسكن و شهرسازي و دارايي و استخدام مجلسين خواهد رسيد. ‌شركتهاي مذكور مي‌توانند با رعايت مقررات اساسنامه‌هاي مصوب با شركتهايي كه در زمينه‌هاي فوق فعاليت دارند مشاركت نمايند. تبصره ـ مقررات استخدامي خاص شركتهاي شهرسازي به تصويب مجمع عمومي شركت خواهد رسيد و از نظر ميزان حقوق و مزايا و دستمزد مشمول مصوبات شوراي حقوق و دستمزد خواهد بود ماده 7 ايجاد شهر و شهرك غيرروستائي در خارج از محدوده قانوني و حريم شهرها موكول به پيشنهاد وزارت مسكن و شهرسازي و تصويب شورايعالي شهرسازي خواهد بود. ماده 8 آئين نامه هاي لازم در اجراي اين قانون از طرف وزارت مسكن و شهرسازي تهيه و پس از تصويب هيئت وزيران به موقع اجرا گذارده خواهد شد. قانون فوق مشتمل بر هشت ماده و پنج تبصره پس از تصويب مجلس سنا در جلسه فوق العاده روز دوشنبه 3/4/1353، در جلسه روز يكشنبه شانزدهم تير ماه يكهزار و سيصد و پنجاه و سه شمسي به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد.
  15. پيوست مصوبه مورخ 8/3/68 فصل اول‌: ضوابط مطلوب طراحي فضاي شهري‌ 1 ـ 1 ـ پياده رو 1ـ 1 ـ 1 ـ حداقل عرض مفيد پياده رو 120 سانتيمتر باشد. 1ـ 1 ـ 2 ـ رعايت حداقل 120 سانتيمتر فاصله از ديوار براي هر نوع مانعي كه به هر علت نصب‌آن در پياده رو برنامه ريزي مي‌گردد اجباري است‌. 1ـ 1 ـ 3 ـ حداكثر شيب عرض پياده‌رو دو درصد باشد. 1ـ 1 ـ 4 ـ حداكثر شيب طولي پياده‌رو هشت درصد باشد. 1ـ 1 ـ 5 ـ حداكثر شيب قسمت اتصال بين دو پياده‌رو كه نسبت به هم اختلاف سطح دارند درسرپيچ‌، سه درصد باشد. 1ـ 1 ـ 6ـ ايجاد جدول يا اختلاف سطح بين پياده‌رو و سواره الزامي است‌. 1ـ 1 ـ 7 ـ ايجاد جدول به ارتفاع حداقل 5 سانتيمتر بين پياده رو، باغچه ياجوي كنار پياده روالزامي است‌. 1ـ 1 ـ 8 ـ پوشش كف پياده‌رو بايد از مصالح سخت و غيرلغزنده باشد. 1ـ 1 ـ 9 ـ هرگونه شيرفلكه و ساير اجزاي تأسيسات شهري در فلكه معابر بايد در محفظه‌مناسب در نظر گرفته شود. 1ـ 1 ـ 10 ـ همسطح بودن هرگونه درپوش با سطح پياده‌رو الزامي است‌. 1ـ 1 ـ 11 ـ استفاده از هرگونه شبكه در سطح پياده رو ممنوع است‌. 1ـ 2 ـ پلهاي ارتباطي بين پياده‌رو و سواره‌رو 1ـ 2ـ 1ـ پيش‌بيني پلهاي ارتباطي بين پياده‌رو و سواره‌رو و حداكثر در هر 500 متر فاصله الزامي‌است‌. 1ـ 2ـ 2ـ اتصال پلهاي ارتباطي و پياده‌رو بايد بدون اختلاف سطح باشد، در صورت وجوداختلاف سطح‌، رعايت ضوابط ذكر شده در فصل سطح شيبدار الزامي است‌. 1ـ 2ـ 3ـ حداقل عرض پلهاي ارتباطي كه در امتداد مسير پياده رو نصب مي‌شوند، برابر عرض‌پياده رو باشد. حداقل عرض پلهاي ارتباطي عمود بر مسير پياده‌رو 150 سانتيمتر باشد. 1ـ 2ـ 4ـ محل ارتباط پياده‌رو و سواره‌رو بايد داراي علائم حسي قابل تشخيص براي نابينايان‌باشد. 1ـ 2ـ 5ـ ساختن پل يا سطح لغزنده ممنوع است‌. 1 ـ 3ـ محل عبور عابر پياده در سواره‌رو: 1ـ 3ـ 1ـ ايجاد خط كشي عابر پياده در سواره‌رو در كليه تقاطعها و حداكثر در هر 500 متر الزامي‌است‌. 1ـ 3ـ 2ـ ايجاد خط كشي عابر پياده در محل تردد معلولان و در مكانهاي خاص آنها الزامي است‌. 1ـ 3ـ 3ـ ساختن پلهاي ارتباطي بين پياده‌رو و سواره‌رو در امتداد خط كشي الزامي است‌. 1ـ 3ـ 4ـ پيش‌بيني دستگاه توليدي صداي خبر كننده به هنگام عبور آزاد براي عابر پياده جهت‌استفاده نابينايان در تقاطعهاي پرتردد الزامي است‌. 1ـ 3ـ 5ـ كفسازي محل خط كشي عابر پياده بايد از جنس قابل تشخيص براي هدايت نابينايان‌باشد. 1ـ 4 ـ توقفگاه‌ 1ـ 4ـ 1ـ براي توقف وسيله نقليه به منظور پياده و سوار شدن معلولان از وسيله نقليه درخيابانهاي اصلي شهر ايجاد خليج (پيشرفتگي سواره رو در پياده‌رو) به عمق حداقل 60/3 متر و به‌طور حداقل 12 متر با ارتباط مناسب با پياده‌رو الزامي است‌. 1ـ 4ـ 2ـ اختصاص دو پاركينگ ويژه معلولان با نصب علامت مخصوص در كنار خيابان اصلي‌و در 500 فاصله الزامي است‌. 