رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'شناخت'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. نوشته شده توسط دکترسیدرضاآقاسیدحسینی تیم مشاوران مدیریت ایران : تلاش برای مقایسه بین هوش و جنسیت حتما به یک بحث سازنده ختم نمی‌شود، اما گاه نتایج برخی تحقیقات باعث می‌شود که این مطلب دوباره داغ شود. من نیز بر آن شدم شما را با یکی از این تحقیقات آشناسازم. نتایج حاصل از دهه‌ها تحقیق به‌صراحت نشان می‌دهد که مردان و زنان دارای هوش IQ یکسانی هستند ( توزیع نرمال هوش)، اما این مورد در خصوص هوش هیجانی EQ (هوش احساسی / هوش عاطفی ) صادق نیست. یک اختلاف ظریف یا نه‌چندان ظریف بین بیان و فهم احساسات بین زنان و مردان وجود دارد که باید آن را کشف و درک نمود. به‌طور معمول با بیان جنسیت به دنبال برچسب زدن بر احساسات هستیم. تا جایی که جنس مونث را بیشتر به رفتارهای عاشقانه نزدیک می‌دانند، زیرا سرشار از احساس هستند و مردان را به مانند ماده منفجره احساسی و آماده عمل دانسته که این احساساتشان کاملا سطحی و تهی از واقعیت است. درحالی‌که هر دوی این باورها اشتباه است. نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهد که هوش هیجانی (EQ ( Emotional Intelligence برای اجرای درست وظایف در محیط کار بسیار مهم و ضروری است. هوش هیجانی مسئول 58% از عملکرد ما در هر نوع شغل است. در حدود 90% از افرادی که بالاترین عملکرد را در محیط کارشان نشان داده‌اند، دارای EQ بسیار بالاتری از سایر کارکنان هستند. جالب است که Timothy Leary روانشناس و نویسنده شهیر آمریکایی می‌گوید : زنان به دنبال حق برابر با مردانی هستند که فاقد حس بلندپروازی‌اند. موسسه TalentSmart با آزمون بیش از یک میلیون نفر به این نتیجه رسیده است که زنان دارای هوش هیجانی بالاتری هستند. البته به‌صورت کلی خانم‌ها فقط چند امتیاز بالاتر از امتیازات آقایان را کسب نموده است. همین تحقیقات نشان می‌دهد که از نظر آماری مهارت بیشتری در استفاده از احساسات در کارشان دارند. برای درک علت اختلاف سطح بین هوش هیجانی مردان و زنان بهتر است به امتیازات کسب‌شده در چهار بعد اساسی هوش هیجانی بپردازیم. چهار بعد هوش هیجانی : 1- خودآگاهی Self-Awareness 2- خود مدیریتی Self-Management 3- آگاهی اجتماعی Social Awareness 4- مدیریت ارتباط Relationship Management با توجه این داده‌ها به یک الگوی منطقی از چرایی وجود این اختلاف بین هوش هیجانی زنان و مردان خواهیم رسید. 1- خودآگاهی Self-Awareness : خودآگاهی عبارت است از درک صحیح فرد از احساسات خویش در یک لحظه مشخص و همین‌طور میزان شناخت فرد از تمایلاتش. پس در این بعد نمرات مردان و زنان برابر بوده است. 2- خود مدیریتی (مدیریت خود) Self-Management : خود مدیریتی عبارت است از اقدامی که فرد در قبال احساسات خود انجام می‌دهد، البته هنگامی‌که از وجود آن احساسات مطلع باشد. هنگامی‌که قادر به مخفی یا عدم بروز احساسات نباشید، نقش خود مدیریتی بسیار پررنگ می‌شود، زیرا که این خود مدیریتی است که به شما کمک می‌نمایند تا این احساسات را به‌نوعی کنترل با در پشت رفتاری مخفی و یا مدیریت نمایید. در این بعد آقایان نمرات بالاتری از خانم‌ها کسب نموده‌اند. معتقدم که بهترین تعبیر برای توصیف تفاوت جنسیتی در هوش هیجانی در چگونگی رشد اجتماعی افراد است.