1ـ 4ـ 3ـ در توقفگاههاي عمومي اختصاص 3 درصد فضاي توقفگاه به معلولان جسمي ـحركتي الزامي است‌. 1ـ 4ـ 4ـ حداقل عرض محل توقف اتومبيل معلولان با صندلي چرخدار 50/3 متر است‌. 1ـ 4ـ 5ـ محل توقف اتومبيل معلولان جسمي ـ حركتي مي‌بايد در نزديكترين فاصله به درهاي‌ورودي يا خروجي آسانسور باشد. 1ـ 4ـ 6ـ توقفگاههاي اختصاصي معلولان بايد به وسيله علامت مخصوص مشخص شود. 1ـ 5 ـ تجهيزات شهري‌ 1 ـ ايستگاهها 1ـ 5ـ 1ـ پايانه‌هاي اتوبوسراني درون شهري‌، مراكز شهري‌، و نزديك ساختمانهاي عمومي‌پرتردد، احداث محل انتظار ايستگاه اتوبوس به عرض حداقل 140 سانتيمتر و همسطح با كف‌اتوبوس الزامي است‌. 1ـ 5ـ 1ـ 2 ـ شرايط دسترسي به محل انتظار مسافر در ايستگاههاي اتوبوس شهري مطابق‌شرايط اتصال پياده‌رو به سواره‌رو باشد. 1ـ 5ـ 1ـ 3ـ در ايستگاههاي قابل استفاده براي معلولان‌، پيش‌بيني سرپناه‌، حفاظ و نيمكت باارتفاع 45 سانتيمتر از كف الزامي است‌. 1ـ 5ـ 1ـ 4 ـ در محوطه پايانه‌هاي مسافربري برون شهري رعايت كليه شرايط لازم براي امكان‌تردد معلولان الزامي است‌. 1ـ 5ـ 2ـ تلفن عمومي و صندوق پست‌ 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ در پايانه‌هاي اتوبوسراني درون شهري‌، مراكز شهري و نزديك ساختمانهاي عمومي‌پر تردد و مخصوص معلولان‌، پيش‌بيني تلفن عمومي و صندوق پست قابل استفاده براي معلولان بامشخصات زير الزامي است‌. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 1ـ دسترسي به تلفن عمومي يا صندوق پس به صورت همسطح و يا باشيب‌مناسب براي معلولان صورت گيرد. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 2 ـ پيش‌بيني فضاي آزاد به ابعاد حداقل 110 * 140 سانتيمتر در جلو تلفن و ياصندوق پست الزامي است‌. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 3 ـ حداقل عرض در باجه تلفن عمومي 80 سانتيمتر باشد. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 4 ـ حداكثر ارتفاع محل شكاف سكه‌، صفحة شماره گير تلفن و شكاف صندوق پست يكصد سانتيمتر از كف باشد. 1ـ 5ـ 2ـ 1ـ 5ـ پيش‌بيني پيشخوان در ارتفاع 80 سانتيمتر جهت استفاده معلولان در فضاي تلفن‌عمومي ضروري است‌. 1ـ 5ـ 3ـ در معابر و فضاهاي شهري و در محلهايي كه آبريزگاه عمومي احداث مي‌شود، ايجادحداقل يك آبريزگاه مخصوص معلولان الزامي است‌. در آبريزگاههاي بزرگ در ازاي هر ده واحد يك‌واحد آبريزگاه اضافه شود. فصل دوم‌: مناسب سازي معابر 2ـ 1ـ پياده‌روهاي موجود 2ـ 1ـ 1ـ با استفاده از امكانات‌، حداقل عرض پياده‌روهاي باريك به 90 سانتيمتر رسانيده شود. 2ـ 1ـ 2 ـ موانعي كه به هر علت در پياده رو قرار داشته و يا نصف گرديده و از حداقل عرض مفيد90 سانتيمتر مي‌كاهند (مانند مانع عبور وسائط نقليه‌، باجه تلفن‌، صندوق پست‌، دكه‌، تيربرق ...)بايد جابجا گردند. 2ـ 3ـ محل خط كشي عابر پياده‌ 2ـ 3ـ 1 ـ محل عبور عابر پياده در سواره روها بايد اصلاح‌، تسطيح و به صورت خط كشي باحداقل عرض 150 سانتيمتر و قابل دسترسي به پياده‌روها شود. 2ـ 3ـ 2 ـ وجود پلهاي ارتباطي در امتداد كليه خط كشيهاي عابر پياده الزامي است‌. 2ـ 3ـ 3 ـ جزيره وسط خيابان در محل خط كشي عابر پياده بايد قابل عبورصندلي چرخدار شود. 2ـ 4ـ توقفگاهها 2ـ 4ـ 1ـ در توقفگاههاي عمومي موجود بايد حداقل 2 درصد فضاي توقفگاه در نزديكترين‌فاصله به ورودي و خروجي و دسترسي مناسب به پياده‌رو براي توقف اتومبيل معلولان جسمي‌حركتي اختصاص يابد. اين عمل در وضع موجود از طريق تبديل فضاي سه محل توقف اتومبيل‌معلول جسمي ـ حركتي امكانپذير است‌. فصل سوم‌: ضوابط كلي طراحي ساختمانهاي عمومي‌ تعريف‌: منظور از اماكن عمومي در اين آيين‌نامه‌، آن دسته از ساختمانهايي هستند كه يكي از انواع‌خدمات عمومي را در اختيار افراد جامعه قرار مي‌دهند. 3ـ1ـ وروديها 3ـ1ـ1ـ ورودي اصلي بايد براي استفاده معلولان نيز در نظر گرفته شود، و به سواره‌رو يا پاركينگ‌ساختمان دسترسي مناسب داشته باشد. 3ـ1ـ2 ـ ورودي ساختمان حتي الامكان هم سطح پياده‌رو باشد. 3ـ1ـ3ـ پياده‌رو منتهي به ورودي معلولان بايد با علايم حسي مشخص شود. 3ـ1ـ4 ـ حداقل عمل فضاي جلو ورودي 140 سانتيمتر است‌. 