شاید به این معنا که اختلاف نمره بین زنان و مردان ( در بعد خود مدیریتی ) شاید ناشی از روش تربیتی افراد در اجتماع باشد. به این معنا که به جنس مذکر از کودکی گفته‌شده است که مرد نباید احساسی باشد و احساسات نباید در مرد غلبه نماید و .... ، این سبب شده است تا مردان در کنترل و مدیریت احساسات خود، فقط کمی قویی‌تر عمل نمایند. 3- آگاهی اجتماعی Social Awareness : آگاهی اجتماعی عبارت است از سطح درک و شناخت فرد از احساسات و تجربیات دیگر افراد. این شناخت ناشی از مهارت فرد در تفسیر زبان بدن و سایر اعلائم و پیام‌های غیرکلامی ارسال‌شده از سایر افراد جامعه پیرامونی است. با توجه به آنکه خانم‌ها را با مهارت "توجه به جزئیات" می‌شناسیم. این مهارت سبب می‌شود که نمره زنان در این بعد بسیار بالاتر از نمره مردان باشد. این نیز ریشه در نحوه پرورش جنس مونث دارد که از کودکی در حال تمرین برای رعایت برخی آداب و ژست‌های خاص زنانه هستند که اصلا برای جنس مذکر اتفاق نمی‌افتد. درست یا غلط، نقش جنس مونث در طول تاریخ بشر همواره با مواظبت از دیگران همراه بوده است. این عمل سبب شده است که زنان به تغییرات پیرامون محیط خود و افراد تحت حفاظتشان توجه بیشتری داشته و جزئی‌نگری و شناخت دقیق‌تر از محیط در آن‌ها نهادینه گردد. پس در این بعد خانم‌ها نمرات بالاتری از آقایان کسب نموده‌اند. 4- مدیریت ارتباط Relationship Management : مدیریت ارتباط، اوج هوش هیجانی است. این بعد نیاز بسیاری به خودآگاهی، مدیریت خود و آگاهی اجتماعی در برقراری ارتباط مناسب با دیگران دارد. هرگز در برقراری ارتباط با دیگران موفق نخواهید شد مگر آنکه احساسات خود و دلیل بروز آن را بشناسید. با توجه به توضیحات بعد آگاهی اجتماعی، زنان در تعامل بیشتری با افراد پیرامون خود هستند و محیط و افراد پیرامون خود را بیشتر می‌شناسند. پس در این بعد از امتیاز بالاتری نسبت به مردان برخوردارند. منبع : چرا زن باهوش‌تر از مرد است ؟ تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
  2. بار ها این اصطلاح را که در مورد افرادی که وارد بحث های تئوریک میشوند یا در پی جوابگویی به انتقادی هستند و یا خود در حال نقد میباشند شنیده ایم فرار به جلو معمولا از سوی کسانی به اجرا در میاید که اصولا قصد بحث ندارند و یا در بحث بدنبال یک دیالوگ مفید نیستند بلکه در پی کوبیدن و شکست طرف دیگر یا اطراف دخیل در بحث هستند . شخصی که به جلو فرار میکند ( که در این مقاله فراری نامیده میشود )اصولا بنیه ی بحث ندارد نکاتی سطحی اموخته است و به بیخ و بن قضایا هیچ اشرافی ندارد . فرار به جلو رو گاهی میشود فرار به بالا نامید زیرا فراری در هر حال قصدش اینست که جایی را به ناحق اشغال کند خواه این جا در جلو ترباشد یا در بالا تر از بقیه . معمولا میدانیم که شخصی که از هر لحاظ لایق باشد برتر و بالاتر و والاتر و جلو تر از دیگر افراد بحث کننده است . شخصی این خصوصیات بحث را به ارامی شروع