3ـ1ـ5ـ وجود سايه‌بان به عرض حداقل 140 سانتيمتر بر روي فضاي جلو ورودي الزامي است‌. 3ـ1ـ6 ـ حداقل عرض بازشوها در ورودي ساختمان 160 سانتيمتر باشد. 3ـ2ـ راهرو 3ـ2ـ1ـ حداقل عرض راهرو 140 سانتيمتر است‌. 3ـ2ـ2ـ كف راهروها بايد غيرلغزنده باشد و از نصف كفپوشها با پرز بلند نيز خودداري شود. 3ـ2ـ3ـ در صورت وجود اختلاف سطح در كف راهرو بايد ارتباط با سطح شيبدار به صورت‌مناسبي تأمين گردد. 3ـ3ـ بازشوها (درو پنجره‌) 3ـ3ـ1ـ حداقل عرض مفيد هرلنگه در براي عبور صندلي چرخدار 82 سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ2ـ در مورد درهايي كه به خارج باز مي‌شوند تأمين ديد كافي الزامي است‌. 3ـ3ـ3ـ حداكثر ارتفاع ديد از كف تمام شده 100 سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ4ـ درها بايد داراي پاخور به ارتفاع 20 سانتيمتر باشند. 3ـ3ـ5ـ در صورت استفاده از درهاي چرخان‌، گردشي‌، كشويي‌، پيش‌بيني يك در معمولي به‌عرض مفيد حداقل 80 سانتيمتر در جوار آنها براي استفاده معلولان الزامي است‌. 3ـ3ـ6ـ كليه درها بايد به سهولت باز و بسته شوند. 3ـ3ـ7ـ دستگيره درها بايد از نوع اهرمي بوده و فاصله داخلي بين آنها و سطح در 5/3 تا 7سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ8ـ حداقل فاصله بين دو در متوالي چنانچه هر دو در به يك جهت باز شوند 200 سانتيمتر،چنانچه هر دو به سمت خارج باز شوند 120 سانتيمتر و چنانچه هر دو به داخل باز شوند 280سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ9ـ درها بايد حتي المقدور بدون آستانه باشند. در صورت اجبار حداكثر ارتفاع آستانه 2سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ10ـ به منظور تسهيل در حركت‌، پيش‌بيني 150 سانتيمتر سطح هموار در هر سوي در و 30سانتيمتر در طرفين آن الزامي است‌. 3ـ3ـ11ـ ارتفاع دستگيره از كف حداكثر 120 سانتيمتر باشد. 3ـ3ـ12ـ كليه درها و پنجره‌هايي كه تا كف داراي شيشه هستند در مقابل ضربه صندلي چرخدارمحافظ و از شيشه مقاوم ساخته شوند. 4ـ3ـ پله‌ 3ـ 4ـ 1ـ وجود علائم حسي در كف‌؛ قبل از ورود به قفسه پله براي هشدار به نابينايان الزامي‌است‌. 3ـ 4ـ 2ـ عرض كف پله 30 سانتيمتر و حداكثر ارتفاع آن 17 سانتيمتر و حداكثر ارتفاع آن 17سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 3ـ حداقل عرض پله 120 سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 4ـ نصب دست انداز در طرفين پله الزامي است‌. 3ـ 4ـ 5ـ ارتفاع دست انداز از كف پله براي كودكان 60 سانتيمتر و براي بزرگسالان 85 سانتيمترباشد. 3ـ 4ـ 6ـ حداكثر قطر ميله دست‌انداز اعم از گرد يا صاف 3و5 سانتيمتر و حداقل فاصله آن ازديوارها 4 سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 7ـ لبه پله كاملاً غيرلغزنده بوده و به وسيله اختلاف رنگ قابل تشخيص باشد. 3ـ 4ـ 8ـ نصب هرگونه لبه پله غيرهمسطح و گرد كردن لبه پله ممنوع است‌. 3ـ 4ـ 9ـ در كناره‌هاي عرضي پله‌؛ تعبيه لبه مخصوص براي جلوگيري از لغزش عصا الزامي‌است‌. 