میکند و دلایل منطقی می اورد و در صورت لزوم سکوت میکند اما فراری اصولا میخواهد به هر قیمتی جلو باشد و از انجا که خویش را دونده ای در یک مسابقه ی ماراتون میداند و بحث را برد و باخت میپندارد دائم در پی کوبیدن حریف به در و دوار مسیر است اگر چه خویش نیز در این گیرو دار اسیب میبیند اما بروی خویش نمی اورد زیرا فراری اصولا قدرت پوشش دادن به زخم های خود را اموخته است ویا راه را در این ماراتون به زعم خویش پر از سنگلاخ میکند تا حریف را از پیشروی باز دارد . فراری بسیاری از خصوصیات خویش را در طول زمان بر ملا میکند و نه فقط در استراتژی که در تاکتیک نیز به جلو فرار میکند . فراری در مخفی کردن خصوصیات خویش استاد است مثلا دیگران را متهم میکند که اهای ( نه رگ های گردن به حجت قوی ) ! در حالی که خود رگهایی درشت شده تر دارد . از مهمترین خصوصیات روانی و شخصیتی فراری ترس و در نتیجه عدم و رود به بحث های شفاهی و رو دروی غیرمجازی است . در این گونه موارد فراری از ترس جوابگوی و اظهار نظر دچار عوارض ترشح ادرنالین ناشی از اضطراب و ترس یعنی رنگ پریدگی طپش قلب خشکی دهان و لرزش در تکلم و اندامها میشودو این نکته در شناسایی فراری بسیار اهمیت دارد . زیرا بحث ها ی اینگونه هر چند محفلی و محدود باشند اطرافیان اجازه ی فکر کردن به طرف نمیدهند و فراری نیز اگر با معلومات اندک خود بخواهد جواب دهد به مشکل بر میخورد وچون در یک مناظره ی رو در رو تقاضای جواب بعد از نوشیدن استکانی چای کردن بسیار مضحک خواهد بود ترجیح میدهد عطای بحث را به لقایش ببخشد استثنا فقط درمواردی است که فردی یا افرادی را با خصوصیات خویش در بحث بیابد که او مث فراری در پی پرداختن به (باری به هر جهت) و مسخرگی و شوخی هایی سبک باشند که در یک غلط انداز واضح ممکن است طنز نامیده شود!! از انجا که فراری صحنه ی دیالوگ را میدان جنگ میداند در پی کشکر کشی است و احتیاج به نیروی پیاده نظام دارد و اگر نیابد در یک فرایند انفعالی (خویش ) را (ما) میخواند در حالیکه هرگز نمیگوید این (ما) چگونه حاصل میشود و اگر جزیی است از کل انوقت ان کل کیست و وزن جز به کل چقدر است تا بهایی یابد . ؟؟!! فراری اصولا اصولا انسانی (ضد عقیده )است و نه (دارای عقیده) . برای او مهم کوبیدن دیگران است و نه ابراز یک( عقیده ). او فقط انتقاد میکند و چیزی به عنوان عقیده بروز نمیدهد تا مورد نقد قرار گیرد ودر صورتیکه خویش را در تنگنا ببیند با بکار بردن (ما ) بجای (من )باز هم توهم خویش را اشکار میکند . در تاکتیک فراری مثال هایی هم میشود ذکر کرد 1.. بحث در مورد دزدان دریایی است و مسائلی که در یکی دوسال اخیر در شاخ افریقا در جریان است برای وارد شدن به این بحث حد اقلی از اطلاعات تاریخی و اجتماعی و اشنا بودن به ژئو پولیتیک منطقه لازم است . دیالوگ که شروع شود فراری با استفاده از تاکتیک فرار به جلو و چون در هر بحثی فقط به فکر شکست حریف است بلافاصله به جای ورود به بحث اصلی میفرماید که ایشان روزگاری در خیابانی در موگادیشو نوشابه ای خورده است و فقط همین . فراری قصدش اینست که به طرف بگوید که اصولا من زاده ی انجا هستم پس هشدار که من از تو اطلاعاتی بیشتر دارم و برتر هستم این به خودی خود ممکن است اشکالی نداشته باشد اما وقتی در ادامه ی بحث فقط در مورد نوشابه حرف بزند یا در اقدامی مضحک فیلم دزدان دریایی کاراییب را توصیف کند انوقت رسوایی ببار می اورد 2.. موضوعی در رابطه با علم شیمی در بحث قرار میگیرد فراری که اصولا در این باره صاحب نظر نیست اما هماره خود را صاحب نظر در هر موضوعی حس میکند و لزوما گویا باید وارد بحث شود به اعلام اینکه روزی در امریکا زندگی میکرده و یکبار هم با دوستش سری به دانشگاهی در میشیگان زده میخواهد دیگران را کیش دهد و مات کند در حالیکه وقتی تحقیق به عمل اید معلوم میشود ساکن میدان خراسان است و هنوز تا انتهای خیابان طیب هم نرفته تا چه برسد به نازی اباد !!! 3 . نهایتا شخص فراری خود شروع به تخریب بحث میکند که اینجا نیز برای جلو گیری از لاپوشانی شکست ( به زعم خود ) است در دنیای مجازی اینکار به شیوه های مختلف انجام میگیرد . که یکی از راهای فرار به جلو در این مورد مسخره کردن اصل بحث یا متلک پرانی به فردی است که فراری از او می هراسد . شناخت فراری و گریز از بحث های حاشیه ای از او زیرکی خاصی میطلبد زیرا ممکن است گاهگاهی بسیاری از موضوعات ارائه شده از سوی او بصورت مفرد دارای ارزشی اندک باشند اما اگر همه اینان در کنار هم قرار دهند دو نکته اساسی قابل درک هستند به این معنی که دسته از اظهار نظر های ایشان اصولا متناقض همدگیر هستند و دسته ای همه شبیه به هم و تکرار مکررات است .. مکانیسم جابجایی به جلو را باید شناخت تا شخص فراری را ازفرار بازداشت ... 6 اکتبر 2011 هیملر
  3. afa

    چگونه از شر مردان خشن در امان بمانيم

    انگار اين روزها نه اينجا و نه هيچ گوشه جهان، ديگر شهر در امن و امان نيست. هميشه در ميان ميليون‌ها شهروندي كه با آرامش روزشان را شب مي‌كنند، چند صد نفري هم شرارت را براي گذران زندگي شان انتخاب مي‌كنند. همين مي‌شود كه احساس مي‌كنيد در هيچ كوچه خلوت، مقابل هيچ دستگاه خودپرداز و در هيچ فروشگاه زنجيره‌اي در امان نيستيد. گرچه از ميان ميليون‌ها نفري كه صبح از خانه بيرون مي‌زنند و شب بر مي‌گردند شايد فقط چند نفرشان قرباني اين شرورها شوند اما وقتي مي‌شنويد كه حتي اگر قوي‌ترين مرد كشور‌تان هم باشيد، فاصله شما با قرباني شدن تنها يك چشم بر هم زدن است پس به جاي ترس و زنداني كردن خود بهتر است راه و رسم مقابله با اين شرورها را ياد بگيريد و چند قدم به امنيت نزديك‌تر شويد. چه زماني بايد فرار كنيد؟ واقع‌گرا باشيد. اگر شما جسمي ضعيف‌تر داشته باشيد خيلي زود در اين مبارزه مي‌بازيد و اگر هم قدرتي بيشتر داشته باشيد ممكن است در يك جنگ نابرابر بازنده شويد. شايد فكر كنيد اگر نقش يك شير را بازي نكنيد، ممكن است احمق به‌نظر برسيد اما در اين مواقع ماجرا كاملا برعكس است. سعي كنيد فقط از اين بازي زنده بيرون بياييد و با حرف‌هايي كه نشان‌دهنده بي‌گناهي‌‌تان هستند، كمي اوضاع را آرام‌تر كنيد. حرف‌هايي از قبيل از من چه مي‌خواهيد، قصد من، دعوا با شما نيست و... شايد بتواند موقعيت شما را بهتر كند. اگر پشت ماشين هستيد، مقابله به مثل را فراموش كنيد و اگر احساس مي‌كنيد