3ـ 4ـ 10ـ پاخور پله بايد بسته باشد و پيشامدگي لبه پله از پاخور نبايد بيش از 3 سانتيمتر باشد. 3ـ 4ـ 11ـ حداكثر مقدار پله بين دو پا گرد بايد 12 پله باشد. 3ـ 4ـ 12ـ حداقل عمق پاگرد پله 120 سانتيمتر و در پله‌هاي دو جهته همعرض پله باشد. 3ـ5ـ سطح شيبدار 3ـ5ـ1ـ حداقل عرض سطح شيبدار 120 سانتيمتر باشد. 3ـ5ـ2ـ براي سطوح شيبدار تا 3 متر طول حداكثر شيب 8 درصد با عرض 120 سانتيمتر باشد. 3ـ5ـ3ـ در سطوح شيبدار بيش از سه متر طول (تا حد مجاز 9 متر) در ازاي هر متر افزايش طول‌5 سانتيمتر به عرض مفيد آن اضافه و 5 درصد از شيب آن كاسته شود. 3ـ5ـ4ـ پيش‌بيني يك پاگرد به عمل حداقل 120 سانتيمتر و در هر 9 متر طول الزامي است‌. درسطوح شيبدار دو جهته عرض پاگرد برابر عرض سطح شيبدار خواهد بود. 3ـ5ـ5ـ كف سطح شيبدار بايد غيرلغزنده باشد. 3ـ5ـ6ـ سطوح شيبدار و ورودي ساختمان بايد مسقف باشد. 3ـ5ـ7ـ نصب ميله دستگرد در طرفين سطح شيبدار الزامي است‌. 3ـ5ـ8ـ ارتفاع ميله دستگرد از كف سطح شيبدار براي شخص نشسته 75 سانتيمتر براي شخص‌ايستاده 85 سانتيمتر و براي كودكان 60 سانتيمتر باشد. 3ـ5ـ9ـ حداكثر قطر ميله دستگرد 5 و 3 سانتيمتر و حداقل فاصله بين آن و ديوار 4 سانتيمترباشد. 3ـ6ـ آسانسور 3ـ6ـ1ـ در ساختمانهاي عمومي كه براي دسترسي به طبقات از آسانسور استفاده مي‌شود وجودحداقل يك آسانسور قابل استفاده براي معلولان روي صندلي چرخدار الزامي است‌. 3ـ6ـ2ـ آسانسور بايد همسطح ورودي و يا در دسترس بلامانع صندلي چرخدار قرار گيرد. 3ـ6ـ3ـ حداقل فضاي انتظار در جلو آسانسور در هر طبقه 150*150 سانتيمتر مربع باشد. 3ـ6ـ4ـ آسانسور قابل استفاده براي معلولان بايد مشخصات زير را داشته باشد: 3ـ6ـ4ـ1ـ عرض مفيد 80 سانتيمتر؛ 3ـ6ـ4ـ2ـ مجهز به دو دركشويي با چشم الكترونيكي‌؛ 3ـ6ـ4ـ3ـ ابعاد مفيد اتاقك آسانسور 110 * 140 سانتيمتر؛ 3ـ6ـ4ـ نصف دستگيره‌هاي كمكي در ديواره‌هاي آسانسور در ارتفاع 85 سانتيمتر از كف اتاقك‌الزامي است‌. 3ـ6ـ5ـ در محلهاي پرتردد معلولان ارتفاع دكمه‌هاي كنترل كننده آسانسور حداكثر 130سانتيمتر؛ حداقل برجستگي آن 5/1 سانتيمتر و حداقل قطر آن 2 سانتيمتر و نيز براي استفاده‌نابينايان قابل تشخيص باشد. 3ـ6ـ6ـ لازم است توقف آسانسور با صوت مشخص شود. 3ـ7ـ فضاهاي بهداشتي‌ 3ـ7ـ1ـ در قسمتهايي از ساختمانهاي عمومي كه معلولان تردد مي‌نمايند تعبيه سرويس‌بهداشتي مخصوص آنان الزامي است‌. 3ـ7ـ2ـ حداقل اندازه سرويس بهداشتي 170 * 150 سانتيمتر مربع باشد و قابليت گردش‌صندلي چرخدار در اين فضا الزامي است‌. 3ـ7ـ3ـ در سرويس بهداشتي بايد به بيرون باز شود و گشودن آن در مواقع اضطراري از بيرون‌امكانپذير باشد. 3ـ7ـ4ـ نصب كاسه مستراح به ارتفاع 45 سانتيمتر از كف الزامي است‌. 3ـ7ـ5ـ نصب دستگيره‌هاي كمكي افقي در طرفين كاسه مستراح به ارتفاع 70 سانتيمتر از كف و20 سانتيمتر جلوتر از لبه جلويي كاسه الزامي است‌. 3ـ7ـ6ـ نصب دستگيره‌هاي كمكي عمودي با فاصله 30 سانتيمتر از جلو كاسه و 40 سانتيمتربالاتر از نشيمن مستراح به روي ديوار مجاوري اجباري است‌. دامنه نوسان ميله‌هاي عمودي 80 تا120 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ7ـ نصب دستگيره اضافي بر روي قسمت داخلي در به ارتفاع 80 سانتيمتر از كف و 25سانتيمتر فاصله از محور لولا الزامي است‌. 3ـ7ـ8ـ دستشويي سرويسهاي بهداشتي بايد به نوعي نصف شوند كه بدون جابه جايي فردمعلول از روي مستراح توسط وي قابل استفاده باشد. 3ـ7ـ9ـ ارتفاع مناسب دستشويي از كف معلولان 75 تا 80 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ10ـ حداقل عمق بدون مانع در زير دستشويي 45 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ11ـ شيرهاي دستشويي بايد به صورت اهرمي و به راحتي باز و بسته شوند. 3ـ7ـ12ـ ارتفاع لبه پاييني آينه دستشويي معلولان از كف حداكثر 90 سانتيمتر باشد. 3ـ7ـ13ـ حداكثر ارتفاع آويز حوله و جاي صابون از كف 80 سانتيمتر 3ـ8ـ1ـ كليه اماكن‌؛ فضاهاي شهري و قسمتهاي از ساختمانهاي عمومي كه براي استفاده‌معلولان طراحي و تجهيز گرديده‌اند بايد به وسيله علامت ويژه معلولان مشخص گردند. 