در خيابان مورد حمله قرار مي‌گيريد تا آن‌جا كه امكان دارد سريع دست به كار شويد. از نخستين راننده موتوري كمك بگيريد يا با تمام وجود‌تان بدويد و به مكاني برويد كه در آن امنيت بيشتري داريد. دفاع از خود و پيروزي موضوع با اهميتي نيست. اگر براي دفاع از خود وارد يك درگيري فيزيكي شده‌ايد، پيش از زدن هر ضربه به نتيجه‌اش فكر كنيد. يك شكستگي ساده بيني كه تنها با يك ضربه ساده اتفاق مي‌افتد مي‌تواند به بازداشت شما يا يك ديه ميليوني ختم شود پس براي بردن در يك لحظه، خود‌تان را مدت‌ها بازنده نكنيد. براي زنده ماندن، سالم بجنگيد، نه به خاطر اثبات قدرت‌تان. زورگير چه مي‌خواهد؟ دليل حضور اين زورگير چيست؟ آيا فقط براي اثبات قدرتش وارد ميدان شده يا به‌دنبال پول و وسايل‌تان است؟ اگر به‌خود و موقعيت‌تان اطمينان داريد آسان بازي را نبازيد اما اگر احساس مي‌كنيد قدرتش را نداريد يا اين‌كه فرد با سلاح سردي به شما حمله كرده، سعي كنيد تا جايي كه امكان دارد خواسته‌اش را فراهم كنيد. مراقب جان‌تان و عواقب اين اتفاق باشيد. اين مهم‌ترين وظيفه شما در مقابل يك زورگير خواهد بود. چشم تو چشم شويد سر‌تان را پايين نيندازيد يا مثل آدم‌هاي آشفته مدام از ترس اين طرف و آن طرف را نگاه نكنيد. به چشم هايش نگاه كنيد. شايد از اين طريق بتوانيد ميزان خطرناك بودن يا آرام شدن موقعيت را پيش‌بيني كنيد يا اين‌كه سختي ارتباطي كه ميان‌تان است را بشكنيد. حالا كه ياد گرفته‌ايد شجاعت بي‌خود و بي‌جهت را كنار بگذاريد بهتر است كمي هم فرد مقابل‌تان را به موضع ضعف بكشانيد. گردن كشي نكنيد اما سعي كنيد قاطع، رسا و با اطمينان صحبت كنيد. اگر زبان بدن را جدي بگيريد كمتر به چنين موقعيت‌هايي وارد خواهيد شد. شايد باور نكنيد اما در خيلي مواقع حركات ناخودآگاه خود شماست كه شرورها را به سمت‌‌تان هدايت مي‌كند. وقت راه رفتن چشم‌تان را به پنجه پاي‌‌تان ندوزيد، دست‌هاي‌‌تان را زياد از حد وقت راه رفتن تكان ندهيد يا زير چشمي و با غرور به شرخر‌ها خيره نشويد. قلدر نباشيد اگر بازي را برديد، باز هم قلدر مآبانه عمل نكنيد حتي با وجود نجات يافتن از اين معركه هم زورگوها را تحقير نكنيد و دليلي براي انتقام گرفتن دست و پا نكنيد چراكه آن‌ها خوب مي‌دانند كه موقعيت دوم را چطور بچينند كه راهي براي نجات شما باقي نماند. ياد‌تان نرود زورگو‌ها استاد جنگ نابرابرند، پس انگيزه اين جنگ دوباره را به آن‌ها ندهيد. هواي پشت سر‌تان را داشته باشيد حتي اگر پيروز شويد يا اين‌كه دعوا را خاتمه دهيد، باز هم در امان نيستيد. زورگو‌ها در اكثر موارد با جمع كردن نيروهاي كمكي شما را تعقيب مي‌كنند و هرگز به اين راحتي شما را تنها نمي‌گذارند. سعي كنيد بعد از ختم كردن غائله از يك خيابان شلوغ برويد يا فورا سوار نخستين تاكسي يا اتوبوس شويد. هرچه وسيله نقليه‌اي كه به آن وارد مي‌شويد شلوغ‌تر باشد امنيت شما بيشتر خواهد بود. اگر قانون را بشناسيد حتما مي‌دانيد كه توهين لفظي مي‌تواند براي شما دردسر درست كند. ياد‌تان نرود كه با يك بددهني حساب نشده مي‌توانيد به قانون تحويل داده شويد و به خاطر اين رفتار‌تان محاكمه شويد. توهين نكنيد نگاه با نفرت