3ـ9ـ ساختمانهايي كه بخشهايي از آن مورد استفاده عمومي قرار مي‌گيرد و بايد براي معلولان‌نيز قابل استفاده باشند؛ به قرار زير است‌: دانشگاهها و مراكز فرهنگي‌ بيمارستانها و درمانگاهها مسجد و مصلي‌ آسايشگاهها مراكز ورزشي‌ راه آهن ـ فرودگاه ـ ترمينال ـ مترو بخش اورژانس كليه فضاهاي درماني‌ مراكز خدماتي ـ اداري مانند بانك و مؤسسات مالي و پست و تلگراف و تلفن‌ مؤسسات دولتي‌ 3ـ10ـ در ساير ساختمانهاي عمومي رعايت موارد زير الزامي است‌: 3ـ10ـ1ـ در مراكز آموزشي غيردانشگاهي بايد طبقه همكف يا ده درصد سطح زيربنا؛ براي‌معلولان مناسب باشد. 3ـ10ـ2ـ كليه هتلها تا ظرفيت 25 اتاق بايد يك اتاق قابل دسترسي و استفاده با سرويسهاي‌بهداشتي مناسب براي معلولان داشته باشد. در ازاي هر 25 اتاق اضافه پيش‌بيني يك اتاق مناسب‌ديگر براي معلولان ضروري است‌. اين اتاقها بايد به طور يكنواخت در بين اتاقهاي معمولي هتل‌توزيع گردند. 3ـ10ـ3ـ كليه مسافرخانه‌ها و مهمانسراها تا ظرفيت 30 تخت بايد يك تخت و يك سرويس‌بهداشتي مناسب براي استفاده معلولان داشته باشند؛ در ازاي هر 30 تخت ديگر با سرويس بهداشتي‌مناسب براي معلولان اضافه شود. 3ـ10ـ4 ـ كليه ساختمانهاي اداري دولتي كه بيش از 20 نفر كارمند و حداقل 400 مترمربع‌مساحت داشته باشند براي اشتغال معلولان قابل استفاده باشد. 3ـ10ـ5ـ كليه پروانه ساختماني تجاري و همچنين كليه واحدهاي بيش از 100 متر مربع بايدبراي معلولان جسمي قابل دسترسي و استفاده باشد. 3ـ 11ـ مجتمع‌هاي مسكوني‌ 3ـ11ـ1ـ در ساختمانهاي مسكوني كه تعبيه آسانسور اجباري است‌؛ بايد يك آسانسور مناسب‌براي معلولان نصب شده باشد. 3ـ11ـ2ـ كليه مجتمع‌هاي با بيش از 1000 مترمربع سطح و بيش از 10 واحد مسكوني بايدارتباطهاي عمودي و افقي و فضاهاي عمومي قابل استفاده براي معلولان جسمي ـ حركتي باشند. پانوشتها 2 ـ رجوع شود به بحث سطح شيبدار؛ پله‌ها؛ بالابرها 2ـ رجوع شود به بحث بازشوها 3 ـ حداقل زمان براي بسته شدن درهاي داخلي از حالت باز در 70 درجه تا حالت نيمه بسته در 5درجه‌؛ 3 ثانيه است‌. درهاي ورودي با نيروي معادل 4 كيلوگرم نيرو درهاي داخلي با نيروي كمتر از 2/2 كيلوگرم نيروباز شوند. فصل چهارم‌ ضوابط توصيه‌اي مناسب سازي محيط شهر براي معلولان‌ 4ـ 1ـ كاشت گياهاني كه ريختن ميوه‌هاي آنها در اطراف پياده رو ايجاد لغزندگي نمايد ممنوع‌است‌. 4ـ 2ـ چراغ راهنمايي كه در كنترل شخص معلول باشد بايد در دو طرف محل عبور نصب گردد. 4ـ 3ـ ايجاد زمان كافي براي عبور ايمن معلولان از محل خط كشي عابر پياده الزامي است‌. 4ـ 4ـ وسايل نقليه عمومي بايد به بالابرهاي مكانيكي براي دستيابي معلولان به داخل آنهامجهز گردد. 4ـ 5ـ در صورتي كه ارتفاع سكوي مسافربري همسطح كف وسيله نقليه عمومي باشد بايد يك‌سكوي فلزي مكانيكي بين ايستگاه و اتوبوس براي هدايت معلولان به داخل اتوبوس تعبيه گردد. 4ـ 6ـ مشخص كردن قسمت بخصوصي از اتومبيل و ديگر وسايل نقليه با كمترين فاصله ازدرهاي ورود و خروج براي استفاده معلولان الزامي است‌. اين محلها بايد بدون صندلي و مجهز به‌كمربند؛ دستگيره‌؛ بستهاي ديگر براي ثابت نگاهداشتن صندلي چرخدار در برابر حركتهاي ناگهاني‌باشد. 4ـ 7ـ صندليهاي چرخدار با عرض كم جهت استفاده معلولان در داخل هواپيما بايد در اختيارآنان قرار داده شود. 4ـ 8ـ ضروري است كه اطلاعات مربوط به پرواز هواپيماها ورود و خروج اتوبوس يا قطارهابين شهري براي نابينايان به صورت صوتي و براي ناشنوايان به صورت بصري ارائه گردد. 4ـ 9ـ پيش‌بيني فضايي بدون صندلي در كنار ورودي قطارهاي راه‌آهن شهري (مترو) براي‌معلولان و تعبيه كمربند و يا دستگيره و بست براي ثبات نگاهداشتن صندليهاي چرخدار ضروري‌است‌. 4ـ 10ـ نحوه استفاده از قطارها و اطلاعات مربوط به ورود و خروج بايد با وسايل صوتي وتصويري براي استفاده نابينايان و ناشنوايان اعلام گردد. 4ـ 11ـ وجود علايم بصري براي ناشنوايان و علايم صوتي براي نابينايان ضروري است‌. 4ـ 12ـ نصب تابلو براي افراد با ديد محدود و كم سويي بايد در رابطه با زواياي افقي‌؛ عمودي وجانبي صورت پذيرد در اين گروه زواياي افقي ديد براي افراد نشسته 15 درجه و براي افراد ايستاده‌30 درجه باشد. 4ـ 13ـ لازم است كه تابلوها با زمينه مشكي و حروف سفيد تهيه گردند. 4ـ 14ـ براي نابينايان مي‌بايد توضيحات باخط «بريل‌» در گوشه چپ بالاي تابلو نوشته و در اين‌حالت حداكثر ارتفاع تابلو براي افراد ايستاده 122 سانتيمتر باشد (اين مساله در مورد تابلوهاي نصب‌شده به ديوار است‌) ارائه علائم تنها به صورت تصويري مجاز نيست‌. ميله‌ها و نرده‌هاي راهنما در نقاط حساس خطرناك بايد داراي علايم حسي باشند تا نابينايان را آگاه نمايد.
  16. Abo0ozar

    سبك‌هاي شهرسازي در ايران

    پيدايش شهر از آغاز تا به امروز از عوامل متعددي تأثير پذيرفته است. عواملي چون جهان‌بيني يا نحوه نگرش به جهان، شامل دين و مذهب، مسلك، فرق متفاوت اجتماعي و مذهبي، اقتصاد يا چگونگي تعريف مادي جهان، شامل نحوه توليد، توزيع و مصرف محصولات و رابطه آن با ساخت كالبدي و عامل محيط يا اقليم يا چگونگي تعريف زيست محيطي جهان، شامل آب و هوا، ناهمواريها و به طور كلي عناصر محيط زيست طبيعي » تأثيرات قابل توجهي بر كالبد شهرها داشتند. سيماي كالبدي بسياري از شهرهاي قديمي ايران، چه در دوران قبل از اسلام و يا پس از آن، ارتباط مستقيمي با نحوه نگرش به جهان دارد. به عنوان نمونه مي توان از شكل دايره‌اي و يا مربع برخي از شهرها در دوران قبل از اسلام و مركزيت مساجد جامع از دوران پس از اسلام ياد كرد. همچنين بايد از پديده « غارت ـ دفاع » به عنوان يك عامل اقتصادي نام برد كه در مكان‌يابي شهرها و ايجاد استحكامات به شيوه‌هاي مختلف در آنها مؤثر بوده‌اند. درخصوص تأثير عامل سوم، يعني « محيط يا اقليم » پژوهشگران بسياري از جهان، شكل‌گيري تمدنهاي نخستين را ناشي از اين عامل مي دانند و معتقدند كه بدون وجود اين عامل، شكل‌گيري شهرها ممكن نبوده و نمي باشد. عليرغم پيشرفت تكنولوژي در ايجاد شرايط زيستي، مصنوعي هنوز هم كلام آخر را در سازماندهي فضايي اين عامل مي‌گويد (حبيبي 1375) با توجه به تأثير عوامل سه گانه مذكور در كالبد شهرها، تغيير در نحوه نگرش به جهان، تغيير شرايط اقتصادي و اجتماعي و ميزان امنيت و حتي تغييرات محيطي مي تواند منجر به تغييراتي در كالبد شهرها شود. بر اين اساس، از هنگامي كه اولين شهر ايراني يعني « هگمتانه » شكل گرفت، تا زمان حاضر، شيوه‌ها و سبكهاي مختلفي بر شهر و شهرسازي مسلط بوده كه در يك تقسيم‌بندي كلي مي توان اين سبكها را در سه دوره زماني قبل از اسلام، پس از اسلام و دوران معاصر، مورد بررسي قرار داد. اين شيوه ها و سبكها در دوران قبل از اسلام، سبك پارسي، ميان سبك پارسي ـ هلني و سبك پارتي را شامل مي شود. در دوران پس از اسلام، سبكهاي خراساني، رازي، آذري و مكتب اصفهان بر شهرسازي ايران حاكم بوده است. در دوران معاصر نيز سبك تهران قابل بررسي است، كه البته بنا به دلايل متعدد، عمدتاً در تهران باقي مانده و به شهرهاي ديگر كشور سرايت نكرده است (حبيبي، 1375). هر يك از سبكهاي فوق الذكر در عصر يك يا چند حكومت به وجود آمد و تداوم يافت، لذا حتي‌المقدور اين سبكها به تفكيك حكومتهاي هم عصر مورد بررسي قرار مي‌گيرد. سبكهاي شهرسازي در دوران قبل از اسلام سبك پارسي (قرن نهم تا قرن چهارم ق .م.) ميان سبك پارسي ـ هلني (قرن سوم ق .م.) سبك پارتي (قرون سوم ق، م، تا قرن هفتم ميلادي) سبكهاي شهرسازي در دوران اسلامي سبك خراساني (قرن يكم تا قرن چهارم هـ .ق.) سبك رازي (قرن چهارم تا قرن هفتم هـ .ق.) سبك آذري (قرن هفتم تا قرن يازدهم هـ .ق.) مكتب اصفهان (قرن يازدهم تا شروع قرن سيزدهم هـ .ق.) سبكهاي شهرسازي در ايران معاصر تا سال 1357 هجري شمسي سبك تهران (اوايل قرن سيزدهم تا سال 1299 هـ .ش.) الگوي تهران (1300 هـ .ش. تا 1357 هـ .ش.)