را كنار بگذاريد. شما براي نجات پيدا كردن به اثبات خود‌تان احتياج داريد نه تحقير او يا به رخ كشيدن ضعف‌هايش. با تحقير كردنش يك خشم ناگهاني را به جان خود نخريد بلكه به حرف‌هايش منطقي، آرام و محكم و بدون هيچ توهيني پاسخ دهيد. بهتر است حتي يك لحظه ديگر بدون خواندن قانون كشور‌تان در خيابان‌ها قدم برنداريد. اگر قانون را بشناسيد حتما مي‌دانيد كه توهين لفظي بيش از آن‌كه به ديگران آسيب برساند مي‌تواند براي شما دردسر درست كند. نگذاريد واكنش‌هاي عصبي‌‌تان زبان و رفتارهاي‌تان را از كنترل خارج كنند و درصورت اعاده حيثيت فردي كه مي‌خواهد به شما آسيب بزند، براي‌تان گران تمام شود. ياد‌تان نرود كه با يك بددهني حساب نشده مي‌توانيد به قانون تحويل داده شويد و به خاطر اين رفتار‌تان محاكمه شويد. دوستان‌‌تان را مطلع كنيد اگر شخصي به شما حس منفي دارد يا اگر پيش از اين توسط اشخاصي تهديد شده‌ايد، اين موضوع را شوخي نگيريد. حتي اگر فكر مي‌كنيد اين اقدام‌شان تنها يك واكنش عصبي بوده، آن را به يكي از نزديكان‌تان اطلاع دهيد. والدين، همسر يا دوست نزديك‌تان مي‌توانند كساني باشند كه با آگاهي از اين مسئله درصورت بروز مشكل به پليس و شما براي حل كردنش كمك كنند. اين مطلع كردن تنها نبايد در اين مورد اتفاق بيفتد بلكه زماني كه شما قصد رفتن به جايي داريد كه در مورد امنيتش اطمينان كامل نداريد يا اين‌كه در ساعاتي از نيمه شب كه شهر چندان هم در امن و امان نيست قصد داريد از خانه خارج شويد حتما در مورد محلي كه به آن مي‌رويد و مدت زماني كه كار‌تان طول مي‌كشد به كسي اطلاع دهيد. هر خطري را گزارش دهيد حتي اگر در زمان حمله نتوانستيد از پليس كمك بگيريد يا به راحتي آن را پشت سر گذاشتيد باز هم لازم است كه نيروي انتظامي را از اين اتفاق باخبر كنيد. شايد شما تنها قرباني اين افراد نباشيد و با ادامه حضورشان امكان داشته باشد كه افراد ديگري را بيشتر از شما به خطر بيندازند پس هيچ اتفاقي را بي‌اهميت تلقي نكنيد. اگر براي دفاع از خود وارد يك درگيري فيزيكي شده‌ايد، پيش از زدن هر ضربه به نتيجه‌اش فكر كنيد. يك شكستگي ساده بيني كه تنها با يك ضربه ساده اتفاق مي‌افتد مي‌تواند به بازداشت شما يا يك ديه ميليوني ختم شود محافظه كار باشيد مراقب رفت‌وآمدهاي‌تان باشيد. اگر پياده مسيري را مي‌رويد، كيف‌تان را به سمتي بيندازيد كه امكان عبور اتومبيل، موتورسوار يا حركت سريع عابر پياده وجود نداشته باشد. گوشه پياده‌رو مي‌تواند بهترين مسير براي شما باشد پس اگر قصد داريد با تلفن همراه صحبت كنيد، آن ‌را هم به همان سمت بگيريد و درصورتي كه وسايلي مثل لپ‌تاپ يا دوربين عكاسي را حمل مي‌كنيد حتما از كيف‌هاي كوله پشتي استفاده كنيد. مقاومت نكنيد درصورتي كه مورد حمله سارقان موتور سوار يا مسلح به سلاح گرم يا سرد قرار گرفته‌ايد، مقاومت زيادي نشان ندهيد. فراموش نكنيد كه آن‌ها از كشيده شدن شما روي زمين نمي‌ترسند و براي‌شان هم مهم نيست كه دست و پاي شما بشكند و صورت‌تان روي آسفالت خيابان خراش بردارد؛ تنها چيزي كه مهم است كيف يا كيسه دست شماست پس آن را درصورت خطرناك بودن شرايط رها كنيد.
×
×
  • اضافه کردن...