  17. ماده 1 براي هماهنگ كردن برنامه هاي شهرسازي به منظور ايجاد محيط زيست بهتر براي مردم، همچنين به منظور اعتلاي هنر معماري ايران و رعايت سبكهاي مختلف معما‌ ري سنتي و ملي و ارائة ضوابط و جنبه هاي اصيل آن با در نظر گرفتن روشهاي نوين علمي و فني و در نتيجه يافتن شيوه هاي اصولي و مناسب ساختماني در مناطق مختلف كشور با توجه به شرايط اقليمي و طرز زندگي و مقتضيات محلي، شورايعالي شهرسازي و معماري ايران تأسيس ميشود. ماده 2 وظائف شورايعالي شهرسازي و معماري ايران به شرح زير است: 1.بررسي پيشنهادهاي لازم در مورد سياست كلي شهرسازي براي طرح در هئيت وزيران. 2.اظهار نظر نسبت به پيشنهادها و لوايح شهرسازي و مقررات مربوط به طرحهاي جامعه شهري كه شامل منطقه بندي ـ نحوه استفاده از زمين ـ تعيين مناطق صنعتي بازرگاني اداري ـ مسكوني ـ تأسيسات عمومي ـ فضاي سبز و ساير نيازمنديهاي عمومي شهر ميباشد. 3.بررسي و تصويب نهائي طرحهاي جامع شهري و تغييرات آنها خارج از نقشه هاي تفصيلي. 4.تصويب معيارها و ضوابط و آئيننامه هاي شهرسازي ماده 3 اعضاي شورايعالي شهرسازي و معماري ايران عبارتند از: 1.وزير مسكن و شهرسازي 2.وزير كشور 3.وزير صنايع 4.وزير فرهنگ و آموزش عالي 5. وزير ارشاد اسلامي 6.وزير نيرو 7. وزير كشاورزي 8. وزير دفاع و پشتيباني 9. وزير جهادسازندگي 10. رئيس سازمان برنامه و بودجه 11. رئيس سازمان حفاظت محيط زيست. 12. وزير راه و ترابري. 13. يك نفر از اعضاي كميسيون مسكن و شهرسازي و راه و ترابري مجلس شوراي اسلامي به پيشنهاد كميسيون و انتخاب مجلس به عنوان ناظر در جلسات شورايعالي شهرسازي و معماري شركت خواهد كرد. تبصره 1ـ در مورد بررسي طرحهاي جامع شهري و تغييرات آنها نظرات استاندارد و شوراي شهرستان و شوراي شهر 2 و شهردار و كارشناسان ذيصلاحيت كسب و مورد استفاده قرار خواهد گرفت. تبصره 2ـ جلسات شورا با حضور اكثريت اعضاء رسميت خواهد داشت و تصميمات شورا با حداقل 6 رأي معتبر خواهد بود. تبصره 3ـ در صورتي كه هر يك از اعضاي شورا نتوانند شخصاً در هر يك از جلسات شورا شركت كند يكي از معاونان خود را به شورا اعزام خواهد داشت. ماده 4 وزارت آباداني و مسكن به جاي دبيرخانه شورايعالي شهرسازي در تشكيلات خود واحدي ايجاد ميكند كه تحت نظر معاون شهرسازي و معماري آن وزارت وظايف زير را انجام دهد. • 1. بررسي و اظهار نظر در مورد طرحهاي جامع شهري از طريق كميته هاي فني كه اعضاي آن به انتخاب اعضاي شورايعالي و مؤسسات ذيربط تعيين ميشوند. • 2. تهيه معيارها و ضوابط آئيننامه هاي شهرسازي. • 3. نظارت در تهيه طرحهاي جامع و تفصيلي و جلب نظر شوراي شهر و شهرداري مربوط در حين تهيه طرحهاي تفصيلي. • 4. نظارت در اجراي مراحل مختلف طرحهاي تفصيلي شهري. • 5. ابلاغ مصوبات شورايعالي شهرسازي و معماري ايران به وزارتخانه ها و سازمانهاي مسئول در ارشاد و راهنمايي دستگاههاي مربوط در مورد مسائل ناشي از اجراي طرحهاي جامع شهري. • 6. ايجاد يك مركز مطالعاتي و تحقيقاتي شهرسازي و معماري. • 7. جمع آوري اطلاعات و آمار اقتصادي و اجتماعي و شهرسازي و معماري. • 8. تشكيل نمايشگاهها از كارهاي مختلف معماري و شهرسازي با همكاري سازمانهاي مربوط و انجام مسابقات شهرسازي و معماري و تشكيل كنفرانسهاي لازم به منظور نيل به هدفهاي مذكور در اين قانون ماده 5 بررسي و تصويب طرحهاي تفصيلي شهري و تغييرات آنها در هر استان به وسيلة كميسيوني به رياست استاندار به عضويت رئيس شوراي شهرستان و شهردار و نمايندگان وزارت فرهنگ و آموزش عالي و مسكن و شهرسازي و نماينده مهندس مشاور تهيه كننده طرح و عضويت نماينده وزارت كشاورزي انجام ميشود. آن قسمت از نقشه هاي تفصيلي كه به تصويب شوراي شهر برسد براي شهردار لازم الاجرا خواهد بود. تغييرات نقشه هاي تفصيلي اگر در اساس طرح جامع شهري مؤثر باشد بايد به تأييد شوراي عالي شهرسازي برسد. تبصره اصلاحي مصوب 25/9/65 مجلس شوراي اسلامي. تبصره ـ بررسي و تصويب طرحهاي تفصيلي شهري و تغييرات آنها در شهر تهران به عهده كميسيوني مركب از نمايندگان وزراء مسكن و شهرسازي، كشور، نيرو (در حد معاونت مربوطه) سرپرست سازمان حفاظت محيط زيست و شهردار تهران يا نماينده تام الاختيار او و رئيس شوراي شهر تهران ميباشد. محل دبيرخانه كميسيون در شهرداري و دبير آن شهردار تهران و يا نماينده تام الاختيار او خواهد بود و جلسات آن با حضور اكثريت اعضاء رسميت يافته و تصميمات كميسيون حداقل با 4 رأي موافق معتبر است ضمناً تا تشكيل شوراهاي شهر نماينده وزير كشور به عنوان قائم مقامي رئيس شوراي شهر تهران هم در كميسيون شركت خواهد كرد. ماده 6 در شهرهائي كه داراي نقشه جامع شهر ميباشند ثبت كل مكلف است در مورد هر تفكيك طبق نقشهاي كه شهرداري بر اساس ضوابط طرح جامع تفصيلي يا هادي تأييد كرده باشد اقدام به تفكيك نمايد و در مورد افراز دادگاهها مكلفند طبق نقشه تفكيكي شهرداري اقدام نمايند. هر گاه ظرف مدت چهار ماه نقشه تفكيكي از طرف شهرداري حسب مورد به ثبت يا دادگاه ارسال نشود ثبت يا دادگاه نسبت به تفكيك يا افراز رأساًُ اقدام خواهند نمود ماده 7 شهرداريها مكلف به اجراي مصوبات شورايعالي شهرسازي و معماري ايران طبق مفاد ماده 2 ميباشد. در موارد ابهام و اشكال و اختلاف نظر در نحوه اجراي طرحهاي جامع و تفصيلي و شهري موضوع ماده 5 مراتب در شورايعالي شهرسازي مطرح و نظر شورايعالي قطعي و لازمالاجراء خواهد بود ماده 8 كليه سازمانهاي دولتي و وابسته به دولت مكلفند در صورت درخواست وزارت مسكن و شهرسازي هر نوع اطلاع مربوط به شهرسازي و معماري را در اختيار وزارت مذكور بگذارند ماده 9 عقد قرارداددهاي مربوط به نقشههاي جامع شهري با مهندسين مشاور همچنين تهيه شرح وظيفة فني براي تهيه طرحهاي مذكور موكول به كسب نظر از وزارت مسكن و شهرسازي خواهد بود. ماده 10 آئيننامه اجرائي اين قانون از طرف وزارت مسكن و شهرسازي و وزارت كشور تهيه و پس از تأييد شورايعالي شهرسازي و معماري به تصويب هيئت وزيران خواهد رسيد. ماده 11 مواد 97 و 98 اصلاح پارهاي از مواد قانون شهرداري و قوانين و مقررات مغاير با مفاد اين قانون ملغي است. قانون فوق مشتمل بـر يـازده ماده و پنج تبصره پس از تصويب مجلس سنا در جلسه روز شنبه 12/12/1351 در جلسه روز سهشنبه بيست و دوم اسفند ماه يكهزار و سيصد و پنجاه و يك شمسي به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد.
  18. شريه شهر فردا يه نشريه مستقل دانشجويي هست كه به همت چند تن از دانشجويان دانشگاه گيلان شروع به كار كرده.اين شماره اولين شماره نشريه شهر فردا هست. صاحب امتياز: مهيار مسعودي مدير مسئول: ميلاد پيرايه گر سردبير: مهدي نيكان پور عناوين چندي از مقالات به شرح زير است: • گذاري از مدينه فاضله افلاطون تا شهر فالانستر فوريه • احداث شش تقاطع غير همسطح در شهر رشت! • سياست پايدار • ورجمكرد؛ اولين آرمانشهر ايراني • «ون كوور» بزرگترين متروپل غرب كانادا • از توسعه پايدار به شهر پايدار • معرفي كتاب نشريه شماره 1 شهر فردا را مي توانيد از طريق زير دانلود كنيد لينك دانلود نشريه شماره 1 شهر فردا پسورد : www.noandishaan.com
×
×
  • اضافه کردن...